تابعی قصد و نیت ما نیست ممکنه مثلا وقتی کسی که لباس زخیم می پوشه مخاطب یعنی بیننده میگه که این آقا احساس سرما می کنه بله وقتی که لباس نازوک می پوشه بیننده برداشتش اینه این آقا احساس گرما می کنه خب این که من لباسی نداشتم اومدم تو گرما لباس زخیم پوشیدم یا لباسی نداشتم تو سرما لباس نازوک پوشدم مخاطب این کار نداره اون پیامی که ارفن از این لباس همه دریافت مونه و دریافت مونه تابع قصد و نیت من نیست من چرا این لباسی پوشیدم تابع این نیست لذا زنی که با هجاب بیرون میاد این یک پیامی به مخاطب میده و اون این هستش که من اهل بی افتی نیستم ممکنه اون خانمی هم که هجاب رایت نمی کنه اهل افت باشه ولی بیننده این برداشت رو نمی کنه لذا خداوند در قرآن کریم می فرماید ای پیامبر به زنانت به دخترانت به زنان مؤمن بگو که این جلابی که استفاده بکنن این رو درست استفاده بکنن بگونی که بدنشون پیدا نباشه چرا زالک عدنانی و ارفن فلای و زن این نزدیکتر از به این که این ها شناخته بشن و مرد آزارزیت قرار نگیرن این یک آیه که درات بر وجوب هجاب بخوند بسیار عالی خیلی ما چکرنم جناب استاد محمدی عزیز آیه پنج و نوح از سوره مبارکه احزاب یا آیه ان نبی قل لزواجی که به بناتی که به نسال مؤمنین یدنی نعلایهن من جلابی بهن زالک عدنان یرفن فلای و زن خب استفاده کنیم پیرامون همین موایست که حضرت علی اشاره کردید و فرمودید برامون از جناب استاد داودی در رابطه و فلسفه هجاب اگر نصفت به همین آیه جناب استاد نکتهی دارید بفرمایید و در رابطه و فلسفه هجاب و عدله وجوب هجاب از زبان شما نقاط لازم رو بشنوید بسم الله الرحمن الرحیم دشکر و سفاس از جناب استاد محمدی من به بحثی رو پیرامون عدله وجوب هجاب یاد داشت کرده بودم الان که تو جرس نشستم با سخنان جناب محمدی منتقب شدن به یه بحثی دیگه جلوتر از این حرف ها یه وقتی بحث این است که هجاب شرعی چیست محدوده هجاب شرعی برای مردان و زنان که این رو انشاءالله ما در یک فرازی دیگه بحث میکنیم اما یه بحث ارتباط و اصل هجاب که در برابرش برهنگی پیش میاد از آیات قرآن برمیاد که گویا برهنگی خلاف فطرت و یک نوع عمر کرد شیطانیست از کدوم آیات؟ آیاتی در سوریه اعراف هست و مربوط به ابتدای خلقت هست وقتی که خداوند جناب آدم به حوار وارده بهشت کرد در بهشت ساکن بشید از این درخت استفاده نکنید از هرچی خاصید استفاده بکنید قرآن میفهمه شیطان اومده و اسفسه کرده تا اون زشتی هاشون رو آشکار بکنه بعد حالا گفته که شما اگر شما رو نه کرده برای چی بود خداوند برحال به شکل فریبی وارد رو خب اینجا زیر این مفستران دارن میگن که اینا لباس بهشتی داشت لباسی تنشون بوده خب میدونید اصلا این رو من تو پرنتز از بکنم اون چه که مربوطه به داستان آدم و هفوه هست گویا سرشت و تکوین بشریت بر اساس اون نوشته شده دیگه مثلا یه روایت داریم در اتباعات با خاستگاری امام ساده میفرماید که وقتی که آدم خداوند آفرید و بعد هفوه رو آفرید و نگاه کرد به هفوه و بهش علاقمند شد و خب خدای این کیه من اینه میبینم خوشم میاد ازش و فرمود که برو به خاستگاریش بعد ازت فرمود که از همون جا سبب شد که مرد برسراب خاستگاری زن یعنی به بارتی مرد طالب باشه و زن مطلوب یعنی این برابر فطرت اگه گاهی برعکس میشه یعنی اون برخلاف فطرت اتفاق افتاده یا فرمود یا آدم اسکن انتب از این جا که جنه استفاده کردن که باید مرد مسکن زن رو تعمیم بکنه یا اون جایی که فرمود اگر شما به این حرف ها گوش نکنید میفتید و تشقا تو زحمت میفتید گفتن چرا مخاطب رو فقط آدم قرار داده هبوا هم همین گفتن نه این نشانه است که اگر بیفتن از اون بهشت به زمین معیشت کسب و کار و نفقه با عده مرده و تشقا نکته هاییست که محفظتران زرین آیات اشاره کردن میخوام ارز بکنم اون چه که داستان آدم هبوا بیان میکنه در واقع اشاره داره به یک نهاد فطری و تکوینی که خداوند در بشن قرار داد میگه اینا وقتی که از این درخت استفاده کردن بعد از همه صحبات همه زشتی هاشون آشکار شد درهنه شدن بعد خودشون و تفقای اخصفان علیه ما منورق و جنه رفتن از اون برگه ها بگیرن که خودشونو بپوشنن بپوشنن بله یعنی برهنگی خرافه فطرته بعد هم در ادامه در آیات بعد فرمود یا بنی آدم حالا به شما داره میگیم ما لباس بر شما فرستدین این لباس دو ویژگی داره یک زشتی های شما رو میپوشاند دوام زینته بر شما هست یعنی دو خاصیت داره هم زشتی ها رو میپوشنه و همین که لباس میدونید که کسی لباس میپوشه خب یک شکل شمایلی پیدام میکنه یک زینتی پیدام میکنه لطف اینه که مشرف شدن مکه میدونن وقتی هر دو دوته لباس احرام رو دوته حوله احرام رو میپوشنن اصلا این غیافه ها عوض میشه دیگه آدم ها رو که نگاه میکنه اون آدم با اون شخصیت دوته لباس احرام ببینی که سچه است دوته حوله ببینی اصلا خب اون زیبایی رو نداره دیگه لباس هم زیبایی داره و هم پوشاننده زشتی هاست بعد فرمود یا بنی آدم ار ادامه آیه بیست و هفت بگیر لباس از تن شما برداره برهنگی تا زشتی هاتونو آشکار بشه بله یعنی این آیات داستان آدم هفت رو اگه ما بهش توجه بکنیم نشون میده که برهنگی رو قرآن میخواد بفرماید که این اصلا خلاف فطرته حالا تا برسیم به بحث حجاب محدوده حجاب جدا که باید در جای خودش بحث بشه خب پس پناه بر این پوشش و پوشیدن این مناسب با فطرته برابر با فطرته یعنی اگر بپرسیم از فلسفه های حجاب پوشش حالا ما محدوده رو کار نداریم از فلسفه های پوشش چیه چون همه هنگه با فطرته اگر بگیم از فلسفه های ازدوار چیه میگه مطابق فطرته چون مرد نیازه به زن داره زن نیاز به مرد داره لتسکونه ایلیها به وسیله همدیگه آرامش پیدا کنه هنه لباسن لکنه همتون لباسن لهنه این دوتا رو در کناب هم قرار میدیم که هر دو لباس بر همدیگه هستن این برابر با فطرته چرا فلانی رفته ازدوارش کرده خب این عمر فطری و غریزیست که باید داره زن بگیره چرا او شوهر کرده میگه عمر فطری و غریزیست که باید داره شوهر بکنه بنابراین اصل پوشش برابر آیات میشه ایک عمر فطری عمر فطری خب اون حجابی که ما داریم بحث میکنیم که عدلش چی هست من چند تا بیان بخونم در این فرصت کتا آیتالله مکارم شیرازی در کتاب نکاه یه بحثی دارن در ارتباط و باب مسئله حجاب محدود حجاب وجوب حجابینا ایشون هفت تایف روایت اول آیات رو بحث میکنن هفت تایف روایت رو میارن که اینا سریح یا ظاهره در پوشش هست مربوطه به زنها بعد ایشون میفرماید روایت وجوبه چون من گاهی دیدم در بعضی از کلیپ ها در بعضی از سخنرانی ها در بعضی از نوشته ها که آقاب کو ادلی وجوبه حجاب حالا غیر از این آیات این آیه که جناب استاد محمدی مطرح کردن تا برسیم با آیه سوره نول اونم که قلی روشن ایشون در اونجا خب یه فقیه هست دیگه حالا من بعضی از کلمات فقای بزشترم میخونم ایشون هفت تایف روایت رو مطرح میکنه میگه روایات وجوب پوشش زنان در حد تواتر هست و ظاهر این روایات و سریح آن میرساند که وجوب سطر میان مسلمانان امری قطعی بوده و تنها از استثناءات آن میپرسیدن بعد میگه از این روایات به زمینه سراحت آیات وجوب زنان رو میان مسلمین امری ضروری قرار داده است ببینید ما گاهی میگیم که مشهوری نمیگن گاهی میگیم که اجماع داریم گاهی از اجماع فراتر میشه ضروری مثلا ارام بحث اصل وجوب روزه میگیم که عدلش چیه میگیم عدلش اتفاقه میگه اتفاقه خوبه ضروری دینه هر مسلمانی میفهمه که نماز جز زروریات دینه روزه از ضروریات دینه لذا شما نگاه میکنین نکته جالبیه یعنی اونایی که الان زنهایی که مسلمان میشن اصلا مسیحی یعنی دین دیگه اصلا مسلمان میشن ببین اولین نشانه مسلمان شدنشون چیه هجابه یعنی همه اینا میدونن روکشنه میفهمن که هجاب جز ضروریاته هجاب اصلا نماز یعنی اولین تحولی که شما در زندگیشون نگاه میکنید چون بقیه که عقیده است دیگه عقده دیگه از درونه دیگه ما نمیفهمیم نشانه شیه ببینیم این زن هجاب گرفته ببینیم خوب از مرمو مسلمان شده به این شکل بعد در پنج وقت داره نماز شده میخونه میگه مسلمان شده میگه بله میخوی این هم که نمازشه این نشانه است همچنان که نماز نشانه است برای یک مسلمان هجاب هم نشانه است یعنی هر کسی که از دین دیگه هم میاد وارد اسلام میشه میفهمه میدونه بس این جز ضروریاته بسیار عالی خیلی مچکرم جنوب استاد داودی و همچنین تشکر میکنم وزرار محمدی بحثی که در فرصت ابتدائی برنامه تقدم شما شد جنوب استاد محمدی آیه 59 از سوری احزاب رو بهش اشاره کردن که فلسفه در واقع هجاب و پوشش رو میرسونه و پیرامونش توضیح رو دادن که اگر هجاب در جامعه گسترش پیدا کنه هم برای امنیت روانی خودزند و هم جلوگیری از بحث بی افتی و بی هیایی محسر هست نبتیه که جنوب استاد داودی بهش اشاره کردن در بحث اصل پوشش هست با توجه به آیات سوری مبارک عراف آیه 20 و آیات بعد از اون رو که مورد تلاوت قرار دادن میبینیم که بحث پوشش یک امر فطری هست از منظر قرآن و حالا بحث محدوده هجاب و نکات پیرامونی اون مبایزی هستش که بعد از این بحث محترم میشه و انشاءالله در فرصت بعدی برنامه به اون خواهیم پرداخت ممنونم از همراهیتون تا به دینجا با برنامه فقه پویا میریم و باز میگردیم همچنان در خدمت شما هستیم فقه تهوری واقعی اداره انسان از گهواره تابور هست ولی فقیه در همه سور ولایت دارد فقه در عرصه حقوق اقتصاد سیاست فرهنگ و اجتماع در برنامه فقه پویا صدایی ما را از راژیو معارف صدای فضیلت و فطرت میشه نوید برنامه فقه پویا تقدم شما میشه با موضوع عرفی بودن یا شرعی بودن حکم هجاب در این برنامه گفتگو می کنیم با دوتن از اساتید محترم حجت رسان برمسلمین دکتر سعید داودی و حجت رسان برمسلمین دکتر علی محمدی جرکویه هر دو عزیز بزرگوار از محترم یتلم پجوشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در فرصت ابتدای برنامه جناب استاد محمدی اشاره کردید به آیه 59 از سوری احزاب و اون که چگونه این آیه دلالت داره بر حجاب و پوشش در بانوان اگر پیرامون این آیه نکته مونده برام بفرمایید و اگر نه در رابطه با سایر آیات و روایت از زبان عزیز تالی بشنوید خوب استفاده کردیم خیلی خوب از فرمایشات جناب استاد داودی که یه فلسفه پوشش رو هم که بحث فطری بودن بحث پوشش هست موضع فقه ها رو که اشون فرمودن که از نگاه فقه ها این یک عمر ضروری هست بحث حجاب و شواهدی هم بر این مسئله آوردن آیه دیگری که بر بحث وجوب حجاب دلالت میکنه آیه سی یک سوره نور هست که خداوند در این آیه میفرماد وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ اِلَّا مَا زَهَرَ مِنْهَا وَلِيَزْرِبْنَ بِخُمَرِهِنَّ اَلَا جُویُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ خب میفرماد که زنان مسلمان زینت خودشون رو مگر اون چی که ظاهره یعنی زینت پنهان خودشون رو آشکار نباید بخونن ولی یزربن به خمارهن اَلَا جُویوبِهِنَّ و باید این خمار که جمع خمار هست این رو بر جویوب خودشون که جمع جیب هست این رو بگسترانن و زینتشون رو آشکار نکنن خمار ارز کردم جمع خمار هست و خمار اون شال یا روسری هست که زنان بر سرشون میندازن و جویوب هم جمع جیب هست جیب به طور خداسه بخوام ارز بخونم یعنی اون گریبان اون یقه یقه پیراهان میگن جیب جیب قمیس یعنی گریبان یعنی این مثال خماری که استفاده میخونن این رو باید بگونی استفاده بخونن ولی از ربن امره دیگه اینجا امره البته ارز کردم مطابق صناعت بیان جمع خبری در رساندن دستور رساتر از جمع امری اگرچه جمع امری ظهور در دستور داره اینجا که ولی از ربن امره ولی جمع خبری که آیه پنجانو سوره احزاب داشت این رساتر در بیان دستور خبر در مقام انشان این حالا در مقام انشان میگه این خماری که استفاده میکنن باز این آیه جالب اشاره بکنیم که نمیخواد بگه که از خمار استفاده بکنید زنان مسلمان از خمار استفاده بکنن میگه نه این خماری که استفاده میکنید بنابرای فرمایش جناب استاد داودی یک امر فطری در جامعه هست همه جوامه ما تو تاریخ که نگاه بکنید تو ایران و باستان هم هجاب بوده تو همه جوامه هجاب بوده استفاده از خمار در جامعه اون روز بوده در جامعه اون روز مدینه اینها مکه ولی میگه که این خمار رو باید به این صورت استفاده بکنید این رو باید بگونی بر سر خود بگسترانید که این علاجی رو بهن نه این باید این گریبان رو تون هم باید بپوشنه یعنی که این بگونی نباشه که این شال رو سرید رو طرفش باز باشه گردنتون پیدا باشه اینا باید این رو به این شکل استفاده بکنید و بعد موارد استثناء هجاب رو در ادامه این آیه بیام میفرمونید و در ادامه این بحث این مسئله رو محترم بکنه که در انتهای آیه باید این گام برداشتناشون بگونی نباشه که اون زینت پنهانشون آشکار بشه همونطور که در ابتدای آیه مسئله رو فهمونید که مثلا اون زینت پنهانتون رو آشکار نکنید با این بیام معلوم میشه که دو نوع زینت وجود داره یک نوع زینتی که پنهانه یک نوع زینتی که آشکاره اونی که آشکاره ایرادی نده ولی اونی که پنهانه اون نباید به گونی هجاب بگیرید که اون آشکار بشه نباید اون هجاب پنهان رو آشکار بکنید باید اون رو مخفی نگه دارید و این مسئله باز میرسونه که هجاب قبلا بوده ولی اسنام اومده میخواد بگه که این هجاب رو باید به این شکل استفاده بکنید این دومونین آیه هستش که بر وجوب هجاب دلالت میخواد میشه گفت پس بس بروی چگونگی هجاب اصلا مردم داشتن زنان در جامعه این رو داشتن شعره میخواد بگه که این هجابی که شما دارید این من رازی نمی کنه این اون هجابی نیست که من از شما توقع دارم هجاب رو باید به این صورت این خمار رو باید به این صورت استفاده بکنید این جلباب رو باید به این صورت استفاده بکنید این ها عدلی هستش از قرآن کریم که بر وجوب هجاب دلالت میخواد بسیار عالی خیلی مچکرم جناب استاد محمدی عزیز اشاره کردید به آیه سی و یک از سوره مبارکه نور که آیه آشنایی هست برای شنوندگان محترم ما پیرامون بحث هجاب و به تبیری که شما بشه اشاره کردید اصل پوشش رو مفروض گرفتن این آیات شریفه و دارن بر روی این در واقع صحبت میشه که چگونگی هجاب به چه صورت هست و خانوم ها چطور باید خودشون رو از نامهرم به وسیله هجاب بپوشنن که برای من جالب بود همطور که شما توضیح میدادید یعنی چقدر آیات چقدر مثلا با جزئیات مثلا داره توضیح میده و خودش نکته خیلی جالبی هستش خب خیلی مچکرم از جناب استاد محمدی عزیز در خیلی مچکرم در خیلی مچکرم از از ازاد استاد داودی باشیم پیرامون ادامه این نکتهی که حالا در فرصت قبلی اشاره کردید جناب استاد و به نظرم مند یه بخشی از فرموشت از ازادتالی اشاره کردید به بین ازادت آیتالای مکارم شیرازی نفذالا پیرامون این بحث که روایات رو در هفت دست تخصیم بندی کردن در بحث هجاب و تعبیر اون رو داشتن که در واقع این روایت به حد تواتر هست پیرامون مسئله هجاب و تحکید داشتن بروی ضروری بودن مسئله هجاب در دین ما اگر نکتهی باقی مونده در همین راستا بشنمید و بیشتر به عدله روایه این مسئله بپردازیم بله همچنان که جناب اصول محمدی اشاره کرده این آیه رو خوندن من حالا برمی کردم این آیه رو از یه نکتهی عرض میکنم یه نکتهی که عرض میکنم پیرامون این آیه که بر یزر ابنه به خمورهنه علا جوبهنه این رو مفسران اونهایی که جنبه عدبی کار میکنن به این نکته اشاره کردن زرب خمار علا میگن این واجه زرب وقتی با علا متعدی بشه این نشانه مبالغه در القاب و پوشش کامله مثلا وقتی میگن فضیر بوب علال جدار یعنی محکم بزنید به دیوار خب پس این زرب خمار که خمار به منایه همون مقنعه یا روسری خب این مشکلش چی بوده حالا ما توی فراز بعدی بیشتر عرض میکنم مشکلی که داشته خانم ها استفاده میکردن ولی درست استفاده نمیکردن فرمود این رو به گریبانتون بندازید یعنی روسری رو بندازید به گونه ای که جیبتون گریبانتون حفظ بشه و نه انداختنی که حالا انداختن باشه این زرب علا یعنی محکم مثل این که روسری رو محکم میبندم به به گردنشون یا با یک گیره یا مثلا محکم میبندم یا به شکل دیگه یا مقنعه هست که حسابی میپوشانه این واجه زرب یزره بینه به خوبنه علا همچنان که اشاره شده که بعضی مفصلن به این نکته اشاره کردن اینست که اینم جوی نباشه روسری ها رو انداختی رو سراتون و گردنتون رو رهاش بکنی که بعد این کار میکنن باید دوباره یه باد که مخوره بعد میبینی که باد گردنشون پیدا میشه و آشکار میشه خب اما اون نکتهی که ارز کرده بودم اینه در احتواط با اصل وجوب هجاب محدود به زنان همینه که حالا فقه ها میگه محدوده شروع که حالا من فقط اشاره میکنم بعدم مفصل بحث میکنیم که الا الوجه و الکفهین زن با تمام اندامش پوشیده باشه یه جمعه از فقه های معروف شیعه بخونه و بعدم از احر سنت علامه هلی در کتاب المعتبر فی شرح مختصر جلد دو صفحه صد و یک ایشون جمعه میگه و ادامه داره عبارت عربیشو باید عرض میکنه میگه زن تمام بدنش باید پوشیده باشه باید پوشیده باشه ممنوع آشکار شدنش مگر صورت به اجماع علمای احر اسلام و همچنین الکفان اند علما اینا و جمعه از فقه های احر سنت اما قدم اینچی اونجا برخی ها گفتن که بله سطرش واجب به عبارتی ببینید نکتره عرض بکنم پیرامون هجاب زنان ست نظر وجود داره یک تمام بدنش باید پوشیده باشه الا الوجه والکفین دو الا الوجه والکفین والقدمان والقدمان که پا هم اگر جراب نباشه مثلا مشکلی نداره بعضی میگن نباید باشه برخی ها از فقه ها اصلا میگن نه اصلا باید تمام اندام زن حتی صورت باید پوشیده باشه هیچ کس نیومده از میان مسلمان و از شیعه و احلال سانلت بگه که میتونه موهاش آشکار باشه میتونه بدنش آشکار باشه در اون سمت هست یعنی یه بخشی تو سختگیری ها میگن حتی صورت ما باید پوشیده باشه اما غیر از این که مثلا کسی چون من گایقات میشنبم و میبینم تو نوشته ها در کلیپ ها مثلا حرف هایی که گفته میشه واقعا نظر فقه ها اینه این حرف جناب علامه هلیه میگه اجما دارن احل اسلام به اجمای علماء احل اسلام به اجمای علماء اسلام خب یه جمعه هم بخونم از فقه های احل سانلتی کتابیست موضوعی فقهیه که وزارت اوقاف کوبیت منتشر کرده که اونجا انزار فقه های احل سانلت و مذاهب اربعه رو اونجا نقل میکنه به صورت حروف علف بایم هست در واجه حجاب یا سطر رو من واجه یادم نیست ولی آدرس رو میدونم جلد 17 صفه 6 و 7 ایشون در اونجا میگه اتفق الفقه ها باز ایشون حرفشی نمیگه همه فقه های اسلام اتفاق دارن که وقتی که زن بالق شد بعد بلوغ رسیده دختر در برابر نامحرمان به جزوج و کفین باید پوشیده باشه بعد میگه این مورد اتفاق همه فقه هاست بعد میاد دعایه سی و سی یک سوره نور استدلال میکنه که جنابه محمدی اشاره کردن و روایات هم اشاره میکنه از جمعه این روایات معروفی که فقه همه هم به این روایات اشاره کردن که دار پیمبر اکرم در محضرش اسمای بنت عبی بکر آمد که خوهر آیشه بوده این دختر تا از بارخ شده بود به حد دیره روشت رسیده بود ولی زهران سرش پوشیده نبود یعنی هجاب رایت نکرده بود پیمبر بهش فرمود ای اسما هنگامی که زن به سن حیز دیدن یعنی بروق رسیده نباید از وی جز این و این الا ها دی و ها دی اشاره کرد به وج و کفین گفت جز این و این نباید دیده شد که روایت داره که اشاره کرده به وج و کفین اینو فقال احل سنت هم آوردن استدبال کردن در روایت ما هم هست خب بنابراین اون تعبیری که آیتالا مقارن فرمودن که اصلا در روایات ما اون چرا که بیشتر میپرسیدن و سآل میکردن در باره استثناء بوده که چه کسان استثناء هستن در همین سوره نور حتما جناب محمدی ادامه شو میفرماین استثناء شده که مثلا این زینت رو زینت پنهاند رو که زن باید پوشیده باشه در برابر چه کسانه میتونه آشکار بکنه میاد دوازه تایفر نام بیبره میگه لازم است الا چی در برابر شوهر پدر شوهر میدنم پدران نمیدونم چی به این شکل خب این استثناء لذا من از اینجا منتقل میشم یه نکته دیگه که بعضی گفتن هجام عمر اخلاقی فقهی نیست میگم اخلاقی دیگه استثناء مرانه هدارگی اتفاقا سوالی که مقاسم بپرسن خب ازتون همی بود که آیا این باید ها و الزاماتی که هم شما و هم جناب سلو محمد بیش اشاره کردید اینها الزامات شرعی هست یا اخلاقی متوجه میگه که میبینیم دیگه تو رسانه فضای مجازی شبهدو اجتماعی این شبهه مطرح میشه که این الزامی که بعضی ها با این عدبیات میگن که قبول قرآن بحث هجراب رو الزام کرده اما این الزام اخلاقیه برای این که جامعه مثلا حالا به ایک سری آسیب های مبتلا نشدید دیگه الزام شرعی نیست اصل در اینی که بایدی که امرانه اهمیات امرانه اهمیت الزامیست دیگه و در این آیه به ویژه این که استثناء داره میکنه این استثناء نشون میدهی که فقهیست که میگه بر اینا لازم هست مگر امر اخلاقی که مگر معنی نداری یه تعبیری دارن آیتالوس اوبانی شون فرقی میانه اخلاق و فقه رو که بیان میکنه بله بعد میفرماید که اخلاق به درون میپردازه به استفاده درون فقه به افعال مکلفی و بیرون میپردازه مثلا نماز روزه زکات اینا امرهای امور فقهی و ارزامیست که هیچ کس شکی نداره دیگه باید به این شکل نماز بخونی به این شکل روزه بگیری هجاب از همین قسمه امر اخلاقی مثلا فرسون دروغ این مثال عرض بکنم دروغ رو اگر فقهی اومد وارد شد میگه دروغ حرام است اما همین دروغ تو اخلاق که بحث میشه میگه از چه چیزی ناشی میشه آدم دروغ میگه این صفت صفت رزیله هست مثلا فرسون روایت فرمود که لا یکس بل کاذب الا من مهانت نفسه معلوم آدم بی شخصیتی از دروغ میگه به اون ریشه ها میپردازه همین دروغ گفتن که در اخلاق به ریشه ها میپردازه فقهی میگه حرامه در حقوق هم برای اون جرمنگاری میشه یا نه جناب استاد محمدی که متخصص امر حقوقی هستن بله کجا زمانی که این دروغ بیاد به شهادت دروغ منتقیم میشه وقتی شد شهادت دروغ اونجا دیگه اصلا بحث اخلاق ندارن بحث چیه؟ بحث جرمنگاریه این شهادت دروغ برای اون جرمنگاری میشه تو آمدید شهادت دروغ دادی اینم جریمه شد جریمه داره یعنی جرمنگاری میشه و برای مجازات هم تقییم میشه پس بنابراین اصلا این امر اخلاقیست هیچ وجه نداره کاملا روشن و این استثناعات داشتم ارز میکردم روایتیست که طرف از امام سآل میکنه میگه ما از امام صادق میگه ما یه جمعی هستیم گروهی هستیم فامیل های زیادی هستیم بایی در مراسم شادی یا عذاب هم جمع میشیم اجتماع میکنیم زن و مرد بعد میگه خوهر رضایی این خوشش نمیاد جلای برادر رضاییش روستریشو ورداره حیام میکنه از این که روستریشو ورداره اگر این ورداره اون برادر رضاییش ناراحت میشه که تجه روستریشو ورداشتی یهرم و منر رضا که ما یهرم و منر نسب اون چی که با نسب حرام میشه با رضا هم حرام میشه یعنی همون گونه که برادر و خوهر نسبی میتونن خوهر پیش برادر نسبی خودش روستریشو ورداره اینجا هم میتونه ورداره چی میخوام بگم؟ میخوام بگم جبه جامعه اسلامی بگونه ای بود که طرف خیال میکرد که نمیتونه پیش برادر رضاییشو ورداره روای سعی هم از درکافی هم نقشده خب این نشون میده پس جبه جامعه کاملا روشن بود که اصل هجاب شریع اینه میامدن موارد رو و مصادق رو و شباز رو میپرسیدن خیلی مچکرم جناب استاد داودی و همچنین تشکر میکنم از آجای محمدی که در این مردم حضور پیدا کردید و همچنین ممنون و از شنوندگان محترم که برنامه فقه پویا رو دنبال کردید آجای محمدی در این برنامه پیرامون آیه پنجانو سوره اعضا و سیوی که سوره نور برامون صحبت کردن و این که بیشتر این دعایه فرایند چگونگی هجاب و تحقق اون رو در جامعه بهش میپردازه و این نکته خیلی مهمی رو که جناب استاد داودی بهش اشاره کردن و آجای محمدی همونو تحکید کردن این که اصل هجاب یک مسئله فطری هست با توجه به آیات سوره مبارکه اعراف و آنچه که خداوند متعال در قرآن داره به اون اشاره میکنه چگونگی رایت هجاب هست و حالا فوایدی که نسبت به اون بار میشه ما اشالله در برنامه بعد هم همین موضوع رو با کارشناسان محترم پیگیری خواهیم نمود و پیرامون بحث عرفی بودن یا شرعی بودن حکم هجاب با جناب استاد محمدی و آجای داودی صحبت خواهیم کرد برنامه فقه پویا رو میتونید یک شنبه ها در ساعت 14-50 دقیقه از راژیو معارف میتونید گوش کنید اگر معفق نشدید که این برنامه رو در این ساعت بشنوید میتونید به سایت راژیو معارف رو جوی کنید به نشانه راژیو معارف دات آی آر آرچیب برنامه فقه پویا در دسترس شماست برنامه فقه پویا کاری سزگور فقه اندیشه راژیو معارف تقییم کنید راژیو معارف دید