پرولی دارد یا ندارد ما باز پایه بحثمون بر میگرده به این که ما سیستم حوش مصنوعی رو یک سیستم حوش مصنوعی توصیف هزیر و استلاحا قوی بدانیم که خودش یک درک و ادراکات و فعل و انفعالات سیستمی دارد در همین زمینه میگن اگر این سیستم حوش مصنوعی میتوانست خودش را در وضعیتی قرار ندهد که مرتکب جرم بشود و این کار را نکرد و خودش را در وضعیتی گذاشته که مرتکب جرم شده این مسئولیتی که فری شاملش میشه شب این رو ما در بحثای فرقی داریم دیگه میگن الامتنا او بالاختیار لا ینافل اختیار یعنی حوش مصنوعی که الان اومده در جایی که نباید حضور پیدا میکرد و الان دوچار یک اشتباه شده و دیگه کنترول خودش را از دست داره داره به کسی صدمه میزنه چون ورودش و آمدنش به اینجا ورود اختیاری بوده این امتنایی که الان حاصل شده منافی اون اختیار نیست و خدا رحمت کند مرحوم شیخ انصاری در رسائل این بحث اختیار را وقت مطرح میفرماید و امتنا اختیاری را استلاحا میگه یر جاو بلاخره الال اختیار میگه این امتنایی که الان حاصل شده برای این فرد بلاخره به یه اختیار سابق و همگه یعنی خودش با دست داره خودش خودشنده خود تو این وضعیت پس مسئول است اینم پس دومین آملی که باید بهش توجه داشتو شیم سومین آملی که گفته میشه بحث جنون هست که ما در مباحث اشخاص حقیقی میگیم خود جنون یکی از موانع مسئولیت کیفریه آیا در مورد سیستم های حوش مسنوعی اصاسا میتونیم این حرف را بزنیم میگیم بله ما اگر جنون را به معنای اختلال عمل کردی سیستم فکری بگیم که خود این البته تعریف های زیادی داره ولی در مورد حوش مسنوعی میگیم ما خواهید یک اختلالی در سیستم تجزیه تحلیل حوش مسنوعی به وجود اومده و این شبه جنون در انسان های عادی است به این شرط که ما این اختلال را عرض میکنم در حدی بدانیم که دیگه اختیار اون سیستم حوش مسنوعی را تضعیف کنه و از بین ببره یعنی باید جنون و اون اختلال در اینجا به حدی برسه که اون قوه آقله و تصمیمگیر حوش مسنوعی را کلن کات کنه و کنار بذاره چهارا این موضوعی که ما در مواهس موانع مسئولیت کیفری در مورد اشخاص میگیم میگیم حالت مستیه که حالتیست که فرد دیگه در حالت طبیعی نیست آیا در مورد حوش مسنوعی این قابل تجزیه و تحلیل هست یا نه بله ببینید من یه مثالی بزنم اینجا شما تصور بفرماید یک روبات نظامی که مبتنی بر سیستم حوش مسنوعی ساخته شده این تحت حمله شیمیایی یا شبه شیمیایی قرار میگیره و این حمله های شیمیایی باعث میشه که گاز های سمی سیستم حوش مسنوعی را دوچار اختلال کنن بله شبیه همون اختلال عمل کردی که مسکرات و مشروبات الکولی رو سیستم یک انسان میذاره که اون دوچار توهم میشه دوچار اشتباه تصمیم گیری میشه و ممکنه اصلا خودشم از بین ببره موفق در اینجا هم شبیه همین رو حقوق دانهای غربی میگن میگن ممکنه یه همچین روباتی در این فضا قرار بگیره سیستم عمل کردیش به خاطر استنشاق گاز های سمی و شیمیایی دوچار یک تره هم میشه و اتفاقا یک فردی رو که در حقیقت شهروندادی بوده به عنوان دشمن تلقی کنه و اون رو از بین ببره بنابراین ما در سیستم های حوش مصنوعی هم میتوانیم این موضوع رو ببینیم من عرض بکنم که این بحث ادامه داره انشالله در فرصت بعدی در خدمت محسن بسیار مفشکرم از طرف بحث رو گشید که پیرامون قابلیت امال دفاعیات آم با شنوندگان عزیز بحث و گفتگون میکنیم با کارشناسان و مهمانان محترم برنامه جنب آیه دکتر سخابتیان از ذره فقهی به چه شکلی هست؟ آیا میشه دفاعیات موجه و یا مشروعی رو جهت تبرعی سیستم های داره حوش مصنوعی از ذره فقهی امال دانست یا خیلی؟ ما وقتی که میخواییم دفاعیات رو به حوش مصنوعی نسبت بدیم استلاحاً بگیم که اینجا دافع شد یا رافع شد اول باید ببینیم که اصلاً خود جرم به چه کسی منتصب میشه بله ما اگه حوش مصنوعی رو یک چیز مستقلی در بیرون بدونیم کمان که بسیاری از افراد اینگونه تصور دارن میتونیم دفاعیاتی رو بهش نسبت بدیم هم از حیث رافع و هم از حیث دافع اما مطلب اینه که با توجه به مبانی که ما در جلسات گذشته بیان کردیم حوش مصنوعی عملن هیچ وقت جدای از انسان معنا پیدا نمی کنه اون چیزی که امروز تحقق داره حوش مصنوعی زعیفه و هیچ کسان نمیتونه انکارش کنه بگه امروز حوش مصنوعی قوی تحقق داره نه خیلی اونی که تحقق داره حوش مصنوعی زعیفه و حوش مصنوعی قوی شاید در آینده تحقق پیدا بکند این چیزیه که خیلی از بزرگان در عرصه حوش مصنوعی بیانش میکنند و ما با مبانی که در جلسات گذشته بیان شد در اونجا توضیح دادیم که حوش مصنوعی قوی اگر بخواییم تصورش بکنیم باز هم مستقل از انسان معنا نخواهد شد استاد قائمینی ها در اینجا یک نظریهی دارند که استرامبش میگه حوش مصنوعی تطفولی تطفولی یعنی چی؟ یعنی حوش مصنوعی مانند یک تفلیه هر چقدر هم بزرگ بشه رشت بکنه مانند یک تفلیه که دستش تو دست پدرشه و پدرش هم در اینجا در حقیقت میشه گفت همون انسانه که خالق و مبدع این دستگاه است حالا این دستگاه ممکنه به صورت روبات باشه یا هر نوع فنناوریه دیگه مستقل از انسان معنا نمیشه پس این بحث دافع و رافع در جرائم و دفاعیات حوش مصنوعی باید به یک موجودی که بر این حوش مصنوعی سیتره داره نسبت داده بشه خود به خود میره به مرحله قبل در مرحله قبل ما در اینجا یک کاربر داریم و ما قبل کاربر هم ما یک ترراح و بهینساز داریم باید ببینیم که این جرمی که صورت گرفت اول به کدوم یکی از اینها داره منتصب میشه از باب همون سبب اقوایی که ما قبلن بیان کردیم که آیا مباشر اینجا اقوا میشه یا سبب اقوا میشه هر کدوم که اقوا شد دافع و رافع باید به اون نسبت داده بشه نه به این حوش مصنوعی که خودش با عنوان یک ابزار در اختیار اون شخصه اگر این جرم ناشی از اون تراحی و بهینسازی باشه پس منتصب به اون میشه اگر این جرم ناشی از کاربر باشه اون تراح و بهینساز خطایی نداشته بلکه این کاربر بود که در استفاده از این دوچار خطا شد در اینجا جرم انتصاب پیدا میکنه به این کاربر پس باید این کاربر به عنوان دافع یا رافع برای خودش دفاعیات ارائه بکنه البته باز هم این تذکر رو میدیم همونطوری که در جلسات گذشته گفتیم باز هم بیانش میکنیم و در آیندن بیشتر بیانش خواهیم کرد تا دوستان به این نقطه دقت داشته باشن ما وقتی که صحبت از حوش مصنوعی میکنیم حوش مصنوعی فناوری داده ها و الگوریتم هاست تمام تلاش در حوش مصنوعی اینه که کاری شبیه ذهن انسان انجام بده این کار شبیه ذهن انسان البته در یک نگاه در یه تعریف برخی ها هم میگن که کاری شبیه حوشمندی نظام طبیعت انجام بده تمام اینها رو بخواییم انجام بدیم اول باید ببینیم که اصلا ذهن چیه مغز چیه یعنی اون چیزی که انسان در اختیار داره و با اون تفکر میکنه و به طبع اون دست به عمل میزنه حالا این عمل ممکنه منجر به جرم بشود ممکنه نشود ما قبلش یه فکری هست که اون فکر تبدیل به این فعل میشه یه اندیشه ای هست که اون اندیشه تبدیل به کنش میشه تبدیل به واکنش و رفتار میشه اینجا باید ببینیم که اونی که سبب میشه چیست اگر ذهنه اگر مغز فرق ذهن و مغز در چیست در اینجا چند دیدگاه هست و اون دیدگاه رایش که در عرصه یه حوش مصنوعی تقریبا به رسمیت شناخته شده اینه که ذهن همه مغز هست یا در بهترین حالت بگیم ذهن عمل مغز هست این رو باید پذیریم خب خیلی شبیه انسان میشه حالا درست هست یا نباید توی برنامه نقد نظر و برنامه مشابه این بهش بپردازیم ولی خب برحال برخلای مبنان را پذیرفتن در ذهن انسان در مغز انسان ما یک پدیده داریم به اسم نورانهای عصبی اون را الگو برداری میکنن به اسم پرسپترانها و در حوش مصنوعی تلاش دارن پیادش بکنن آیا واقعا این تحقق دارد یا ندارد بحثای بعدیست چون در نگاه ما و مبنای ما اینه که حوش مصنوعی هر چقدر هم قدرت پیدا کنه صرفا یک ابزاره این ابزار شبیه مغز شاید کار کنه مغز هم ابزاره معد اطلاعات را جماعوری و پردازش میکنه اما اونی که واقعا مدرک هست و از معد فراتر میره ذهن انسانه و ذهن انسان همه تحت تدبیر روح انسانه و ما وقتی که انسان را دارای روح میدونیم تا زمانی که حوش مصنوعی دارای روحی شبیه روح انسانی نشود چیزی مستقل از انسان نخواهد بود لذا تمام این جرائم منتصب میشه به اون موجودی که دارای روح انسانی باشه تدبیر روح انسانی را داشته باشه و به طبع اون ذهن انسانی داشته باشه تا بتونه تدبیر کنه اما در مرتبه مغز حالا آیا میشه تصامهاتم پذیرفتی یا نه باید بذاریم به پجوهش های دقیق تر بسیار ممنونم از توضیحات شما دقایقی رو فرصت میگیریم من از اتاق فرمان و بر میگردیم با شما عزیزان هستیم فقه تهوری واقعی اداره انسان از گهواره تا گور هست ولی فقیه در همه سوبر ولایت دارد فقه در عرصه حقوق اقتصاد سیاست فرهنگ و اجتماع در برنامه فقه پویا پیرامون قابلیت اعمال دفاعیات آم در خصوص سیستم های دارای حوش مصنوعی از نظر فقهی و حقوقی بحث کردیم جناب آی دکتر اندری بفرمایید ظاهران موانع مسئولیت کیفری باقی مونده در خدمتون هستیم من قبل از این که ادامه موانع مسئولیت کیفری رو عرض کنم اولی موانعی که ما عرض کردیم بحث توفولیت شاید بر شنبندگان ما این سؤال پیش بیاد که خب آیا به صورت مطلق تفل مجازات نمی شود یا مجازات اون متفاوت هست من اجازه میخوام یه نگاهی به قانون مجازات اسلامی خودمون داشته باشم چون من عرض کردم که ما فعلا در باره سیستم های حوش مصنوعی تقنین و قانونگزاری مستقلی نداریم فعلا باید از عمومات استفاده کنم و مباحث مطرح بشه همچنین که خب این بحث مفید فایده هست در مباحث کیفری ماده 828 میگه در باره اطفال و نوجبانانی که مرتکب جرائم تأذیری میشوند خب جرائم تأذیری جرائمیست که در حقیقت عموما در بیان شاره مجازات خاصی برای اونها بیان نشده و حکومت به اختضاع زمان و مکان مجازات تعین میکنه و سن نانها در زمان ارتکاب 9 تا 15 سال تمام شمسی باشد یعنی قانونگزار ایران داره برداره بچه های 9 تا 15 ساله هم مجازات در نظر میگیره میگه دادگاه یکی از تصمیمات زیر را اتخاذ میکند یکیش که تصمیم به والدن یا اولیا یا سرپرست قانونیه معرفی به مددکار اجتماعی روان شناس معرفی به یک مؤسسه آموزشی فرهنگی اقدام لازم جهت درمان جلوگیری از معاشرت و ارتباط مزهر با دیگران جلوگیری از رفت آمد تفل یا نوجوان به محل های معین تسلیم به اشخاص حقیقی یا حقوقی نصیحت به وسیله قاضی اختار و تذکر کتبی و سخترنش نگهداری در کانون اصلاح تربیته این ها هرچند جنبه های تربیتی داره ولی در نگاه حقوقی ما باشیم میگیم مجازات ولی مجازات های متناسبه با اطفاله بنابراین این موضوع برای شنواندگان ما یه وقتی شبه ایجاد نشید که بچه ها به صورت مطلق مجازات ندارن تب سره دوی این مادم جالبه که میگه هرگاه نابالق مرتکب یکی از جرائم موجب حد یا قصاص کرده در صورتی که از دوازده تا پانزه سال قمری داشته باشد به یکی از اقدامات مقرر در بندهای ته و یا سه همین ماده محکوم میشه و در کانون اصلاح تربیت نگهداری میشه بنابراین این نکته در نظر ما باشه که اگر ما از مانع بودن توفولیت میگیم به این معنیش کلن مجازاتی ندارد مجازات متناسب به حال خودش رو قانونگذار دیده خب آمل دیگری که در موانع مسئولیت کیفری بحث میشه اشتباه موضوعیه همونطور که مستحضرید ما در فقر دو تا موضوع رو داریم یکی دو تا شبه داریم یکی شبه موضوعی یکی شبه حکمی که گاه فرد در موضوع اشتباه میکند و گاه در حکم اشتباه میکند موضوع رو نشنسته دقیقا بله موضوع رو دقیقا ما همین بحث رو از فقه در حقوق هم داریم که این فرد مرتکب دوچار اشتباه موضوعی یا دوچار اشتباه حکمی میشه خب در مورد سیستم های دارای حوش مصنوعی چگونه این قابل تصوره تصور به فرماید ما یه سربازی داریم که مبتنی بر حوش مصنوعی ساخته شده خب این سرباز در میدان نبرد باید نسبت به سربازان دشمن کار دفاعی انجام بده یا کار تحاجمی یکی دیگر از سربازان حوش مصنوعی یا یکی از انسانها چون جنگهای ترکیبی رو ما شاید شاهد باشیم در آینده که هم انسانها هستن هم حوش مصنوعی ها و روبات ها در اینجا یکی از سربازهای انسانی ما یا حوش مصنوعی ما دقیقا رفته خودشو مشابه سربازان دشمن کرده و این روبات حوش مصنوعی ما دوچار اشتباه موضوعی میشه و فکر میکنه این همانست سرباز خودی رو دشمن فرض کنه و بر همین اساس اقدام میکنه شبیه اینو ما در مورد انسان ها داریم مثال زدن و یک پرونده قضایی هم که چند ساله پیش من مطالعه میکنم در مرکز تحقیقی تحقیقات این بود که یک فردی به نیت این که میخواهد یک فرد دیگری که قاتل هست رو خودش اقدام به قصاص کنه یعنی از اولیه دم بود هرچنین خودش خلاف قانونه ولی از نظر شرعی نسبت به او و از نظر قانونی محدور و دمه دیگه البته به خاطر نظم اجتماعی قانونگذار برای این فرد که خودسرانه اقدام به قصاص نکنه مجازات تنگ کرده ولی دیگه قصاص نمیشه یعنی اگر کسی از اولیه دم کسی که نسبت به او محدور و دم حساب میشه اون رو از بین ببره مجازات دارد ولی دیگه قصاص نمیشه چون محدور و دم رو از بین برده این بنده خودم میره در خونه اون کسی که پیش خودش و واقعا اثبات شد که محدور و دمه در میزنه و فرد دیگری که حالا یا برادر این بوده یا پسر اموی او بوده شباحت زیادی به این آقا داشته و هوا هم تقریبا تاریک بوده میاد در باز میکنه و این آقا فکر میکنه خود همون قاتله و همونجا اشون رو متاسفانه میکشه خب اینجا یه اشتباه موضوعیه دیگه برای شبه شده البته این بحث شد بین قضات که آقا این رفتارش چگونه رفتاریست کتایی کرده نکرده من وارد اون بحثا نمیشم فقط میخوام مثال بزن برای اشتباه موضوعی که این همونطور که در مردم عادی وجود داره در سیستم های حوش مصروی همین امکان داره و شاید اینجا اختلال بیشتر و قوی تر هم باشه نکته بعدی و ششومین آملی که ما به عنوان مانه مسئولیت کیفری میدونیم اشتباه حکمیه اشتباه حکمی برداشت نادرست از قانون یا جهل به قانونه خب حقوق دانها یه جمله معروفی دارن که جهل به قانون رافع مسئولیت نیست فقه ها میفرماین که جهلی که ناشی از تخصیر انسان و کتاهی انسان باشه عوض نیستش اینو عوض نمیدونن فقه ها حقوق دانها میگن آقا قانون وقتی انتشار پیدا کرد ابلاغ شد چه شما بخانی چه نخانی جهل شما رافع مسئولیت نیست خب حالا در اینجا یه بحثی دارن که اگر برداشته نادرست بود از قانون و اگر نسبت به قانون بی اطلاع بود چی میشه من برای این که باز بحث شنبندگان ما رو مباحث حقوقی تمرکز کنه ما در جرائم حدی میگیم متهم و مرتکب هم باید علم به موضوع داشته باشد و هم باید علم به حکم داشته باشد برای همین قضات محترم وقتی که میخوان تفهیم اتحام بکن در جرائم حدی هم موضوع رو میپرسن هم حکم رو که میگن آقا آیا شما میدانستی این مسئله در شریعت حرام است یا نه در جرائم حدی خب این به خاطر همین شبه است که اگر مرتکب شبه موضوعی یا حکمی داشته باشد نمیتواند در واقع بر اون مسئولیتی رو بار کرد در سیستم های داره حوش مصنوعی ما همین رو میگیم میگیم اگر ثوابق این سیستم رو ما ورسی کنیم ببینیم این سیستم داره حوش مصنوعی در اون دیتا ها و اون اطلاعات که داشته نسبت به این قانون آگاهی نداشته تعریف نشده براش این جرمه بنابراین ما نمیتونیم سیستم داره حوش مصنوعی اینجا مزازات کنیم چون در اون داده ها و اطلاعات این برای اون به عنوان یک جرم معرفی نشده بود ما در قسمت قبل بیان کردیم که با این پیشفرز این روش تحکید میکنم اصلش رو قبول نداریم چرا چما معتقدیم که حوش مصنوعی داره اختیار مستقل از انسان هرگز نخواهد شد بلی با این پیشفرز که حالا اومد و شد اگر بشه چی میشه نیا کنید چیزی که غربی ها دارن بیان میکنن خودش دوچار خود تناقضیه کمان که جناب استاد دکتر اندلیب هم در انتهای صحبتشون اشارهی به این مطلب گفتن اشون در انتهای صحبت چی فرمودن گفتن که این مطلب به عنوان دیتا به عنوان داده در حوش مصنوعی به عنوان جرم تعریف نشده بوده وقتی که تعریف نشده بود پس مجرم نیست درسته آقای دکتر این جمله دقیقا مناقص هست با حوش مصنوعی قوی چرا؟ حوش مصنوعی قوی گفتیم که کلاندادهی رو داره کامل الگوریتم هاش کامل دقیقا مثل انسان داره کار میکنه خب تنها فرقش با انسان در چیه؟ انسان اون کلانداده رو نداره یا تحت تأثیر شرعت محیطی قرار میگه دوچار اختلال میشه مریض میشه و الى آخر در نتیجه خطایی ازش سر میزنه در محاسبه اما حوش مصنوعی قوی به یک کلاندادهی دست رسیداره و الگوریتم هایی که متناسب خودشه لذا این حوش مصنوعی قوی با اون کلانداده ها و با اون الگوریتم هایی که درش وجود داره دقیقا میدونه در چه موقعیتی باید قرار بگیره در چه موقعیتی نباید قرار بگیره این که بگیم در یک موقعیتی قرار گرفت و مریض شد در یک موقعیتی قرار گرفت و دوچار اختلال موضوعی شد در یک موقعیتی قرار گرفت که دوچار اختلال حکمی شد این اصلا حوش مصنوعی قوی نیست چرا؟ چون کلانداده ها شکل نگرفته اصلا لازمه پیدایش حوش مصنوعی قوی اون کلانداده هاست اختلال موضوعی به این معناست که حوش مصنوعی قوی شکل نگرفت چرا؟ چون کلاندادهاش کامل نیست یا اگه کلاندادهاش کامل باشه الگوریتمهاش کامل نیست اصلا هایی دکتوری یه سؤال الان حوش مصنوعی با توجه داده هایی رو که در دنیا اطلاعات وجود داره یعنی دیتا هایی که در دنیا وجود داره باید تحلیلی انجام بده این چطور این حوش مصنوعی که شما میفرمایید که تحت انوان حوش مصنوعی قوی وجود نداره چطور با اون داده هایی ارتباط نمیگیره و احکام رو نکنید حوش مصنوعی توصیح پذیر یا توضیح پذیر explain it AI که توضیح پذیر مطرح میشه یک حوش مصنوعی یادگیرنده هست یعنی شما دو بار سه بار یک کار رو انجام بدید با این الگوی تکرار یک مطلب رو یاد میگیره دفعه بعد خودش انجام میده هست ما این کار نمی کنیم این توانه یادگیری رو داره کما که در آزمون تورینج هم مطرح میشه اما این تکرارها و یادگیری ها نیاز به یک راهبر داره نیاز به یک اپراتور داره اون اپراتور انسانی هست که این تکرارها رو تنظیم میکنه و خودش اگه بخواد تنظیم بکنه در یک شرایطی قرار میگیره استفاده باشه میگن عدم اتمینان و تمام بزرگان حوش مصنوعی اقرار دارن که در شرایط عدم اتمینان حوش مصنوعی توقف میکنه تا اون اپراتور یا اون راهبر براش بیاد این رو تعریف بکنه چرا میشه عدم اتمینان چون یه بار اتفاق افتاد دو بار سه بار چار بار نیست حتی گاهی اوقات دو بار سه بار چار بار هم جای شکل داره ما تازه اگر بخواییم گفت ما توان جلسات اولیه بیان کردیم که حوش مصنوعی تجلیه یک فلسفه خاصه کاملا هم درسته اون فلسفه هم فلسفه تحلیلیه اگر ما بخواییم حوش مصنوعی رو با توجه به فلسفه قارئی تحلیلش بکنیم اصلا چیزی به اسم تکرار معنا نداره که این بخواد از تکرار یاد بگیره یعنی دقیقا که داره یاد میگیره اشتباه داره یاد میگیره با نگاه فلسفه قارئی چرا؟ چون در فلسفه قارئی بیان میشه که هر پدیدهی نسبت به خودش جدیده دومی نداره وقتی که من الان اینجا نشستم با من ده دقیقه دیگه متفاوت باشم اصلا چیزی به اسم تکرار معنا نداره که این بخواد الگو بگیره یعنی ما اگر بخواییم با نگاه فلسفه قارئی بیاریم واسه این کار خیلی گره میخوره ما وارده این فضا نمیشیم توی نگاه طبیعینی خودش میمونیم که همون فنناوری توی همون بستری که شکل گرفت وقتی که کلاندادهاش ناقص باشه اشتباه موضوعی شکل میگیره کم آهنتی که جناب آقای دکتر اندریب اشاره کردن وقتی که کلاندادهاش ناقص باشه اشتباه حکمی شکل میگیره وقتی که کلاندادهاش کامل باشه الگوریتمش هم درست باشه دیگه اشتباه حکمی و اشتباه موضوعی در حوش مصنوعی معنا نخواهد داشت وقتی که معنا نداشته باشه اگر جرمی ازش سرزد این جرم ناظر به چه کسی خواهد شد اکتبی ببینید این که اطلاعات داشته باشه با این که بعدن این بتونه تصمیم بگیره این تلازم دو هم نگاهد یک نکته مهم اینجاست یک نکته اینه یک وقتی شما میگید اطلاعات اولیه داره ولی بعدن قدرت تجزی تحلیل داره این قوی بودن بدی رو نفت نمی کنه به انسانم انسانم همی کنه انسانم وقتی میاد مدرسه یاد میگیره دانشگاه تحصیل میکنه اطلاعات رو جمع میکنه ولی در مرحله عمل ممکنه در این تجزی تحلیل ها یا اشتباه موضوعی کنه یا اشتباه حکمی بسره اون دویست و شست و شارسه بسره دویست و شست و شارسه یه سال میپرسم یعنی امکانه اینو داره یه سال میپرسم الان الان من با تقسیم مسئولیت موفقم ممکنه ما به این نتیجه برسیم در این کاوش هایی که داریم میکنیم بگیم آقا تقسیم مسئولیت کنیم سازنده که این اطلاعات رو داده ناقص داده اما این حوش مسئولی قوی در زمان تجزیت داری خودش هم رخصانی داره تقسیم مسئولیت کنیم شما بحث حوش مسئولی زعیف رو مطرح میکنید نتیجه حوش مسئولی قوی میگیرید این دقیقا تناقضه میده چرا؟ نگاه کنید شما وقتی میگید اطلاعات و داده ها ناقص است همش حوش مسئولی قوی نیست اگر داده ها اطلاعات کامل باشد تراهی ها کامل باشد شاید حوش مسئولی قوی بشود نکنه این که الان داده هایی رو داره فرض کنیم اصلا کلان داده هایی اصلی و مطلوب شکل گرفته فرض کنیم این شکل گرفت زمانی که شکل گرفت اون الگوریتپ ها اگر اختلال لاشده باشن همون حوش مسئولی قوی نشده است حالا ممکنه یه اشتباهی باشه خب با افرین حوش مسئولی قوی تعریفش چیه؟ حوش مسئولی است که از انسان مستقل میشه یعنی همه کارهای مثل انسان میتونن انجام بده نیاز به اپراتور انسانی نداشته همین که نیاز به اپراتور انسانی راه برای انسانی پیدا کرد دیگه حوش مسئولی قوی نیست مشخصه؟ خودش داره یاد میگیره شما در تعریف حوش مسئولی قوی چی میگید؟ میگید حوش است که همانند انسان کار میکنه یک دو و مستقل از انسان هم باشد ما در تعریف خودمون گفتیم که مستقل از انسان رو قبول نمی کنیم ولی همانند انسان رو قبول میکنیم اون تکه فرق میکنه پس اینی که شما گفتید اصلا حوش مسئولی قوی نیست بسیار مستشکر و ممنونم از توضیحات شما بحث بسیار خوبی بود جناب آی دکتر اندریب یه خودسه سیستانی اگر محبت کنید از بحث امروز ما بفرمید ممنون بله ما از نقطه نظر حقوقی موانه مسئولیتی کفایی رو مطرح کردیم که به عنوان اعمال دفاعیات عام قرار شد بحث بشه و ما توفولیت فقدان قوه خودکنترولی جنون مستی اشتباه موضوعی و اشتباه حکمی رو به عنوان شش آمل مانع مسئولیت کیفری در واقع عرض کردیم و ما گفتیم که با تشبیحاتی که از حقوق داخلیمون و حقوق غربی میشه در این بحث به فکر گذاشت اینست که میشه این موانع رو در این باره گفت هرچنک از نظر فقی جناب آقای دکتر سخابتیان در بعضی از این مباحث اشکال داشتن و فرمودن که ما بعضی از اینها رو اصلا نمیتونیم بپذیریم و نقطه اصلی در فرمان شده جناب آقای دکتر سخابتیان اینست که ما مسئولیت متوجه سازندگان تراحان و کاربرام بکنیم. بسیار مستشکر ممنونم از مهمانان محترم برنامه و همچنین شما شرابندگان عزیزی که این گفتگو رو شنیدید میدونم که برای شما عزیزان هم سآلات زیادی وجود داره در این باره انشاءالله در برنامه های آینده پیرامون این مبحث و موضوع بحث و گفتگو خواهیم کرد. امیدوارم که ما رو همراهی کنید. میتونید با شماره تلفونهای روابط عمومی 329 10 551 و 329 10 552 با پیش شماره شهر مقدس قوم 025 و یا شماره پیامکی 30553 ارتباط بگیرید و هر سؤالی که داشتید یا نکته اگر بود با ما در میان بگذارید. تا برنامه آینده شما عزیزان رو به خداوند منان میسپارم. خدا یارو نگهدارتون باشه. خدا یارو ایلالله و الله اکبار و معارف صدای فضیلت و فطرت