تحصیل عدله یا کشف اموال و اشیای حاصل از جرم یا به کار رفته برای ارتکاب تصور کنید که خود این سیستم داره حوش محسنی اومد کمک کرد به باسپورس، به نیروهای نظامی، انتظامی و زابطین برای کشف جرم کمکشون کرد اوزا و احوال خاص محسر در ارتکاب جرم از قبیل رفتار یا گفتار تحریکامیزه به زهدیده مثلا این سیستم داره حوش محسنی روبات حوش محسنی اومد در دفاعیات خودش گفت این کسی که من بهش زرب زدم یا استلاحاً جنایت روش انجام دادم او رفتار تحریکامیزی نصرت به من داشت و من رو تحریک کرد به ارتکاب جرم مجبور شدم این کار رو انجام دادم، میشه جزو دفاعیاتش دیگه یا وجود انگیزه شرافتمندانه در ارتکاب جرم یک انگیزه شرافتمندانه باشه مثلا این سیستم داره حوش محسنی بگه این به همسایه من به یک شهروند دیگر، به یک زنی، به یک کودکی این فرد که الان خودش آسیب دیده مزاهم اونها شده بود و من برای نجات اونها اومدم به این برخورد فیزیکی کردم که الان منجر شد به شکستگی یا زرب وجر یا هر چیز دیگه که جرم شد اعلام متهم قبل از تحقیب یا اقرار محسر به در حین تحقیق و رستگی اومد خودش کفت آقا این جرمی که اتفاق افتاده من انجام دادم یا اقرار کرد خودش می کرد جهات تحقیب ندامت حسن سابقه یا وضع خاست متهم خودش احزار پشیمانی کرد، ابراز پشیمانی کرد و گفت من اشتباه کردم کوشش متهم به منظور تخفیف آثار جرم اومد گفتش که آقا من این جرم مرتکب شدم ولی خودم هفته دو بار میرم منزل اینها برایشون خدمت می کنم و خدماتی رو به اینها ارائه می دم می شه تخفیف آثار جرم خفیف بودن زیان وارده یا نتاوج زیانبار این جرمی که ارتکاب پیدا کرده جرم کم اهمیتیه و دست پاینه مداخله زعیف شریک یا معاون در وقوع جرم اگر شرکا یا معاونینی دارد اونها یک مداخله زعیف داشتن و به اون نفت به صورت تام ورود نکردن خب اینجا گفته که بله می شه ما این جهاد رو در نظر بگیریم بعد قانون گذارد در ماده 39 اومده گفته در جرام تحضیر درجه 7 و 8 اگر سابقه کیفری ندارد اگر می تونه قاضی این رو احراس کنه که او قابل اصلاح است کلن از مجازات معافش کنه یعنی کلن اون رو از مجازات نه اینکه تخفیفه تخفیف یعنی بیا تبدیل کنه یا یه درجه مجازات رو کمتر کنه ولی این که میگه کلن اون رو معاف از کیفر کنه یعنی کلن اون رو تبرعه کنه اینم یک موضوعیست که داریم یکی دیگه از نهات هایی که باید باز در نظر بگیریم چون من ارز کردم ما در سیستم های حوش مصروی فعلا قانون نداریم چاره اینیست جز با کلیات قانون مجازات و آین دادسی کیفری فعلا تکلیف رو مشخص کنیم و از همین هم بهره ببریم چون در تبینی که ما داشتیم و تفسیری که داشیم و همجور که آقای دکتر سخاوتیان هم فرمودن ما چاره جز این که از همین اصول و کلیات مجازات و قواعد جزایی استفاده کنیم کار نداریم هرچنکی ما به ضرورت تقنین مستقل برای حوش مصروی به امق باورمون و به شدت معتقدیم باید یه تقنینی باشه هرچند که از این اصول نمیشه در حقیقت نادیده گرفت اینها بله چشم بشی کرد نکته دیگه که قانونگزار ما گفته بحث تعویق صدور و حکمه قانونگزار گفته که میشه در یه سری شراعت به مدت شش ماه تا دو سال ما صدور و حکمه به تعویق بندازیم بگیم آقا ما تو رو فعلا مجازات نمی کنیم شش ماه تا دو سال فعلا تو رو مجازات نمی کنیم تا ببینیم چه کار میکنیم که معمولا این تعویق ها همراه با یه سری دسترورات هم هست البته دو مودله یا تعویق به شکل ساده هست که میگیم آقا ما فعلا مجازات نمی کنیم فقط جور بیرون مرتکب نشو یا تعویق به صورت مراقبتیه یعنی به همراهش دستروراتی میدیم که حالا من توضیح میدم اون دسترورات چیه بس ما برای سیستم های حوش مستوریم میتونیم از این نهات ها استفاده کنیم چند مورد هستش که من این چند مورد رو بگم تا در تایم بعدی من بتونم صحبت کنم وجود جهات تخفیف که ما عرض کردیم جهات تخفیف و پیشبینی اصلاح مرتکب جبران زرر و زیان و فقدان سابقه کیفه چهار تا شرط داره این چهار شرط اگر باشد میشه شیش ماه تا دو سال حکم محکومیت رو به تعویق ندارد بقیه شرایط رو بعدا نرزیم بسیار مطشکی رو ممنونم از تره بحثی رو که داشتید جناب آیدکتر استخابتیان اگر فرض کنیم که جرائم توسط حوش مصنوعی اعمال بشه و انجام بشه چه مجازات هایی برای اون متصور هست در فقه اسلامی قبل از اینکه به اصل مطلب بپردازم یه نکته ای رو عرض بکنم تمام مطالبی که جناب استاد دکتر اندلی فرمودن و ما هم واقعا استفاده کردیم فایده خیلی زیادی برای ما داشت با این پیشفرضه که خب حوش مصنوعی اومده و ماند یک انسان در بیرون تحقق داره و داره فعالیت میکنه همه استلاح حوش مصنوعی قوی در این صورت چه اتفاقی میفته خب ما اصلا نیاز به وضع قانون جدید نداریم یه انسان مثل یک انسان در بیرون هست یک ظرفیت هایی رو داره و اصلا اون ظرفیت ها حقوقی داره تکالیفی داره و نسبت به این حقوق و تکالیف هم براش ممکنه جرمی صورت بگیره پس ما نیاز نداریم که قانون جدید براش بنویسیم اگر بخواییم قانون جدید بنویسیم در حقیقت همون قوانین خودمون رو اومدیم به صورت مصداقی داریم بیان میکنیم بگی بقی همون قوانین مدنی که داشتیم همون قوانین کیفری که داشتیم حالا اینها رو به صورت مصداق بر حوش مصنوعی این گونه اعمال میکنیم حالا نمیشه گفت که ظرف وجودی اون فرق میکنه مثلا شما همین شما همین قبانی بوگی رو شما نمیتونید بیایید بر روی کودک انجام بدید خب دقیقا میخورد اونجا بس موضوع عوض میشه اما اگر ما نه بگیم حوش مصنوعی موجود جدیدی اومده تو نظام اجتماعی ما اون وقت باید بیاییم موضوع شناسی کنیم وقتی که موضوع شناسی میکنیم با توجه به تمام اون ظرفیت هایی که داره یک مجموعه حقوقی پیدا میکنه یک مجموعه تکالیف پیدا میکنه یک موجود جدیدی اومده که من باید موضوع شناسی کنم در اون صورت شاید من توی این موضوع شناسیم به یک مسائلی بر بخورم که اصلا حقوق مدنی من یا حقوق کیفری من در اونجا جوابگو نیست یک فضایی دیگه باید بیان بکنم اینو باید دقیق داشته باشیم ولی ما الان چون موضوع شناسی دقیق صورت نگرفته چون در تمام مبالث حقوقی و فقهی حرف اول موضوع شناسیه بعد از اون مسئله شناسیه چون موضوع شناسی دقیق نسبت به پدیده یه حوش مصنوعی من نمیخوام بگم فنناوری بگم پدیده چون ما با یک پدیده ی مباجه هستیم صرفم فنناوری نیست این پدیده را چون درست موضوع شناسی نکرده ایم با این چالش ها روبرویم چه بسا فردا که دقیق بشناسیم ببینیم که خیلی از این مباحث ما اونجا جواب نمیدهد اما ما در مقام فقهی در مباحث بحثای فقهی چون بحث قانون مصبوب نیست بحث پجوهشه حالت های مختلف رو بیان میکنه میگیم اگر این حالت باشه این میشه اگر این حالت باشه جوابش این میشه یعنی ما میانیم پیشورز های مختلف موضوعی رو در نظر میگیریم ما با این پیشورز داریم صحبت میکنیم نه با مصبوبات قانونی ما وقتی که میانیم در فضای اسلام نگاه میندازیم میبینیم که مجازاد ها به دو دسته اصلی تقسیم میشن حدود تعذیر حدود چیه؟ حدود به اون مجازاد هایی گفته میشه که دقیقا در آیات و روایات بهش تصریح شده مثل چی؟ سارق اومده دوزدی کرده اگر اون شرایط خاص یعنی سرقت شرایط خاص داره اگر اون شرایط خاص باشه حد سرقت جاری میشه اگر نباشه میره توی تعذیرات مثلا شخص اومده کالایی رو توی خونش مخفی کرد این رفت گشت و پیداش کرد مثلا یک از شرایط اینه اما اگر شما اومدید کالا رو گذاشته بودید رو تاخچه مخفیش نکرده باشید دوزد اومد برد اینجا دیگه اون حد معلوم نیست بیاد یعنی بازم بحثای فقی داره این وسط خواستم مثال بزنم که حد سرقت که قط کردن انگوشتان دستو این هاست این حد سرقت شرایط داره در هر جایی جاری نمیشه حالا با سرقت با شرایطش صورت گرفته حد سرقت جاری میشه این حد سرقتو از کجا میگیم در آیات و روایات با سراحت اومده یا حد زنا اگر زنا شرایطشو داشته حد زنا جاری میشه حالا ممکنه زنای محسنه باشه ممکنه غیر محسنه باشه هر کدوم اینها حدودی دارن حدش در آیات و روایات ذکر شده اون مجازات هایی که در آیات و روایات ذکر شده به اون میگن حد حالا سوال اینجاست ما باید موضوع شناسی کنیم اگر حوش محسنه دقیقا مثل انسان باشه توی قسمت بعدی صحبت بیشتر تفصیلی برسش میکنیم اگر دقیقا مثل انسان باشه یه برسه حد براش ممکنه بیاد اگرش دقیقا مثل انسان نباشه باید موضوع شناسی کنیم که آیا برای موضوع جدید هم حدی قابل تصور هست یا نیست اصلا موضوع دیگه ایه میشیدیم بحث میکنیم که توی قسمت بعدی یه قسمت دیگه هست تعذیرات تعذیر هم به اون مجموع مجازات هایی گفته میشه که برای جرائم خاصی بیان میشه ولی در آیات و روایات براش مجازات سریح تعین نشده و در تعذیر هم بیشتر روی کرد روی کرد اصلاح فرده مثلا شما گیر جامعه بینید که این شخص را اگر یه تعهد کتبی ازش بگیرید اصلاح میشه در این حد قاضی میمونه یه جامعه میبینید که نه حتما باید تنبیه بشه یه جامعه میبینید که نه حتما باید بیا توی جامعه آبروش بردشه که مثلا میبینید که میان روی پشت وانت میذارن جا به جا میکنن مردم میبینن این را با اونو موجوده و این فضاها قاضی میبینه که چه چیزی در اینجا در اصلاح پیشگیری بازدارندگی نخش فعال خواهد داشت مجازات رو متناسب با اون میگیره پس همه جا یک سان نیست در حدود دست قاضی باز نیست اما در تعذیر دست قاضی بازه حالا ما در فضای فقهی میگیم قاضی باید مشتهد باشه بر اساس اشتهادش با توجه به آیات و روایات و اون فضای تربیتی که از آیات و روایات میفهمه تحضیر رو بگه در فضای حقوقی مجازات های تعذیری تقریبا مشخص شده هست لذا میگم قاضی متناسب با این احکامی که مشخص شده هست بیاد تعذیر رو انجام بده این تفاوت ها بین ما و برادران حقوقی ما هست بسیار متشکر و ممنونم از توضیحات شما لحظاتی رو فرصت میگیریم از اتاق فرمان و بر میگردیم با شما عزیزان هستیم فیق تیوری واقعی اداره انسان از گهواره تا گور هست ولی فقیه در همه سوبر ولایت دارد فقه در عرصه حقوق اقتصاد سیاست فرهنگ و اجتماع در برنامه فقه پویا صدای من رو از راژیو معارف میشنوید با برنامه فقه پویا همچنان با شما عزیزان هستیم پیرامون موضوع بررسی فقهی و حقوقی عباد گناگون سیستم های حوش مصنوعی بحث و گفتگو میکنن با مهمانان محترمی که حاضر هستن در استیدیو جنابای دکتر اندریب و جنابای دکتر سخابتیان مهمانان محترم این برنامه هستن ما در بخش گذشته گفتیم که چه مجازات های برای جرائم حوش مصنوعی متصبر هست و از نظر فقهی و حقوقی داشتیم صحبت میکردیم جنابای دکتر اندریب از اون مجازات پنجگانه مجازات سلب حیات ممکن نیست برای حوش مصنوعی چطور متصبر هست بله خدمت شما اصلا در تکمیل فرماشات جنابای دکتر سخابتیان این که ما چنون مجازاتی رو انتخاب کنیم حدی یا تعذیری اینم یه نکته یه که من یه توضیحی بدم در خصوص مجازات های حدی خب موضوع حدود انسانه انسانه بالغه مختار آقل بنابراین ما در مجازات های حدی دوچار یک در حقیقت تضییق هستیم دوچار یک محدودیت هستیم نمیشه اینو بر غیر انسان بار کرد پدیده های جدید نو پیدا مثل حوش مصنوع اینا رو باید دربابه تأذیرات چون اینا قطعا انسان که نیستن دیگه پس موضوع حدی رو نمیشه یه نکته هم هست کنم دربابه تأذیرات هم حالا قانون گذار ما در 92 به این نتیجه رسید که یک مودلی یعنی تأذیرات رو به دو قسمت تخصیم کنه تأذیرات منصوص شریع تأذیرات غیر منصوص یعنی تأذیراتی که در روایات ما مجازاتش تعین شده اینشو گفت تأذیرات منصوص شریع برای اولین بار قانون گذار در سال 92 اینو اوورد و گفت نهایت های تخفیف اینا در تأذیرات منصوص شریع جاری نمیشود یعنی شبیه حد شرده و خب متاسفانه در حالا این که میگن متاسفانه یعنی برداشت های متفاوتی هست و البته از نظر فقهی فقه ها دیدگاه های متفاوتی دارن بین 3 تا 24 مصطق رو برای تأذیرات منصوص شریع بیان کنن اینی که گفتن متاسفانه تأذیرات منصوص شریع از این بابت بود که در قانون این بیان نشده متاسفانه یعنی قانون گذار 92 اومده کلمه تأذیرات منصوص شریع رو اوورده الان قریب به اتفاقشون مستحد نیستن نمیتوانید تأذیرات منصوص شریع رو این یکی از موزلات قانون ماست به هر حال حالا این که تأذیرات منصوص شریع هست یا نیستن خودش محل بخصه چون بعضی هم متقدن که ما تأذیر منصوص شریع نداریم اینا احکام حکومتی بوده است که در حقیقت اهمه به فراخور حال این میزان مجازاتو تعین کردن من یه مقاله هم در همین زمینه دارم اونجا توضیح دادم سالب اروام در بحث سوم مطرش میتونم ولی در حقیقت منصوص شریع نیست بله در اتفاق افتاد ولی قانون قانون گذار فلان پذیرفته ولی برخی از حقوقدان ها برخی از فقه ها میگه متعذیر منصوص شریع نداریم بلکه نه احکام حکومتیه من هم توی مقاله اینو توضیح دادم که اینا درست مجازات رو گفته امام ولی در همون جرم یه مجازات دیگه گفته پس همین مثال نفذه که منصوص شریع نیست احکام حکومتیه حالا بماند چون اختلاف فتوه و اختلاف نگاه فقهیست از این بگذاریم ما دیگه در تعذیرات دیگش باید قانون گذاری داشته باشیم چون مجتهد نداریم به معنایی که قاضی مجتهد الان بسیار کم یا اندک است بنابراین قانون باید بذاریم ابتدای انقلابم چون از تعذیر به ما یراحل حاکم بود اختلاف نظرات زیاد شد سیستم تقنینی ما به این فکر رفته که ما قانون تعذیرات بنویسیم قانون تعذیرات برای ایجاد وحدت رویه بین قضایت بود از اینها بگذاریم که نیاز بود توضیح بدم مجازاتی که فرموده سلب حیات ما این قاعده رو داریم سلب حیات یعنی این که ما از فعالیت باز بداریم یه وقتی انسانه از فعالیت بازش میداریم ازهاق نفس میکنیم یه وقتی در مورد سیستم حوش مصنوعیه ما این رو به صورت دائمی خاموشش کنیم دیگه این آف بشه و دیگه کاری نکنه اصطلاحاً این میشه خب یک نوع سلب حیات برای سیستم های داره حوش مصنوعیه بله سیستم داره حوش مصنوعیه کلن از بین و بره و نتونه دیگه کاری کنه دو وای موضوع حبسه یه وقتی میگیم آقا زندان بله ممکنه ما در آینده زندانهای مخصوص روبات های حوش مصنوعی داشته باشیم چیز بعیدی هم نیست اما یه وقتی میگیم آقا حبس به معنای ایجاد محدودیته محدودیت برای آزادی های فرد میگم اینو حبس خانگی میکنیم محدودشون کنیم مثل اینکه الان در نظام جدید قضایی ما اومدیم پابند الکترونیک دادیم دیگه گفتیم تو تا شاهای هزار متر میتونی رفتامت کنیم بیش از هزار متر محلس رو کنید نمیتونی رفتامت کنید یه نوع حبسه محدودش کردیم آزادیهاش رو محدود کردیم بنابراین در سیستم های حوش مصنوعی هم میتونیم این حبس یا این محدودیت رو برایش ایجاد کنیم و اون رو تحت نظارت سامانه های رایانهی قرار بدیم و اون رو کنترول کنیم یک بحث هم که من عرض کردم بحث تعویق بود که گفتم قانونگزار اون رو گفته که یک تعویق ساده است که ما از این سیستم های حوش مصنوعی تعهد بگیریم که آقا دیگه ارتکاب جرمی نداشته باشی و به درستی رفتار کنیم یه مودل هم تعویق مراقبتیه که باید ما به این سیستم های دارای حوش مصنوعی یه سری دستورات رو بدیم که قانونگزار در ماده 42 قانون مجازات اسلامی میگه تعویق مراقبتی همراه باید با تدابیر زیر باشه حضور به موقع در زمان و مکان تنی شده توسط مقام قضایی و مددکار اجتماعی نازد بگیم آقا یه روبات حوش مصنوعی شما هر روز ساعت ده صبح باید خودت رو به کلانتری محل معرفی کنی یا در مرکز مشاوره حاضر بشی که اونجا اقدامات تربیتی کنترولی محارتی هرچی که تشخیص بشه ارائه اطلاعات اصناد و مدارک تسیل کننده نزارت بر اجرای تعهدات محکوم به مددکار اجتماعی اعلام هر گونه تغییر شق اقامتکا یا جا بجه اگر تغییر کرد باید اطلاع بده و کس به اجازه از مقام قضایی منظور مسافرات و خالط شدن از اون حوضه که در اونجا بوده در ماده چلوسه میگه میتواند قاضی علاوه بر این برای او یک سری دستورات دیگه بده یعنی این دیگه اختیاریه چه چی کار کنه بگه آقا برو تو یه حرفه رو آموزش ببین اقامت یا عدم اقامت در یه مکان معین درمان بیماری یا ترک احتیاط که حالا باید بینم اصلا سیستمایی داره حوش مصنوعی میشه معتاد بشن یا نه خودداری از تصدیه کلیه یا برخی از وسائل نقلیه مطوری بگیم آقای حوش مصنوعی شما دیگه نباید رنندهی کنی به مدت شیش ماه یک سال یا هر سال خودداری از فعالیت هرفهی خودداری از ارتباط و معاشرت با شرکا گذرندن دوره های آموزشی تربیتی اخلاقی مذهبی چه خب اینم در قانون ما بهش اشاره شده پس ما میتوانیم برای سیستمای حوش مصنوعی این تعلیق رو هم در نظر بگیریم و در یک فرایند اونها رو بازفروری کنیم مدل دیگر از مجازات ها بحث خدمات و امیرائیگان بود اگر خاطر شرفتون باشه ما گفتیم اقا ممکنه ما روبات هایی رو بسازیم الان هم محقق شده روبات هایی خدمت گذار که الان در ریستوران ها یا جاهای مختلفی ها دستیار پزشکان بشن دیگه بشه رو حوش مصنوعی خبره دیگه حوش مصنوعی قوی نیست اگر مرتکب جور میشد این حوش مصنوعی خبره بشه بگیم اقا برای مجازات شما مرزمی شیش ماه خدمات رائیگان بدی خب این کار فایدش اینه که در حقیقت میاد یه تیف زیادی از بیماران یا مراجعه کنندگان رو به صورت رائیگان درمان میکنه یا به صورت رائیگان خدمات میده اینم قابل امکان هست و میشه این رو اجراداد و یکی هم جزای نقدیه این که ما اون رو جریمش کنیم حالا بحث اول پیش میاد که آیا حوش مصنوعی مالک هست مالی دارد که اون رو مجازات کنیم چجوری مجازاتش کنیم اگر با این توصیه بریم و پیش بریم که حالا احتمال داره در یک فصل دیگری از مباحث فقه حقوقی ما که بحثای حقوق مدنی این رو میخواییم مطرح کنیم ببینیم اصلا سیستم های حوش مصنوعی مالک میشود یا نه احلیت مالک شدن دارد یا ندارد این خب یه بحثایی میتلوت که باید بعدن انجام بشه اما ما میگیم که آقا با همین محاسبات خدمات عمومیش در مقابلش پول حساب کنیم بگیم آقا شمای حوش مصنوعی اگر اینجا کار میکردی چقدر دست موز میگرفتی؟ ساعتی صد ازارتون یعنی تبدیل بشه تبدیل کنیم دیگه بگیم خدمات عمومی رایگان بده این انقدر ساعت تبدیل میشه به مجازات نقدی و یا بیان مدیران سازندگان و شرکت هاشون رو مجازات نقدی کنیم بر فرض اینکه خود حوش مصنوعی هم قابل مجازات نقدی نباشه سازندگان شرکت ها رو مجازات نقدی کنیم بسیار مزشکر و ممنونم از توضیحات شما جنب آیه دکتر سخابتیان از نظر فقه اسلامی چه مجازات هایی رو میشه برای جرامی حوش مصنوعی در نظر گرفت با اون پیش شرطی که شما همیشه میفرمایید ما قبل از اینکه به این مسئله پردازیم باید به یک مسئله خیلی مهمتری دقت بکنیم نگاه کنید ما وقتی که صحبت از مجازات ها میکنیم چیزهاییست که تا الان جرم انگاری شده و روش هاش هم از آیات و روایات استنباط شده روش های مواجهه این روش های مواجه هم در اسلام روش فعاله روش منفعل نیست چرا؟ چون به دنبال جامعه سازیه به این شکل نیست که حتما جرمی اتفاق بیفتد منفعل برخورد بکنه نه میخواد نکته اینجاست آیا همون جرائمی که تا الان بود در این پدیده ی جدید حوش مصنوعی کفایت میکنه یا نه؟ با موجود جدیدی روبرو هستم که باید برم سراغ استنباط های جدید تر جناب برادر عزیزمون جناب اصطاد اندلیب توضیح دادن حوش مصنوعی رو با عنوان یک انسان در خارج تصور کردن و جرائمی که در قانون مصبوب شده رو بر این موجود جدیدی که در خارج هست تطبیق دادن بر این ما با یک سؤال می آییم وسط حوش مصنوعی کدومه؟ این روبات حوش مصنوعیه؟ یا اون یک فرایند شکل گرفته یه حاصل از اطلاعات دیتا ها و الگوریتم ها؟ نه اطلاعات حوش مصنوعیست نه الگوریتم ها بلکه بین اینها یک حقیقت بسیطی شکل میگیره که تشکیل دهنده ها خروجی اون حقیقت بسیطی شکل میگیره خود اینها مرکبند بلکه خروجیش ایک حقیقت بسیطه یا حوش مصنوعی اون فرایند حاصل شده از این هاست؟ کدومه؟ اگر حوش مصنوعی با بگیم روباته بله تمام این جراحیمی که بارش تعریف کردیم اونجا میشه حلش کرد و با همین روش ها مجازاتش کرد مثلا سلب حیات کنیم چی کار میکنیم؟ دگمه میزنیم خاموشش میکنیم یا اصلا میرازیمش توی کوری زوب آهن اصلا میرازیم توی کوری زوب آهن کلن زوبش میکنیم میره این یه فضاست اما اگر ما بگیم نه حوش مصنوعی روباته نیست اون اطلاعات داده ها دیتا ها و اون الگوریتم ها که دست به دست هم بدن یک حقیقتی شکل میگیره که ما به اون حقیقت میگیم حوش مصنوعی اگر این باشه با زوب کردن روبات از بین نخواهد رفت شاید شما بگید تمام عیزه رفته پس اطلاعات داخلش هم از بین رفته این درباره معرفت شناسی اطلاعات و داده ها یک ساده انگاری محضه یک ساده انگاری محضه چون اطلاعات و داده ها به وسیله زوب آهن از بین نخواهند رفت به اطلاعات جدید تبدیل خواهند شد یعنی ما فکر میکنیم از بین میره از بین نخواهد رفت پس ما درست این مجرم رو از این حالت به حالت دیگه داریم میبریم ولی معلوم نیست که اتفاق بعدی که میفته چیه ما باید این حقیقت حوش مصنوعی رو دقیق بشناسیم لذا بنده معتقدم که حقوق فعیلی جوابگون نیست بله حقوق فعیلی اگر ما به این شکل بخواییم بیاریم حوش مصنوعی رو تقلیل دادیم چون اصلا حوش مصنوعی رو نشناختیم اگر ما بیاریم درست بشناسیم حقیقت رو بشناسیم میشه یک موضوع جدید از دل اون مسئله جدید در میاد حالا باید بریم سراغ فقه برای استنباط جواب این مسئله جدید با این دقیقت ما اگر بیاریم خب در قسمت قبلی صحبت بیان شد گفتیم که ما دونو مجازات داریم حد تأذیر حدود موضوعش انسانه مجازات هایی برای انسان هست که در آیات و روایات تصریح شده تأذیر هم باز موضوعش انسانه اما در آیات و روایات تصریح نشده است عملا هیچ کنم از اینهایی که ما تا الان دیدیم خب روبات یا حوش مصنوعی که انسان نیست انسانواره هست پس ما این دوتار نمیتونیم بیاییم اما اگر ما بگیم حدود موضوعش انسان نیست مجرم به ما هو و مجرمه که تا الان تطبیق پیدا کرده بر این انسان تأذیر هم همین مجرم به ما هو و مجرمه که تا الان تطبیق پیدا کرده بر انسان اون وقت میتونیم هر دوتار سرایت بدیم یا نه ما بیاییم بگیم که جرائمی که حدی هستن انسانن تأذیر برای اعم از انسان و غیر انسانه کما که ما در برخی از مواسفقی داریم که حتی برخی از حیوانات هم مجازات هایی رو خواهند داشت در شرط خواست دیدید داخل کداب لبه بزیاش مطرحه خب اون مجازات برایش چیه؟ اون حیوان رو میخواد تربیت کنه که ساختار خاص پیدا بکنه خب حالا سؤال اینجا میشه آیا تأذیر این موضوعش یا آنه؟ اون وقت میتونیم این سرایت ها رو مطرح بکنیم با این فرض که چون پجوش های خود ما تا الان اینجور نشون میده که حدود برای حوش مصنوعی امکان پذیر نیست اما ساختار تأذیری قابل تعریفه ساختار تأذیری هم که میخواییم بیاییم چه چیزی؟ موضوع ما کیست؟ آیا روباته؟ یا اون فناوری و فرایند حاصل از دیتاها، اطلاعات و اولگوریتم ها؟ اگر اون باشه، آیا باز هم همین ساختار مجازات تأذیری جواب میده؟ یا نه؟ من باید بیام ساختار جدیدی از مجازاتها رو برای این پدیده خاص تعریف کنم ظاهرن این ساختار که در مجازاتها تعریف شد و این فضایی که ما تا الان استنباط کردیم نسبت به حوش مصنوعی که به کلانداده ها دست رسیداره جوابگون نیست و باید مسائل مربوط به مجازاته در ساختار دیتا ها و الگوریتم ها دقیق شناخته بشه و متناسب تک تک اونها دوباره جرم انگاری بشه و هر یک از اونها دوباره در پاسخ از منابع شرعی قرآن، سنت، عقل، اجماع و این مجموعه کلانی که ما داریم و میراس و تراثی گرز گذشتگان داریم پاسخ تک تک اینها رو به صورت مستقل پیدا کنیم حالا مگه مجازات هایی دکتر مگه محتنی بر تکلیف نیست؟ ما اگر برای حوش مصنوعیش تکلیفی در نظر نگیریم چطور میتونیم حدود یا تعذیرات؟ حالا حدود رو که فرمودید که اصلا قابل تطبیق نیست اما چطور میشه تعذیرات رو با توجه موضوع شناسی که شما فرمودید برش منطبق کرد؟ نگاه کنید ما توی تقرار جلسه دوم یا سوم بود صحبت کردیم که شخصیت حوش مصنوعی چیست؟ دوستان که این رو بفرمید آره چون ما در اونجا صحبت کردیم که شخصیت حوش مصنوعی چیست؟ در شخصیت هم ما بیان کردیم که شخصیت شیع به حقوق و تکالیفه اگر شما بگید تکالیف برش در نظر نگرفتید خود بخود حقوقی ندارد وقتی که حقوق و تکالیف نباشد شخصیت ندارد وقتی که شخصیت نداشته باشد دقیقا میشه مثل یک چاقویی که بیرون است و هیچ گونه حقوق و تکالیفی ندارد یعنی تمامی بحث هم که ما کردیم اصلا نیاز نبود یعنی برمیگردیم به همون حرفی که توی مبنی اصلی خودمون داریم که بعد ما اومدیم اینجا گفتیم با این فرض که اگر اتفاق بیافتد چه میشود داریم صحبت میکنیم بله ممنونم و سپاسگذارم از جناب استاد سخابتیان و جناب استاد اندلی بحث خیلی خوبی بود ما در این برنامه پینامون مجازات هایی که برای جرائم حوش مصنی متصابره هست صحبت کردیم و گفتیم که از نظر حقوقی مجازات های پنجگانهی مانند سلب حیات مجازات حبس خدمات امومی رایگان جزای نقدی و مجازات های تکمیلی را در نظر گرفتیم و اما از نظر فقهی مجازات ها را به دو دسته حدود و تعذیر تقسیم کردیم و گفتیم که حدود برای حوش مصنی قابل تطبیق نیست ولی در تعذیرات میشه برای اهم مصنی