و به صورت پلکانی نسبت به دفاع از خودش عمل کنه نکه از ابتدا بیاد و محاجم رو از بین ببره ممکنه با یه فریاد زدن با یه آجیر کشیدن با یه صدای محیب ایجاد کردن محاجم رو فراری بده دیگه نوبت به مراحل بعدی دفاع نمیرسه مدافع در موقعیتی باشد که نتواند شرائط حمل و وقوع رو کنترل کنه استلاحا راه فراری نداشته باشه یعنی این سیستم دارای حوش مصنوعی اگه بتونه موقعیتش رو عوض کنه و به او دیگه حمله این نشه باید موقعیتش رو عوض کنه ولی اگر دیگه راهی نداشته باشه نتونه کنترل کنه محاجم رو در حقیقت میشه گفت که اینجا دفاع او یک دفاع مشروعه و دفاع او اشکالی نداره در حصه دفاع مشروع ما یک منفعت حمایت شده یه قانونی داریم که توسط حوش مصنوعی برای خودش در نظر گرفته شده و اگر کسی بخواد این رو ضربه بزنه در حقیقت حوش مصنوعی هم مثل یک انسان میتونه از خودش دفاع کنه بسیار متشکر و ممنونم از تحلیل بحثی رو گی داشید جنمایی دکتر استخابتیان از نظر فقهی اوامل موجهه جرم در سیستم های داره حوش مصنوعی چی هستن؟ ما قبل از این که به مسئله اوامل موجهه جرم در سیستم های حوش مصنوعی بپردازیم اصلا بگیم اوامل موجهه جرم در فقه ما چه چیز هایست بعد به سراغ مسئله بریم ما در فضای فقهی که دقت میکنیم میبینیم که یک انسان اگر مرتکب جرمی بشه در چند حالت نسبت به اون جرم خودش مسئول نیست البته مسئولت کیفری نداره بازم اینجا تحکید میکنیم به این معنی نیست که مسئولت مدنی نداشته باشه دوتا از هم جدان وقتی که همه اونها رو نگاه میکنیم مهمترین هاش استرار و اکراه استرار و اکراه چی میگه این وسط من مستر هستم مثلا به خاطر شرایطی که قرار گرفتم در حالت بیغذایی هست شخص در حال مرک هست مجبوره که شراب بخوره زنده بمونه در اینجا چون این استرار هست اجبار هست خب مصرف هم میکنه گناه هم نکرده این رو ما داریم و مشابه همین درباره گوشت مردار هم مطرح میشه یا بسیاری از داروهای که ما مصرف میکنیم از این سنخن چون استرار داره مصرف میشه در حالت عادی بخواهد اگر این دارو رو مصرف بکنه خب برایش زرر داره و مباعث آسیب دیدن خودش میشه و نمیتونه مصرف بکنه این استرار ها باعث میشن که حکم اولیه تغییر میکنه به یک حکم دومی که اون حکم دوم مبتلابه خود فرده باید انجامش بده الان یه رنفری اومده مثلا داره رانندگی میکنه این رانندگیش دقیقا قبل از رانندگی کردن قبل از حرکت کردن اومد بررسی کرد ماشینش هیچ اشکالی نداشت حالا اومده با این رانندگی داره میره وسط راه ترموز میبوره دیوار خونه مردم رو خراب میکنه خودشم آسیب میبینه در اینجا ما نمیتونیم بگیم این شخص مجرمه مجرمه کیفری نیست ولی نصفت به اون ساختمون زامن هست باید پولشو پرداخت مونه درست کنه ولی این مجرم نیست چرا؟ چون یه کار استراری براش اتفاق افتاده یا اومدن اسلاه رو گذاشتن برای کلش گفتن فرانکار رو انجام بدین ندی میکشیمه اینجا اکراه دست به یه کاری زده و مجبوره انجام بده در چنین حالتهایی ما این جوم رو براش حساب نمی کنیم کیفری محصوبش نمی کنیم بله مدنی هست کیفری نیست زامن هست باید خسارت رو پرداخت بکنه اما در ازاش مجازات نمیشه حالا این مطالب چند تا استثناه ها رو هم میخوره که بین مراجع و بزرگان اختلافه اگر شخصی مکره باشه اصلای گذاشتن برای کلش گفتن یه نفر دیگر رو بکش میتونه بکشه یا نمیتونه بکشه اینجا اختلاف فتواز و برخی ها اجازه نمیدن که این اتفاق بیفته حالا همین مطلب رو ما میخواییم ببینیم آیا در حوش مصنوعی هم اتفاق میفته یا نه آیا حوش مصنوعی هم میتونه مستر بشه میتونه مکره بشه یا نمیتونه بشه اگر این حوش مصنوعی مکره شد با این پیش فرزنک های ما در اصل داشتیم که به کلانداده ها دسترسی داره نمیشه اگر هم بشود اگر بشود فرض هم میره اینجا اگر این حوش مصنوعی مکره شد در این صورت باید بررسی بکنیم این اکراش نسبت به چیست جان انسانه که در اصلا حق نداره اقدام بکنه چرا حق نداره اقدام بکنه علتش هم اینه که انسان شرافت داره و حوش مصنوعی هر چقدر هم گران قیمت باشه شرافت انسان بیش از اونه حق اقدام نداره حتی اگر به نابودی خودشم منجر بشه ولی لذار فقهی قابل اثبات و قابل تدینه یعنی اگر حوش مصنوعی مکره باشه اصلایه بزارم برای کلش بگن نابودت میکنیم به شرطی که فلان انسان رو بکشیم حق به چنین کاری رو نداره اگرم انجام بده با این که مکره هست مجرم محصوب قاید شد چرا چون در اینجا ما یه بحثی داریم به اسم مسلحت اقوا به اسم مسالهی وجود داره در خارج که این مسلحت مسلحت اقواست مسلحت اقوا در اینجا چیست اون انسان شرافتش از این حوش مصنوعی بیشتره هرچن قیمت این حوش مصنوعی ممکنه بیشتر باشه چند هزار ملیار حضینه کردن این ساختن دیگه یه انسان کمتر از یک ملیار ولی با این حال شون شرافت انسان بیشتره حوش مصنوعی در چنین جایی حق نداره دست به اقدام بزنه اما گاهی اوقات حوش مصنوعی میشود مستر دیگه اکراه نیست اصلا اراده و اختیار از دستش خارج میشه توانی نداره در چنین حالتی اگر دست زد حالا دوباره میبرسی میکنید این اختلال ناشی از چی بود؟ اگر این اختلال ناشی از غفلت تراهان و کاربران نبود خب فقط خود این حوش مصنوعی بود بله استرار بود و هیچ اشکالی بر هیچ کس وارد نیست اما اگر ناشی از خود حوش مصنوعی نبود خود شرط خاص نبود ناشی از غفلت یا اشتباهی بود در کاربران یا تراهان اون وقت باید یه نسبت سنجی کنیم ببینیم که هر کدوم اینها به چه میزان در این تخلف نخش دارن باید بررسی بشه یعنی به صرف این که مستر شد گلیل نمیشه بگیم که جرم ازش برداشته میشه و هیچ جرم این وسط نداره نقطه دیگه ای رو هم گهگاهی اضافه میکنن میگن که فرمان برداری از آمر یه دستوردهندهی داره یه آمری داره یه مدیری داره یه فرماندهی داره بهش دستور داده اینجا دقیقا همون مواهسی که ما در سرباز و فرمانده مطرح میکنیم که یک فرمانده دستور داد و سرباز همچون نظامی بود گفت چشم طبعیت کرد هرچی در اونجا گفتیم اینجا هم خواهد آمد برای باز هم تذکر میدیم باز هم تحکید میکنیم همه اینها رو ما پیش فرض گرفتیم که حوش مصنوعی قوی تحقق پیدا کرده اما اگر ما این مبنامه نباشه بگیم حوش مصنوعی قوی تحقق پیدا نمی کنه یا اگرم پیدا بکنه مستقلیست وابسته به یک انسان دیگه است در اون صورت تمام حرف های ما متوجه چه کسی خواهد شد متوجه آن کسی خواهد شد که بر این ولایت داره بر این سیطره داره مالک و سازنده گاهی اوقات هم ترراح و بهینساز چون مالک طبق اون برنامهش داره استفاده می کنه این دیتا ها و الگوریتما ها چه کسی در این بار گذاری کرده در اینجا قرار داده بهینساز و ترراح پس باید به این نکته دقیق داشته باشیم این نکته هایی شما فرمودید فقط در مورد انسان ها و خون انسان هست یا تر تمام جرم ها این صدق بیدامی کنه در باره اکراه و استرار که فرمودید نه کنه در باره اکراه و استرار ما باز می آمیم اونجا بررسی می کنیم بیدیم که زرر کدوم بیشتر زرر کدوم کمتره و در اونجا من مثلا اگر قرار باشه برم یک جان یک انسانی داره رودخانه افتاده داره قرار می شه و برای نجات دادن اون لازمهش این باشه که من از وسط مزرعه یه نفری رد بشم بسیاری از گندمهاشو خراب بکنم در چنین جایی همه میگه اصلا برشونو واجب از وسط این مزرعه رد بشید چرا؟ چون یک مسلحت اقواهی اینجا هست کمان که اول جلسه جنب آقای دکتر اندلیبم مثال زدن یک روبات امدادگره در آتش سوزی میخواد بره پشت دیوار انسانهایی که گیر افتادن رو نجات بده دیوار رو خراب کرده خب اینجا چه کاری برای انجام بده اصلا برشون واجبه باید حتما دیوار رو خراب کنه چرا؟ چون جان اصلا مهمتر یعنی براده حریم خودسی حتما باید بشه بود یعنی در جایی که ما مسلحت اقواه داریم چه بحث جان باشه چه بحث غیر جان باشه مسلحت اقواه همیشه مقدم میشه بسیار مزشکر و ممنونم از توضیحات شما لحظاتی رو از اتاق فرمان پرسط میگیریم و بر میگریم با شما عزیزان هستیم فقه تهوری واقعی اداره انسان از گهواره تا گور هست ولی فقیه در همه سوبر ولایت دارد فقه در عرصه حقوق اقتصاد سیاست فرهنگ و اجتماع در برنامه فقه پویا صدای من رو از رادیو معارف میشنوید با برنامه فقه پویا همچنان با شما خوبان هستیم پیرامون موضوع بررسی فقهی و حقوقی عباد کناغون گوش مصنوعی با مهمانان محترم برنامه جنابای دکتر اندریب و جنابای دکتر سخابتیان بحث و گفتگون میکنیم جنابای دکتر اندریب با توجه به نقطه ای رو که در قسمت قبل آیه دکتر سخابتیان فرمودن پیرامون ازترار و اکراح آیا اینها آمل موجه جرم از در حقوقی شمارده میشن یا خیلی؟ بله در تعدیف فرماش آیه دکتر سخابتیان دقیقا همین مواهز از فقه ما به عالم حقوق ما وارد شده البته در سیستم های حقوق دنیا هم اینا هست یعنی در سیستم های حقوق دنیا هم اگر مطالب فرماند میبینید همین عواملی که در فقه ما گفته شده اونجا همین رو پذیرفتن من یه تفاوتی رو فقط میخوام اشاره کنم بین استرار و اکراح استرار همیشه یک آمل درونی دارد که فرد را به وضعیت خطرناک میکشونه یعنی یک آمل درونی باعث میشه این فرد بیاد در یک وضعیت خطرناک و یک وضعیت غیرادی قرار بگیره مثلا خدای نکرده فردی یکی از بستگانش در بیمارستانه برای این که پول درمان رو تیعه کنه مجبور میشه خونه شوی فروشه این استراره اما در اکراح حتما یک آمل خارجیست که داره این فرد رو تحدید میکنه یعنی یک مکره داریم یک مکره که یک فردیست که داره این رو تحدید میکنه و به تعبیری که آی دکتر سخابتیان مثال فرمودن که فردی توفنگ خود رو روی سر این طرف قرار داده و میگه فلانکار رو انجام بده آمل خارجی داره و اون رو داره تحدید میکنه که این البته یک تفاوت ها و مباحثی در فقه ما داره که بحث اهم و مهم مطرح میشه و در بحث خون اکثر فقه ها میگن دیگه بین خون چون اهم و مهم نیست اگر شما رو تحدید کرد به کشتن دیگری نمیتونین ولی مادون خون رو باز اون ترازوی اهم و مهم رو میچینن و میگن اهم و مهم رو باید بررسی کنی و تشلیز بیدید خب اجازه میخوام مثل بحثی که در دفاع مشروع عرض کردن در استرارم شراعت رو ببینیم چیه همون شراعتی که ما در دفاع مشروع گفتیم یعنی باید اون منفعت مورد حمایت قانونی و مشروع باشه منفعت مورد حمایت باید در معرض خطر حتمی و غریب الوقو باشه سو و میشهدی که اینجا اضافه میکنیم اینه که این منفعتی که داره در واقع دیده میشه تهاجم و آمل خارجی نسبت به او اتفاق نمیفتد چون استرار گفتیم آمل درونی دارد آمل درونی دارد و بقیه شراعتی که اونجا گفتیم اینجا هم هست من یه مثال بزنم همینجا نبته دقیقی اتفاقی ما وقتی میگیم آمل درونی دیگه میشه یک حالت نفسانی دقیقا برمیگردیم به همون اشخال اول همون خوش مسنوی دارایی من حالا اجازه بردیم مثال بزنم ببینیم که نظر جنابالی هم در این باره چیه ما یک لوکومتیو مبتنی برخوش مسنوی ساختیم این لوکومتیو اوتوماتیک در مسیر داره تیمی کنه میرسه به یه جایی که باید ریل رو عوض کنه اگر ریل را عوض بکنه 20 نفر مسافر داره یا 200 نفر مسافر داره جون اینها نجات پیدام بکنه و در ریلی که ریل دوم هست ادامه مسیر میده در ریل اول اگر بخواد ادامه مسیر بده یه کودک رو اون ریل هست و نمیتونه در اونجا این ادامه مسیر رو بده در اون تقاطع که میرسه یا مجبوره بره در ریل دوم که باید بره در ریل دوم سر همون تقاطع این کودک نشسته اگر از روی کودک رد نشود تو اون ریل اول دیگه ادامه ای نیست بیخوره به کوب و جان 200 مسافر رو از دست میده اگر بخواد بیا تو ریل دو که کار درستن همینه یه بچهی سر همون ریل نشسته اینجا برای لوکومتیو مبتنی بر حوش مصنوعی یه تازه ها میپیش میاد بین حفظ جان 200 مسافر و بین حفظ جان یک کودک اینجا دقیقا این لوکومتیو مبتنی بر حوش مصنوعیه و تجزیه تحلیل الان دوربین های که در اینجا هست داره به اون این رو میده تصمیم میگیره که 200 بر یک ترجیح داره من جان 200 نفر رو نمیگیرم یه نفر رو فضای 200 نفر میکنم دقیقا اینو ما در مسئول انسانی هم داریم دیگه مثال میزن اگه راننده ای اوتوبوسی در یه سرازیری داره میره یک نفری سبقت غیر مجاز گرفت از روبرو چهار نفر در اون خدروی روبرو هستن 35 نفر مسافره این بره بزنه به کوه و 35 نفری بکشتن بده یا بزنه به همون ماشین چهار نفری اینجا خب میشه استرار و در واقع باید اینجا تصمیم میگه لوکوماتیب داره سیستم حوش مستانی دقیقا همه کاری میکنه نکنید اونجا راننده مستقلی هست که اون راننده داره یک کیف نفسانی انسانیه اما حوش مستانی اینو نداره در حقیقت حوش مستانی دستیار یک انسانی هست که به عنوان اپراتور و راه بره اصلا تحریفی که همون اول جلسه خودتون فرمودید چند جلسه قبل فرمودید حوش مستانی تحریفش چیه حوش مستانی قوی نیاز به اپراتور نداره خیلی مهم این نکتش یعنی مستقل خودش الان مستقل ببینید شما بین اطلاعات اولیه دادن همین رو میگید استقلال طرف رو نفر میکنید من میگم این رو میگم اطلاعات اولیه دادن استقلال سیستم حوش مستانی رو یه سوال میپرسم شرایط اتمینان و عدم اتمینان در حوش مستانی رو شما چطور میبینید من میگم اگه اتمینان یعنی که ما اطلاعات رو دادیم تمام اون اقدامات معقول تمام اون اقدامات احتیاطی استاندارت ها همه اون آزماشات رو به موفقیت پاس کردیم و گذروندیم الان این سیستم تولید شده نکنه الان ساده بگم راسل و نورویک در کتاب خودشون که در باره حوش مستانی است در آمده نوین بر حوش مستانی در اونجا مطرح میکنن در شرایط عدم اتمینان یعنی الان هنروز حوش مستانی که کامل تو شرط اتمینان قرار بگیره ترراحی نشده در شرط عدم اتمینان حوش مستانی توقف میکنه تا راهبر اپراتور انسانی بیاد و بهش جواب بده این دکتر مهمه وقتی که این اتفاق میافته معناش حوش مستانی ضعیفه یعنی هنوز اینی که میگید که چنین لوکومتیوی ترراحی شد که به صورت خودکار حرکت میکنن اما همین راهبر میخواد همین برای خودش یه اپراتور میخواد کجا؟ تو دفتر مرکزی تنها مطلبش چیه؟ کارهای داخلی اینا همه را سپرده به این ماشین ولی خود همین ماشین که داره تصمیم میگیره هویته اختیاراتی داره همه اینها باز تحت اشراف اون راهبره یعنی جدای از اون راهبر نیست یعنی هنوز خود این حوش مستانی مثلا همین لوکومتیوی حوش مستانی داره تیزی و تحلیل نیست که تصمیم بگیره که در میکنه اول اینکه کنید و دفتر تیزی و تحلیل یک واجه مبهمه باید دقیق مشخص کنیم یک زمان من میان دست بندی ها و طبق بندی های اطلاعات و داده ها رو به وسیل الگویت رسوم میذارم تیزی و تحلیل سخ بندی میکنه جای خودش میذاره آره هست من این کار نمیکنم داریم اما یک زمانی مراد ما از تیزی و تحلیل فهم و درک و ازعانه این مطلب ما توشم اصلایی نداریم ساده بگم من اجازه بگم از واجهگان غربی استفاده بکنم نمی کنه از مرتبه دیتا به این فورمیشن وارد میشه ولی هرگز به نالج تبدیل نمیشه اما انسان به مرتبه نالج وارد میشه نالج چی هست؟ نمی کنید ما وقتی که مجموعی از اطلاعات و داده ها رو داریم این مجموعی از اطلاعات داده ها در هم ریخته باشه صرف اطلاعات داده هاست طبق بندیش که میکنیم این فورمیشن شکل میگیره زمانی که اون رو ادراک میکنیم میفهمیمش نالج شکل میگیره ما تو فارسی ترجمهش کردیم به علم به دانش نکه های سه تا مرتبه رو تهیمی کنه خب حالا این حوش مصنوعی مرتبه اول رو داره مرتبه دوم هم داره این که دست بندی کردن طبق بندی کردن به وسیل الگوریتم رو شما تیزی و تحلیل بخوایید مهنی بکنید بله داره ما این کار نمی کنیم اما اگر درک و ازان و فهم بخوایید مهنو کنید که مال مرتبه بعدی مال نالجه که ما در فارسی ترجمهش کردیم به دانش به علم حالا اگر مهنو درک دانش هست علم هست یا نه این بسه دیگه من فلان باید بسنم شد حوش مصنوعی وارد این مرتبه نمیتونه بشه نکه نکته مهم ما اینجاست چون وارد این مرتبه نمیتونه بشه هیچ وقت مثل انسان نخواهد شد انسان همیشه ایک مرتبه جلوتر خواهد بود بله من آمل دیگه رو عرض کنم تحت عنوان اکرا در اکرا تسلیم شدن در برابر یک تحدید از طریق ارتکاب جرمه دیگه تحدید میکنه ما رو میگه این کار رو یعنی این جرم رو باید انجام بدی و اگر نخواهد جانت مالت ارز یا ناموست رو در خطر میذارم که ما این رو بهش میگیم اکرا یک روبات نگهبان زندان یک زندانی فراری رو دستگیر کرده از طرفی زندانی یک اسلحه رو به سمت یک زندانبان انسان گرفته یعنی روبات این رو گرفت زندانی فراری این آقای زندانیه در حال فرار توفنگ خودش رو در آورد به سمت یکی دیگه از زندانبانان انسان نشانه رفته الان این سیستم دارای حوش مصنوع چیکار باید بکنه باید اینجا بین جان اون انسان یعنی نگهبانه و بین این که الان این زندانی فرار میکنه تصمیم بگیره دیگه اینجا آیا این تحدید موجه جرم یعنی چی؟ یعنی مساعدت در خلاصی زندانی دیگه چون اگه اینو بذاره بره از زندان فرار کنه خودش جرمه دیگه این کارو مرتکب بشه برای حفظ جانان زندانبان میگیم بله دقیقا اگر یه انسان جای این روبات بود چیکار میکنه همین رو ما در فضای واقعی انسانی هم میبینیم که اگر یک انسانی یه انسان دیگه رو تحدید به مرک بکنه ما مجبور میشیم برای حفظ جان او کتاه بیاییم و حتی او رو در فراری و خلاصی از دام قانون کمک کنیم حالا بعدن اون رو دستگیر کنیم این رو دیگه اقدامات بعدیه ولی فعلا این تصمیم رو باید بگیریم و این موضوع یک مساعدت ایست که اتفاق مفته موضوع چهارم که بازم من فکر میکنم آقای دکتر سخابتیان از این جام علیه این بست حتما استفاده میکنن امر آمر قانونیه امر آمر قانونی یعنی دقیقا دقیقا امر آمر قانونی استقلال حوش مصنوع رو زیر سوال میبره چرا؟ بله در انسان هم تریفه کنیم همون سه بازو فرمانده میگیم در این حوش مصنوع یک آمر قانونی پشت سحنه بوده به این دستور داده و این اشتباه تصمیماتی گرفته این آقای سرباز حالا که روبات حوش مصنوعی میارنش استنتاغش میکنن میگن تو چرا این کار رو کردی؟ میگن آقا دستور فرمانده بود اینجا خب یه خورده بس متفاوته میگن باید بریم اون دیتاها و اطلاعات که در فضای اطلاعات و دیتاهای این حوش مصنوعی هسته شما بررسی کنیم بریم همچین دستوری از اون طرف آمده هست یا نه؟ ولی من مجموعا تحلیلم اینه که خاتمه ارائزم باشه اینه که من میگم اطلاعات اولی دادن به یک انسان یا حتی دستگاه اختیار بدی اون رو نفت نمی کنه درست تخصیم مسئولیت میکنیم ما چطور اگه به یه انسانی اشتباه تعلیم بدیم و اون رو مجرم بیافرینیم اون بره جور مرتکب بشه اون در واقع سبب رو هم در نظر این کار کارشناسی میان بررسی میکنن یک بچه رو ما در فضای جور متولد کنیم در فضای جور پرورش بدیم از روی مجرم ساختیم در سیستم های حقوقی هرچند مباحث جامعه شناسی جور کم تر دیده میشه ولی این از مباحث مهمه ولی من میگم اختیار اون کودک رو که ما سلب نکردیم که الان بزرگ کده دقیقا در روبات های بوشه مستویم همینه درسته یه اطلاعاتی به اونها دادیم ولی این بعدن بر اساس اطلاعات خودش ما تصمیم میگیره ببینید این که ما کنترول داشته باشیم از اتاق فرمان اینو کنترول کنیم باعث محو استقلالش نمیشه بله ما یه کنترولی هم داریم میتونیم اینو کنترولش کنیم میتونیم الان دستور بدیم استوب کنه ولی این اگر ما دستور ندیم خودش بر اساس اطلاعات میتونه تصمیم بگیره و این تصمیم رو من تصورم اینه که یک استقلالی هستش بسیار خوب شکر و ممنونم از توضیحات شما آقای دکتر استخوابتیان شما در باره اوامل موجهه جمع در فقه دوتا نکتره فرمودید پیرامون استرار و اکراه آقای غیر از این دو مورد میشود اوامل موجهه دیگه رو در فقه مثال زد یا خیلی ما اگر میخونیم اوامل موجهه رو ذکر بکنیم خب حدیث رفت خیلی کمکمون میکنه ولی قالب اونها رو که نگاه کنیم مال فضای انسانیه برای حوش مصنوعی به سختی میشه تصورش کرد مثلا رفعه ارن آمتی تست نه چیز از آمت برداشت خب اینا اوامل رافعه حساب میشن ولی توی اونها اون چیزی رو که ما میتونیم با اون پیش فرسانه کنیم ما این گفتم فرض میکنه پیش فرسانه رو پذیرفتیم به عنوان جدال احسن داریم بحث میکنیم بین اونها سریفترین چیزهایی که میتونه در اینجا حضور پیدا بکنه و در بحث ما کمک مون کنه استرار و اکراهه این استرار و اکراه اگر حوش مصنوعی واقعا مستقل بتواند بشود در اون صورت ما این بحث استرار و اکراه و در باره حوش مصنوعی میتونیم صحبت بکنیم و مشکل خاصی در این زمینه نیست گفتیم بحث ما بحث مبنائی است من اینجا یک نکته رو تذکر بدم با بان تذکر ما مخالف خوبی ها و فایده این فندواری نیستیم بلی مطلب اینه ما در این مقام هستیم که میخواییم ببینیم این شی چیست مجموعی از حقوق و تکالیف رو براش تعریف بکنیم تخلیف از این تکالیف رو هم براش جرمنگاری کنیم یعنی اگر درست نشناسیم یه چیزی رو تصفیب میکنیم که برای چیز دیگری خواهد شد اینی که بیرون هست اون نیست لازمه اش نگه باید درست بشناسیم تا ببینیم که این موجودی که الان داره پدید میاد چه حقوقی داره که اگر کسی بهش تجاوز کرد مجرم باشه به اون حقوق حوش مصنوعی تجاوز شده چه تکالیفی داره که اگر از اون تخلیف کرد این حوش مصنوعی بشود مجرم لازمه باید دقیق بشناسیم بحث ما رو این دقت شناخته که بتونیم قوانین رو که تنظیم میکنیم دقیق باشه بله آقایی دکتر سخابتیم با توجه به حالتهای مختلفی رو که حالا ما در باره حوش مصنوعی گفتیم این جرمنگاری تکیبش چی میشه بالاخره نگاه کنید حوش مصنوعی با توجه به اون پیشفرزایی که پذیرفتیم چند حالت براش اتفاق میفته ما این حالتها رو به صورت فرضی داریم مطرح میکنیم اولین فرض ما که خود حوش مصنوعی زعیفه که حوش مصنوعی زعیف توی بحث جرمنگاری اصلا موضوعیت پیدا نخواهد کرد چون زعیف هست و کاملا وابسته به انسانه اون کاربر یا اون مسئول تراح و بهین سازش توی این جرم شریک خواهد شده و الان این در حد یک ابزار ورود کرده مثل چاقو شخص این وقت چاقو رو گرفته باش جرمی انجام داده اینجا مجرم که چاقو مجرمه یا اون شخص پس در حوش مصنوعی زعیف این مسئله اصلا موضوعیت پیدا نخواهد کرد موضوعیت بحث ما کجا مهم میشه کجا وارد میشه حوش مصنوعی قویه در اینجا دوتا فرض داریم یکی حوش مصنوعی قویه مستقل که جناب آقای دکتر اندلی بیشتر روش تحکید دارن و قائله نه در دنیا برای خودش داره خیلی ها قائله به این هستن و نمیشه هم این کار کرد وجود رفتادی حوش مصنوعی قویه که همانند انسان اقدام میکنه اگر دوچار جرم بشه نسبت به اون جرم خودش دارای تکالیف قانونیه یعنی حقوقی داره تکالیفی داره باید به تکالیفش ادا بکنه باید به تکالیفش بپردازه تخلف بکنه مجرمه حالا که مجرم شد گاهی اوقات رافع و دافع از جرم داره گاهی اوقات نداره اگر نداره براش مجازات تعریف میشه مجازات میشه اگر رافع و دافع داره خب این جرم ازش سلب میشه فقط اون مسئولت مدنیش براش میمونه کهیفری نیست همین مثالی که امروز دادیم مسئولت مدنی هم براش بمونه این زمانت به روحتی کیه خود و حوش مصنوعی اگه حوش مصنوعی قوی رو پذیرفتیم حوش مصنوعی قوی مستقل رو پذیرفتیم بله بر روحت خودش اما با توجه به اون مبنایی که ما داریم و گفتیم حوش مصنوعی قوی مستقل امکان پذیر نیست حوش مصنوعی همیشه وابسته خواهد بود حتی اگر قوی بشه در این صورت این ناظر به اون کاربرش یا ترراح به این سازشه چون گاهی اوقات ناشی از نوعی اختلاله که کتاهی از اون به این ساز و ترراح بود گاهی اوقات ناشی از نوع استفاده شه که مربوط به کاربره باید نوعش رو ما بشناسیم تا بتونیم به درستی درباره این مطلب صحبت بکنیم بله بسیار مستشکر و ممنونم بحث بسیار خوبی بود ممنونم از شما شنبندگان عزیز که با ما همراهی کردید جنبایی دکتر اندالیب خلاصه در حد سی ثانیه از مباسی که امروز گفته شد رو در خدمتون هستیم بله ممنونم از جنبایی دوکست خواهدینا و حضرت حالی و شنبندگان محترم ما در این جلسه اوامل مبجه جور رو بررسی کردیم دفاع مشروع استرار اکرا امر آمر قانونی این چهار انصر رو بیان کردیم و آیدوتو سخواهدیان همونطور که فرمودن بیشتر در خصوص اکرا و استرار ما در فرق داریم البته خب دفاع مشروع هم هست ولی تطابقش بر بحث بله بازم به نوعی برمیگرد استرار این اووردنش در حوش مصنوعی خودش یک بحثه ما یه عنوانی هم داریم که انشاءالله در جلسات بعدی اگر تونستیم مطرح میگم چون اگر توفیق باشه ما در جلسات بعد در خصوص بحث صدور حکم برای سیستم های داره حوش مصنوعی صحبت خواهیم کرد ممنونم از توضیحات شما میدونم که برای شما شنواندگان و محترم هم سآلات زیادی وجود داره در این باره انشاءالله که بتونیم در برنامه های آینده پیرامون این مبحث و موضوع بحث و گفتگو کنیم شما میتونید که با راه های ارتباطی شبکه رادیوی معارف با شما تلفون های روایت عمومی 329 10 551 و 329 10 552 با پیش شماره شهر مقدس قوم و یا با شماره پیامک ما رو همراهی کنید هر سآلی داشتید یا اگر نکتهی بود با ما درمیان بگذارید تا برنامه آینده شما رو به خداوند منان میستپارم خدا یار و نگهدارتون باشه الله سبحان الله حمدلله الله الله الله الله الله الله سدای دنبوری اسلامی که تقریبا به بسیاری از کشورها میرسد این صدا باید یک صدایی باشد که