ورزش به عنوان یک ابزار مهم برای حفظ سلامت جسمی و روحی نزد مسلمانان مورد تأکید قرار گرفته که با توجه به رشد روزفسون فعالیت های ورزشی در جوامی اسلامی و نیز نیاز به چارچوب های فقهی مشخص این بحث بررسی مباحث فقهی ورزشی که از مباحث مهم در تلاقی ورزش و دینه که بر اساس اصول و قواعد فقه اسلامی به بررسی مسائل مربوط به ورزش و فعالیت های بدنی میپردازه ولذا به دلیل ارتباط نزدیک ورزش با جنبه های مختلف زندگی مثل سلامت جسمی و روحی اخلاق و تعاملات اجتماعی از اهمیت بالایی برخورداره لذا تلاش میکنه با توجه به اصول اسلامی فعالیت های ورزشی رو به گونه مدیریت کنه که با ارزش ها و دستورات دین هم خواهده اگه اجازه به فرمایید بحث امروزمون رو با جنبه های دکتر حسینی آغاز کنیم جنبه های دکتر ورزش از نظر فقه اسلامی چگونه تعریف میشه و چه زوابط و میگارهایی باید در اون رعایت بشه تا با اصول و عموزهای دین اسلام هم خانی داشته باشه در خدمتون هستم بسم الله الرحمن الرحیم والحمدلله رب العالمين و صلی علی رسول الله و علیه آل الله ارسابت که اسلام پیرامون ورزش صحبت سریحی نداره ولی در سیره و روایات احادیث نبوی و سیره ایم اطار علیه مسلم نقش ورزش و مشروعیت ورزش در موارد مختلفی اومده به خودی خود چون برنامه با نام فقه هست ما سعی میکنیم واجه های فقهی رو بیشتر به کار ببریم به خودی خود ورزش از نظر شریعت اسلام مباح هست یعنی بار مصبت و منفی در جای خودش نداره ولی شراعتی اقتضامی کنه زمانی مکانی و افرادی دخیل میشن که اون ورزش رو میتونن حرام مصطحب واجب یا مکروه بکنن در کل بخواییم برای اندگیری بکنیم نظر اسلام نسبت به ورزش یک نظر مصبت با وزن بسیار بالایی هست بله خیلی مزشکرام ممنونم با توجه به پرسشی که خدمت آی دکتر حسینی داشتیم شما ضرورت ورزش رو از آموزهای دینی چطور عرضیابی میکنید؟ بسم الله الرحمن الرحیم همونطور که آی دکتر هم اشاره کردن خب نگاه اسلام به ورزش یک نگاه اقتضائیه به این معناه باید ببینیم ببینیم که اون مصداق ورزش چه اقتضائی داره و الا صرف ورزش به عنوان یک فعل شاید میشه گفت حکمی به اون معناه یا مثلا مباح هستش اما همونطور که آی دکتر اشاره کردن یه جه های ورزش مصداقه مثلا حفظ سلامتیه مصداقه حفظ نظام اسلامیه مصداقه آمادگی بدنی و نظامی برای مواجه با دشمنان هست که اونجا نه تنها روچان پیدا میکنه بلکه تو مصادقی هم در مواردی هم وجوب پیدا میکنه پس باید ببینیم که ما در مورد کدوم مصداقه ورزش و البته اونطوری که از بیان فقه ها استنباد میشه نقش انگیزه ها هم خیلی مهمه حالا چون تو ادامه بحث من خصوصا در مورد ورزش های خطرناک هست که توی عرف در واقع اونها رو ورزش های هلناک، مخوف، محلک یا دارای زرر معتنابه میدونن اونجا من باز یک تفاصیل رو خدمتون انشالله عرض خواهم کرد بله بسیار مدشکرم جنبای دکتر حسینی با توجه به این که ورزش خب روش های گناگونی برای فعالیت های بدنی وجود داره چه جنبه هایی رو میشه برای ورزش از دیدگاه اسلام در نظر گرفت؟ قبل از وروده به پاسخ حضرت حالی ما ضرورت بحث فقه ورزشی رو هم یاد آورد بشیم ببینید ورزش یکی از شعونات انسانه این یه نکته نکته دوم ورزش گستردگیش بسیار بسیار بالاست یعنی در بستر جغرافیایی از نظر جنسیتی از نظر سنی از نظر اقوام و ملل هیچ محدودیتی که نداره بلکه گستردگی اقوام ملل و حتی تاریخ هست پس هر جا که بشر هست فقه هم هست یعنی هر جا بشر هست که همراهش ورزش هست فقه هم بایستی باشه چرا؟ چون که فقه تئوری واقعی و کامل اداره ای انسان از گهواره تا گروه به فرمایش رحبر کبیر انقلاب هست پس هر جا که انسان هست ورزش هست هر جا که انسان هست فقه هست چرا؟ چون فقه تئوری اداره انسان هست از گهواره تا گروه بنابراین ضرورت داره که یه همچین برنامه تحییه بشه تدوین بشه و در مواجهه با مخاطبین مطالبی ارائه بشه بلکه مخاطبین هم نظراتی داشته باشن متقابلن به این برنامه و این شبکه منعکس بکنن پس ما چون که گستری جغرافی متنبهی داریم و متنویی هست مسائل ورزشیمون هم احکام فقهی ورزشیمون هم مختلف هست و میتونه متنوی باشه یکی از نکاتی که ما اینجا میخواییم بگیم به صورت تیتروار عرض میکنیم به خصوص شنوندگان فرهیخته و اهل علم ما قواعد بسیار مشهور فقهی داریم که براحتی میشه با ورزش تطبیق داد و در ورزش مسادیقش رو پیدا کرد قاعده یه لا زرر هست که حضرت استاد گرامی بهش اشاره خواهند کرد قاعده یه قرعه هست اینها قواعدی هست که قاعده ابراه زمه هست که باز حضرتیشون اشاره خواهند کرد اینا هر قاعده شما در فقه سراغ دارید و کتاب فقهی بهش اشاره کردن دقیقا ما مسادیقش رو در عرصه های ورزشی میبینیم مثلا همین ابراه زمه که میشاره فرمودن ما در کتاب شیخ توسی در کتاب المبسوت ایشون یه فرعی رو مطرح کرده که اتفاقا ابن براج هم متعرض شده و تکمیل کرده برکه آیا اگر مربی شنا اومد ابراه زمه کرد که من فرزند شما رو شنا آموزی میکنم ولی اگر اتفاقی براش افتاد من بر یو زمه هستم آیا این ابراه زمه از طرف مربی کفایت میکنه یا در هر حال زامن هست مصداق امروزیش بیمه ها هستن یعنی ورزشکار بیمه ورزشی میشه میره تو محیط ورزشی رو تاتمی رو توشک تو میدان اونجا مسابقه میده یک صدمه یه ورزشی میبینه آیا همین که بیمه زامن شده من خسارت رو بدم اون صدمه زننده اون مسئوله برگذاری مسابقه آیا زمانت علا حدهی بر بیمه دارد یا ندارد پس ببینید بسیار بسیار گسترده یا مسائلی مثل دو پینج یا تبانی تقلب اینها هم احکام تکلیفی داره برای ورزشکار هم احکام وزی و این رو خدمت شما گرم احکام فقهی ورزش نفرد پیرامون ورزشکار یا مربی بلکه مدیر صاحبان قلم اصحاب جراید و حتی تماشاگران روی سکوها اونها احکام فقهی خاص خودشون رو دارن بنابراین بسیار بسیار این برنامه به جا و ضروریست و با استی اهل تحقیق و فقه های گرام اهل قلم پجوهش اینها ورود پیدا کنن در این عرصه و خوشحالیم که این برنامه فتح بابی کرده که فقه ورزشی رو بیاره در حوضای علمیه و در مسائل فقهی ورزشی اونها رو وارد بکنه همچنین مراکز دانشگاهی هم ورود پیدا کنن به خصوص از نگاه حقوقی مسائل رو مطرح کنن من در همین حد ضرورت رو بیان کردم اگر که بفرمایید که بسیار مصدف جالبی بود این که تلفیقی داشته باشیم از کلمه فقه و استلاح فقه و استلاح ورزش و برای مردم شاید جالب باشه شنواندگان عزیز ما که استلاح فقه ورزشی رو بشنمند آیا پیشینه اگه هم شما جانبایی دکتر گرامی وجود داشته برای فقه ورزش کسی تا الان متعرض به این قضیه شده اجازه بفرمایید من یه نکتهی در تکمله فرماشای دکتر حسینی ارز بکنم واقعیت امرونه که پدیده ورزش امروز یه پدیده فراگیر ضروری و پرجازبه برای همه ملت ها هستش میخوام بگم یعنی ببینید ورزش عباده مختلف اجتماعی رو درگیر کرده شما ببینید ورزش بود فرهنگی داره بود سیاسی داره بود اقتصادی داره بود اجتماعی داره وقتی ما میخواییم ورزش رو در واقع موضوع قرار بدیم و احکام اون رو از شریعت کند و کاش بکنیم به نظر میاد که نباید ورزش رو همون ورزشی که مثلا ست سال پیش دویست سال پیش پونست سال پیش در واقع انجام میشد ببینیم نه این پدیده خیلی تغییر کرده در واقع شما الان نگاه بکنید هیچ جامعه اینیست که ورزش رو مورد انایت و حمایت قرار نده ببینیم جوامه علمی دانشگاهی ببینیم ما مثلا یه مجموعه علومی به نام علوم ورزشی توی در واقع محیط های اکادمی که من داریم توی محیط های مثلا ما حقوق ورزش داریم چه بسا ببینیم هر در واقع علمی داره میاد این پدیده بزرگ اجتماعی رو عبادش رو کند و کاش میکنه طبیعتا میتلبه که در واقع بعد فقهی ورزش هم به عنوان یک پدیده فراگی به عنوان یک پدیده ارز کنم تا حدی نو این نکتره میخواستم ارز کنم که شما گفتید پیشینه نداره ببینید ما به صورت جزئی توی عبواب فقه من در مورد ورزش صحبت شده حالا خصوصا در مورد اون ورزش هایی که موجبه مثلا تقویت بنیه دفاعی اسلام میشه مثل تیرندازی مثل از سواری یا همطور که آی دکتر اشاره کردن ما به صورت موجز یه اشاراتی در مورد مثلا شناد داریم البته در مورد مربی شناد و بحث زمانش ولی این پدیده ورزش که یک سنعت الان توی جهان هست و ارز کردم عباد مختلفی داره خب اینو با یک نگاهی دیگه از یه جهات دیگه بهش نگاه کرد شاید این به ذهن من میاد در واقع ما به فرماش رحبر محظم انقلاب تو اون عباد تمدنی باید ورزش رو ببینیم و در موردش حکم سادر کنیم حالا این خصوصا تو بحثی که من میخوام در آینده بهش بپردازم که خود ورزش هایی خطرناک هست یا خیلی احکام دیگر و ممکنه این نگاه تمدنی به ورزش این نگاه نوب ورزش ممکنه اون احکام رو چکار کنه در واقع براشون یه احکام سانوی وز بکنه و خیلی بعضی ما نمیتونیم حکم اولی رو در مورد اینها به تنهایی و بدون لحاظ اون عباد در واقع سادر بکنیم بسیار عالی جنمای دکتر حسنیم ما وقتی که نگاهی به پیشینه یه تاریخ اسلام میندازیم میبینیم که روایات متعددی در باره نگاه ویجه احلبه نسبت به ورزش خصوصا کودکان وجود داره آیا با توجه به این پیشینه دقیقی که امه اطار علیه مستلام نسبت به اهمیت ورزش در جامعه و خصوصا فرزندان مونداشتن آیا میارهای اسلامی برای ارزیابی ورزش مطلوب و یا غیر مطلوب هم در جامعه و در اسلام وجود داره یا خیلی بله سوال دقیقیست و محل توجه شنواندگان با استیباشه من قبل از این که باز متعرضه خاص و خزدتول بشم یه مقدمه ارز کنم ببینید پیامبر خاتم صلوات الله و سلامه علیه پیرامونه شنا و تیراندازی فرمونن علم اولادکم از سباها و رمایه شنا و تیراندازی رو به فرزندانتون بیاموزی جای دیگه از شنا جدا یاد میفرمون یا خودشون مسابقاته عصب دوانی یا شطور دوانی داشتن و شرکت میکردن با بقیه مسلمان ها در صدر سامان نمیخواییم متعرض بخص تاریخی بشیم فقط این رو من به شنواندگان فرهیخته و اهل علم منتقل میکنم که یک شبهی شاید پیش بیاد و پاسخش رو دیگه خود ععزه با استی بیام بکنن و اون که ببینید وقتی که پیامبر هر جا اشاره به ورزش میکنن یه قیدی هم در کنارش بعضاً او بردن به جهت حفظ سلامتی حفظ حجاز واجباتی یه جا دیگه مثلاً میفرماهند به جهت حفظ آمادگی رزمی و دفاعی سؤال اینه الان اگر کسی اقدامه به ورزش بکنه منهای بحث حفظ قوای دفاعی آیا باز هم این ورزش مطلوبه؟ آیا این ممدوهه؟ یا فقط ورزشی که به جهت حفظ قوای دفاعی باشه مثلاً عصب دوانی را امام امیر المومنین علیه السلام فرمان به جهت این که آمادگی رزمیتون بره بالا حالا سؤال مطرم شده اگر کسی اینجا مسابقات عصب دوانی بده عصب دوانی عصب سواریه تفریحی داشته باشه آیا این هم مطلوبیت داره یا نداره؟ اینه که اینجا را فوقه ها با استی بر اساس قواعد پاسخ بدن. اجمالاً استشمام فقهی حقیر اینه که بله باز همینجا مطلوبیت داره بحث فتوانی بحث برداشت آزاده که حتی اگر اون تیراندازی که فرمانن به جهت آمادگی رزمی هست بره در قالب تفریحی بره در قالب مسابقات جهانی هیچ ربطی هم به آمادگی رزمی نداشته باشه آیا بازم مطلوبیت داره از نظر فقهی استشمام فقهی میگه بله این هم مطلوبیت فقهی و شرعی داره و اما سوال که از ذهن تالی فرمانده آیا معیاری برای مطلوبیت هست یا نه دقیقاً ورزش مثل ما بقیه پدیده ها یک سری معیارهای باید درونش لحاظ بشه تا بشه باید گفت این مطلوبه مثل کسب و کار مثل هر اتفاق دیگه باید اون قواعد شرعی و ایدئولوژیک درونش لحاظ بشه اولین معیاری که برای مطلوب کردن ورزش هست قصد و نیته که قربتن الالله باشه بله حالا در کنارش برای کسب وضعات اجتماعی باشه باشه برای کسب سروت باشه باشه ولی اون چی که به عنوان دائی و انگیزه اصلی در ورزش میتونه مطلوبیت بده قربتن الالله نکته بعدی که باز در دیگر فروع و شعون زندگی هست اینه که آیا ورزش با معیارهای دینی ما سازگار هست یا نیست پاسخ اینه که تا جایی که با معیارهای فقهی و شریعت ما سازگار هست این ورزش مطلوب و مشروعه اما جایی که با معیارهای دینی ما ناسازگاره میشه نامشروع یعنی یه مسابقه میتونه حرام باشه همون مسابقه میتونه حلال باشه یعنی اگه در غالبه قمار و شرطبندی باشه اون مسابقه میشه حرام اگه خواهیم آرز از قمار و شرطبندی باشه اون بازی اون ورزش میشود حلال پس شریعت زودتر اومده معیارها رو قرار داده منات فقهی هم وجود داره که آنچه که مقایرت با شریعت داره که مشخصه اون میشه ورزش نامطلوب نامشروع حتی ورزش هایی که مورد تحکیل اسلام هم هست وقتی که مقایرت پیدا بکنه با قواعد شریعت همون است دوانی که امروز در اوروپا خیلی قمار میشه روی عصب ها در صورت که شریعت ما چی میفرمان میگه بین متسابقه این اگر شرطبندی باشه اشکال نداره در صورت که کیادرن شرطبندی میکنن تماشاتی ها یا صاحبان لاتاری هایی که هستن پس همون اسب دوانی که تا به امروز و در نگاه ما مطلوب و مشروع بوده و حتی کتاب سبقرماه شهید رو ملاحظ بفرم حتی اونجا هم مشروعیت داده شده میتونه در قالبهایی قرار بگیره که نامشروع باشه تکرار میکنم اسب دوانی یا تیراندازی بین متسابقه این شرطبندی بین متسابقه این یعنی بین اون دو نفر بین اون کسانی که دارن مسابقه میدن دو اسب سوار بین دو تیرانداز شرطبندی استثناشده در حالی که متاسفانه اونسایی که متداول هست و رائج هست تماشاچیان، هواداران باشگاه ها، مدیران میان شرطبندی میکنن پس پاسخه از دتارینه که اسلام میاری گذاشته یا نه بله میار و منات هست ولی اینجوری نیست که کلن بگیم یک رشد حلال یک رشد حرام میتونه چیزی مثل اسب دوانی یا شنا که مورد تصریح شریعت هست در قالبی قرار بگیره در شرایط قرار بگیره که حرام هست آن چیزی رو که حتی اسلام تأکید کرده بر انجامش امکان داره در یک شرایطی قرار بگیره اختزاعتی به وجود بیاد که همون چیز محکم اسلام حرام بشه چرا حرام میشه؟ تو خود اسلام قوانین حاکمی قرار داده یعنی قوانین حاکمی اون قوانین میاد اینها را محدود میکنه بسیار متشکر و ممنونم بحث خوبی بود لحظاتی رو فرصت میگیریم از اتاق فرماند و بر میگردیم با شما عزیزان هستیم فقه تیوری واقعی اداره انسان از گهواره تا گور هست ولی فقیه در همه سوبر ولایت دارد فقه در عرصه حقوق اقتصاد سیاست فرهنگ و اجتماع در برنامه فقه پویا صدایی من رو از رادیو معارف میشنوید با برنامه فقه پویا همچنان با شما خوبان هستیم پیرامون موضوع بررسی که با مهمانان محترمی که حاضر هستن در استیدیو به بحث و گفتگو نشستیم جناب آقای دکتر حسینی و جناب آقای دکتر گرامی مهمانان محترم این برنامه هستن تا به اینجا پیرامون ضرورت فقه ورزش گفتیم و گفتیم که ورزش از شعونات اسلام هست و گستردگی اون بسیاره از قبائل مشهور فقهی در باره ورزش صحبت کردیم و گفتیم که پدیده ورزش فراگیر شده و جزوه امور ضروری جامعه هست ولذا میارهای اسلامی برای ورزش رو بیان کردیم جناب آقای دکتر حسینی پیرامون میارهای اسلامی داشتیم صحبت می کردیم که در قسمت گذشته بحث شما ناقص بود در خدمت شما هستیم پله متشکر ارسایت من به صورت فهرست وار چون به همدلاشن و اندگانتون فرهیختگان جامعه هستن نیاز به بست موضوع نداریم ما فقط انامین رو خدمت شما و عزیزان شنوانده ارائه میکنم یکی از میارهایی که میتونه یک ورزش مشروع رو نامشروع کنه بحث قصبه قصب عنوان در ورزش امروز پدیده یه هست به اسم دو پینج این دو پینج مصداق قصب عنوانه مصداق تزییع حق دیگریست پس یک ورزش صحیح و سالم با این دو پینج میتونه باز میاره بعدی ازراره به نفسه ورزشی که در جای خودش و به خودی خود فی نفسه ورزش مشکلی نداره مشروع مورد تاییده اگر شدتش به حدی باشه یا با عدم آمادگی باشه یا در هر شرایطی باعث ازراره به نفس یا ازراره به دیگری بشه باز میشه حرام یعنی زرار به خود یا دیگران یعنی ببینید میار یکی قصب اونوان میتونه در یک پدیده حلال پاک وقتی که موضوع قصب بیاد اون رو ناپاکش بکنه حرامش کنه دومی زرار زدن به خود یا به دیگری یا به بیت المال میتونه اون ورزش رو از حالت مشروع نفی نفسه اون ورزش که داره اتفاق میفته رو اون چیز که داره انجام میشه رو حکم حکمتش بگنه ببینید واجه دقیقی زرار متنابه ممکنه یه آسیب برای فرد عادی واقعا متنابه باشه یعنی اون آسیب اون رو از کار بندازه خب این میشه زرار برای اون شخص اما ورزش کار از نظر روحی و جسمی آماده هست همون آسیب با همون شدت اگر رو ورزش کار بشینه متنابه نیست پس زرار باید اگه متنابه باشه باعث هرمت میشه باعث توقف میشه اگه متنابه نباشه باعث هرمت نمیشه پس یه ورزش کار وقتی که میره مسابقه میده روتاته میزنه زربه میخوره میزنه آسیب میبینه ولی آسیب علا حده نیست آسیب قابل تحمل هست پس شاخص برای افراد مختلف متفاوته یه ورزش کار هرفهی با یک ورزش کار آماتور خیلی متفاوته اون ورزش کار هرفهی خیلی زودتر بدنش بازیابی میشه باز پروری میشه پس نمیتونیم بگم چون آسیب دید آسیبش علا حده و متنابه هست که باعث هرمت میشه اگه دقیقا فرموده باشین و شنواندگان عزیز مستحضر باشن اول بحث ارز کردیم که متفاوته نسبت به افراد نسبت به مکانها نسبت به اختزاعت زمانی مکانی مسابقات استانی با مسابقات اولمپی قطعا شدتش متفاوته و اون کسانی که آسیب میبینن و در مرز آسیب هستن قطعا قابلیت و تعمل پذیرشون بیشتر هست صرف این که بگن آسیب میبینن موجب حرمت نمیشه علا حده اگه باشه غیر قابل تعمل اگه باشه میره در مرز حرمت بله بسیار مدشکرم جنابای دکتر حسینی آیا دکتر گرامی با توجه به تقسیم بندی که نسبت به ورزش شد و اون رو به مطلوب و نامطلوب تقسیم کردیم آیا دین اسلام پیرامون ورزش هایی رو که خطرهای فراوانی برای ورزشکاران داره آیا حکمی داره یا خیلی بله حالا این نکته که میفرمایید ورزش هایی که در واقع به صورت بلفل خطرهای معتنابهی داره خب این طبیعتا حکمش مشخصه من میخوام یه نکته رو در واقع اینجا جا بندازم چون ببینید اتفاقه های ازام ما حکم کلی رو میفرمایند مثلا فرض کنید یک شخصی میاد سوال میکند از یک ورزش خاصی هم نام میبره میگه فلان ورزش که موجبه مثلا زرر معتنابه هست چه حکمی دارد یا خطر جانی دارد خطر نخص عضو دارد این چه حکمی داره خب طبیعتا فقیح این حکمش واضحه دیگه یه همچین چیزی جایز نیست اما بعد این نکته رو توجه بکنیم واقعا اون اتفاق خارجی اون مستاق که تو عالم خارج داره اتفاق میفته این واقعا زرر معتنابه بلفل دارد چون یه نکته هم آقاین فقه ها دارن که گاهی موقع میفرمایند که زرر اگر تدریجی باشه موجه به حرمت نمیشه ببینید زرر دفعی معتنابه رو آقاین و فقه ها حرام میدونن ولی شما میدونید زرر تدریجی پرخوره هم زرر داره حالا ما یه موقعی به دوستان رو میگفتیم تهران نفس کشیدن زرر داره اگر قرار باشه زرر تدریجی مزهر باشه زندگی کردن در تهران هم حرامه همه میگن زرر داره از این نکته من میخواستم توجه بدم که ببینید این سؤالی که شما میفرمایید حکمش واضحه اما مثلا شنواندگان عزیز ای رو نباید سری روی خیلی از وردش های رزمی تطبیق بدن چون تو آلم واقع و خارج واقعا این اتفاق همونطور که آقای دکترم فرمودن به صورت اگر بخواییم موضوع شناسی کنیم حساسا این اتفاق نمیفته حالا بر فرض که میفرمایید که اگر یک وردشی خوفه زرر جانی جانی و نقص اوز داشته باشه خب طبیعتا این حکم اولیش حرمته بله آین فقه ها من اینجا در روغه از فقه های مواصرمون نظر مقام عزم رهبری آیت الله شبیه زنجانی آیت الله مکارم شیرازی آیت الله سیزدانی و بقیه فقه هم نوعا به این مسئله اشاره دارم بذارید من یکی دوتا شروع به عنوان نمونه برای شنواندگان عجمند بخونم سوال شده از مقام عزم رهبری نظر معظم الله در باره وردش بوکس و کاراته و دیگر وردش های رزمی چیست و در صورت وارد شدن جراحات و کبودی در بدن حریف دیه واجب میشه و دیه دوتا مسئله اول حکم تکلیفیش چیه بعد حکم وزیش که بحث دیو اینا هستش اون که در واقع به سلو وضعیتی پیدان میکنه ایشون فرمودن ببینید همه فقه ها وقتی سوال میکنن الوفه های دیگر هم هستن اگری پاسخ میدن خیلی جالبه میگن اگر خوف خطر جانی یا زرر معتنابه در میان نباشد با توافق طرف این مانه ندارد و اگر رضایت به مسابقه به معنای اعلام گذشت از دیه در صورت تحقق موجه به آن باشد زامن دیه هم نیست یعنی قبل از اینکه وارده مسابقه بشه قبل از اینکه وارده باشکا بشه قبلش رضایت داده بوده که آقا اگر فرض به فرمایه جراحتی چیزی موجه به دیه ایجاد شد من از الان شما رو بری ازم میکردم اصلا با اینکه پیش فرض وارده اون ورزشش هم این رضایت ارفیه همون پیش فرضی که البته برخی از فقه ها یه تفصیلی قائل شدن بین رضایت و در واقع بری ازم میکردم گفتن صرف رضایت وروده توی فرض کنید باشکای ورزشی این موجه به برداشته شدن دیه نمیشه بلکه باید بری ازم میکردم یعنی بگذره از دیه من نمونه بعدی مثلا ببینم هایتولا مکارم میفرماین که بله از ایشون پرسیدن که در صورتی که حالا یه ورزش جنبه دفاعی داشته باشه یا برای آمادگی رزمی ضرورت داشته باشه ایشون فرمدن مانه نداره پس ببینید لو حتی اگر ما بپذیرین که یک ورزشی ممکنه خطرهای متنابهی داشته باشه حکم اولی این خب طبیعتا عدم جواس هست اما حکم سانوی اون باید بررسی بشه گاهی موقع ضرورت ایجاب میکنه مثل آمادگی های نظامی خب بلاخره این نیرهای نظامی همشون از این ورزش های رزمی یه شاخهی رو تمریم میکنم و ممکنم هست و احتمالم داره که ضرر متنابه هم بخورن اینجا همه آقایون گفتن که قولاسه طبق اون قاعده از ضرورات تو بی هل محضورات نسبت به اونها دیگه اشکالی به وجود نمیاد منتها من عرضم اینه این نکته مهمی رو که میخوام به شنبندگان عزیز گوش زد بکنم بحث موضوع شناسیست یا به زبان ساده تر آنچه که واقعیت خارجیست یعنی ما بالاخره به عنوان کسی که بری به دو دهه به عنوان مربی وردش های رزمی هم بودیم خب میدونیم که واقعا خیلی از این وردش های رزمی که تو ایران تمرین میشه خیلی اشون اونطور ضرر متنابهی که به خواد منجر به فرص به فرمایت حکم حرمت بشه در اینها وجود نداره که باز نکته مهمی هم های دکتر حسینی اشاره کردن بای موقع یه وردش رزمی ممکنه برای یک آدم عادی ضرر متنابه داشته باشه حالا فرض کنید تو وردش رزمی فرض کنید لغت محکم اگر تو پای یک شخصی زده بشه شاید این مثلا چند روز خلاصه پادرت داشته باشه ارف اینو بگه ضرر متنابه ولی خب طبیعتا اون که وردش رزمی رو تحت نظر یک مربی خبیر شروع میکنه این به مرور زمان