مذهبی دارن خیلی نگران کنندست و آزارندست معمولا پدر مادری که چنین شرایطی رو تجربه میکنن ذهنشون خیلی درگیر میشه بعضی وقتا احساس ناومدی میکنن احساس این که ما نتونستیم خوب تربیت کنیم احساس این که وای فرزندانم نسلم از دست رفتن دقیقا به فرمایید این مستقیمن ربطی به تربیت والده ندارد که فقط فکر کنیم اخلاقها ویژگیها پایبندها و چالشهای مربوط به فرزندانمون مستقیم به پدر مادرش رفت داره نه لزومن این نیست ممکن از کسی کاملا درست و کامل و سالم نقش والده اینش رو ایفا کرده باشد ولی فرزندش دوشار چالشهای دیگر شود نمونه تاریخیش پذر حضرت نوح علیه السلام نمیتونیم بگیم که پیغمبر خدا در نقش والده اینش کم گذاشته که در نقش والدگریش کم نذاشته ولی تا لحظه آخر پدری شد پدری شد احسن پس از همین قاعده استفاده میکنیم میگیم که اولی نصب برای این که بچه همونو دعوت کنیم به الگوهای رفتاری چه دینی چه اخلاقی ما به حفظ ارتباط نیاز داریم این احساسات منفی رو باید موازب باشیم رابطه ما با فرزندان ما رو خراب نکنه ما برای ایجاد تغییر مصبت باید سبور باشیم قرص نیست مسکن نیست همینجا من یه راهکاری بگم شما برید قرصه رو بندید بچه تون فردا نماز خون باشیم نه یه سبوری میخواد حفظ ارتباط میخواد دو چکار کنیم تشویق به فهم و انتخاب کنید بچه هاتون نسل امروزی رو باید تشویق به فهم میدن کرد تشویق به انتخاب کرد به فهم و تعلیم کن اگر نمیخانی انتخاب کن با دلیل نخاندن رو اگر میخانی انتخاب کن با دلیل خاندن رو یعنی بندازیدش تو چرخه متالعه و کشف رسیدن ما از دینمون اونقدر خیالمون راحته میگیم کسی واقعا سادگانه بره دنبالش میرسید الان من یه سوال برام پیش اومد این که گفتیم بندازیمش تو چرخه چالش و کشف کردن باید با تمنین احترام و آرامش و امنیت اینطوری پرزند من شما باید انتخاب کنیم یعنی در هر صورت بگیم این بچه ماست یعنی که بگیم اگر نماز مخونیم این ارتباط روی سر جاشه اصلا قطع ارتباط نداریم لحظه آخر به پرزند مشرکش گفت یا با نیه ارتباط سر جاشه دینش خودش آقابتش ما بعضی وقتا من خیلی با پدر مادرها این چالش رو پیدا میکنم بهشون توضیح میدن بابا ما پدر مادر اویم خدای او نیستیم او خدای خودش رو داره آقابت خودش رو داره خدا به او اختیار داده ما نقش والدیم در هر صورت من پدر مادرشم مشرک آلمن بشه من پدر مادرشم نقش پدر مادرشم ولی از این رفتار ناراضیم از این رفتار ناراضیم اجازه بدید من اینجوری مرشدهش بکنم ببینم من درست برام جا افتاده یا نه یعنی نباید بذاریم مثلا چادر یا نماز یا اعتقاد بین آتفه من و پدر مادرم قرار بگیره احساس های منفی رو مادریت کنیم دو تا زمینه رو از هم جدا کنیم درسته من پدرتم مادرتم نگرانتم دلسوزتم دوست دارم پیغمبر میگفت نیلکم ناخسهون امین من شما رو دوست دارم امانت دارم ولی این رفتارت من رو عذیب میکنه رابطم سرجاشه اون رفتار رو توصیه میکنم برو پیدا کن برو متعالیه کن یکی از کارهای خیلی خوبی که جواب میده این راهکار هم بگم راهکارهای دیگه هم هست ولی چون میخواییم کتاه جواب بدیم به همین میزان اکتفا میکنم پیشنهاد مشاوره مذهبی بهشون بدید گاهی نوجوان ها حلال خصوص گفتن تازه به تکلیف رستن درسته حرفو از یه نفری غیر از والدینشون بشنون بیشتر میپذیرن بسیار عالی این یه راهکار خوبیه که علمای قدیم هم تو سیراهاشون داشتن خودش عالم بود ولی فرزندشون میبرد پیشه یه عالمه دیگه بسیار ممنون و سپاس کنم همچنان با استاد ریزا یوسف زاده هستیم و قرار هست به سوالات شما پاسخ بدیم لطفا 3553 رو فراموش نفرمید که سوالاتتون رو برای ما ارسال بکنید پرسمان با پیش شماره 025 خب بریم سراغ سوالی که برامون فرست دادند اما این دفعه عجیب و برعکسه استاد عزیز گفتن که من یک پسر دارم که پنج ساله با من حرف نمیزنه اصلا این چیز عجیب غریبه چی کار باید بکنم که با هم حرف بزن البته نگفتن که پدرشون هستن یا مادرشون اما چیز عجیبیه مگه همچین چیزی داریم این پدر و مادر چه تجربه تلخی دارن برای این که ما یه راه نمایی کنم به این مادر یا پدر گرانقد ببینید درگام اول چون سؤال خیلی مپم و کلیه این آقا پسر متعهله یا مجرده چی شده پنج سال قطع ارتباط کرده توی خونه زندگی میکنن یا نه اینا چون مپمه سؤال میشه من فقط کلی چون سؤال کلیه کلی جوابیدم این مادر یا پدر گرانقد اول باید دلائل این حرف نزدن رو پیدا کنه دلائل مختلفی میتونه باشه حتی اون چیزی که شما فکر میکنیم شاید نباشه بعضی وقتا ما فکر میکنیم به این دلیل بعدن معلوم میشه نه بابا این اصلا مسئلهش این نبود چیز دیگه ای بود دلائل میتونه چی باشه تجربه های منفیی که در ارتباط با والده اینش داشته احساس عدم درک شدن یعنی میبینیم درک نمیشم خب حرفی هم ندارم با هاتون بزنم به خاطر این حرف نمیزنم یا مشکلات و تعارض های قبلی سر یه اتفاقی سر یه دلخوری شدیدی یا این که از رفتار یا تصمیمات شما آزرده شده یا یه مورد پنجامی هم وجود داره چون کلیه همه احتمالاتو دارم میگم احتمالات متعددی میگم یکیشن ممکنه اصلا یک مشکل روانیاتفی دوچار شده باشه باید ببینیم آیا فقط با شما اینطوری یا با بقیه هم کم صحبت حتما باید اول رشیه بعد چند تصویه کلی حالا اگر اینا نبود سر یه دلخوری بود سر یه تصمیمی یه بدرفتاری یه ارتباط رو بدون فشار شما شروع کنید اصرار نکنید حتما صحبت کنه آغاز ساده و محبت همیز با یه پیامی تو فضای مجازی پیامکی براش ارسال کنید همینقدر ساده که دلم تنگ شده چیکار کنم با من حرف بزنید در همین میزان بدون اینکه اصرار کنید اگر جوابیم نداد مدتی بعد دوباره میتونید این کار رو انجام بدید البته باید آماده شنیدن حرفای تلخ باشید کسی که پنج ساله یعنی یه خشم فرو خورده پنج ساله داره احتمالا بخواد شروع کنه با شما حرف زدن حرفای تلخی خواهد زدن در خودتون ببینید این آمادگی رو دارید یا نه و این که اگر جایی واقعا اشتباهی مرتکب شده بودید و ایشون با شما توضیح داد آمادگی پذیرش این اشتباه رو داشته باشید اگرم سو اتفاهمی پیش اومده بود آماده بر طرف کردن سو اتفاهم ها باشید انشاءالله به لطف خداوند آرام آرام پیش رفتن و لطیابی کردنه باعث میشه که این ارتباط دوباره شکل بگیر به امید خدا ما هم دعا میکنیم که این ارتباط شکل بگیره و این پسر که من به عنوان مجری که نمیتونم حرف کارش نصیب بزنم قرارن اما من به عنوان یه پدر میتونم بگم که هیچ پسری حق نداره با والدینش این همه مدت حرف نزنه شاید والدین گاهی اوقات این اتفاق بیفته و از چیزی نراحت شده باشن حالا میگن بزرگتر و اینا ولی فرزند دیگه رفتار رفتار توجیح پذیر نیست واقعا توجیح پذیر نیست بلیس تو سال کننده والدین بودن ما خطاب به اونا ببینیم ولی اصل رفتار واقعا توجیح پذیر نیست درست هر اشتباهی هم مرتکب شده باشن چنین رفتاری به نظرم نه انسانیه نه دینیه با هیچ تب اینه میخونه واقعا چقدر آیه و روایت داریم که در مده پدر و مادره در احترام گذاشتن به پدر و مادره اما بریم سراغ سال بعدی گفتن که من خانمی چهل و هفت ساله هستم که متاسفانه همسرم خیلی بی اعتماده و این واقعا نازارم میده بعد از سی سال زندگی مشترک برای کوچکترین بیرون رفتنی بازجویه میشن خب ببینید این وضعیت خیلی آزاردهنده است به ویژه بعد از سی سال زندگی خب میتونه خیلی این خانم بزرگوار رو تحت فشار روانی قرار داده باشه اونقدری که دیگه گفته چی کار کنم چی کار نکنم بذارید پیام بدن پرسمان خانواده ببینم اینا چه کمکی میتونن برمانه کنم ببینید بیعتمادی تو رابطه ها میتونه دلائل مختلفی داشته باشه ممکنه این آقا تجربیات گذشته بدی داشته یا تجربیات بدی از دیگران شنیده یا این که نگرانی های شخصی داره بیعتمادی های از درونش یا حتی سو اتفاهم هایی بینشون پیش اومده علت خیلی مهمه اینجا پیدا کنیم چی شد که اینطوری شده فقط با من اینطوریه با بچه ها هم هم اینطوریه با دوست و فامیل آشنا هم هم اینشکریه یا بیشتر به من بیعتماده این خیلی کمک میکنه وقتی گستره یه مسئله رو ببینیم میتونیم بفهمیم علتش مربوط به تعاملات ماست یا علتش بیشتر به تعارضات درونی خودش برمیده البته از دید آقایون که بررسیش بکنیم شاید یه جور دیگه بهش نگاه کنه اصلا شاید بهش نگه بازجوی شاید بگی من خانمم رو دوست دارم آره او که اینطوری نمیبینه قطعا از او بپرسی میگه حواسم به زندگیه معمولا برداشت ها متفاوته آره آره اما چی کار کنیم خب به لحظه شده الان به هر دلیلیست خیلی راهکار عملیاتی و سری بگم خوهر گرامی به نظر شما این به قول شما بازجویه بیعتمادیه گیردادنه از کجا میاد آدم ها چرا بیعتماد میشن ریشه درونیش احساس ناامنیه جمعه گفتم ها ریشه درونیه بیعتمادی احساس ناامنیه درونیه با این شما خیلی اگر این رو متوجه بشیم خیلی خوب میتونیم رو همسرمون اثر بزنیم چرا همسرم میگه کجا رفتی چی کار کردی چرا نمیمدی احساس ناامنی میکنه احساس ناامنی از درونی احسند راهکار شدین شما هرچه بتوانید احساس ناامنیت همسرتان را بالا ببرید گیردادن ها و به قول شما بازجوی کردن هاش کهاش پیدا میکنه چی کار کنیم نفرموید چون خود استاد شدید در پرنامه های پرسوان خانه دیگه من اینقدر یاد گرفتم شاگرد محتازیم محلست هم استاد چی کار کنیم احساس ناامنیت ایجاد بشه یک شفافیت در رفتار رو چیزی که ابهام داره چیش کار داره توضیح بدیم به جایی که بگیم بازجویه بگیم میخواد احساس ناامنیت پیدا کنه تو تهاملش توضیح بدم اینجا رفتم این کار رو کردم این گفتم شناسایی حساسیت ها ما بعضی وقتا میبینیم یکی روی چیزی حساسه دست میذاریم روش بعد اون بدتر احساس ناامنی میکنه بعد برای اینکه احساس ناامنی شد مدیریت کنه ما رو کنترول میکنه خب رو چیزی که حساسه دست نذارید روش فلان ساعت نرو پیش فلانی نرو این کار رو نکن رفتی این رو حساسه رو نکته یه جایی درد داره نکته زفت داره اصلا خب رو اون دست نذار دادش بلند بشه عذیب کنه شما رو کام دوم گفتگوی شفاف و باز به خداوند بزرگ قسم بین انسانها گفتگوی شفاف و باز و سمیمی معجزه میکند حرف بزنیم بگیم بشه یه جای آروم وقتی اصابش خورد نیست ما هم نرفتیم بیرون که ایشون سآل کنه تو خونه این بشینیم بگیم که ببین وقتی من میرم میام شما به من بیعتمادی من سی ساله دارم باید زندگی میکنم خطایی از من سرزده شما وقتی این کار رو میکنید من احساسم اینه نراحتیم اینه این اتفاق برام میفته باور کنید ما خشنترین انسانهایی را هم که توی زندگیمون میبینیم وقتی با هاشون منطقه و با محبت حرف بزنیم آروم آروم شاید سی ساله یه مقدار این رابطه گرمه شکل نگرفته آروم آروم همراه میشه چون تب انسان با گفتگو سازگار است تب انسان اگر تبشم خراب شده باشه شما هی این گفتگو رو شفافتر و سمیمیتر کنید سبوری کنید برای تغییر اولگوهای رفتاریتون حتی اگر همسرتون تغییر نکنه شما اولگوتون رو تغییر بدید رابطتون بهبود پیدا میکنه بسیار عالی امیدوارم که این رابطه بهبود پیدا بکنه حس امنیت شکل بگیره دست رو نقاط زرف هم دیگه نزاریم و با هم گفتگو کنیم در حال خوب در جای خلوت و جایی که میدونیم تأثیر خودش رو میذاره سپاس از شما استاد یوسف صادقی عزیز و سپاس گذارم از شما همبتنان عزیزم دوستاران برنامه پرسمان خانواده یه سریع به اتاق فرمان بزنیم زمن این که من اعلام بکنم خدمت شما 3553 سامانه پیامکی ما هست که همین الان در زمان پخش برنامه میتونی سوالاتتون رو به ما برسونید اما با یک رفت و برگشت یک سوال تلفونی بشنویم و پاسخ استاد یوسف صادقی پرسمان 329 10 551 329 10 552 با پیش شماره 025 من در برای دختر برکسر خودم رفتم تحقیق کردم و دختر پیدا کردم دختر خیلی مومن با هجاب خیلی خوبه و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب و دختر خیلی مومن با هجاب