--- title: پیتر هینتجنز اُتانازی را انتخاب کرد tags: ZMQ 0MQ اتانازی مرگ شکرگزاری RIP Pieter Hintjens uuid: 1d1e13af-0be7-4015-b65d-824ee9011007 category: یادداشت published: true layout: post --- در چهارمین روز اکتبر سال ۲۰۱۶ مصادف با سیزدهم مهرماه سال ۱۳۹۵ آقای [پیتر هینتجنز][پیتر] نویسنده و برنامهنویس پرکار و ایدهپرداز اصلی پروژهی [0MQ][زیرو] و رل مدل مورد علاقه من، در پنجاه و سه سالگی با انتخاب [اتانازی][اتانازی] به زندگی خود خاتمه داد.
اتانازی به معنای مرگ انتخابی است. پیتر روز ۱۸ آوریل همین سال [مطلع شده بود][اطلاع] که به سرطان روده کشنده مبتلاست و چند هفته تا چندماه بیشتر زنده نخواهد بود. او پنج سال پیش یکبار با جراحی از مرگ نجات پیدا کرده بود ولی اینبار سلولهای سرطانی باقی مانده وارد مرحله متااستاز شده بودند. یعنی از محل اولیه خارج و در نقاط مختلف بدن تکثیر شده بودند و امید بهبود را از میان برده بودند. هرچند او به شیمی درمانی هم تن داد ولی به قول خودش به عنوان تشکر از پزشکانی که به او پنج سال عمر اضافه هدیه کرده بودند بدنش را در اختیار آنها گذاشت تا داروهای جدید را روی او آزمایش کنند و داده جمعآوری کنند. پیش از آنکه راجع به اتانازی سوال کنید به [مقالهی مشهور او][پروتکل] (A Protocol for Dying) در این مورد مراجعه کنید. او با اطلاع از سرنوشتی که در انتظارش بود، به روال همیشه، برای مردن هم یک پروتکل نوشت. این پروتکل در مورد نحوهی برخورد با کسانی است که مرگ آنها حتمی است. > او با اطلاع از سرنوشتی که در انتظارش بود، به روال همیشه، برای مردن هم یک پروتکل نوشت. اما چرا او رل مدل مورد علاقه من است؟ به دلایل مختلف. بگذارید اول شرح دهم چطور با او آشنا شدم. من برای اولین بار هنگامی که مشغول نوشتن تزم بودم در جستجوی یک لایبرری که به من، به شیوهای ساده و سریع و پرقدرت، امکان پیادهسازی برنامههای توزیع یافته را بدهد با [0MQ][زیرو] آشنا شدم. 0MQ یک لایبرری به زبان C است. با کمک آن میتوان برنامههای تحت شبکه نوشت بدون آنکه درگیر پیچیدگیهای معمول این نوع برنامهنویسی شد. مثلا به سادگی میتوان یک برنامهی P2P یا Publish Subscriber یا Client-Server نوشت. یک گنج واقعی است. به زبانهای مختلف هم Wrapper دارد. من برنامهام را با پایتون نوشته بودم. برای یادگیری API و طرز کار و فلسفهی 0MQ شروع به خواندن [ZeroMQ Guide][زدگاید] کردم. به سرعت دریافتم که این یک راهنمای معمولی نیست. با خواندن همان پاراگرافهای اول پرواضح بود که نویسنده فرد خاص و بسیار با استعدادی است. مقالهی جامع و سرشار از نکات ظریف و نیز زبان طنز خاص او باعث شد علاقهمند شوم تا او را بشناسم. پس خواندن را شروع کردم. خواندن آن راهنما را به شدت توصیه میکنم. نکتهی مهمی که اینجا باید اضافه کنم فلسفه وجودی 0MQ است. چیزی که با خواندن مقالات و کتابهای او فهمیدم. کارهای بزرگ و اثرگذار معمولا هدف و یک فلسفه و یک هویت خاصی در هسته خودشان دارند. یعنی برای چیزی به وجود آمدهاند. چیزی که بودن آنها را معنی میکند و مسیر تکامل آنها را روشن میکند. در مورد 0MQ هدف توانمندسازی انسانها برای نوشتن برنامههایی است که شکستناپذیرند. یعنی هیچ قدرتی نتواند آنها را از بین ببرد و بر آدمها مسلط شود. از طریق ارائهی یک ابزار قوی که به هم پیوستن و همکاری انسانها را تقویت بکند. اجازه دهد که آدمها با سرعت و امنیت و راحتی به هم متصل شوند و ایدههای خلاقانه خودشان را با یکدیگر اجرا کنند. این فلسفه من را جذب کرد. از 0MQ که بگذریم او یک نویسندهی قهّار بود. کافیست به کتابها و مقالات و RFCهایش مراجعه کنید. کتابهایش به رایگان در سایتش قابل دانلود هستند. اما اگر امکانش برای شما مهیاست کتابهایش را بخرید، هرچند او درگذشته است ولی عواید فروش به دو کودک خردسالش میرسد. به گفته خودش از زمانی که پنج سال پیش عمر دوبارهای به دست آورد تلاشهایش را چند برابر کرد. پی در پی مینوشت. همهی کتابهایش در این دوره منتشر شدهاند. من فکر میکنم نوشتن عالیترین تجلی مبارزهی ما با نیستی است. وقتی مینویسیم هستیم. بیراه نیست که او هیچ کلام آخری نداشت، همه را پیش از آن نوشته است. یکی از نوشتههای تاثیرگذار او پروتکل [C4][سیفور] یا همان Collective Code Construction Contract است. در این پروتکل یک پیشنهاد جهت همکاری در راستای ساختن پروژههای نرمافزار آزاد است. اینکه چطور با هم به بهترین شیوه همکاری کنیم. دانش اجتماعی او در ایجاد این پروتکل نقل مهمی داشته. مثلا کافیست اشاره کنم که در این پروتکل هر پول ریکوئست (Pull Request) بلافاصله مرج (Merge) میشود. حتما تعجب کردید. بله بلافاصله. حتی اگر باعث خرابی پروژه بشود. اما مگر میشود؟ بله میشود. همانطور که ویکیپدیا هم با وجود اینکه همه یتوانند آنرا ویرایش کنند، برخلاف باور اولیهی خیلیها، کار کرد و کار میکند و پیش میرود. در این پروتکل تاکید نه روی کد بلکه روی انسانهاست. یکی از جملههای او که در ذهنم حک شده است اینست: «نرمافزار در مورد کد نیست، بلکه در مورد آدمهاست». > نرمافزار در مورد کد نیست، بلکه در مورد آدمهاست. یکی از ویژگیهای مهم پیتر توانایی او در ساختن کامیونیتیهای آنلاین است، که او آنها را «سیستمهای زنده» مینامد. در این باره از او ویدیوهای زیادی در اینترنت باقی مانده است. ولی از همه مهمتر اینکه اون دانش خود را در [کتابی][کتابامازون] بنام [Social Architecture][کتابسوشیال] مستند کرده است. در همین راستا کتاب دیگری دارد بنام [The Psychopath Code][کتابسایکوپتی]. در این کتاب فقط از رفتار گروهی آدمها و Psychopathها حرف میزند. یاد میدهد چطور آنها را ببینیم و بشناسیم. کتاب جالبی است. میگوید از هر بیست و پنج نفر یکی Psychopath است. بعد از خواندن این کتاب ناخودآگاه آدمهایی با آن مشخصات را در اطراف خودتان مشاهده میکنید. [کتابهای دیگرش][سایرکتابها] را میتوانید در وبسایتش ببینید دانلود کنید یا بخرید. همچنین لیست ویدیوها و پادکستهایش هم در وبسایتش وجود دارد. من برای مدتی طولانی مشغول خواندن مقالاتش خواهم بود. راستی به [اکانت گیتهابش][گیتهاب] هم سر بزنید تا ببینید که حتی از روی تخت بیمارستان هم به مرج کردن پیآرها ادامه داده و به حجم فعالیتهایش پی ببرید. هرچند از زمانی که به وجود او پی بردم تا زمان مرگ او دو سال بیشتر طول نکشید ولی نه تنها از این بابت بسیار شکرگزارم، بلکه باید اعتراف کنم او جزو افرادی است که به نوعی روح من را با نوشتههایشان لمس کردند و اثر ماندگاری روی طرز فکر و نگاه من به بسیاری از مسایل باقی گذاشتند. پیتر، به خاطر همهی چیزهایی که به من آموختی واقعا متشکرم. [پیتر]: http://hintjens.com/ [زیرو]: http://zeromq.org/ [اتانازی]: https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B2%DB%8C [اطلاع]: https://twitter.com/hintjens/status/722074401798287361 [زدگاید]: http://zguide.zeromq.org/page:all [سیفور]: https://rfc.zeromq.org/spec:22/C4/ [پروتکل]: http://hintjens.com/blog:115 [کتابسوشیال]: https://www.gitbook.com/book/hintjens/social-architecture/details [کتابامازون]: https://www.amazon.com/dp/B01F8I7Z7E [کتابسایکوپتی]: https://www.gitbook.com/book/hintjens/psychopathcode/details [سایرکتابها]: http://hintjens.com/books [گیتهاب]: https://github.com/hintjensI'm choosing euthanasia etd 1pm.
— Pieter Hintjens (@hintjens) October 4, 2016
I have no last words.