ایطالی نیست که کاملا یک سطح انتظاییه و هیچ گونه اشعار و رد پایی در واقعیت فکر نداره از این رو اگه ما ولو به نحوه فل جمله پذیرفتیم تأثیر و تأثیر اجتهاد و جنسیت رو به یه معنی دعوت به جنسیت و اجتهاد میتواند چالشی پیش روی فکر داشته باشه و به یک معنی میتواند ظرفیتی رو پیش پای فکر گذاشته باشه من میخوام در سطح ارائهی که بتونم دین جلس خدمت دوستان داشته باشم میخوام این فرصتها و چالشها رو یک صورت بندی بکنم ببینین من اول میخوام از چالش شروع بکنم اگر شخصیت مردانه فقیهان به نحوه فل جمله تأثیری در فرایند استمبات داشته و ما رو از استمبات اینی و در حقیقت فحم واقعی متن دینی به یه اندازی دور کرده خب دعوتیم دعوتیم به افزود شدن زنانگی به اتحاد هم دقیقا همون آفت رو میتونه داشته باشه اگر فحم مردانه فقیهان اختلالی در فرایند استمبات داشته خب در یک روایت در حقیقت غیر منطبقه بر موازین استمبات و اتحاد که آقای دکتر دهکانم تو زلسه گبل بهش اشاره داشتن که ایک روی کرده فمینیستیه در حقیقت سیاست و آرمان یک دانش روی در حقیقت تحصیلش در میزان فائدمندیش به زنان در حقیقت عرضیابی میکنه یک نگاه یک معرفت شناسی عملگرایانه است هران چه که به نفع ما زنان تموم بشه اون بهتره اون خوبه اون در حقیقت موجهه ببینین این کتن منطبقه بر موازین استمبات شیعی و اتحاد شیعی نیست اتحاد شیعی نگاه عملگرایانه به اتحاد و استمبات نداره که حالا یه مدتی به نفع مردان تموم شده که باید از این کاری کنیم به نفع زنان تموم بشه این که با یک نگاه منفعتگرایانه یا عملگرایانه بخواییم مسیر استمباتی رو داشته باشیم پیشا پیش که یک جهتگیری خاصی داره حدفگیری خاصی رو داره این با استمبات شیعی کاملا در تحاروزه ببینین اگه بخواهم خیلی روشندتر توضیح بدم استمبات و اتحاد شیعی نسبت به نتیجه لا بشرت یعنی نسبت به نتیجه حدفگذاری نداره به استلاح پروسه نیست پروسه در حقیقت پروژه نیست اینطوری بگم اتحاد شیعی پروژه نیست پروژه چیه؟ پروژه یعنی یک حدفی رو در نظر میگیره یک برنامه ریزی میکنه که شخص رو به اون حدفه برسانه پروژه نسبت به نتیجه به شرط شیعه یعنی ما اگر بخواهیم تلقی پروژه واری نسبت به اتحاد داشته باشیم در حقیقت اتحاد فرایندیست که بخواد وضع زنان رو به نفع زنانه متعول بکنه ولو این که منطبقه با امر الهی و خستشاره مقدس هم نباشه گاهی در برخی مزام علمی دعوت به جنسیت و اتحاد دعوت به پروژه کردن اتحاده اینا خب تلقی شن اینه که اتحاد وسیله است که میتوان با آن به حقوق زن بر اساس سلیگه زمانه رسید خب لذه اتحاد در فهم مردانه چنین امکانی رو پیش پای ما زنان قرار نمیده خب بهترین راهگار اینه که خب انصول زنانه رو واردش بکنیم که گرونداد چنین استنباتی در حقیقت بشه به نفع زنانه چنین روی کردی که یک هدف در حقیقت از پیش تررایی شده ای رو پیش پای اتحاد و استنبات قرار میده و اتحاد رو نسبت به اون نتیجه به شرط شیع گرار میده و اتحادی رو مطلوب میداند که خروجیش ارتقاء جایگاه زنان بر اساس سلیگه زمانه بر اساس اون غلبه گفتبان تجدددی باشه چنین اتحاد یعنی مشروع نیست یعنی هران چیزی را که در اتحاد به شرط شیع باشد یعنی اون رو لازم بدانیم با استنبات حکام شیع منافقه بله لذا مثلا شما میبینین خیلی مختصر ارز بکنم مثلا بزرگی مثل علامه هلی وقتی چاهش متنجس میشه به یک نجسی خب طبیعتا فقیه هم زینف این گذیش در مورد خاص خودش ابتدا امر میکنه که چاهو پرش کنین که دیگه من هیچ کنه انگیزه شخصی از بررسی دوباره این مسئله نداشته باشم که آیا واقعا آبتا در برخورده با نجس نجس میشود یا نمیشود اول میگه چاهو پر کنین که هیچ کنه غرزی انتظاری چشم داشتی از این اجتهاد و استمباد من به نفع شخصی نداشته باشم تا ان اندازه که ممکنه است فقیه بایستی چاه تمایولات خودش رو پر کنه لذا این دعوت به جنسیت و اجتهاد اگر مبتنیه بر یک چشمندازی باشه که خروزیش ارائه یک روایتی زنانه از متن دین آن هم بر اساس گفتمان تجددی دنیای معاصر باشه که این اجتهادی اصلا مشمول عدلی حدیت اجتهاد نیست حالا ما اینو توی تایمه برده بسیار برسه خوبیه انشاءالله در وقت دیگه خدمت شما استفاده خواهیم کرد جناب آیه دکتر ده خان صحبتی رو که مقام معظم رحبری داشتن پیرامون جنسیت و اجتهاد در مجامه علمی چطور فهم شده و منعکس شده و دقیقا مطالب رحبری رو چطور میشه در فقه اسلامی منتبه دونست بله خوب خدمت رو ارز کنم که صحبت های دست آقا در دیدار اخیرشون با جمعی از بانوان صحبت های مسبق سابقه یه پیش از این هم در سخنانه های متوالی ایشون از ابتدای رحبری زمان ریاست جمهوری نگاه ویهی به زنان داشتن چه در حوضه معارف اسلامی و چه در حوضه دیگه مرور میکردم سخنانه های رحبری در جلسات با طیفه مختلف مردم توی ایک صحبت هست مشابه بحث فقه پدشگی ایشون میفهموند که گمان نشده بود که ما وقتی میگیم که نقل مزمون دارم میکنم که مثلا زنان برن تخصص پیده کنن فقط منظورمون اینه که برن در موضوعات زنان تخصص پیده کنن نه در همه موضوعات باید فضا فراهم باشه که زنان صاحب تخصص باشن میتونن رو بردارن از روی زمین نه این که فقط پزشگی حوض زنان بشن چنین تصریح در حوض معارف اسلامی هم دارن یعنی وقتی که میفهموند خوب است که ما زنانی داشته باشیم در حوض معارف اسلامی بدرخشند اونجا مطلق میگن توی حوض فقه آن تصریحاتی که از ایشون داریم در واقع در حوض موضوعاتی است که زنان بهتر از مردم در اون موضوع سرش دارن که گوی با توجه به برخی از صورتهای دیگرش اشاره مثلا به برخی از موضوعاتی باشه که صرف تجربه زنان است مثلا بحث دماثلاس هم مثلا بحث شاید چون دماثلاس ها جای دیگر تصریح میکنن شاید مثلا بحث موضوعات عمر جنسی این هم شاید بشه گرفت اینی که حالا نظر معظم الله این باشه که در واقع اشتعاد زنان مطلقا جایز است یعنی تقلید از زنان مطلقا جایز است این خب یه بحث دیگر است که در این تصریحات نیست و شاید ایشون متقید باشن که عدلیه انحسار اشتعاد در مردان تمام نیست و اشتعاد زنان مطلقا جایز است از اون طرف تقلید از زنان مطلقا جایز است ولی خب اون چیزی که توی دیدار اخیر اومده یا دیدارهای دیگه بحث سره در واقع تقلید از مشتهدین زندر پیشنهاده یا احتمال در واقع تقلید از مشتهدین زندر اموریه که خاصی زنان و مردان از اون اطلاعی ندارند که ظاهران مثلا بحث دماثلوسه و بحث ارتباط جنسی نداره ولی بنده اطلاعی از مبنی فقه کلانتره ایشون نیستن ولی بعید نیست نظر معظم الهین باشه که در واقع اشتعاد مطلقا بری زنان جایزه و شاید مثلا این مورد را از بابه این که بیشتر مثلا افراد باشد و حنس زهنی دارند شاید مطرح کرده باشند ولی خب نکته ای که حالا در فرموشت های میلانی هم بود و جلسه قبل من باید تحکید کردیم و سعی کردیم بحث روشندتر باشه سعی کردیم تفکی کنیم بین بحث موضوع شناسی و حکم و بحث حجت مهبر بودن فقه و با این که فقه تمام تلاشه مشتهد میکنه که به اصطلاح استفراغ واسط میکنه که حجت بین نوع و بین الله تمام بشه و ما بحث جنسیت و اصطلاح در این عدبیات باید فهم کنیم یعنی فقه های ازام اگر که احتمال بدهند که مسئلهی وجود داره که در کشف ما و به حجتون دخالت دارند مثل جنسیت مثلا بیشون بگیم که زنان مثلا فهمی از موضوع دارند یا فهمی از جامعه موضوع شناسی یا فهمی از عدله دارند یا از جانب عدله که با فهمی فقه های مرد تفاوت میکنه در چارچوب عدبیات فقهی قاعدتن باید این احتمال رو هم بررسی کرد و بعد حجت رو تمام شده نیست لذا کاملا این منطق دارد در دستگاه فقهی ما که اگر احتمال دادیم که چیزی در کشف حجیت تأثیر داریم رو بررسی بکنیم اما بس روی این رفت که خب آیا انحسار برخی از تجربیات به زنان انحسار ترجیح اجتهاد برای زنان رو هم ثابت میکنه یا نه یا تفاوت فهم زنان و فهم از مردانه در خیلی امور از جمعه مثلا فهم از متون و از عدل این ترجیح ترجیح برای اجتهاد زنان ایجاد میکنه بس رو سر این بود این که فهمدین باستوی فرماش رحبتی چی بوده خب حالا اومد داری که بنده تلافیده کردم و البته فحصه خیلی کاملی هم نبوده بس اون چیزی که در شبکه اجتماعی اومد سر که برای بنده ارسال میشد خوندم خب باستوی خیلی متفاوت بود یعنی برخی خیلی فراتر از فرماش استاقا بحث رو کل اجتهاد برده بودن و گویا مثلا فت بله گویا فت بابی شده برای این که مثلا برخی از نهادهای علمی اسامیه مشترین زن که تا الان مخفی بوده است و پنه هم بوده است اعلام کنن تا از این به بعد مثلا زنان رو بیارن به اجتهاده از این مشترین بزبین زنان خب اگر این کار باشه خب علمیت اینجا برخی اشاره میکنن و برخی دیگه در واقع خالاص بر اهمیت بر احساس بر مثلا تمایز است اقابا سایرین از اینجایت که تسهیل میکنن و در واقع زمینه رو ایجاد میکنن برای ترهی موضوعات دست گذاشته بودن خب اون بحث که باید توجه کرد اینه که واقعا خب هست آقا دیدشون نصفت به این حوضها با بقیه در واقع بزرگواران و بزرگان تفاوت داره یعنی اون سیاست هستت آقا برای این که زمینه رو برای ورود و رشد و تقویت زنان در حوضهای مختلف از جمع حوض محرف اسلامی باز کنن خیلی واضح و روشنه رضا این تصریحات ایشون در دیدارهای مختلف را چه در حوضه تصریحشون در بحث مناصب سیاسی زنان در دیدارهای سال قبل چه در حوضه بسیار فقر زنان شاید از این باب فهم بکنیم که ایشون اصرار دارن که فضا به زنان داده شده بود که زنان با همین کسب تجربه در واقع ارتقا پیدا کنن فقط به اینو که دیگه هم عرض کنم خدمتون اینی که گایی وقتا باز تا پای خیلی عجیب غریبی پیدا میشه یه مقدارش ناشی از من اینو احساس میکنم از طرف زنان که گایی وقتا فضایی لازم برای اظهار نظر در نهادهای مثلا علمی ما پیدا نمی کنند یعنی به اشون داده نمیشه به بحانهای مختلف که شاید برخی به بحانها درست باشه و از این فضا و گشهاشه این چنینی سعی میکنن که بلاخره استواد بیناه به احسن بکنن یعنی گویا مثلا صحبت های هسته تصدیحاتشون رو مثلا مهمترین حامی برای شنیدن صدای خودشون یا ارتقای جای خودشون پیدا میکنن خب این تا مقدارش قابل درکه یعنی ولو این که بیشتر از تصدیحات آقا باشه ولی تأکیداتی مداری قابل درکه از این جهت که ساختارهای ما شاید مناسبه در واقع شکوفایی استداد زنان نباشه یعنی نباید فرض کنید یک زنی که شروع کرد خانمی بانوی که شروع کرده است در یک از حوضای معرفه هدیسی یا معرفه تفسیره یا فقهی شروع کرده است و داره تحقیق میکنه با همه مشکلات و محصه خانواده و فرزندان اینها ما این را مقایسته بکنیم با یک مردی که به طور متمخیز سالها در واقع اختصاص داد وقت خودشو به این حوضه و از ت همبهسیبا و همبهسان و استفاده از افسده متعدد و اینها برخوردار بوده و یه مقدار باید گاهی وقت امتیاز هایی لازم داده بشه برای این که در یک دور زمانی که میگذرد و گذراست زنان با حضور خودشون در مجامعه علمی بازخورد گرفتنها مباحثه ها شنیدن اشکالات اینها برتقاب برسن بقیه بحث رو انشاله در وقت دوم شما باشیم خیلی مدشکر و ممنونم از توضیحات شما لحظاتی رو فرصت میگیریم از اتاق فرماند و برمیگردیم با شما عزیزان هستیم فقه تیوری واقعی اداره انسان از گهواره تا گور هست ولی فقیه در همه سوبر ولایت دارد فقه در عرصه حقوق اقتصاد سیاست فرهنگ و اجتماع در برنامه فقه پویا صدای من رو از رادیو معارف میشنه بید با برنامه فقه پویا همچنان با شما خوبان هستیم پیرامون موضوع جنسیت و اجتهاد که بحث و گفتگو میکنم با مهمانان محترمی که حاضر در استدیو هستن جناب آی دکتر میلانی و جناب آی دکتر دهخان مهمانان محترم این برنامه هستن در قسمت قبل پیرامون چالش ها و ظرفیت هایی رو که بحث جنسیت و اجتهاد پیش روی مشتهدان ما میگذاره و همچنین مطالبه ای که مقام ما از زمه رهبری در تقلید از زنان داشتن صحبت کردیم الان اگه اجازه بفرمایید از جناب آی دکتر میلانی ادامه بحث رو پیش بریم که سؤال شما و پاسخ شما ناقص من جناب آی دکتر در خدمتون هستیم پیرامون چالش هایی که فرمودید از تقلید زنان و همچنین بحث جنسیتی که مصرف فرمودید در حقیقت اگه بخوام خیلی مختصر چالش مد نظر رو خدمت دوستان توضیح بدم اینطوری اشاره میکنم که هر نوع اواملی که به یک نوعی باعث میشود فرایند استنباط ما رو در پیدا کردن حکم واقعی یا حکم ظاهری یا به تعبیر جامعیتر در پیدا کردن حدوثت شرعی به یک نوعی ما رو بای اختلال و ما رو به یک نوعی کجروی واداره خب دعوت به چنین امری یک دعوتیست در حقیقت کلان فکر مایی خب چالشیست برخی از مسائل به یک نوعی ما رو از فهم درست و زابطمند مسائل دینی و مفن دین خب دور میکنه دعوت به یک چنین اواملی میتونه دعوتیست چالشنگیست تلقی بشه عرض کردم این که جنسیت به یک نحرف جمعی تأثیر داره موردد ازان بسیاری از فکر پجوهان و فکر دوستان شاید نباشه فرماشات های دکتر دهکان بر حقیقت بهش اشاره شد این که زامعه فکر خان و فکر آموز ما در صدد کنترول کننده اوامل مداخلگر در فرای دستمات نیست و همون اختلالاتی که گدمای در حقیقت متحدین کشفش کردن فقط همونها رو بررسش میکنن و یک سری اوامل جدیدی که متعلات و علوم انسانی مدرن در حقیقت به یک نوعی اختلالش رو در فهم نشون داده این ها مورد پذیرش واقع نمیشه وقتی مورد پذیرش واقع نمیشه خب فراینده های مداخلگریده این اوامل هم کشف نمیشه راکارهای در حقیقت برون رفته از این نوع آسیبها هم روشن نمیشه قطعا یکی از اوامل مداخلگری که بایستی هم نحوه مداخلش فهم بشه و هم هم کیفیت مقابله با اون بایست فهم بشه و الان شاید یعنی بعد الفحص کاملی هم شکل نگرفته باشه این همه زامه شناسی معرفت این همه تاریخ اندیشه این همه محققین اندیشه اجتماعی مثل بزرگان مثل متحری اینا تحکید دارن که آقایی چیزایی بیرون از فکر داره تو فکر تخالت میکنه خب قطعا یکی از اینا میتونه جنسیت فقیه باشه ما وقتی این بحث را جدید نمیگیریم هیچکونه ندر فلسفه فقه همون و ندر دانش اصول فقه همون نمیریم به سمت بررسیه در حقیقت تأثیر اواملی همجنجنسیت اصلش فرایندش چگونگیش و راهگارهای در حقیقت فائق آمدنه بر این مشکل و همینطوری کلی وار اشاره میکنیم که نه در حقیقت فقیه متن رو میبینه و بر اساس مت داره فتوه میده جلسات و گم خدمت نزد کردن معرفت شناسی که پشت چنین نون نگاهی حاکمه در حقیقت قلب انسان آلم و نفسش رو مسابقه یک آینه میبینه که حقائق توش داره باستا پیدا میکنه این تلقی شاید بگیم یک تلقیه ساده ایست از ریالیسم امروزه بسیاری از اوامل داره نشون میده بسیاری از تحقیقات داره نشون میده که فهم این اندازه از سادگی نیست پیشورزهایی هست فهمهاییست که در زیستزهانهای جمعی اتفاق میفته فهمهاییست که در گفتمان اتفاق میفته فهمهاییست که در حقیقت تاریخیت انسان به یک نوعی بر انسان سیتره میابه و انسان رو مگهور خودش میکنه یکی از این مسائل جنسیت به نظرش میرسه و اگه من بد نظرمون از دعوت به جنسیت و اجتهاد مداخلگری اجتهاد جنسیت زنانه باشه این در حقیقت پیش از آن که فقه رو در حقیقت از آسیبهای گذشته از آسیبهای گذشته یکی از آسیبهای گذشته دادن باشه در حقیقت فکر رو به ایک آسیب زدیدی هل دادنه اگر فهم گذشتگان در حقیقت یک فهم اینی نبوده به تبیر برخی از بزرگان ما نوکر متنیم نوکر اراده اشاره ایم نه این که نوکر فهم دی از مردان اگه این سخن منطق داره دقیقا این منطق نسبت به این گذیه هم هست که بگیم که آقا ما نوکر فهم زنان هم نیستیم ما نوکر متنیم لذا اگه ما نگاه پروژه وارد نسبت به جنسیت و اصطاد داشته باشیم و پیشا پیش حدف گذاری بشه این فرایند و بگیم آقا ما میخواییم به اونجا برسونیم در حقیقت دانش فقه رو این یک دعوتیست به استلاح سوبجکتیف شدن فکر و فقه رو از اصالت دینی خودش توهی کردنه بزرگانی از اندیشمندان متفتن تأثیر تمایلات سشمندازها آمال دوران کودکی نگاه های در حقیقت مبتنیه بر سبک زندگی هستن ببینین مرحوم آخوند خراسانی علالله مگامه شریف در کفایه بخش امکان تعبوده بزن در اصول اصول دین یه بحثی داره بسیار بسیار به نظرم اون بحث بحث مهمیه شنواندگان عزیز یه لکس دویی ارزبنده با دکت بایستی کشف بدن که این بحث بسیار فنیه مرحوم آخوند خراسانی میگه که متحدین در علم کلام متحدین در علم اصول اعتقادات اتحاد اینها در حقیقت حجت نیست اتحاد متحدین در علم اصول دین و علم کلام حجت نیست چرا؟ میگه این نظر اول اتحاد اگه اشتباه نکنم متنش بایست این طریق باشه این نظر اول اتحاد یعدی الازلالت والحلاکه الا من له من الله تعالی انایه میگه اتحاد و نظر در اصول اعتقادت منجر به گمراهی میشه مگه کسی که مشمول نایت الهی باشه چرا؟ میگه چون همه دنبال اثبات باورهای دوران و کودکی خودشون هستن یه چیزی در یک فرهنگی بزرگ شده همه میخواد اونو اثباتش بکنن این مشمولت لهجیت نیست فقیه بایستی تمام تمایولات خودش رو تا حدی که براش ممکنه بایستی بذاره داخل پارانتست خالی اصحاب آن اندازه که براش مقدوره ببینید گاهی ما میگیم جنسیت و اچه دارستم آگاهانه و از روی علم و اراده میگیم آقا جنسیت رو بیار که به نفع زن تموم بشه اونم نفعی که اگلانیت تجدددی دار اون رو روشن میکنه در حقیقت دل پارادایم توسعه یه تجدددی زنانه است بله اون قطعا مشمولت لهجیت اجتهاد نمیشه چنین اجتهادی اصلا مشروع نیست چنین اجتهادی اصلا در حقیقت به معنای عدم اجتهاده حالا اینو بیش از این نمیخواد توضیح بدم فقط یه مختصر اشارهی داشته باشم درگ بال این خب پس دعوت به جنسیت و اجتهاد چه فایده ای میتونه داشته باشه چه ظرفیت ای میتونه داشته باشه ببینین مهمترین ظرفیتی که میتونه داشته باشه دیگری فهم مردانه دیگری اجتهاد مردانه رو فهم زنانه ممکن میکنه که در مقایسه این دو شخص آگاهانه میتونه مداخله یه زنانگی یا مردانگی رو بفهمه ببینین ما تا به امروز دیگری فهم مردانه رو نداشتیم دیگری استنباط مردانه رو نداشتیم ولی ازا استنباط مردانه رو طبیعی ترین شکل ممکن استنباط داریم میبینیم اگر اجتهاد زنانه واقعیتی در کف میدان باشه این امکان رو پیش پای نسلهای بعدی گرار خواهد داد که دیگری فگه مردانه رو اینا ازش فهمی داشته باشن و بتونن دست به مبایسه یه بین فهم مردانه و فهم زنانه بزنن این گتن میتونه برای فکر ظرفیتی باشه که منجر میشه به زدود شدن غبار جنسیت از ساحت اندیشه فکری این یک ظرفیت بسیار بسیار بزرگیست که شاید نیاز به توضیح بیشتر داشته باشه اگر فرصت بشه در خدمتون هستیم بسیار مستشکرم از توضیحات شما جناب آید دکتر ده خان پیرامون مطالبه رحبری داشتیم صحبت میکردیم صحبتی رو که مواد محضر رحبری داشتن پیرامون تقلید زنان از برخی از احکامی رو که مقتلابه اونها هست شاید اینجور به ذهن متبادر بشه که نظر محضر موله این باشه که حتما اجتهاد خاص مد نظر ایشون هست اگه میشه پیرامون این موضوع توضیح بفرمایید بمنونتون میشم بله خب در واقع ظاهر فرمایش اینه که در موضوعاتی که زنان نسبت به اون اعلم هستن از مردان ظاهرند بنابرای فرمایش ایشون تقلید از زنان روجهان در نصت به مردان این ظاهر فرمایش ایشونه که میشه حولوشان بحث رو مطرح کرد که همینطور که توی چند گره سه خدمتون ارز کردیم شاید مثلا برای زمانی باشه که در واقع خود مجتهد متکفل موضوع شناس هم میشه که شاید بشه مثلا احتمالات دیگه هم تصور کرد که وقتی خود مجتهد متکفل موضوع شناسی نیست بلکه در واقع از تجربیاتی دیگران استفاده میکنه مثلا فرض کنید مجتهدی که قراره تغییر جنسیت فتوه بده لازم نیست که خود مجتهد ترنس باشه که کافیه که مثلا از حال و روز ترنس خبر داشته باشه یا از طریق مساهبه یا از طریق روشه علمی دیگه یا از طریق مثلا مساهبه نخبگانی و متخصصان لذا احراز میکنه که به اندازه لازم موضوع رو فهمیده اگر هم خودش تخصصی داشت در این حوضه که خب فبه ها بت در خیلی از موضوع چند مثال زد که آیا مجتهد لازمه که خودش در اون موضوع که میخواد فتوه بده صاحب تجربه باشه یا نه اگر در موضوع دیگه پذیرفتیم که نه لازم نیست و کافیه که احراز مناسبی از موضوع داشته باشه موضوع رو خوب بشناسه و فهم کنه خب اینجا هم در موضوع زنان همینطور و مجتهدینی که مثلا بحث دماغ سلاسل یا بحث مسایل جنسی رو از طریق مساهبه از طریق فهم درست مسایل زنان یا مشروبت منتخصصان فهمیدن به کار گرفته بشه مگر اینکه بگیم که نه در شرایط فعیلی مثلا در فتوه هایی موجود در این حوضه ها در حوضه های دماغ سلاسل این روش به کار گرفته نشده مثلا ممکنه بگیم در شرایط فعیلی در استفتاد موجود دارم ارزو کنم مثلا ممکنه کسی بگه در حوضه هایی نمیدونم بورس و در حوضه هایی حوش مصنوع این کار رو انجام میدن مراجعه متخصصی میکنن در حوضه هایی مسایل زنان افراد مثلا چنین مراجعه نمیکنن و بر اساس صرف من فهم از روایات فتوه میدن اگه این گونه باشه خب بین این دوتا یعنی فتوه مرد صرف من بر اساس روایات یا افتای مشتهد زن در همون رتبه یعنی با همون درجه از عالمیت با فهم از موضوع و مراجعه بروایات خب بایدتان فهم مشتهد زن با تساوی دستای شرایط مقدم است نکته دیگه هم که باید بشه اشاره کنم اینه که ما فراموش نکنیم که خب بالاخره غیر از فهم درست از موضوع در تقلید از مشتهد باید مقلد مکلف شرط عالمیت هم رایت کنه مدود و بحث داریم یکی بحث تقلید از مشتهد یکی بحث اجتهاد زنان فی نفسه از دومی باید به شدت استقبال کرد یعنی این که زنان پجوهشگری در فقه زنان مشتهدی در فقه در جامعه علمی حوزه بیان و نظرات خودشون را اظهار کنن این اطفاقا خیلی ما را به تقهوجیت نزدیکتر میکنه یعنی من پیشنهاد خیلی جدی دارم که به مناسبت همین فرمایش ها پجوهشگران مشتهدین در حوزه زنان بیان و نشون بدن که در چه موضوعاتی یا در چه احکامی در فهم کدوم عدله واقعا فهم مردانه ما اثر بوده از فهم زنانه یا فهم زنانه تونسته کشف نزدیکتر به واقعی را بر ما نشون بده خواهی این کار را انجام بده این مکمله مبایسی گذشته میشه و فقهی که میخواد افتابه داره به حجیت نزدیکتر میکنه این بحث اجتهاد و بحث پجوهشگرانی این هاست ولی بحث تقلید از مشتهدی بحث دیگه است شرط عالمیت مقلد روایت کنه در واقع صرف زن بودن کافی نیست و باید عالم هم باشن و به نظرم میرسه که ما از اولی استقبال کنیم یعنی از این که زنانه مشتهد زنانه پجوهشگرانی این فضا بشن و از رفت و برگشت ها از نقد ها از این گفتگو هایی که شکل میگیره در مجامعه علمی مشخص بشه که هم ایار ها چنده و هم مشخص بشه که واقعا تأثیر جنسیت و فراندشات چیست اگر چیزی هست نمیشه شفاهن اثبات بشه حتما لازمه که در بحثای علمی اثبات بشه بسیار متشکر و ممنونم از توضیحات شما جناب آیه دکتر دهخان و جناب آیه دکتر میلانی بحث بسیار خوبی بود و گفتیم که اثبات شیعی نسبت به جنسیت لا به شرطه و نگاه منفعت گرایانه از جنسیت با اجتهاد شیعی متابق نیست بیدونم که برای شما عزیزان شرمنده هم سؤالات زیادی وجود داره در این باره امیدوارم که در برنامه های آینده بتونیم پیرامون این مبحث و موضوع بحث و گفتگو کنیم امیدوارم که شما عزیزان هم بتونید ما رو همراهی کنید راه های ارتباطی شبکه رادیوی معارف رو خدمت شما عرض میکنم شماره تلفن های 329-10-551 و 329-552 با پیش شماره شهر مقدس قوم میتونید تماس بگیرید و یا با شماره 3553 پیامک بزنید و اگر نکته ای بود یا سؤالی داشتید مطرح کنید و با ما در میان بگذارید تا برنامه آینده شما عزیزان رو به خداوند منان میستفارم خداوند یار و نگهدار شما باش ممنون ممنون ممنون ممنون