اما وجوب عاده اما به اینکه موضوع و فاقه متابع قاعده هست اینو دقیق داشته باشید قاعده این هست که در این عبراب عوامر ظاهر در وجوب تکلیفیه ببینید کلیتر عرض کنم در اجزا شراعت موانه هر امری میاد ظاهرش وجوب وضعیه وضعی اگر گفتن در نماز سوره بخان یعنی این نخوندی باطل روکو به جا بیار اگر به جا نیاردی نا سلات الا به تغور یعنی نکردی باطل عوامر ظاهر تکلیفی داره اما در اجزا شراعت میگن چی گفتم یعنی شرط باطل میشه نکنی باطل میشه میگن در اجزا شراعت در اجزا شراعت در اجزا شراعت این طوری در معاملات هم همین طوری اگر بگه نهن نبیان بیل غره یعنی حرامه یا باطله بله یعنی باطله چرا به علت این که اجزا شراعت معاملت داره میگه غیر از غرمت وقت اجزا شراعت معاملت میگن امرو نهیش ظهور در حکم وضعی داره بنابراین عواملی که ما داشتیم راجع به ترتیب ظاهرش وضعیه وضعی که شد عمدن تکردی برگرد برگرد پس اعادش مسلم شد علل قائده اما وجوب کفاره رو از کدام روایت میفهمیم ما دوتا روایت داریم هر دو روایت در عبواب حلقه حدیث یکه باب دو کالان خوندی میفرمود اگر ناسی باشه کفاره داره خب آمد به طریق اولا کفاره داره ناسی کفاره داره آمد به طریق اولا کفاره داره آلمان داشت نه اصلا ناسی نشت ببخشید سیهه اجازه بدیم سیهه محمد ابن مسلم بود که فرمود و هو آلمان نزداری که لایم بقی فرمود انو علیه دمو شاتن پس کفاره حدیث سیهه محمد ابن مسلم حدیث یکه باب دوی از عبراب حلق و تقصیر بله اونجا قرینه قایم شده بود فقط من این جمله رو نگفتم همیشه اجزا و شراعت زور در حکم وزیعی دارد الا ما خرجم به دلیل اگر دلیلی برخلاف قایم شد میگیم تکریفیه اونجا دلیل داشتیم اینجا نداریم و اما روایت دومی که در اینجا داریم راجعه به وجوب چی؟ کفاره حدیث یک باب چهاره از همین عبراب حلق تقصیر روایت علی ابن یقتین سألتو عبالحسن علیه السلام کدام عبالحسن؟ مصمد جعفر قایدتان چون علی ابن یقتین از خباس اصحاب مصمد جعفر سلامونه مولا علیه ما بود ان المرعه رمت رمیه انجام داد و زبهت قربانی را انجام داد و لمت و غصر تقصیر انجام نداد حتی زارت البید تا رفت زیارت خانه خدا فتافت وسط این حدیث راجب وجوب عاده است نراجب کفاره میذارید من بخونم ان المرعه رمت و زبهت و رمت و غصر حتی زارت البید بدون تقصیر رفت زیارت البید فتافت وسط من اللیل تواه و سر یا شبانه به جا بود ما حالها و ما حال و رجل ازا فعل زالک خب این آمده یا جاهله ظاهره جاهله ظاهره جاهله قانالا بحث عیبی نداره یقصر برگرد تقصیر کن و یطوف دوباره توافت و به جا بیاورد سم یطوف لزیاره بعدم تواف نسا انجام بده سعیم انجام بده تواف نسا انجام بده این میگه جاهل باید اعاده کند خب آمد به طریق اولا باید اعاده کند این راه دوم مربوط به آده است رواهت اول مربوط به کفاره بود این مربوط به آده است بنابراین ما دو صورت از چار صورت رو حل کردیم اونجایی که آمدن هم تواف هم سعی رو مقدم بداره و اونجایی که آمدن فقط تواف رو مقدم بداره به لغره تواف مقدم بداره کفاره داره میخواد سعی مقدم بداره میخواد سعی مقدم نداره الان کل حال این دو صورت باقی ما صورت سوام و چارام انشالله و صلی اللہ علیه و سلیم سیدنا محمد و آله قاهری اللهم صلی علی محمد و آل محمد اللهم صلی علی محمد و آل محمد اللهم صلی علی محمد و آل محمد اللهم صلی علی محمد و آل محمد اللهم صل على محمد و آل محمد اللهم صل على محمد و آل محمد اللهم صل على محمد و آل محمد و اجل فرجهم درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم شیرازی رو در ورامه فقه آل محمد تقدم دوستاران و علاقمندان به دروس حوزوی کردیم سپاس گذارم از همراهی شما از دانش نوانده با بخش ثومه ورامه های رادیو معارف 5 و 38 دقیقه است و تبریک ارزمی کنیم ایام با سعادت دهی کرامت رو که امسال با شعار مهوری ایران امام رزا نامگذاری شده امروز چهار شنبه ده همه اردی بهشت دومه روز از دهی کرامت که با عنوان اختر رزا علیه مست سلام الهان بخش دختران مقاومت نامگذاری شده حضرت معصومه سلام الله علیه ها الگوی کاملی برای دختران ما هستن زنان و دختران ما با متعالی زندگانی و شخصیت امام رزا نامگذاری شده حضرت معصومه سلام الله علیه ها میتونن چراق هدایتی رو برای زندگی خودشون انتخاب بکنن ویژگی های بسیاری هست که زنان و دختران ما میتونن از حضرت معصومه الگو بگیرن از جمعه مقاومت و جهاد ایمان قوی پایداری در برابر سختی ها پایبندی به ارزش های اسلامی افت و پاکدامنی خدمت به خانواده و جامعه و مبارزه با ظلم و فساد این ایام مجددن ور همه شما پیروان اهل به تلیهیم و سلام انشاءالله مبارک باشه آخرین برامهی که در بخش سوام روز چارشنبه دهام اردی بهشت ما تقدیم شما میکنیم برامه مکارم خوبان هست و استفاده میکنیم از موایز اخلاقی آیت الله مصباح یزدی رحمت الله علی قبل از پخش این برامه مرزا هدایت و عرب اتفاق همکارانم تیه کننده آقای امیراباس خاقانی صداوردار آقای سید عبدالله مصبوی و همانگه پخش آی سید مشتبه هاشمی با شما خداحافظی میکنم صبح اید بر شما مبارک موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی ولم یعده انهو صادر عنها وليلقین امرابا ومصیبات وامورا تغیبه وليظلمن فلا ينتصر يبتغی ثوابا من الله تعالی فما يزال فيها حزین حتی يفارقها فاید فارقها افضا الى الراحت والكرامه همونطور که مستحضر هستید مبایز پیامبر اکرام صلی اللہ علیه وآلیه وآلیه وآلیه برای جناب ابو زر که در جلسات قبلی بخشهایی از این مبایز را خوندیم تا به اینجا رسیدیم و حسب اونچه ما به ذهنمون رسید از ترتیب این مطالب این بود که ابتدا توجه به اهمیت زندگی دنیا و تأثیری که در سعادت یا شقاوت آخرت داره و این که ایک فرصت مختنم ایست که باید اون را غنیمت شمرد تا انسان را از حالت غفلت خارج کنیم و بعد انگیزه های فعالیت درش به وجود میاریم این ها مراتبی داشت در مراتبی داشت که در مراتبی داشت که در مراتبی داشت که درمیره کنیم مراتبی اول انجام واجبات و ترک مستحبات بود و بعد انجام سایر افعال عبادی که به صورتهای مختلفی مورد تشبیق قرار گرفت از اینجا به بعد بخش های از این مواعز مربوط به حزن و خوفی یا اباغر اد دنیا سجن و مؤمن و جنت و کافر دنیا برای کافر حکم بهش را داره و برای مؤمن حکم زنده این مقدمتن را می فرماید طبعا آدم در زندان و اندوهگینه در زندان که جای شاده نیست مؤمن چون دنیا برایش زندانه است این محزون خواهد بود یک بار دیگه هم ارز کردم که بیاناتی که در روایات اینها هست محکمات و متشابهات داره مخاص داره مطلق و مقید داره اینجا اگر مده حزن میشه معناش این نیست که هر حزنی مطلوب است و آدم باید سعی کنه همیشه محزون باشه این اطلاق و عموم ها را نداره این بیانات موعزه ای بیاناتی است که به طور مطلق مطلبی ذکر میشه ولی برای هر کسی توجه به کدام مطلب مفید است و قید شیعه مخصص شیعه اونها را دیگه باید یا استادی بیان بکنه یا خدا آدم در اثر اونسی که با کلمات خدا و بیغمبر پیدا میکنه این خبرگی را پیدا کنه که بتونه آم مخاصش را پیدا کنه فکیفه را یهزن المؤمن یکی از وسائلی که آدم موجب و حضنش میشه و این حض جا هم داره اینه که در این بار فکر بکنه خود حضرت داره زمینه حض را باید فراهم میکنه با همین بیان میفرماید مؤمن میبینه که خدا بهش وعده داده وعده قطعی که حتما وارد جهنم خواهی شد برای اینکه در قرآن داره یکی و اِم مِنْكُمْ اِلا وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًا خب مؤمن که به این آیه قرآن یقین داره میدونه که خدای متعال قضای حتمی فرموده که همه وارد جهنم خواهند شد اما آیا زیمانتی هم کرده که ما خارج بشیم از جهنم؟ اونهایی که خدا مورد اعنایت خدا واقع بشند؟ و توفیق پیدا بکنند دستورات خدا را عمل کنند بعد اونها خارج میشند اما یا منم هستم؟ وارد شدن هم حتمی است اما خارج شدن هم مشکوک است نمیدونم اگر در این بار را فکر کنم همین کافی است برای اینکه محزون باشم چون نمیدونم سر نوشته میشه این یک جهتی که موجب اینش آدم محزون باشه جلوه اون فره و سرورهای بی جا را میگیره نمیذاره که آدم غافل بشه قد اوعده الله جلتناؤه انهو وارد جهنم این وعده نامطلوب را وعده خوفاور را به انسان داده که وارد جهنم میشه ام منکم الله واردوها ولم یعیده انهو صادرون انها اما اینجا در اینجا در اینجا در اینجا در اینجا داریم اما یک زمانتی نکرده که از جهنم تو خارج خواهی شد جهنمی ها میمونند بهشتی هاش خارج میشند اما کیه بهشتی؟ اونو نمیدونیم شاید ما نباشیم این یک آمل برای اینکه آدمو از حالت فره و سرور و سرمستی خارج کنه و به خود بیاره و یه مقدار به خودش بپردرسه اسباب دیگری هم ممکن است موجود اینکه از این حالتی خارج کنه و به خود بیاره و یه مقدار به خودش بپردرسه اسباب دیگری هم ممکن است موجود به حضن انسان بشه بالاخره انسان در دنیا به امراضی مقتلا میشه مسیبت هایی میبینه کسانی به آدم ظلم میکنند نمیتونه ظلمشون رو دفع کنه حقش را میگیرند نمیتونه حقش را احقاق بکنه این ها موجود به حضن میشه چیزهای اسباب عادی است غیر از این ها چیزی که موجود میمیشه که آدم بتونه حضن اختیاری برای خودش پیدا کنه فکر کردن در این است که جهنم رفتن ما یقینی است اما به خوارج شدنش یقینی نیست و اینه که خیلی مطلوب است بله اون چیزهای دیگرش که عادی است برای همه انسان ها که همه بیشتر دنیا این چیزهای پیش میاد لَيَلْقَيَنَّ اَمْرَاضًا وَمُصِبَاتٍ وَأُمُورًا تَغِيظُهُ موجود به غیظ و خشمش میشه چیزهای این چرا این آخوشایان نیبرادن پیش میاد ولَيَضْلَمَنَّ فَلَا يُنْتَصَرْ یا لا ينتصر همین دورم یادم رفته مظلوم واقعی میشه ظلم بهش میکنند و کسی یاری نمیکنه او را این ها موجود به اسباب عادی است برای همه هست علاوه بر این ها مؤمن توجه به این هم پیدا میکنه که زمانتی برای خروج از جهنم نداره يَبْتَغِي ثَوَاباً مِنَ اللّهِ وقتی این گرفتاری ها برایش پیش میاد مؤمن فقط امید این داره که خدا ثوابی بهش بده به واسطه سبری که بسران بر مسیبت ها میکنه ولی دیگران این امیدها را نداره فَمَا يَزَالُ فِيهَا حَزِينًا حَتّٰى و فَارِقَهَا مؤمن در دنیا با توجه به این اسبابی که برای هزاره در این درسته داره دائمان هزنی دارد هزنه فی قلبه فَاِذَا فَارَقَهَا اَفْضَا اِلَى الْرَاحَةِ وَالْكَرَامِهِ وقتی از دنیا رفت دیگه کارش منتحی میشه به راحت و کرامت و خوشی آخرت پس تا در دنیا هست خاناخان نراحتی هایی و ناخوشایندی هایی داره که موجود به هزنش میشه خب این هزنها اگر ارتباط با خدا پیدا بکنه مثل همون هزنی که از ناهیه این است که آدم نمیدونه آیا از جهنم خارج میشه یا نمیشه یا هزنی که در اصل توجه به گناهان گذشتش برای انسان حاصل میشه توجه و ایران میکنه چه غفلت هایی کرده میشود عمر گذشتش را صرف چه عبادت هایی بکنه نکرد و یا عزیزو بلیان صرف گناهانی کرده که معروض نیست این گناهانش آمرزیده باشه آمرزیده شده باشه این ها موجود به هزنش این هزنها مطلوبه البته باز به حد افرادی نرسی که آدم را از کار زندگی مابدانیم یا عبادر ما عبدالله عزوجل علی مطل طول الهزن هیچ عبادتی مثل اون عبادتی که با طول هزن حاصل میشه هیچ عبادتی انجام نگرفته خب طبعا کسی که حالت هزن پیدا میکنه دنبالش اگر هزن شدت پیدا بکنه زمینه گریه فراهم میشه این هم مطلوبه نه گریه برای امور دنیا ها همون هزنی که مطلوبه است به دنبالش هست گریه ای که از اون ناشین میشه از اون هزن مطلوب یا عبادر من اوتیه من العلم مالایوبکیش لحقیقن ان یکونه قد اوتیه علم مالاینفعه این برای ما ها خیلی تکاندهنده است میفهمد اگر علمی بیاموزی که اون علم تو را به گریه نیندازد موجب گریه تو نشه باید بگیم علمی، علمی است که به حال تو سودی نباشد اثر علم نافع این است که حالت بکار را در انسان به وجود بیاره یا تشرید بکنه این علم معلومش علم نافع است اما اگر علمی منافعات پیدا کنه به این حال نه تنها کمک نکنه به اینکه آدم حالت بکار پیدا کنه بلکه مغرورش هم بکنه طبعا این علم نافع نخواهد بود من اوتیه من العلم مالا یوبکیه اگر علمی به کسی داده بشه که او را به گریه در نیاره لحقیقن سزاوار است که بگیم ان یکونه قد اوتیه علم مالای انفعه علم غیر نافع بهش راضی شده به چه دلیل؟ خب البته فرقی پیغمبر اکرم می فرمان داره ما دیگه دلیل نمی خواهد اما خودشون توضیح می دهند لَأَنَّ اللَّهُ نَعَتَ الْعُلَمَاءُ فَقَالَ جَلَّ بَعَذِ اِنَّ الَّذِينَ اُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ اِذَا يُطْلَاعَ لَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا اِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَوَفْعُولًا وَيَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوا به این آیات قرآن تمثل می فرمید می گن خدای متعال کسانی را اهل علم می داند که این آثار درشون ظاهر می شود کسانی هستند که وقتی آیات الهی برای اونها خونده می شود یه همچه حالت هایی بیدام می کند حالا ما با این آیات بیدام می کنیم ببینیم قرآن ما را اَلَّذِينَ اُوتُ الْعِلْمِ می داند یا نه از علایم کسانی که اَلَّذِينَ اُوتُ الْعِلْمَند خدا اونها را صاحب علم می داند علایمش اینه که اِذَا يُطْلَعَ عَلَيْهِمْ وقتی آیات الهی برای اونها خونده می شود يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدَا باز زنخهاشون می افتن روی زمین به حال سجره در میان حالا این منظور این است که یعنی کنایه از همون حالت سجره است یا نه اصلا این یک سجره مخصوص است که آدم وقتی خیلی مشوش و مسترب می شود می افتد روی خواهد مثلا زنخش رو می باند روی زمین يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدَا باز زنخهاشون می افتن روی زمین وقتی آیات الهی رو می شنوند این تقریبا یک حالت طبیعی است و این دستور خاص تعبدی نیست که این کار بکنید اونچنان حالت خشوعی پیدا می کنند که بی اختیار حالا بی اختیار البته تعبیر مسامحه آمیزی است بی اختیار می افتن روی سشروی خاک يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدَا و یقولون سبحان ربنا انکان وعد ربنا لَمَفْعُولَا بعد اضافه می فرماید وَيَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعا این ها باز زنخ روی زمین می افتند در حالی که گریه می کنند و تلاوت آیات موجب این می شه که بر خشوعشون افزوده بشه و یزیدهم خشوعا الَّذِينَ اُوتُ الْعِلْمِ مُورِدِ مَدْحِ خُدا هستند و خدا اونها را دارای علم صحیح می دونه که اینجوری باشند اگر اینجوری نبود پس اگر علمی موجب این حالت نشد معلوم می شه از نظر قرآن این صاحب علم نیست این استدلال است که پیغمبر اکرم از این آیات می فرمید یا ابادر من استطاع ان یبکیه فلیبک اگر حال گریه کردن دارید بگرید و من لم يستطع فلیشعر قلبه الهزن ولی تباک اگر حالت گریه ندارید حالت هزن را به قلبتون وارد کنید فکر کنید تا حالت هزن پیدا کنید و اقلا خودتون را به حالت شخص باکی در بیارید ان القلب القاسی ان القلب القاسی بعید من الله تعالی ولكن لا تشبه را دلی که حالت هزن و بکا ندارد این دل قصی است وقتی قصاوت داشت از خدا دور است ولی نمی فهمید که چگونه از خدا دور استید ولی حقیقت این است که دلی که حالت خشوع ندارد حالت هزن و بکا ندارد این با خدا راه ندارد اِنَّمِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارِ لَمَا يَشْشَقْتَقْ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَا سنگ هم گاهی میشکافه یک آبی ازش در میاد این دل های شما چگونه است که هیچ نمیشکنه و عشقی از چشمتون جاری نمیشه تا اینجا مربوط به حوضن بود بعد قسمت هایی هست مربوط به خوف که انشاء الله در جلسه آینده اگر خدا حیاتی داد و توفیقیت قراعت خواهیم کرد و صل اللاہ علیه و سلم محمد و آله تعالی ای دل قبول محفل اهنه بلا شریف ای دل قبول محفل اهنه بلا شریف عشقی از خواهی در نêtر زوریت از خواهی گوشاص خواهی در نہروانه بت��vinه بر نهر فرق تیش هست از روابط خواهی خورد نداری همچگه از خواهی در دست دال landscape مکارم خوبان بری نسید گر بهر برد خوند خوش مصطفى شدید بسم الله الرحمن الرحیم سلام به شما مردم عزیز و شریف ایران زمین صبح شما عزیزان شنونده به خیر و نیکی باشه آنچه شنیدید برنامه مکارم خوبان بود در سخلاق مرحوم آیت الله مصباح یزدی که از کتاب هایشون هم میتونیم زینهار از تکبر رو نام ببریم که کتابی بسیار بسیار آلیست و در شرح خطب قاسعه نهج البلاقه بزرگ نهج البلاقه بسیار بسیار گنگ