موسیقی این کتاب پرشکوه زندگی است حاصل آیات قرآن بندگی زندگی یک دوره بی انتهاست انتهای راه دیدار خدا عاشقای صادق این راه شد با حدیث زندگی همراه شد صدای مندگاه جلوی از جامعه دینی رادیو معارف دریچهی به جمهان روشنایی و معرفت رادیو معارف صدای فضیلت و فطرت سرگشتگان کمویت پروای سر ندامند سرگشتگان کمویت پروای سر ندامند آشفتگان مویت از خود خبر ندارند آشفتگان مویت از خود خبر ندارند پارسایان بردرگه تو بحریست از آب چشم اوشا خلق جهان از آن رو در ره گذر ندارند حجت الاسلام وحیدی بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی اللہ علیه و محمد و آله تاهرین سلام علیکم و رحمت الله عزیزان همراه در برنامه پارسایان خدا به هممون توفیق بده جز دوستان واقعی آل الله باشیم که اگر ایمان حقیقتن در دل ما راه پیدا بکنه قلبمون آرام میشه قرآن کریم میفرماید عمود بالله من الشیطان الرجیم اگاه باشید تنها با یاد خدا هست که دلها آرامش پیدا میکنه سوره مبارکه توبه آیه 103 چقدر زیباست عمود بالله من الشیطان الرجیم خود من انوالهم صدقتن تو تهرهم و تو زکیهم به ها و سل علیهم از انوال این مؤمنین صدقی به عنوان زکات بگیر تا واسطه زکات اونها پاک بشن پرورش پیدا بکنن و هنگام گرفتن زکات براشون دعا بکن دعای معصوم علیه السلام مایه آرامش امسان هاست باز آیه شریفه دیگر سوره مبارکه توبه آیه 103 عمود بالله من الشیطان الرجیم آرامش رو خدای متعال به دل ها میده آدم اگر ایمانش رو بلا برده باشه استقامت در طریق حق کرده باشه آنچنان آرامشی به دل انسان خدای متعال میده که خدا ما رو جز اکسانی قرار بده که در این دنیا با آرامشی آرامش زندگی میکنن و این تلاتم ها و مشکلات زندگی ما رو به هم نریزه انشاءالله از این دنیا با آرامشی از جمعه نکاتی که آیت الله عظمان صبحانی در مورد پدرشون نقل میکنند آرامش مثال زدنی این آله بزرگواره آیت الله محمد حسین صبحانی میگن جنگ جهانی دوم شروع شده بود تبریز در آسانه اشقال نروه های متفقین بود نگرانی همه رو فرا گرفته بود قصه همه داشتن که حالا چه خواهد شد چه اتفاقی میخواد بیفته آیت الله صبحانی بیفرماد طرف اصر بود پدر من مادرم همه فرزند ها دور هم نشسته بودیم برای این که اون شب مثلا نانی بخریم قضایی بخریم پدر ما فقط سریال و ده شایی پول داشتند و هیچ دیگه نداشتند نه نانی در بساطه ما بود نه نفت چراغی بود نه چیزهای دیگر بود داشتن با خودشون فکر میکردن که چگونه شب رو بگذرانن شکرمونه کنه بچه ها رو سیر بکنن اما پدر ما در آرامش تمام گن تو همین لحظه ها بود تو همین فکر ها بود یه بنده خدای آمد در زد رفتیم دم در یه پاکتی رو به پدر من داد و گفت این مربوط به شماست داد و رفت وقتی نگاه کردیم دیدیم صد ریال در اون هست که حالا خرج چند روز بلکه یک هفته ما رو مثلا کافی بود و همه ما متحیر بودیم از این آرامش پدر ما که بر اثر این مشکلات انگار نه انگار که اتفاقی افتده آیت الله سبحانی نقل میکنن یادم میاد شبه 21 آزرماه فرقه دموکرات بر تبریز مسلط شده بودند از سر شب تا صبح شهر نارام بود خطرناک بود صدای تیرندازی یک لحظه هم قد نمیشد ولی مرحوم پدر این آله بزرگوار آیت الله تبریزی تماد همون شب هم برنامه شبانه خودش رو که خوندن نافله بود نماز شبش رو بخونه و بعد بلنش کار علمی بکنه و هاشیه بر کتاب رسائل بنویسه رو ترک نکرد هیچ روحیش تغییر نکرده بود تو همون شرائط سخت که خیلی ها میترسیدن از منزل بیرون برن ایشون مسجد میرفت نماز جماعت رو اقامه میکرد بعد به خونه برمیگشت دلش کاملا آرام بود الى به ذکر الله تطمئن دل آدم با ایمان آرامش پیدا میکنه خدا رحمت کنه مرحوم امام رحمت الله علیه این آلم نورانی و روحانی نرمی کنن که وقتی که در نجف بودن ایشون معمولا نمیگذاشتن که درسهاشون زبط بشه فقط درس حکومت اسلامی رو که ولایت فقیه رو در اونجا میفرمودن دستور داده بودن که این زبط بشه ولی بقیه درسه رو اجازه نمیدادن این آقایونی که حالا دستن در کار هستن میگن ما تصمیم گرفتیم درسای مرحوم امام رو زبط بکنیم حیف این آله بزرگوار داره درس میده و این درس ها بعدن استفاده میشه یه بلنگو گذاشتیم جلوی مرحوم امام و هم یک آمپیلیفایر بود که تقوییت خوننده صدا بود به عنوان بلنگو استفاده میشه همین که بلنگو رو گذاشتیم مرحوم امام رحمت الله گفتن این چیه؟ گفتیم آقا شما که صحبت میکنید ابتدای در صداتون آرام هست برخی از آیون فضل هایی که توی کلاس شما شرکت میکنن صدا شما رو نمیشنوند برای همین اجازه میخوایم که بلنگو بذاریم که صدا تقوییت بشه بشنوند قراز ما هم تقوییت صدا بود ولی مهمتر زبط فرمایشات مرحوم امام رحمت الله علیه بود این بنده خدا میگه ما این زبط رو داخل منبری که مرحوم امام روی اون میشستند جاسازی کرده بودیم و مرتب کرده بودیم و من قبل از این که مرحوم امام بیان نیم ساعت قبل از شروع درس میومدم و این زبط رو آماده میکردم که درس مرحوم امام رو زبط بکنه مرحوم امام هم پنج دقیقه چند دقیقه قبل از شروع درس مینشستند بعد بالای منبر میرفتند و درس میگفتند یه روزی طبق معمول مرحوم امام رفتند بالای منبر و میخواستند درس رو شروع کنند یه دفعه صدای جرقه و انفجار شگیری از زیر منبر شنیده شد مرحوم امام روی منبر نشستند داخل منبر یعنی زیر منبر پای مرحوم امام رحمت الله علیه جرقه و انفجار شدید دود بلند شده من به سرعت دویدم ببینم چه اتفاقی افتاده این سیمه ها به هم اتصالی کرده بود و انفجاری درست شده بود و حالا آتش گرفته بود و یه مشکلاتی دارم اینها رو آرام میکنم همه طلبه ها از این صدا به وحشت افتادن برخی دورتر رفتن برخی اومدن ببینن چه خبره اما این آلم نورانی مرحوم امام رحمت الله علیه روی منبر با آرامش نشسته بدون هیچ نگرانی میگن حتی تکان هم نخورد بر اثر این صدای انفجار آدم ناخداگاه وقتی یه صدایی میشنوه یه دفعه بدنش تکون میخوره کسانی که در اون جلسه بودن میگفتن این صدای انفجار حتی ایشون رو تکان هم نداد این یعنی آرامش بعد که حالا این آتش رو خاموش کردیم فرمودن به شماها آسیبی نرسید عرض کردیم نه بعد ایشون دو مرتبه درس رو شروع کردند و به طلبه های محترم درس دادن این یعنی آرامشی که انسان بر اثر ایمان به او درست میده خدا به هممون توفیق بده با اتصال به نور هزارات معصومین علیه سلامت الله و یاد خدا آرامش پیدا بکنیم موسیقی رادیو معارف در چهید جهان روشنایی و معرفت موسیقی شدم از عشق تا شدم از عشق تا شیده کجایی به جان میجویم ات به جان میجویم ات جانا کجایی آباغ ملک ملک ملک بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله الرحمن الرحیم نمینان سبحانك اما اَذ cues هردا اگر یه شیائه باد که شیخ دائم به ملک میدنید الم sabia ا déjà حص باید من ه cinqر ! 100 لا بیOM ером الهی الهی فصلوک بنا صدن الوصولم الهی وسیرنا فی اغرب اترده للوفود علیك غرب علینا البعید وسهل علینا العسیر شدید ولی حضرنا بعبادک الذین هم بالبدار الیکا يسارعون وبابکا على الدوام يطرقون و ایوکا فی اللیل و النهار یعبدون وهم من عيبتک مشفقون الذین صفیتا لهم المشاور و بلوستهم رغم اموئید و انجاستا لهم المطالب و غذیستا لهم من فذل کلم امورد و ملأتا لهم ذمائرهم من حبک و رویتهم من صافی شربک فبکام الهو لذیذ منوجا و ملأتا لهم ذمائرهم من حبک و رویتهم من صافی شربک و رویتهم من صافی شربک و سلو و منکم اقصا مقاصدهم حسلو خدایا، خداوندا پاک و منزهی تو از هر عیب و نقص چه سخت و دشوار است راه ها بر کسی که تو راه نمایش نباشی چه سخت و دشوار است راه ها بر کسی که تو راه نمایش نباشی چه سخت و دشوار است راه ها بر کسی که تو راه نمایش نباشی و چه آشکار و روشن است حق برای آنکه تو هدایتش کنی و چه آشکار و روشن است حق برای آنکه تو هدایتش کنی و چه آشکار و روشن است حق برای آنکه تو هدایتش کنی پر وعدگاه را م آرآ ببرا به آن راهی که به درگاه تو می‌رسد و راه نمایی آمان کن به نزدیک ترین راه برای ورود به آستان هست برای ورود به آستانت دوری راه را بر ما نزدیک نما و سختی های آن را برای من آسان گرداند ما را ملحق کن به آن بندگانت که با سرعت به سوی تو در حرکتند و پیوسته و هموارد در خانه تو را می کوبند و شب و روز تو را می پرستند و تنها از حیبت تو می حراسم ما را پیوند به آن بندگانی که آب زلال و گوارایشان نوشندی و به خواستها و آرزوهایشان رسندی و به فضل خیش حاجتهایشان را روان مودی و دلهایشان را از محبت و دوستی خود لبریز کردی به وسیله تو لذت مدیده مناجات را درد کردند و از لطف تو به منطهای مقصودشان رسیدند و بالغفر علیهم آیدون و بالغفر علیهم أمیدون و به رافلین محمودا فرهان و بجوزمان سفر هم مره بندگان و دود ها فرهان و دوده ها فرهان و دود ها آنا آمدا ، بنابراین،ذره و خطای خونان من��رون و خاطران بهانا هم هم чالبان ونگانارش دورو اندازتو و افزلهم فی معرفتکم نصیبا فقد انبطعت اليکم همتی و انسرفت نحوکم رغبتی فانت لام غیركم مرادی و لکالا ولسواکم سهری و سهادی ولقاؤکم قررت عینی و وصلکم منوم نفسی و الیکم شوقی و فی محبتک ولهی و الهوهوکم صدابتی و رزوک بغیتی و رؤیتکم حاجتی و جوارکم طلبي و قربکم غایت سؤلی و فی منوجوتکم روحی و راحتي و عندکم دواؤم علتی و شفاؤم غلتی و بردوم لوعتی و کشفوم هربتی فکون انیسی فی وحشتی و مقیلا عطرتی و غفر ذلتی و قبل ثوبتی و مجیب دعوتی و ولی عصمتی و مغنی فاغتی ولو تبقانی عنشام ولو تبعدنی من یا نعیمی و جلتی و یوز یويا و آخرتی یوم ارحم الروم خدایا خداونده ای که با آنان که روب سوی تو دارن به لطف و مهربانی و با قفلت کنندگان از یادت با رعفت و ملائمت رفتار می نمایی از تو می خواهم مرا در زمره کسانی قرار دهی که بهره بیشتری از تو دارن و به منزلت و مقام بالاتری دست یافته از محبت و دوستیت نصیب زیادتری دارن و از شناسائی و معرفت به تو بحره و لذت بیشتری برده توجه و امیدم از همه جا بریده و به درگاه تو دوخته شده آرزو و میل من سوی تو تنها تو مراد و مقصود من می باشی شب زندداری ها و بیخابی هایم فقط برای توست دیدار لقای تو نور چشمان من هست و وسط تو آرزویم شوق و شعفم همه به جانب توست شیفتگی و دلتایی من می باشید دلباختگیم در راه محبت تو و در هوای تو می باشد خدایا خدایا خشنودی تو را می خواهم و دیدار تو را آرزو دارم و نزدیکی و تقرب به درگاه تو منتهای درخواست من هست شادی و خوشحالیم در راز گفتن با توست داروی دردم و شفای قلب سوخدم به نزد تو می باشد خدایا خداونده در هنگام تنهایی و وحشت فقط تویی مونس و همدمه و تویی بازدارنده از لغزشهایم و آمرزنده گناهانم پذیرنده توبه ام و اجابت کننده دعایم تویی و تویی سرپرست و مولای من در هنگام فقر و نداری خدایا خدایا مرا از خودت جدا مکن و از درگاهت دورم نن ما ای نعیم و بهشت من و ای دنیا و آخرت من به حق رحمتت ای مهربان ترین مهربانا آمین الهی الهی الهی الهی الهی الهی الهی الهی !!! Natasha موسیقی موسیقی ما مثیتی موسیقی کمرا به از رفر الیمی الیمی الیمی الیمی صحبت دوستانتون آب جانت و صحبت غیر ایشان و صحبت غیر ایشان صحبت جانا و الهی الهی قلبه قلبه قلبه در چشم آرفان خارق در چشم آرفان خارق در چشم آرفان خارق اللام وجوین دیترام بابه چکارم چکارم بابه چکارم بابه و الهی شب فرام اگر چه تاریکم است دل خوش داریم که صبح به سال نزدیکم