یه مقدار عمیق کنید جواب ندید بذارید کشف کنه انتخاب کنه دنیای امروز اطلاعات در دست رسه میتونه برد از انترنت سرچ کنه از روحانی محلش بپرسه از استادش بپرسه این سؤال رو بندازید توی ذهنش سؤالی که بازجویانه نیست دا واقعا دنبال کشفیم میگیم که عب نداره تو حق داری انتخاب کنی خب ولی این که یه کاری رو انجام ندی رو انجام بدی هر دوش باید انتخاب کنی یعنی انجام ندادن هم خودش یه انتخابه چی شد انجام نمیدی براش دلیل پیدا کن ما اونقدر رو مبانی دینمون خیالمون راحته میگیم سؤال مطرح کن میره پیدا میکن ما محکمیم ما خیالمون راحته پس کاری کنید بری کشف کنه سؤال ایجاد کنید چرا اصلا باید ما به امیر المومنین علیه السلام اعتقاد داشته باشیم آم رو قبول کنیم اینا رو بپرسید بذارید بیفته تو زهنش و سبور باشید بره پیدا کنه ریشدار شد این بادهای شبه ها اون رو تکون نمیده و از طرف دیگر هم اگر وقتی موقعی گرایش به نماز پیدا کرد اون میل شما شوق شما تعیید شما رو هم دریافت کنه خوبه ولی ما الان اونجایی رفتیم که انگار عرف شما رو بشون گفتید من گفتم عرف روش نمیده گفتم از اونجا هاش گذشتم اومدم از غیر مستقیم واردشی غیر مستقیم واردشی و اون فضای امنه و اون حالت رفاقته بین پدر و مادر و اون همه هنگیه بین پدر و مادر ما از منظر خانواده و پدر و مادر این موضوع رو بررسی می کنیم وگرنه این سؤال اگر بخواییم از منظر کودک و نوجوان بررسیش بکنیم باید پرسمان تربیتی رو شنوندگان عزیزمون پیگیره بکنن و بشنوند اما اینجا ما داریم همه هنگیه بین پدر و مادر رو بررسی می کنیم و فضای امنی که برای بچه ها به وجود میارن یادم مفتاد که یه دختر خانومی سؤال پرسیده بود که من چادرم رو کنار گذاشتم و از وقتی که این کار رو کردم پدر و مادرم دیگه با من صحبت نمی کنن و بسیار از این کار ناراحت بود از این که باش صحبت نمی کنن و متوجه شده بود می گفت که منو به خاطر چادر دوست دارن پس من اصلا چادر رو دوست ندارم به خاطر این که چادر بین منو پدر و مادرم قرار گرفته و این یک نکتهیه که فکر میکنم باید بیشتر روشکار بکنیم قبلن هم من بارها اشاره کردم گفتم رابطه با شخصیت های مهم زندگی روی سلامت روانی ما خیلی اثر گذاره یکی از اون شخصیت های مهم شاید بتوان گفت مهمترین شخصیت های زندگی ما والدین ما هستن پدر مادر ما من فارق از مسئله ای که الان اختلاف داریم بار معنوی و دینیش رو میذارم تو زهنم کنار میگم فارق از این که چه مسئله ای داری و قبولش داری یا نداری شما باید یک قاعده رو بپذیرید که من باید رابطم و با والدینم بهبود ببخشم این قاعده رو باید بذارم توی زهنم موضوع دعوا و اختلاف و مسئله منم هرچی هست باشه به کنار این قاعده رو بپذیرید صرف این که اونا منو فقط به خاطر این مسئله میخواستن یا میخوان قاعد خودشون رو روی من اعمال کنن فشار بیارن به هم قطع رابطه کنن منم این درست نیست شما باید به خاطر خودتون سلامت خودتون رابطتون رو با پدر مادر بهبود ببخشید بیشتر بهشون محبت کنید بیشتر بهشون توجه کنید قربون صدقشون برید اونا حرف نزدن شما حرف بزنید این طوری بگم دلشون رو به دست بیارید چرا بذارید خودمونی بگم چون خدا وکیلی موضوع هرچی هم باشه نمیارزه به به هم خوردن رابطه انسان با والدینش هرچی موضوع کار ندارم تو اون موضوع به اشتراک میرسید به تفاهم میرسید یا نمیرسید من میگم رابطه انسان با والدینش من پدرم رو از دست دادم شما هم میدونم های دارابی از دست دادید والدین رو درسته؟ بله ما میتونیم خدا همه رفتم ما میتونیم بگیم که حیفه ما میتونیم این رو چون تجربه کردیم حیفه آدم وقتی از ممکنه چالشی اختلافی داشته باشه ولی حیفه اون رابطه رو آدم خراب کنه از دست بده اون رابطه رو حفظ کنید توی ذهنتون که فقط به خاطر این میخواستن نه شما رو به خاطر هجاب فقط نمیخواستن اگر الان قه کردن چون شما براشون مهم مید اونا هجاب رو برای شما میخوان نه که چادر بین من و رابطه است پدر مادر من میگن که من نگران آخرتتم نگران دنیا تن خب اگر کلن گذاشته باشن اشکنار باش حرف نزنن چی؟ گفتم دلشون رو به دست برم من محبت کنم توی خونه این دیگه قربان صداقش برم من سلام کنم اون جواب نده جواب سلام که واجبه میگه پدر مادر دلشون نمیاد این که تو زهنم بگم نه اونا من رو فقط به خاطر چادر دوست داشت نه اگر او الان قهر کرده الان ناراحت حرف نمیزنه چون دوست داره قریبه بوده که این کارو باید نمی کردن چون دوست دارن از نظر اونا شما قبول نکن باش ولی از نظر اونا این برای سلامت معنوی شما سلامت روانی شما سلامت زندگیتون در این دنیا یک انصر مهم محساسیه به خاطر اینه همونطور که اگر تو میخواستی با قریبه بری بیرون پدر مادرت محکم وای میستادن دعوا هم میکردن نباید بری این قریبه هست اینجا هم با همون باور دارن این کارو میکنن حالا شما میگی که میخوام تو این مسئله به نتیجهی برسم اون میشه یه موضوعی دیگه آقا حالا تو مسئله چالشه هجاب با پدر مادرم و چی کار کنم یه موضوعی دیگهی که من بهش نپرداختم چون مخاطبم خود شما دختر خانومی بودید که این پیامو فرست دادید برای من خواستم یک اصل و قاعده رو بگم که به نظرم مهم محلان اینجا شما پیه این باشید حالا اون مسئله رو بعدن حالا باز اگر سوالش براتون باقیمون بفرستید جداگونه راجب اون صحبت در فضای مجازی به آجست ادساین پی 3553 در پیام رسان ایتا و بله ما در خدمتتون هستیم استاد سوالات شما رو میخونن و در همون فضا هم پاسخ میدن خیلی ممنونم استاد عزیز استاد عزیز استاد عزیز استاد عزیز استاد عزیز ببینید ما برای شناخت در زمین ازدواج هدف من چیه؟ دنبال کشف تناسبی کشف کردن تناسب هم نیاز یک به یک برنامه چند ماه نداره یه سری قواعد و اصول داره بر اساس اون قواعد و اصول با ده تا پونزده ساعت صحبت کردن و روی موارد مهم به تفاهم رسیدن و تحقیق کردن و نسبت های بین همدیگر و سنجیدن میشه به نتیجه رسید ما میگیم توی ازدواج خود راه برای ازدواج مهمه فرد باید بتونه اون مورات ازدواج خودش رو جلو ببره برای این کار نیاز به دانش داره پیشناد میکنم حتما توی زمینه ازدواج و انتخاب همسر کتاب متعلق کنید که با چه روش های شناخت حاصل بشه چجور ملاک همون رو بذاریم چجور انتخاب کنیم نکته دوم که خیلی مهمه ببینید ما از شناخت دنبال چیم؟ دنبال این که ببینیم ما متناسب هستیم یا نه مهمتر از اون شناخته آمادگی شماست شما باید ببینید آمادگی ازدواج داری یا نه؟ طرف مقابلت آمادگی ازدواج داره یا نه؟ حالا تناسب هم دارید یا نه؟ تمام بقیه زندگی ساختنیه این که من زندگی خوب و بیهاشیه میخوام و تمام بارش رو مندازم رو دوش انتخاب کردن این یک خطای راه بردیه شما برای این که زندگی خوب و بیهاشیهی داشته باشید یک تناسب اولیه آمادگی های اولیه پسر و دختر شرایط که خوب بود حالا وارد زندگی بشید حالا باید آجور با آجور با همدیگه هماهنگ بشید زندگی رو بسازید پس نکته خیلی مهمه به نظر میرسه شما بار تمام خوشبختیتون و زندگی و آرامش آیندتون رو گذاشتید رو دوش انتخاب به خاطر این انتخاب اینقدر سخت و پیچیده برای شما شده و هر لحظه سریع هم میگید اگه این نشد برم با این توضیحاتی که دادم دانش خودتون رو بالا ببرید آمادگیاتون رو ببینید به اندازه هست یا نه ملاکاتون رو برای خودتون شفاف و مشخص بکنید و در نهایت صرفاً به اندازهی که شما دوتا خودتون خانوادهاتون فرهنگتون تناسب داشته باشه تناسب یعنی چیز سادش به هم بیایید وقتی به هم اومدید میتونید زندگی رو شروع کنید و بعد برید قطعه قطعه زندگیتون رو بالا ببرید وگرنه هرچی سنتون بالا بره انتخاب براتون سخت در میشه دقیقاً خیلی از کسانی که سی و دو سال سی و سه سال سی و چهار سال با نمیتواجه شدم هرچی سنتون میره بالاتر بگن دیگه اصلا ازدواج نمی کنن خیلی سخت میشه ازدواج کردن بعد نهایتاً یه ازدواجی میکنن که پشیمون میشن بگن این چه انتخابی بود ما کردیم این چه کاری بود ما کردیم خیلی نکته درستی بود که زندگی ساختنیه بعضی ها دنبال یک همسری هنگ که نمیدونم خانم ها میگن قدش بلند باشه چشش ایرنگی باشه کارش این باشه ازدو همچین خانوادهی باشه شرایط اینجوری داشته باشه ماشین داشته باشه خونه داشته باشه ما همیشه میگیم همچین آدمی باید بدی کارخونه برات بسازه لقمه آماده میکنه و برعکس آقایون هم میگن یه خانومی که آفتاب محتاب ندیده باشه همه چی تموم باشه آشپزی درجه یک باشه کارمند هم باشه باباش هم پول دار باشه ماشین هم داشته باشه خب نیست دیگه این زندگی نیست دیگه یعنی من یه سری کمبودا دارم میخوام برم با یکی دیگه جبران کنم نمیرم زندگی بسازم همینه زندگی ساختنش خشنگه خیلی ممنونم استاد عزیز بریم سراغ سوال بعدی گفتن که یک فرزند پسر دارم که 25 ساله است و ویلچر نشینه افکار و گفتارش خیلی آلیه این بار تمنا کرده که زن میخواد من و مادرش نشینه گرفتیم آخه به این پسر مجرد معلول مگه میشه زن داد مگه میشه برایش زن گرفت از نظر مالی مشکل ندارم لطفا من راه نمایی کنید با تشکر ببینید مسئله اولیه در مورد این خانواده اینه که باید پسرشون به خصوص که میگن افکار و گفتارش آلیه درسم خونده تا دیپلوم باید یه مقدار فعال تر کنن نکته اول خیلی مهم اینجا بگم این نیست که اگر ما به فکر ازدواجش بودیم یا نبودیم صرف این که ما وضعیت مالیمون خوبه مشکل مالی نداریم او رو در خانه فقط نگه داریم او فقط نمیتونه از پاهاش استفاده کنه یک محدودیتی داره ولی درس خوندن و بسیاری از کارها به این نیاز نداره نمونهش هم خیلی توی جامعه داریم دیگه شعار نیست قدیم شاید کم بوده بخواهید بگی میگفتن شعاره الان نیست به عنوان شعار نیست پس به نظر من اولین کاری که ما برای این آقا پسر میتونیم انجام بدیم اینه که در زمینه ادامه تحصیلش یا اشتغالش یه زمینه فراهم کنیم اگر وضعیت مالیتون هم خوبه خودتون میتونید یک اشتغال بسیار مناسبی براش فراهم کنید یه مقدار تحقیق و مشورت نیاز داره نکته دوم سآلشون رو جواب بدم آیا میشود به یک پسر مجردی که ویلچر نشین است زن گرفت بله میشود با شرایط خاص خودش و مهدیان سخت است مشکلات دارد کسانی که میتونن ازدواج کنن و میپذیرن محدود استن ولی آیا امکانش هست از کجا میگی امکان وقوعی میبینیم کسانی که ویلچر نشینن و ازدواج کردن بچه دارن خونه زندگی اوارزش رو باید بسنجیم حالا من چه کار کنم اگر بخوام به این سمت برم گفتم اول زمینه فعال شدن آقا پسرتون رو فراهم کنید برای ازدواج کردن باید فعال بشه ادامه تحصیل بده کاری رو شروع کنه نکته بعدی این که پیشناهادم اینه تو نمیدونم کدوم شهر زندگی میکنید پیامتون از کدوم شهره به اداره بهسیستی شهر خودتون مراجعه کنید یعنی یکی مثل خودش باشه نه لزومن من برای این میگم مراجعه کنید که مشاورین و مددکارهایی که اونجا وجود دارن چون تخصصشون این کاره با اینجور آدم ها در ارتباطن هم تو امر ازدواج و مسائل مربوط به چنین ازدواجی میتونن شما را آگاه کنن هم مواردی که تونستن یا چالش هایی که پیش اومده را شما را میتونن آشنا کنن ممکنه بشناسن کسایی هم که میتونن چنین شرایطی را بپذیرن این نشون میده که یه مقدار تصویر این پدر و مادر از شرایط بچه شون چون خودشون تونستن بچه را تأمین کنن زیاد نیاز نداشتن برن ما خیلی تصورمون اینه که به سیستی فقط حمایتیه نه خب یه کار تخصصی هم روی اینها انجام میده انسانهای تحصیل کرده متخصص تو این زمینه وجود داره به عنوان مشورت نظر خواستن ازشون استفاده از دانششون پیشنهادم اینه که از اونجا شروع کنید انشاءالله انشاءالله که به جوابشون رسیده باشن این پدر دلسوز و بزرگوار که قطعا دقیقه بچهشون رو دارن و اولویت های زندگیشونه خیلی ممنونم استاد عزیز که در این برنامه هم حضور پیدا کردید از شما مردم عزیز ایران هم بسیار بسیار سپاس کذارم که وقت عرضشمندتون رو به برنامه پرسمان خانواده دادید و رادیو معارف من آرش دارابی به اتفاق همکاران هم سرکار خانم نجاتی تحییق کننده و جنابای محمد گرغندشتی استدابردار در این برنامه در خدمت شما بودیم امید به این که این برنامه مورد پسند شما قرار گرفته باشه لطفاً سی هزار پانسد و پنجا سه رو به خاطر داشته باشید یا در تلفون همراهتون زخیره بکنید که بتونید سوالاتتون رو برای ما بفرستید تا هفته یه بعدی شما رو به خدای بزرگ و مهربون میسپارم یا علی مدد خداحافظ یه عمره که به پای من میسوزید با غم و غصه های من میسازید تویی که با قلب همیشه آشق با غربت دنیای من میسازید خدا میدونه چی سرم میومد با من و غصه ها مگه نبودی شکستی با من شب تنهایی ما کنار من زندگی را سرودی کنار من زندگی را سرودی همخونه سبورم ای پریزا ستار پوشه با تو آسمونم اگه نباشی قربت کبیرم کنار تو رود تردید خانه خونم تا آخرین نفس با هات میمونم خوبه کنارت روز و روزگارم عزیز هم قبیله هم تبارم وقتی تو با منی قمی ندارم وقتی تو با منی قمی ندارم وقتی تو با منی اینجا رادی معارف هست شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما شب خیلی عرض میکنم خدمت شما