موسیقی موسیقی موسیقی دنیا راهی است پر پیچ و خم که دران از هر سو صدایی به گوش میرسند و آفریدگار اما تو را به راهی مستقیم میخاند موسیقی ادایت دو مرحله دارد یکی مرحله راه نمائی و نشوندادن راه و یکی مرحله رهبری یعنی ره رو را با خود در پراه مستقیم بردن پراه مستقیم میخاند تا مشق کنیم بندگی را مشق راه بسم الله الرحمن الرحیم و بهی نست این خدمت همه شما شرمنده های عزیز و عرجمند سلام عرض میکنم آرزو میکنم هر جایی هستید حالتون خوب باشه و ایا از رادیو معارف میشنوید خدا رو شکر میکنیم که توفیق همراهی با شما نصیبمون شد و ازتون دعوت میکنیم که حدودا 25 دقیقه در کنارمون باشید به لطف خدا استفاده میکنیم از نکته های عرضشمند مهمان و کارشناسی گرانقدرمون به برکت سلوات بر پیانبر نور رحمت و خاندان گرانقدر ایشون موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی محمد همارو محمد همارو محمد همارو محمد همارو در ماحسprises در ماحسresses محمد همارو از این نکته همارا از اینجا باید برنامه خودتون مشقه را خیلی خوش اومدید سلام و باشید خیلی متشکرم بابت قبول زحمت شما شنوانده های عزیز هم لطفا در طول پخش این برنامه حتما کنارمون باشید زنگ بزنید به 329-10551 و یا 329-10552 و همینطور میتونید پیامک بزنید به 3553 هم نظراتتون در مورد اخلاق توحیدی رو برامون مطرح بکنید و هم سؤالاتتون پیرامون این موضوع رو انشاءالله جناب استاد فقیهی پاسخگو هستن خب جناب استاد ما آماده ایم و مشتاق که نکته های شما رو در باری اخلاق توحیدی در این برنامه هم بشنبیم بفرمایید خواهش باشید بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمين و صلی اللہ علیه وسلم و نبینا و قاسم محمد و علیه تیبین و تاهرین و بقیه الله فی ارضه ارز شد که دعا یه وسیلهیه برای این که عنصر ما با خداوند بیشتر بشن معرفت معرفت ما به خدا بیشتر بشد و این معرفت باید بشد که اون اخلاق توحیدی اخلاق الهی خدایی در ما ایجاد بشد حالا وقتی میخواییم دعا بکنیم ارز شد که یه آدابی رو هم مراعات کنیم اول وضوع بگیریم بعد از این که وضوع گرفتیم دو رکعت نماز بخونیم بعد از نماز دعا بکنیم حالا این بعد از نماز دعا کردن یه عدویه که باید بشنیم اثری دارد که دعای بعد از نماز خیلی زود مستجاب میشد و این استجابت دعا باعث میشد که انسان اونسش با خدا بیشتر بشه هرچنگایی هم دعاها مستجاب نمیشد یا به تأخیر میفتد حالا اونا هم حکمتهای خودش رو دارد عرض میکنیم اما یه حدیثی رو اینجا نقل کردن خیلی عجیبه امام علیه السلام فرده فرمودن که من جاغم اگه کسی گرسنه شده حالا البته این گرسنگی هم مطلقه ممکنه حالا گرسنگی مادی بشد غذاهای مادی بخواد ممکنم کسی گرسنه معارف و معنویت و شناخت خدا بشد اما فرمودن که من جاغم اگه کسی گرسنه شد یعنی نیازه به چیزی پیدا کرد خب اگه شکا کند اگه بعد از این نیاز وضوع بگیرد و دوره کد نماز بخوند بعد از این که نماز خوند حالا دعا کنه بعد به خدا بگید که حالا ربه هم که میدونید همه میدونند ربه یعنی ربی یعنی خدای من فروردگار من خدایتو که میدونید اینی جایق خدایی میدونی من گرس نه نیاز دارم حالا من اینو عرض بکنم تا ادامه ی حدیث ها بخونم مرحوم آیتالله بهجد اینو مکرر من ریشون شنیدم فرمودن اگه کسی سه مرتبه صادقانه با بگد خدایی چیکار کنم خدایی من چیکار باید بکنم خدایی چیکار کنم فرمودن اگه کسی سه مرتبه صادقانه این جمله رو بگد همون موقع خداون را را بشنشون بید حالا به چه وسیله همیشون فرمودن مهم نیست فرمودن ممکنه حتی یه کاغذی رو زمین پیدا کنه بخوند یه کسی برسه اما محاله حالا اینجا خیلی عجیبه امام فرمان اگه این گرسنه وضوع گرفت دوره کرد نماز خون بعد دستاشو بلند کرد گفت ربه اینی جائخ خدای من گرسنه فعتقم نی خدای یه تعامی برستون برا من و امام فرمان فعنهو یوتقمو فی ساعته خیلی عجیبه امام فرمان اگه این کار را انجام بدد وضوع و نماز و بعد به خدا بگرد خداون یوتقمو فی ساعته همون لحظه میگم فرمایش آیت الله بحشت هم همی بود یک کسی سه مرتبه صادقانه با اخلاس واقعا بیچاره شده خدایی چکا کنم من مستر واقعی به اون بگیر واقعا خدای درمونده شدم چکا کنم همون وقت یک کسی میرسه که اون راه نمایی بکند خب اینا چیه اینا یه اتمینانی برای انسان به خدا میارد که خدا میتوند قادره و میرسونه و تا حالام رسونده متاسفانه بعضی ها یه دعاشون مستجاب نمیشد میگن نه نشد آدم برگرده به اقع چهل ساله پنجاه ساله همش خدا رسونده متاسفانه فراموشکاریم دیگه بله آدم کفران ت میکند وقت این دعا با این کیفیت آدم ها وابسته به خدا میکند و از وابستگیه به خلق دروغ و قیبت و تحمد هفتش میکند امیدواریم که خداوند قلب هممون رو با خدای آلم و اولیاه او اعمه معصومین با امام زمان معنوش کند انشالله خیلی متشکرم نقطه های عرضشمندی بود از شما شنیدیم خدا رو شکر و امیدواریم که توفیق داشته باشیم بهشون هم خوب فکر بکنیم درشون تعمل بکنیم و در زندگیمون هم اونها رو پیاده بکنیم امیدواریم که توفیق داشته بکنیم یه راهی رو بخواد یا نخواد تیم کنند یا ایوهل انسان این راه شنونده توصیح های اخلاقی ارفانی استاد سید احمد فقیهی هستیم اونطور این راه نیازه به راه نما دارد و همچنین نیازه به یک مشقی دارد که به شد مشق راه زندگی سعادتمندانه امسان در برنامه مشق راه امیدواریم که توفیق داشته بکنیم یه راهی رو بکنیم و در زندگی در خدمت شماییم با برنامه مشق راه که هر دو شنبه و سه شنبه ساعت 13.30 دقیقه تقریمتون میشه 329-10-551 و 2 با پیش شماره 025 شماره های تلفن ماست و 3553 هم شماره سامانه پیامکیمون که لطفا نام برنامه مشق راه رو قید بکنید و بعد از اون سالتون رو بپرسید بعدم انشاره در طول برنامه از دیناب استاد فقیهی میپرسم و به لطف خدایشون پاسخ شما رو خواهند داد استاد فقیهی شناندی عزیزی در باره خوف از خدا پرسیدن گفتن که خوف از خدا در چه مرحلهی از سیر الالله آیا قبل از محبته؟ مرحوم علامه تبا تبایی رضوان الله تعالی علیه در عل میزان اینو ارزو کنم برای کسانی که بخوان متعالیه بکنن انتفاقا تو داستو ارزو کنم برای کسانی هزرت یوسف هم هست میگن که تقوای الهی با سه تا روش به دست میاد یکی با خوف، یکی با رجا، یکی با محبت بعد ایشون میگن ترتیبش هم همینه یعنی اول خوفه در مرتبه دوم رجا و امیدواریه در مرحله سه و محبته که اون قوقاییه بعد مرحوم علامه میفرمون خوف عمومی ترین را خواست برای قربه به خدافت یعنی همه مردم بدون استثناب از این ترس و خوف متعثر میشن و این باید اولین قدمه یعنی تا در وجود انسان یه خوفی نباشد قرآن میفرمون فرمان ذالکل من خشی ربه همه این امال کسی که یه ترسی در وجودش باشد یقینا امیده به رحمت خداون قوقایی میکنه شکی توش نیست و امیدواریم که خداون امیده به رحمتشم قلب ما قرار بدن اما گاهی ما قافل میشیم که اصلا امیدواره به رحمت خدا چرا میشم؟ چون یه ترسی در وجودم هست ولی اگه یه ترسی در وجود انسان نباشد امیده به رحمتم معنی پیدنه میکنه ریشش توی ترس از اقابه بله یعنی از یک خطری از یه بلائی میترسم امیدوارم که خداون کمکم بکنه یعنی که مرحوم علامه فرمان اولین و عمومی ترین راه خوف اولادم باید یه قدیب ترس اگه یه ترسی در وجود انسان شکل گره و در قدم دوم میاد امیدواره به رحمت خدا میشد و از رحمت خداوندیم انشالله بهرمند میشه انشالله چون اشار به مرحلی محبت هم کردن چی خوبه که در موضوع موزن برامون بیشتر صحبت کنید منظور از محبت بین انسان و خدا چیه؟ بله این مقامات ظاهرن یکی یکی ایجاد میشد اول یه ترسی در وجود انسان ایجاد میشه بعد انسان به رحمت خدا امیدوار میشه وقتی به رحمت خداوند امیدوار شد بعد اینن رحمت و ت های خدا رو میبینه چون تا آدم امیدوار نباشه ت هست اما نمیبیند وقتی امیدوار شد میبیند خدا چقدر ت بش میدد این ت باعث میشد که محبت خداوندی در قلب انسان ایجاد بشه و هر قد که انسان این کارو ایمانش قوی تر بشد و تهای خدا رو بیشتر ببیند محبت خدا درش بیشتر میشه قرآن فرمود ولذین آمنو اشد و خوبه ملمه ایمانه که منشعه اون محبت میشه البته قبل از این که من به خدا محبتی پیدا بکنم باید بدونیم خداوند به بندگانش محبت داره عشق میورده اینقدر خداوندگانش دوست میدارد این که قفاره گناهانش نمیبخشه از سر لطف و محبتشه این که گناهکاراشو دوت میکنه خیلی عجیبه و یک کسی بمون یه عذیت و آزاری بکند دیگه جواب سلامشم نمیدیم اما خدا میگد یا عبادی الذین اصرف و غلا انفسهم شما که معصیت کردی بیای لا تقنط و من رحمت الله از رحمت خدا نامید نشید پس محبت اولش محبت خدا هست جازبه یه که خدا بندگانش به طرف خودش میکشه من اگه تو این جازبه توجه بکنم خدا رو ببینم منم آشقه اون میشم در این بین که خدا محبت به بنده هاش دارد اون رو جزم کند و محبت بنده هام نسبت به خدا ایجاد میشد در این بینم اولیاء خدا پیدا میشن ببینیم عجب آشق ترین مردم به خداوند اولیاء الاخی هست امیر المؤمنینن تو زیارت جامعه کبیره دارد و تامین فی محبت الله اینا در محبت خدا تامن کاملن امیدوارم که این محبت از خدا از مؤمنین از اولیاء و محبت خود مؤمنین به هم دیگه محبت دوتا همسر پدر و مادر فردن این محبت یه معجون عجیبی امیدوارم که خداوند روز به روز در قلوب ما بیشتر قرار بدن انشاءالله خیلی متشکرم از شما استاد و همینطور از شما شهربندگان محترم فاصله بگیریم و همچنان با شما عزیزان همراهیم با ادامه برنامه مشق راه رادیو معارف تقدیم میکند مشق راه برنامه ارفانی اخلاقی از گروه فقه و اندیشه رادیو معارف برنامه مشق راه رو برنامه ارفانی اخلاقی رادیو معارف محسوس اخلاقی و جنوب استاد فقیهی عضو محترم حیات علمی محسوس اموزشی و پجروهشی امام خمینی رحمت الله علیه و استاد اخلاق پاسخگوی سآلات شما در حوضه اخلاق توحیدی هستن جنوب استاد شهربندگان محترمی سآلشون رو اینطور مطرح کردن که من برنامه شما رو در رادیو معارف گوش میدم ولی مشکل من اینه که گوش شنوان ندارم یک روز انجام میدم ولی رهاش می کنم و متاسفانه دیگه هیچ امیدی به خودسازی ندارم شما فرمودید پرخوری اراده رو زعیف می کنه و همینطور بینزمی ولی اینها عادت من شده چی کار کنم امید خودسازی ندارم بارها سعی کردم ولی موفق نشدم در قرآن در سوره صف اونجا خداون فرمود که مؤمنین رو توویخ می کند فرمود چرا می گید و بدعمل نمی کنید خب حالا اینه به یه شکل دیگه هم می شه آدم پیان بکند چرا آدم چیزی رو می شنبه بدعمل نمی کند شنیدن که فایده ندارد که یا آدم باید چلاس اخلاق درس اخلاق برنامه هایی رو نره یا اگه میره باید به این نیت برد که اونطور که می شنبم می خواهم عمل بکنن خب حالا اگر آدم یاد گرفت اگه آدم یاد گرفت که بشنبه عمل نکنه بشنبه عمل نکنه این کم کم بر آدم قصاوت قلب میارد یعنی قلب آدم می بینه خب این می شنبه عمل نمی کنه می شنبه عمل نمی کنه دیگه ما حل نمی گذاریم همه یه کار همینطوره مثل این که آدم یه بار دروغ می گه خیلی ناراحت می شه یه ده بار که می گه دیگه کم کم ناراحتی تمام می شه حالا راش اینه که مرحومات الله بحجت رحمت الله علیه خیلی تأکید می کردن فرمودن اونی رو که می دونید عمل کنین حدیثم دارد من عمله به ما علم اگه اون چیزایی که می دونم بهش عمل بکنم بقیه چیزایی خداوان بهش یاد می دن اینه که آدم تصمیم بگیرد یه بار که اولا گوش ند هی سخنرانی پشت سخنرانی هی پشت سر همدیگه کتاب پشت سر کتاب نه من تصمیم بگیرم که امروز یه موضوع یه سخنرانی گوش بدم یه صفحه از یه کتاب بخونم بعد ببینم می تونم بهش عمل بکنم اگه عمل کردم اگه عمل نکردم گوش دادن بقیه اشتیه به چه دردم می خوره می فهمید که قدم به قدم جلو برند بله این یکی دوم این که قدم ببیند من همه جا هرچی رو می شنم هم عمل نمی کنم یا نه یه جاهایی که متابقه میل خودم و خواست خودم عمل می کنم یه جاهایی که مخالف هواهای نفسانی می سخدم قرآن می گید راجب انبیا که انبیا وقتی یه حرفی می دادن که مخالف هواهای نفسانی بود بهش عمل نمی کردن اینه که آدم تصمیم بگیرد که یه قدم خیلی کوچیک و نه خیلی بزرگ مخالف هوای نفس خودش بردرد تا یاد بگیرد یه جاهایی هم با نفس اماره مخالفت بکنه من یه جا با شیطان مخالفت بکنم می توان نباشه که دائم متیع شیطان باشه اینه اگه آدم پمرین بکنه که یه مخالفتی که یه قدم کچیک در مخالفت با هوای نفس یا مخالفت با شیطان بردرد و این قدرت پیدا میکند که حالا این چیزایی که می شنبم و مخالف هوای نفسمه گفتن به من کم بخور اما چون مخالف هوای نفسمه نمی تونم یه قدم کچیک آدم بردرد و خود همون کم خوری حالا مصداقی که ایشون می فرمودن راشینه بعد مرحومه آیت الله بحجت میگن آدم حکیم ایشون می فرمودن که کم خوری این طور نیست که من یه مرتبه قضامایم رو نصفه کنم هم به جسمم ضرر میخوره هم قدرتش ندارم ایشون می فرمودن روزی یه قاشوخ چای خوری کم کنید اصلا روزی امنه هفتهی من بنابرای دارم اول باید قضاما مشخص کنم و قضاما چقدره روزی یه لقمش رو کم کنم یه قاشوخ چای خوریشو کم کنم آروم آروم تا بتونم و الان یه دفعه بخواهم تصمیم بگیرم برای این که کم بخورم یا نخورم خب نمیشن کتا مدت اگرم عمل بکنم سریع ازش خسته میشن انشان خیلی متشکرم نقطه خیلی مهمی بود امیدوارم که مورد استفاده این شمده عزیزمون قرار گرفته باشه خب جنب استاد به پایان رو برم رسیدیم خیلی متشکرم از شما جنب استاد فقیهی عزیز خیلی استفاده کردیم امیدوارم این مطالب مورد استفاده همین شمده های خوبه منم قرار گرفته باشه و ما مشتاقیم که باستن به لطف خدا در جلسه یا ینده میزبانتون باشیم تا یک سلام دیگه شما رو به خدا میسپارم امیدوارم که خداوند همیشه به زبانمون خیر جاری کند و توفیق عمله به اون چرا که میگیم به همون انایت کنه التماس دا من عشقم و من دردم تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی در سینه سوزانم مستوری و محجوری در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی پیدایی و پنهانی پیدایی و پنهانی از آتش صدایت دارم من و دارد دل داقی که نمیبینی دردی که نمیدانی دردی که نمیدانی من خاکم و من دردم من عشقم و من دردم تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی تو عشقی و تو جانی تو مهری و تو جانی بخش مsprد عشقی و ذارتer fotografی��ه شده نفسی نصیب گفته دهش و غبرتش نصیب گفته دهش و غبراتش و صدا aquestaque نصیب گفته دهش و صدا någon Betty موسیقی تشکیل سپاه در ابتدای انقلاب یک پدیده منحصر به فرد در بین انقلابهای بزرگ تاریخ بود در انقلابهای بزرگی مثل انقلاب فرانسه، انقلاب شعروی، بلشویکی گروه هایی پیدا شدن در اوائل انقلاب به عنوان طرفداری از انقلاب سربران کردن، اقداماتی کردن لیکن سپاه مطلقا قابل مقایزه با اون گروه ها و اون جمعیت ها نبود اونا ویرانگر بودن، خودسر بودن، بی انزباقی صلاحات بودن بدون پایونبندی به مبانی و اصول بودن سپاه نه سپاه از اول از اول اینها مهمه فرrove». زیر نظر مرکزیت انقلاب تشکیل شد فرماندهی و سازماودهیش متمرکز بود شورا بود شورای مدیریت و فرماندهی بود اما بود از اول یک فرماندهی متمرکزی وجود داشت فرابجم σας Jacobulates در مرکز بود در همه جای کشور حضور داشت اما مرکزیت به منای واقعی کلمه فرموندهی میکن از اول تشکیل سپاه افراد سپاه و اناثر سپاه برخوردار بودند از عرضش های دین و انقلاب مثل ایسار مثل فداکاری مثل حضور جهادی دائمی شبان روزی مثل اطاعت و تسلیم در مقابل امام و بزرگوار مطلقا غیر از این دیده نشد ما از اول ناظر و حاضر بودیم مسایب سپاه رو میدیم یعنی یه پدیدهی بود منصب فقر افراد دارای تهارت بودن دارای تقوی بودن من ده نمیخوام مبالغه کنم بلغره نقص و زعف در همه افراد هست نقص های وجود داشت زعف های وجود داشت اما شاید برحسب قرائن در تاریخ کشور ما تا اون روز هیچ مجموعه نظامی با این اندازه سلامت دیده نشده بود سلامت انسانی و سلامت خدایی در طول تاریخ کشور در اونجایی که من اطلاع دارم نمیشنسیم هیچ مجموعه نظامی رو که تا این حد برخوردار باشن از سلامت معنوی و اخلاقی و سیاسی این یه نقطه تشکیل سپاه یک پدیده اینچنینی بود نکته بعدی مسئله رشد و زایش درونی سپاه اینم یک پدیده بی نظیره سپاه در آغاز تشکیل خودش از این مجموعه چندست نظری تشکیل خودش تشکیل خودش تشکیل خودش اما در یک مدتی کمتر از دو سال تبدیل شد به یک سازمان نظامی گسترده با تشکیلات منظم با سازماندهی یگانهای تیپی که این خیلی چیز مهمی بود دوانست مجموعه نظامی رو سازماندهی تیپی بکنه یعنی از مجموعه نظامی رو