کتاب از صحابه کتاب و فظائل صحابه یکی از عبواب این کتاب باب فظائل اهل بیت نبی باب فظائل علی ابن عبی طالب باب فظائل عثمان باب فظائل ابو وک باب فظائل عمر ردارا برای خود بابا آورده چون کتاب صحابه است عبدالله ابن مسعود، نمی‌جونم کی، کی، کی، ابن عباس، برای همه صحابه این‌ها داد یکشون علی ابن عبی طالب است ولی جداوانه یک بابا آورده، بابا این‌ها را را شد؟ ادوانش این است، باب و فضائل اهل بیت نبی خب این علاقایده اگر ازواج را بر اساس این مقیات نماند، اون معنی آمان اون معنی آم که مسلمان زوجت رجل، اهل رجل این کلمه اهل بیت چند تا کاربورد دارد؟ یک دفتر دیگر خدمتون را حضر کردن الْاَأَمَّ وَالْاَامَّ وَالْقَاسُ وَالْاَخَصُ چهار تا کاربورد دارد الْاَأَمَّ اهل رجل، اطباع رجل هر کسی که پیروب یک نفر باشه می‌گویند اهل او زنش باشه، فرزندش باشه، خوشش باشه، نه باشه اصلا به اینا کار ندارد این اهم است اهل رسول یا اهل بیت رسول از سلمان و من نا اهل البکر واسل فرنه اصعق مثلا رواد اصلا من نا اهل البکر این معنی آم یه معنی خاص چیزی داد آم می‌دارد اهل رجل تمام منصوبینه به او یعنی نسبت نسوی، سببی، عجل نسبتی داشته باشه می‌گویند اهل او این هم یه معنی چه است، یه کاربوردشه یه کاربورد خاصی داره به همسر می‌گن بله یه کاربورد خاصیه که نوعا می‌گه اهل بیت شما چطوره، اهل بیت ما با اهل بیت رفته بودیم فلان اولا باید بچه نه داره کلن زنانو می‌گه اینم می‌شه خاص، یه اخصی داره اون اخص کسانی هستن که در حدیث سغلن می‌خواهم بحث کنیم یعنی، می‌خواهم ببینیم این اخص کیا هستن اونایی که از اسمت برقردارن اونایی که وارث علم نوی هستن اونایی که پیغمبر ارجاع داده به اونا فرمود نیتار کنفیک و مستقلن کتاب الله و عید رفیق، این می‌شه اخص حالا می‌خواهم ببینیم آیه، آیه تدهیر چون بحثم آیه تدهیر بود می‌خواهم ببینیم این آیه تدهیر شامل اون اهل بیت عام، عم‌ هست یا عم‌ هست، یا خاص‌ هست، یا اخص هست خب جناب مسلم در صحیح هست، اینایی که عرض می‌کنن خیلی راه گوش هستن گفتین چی داره کتاب فضائل صحابه چه بابی را منعقد کرده هست؟ باب و فضائل اهل بیت نبی یک حدیث زیل این باب آورد اونم از جناب آیشه نقل کرده من متن روایت را خدمتون می‌خوانم در صحیح مسلم هست که این روایت از صفیه بنت شیط به ایشون می‌گوید قالت قالت آیشه پس روایت راه دیگه صحیح مسلم هست دیگه روایت معتبره از صفیه بنت شیبه قالت قالت آیشه خرج النبی صلی اللہ علیه و آله غدا تند یه روستو پیغمبر از خونه رفت بیرون می‌گه خرج و علیه مرتن مرحل یه عبا، مرت اینه عبا یه عبای مرحل مرحل یعنی حالا امروز کسی در پوشت می‌گن اصلا می‌گه این آقای پشت نمی‌شه نماز بخواهید شیخ انبار ما ساده بوده ساده زیست بوده اصلا اهل نه تجملاتی نه تشریفاتی نه برا خودش هیچ نساب کتابی خدا شاهده برای خودش تو جامعه قائل نبوده یه آدم معمولی سبسکرای بقیه مردم ازایگر کسی وارد می‌شد ازایگر کسی جلسه پیغمبر نمی‌شناه نمی‌دونست به فهم پیغمبر کیه مگر از قبل می‌شناه این که حالا حتما یه جایی باید جدا باشه و سندلی بگذاریم و نمی‌دونم کلا بگذارم شراع می‌کنیم و دیگران اونجا نشینند اینا نبوده با الله اینا چون مادر رو بردیم پیغمبر که هر مجلسی می‌نیشد هر جا بود می‌نشد نیست پیغمبر که نمی‌شد دیگر اینا بعد آدم دیگر تو روی‌ها فیلمی درست کنند باقیت که نیست بله یک عبایی که حالا این اکس هم روش بود تصویر باشد تصویر هم تصویر مثلا مرحل دیگر اون رحل چی چی هست که مثلا بر شطور می‌بندند بار روش می‌گذارند از این مثلا شکل اینجای روش بود به هر حال الیه مرتن مرحل من شعر از ود از موی سیاه یعنی سیاه رنگ بود این عبایی که پیغمبر بوشش انداخته بود سیاه رنگ فجاعل حسن ابن علی اولین شرطی که آمد پیغمبر حضرت حسن ابن علی علیه السلام فا ادخل او او را داخل اون عبایی خودش برد قرار داد ثم جاعل حسن فدخل معه یعنی حضرت امام حسین با امام حسن رفتند کنار هم نشست ثم جاعت فاطمه فدخل معه ف ادخله ها حضرت زهره هم وارد شد ایشون هم داخل عبایی ثم جاعلی ف ادخله او علی ابن ابن طالب هم آمد او را هم داخل عبایی کرد ثم غاله وقتی که هر چهار بزرگوار کنار پیغمبر زیر اون عبایی که پوشیده بود قرار گرستند آقای شریفه را تلاوت کرد اما از راه رجله با عبایی رده آن‌هایی آن‌هایfinden را برداد موسیقی جنس صحیح مسلم جنسی سفیه 1883 طبع فضایل اصطحابه باب شان باب نهوم هست حدیث را آورده من با توجه به این مقدمه که خدمتونو عرض کرده هستم از آن حدیث، به نظرم میاد که اگر نسبت بدهیم بگوییم که زناب مسلم معتقد بوده از آقایی آبایی احلالبیتی که در آیه شریفه تطهیره هست اختصاص دارد به همین احل کسا این نسبت بی جان ریست برای خاطر این که اشون انوان زده خب اگر معتقد بود که دیگرانم می آورد احلالبیت فقط یک حدیث آورده اونم مربوط به همین آیه شریفه کسا و داستان کسا هست اینم راجعه به مسلم پس محسال حرفامون این شد اکثریت قائل به این قول اولم این تا اینجا نقل اقبال کردم پاستم که اینها حالا اینا یک نقطه دیگرم باز بگم من خیلی دیگر تلاش کردم من قبل اینا نوشته بودم و خدا شاهده اینا منت نیستا ما که هر چی کار بکنیم در این زمینه ها اندکه هست اصلا به جایی نمی رسه اون حقی که این معارف احلالبیت و این مذهب بر ماها داره ما چه می کنیم اصلا هیچ چه کار داریم می کنیم ما من خدا شاهده احساس شرم و خجالت می کنم نسبت به این جوانهایی که میرن برای احلالبیت اینجوری جان می دند خودم را خدا شاهده خیلی زلیل و خار می بینم خیلی خفید می بینم عجیب از اینا ها اونا احلالبیت واقعی آشقن واقعی امسال بنده که به چیزی می نویستیم و می خواهم اینا خیلی سخت نیست ولی برها دیگر از دیروز بعد از زوری تا آخر شب که جان داشتم و وقت داشتم و می تونستم کار کردم دوباره صبح همینجور اینا را مجددن چندین بار نوشتم چاب شده اصلا یعنی مطهل آیه تطیر در اون دانشنامه از خود بنده از چاب شده اونجا بحث کردیم شب واجده ها را من تدریس کردم جزبه ارانداریم تدریس کردم ولی اکتفا نمی کنم معمولا این یه حالت حرسیست که باید باشه دیگر دنبال این هستم که ببینم بازی نکته جدید حاصل می شه در این شواهد و تنظیل تیرت کردم خدا شاهده حتی آدم برق می دانه به آخر نمی رسه تشده ها می راد تشده ها نمی راد چه شواهد و تنظیل هسکانی جلد دو سفیه ده تا نوود و دو دقیقا ترمودیم تعداد 137 روایت کمی سا 137 روایت را راجع به همین آیه شریفی تطهیر و قضیه مربوط به کسایشون نرکد از تعداد زیادی از صحابه که از امسلمه خیلی زیاده از همین آیشه هست زینب همسر دیگر پیغمبر هست این ها قبلا من کدام نمی دونستم خدا شاهده یک حدیث پیدا کردم که حتی از قول زینب همسر پیغمبر هم باز هست شده ایمون تا یک حدیثه دو سه تا هست این ها دیشبت مطالعه می کردن پس شمت شد 137 روایت در کتاب شواهد و تنظیل راجع به همین آیه شریفی تطهیر دارد البرهان خود ما یعنی کتاب برموم سیدهاشم بحرانی البرهان و پیتفصیل القرآن جلد 3 صفحه 309 تا 325 65 روایت را هم ایشون اونجا نرکد همین بزرگبار در قایت المرامش جلد 3 صفحه 173 تا 192 41 روایت از طریق آمه فقط گفتنشون جدا میکنه اونجا 41 روایت از طریق آمه و 34 روایت از طریق خاصه یعنی از طریق آمه تعداد روایاتی که با باید بیشتر از طریق خاصه که روی هم می شود 75 تا یعنی 75 تا روایت هم در کتاب قایت المرام جلد 3 صفحه 173 تا 172 این مال آمهش هست از 193 تا 211 مال خاصهش هست پس این اجمالا این بستر بحث مشخص شد که این نظریه اول که اختصاص به اهل کسار را رفت طرفداران خیلی زیاد داره قایت فراغان داره اونها باید بپردازیم به دلیلش شرا اینها اکثریت آمدن این قول رو گفتن چهار وجه داره مرمون شرف الدین در همین کتاب کوچک الکلمت الغرام اینها دلالت میکنن که یختص و به اهل کسار اشاره کرده انشالله عبری باشه این را بیان خواهیم کرد و صلی اللہ علی محمد و آله تاهی اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجه اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجه درس کلام موجه تورستان و المسلمان ربانی گل پایگانی بود در برامی مبنو شش و چهل دقیقه است دعوت میکنم شرونده تبیان باشید از راژیو معارف تفسیر روایی قرآن کریم توسط آیت الله سیفی مازندران تبیان رایتایی کتابت بیانا لکل شیئین و هده و رحمت و بشران المسلمین اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المكرمین لا سیما بقیت الله فی الاراضین ارواهنا و ارواه العالمین لطراب مقدمه الفدا خدمت شما به این که در جلسه قبل ما روایاتی که در تفسیر آیه شریفه یا الحمدلله رب دلعالمین بارد شده بود روایات رو خوندیم در این جلسه میخواییم که نکاتی که پیامه هایی که مطالبی که از این روایات استفاده میشود رو خدمت شما از بکنیم نکته اول این است که حمد در این آیه اطلاق شده بر اداع شکر در روایتی که سیهه ابی بسیر باشد همون روایت اول حمد رو گفته از شکر لله ارز کردم این معنا نیست که مفهوم حمد شکر لله هست بلکه به این معنا هست این عبارت حضرت سعود حضرت اینست که الحمد و و اداع شکر الله ما گفتیم به دایی شکر الله یعنی در مقام اداع شکر الله این حمد هست الحمدلله رب العالمین حمد در جایی هست که در مقام اداع شکر اون محمود این حمد به لفظ بیاد و ثنا به لفظ بیاد به عبارت دیگر ستایش و سنائه در مقام تشکر و اداء شکر بهش گفته میشد چی آقا؟ حمد شاهد این معنا روایات غیر از این یک روایات که سیه عبی بسیر باشد روایات سیه مرفوعه سیاری، سیه صفوان، سیه حماد، خبر عبی المسعود سیه عبی بسیر، دیگر سیه معمر ابن خلال اینا این روایاتی هستن که متعرض همین شدن تصریح کردن که حمد اداء شکر الله است این همه روایاتی که گفتیم، این همه درش تصریح شده که حمد چی هست دقا؟ اداء شکر الله این روایات ها مخوندیم، الان فقط من اسمش بردم که شما دیگه خب پیدام بکنید در همین روایاتی که بوده نکته دومین هست که روبوبیت در روایت به معنای خالقیت اومده، خالق اومده، خلق اومده در این روایتی که بعد روایت سیهه عبی بسیر باشد در همون سیه بسیر، رب العالمین، در تفسیر رب العالمین روبوبیت رو معنای خالق گرفته رب رو معنای خالق گرفته و روبیت رو منای خلق گرفته این میخواد این نکتره بفرماد حضرت که بدانید و آگاه باشید که روبیت پروردگار اینطور نیست که دائمان یا همه اقسامش از قبیل و سنخ روبیت و تربیت انسان باشد انسان ممکنه که مربی هست و تربیت میکند اون مربای خود را فرزند خود را زیر دستان خود را وقتی که انسان مربی بشد متصرف بس مربی بشد تربیت بکند به یه محنست که اون راه نمایی میکند به راه کار زندگی راه کار اون شغلی که دارد و و و اینا اما روبیت پروردگار درست است که بخشی از اینها از قبیل هدایت توفیقی هست با الهام روبیت میکند بنده را به سمت سلاحش مثلا به قلبش و یا این که روبیت تشریعی دارد با تشریع دین و انسال انبیاء و امه کل عبشفید الامام که انسانها را تربیت میکنند به وسیله اینها انسانها هدایت میشند به راه کمال و رشد و فلاحشون این رو قبوله درسته اما روبیت پروردگار همیشه به این معنا نیست بلکه اینجا معنای خلق هست یعنی چی؟ یعنی هر موجودی وقتی که از عدم به هستی پامینهد وارد نشقه هستی میشود این مرحله به مرحله وجودش به هدایت تکمینی ذات مقدس حق هست از اون دانهی که وقتی که در زمینه می کارید شما یک دانهی کچیک به اندازه یک نخود یا کچکتر از نخود وقتی که این تو گل گل بیرنگ و بو یک گل که اگر چیزای دیگه بذارید فاسد میشد خب ولی این رشد میکند یک درخت تنابر میشد با میوه ها و گل های رنگ ها رنگ این چه سنخیت طبیعیست بین گل بیرنگ و بو با گل های رنگ ها رنگ با میوه های خوشمزه ببینید یک دانه سیر وجودیش منتحی میشد به این وجود درخت بارور و یا گل زیبا این فقط به روبوبیت فروردگار هست یعنی چی؟ یعنی از زمانی که دانه رو گذاشتید خلقتون بردارید بعد خلقه شروع میشود از جانب ذات مقدس حق هر مرحله وجودی از این دانه که بیاد به خود جوانه بزند جوانه تبدیل جوانه سفید سبز بشد تبدیل به یک نهال بشد تبدیل به یک درخت بشد بار بنشیند میوه بدهد این همه مراحل وجودیست که هر مرحله خلقون بعد خلقه که با این خلقه جدید اون دانه دیگه رفت نابود شد یک وجود دیگری جای گذانی این شد که یک جوانه باشد جوانه دیگه رفت نابود شد یک وجود دیگری به جای این جوانه اومد که این نهال باشد نهال کچیکم رفت تبدیل شد به یک درخت تناور اونم با میوهی که اصلا وجود نداشت این هر کدوم از اینا خلقون بعد خلقه نطبه رو نداشت یک قطر آق و وقتی که تبدیل به مزغه میشد خون میشد عدقه میشد گوشت میشد خب اینا هر مرحله اصلا غیر مرحله قبلیه مرحله قبلی رفت این یک خلق تازه ایست جنسش فرق میکند وقتی که اعضاب جباره و اندام این نوزاد این جنین کامل میشد خب باز این غیر از اون کدوم این این این اون یک تک گوش بوده هست و همچنین وقتی که بیرون میاد صدا بکنه گریه بکنه تفر میشه از تفر جوانی و جوانی به یک انسان کامل با اون علم و درایت و تجربه و کاردانی و تمام اوصافی که یک انسان کامل میتوند داشته باشد خب اینا هر کدوم اینا چیست خلقون بعد خلقه این از که الحمدلله رب العالمین واقعا بزرگترین مذهب ربوبیت همین است ربوبیت هر موجودی در بد و نخست پیدایش تا اون مرحله کامل چه مراهل وجودی رو تیمی کند این ربوبیت ربنا لذی اعطا کل شیئن خلقه اعطای نوجده احدثه اعطا کل شیئن خلقه از احداث اعطای اصل خلق ثم حدا این ادایت ادایت تکمیلی است خب این است که در این سیهه میبینیم که حضرت این رب رو به معنای خالق و ربوبیت رو به معنای خلق گرفته اصلا این از سنخ ربوبیت بشر چیه آقا نیست از سنخ تربیت این گونه تربیت و این گونه ربوبیت اصلا از رست از ماهاتیمه تربیت گرفته شده گفتن رب ببه یا ربی از یک لغت اما از سنخ تربیت بشر چیه آقا نیست روبیت پروردگار حضرت هم دارد به اعلام اصلاقش یا به از حرم اصلاقش که برخیر یا مخفی هست حضرت هم دارد این رو گوشی زد میکنند ارتفاعات ورمو دید؟ بله حضرت بکنم که نکته سب همین که عالمین اختصاص به موجوداتی ندارد که ما با چشم سر میبینیم نه موجوداتی هستن که ما نبیبینیم قدرت این ها از ما بسیار بیشتر هست الَّدِيَّ وَسْبِ صُفِي صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ خود جنه با ناس فرقش چیه؟ ناس رو خود وصل بکنه خود بهت حرف میزنه تو تو کلمه میگه تو بلافاظ نمیفهمی اینکه دارد رو فریب بیده راحت متوجه بشین یه لحاظیه مثل انسان که از همجنس توه ولی جن اصلا نمیبینی کمان اینکه در آیه اومده که اینا میبینن وَاَوَ قَبِيلُهُ كَمِنْ هَيْثُ اللَّهَ تَرَوْنَهُمْ اینا وارد غرب بشر میشن در صحبه غرب بشر وارد میشن و انسان گاهی خیال میکنه که خودشه اصلا من دوست دارم این کار را انجام بدن چقدر لذت میبنم چقدر خوبه خب اینا همه را من و من نسبت میده این را منیت خود میبینن همون شیطان هست که از جنس جنه اتفاق فرمودی اینه یعنی اصلا اشتباه میدیرن دشمن را با خود دشمن را خود میپندارن این هم از عالمینه جن هم از چی هست اخوه؟ عالمینه یعنی عالمین ما ابتدا خیال میکنیم که هرچی را که ما میبینیم از مخلوقات اینا عالمینه ما خیال میکنیم که خوبه که بلکه اصلا به نظر من اکثر مردم هستن این را بابرشون اینه اصلا تو مخیره شون هم نیست که ما عالمینه که میگیم مثلا اجنب با چه اون وجودات و خودشون اینا اصلا برای ما همون حض نشده خیلی عزیز چیزها خودمون که نمیگیم یعنی مقصود بشر انسان حتی مومنی چون این معارف به این را الگاه نشده نفهمیدن هنوز متوجه نشدن بله و خیال میکنن که جن همون افثان هاییست که ما در بزرگ های برای بچه ها خودشون میگن یعنی برای اینا در این حد فقط اما جا نیفتاده حقیقت وجود جن که از میان اینا چه مومنینی هستن چه انسان هایی هستن که علمه چقدر تعریف اینا کردن خب اینا عالمینه قرار بکنن که نقطه چارم این که اقتصاص هم بالله رب بالعالمین این وجه این اقتصاص چیه در نصوص بیان شده باز در معتبره از امام اسکری علیه السلام مروی از امام اسکری علیه السلام حضرت حنود دو جور ربوبیته یه ربوبیت عام هست که همین که تازه بیان کردیم به یک ربوبیت خاص هست یعنی این که خدا تعالی هر انسانی را یک انایت خاصی دارد به او علاوه بر این که اون انایت آمنه برای همه چی آقا هست ولذا در اینجا بیان بگیر از اینجا بیان بر اینجا که به شخص رسول خدا انایت ویجهی داشته خدا تعالی به تک تک انبیاء هر کدام انایت ویجهی داشته گویای این معناست گویای این معناست که ربوبیت فروردگار نسبت به عباد به دو معناست یکی همون ربوبیت مشترک همه که از کردیم تازه یکی هم اون فضل و انایتو که به تعبیر بعضی انایت توفیقی بود اونی که برای آهاد بندگان که اون هم رهین سعی است در روایتی من دیدن دارد که ات توفیق و سعی که جناح ات دائر توفیق و سعی مانند دو بال یک پرنده هم که اگر پرنده یک بال نمیتوند پرواز بکند توفیق هم نصیب هرکس نمیشد تابع سعی انسان است انسانی که بخواست هرخیز نباشد و بگیرد به خواب از دنیا سبحو بعد اون برام بخواب بخواب بخور بخور و فکر شکم و فکر امور دنیا باشد خب این دیگه قابلیت برای اینکه اون توفیق نصیبش بشد چی آقا؟ ندارد سعی میخواد سعی و ان ليس لیل انسانه الا ما سعی از صحی و توفیق دارد تو امان که جناح ات دائر بعدا این روحیت خاصی است که رهین سعی و تلاش هر بشر هست به همون مقداری که اون سعی دارد زحمت میکشد توفیق خاصه راهی نصیبی اون هم چی آقا؟ میشه در این راه انبیاء و اعمی ما سرامد بشر کل تاریخ بشریت بودند و جعلنا منهم اعمتم یهدون به امرنا لما سبرو سبروی نهنو سعی استقامت در مقابل همه بشریتیه هر ت و نقمت و هر آن چی که بشر با اون قابلیت امتحان دارد تحمل کردن صرف کردن مطلب پنجام اینکه در بعضی اداده بایات مثل سیه ای عقوب ابن شعی دارد که اصلا وجه اختصاص به هم در خود وجود هر انسانی معلومه براش چطور؟ میگه این رگه های احساب رو ببینید که بعضی ها ذاتا متحرک بعضی ها ذاتا ساکن و اگر اون ساکن متحرک بشند و بالعفظ بشر اصلا ادامه حیات نمیتونند بدهد اصلا خواب نمیاد دورو اصلا فکر اینکه بشر میخوابد الحمدلله الّذی ار قدنی فی معاد امنه و امانه این خواب و جعلنا نامکم صباتا این خواب مایه حیات بشری ادامه حیات بشری حضرت فرور این خواب رهیر این است که اون عروق کثیره ای که در بدن انسان هست بعضی ها متحرک و بعضی ها ساکن این به روبوبیت ذات مقدس حق هست که اونه که ساکنه باید سکون داشته باشه اونه که متحرکه باید متحرک باشه اگر برای عکس باشد بشر قدرت خواب ندارد بعده من آیاتی منامکم به لیل خب این از آیات فروردگار همین با همین روایت سهیه پعلوم میشه چه آیه بزرگیستی بعده عرض بکنم که یکی از وجوه مهم اختصاص حمل الله رب العالمین که هیچ بشری نمیتونه چنین گاری بکنه هیچ کس این هست این پیام ها ادامه دارد بعدن بیان میشه انشاءالله و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته سلام علیکم و برکاته موسیقی موسیقی در موسیقی درسته