نمیرسیم ولش کنیم وقتی صحیفه سجادی همین بیمیم به چه سوالات مهمی رو چگونه تر میکنه و چطور جواب میده در صفحه از صفحات صحیفه سجادی هم نیست که مسائل بسیار مهمی تو حوضه تعلیم تربیت فلسفه تعلیم تربیت تو حوضه انسانشناسی به معنای حد اهم از روانشناسی شامل روانشناسی و غیر اون میشه در حوضه شناخت جامعه جامعه شناسی در حوضه فلسفه تاریخ در حوضه مباحث حقوقی مباحث خانواده مباحث سیاسی حتی بحثای اقتصادی من این وقت چهار پنج دعای صحیفه رو یعنی روایت امام سجاد علیه السلام رو داشتم یاد داشت میکردم طبقه بندی تو زهنم میکردم دیدم اقلا طبقه یاد داشتایی که خود من برداشتم که میدونم بیشتر از این هست حدود چهل و پنج پرسش اساسی که در اقتصاد مطرح در دنیا هر جای آلم بری اینا مطرح چهل و پنج پرسش مهم اقتصادی در همین دعای صحیفه سجادی پاسخ داده شده منظورم اینست که حالا فرمول منحنی ریاضیت نامدام عرض و تقاضی اینها نمیگم مباحث اساسی تو حوضه فلسفه اقتصاد تو حوضه حقوق اقتصاد اخلاق اقتصاد تفاوت اقتصاد انسانی و اقتصاد غیر انسانی حالا شما من بعضی از روایات امام سجاد بعضی از دعاها و عباراتشون رو عرض میکنم شما از هر سه منظر بهش نگاه کنید هم معرفتی یعنی انسانشناسی، هستیشناسی، خداشناسی و رابطه اینا باهم هم به لحاظ یعنی همون حدف زندگی که عرض کردم هم به لحاظ مباحث حقوقی و هم به لحاظ اخلاقی دعا انتخاب کردم فقط هم ترجمه میکنم دیگه شما بعدا خودتون مراجعه کنید روشتون فکر بکنید ببینید که آیا اون چی که همین ترجمه ساده به ما میرسونه یعنی چی هست؟ چه پیام هایی داره؟ و بر اساس این ملاقه ها ما کجای خودمون رو و سبک زندگیمون رو باید تغییرات اساسی بیدید؟ دیگه اینکه توجه کنید که اساسا دو قطبی خدا و انسان هرگز وجود نداره انسان در سایه خدا کرامت پیدا میکنه حقوق بشر در سایه حق الله قداست پیدا میکنه اصلا این تعبیر امام سجاد علیه السلامه که حقوق الناس یتفره علی حق الله ان حق الله تمام حقوق بشر ریشش حق الله هست یعنی تمام حقوق مردم حقوق بشر همه الهی و مقدسه متاها چی همه مقدسه؟ حقوق بشر هست چی نیست با تعامل عقل و وحی باید دانسته بشه یه چیزای ممکنه اصلا جزو حقوق بشر نیست بعضی ها بگن جزو حقوق بشره چنانکه امروز در رأس فهرستای غربی حقوق بشر مثلا حق همجنس بازی جزو حقوق بشره حق ارتداد حق همجنس بازی نه اینها همه میگن جزو حقوق بشر باید اول قبول کن اینها کف ترمز نمیکنه قرآن بفرماد لَيَّ ارضَا اینها از شما راضی نخواهند شد تا شما بگید قلط کردیم و دینتون رو تغییر بدید اساس دیدگاه مکتبتون رو بذاره که نه این راه نمیکنند هر بار یه بحانه پیدا میکنند حالا ببینید دعای سی و هشت صحیفه سجدی از رجوع بفهمید من از جا شروع میکنم دعا اوهو فی الاعتزار اوذرخواهی از خداوند حالا من خواهش میکنم دقیقه کنید سر چه چیزای امام سجاد صلی اللہ علیه برنامه آموزش میدن به ما که از چه چیزهای اوذرخواهی کنید اونم از خداوند همه ای اوذرخواهی ها راجع به حقوق بشره اللهم انی اعتذر الایک من مظلوم ذلم به حضرت فلم انصر خدا یا اوذر میخواه اوذر میخواهم از همه مظلومان و ستمدیدگانی که در حضور من به انها ستم شد و من انها رو یاری نکردم چقدر زیباست این دعا داره خدا رو معرفی میکنه خدا از چی عصبانی میشه؟ چرا داری از خدا ازخواهی میکنی؟ خداوند وقتی میبینه حق یک انسان داره پامال میشه خداوند ناراضیست پس یک خدا معرفی شد این خدا رو بذارید کنار خدا و آسمان ها و خدایانی که از بودیزم و هندویزم و کلیسای کاتولیک و پروتستان و عرفانهای سرخپستی و چپ و راست تا عالمی معنویت ها و عرفانهای نیمه غلابی و نیمه حقیقی و مسخ شده و نیمه الهی و بشری و سکولار همه رو رو روزو هم بذارید ببینید اساساً همه همه یک جمله که از اینجور شروع میکنیم کدوم این طرز نگاه این خدا با این صفت با این حساسیت با این موضع در کدومه که از اینها اینجوری است اینجوری تقریر و تبعین شده اللهم انی اعتذر و الیک خدای من از تو عذر میخواهم من مظلوم ظلم به حضرتی فلم انصر از هر موجودی که هر کسی که به یک حق اقتصادی حق سیاسی حق جنسی حق خانواده حق آبرو حیثیتش نه اینکه من به او ظلم کردم در حضور من به او ظلم شد فلم انصر و من نگاه کردم ازش دفاع نکردم کمک نکردم خدای من از تو عذر میخواهم بابت اینکه سکوت کردم و اجازه دادم به یک انسانی در حضور من با اطلاع من ستم بشود و من گفتم بی طرفم اینهایی که میگن صدور انقلاب شیعه نیست نه من دونم نه لبنان نه قزه نه من فلا اینا اصلا نه انسانیست این نگاه نه خداییست نه حقوق بشریه نه حق اللهیه نه دینیه نه انسانیه و من معروف اصدیه علی فلم اشکر خدای از تو عذر میخواهم در برابر همه خوبی هایی که به من شد همه احسان ها و نیکی هایی که به من شد و من اصلا نفهمیدم اصلا توجه پیدا نکردم که این همه به من داره کمک میشه از طرف تو فلم اشکر و از هیچ کدوم از اونا من تشکر نکردم حتی به زبان نگفتم تو ذهن من نیامد به قلب من خطور نکرد که در برابر تو خضوع کنم که این همه ت به من داری به من نمیبینم اصلا اینقدر کورم هی باز میگم که چرا کسی به فکر ما نیست دارم از طرف همه میگم ها و من مسی این اعتذره الی فلم اذره خدایی از تو عذر میخواهم داره اصلا از اینکه کسانی به من بدی کردن اما آمدن از من عذرخواهی کردن و من عذرشون رو نپذیرفتم من نبخشیدم قدرت بخشیدن نداشتم خدایی از تو عذر میخواهم که کسانی آمدن به من بدی و ستم کردن از من بخشش خواستند و من قدرت بخشیدن نداشتم کینه اینا رو تو دلم هنوز نگردشتم نتونستم به بخشمشون خدایی از تو عذر میخواهم و من دیفاغتن سعلنی فلم اذره خدایی از تو عذر میخواهم به خاطر کسانی که مشکلی داشتند گرفتار بودند و به من رجوع کردند پیش من خضوع کردند خودشون رو سبک کردند از من خواستند ولی من خودم رو برانها ترجیح دادم او رو بر خودم ترجیح ندادم زون42 از تو عذر میخوام او گرسنه بود من هم گرسنه بودم من حاضر نشدم گرسنگی رو تحمل کنم ببین نه میگه خدای عذر میخوام ازی من قضا یا لباس کسی دیگه ای رو قصب کردم ای که دیگه اصلا هیچی اصلا یکی تو منطق مایشون میگه نیست میگه خدای از تو عذر میخوام که ایسار نکردم. یک کسی احتیاجی داشت. منم احتیاج داشتم. ولی من اون رو برخودم ترجیح ندادم. گفتم من مشکل رو خودم رو حل کنم. اگه مشکل تو هم حل نشد نشد. خدای از تو عذر میخوام. که یه انسان نیاز من بود و من برای اون فداکاری نکردم. فداکاری نکردم براش. عبور کردم. و من حق ذی حقن لزمنی لمؤمنن فلم اوفره. اوفره. خدای از تو عذر میخوام که کسی برادر یا خاهر مؤمنی حقی و حقوقی به گردن من داشت. و من این حق رو ببین نمیگه انجام ادا نکردم. میگه تا قطره آخر ادا نکردم. یه چیزی کم گذاشته. اوفره. توفیر. توفیر. یعنی وقتی که شما یه ذرفی رو تش و کامل در میارید دیگه هیچی تش نمیمونه. این میگن توفیر. میگه خدای از تو ازخواهی میکنم که حقوقی که بقیه نسبت به من داشتن من بهش توجه هم داشتم. ادا هم کردم. اما نه تا تهش. یه چیزایش موند. کامل ادا نکردم. کتاهی کردم یه جایی. و من ایب مؤمنن ذهر علی فلم از تور. خدای از تو عذر میخوام از این که یه برادر یا خاهری یه عیبی یه مشکلی داشت واقعا. و ای به چشمها داشت میامد. من نپوشوندم. گذاشتم آبروش بره. یعنی خدای از تو عذر میخوام به خاطر آبروی انسانها. عذر میخوام از این که چرا من برای اونا فداکاری نکردم. ایسار نکردم. از تو عذر میخوام من را ببخش خدایا که دیدم یک برادر یا خاهر من داره آبروش میره. نمیگه وایستدم خندیدم. نمیگه آبروش رو بردم. نمیگه از تو عذر میخوام از این که به قدر کافی تلاش نکردم تا ای بی آبرو نشد. با تمام وجود از آبرو و حیثیتش و از کرامت ای برادر یا خاهر من حفاظت و پاسداری نکردم. و من کل اثم اردلی فلم احجر خدای از تو عذر میخوام با عوض هر گناهی که اطراف ما میپلکید و ما ازش فرار نکردیم. همتون وایستدم. گفتیم حالا ببینیم چی بشه. فرار نکرده. اللهم اینی اعتذر الیک اعتذر الیک یا الهی از تعوض میخوام خدای من منهن و من نظائرهن از همه اینها و از هر چی که شبیه اینها است. یعنی شما استاندارد رو اینکه این تعبیری که میفرمد منهن و من نظائرهن یعنی خدای این استاندارد ما اینه. ما از اینکه کسی تو جامعه ما تو محله ما تو دانشگاه ما تو محل کار ما آوروش رفت بره یا گرسنه باشه و ایسار براش نکنیم. او رو بر خودمون مقدم نکنیم. بگیم منم احتیاج دارم ولی میدم به تو. من بخاطر که این کارها رو نکردیم اضخاهی میکنم. و من نظائرهن و شبیه اینها یعنی استاندارد ما اینها است. دیگه تو ببین شبیه اینها چه چیزاییه که پره تو زندگی. اعتذار ندامتن. این اضخاهی یه اضخاهی سوری هم نیست. اعتذار ندامه یعنی اضخاهی صادقانه است. پشیمانم. من میخواهم این جبران کنم. من پس از این سبک زندگی ما تغییر میدم. یکون وائدن لما بین یدی من اشباههن. این خطا وائزی باشد و چراق خطری و یاداوری باشد. تا دیگه شبیه این موارد پیش چشم من و در حضور من و در زندگی من پیش نیاد. فصل الا محمد. معمد و عاله. پس ضرورت بفرست بر پیامبر و اهل بی تو او Martin Ambrose که واقعا دروت بفرست که چی این تعلیم رو کهایجزایی اینها و ما یاد میدن. این درس انسانیت دریگره. درس زرافت درس دقت درس حویا درس عدب درس خلیفت اللهی درست کرامت انسان درس حقوق بشر. درست تفکر اخلاق حقوق عدالت عدالت از این جا شروع میشه امام سجاد میگه عدالت از همین جا شروع میشه از حق آبروی آدم ها تا بقیه مسائل وَجْعَلْ نَدَامَتِ اَلَا مَا وَقَعْتُ فِيهِ مِنَ الزَّلَّاتِ وَأَزْمِي عَلَا تَرْكِمَا يَعْرِذُ لِي مِنَ السَّيِّعَاتِ تَوْبَةً تُوجِ بُلِي مَحَبَّتَكِ از این ببعد سبک زندگی برای اصاس باشه که اجازه ندم آبروی هیچ کس هیچ مؤمنی پیش من در حضور من بره میخوام از این ببعد برگردم و مسیر سبک زندگی رو به شکلی قرار بدیم که هر جا کسی رو دیدیم محتاج و گرفتاره و یه مشکلی داره او رو بر خودم مقدم بکنم بگم اول مشکل تو بعد مشکل من ایسار این کلمه ایسار رو دارم لم اوثرهو یعنی من ایسار چرا نکردم از این ببعد خدایا توبه میکنم و از این پس مشکل خودم رو مهمتر از مشکل هیچ کس نمیدونم حل مشکل خودم رو بر حل مشکل هیچ کس مقدم نمیدونم نخوص دیگران سپس من و السلام علیکم و رحمت الله اللهم صل على محمد و آل محمد جلوی از جامعه دینی سدای فضیلت و فطرت سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر رادیو معارف معارف موجه افعی ردیف 96 موسیقی بررسی تحقیقی نشانه های مهدویم گرچه یک لحظه جدا از تو نبودم همه عمر باز از شوق به هر لحظه تمنا کنم ات باز از شوق به هر لحظه تمنا کنم ات باز از شوق به هر لحظه تمنا کنم ات بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صل الله علی محمد و آله الطاهرین اللهم صل على محمد و آله محمد سیما امام زماننا حجت الله في الأرضين راجع به یهود در دوران زهور بود آیه سومی را که در این زمینه مطرح کردیم سوره اسرائه لطف سدون فی الارض مرتین گفتیم اولا ببینیم در زیل این آیه شریفه که وارد شده از روایات امه محسوم دومین روایتی که در این زمینه وارد شده بود نقل کردیم معتن را از کتاب تفسیر ایاشی بعدشم با کم اختلاف از کتاب شریف کافی البته ایاشی مرسل بود اما کافی شریف مصنده مصنده سند دارد منطقه در این سند سه تراوی از این سند مشکل دارد یکیشون محمد ابن الحسن ابن شمون دومی هم عبدالله ابن عبدالرحمن اسم صادفاد سه ومی هم عبدالله ابن قاسم بطل اینو با بحث نکردیم اجمالش را عرض کنم تا بارد تفسیر بشیم اینم مشکل دارد بین ضعیف و غالیم بحث در این است که بین ما عبدالله ابن قاسم بطل داریم عبدالله ابن قاسم حارثی داریم عبدالله ابن قاسم حذرمی داریم سه تا عنوانه آیا بطل همون حارثی دارد؟ اینه که گفته ابن الغذایری بطل همون حارثیه خب باشه نتیجه چی میشه؟ ضعیف مروم های خوی نمیپذیرند حرف ابن الغذایری چون کتابش قبول ندارند بعد میفهمد که عبدالله ابن قاسم بطل همون حذرمیه که در این حال از این حالت نجاشی فرمودند محبت کنید کتاب دویده سه تا دو اینم باشد جزء غلاطه آقای نجاشی فرمودند عبدالله ابن قاسم حذرمی عبدالله ابن قاسم حذرمی عبدالله ابن قاسم حذرمی المعروف بالبطل المعروف بالبطل کذابون غالی کذابون غالی یروی عن الغلاط لا خیر فیه ولا یعتد به روایتهی دروغ گوه غالیه از غلاط نقل میکنه خیری در اونیست به روایتش معتنانه میشه خب آقای خوئی رحمه الله این بیانات را میپذیرند البته ابن الغذایر همین حرفه را میزنه آقای خوئی میفرماد که توسیقش کرده ابن الغذایر از این قول و ویه ولی این توسیق با تضعیف نجاشی معارضه نتیجه چی میشود فررجلو لم تثبت وثاقته وثاقت این آقا ثابت نده آقای ارز کردم که آقای نجاشی هم آقای نجاشی هم حارسی را تضعیف کرده نتیجه این شد این روایت سه نفر حالا سه را ازش میگذاریم من قبول ندارم سهل ضعیفه باشه میفهمد که نمیتونه معارضه کن با نتیجه این میشود که این سند مشکل دارد با سه نفر حالا بریم وارد بحث دلالی بشیم مرهومه ببینیم معنای این روایت چیه مرهومه آهای مجلسی مرهومه آهای مجلسی تغمده الله به رحمته الواسعه ایشون در صفحه صد و بیست جلده بیست و شش یک بیانی دارند بیان تفسیری دارند که ظاهران مقتبسه از بیزاویه ای فرماد که وقضینا الابنی سایی روایت را شروع میکن دیگه وقضینا الابنی سایی روایت را شروع میکن دیگه همون اول میفهمد که روایت زعیفه به آخره بحث رجالی کرده بحث رجالی کرده و اجمالش اینجا بیان کرده ما دیدیم دیگه تفسیرش سه نفر اصل مشکل دارد بعد میفهمد که قال البیواوی حالا میخواند بیان کنن حالا میخواند بیان کنن که افساد بنای اسرائیل مرتین یعنی چی؟ میفهمد که و اوحینا الیهم وحین مقویین مبتوتا وحین مقویین مبتوتا وحین مقویین مبتوتا یعنی در زرس قاطع کجا فی الكتاب یعنی تورات لتفسدن فی الارض این جوابه این جوابه از قسم ایست که حذف شده جواب و قسم محدوف جواب و قسم محدوف یا اینجوری بگیم یا بگیم یا بگیم بله قضاینا یعنی خوده قضا را قضا مبتوت قضای محتوم را اینا جاری مجرای قسم کرد اینا جاری مجرای قسم کرد اینا جاری محتوم را قضاینا جای چیه قسمه حالا صورت اینست که این مرتاین یعنی افساداین افساد اول کی بوده افساد دوم کی بوده اولاهما مخالفت احکام تورات اولاهما مخالفت احکام تورات یحرفونه کلمه انماوضه کارشونه در تحریف اینا شاهکار متخصص انفن هست متخصص انفن هست یک مخالفت احکام تورات مخالفت احکام تورات دو وکشتن شعیاء این مره اولاست مره ثانیه چیه مره ثانیه چیه قتل زکریا و یحیا و قصد ترور و کشتن حضرت ایسا و قصد ترور و کشتن حضرت ایسا اما اما این الوفه کبیر یعنی چیه این الوفه کبیر یعنی چیه یعنی یعنی استکبرت الان كنت مین الحالين کنت مین الحالین این ها از اطاعت خدا کبر مبرزند کبر مبرزند جله خدا یا اینه علوبان کبیره اول تظلمون نناس دارید میبینید هر فسادی تی جهانه ریشش این قوم لجوج و انود و متکبر و ظالم پس لطعلون نه یعنی چی؟ تظلمون نناس تا نوبت شما برسه فَاِذَا جَاءَ وَعْدُ اُولَاهُمَا یعنی جواب فساد اول تا جواب فساد دوبون برسه میفهمد که وعد اولاهما یعنی چی؟ یعنی وعد و عقاب اولاهما یعنی باید هلا آه یعنی یزا شو باید ببینم وقتی که وعد اقاب اولو و اولی برسد فساد فساد برسد بَعَذْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا عِبَادًا لَنَا یعنی که بخط نصر عاملون برای که ل ل حراسف یا چی نه چی داره اون حراسف داره؟ آمل حراسف بر بابل و ایشان و سربازانش این یکی اینا رو مسلط میکنه در جزای فساد اول بر دو جالوت بله بخیل جالوت سه سنجاریبه سنحاریب داره اتون جاریب داره؟ آه اینجای سنجاریب سنحاریب من اهل نینوا اینا کین؟ اول بعث شدید بزنه ذی قوت و بطر فی الحرب شدید مرد جنگ اینا چی کنن؟ جاسو یعنی چی؟ ترددو لطلب کم جاسو بعضی ها حاسو خوندن فرق نمی کنه یه معناست ترددو کجا؟ تو وسط خونهاتون میان تو خونهاتون میان و شما رو به قط میرسونن نمیدونم چقدر با جاسو برداریبه اینجای سنجاریبه چقدر با جریان سبره و شاطیله آشنا هستید؟ سبره و شاطیله تقریبا تو قلب تو بیروت کنار از آحیه هست و تقریبا امایل بیروت و این جزار و این قصاب چی بود که مرد؟ شارون خودش قومد این سبره و شاطیله اردوگاه فلسطینی ها بود چه وضعی هم زندگی می کنه؟ آمدن تا همینجا به این قدر از این مسلمان ها رو کشتن بعدم برگشتن قدر مقابط اسلامی و قدر حضور الله را بدانید خلاصه خداوند از دوجل جزای فساد اولشون اینه که تو خونه هاشونم امنیت ندارن جاسو یعنی این نیز این نیروه هایی که می فرستیم به عبادندنا تو خونه هاتون میان برای چی؟ برای به اصطلاح بازداشت و طلب شما تردد و لطلب کن وسطها خلال یعنی وسط خونه ها برای چی؟ للقتل والغاره همین کاری که شما کردید من خونه اترا رفتم سی و ان دیسال قبل رفتم اینو از قبرستان هم نگذشتم قبرستان مسیحی ها بود ریختن قبرستان رو زیر رو کردن که تلا ازش در بیاره چون بعضی مسیحی همه تلا همراه مورده هاشون و همتون جنازه ها و سخونه ها و همه تون ولو بود اینو رو ما دیدیم امن از زیر دیدیم کارشون همینه قتل و غارت و رحم تو دلشون نیست حالا که از این کارشون همینه از این کارشون همینه حالا که اینه وضعیتت و ما ظالمون الا سیبلا باظلمی ظالم بدونه که به ایک ظالمتری مسلط میشه بر او و گرفتار ظالمتری میشود الان این نتیجه فساد اولشون این هست که ذی قوتن اول بعث شهید رو میفرستین تو خونهاتون میان میکشن شما را غارتون میکنن فقتلو کبارکم و سبو صغارکم بچهاتونم به اصارت ببرن و حرقو تورات و خربو المسجد به چیزی رحم نمیکنن چیزی را نمیگذرن در اینجا معتاده که شبکت میکنن یک مہینه به افنا کارو بردارون بردارون بردارون و بردارون بردارون بردارون بردارون بردارون اینکه اینکه معتزل اشکال میکنه خود تسلیده