و گفتمان خودشون و همسرشون و چالشتون رو ارسال بفرمایید موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی منتقل کنه شما یک سری بهرمان رو به اونها عرفی میکنید باز میگم معنایی که شما منتقل میکنید چیه به کودکانتون از این چهره ها یک سری الگوهای مصبت نه استوره های افزانهی ها الگوهای مصبت دستیافتنی دوست داشتنی قابل احترام خیلی توی تربیت بچه ها میتونه اثر مصبت بذاره و ما تو فرهنگمون علمامون از ساتیدمون به ما یاد دادن که یاد شهده کردن یاد علماء کردن آثار معنویه بسیار مصبتی هم داره اصلا شاید باعث پشه اون شهده و اون علماء هم در عالم دیگر ما رو دعا کنن این یاده خیلی میتونه کمک کنه البته حتما اون بعده الگوی مصبت بودنشون رو خانواده هایی که این کار رو انجام میدن داشته باشن گاهی داستانهایی به زبان کدکانه ویژگیهایی برای نوجوانان از اکس این شهیدی که توی خونمونه مطرح کنن خیلی میتونه اثار خوبی هم بزن میتونه انگیزشی هم باشه مثلا شهده های شاخصی که ما الان داریم و در موردشون کتاب نوشته شده و راهگوش های خیلی از عزیزانمون بوده که الان دارن صدای ما رو میشنوند و میدونم همه شنواندگان عزیز رادیو معارف از ارادتمندان شهده هستند و ارادتمندان کسانی که جانشون رو برای این میهن عزیز و این کشور اسلامی فدا کردند پرسمان سی سد و بیست و نو ده پان سد و پنجه و یک سی سد و بیست و نو ده پان سد و پنجه و دو با پیش شماره سفر بیست و پنج یکی از بزرگباران شنوانده یکی از شما دوستان عزیز تلفون زدن ولی گفتن صدای من رو پخش نکنید ما صدای ایشون رو تبدیل کردیم به پیامک نوشتیمش که میخوام بخونمش گفتن که ما برای دخترمون که ازدواج کرده چهار دنگ از یک آپارتمان به نامش زدیم و بقیه به نام پدرشه ولی دامادمون نراحت شد و اعتراض کرد که چرا همش رو به نامت نزدن به خانمش گفته دخترم و دامادمون خارج از ایران هستند آیا ما کار اشتباهی کردیم یا الان باید چه کار بکنیم ببینید کار شما تو این که کمک کردید دستتون میرسیده توامند بودید به فرزندتون کمک کردید نشاندهنده محبت شماست نشاندهنده همایت شماست از این برام که سهمی برای خودتون نگه داشتید این هم کاملا منطقیه در واقع پشتوانه مالی برای خودتون مالی برای خودتون فراهم کردید در این حال خواستید از دخترتون هم حمایت کرده باشید البته واکنش دامادتون هم میتونه قابل درک باشه چرا؟ ببینید به این مسئله از دوتا زاویه نگاه کنیم از یک زاویه نگاه شماست شما به عنوان والده این مال خودتون بوده حق داشتید دارایهای خودتون رو هر جوری دوست دارید استفاده کنید لطف کردید محبت کردید بخششم به نام دخترتون زدید که ایران هم نیست خواستید پشتوانهی باشید این از نگاه شماست بخششم برای خودتون پشتوانه نگه داشتید از نگاه داماد شاید احتمال میدیم او تصور کرده شما به شکلی بی اعتمادید به شریک زندگی دخترتون یعنی گفتید اگه کل این خونه رو بزنم نام دخترم یه ها دامادم میاد دخترم رو واغر میکنه یا وادار میکنه اونو بفروشن اما دودنگش به نام خودم باشه به این راحتی ها نمیتونه بفروشن ممکنه چنین سوئه تفاهمی سوئه برداشتی کرده باشه چون اصلی اینکه یه چیزی رو باید هدیه داده خانوادت که چیز خیلی خوبیه یعنی اینجا یه تفاوت درکی وجود داره دیگه پس اینکه پرسیده بودید کار ما اشتباه یا نه گفتم کارستان اشتباه نیست اینجا هم که دامادتون ناراد شده به نظر میرسه سوئه تفاهمی بس با گفتمان حل میشه آره اولا یک ارتباط محترمانه با دامادتون برقرار کنید هم با داماد هم با دخترتون حالا اگر گفتید خارج از ایران هم تصویری صحبت کنید راجعه به این مسئله بگید که آقا ما این رو برنامه ریزی کردیم برای آینده خودمون و آینده شما اصلا بحث بیعتمادی و اینها هم نبوده اگر میخوایید تصمیم دیگه یه هم بگیریم بیایید با همدیگه یه تصمیمی که کل من باشه ما الان یه خانواده ایم با همدیگه انجام بدیم بعد اعتماد سازی کنید به دامادتون اتمینان بدید که اصلا قصد نداشتید نسبت به دامادتون بدگمان بودیم نه اصلا نبوده تازه ما میخواییم بیشتر هم از شما در آینده حمایت کنیم و حالا بعدا شفافتر هم کار رو انجام بدیم که این سوه تفاهم پیش نیاد بعد به احساساتش هم توجه کنید بگید ما اصلا نمیخواستیم تو رو ناراحت کنیم شدیدیم ناراحت شدید تحجب کردیم اصلا میخواستیم با این کار اتفاقا شما رو خوشحال کنید و به نظرمون هم سوه تفاهم پیش اومده و بعدش با گفتگو با او تصمیم بگیرید که حالا این اینجا هست بعدا همایت های دیگه هم میکنیم ازتون اینجا مال شما هست هر موقع هم اراده کردید دیگه مال دختر همه شما و همسرش تصمیم گرفتید هر موقع خواستید بفروشید هیچ مشکلی نداره اختیارش دست دختر همه و شما هم که همسرش چید خواهیتون میدونید یه اعتماد سازی هم بکنید که ما اینو واقعا زدیم به نام دختر هم و خواهیتون میدونید و تصمیم خودتون یه شفاف سازی و یه گفتومان و یک رابطه آتفی با داماد برقرار بشه من تصورم این هست که شاید اون رابطه آتفی اونقدرها قوی نیست دور هم هستن اصلا توی یه کشور دیگه هست احتمال سوی تفاهم بالا میره دیگه الحمدلله تکنولوژی پیشرفت کرده هر روز و هر شب و هر صبح و هر زورت میتونن اصلا تماس تصویری هم بگیرن با همه یک کلی صحبت بکنن و این رابطه آتفیه رو نزارن کم رنگ بشه خیلی ممنونم الهی که کانون خانوادتون گرم باشه ممنونیم که دارید رادیو معارف رو میشنوید به خصوص برنامه پرسمان خانواده شما در فضای مجازی کلی محتوى دارید شما در فضای عمومی کلی محتوى دارید در بطن جامعه اما از بین این همه اطلاعات و داده هایی که میتونید وارد زهنتون بکنید رادیو معارف رو انتخاب کردید که افتخار میکنیم به داشتن شما و خدا رو شاکر و سپاس کذاریم که این فرصت رو به همون داد تا به شما خدمت گذاری بکنیم و دوره هم یاد بگیریم اما بریم سراغ سؤال بعدی که تلفونی هست میشنویم بدون اجازه شوهرم یک کار کوچوده رو انجام دادم خب الان هر کاری میکنم از سال نوت از سال نوت الان هنوز ادوری که باید حرفم رو اثبات نکردم بهشون حالا الان حول و حوش بیس سالم هست که با هم زندگی میکنیم خدا شاید الحمدلله همون یک تیکی کار رو من فقط اشتباه کردم الان هم صداقت و راستگیرم و فرمش استوار هستم نماز شب رو میخونم نماز رو میخونم عبادت ها میکنم ولی یک کار کچی که هست اینه که میگم اگر احساس میکنم اون کار کچی که باعث شده که باز از باره مثلا شوهرم یه دیدی به من نسبت نگاه کن حالا خواهش میکنم حاجه آقا من رو راه نمائی کنم چون که من هیچ وقت دروغ نمیگم اصلا بقیه اون تیکی کچکو مجبور شدم حالا اگه محبت کنین حاجه آقا رو مطرح کنین حاجه آقا من رو راه نمائی کنم ممنون میشم خیلی خدا من از آبوشتان دارم اگه کچکترین خطایی داخل زندگیم انجام باشه الحمدلله من نیست دوتا پسرم دارم خدا شد پسرم هم با ایمان با اخلاق قرآن کن نماسون هستن حالا محبت کنین این رو با حاجه آقا برسونین ممنون میشم راه نمائی کنم چه کار کنم شکر ممنون شکر ممنون از دوتتون محبت از برنامه خیلی خوبتون خدا نگهدار این خواهر گرامی یک برداشتشون اینه که همسر من دیگه بعد از اون اون طور که باید رو حرفای من حساب نمی کنه اعتماد نمی کنه دو هنوز میگن خودشون این عذاب وجدانه رو دارن چرا اون موقع مجبور شدن چنین کاری رو انجام بدن ببینید من میخوام یک احتمالی رو مطرح کنم احتمال داره این برداشت مطرح کنن این برداشت مطرح کنن این برداشت مطرح کنن این برداشت مطرح کنن این برداشت این رو اول باید خود ما در خودمون حل کنیم در گام دوون با همسرمون خیلی شفاف صحبت کنیم من احساس میکنم از سال نوهت که اون اتفاق افتاد یه مقدار شما به من اعتمادتون کم شده و بعد یه توضیحی دوباره از اون کاری رو از اون موقع و از اون جریان بدید از زاویه دیده ما بعضا فکر میکنیم یه سری مسائل حل شده یه بار حرف زدیم حل شده دیگه هم استراحه میگیم روشو نزن دیگه روشم نزدیم ولی در واقع اگر این برداشت خوهر گرامیمون درسته یعنی حل نشده پس با هاش گفتگو کنن ببینن واقعا یه موقعی که آرومه بگید میخوام یه مسئلهی که یه مدتی یه چند سالی زهن من و سیزده سال زهن من رو درگیر کرده حیث میکنم این بی اعتمادی از اون جامعیت میشه راجبش این حرف آقا میتونه بشینه بعد راجبش گفتگو کنید شفاف سازی کنید دوباره تا الان دوچار عذاب وجدان بودید و به غیر از اون هیچ موقع پنهانکاری نبوده الان هم هیچ موقع من پنهانکاری نمیکنم و دوست دارم یک رابطه شفاف واضح پرست صداقت با همدیگه داشته باشیم این صحبته این شفاف سازی اون بخشیدن خوده و گذر از این قضیه فکر میکنم وضع رو بهبود ببخشیم اصلا شاید اون آقا اصلا به این قضیه دیگه فکر نمیکنه شاید در زن این خانه آره همونطوری که شما گفتین شاید با یک صحبت هم بار از رود دوش این خانه هم برداشته بشه و هم وضع سمیمی تر بشه و اون رابطه نزدیک تر بشه خب خیلی ممنونم و از شما شنوندگان گرامی که وقتتون روپایی و برنامه پرسومان خانواده گذاشتید میخواییم جنبندی رو از زبان استاد بشنویم و با شما خداحافظی کنیم بسم الله الرحمن الرحیم زن و شوهر طبقای قرآن باید لباس همدیگه باشن راجب لباس بودن صحبت کردیم گفتیم لباس بودن یکی از ویژگیاش این رابطه نزدیک و سمیمی داشته باشیم بیشتر با هم باشیم بیشتر هم حرف بزنیم حتما تو پاسخ به سوالات امروز دقت کردید که بین راهکارهاشون یک راهکاری پرتکرار بود گفتگوی واضح شفاف و سمیمی حرف زدن گفتگو کردن بیانی که خداوند به ما داده انسان را خلق کرده و به او بیان داده این گفتگو کردنه یکی از ویژگی های همسران خوبیست که قرآن بهشون میگه لباس همدیگر این لباس همدیگر بودن یعنی به هم نزدیک بشید حرفاتونو بگید تو دل خواهیتون نگه ندارید اگر فکر میکنید همسرتون راجبتون شما ده ساله یه چیزی رو فکر میکنه باش حرف بزنید اگر فکر میکنید همسرتون اینجا ناراحته باش گفتگو کنید زهرخانی نکنید خویتون به جای همسرتون تو زهنتون بابا خودش زنده است آدم زنده که وکیل و وسیع نمیخواد از خودش بپرس شما از من ناراحتی چیزی پیش اومده من چنین برداشتی میکنم پس حرف زدن ما رو لباس های زیبایی برای همدیگر خواهد که خیلی ممنونم من اینجوری تصور میکنم و اینجوری تعبیر میکنم در خانه بین شما چیزی نباید باشه و شما باید بلند بلند فکر کنید حرف بزنید منونم استاد یوسف جاده انشاءالله هفته بعد هم با شما خواهیم دود و از این دانش بسیار پر ارزش استفاده خواهیم کرد منونم از شما دوستان خوبم که رادیو معرف رو دارید گوش میدید و برنامه پرسومان خانواده با شما خداحافظی میکنم تا یک شنبه آینده ساعت 16 خدا نگهتاری بیا بیا بخون ترانه با عشق که زندگیمونو بهاری کنیم هم نفس نسیم و بارون بشیم تراوت بحار رو جاری کنیم با یه اشاره خدا دلامون پرمیشه از شکوفه های امید پنجره ها رو یه نفس فا کنیم آی آدم ها بحار اومد ایده ایده آی آدم ها بحار اومد ایده ایده میتونه هر گل یه بحونه باشه که خنده رو رو لباسه با یه اشاره خدا دلامون پرمیشه از شکوفه های امید پرمیشه از شکوفه های امید پنجره ها رو یه نفس فا کنیم آی آدم ها بحار اومد ایده اید آی آدم ها بحار اومد ایده اید آی آدم ها بحار اومد آی آدم ها بحار اومد تبسمه به نفشه های کوهی مجنمیده تولدیده مجنمیده تولدیده مجنمیده تولدیده مجنمیده تولدیده مجنمیده تولدیده مجنمیده تولدیده تولدیده مجنمیده تولدیده تولدیده تولدیده مجنمیده تولدیده تولدیده تولدیده دعوت هر روز ساعت هفته مسابقه زنده و پویا هر شب ساعت نوزده قراعت دعای پرفیز افتتاح هر شب ساعت ویست و پانزده دقیقه مثل قطرهای باران من و تو ما می شبیم موسیقی باید برداریم تا دریای از مهربانون بسازیم باران مهربانی باران مهربانی از تو خونه های این شهر از تو کوچه های شاد با نسیم اطفه سخابت اطفه همدلی میاد باران مهربانی هر شب ساعت بیست و یک و سی دقیقه فرصتی دوباره دست داد که من و تو ما بشیم وقتش تو جشن گلها دیگه هم صدا بشیم رادیوم عارف دریچهی به جهان روشنایی و معرفت موسیقی باید برداریم موسیقی باید برداریم موسیقی باید برداریم موسیقی باید برداریم موسیقی باید برداریم موسیقی باید برداریم موسیقی باید برداریم موسیقی باید برداریم موسیقی باید برداریم موسیقی باید برداریم موسیقی باید برداریم