امه صلی علی محمد و آلی محمد و عجل فرجه آلی محمد اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجه هم سخنرانی حجت و لسلم و المسلمین ماندگاری رو شنیدید در برنامه بربال سخن و با موضوع الگو بودن حضرت فاطمه مأسوم سلام الله علیها برای دختران و پسران خب از این فرصت هم استفاده میکنم و یک بار دیگه ایام پرخیر و برکت دهی کرامت رو به همین شما شنوندگان محترم شما عاشقان اهل بیت اسمت و تهارت علیه مستلام تبریک و تحنیت عرض میکنم اما از برنامه هایی که در این نوبت باید تقدمتون بشه دو مورد باقی مونده که انشاءالله بعد از ارائز برنده اونها رو میتونید بشنوید ابتدا اندیشه ها رو خواهید شنید و بعد از اون هم پیام ولایت خیلی متشکرم که در این نوبت کاری در کنار بنده سید سعید حسینی و همکاران و بزرگوارم سرکار خانم موساوی تیعیه کننده، مهدی سلیمی صدابردار و اکبر شاه واروقی همه هنگی پخش بودید زمن خداحافظی و التماس دعا دعوت میکنم به مدت 24 دقیقه شنونده ایندیشه ها باشید این مسئله مسلم هست که فقه های ازام نواب امام زمان هستن به نسب دموقرسی و حقایت و موابعه مردم استقاق ندارد در نگاه ما اسلام بلخص شیه که ما امامت رو اکمال نابود میدونیم اولین خصیصه ی حوزه تهران جامعیت اساتیده اندیشه ها پوشش هماگشاگ علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بسم الله الرحمن الرحیم شنوندگان عزیز و فرهیختگان گرامی سلام برنامه امروز اندیشه ها را به موضوع تبگین و توجیه الهیاتی شر گذاف اختصاص دادیم لطفا تا پایان برنامه ما را همراهی بفرمایید مسئله شر از قدیم الان در تاریخ تفکر فلسفی انسان مطرح بوده و همچنان این مسئله در عدبیات دینی و فلسفی مطرح است توجیه وجود شر در عالم یکی از مهمترین و چالشیترین مباحث در میان فیلسوفان و الهی دانان است در الهاد جدید ملحدان به دنبال انکار خداوند هستند و در خوشبینانه ترین حالت معتقدند که وجود شر آمل نقض برخی صفات سبوتی خداوند می شود برای مثال وجود شر به ویج شر گذاف قدرت مطلق و خیرخواهی محض خداوند را نقض می کند فیلسوفان و متکلمان اسلامی در توجیه شرهای عالم متقدند خداوند دونه موجود آفریده برخی از موجودات و مخلوقات خیر محزند و برخی دیگر خیرشان بیشتر از شرشان است اما موجودی که شر محز یا شرش بیشتر از خیر باشد امکان ندارد وجود داشته باشد چون خداوند حکیم است و از خداوند حکیم کار نامیمون و شر سادر نمی شود و خداوند شرور را خرق نمی کند بنابراین شر در تحریل نهایی بازگشت به عمر عدمی دارد حجتالسام دکتر علی رزا بحرامی مدیر دفتر همکاری های علمی و امور بینون ملل دارالحدیس در مورد تعریف شر و برخی از تقسیم بندی های آن توضیح می دهد شر را تو معنای لقویش به یک احساس ناهمگون با خاست و طبیعت بشر گارد من همینقدر که احساس نخوشایندی داشته باشم این رو گفتن برام شره مثل این که من احساس گرما بکنم من احساس درد در بدنم بکنم از این شروع بشه تا این که ببینم در پیرامون خودم مرگ اتفاق می افته سیل اتفاق می افته زلزله روخ می ده یا نه اصلا یک انسانی که به بقیه آسیب می رسونه این در استلاح متکلمان و فلاسفه بهش می گن احساس غیر ملائم یعنی اون چیزی که خوشایند من بوده نیست این رو یکی از تعریف های شر دونستند بعضی ها شر رو در نقطه مقابل خیر تعریف کردن بسیاری وقت ها یک واجه رو با مزاد خودش و متناقض خودش تعریف می کنن تا فهمیده بشه این یک احساسیه که در انسان ها ممکنه متفاوت هم باشه یعنی ممکنه شخصی در یک هوا و فضایی احساس بسیار راحتی کنه اما شخص دیگهی که از یه منطقه جغرافیه دیگه اومده باشه اونجا بسیار زندگی براش سخت بشه یا این که نه یک کسی یک حادثه در زندگی براش خیلی قابل حضم باشه اما برای شخص دیگه این خیلی دوشوار به نظر برسه این ها تعریفیه که از اون احساس مستقیم انسان ها ناشی می شه اما یک تعریف فلسفی و کلامی هم برایه شرح هست که بر می گرده به مبدع شرح آیا این رخدادی که در عالم اتفاق می افته به اراده خداوند اولا و ثانیا به محبت و رضایت خداوند هست یا نیست؟ این هم مبدع یکی از تعریف های مهم شرح که باعث می شه جایگاه مسئله همراهیه روشن بشه شهید متحرید بر اساس نظام عدل الهی متقد است که حکمت و مسلحت خداوند بر نظام هستی حاکم است و شرح امری نسبی و عدمی است و در امتحان شرور مبتنی و منتحی به خیل می شوند و این دو امر از هم تفکیک پذیر نیستند حجتالستان بحرامی دین پجوه جایگاه شرح در اندیشه فلاسفه و متکلمه یک جایگاه مهوریه گویا تکتوک مسائلی ما داریم توی فلاسفه و کلام که اصلا جهت می دن به کل دستگاه فکری یک شخص شرح یکی از اونهاست مثلا اسما و صفات الهی یکی دیگه از این مسائله یعنی می خواهم خدمتون ارز کنم اینقدر مسئله شرح جایگاهش مهم و تعییم کننده است که حتی می توانه سمت و سوی کل نظام فکری و دستگاه فلسفه و کلامی یک شخصی هست رو هم نشون بده تقسیمات متعددی برای شرح در مطون فلسفه و کلامی وجود داره خب شرح رو گاهی به شرح اخلاقی شرح طبیعی شرح متافیزیکی تقسیم کردند گاهی تعابیر متنوع هم شده اما نکته مهم اینه که در شرور طبیعی یعنی اون حوادث طبیعی که در آلم طبیعت روخ میده سیل زلزله مرگ بیماری های واگیردار گسترده ما همین کن سال قبل که بیماری کورونا رو پشت در این کار داریم اینکه از مباحث مهم همین شعوع یک بیماری گسترده در همه آلم بود که خب آیا خداوند به این قضیه رازی هست چرا بایستی یه همچین روخدادی بشود جنگ به عنوان یکی از شعب شرور اخلاقی چرا بشه بیماری بایستی به این گونه باشه که احساس استیلاع بر دیگران کنه چرا بایستی یک انسانی این گونه باشه که دائم به دیگران آسیب برسونه اینها شرهای طبیعی و شرهای اخلاقی هستن خیلی ها تلاش می کنند این نسل کشی ها و این حوادث رو به نوعی به خداوند منتصب کنند در حالی که همه اینها نوعی شان خالی کردن از مسئولیتهای انسانه نمیخوام بگم انسان به ماه و مسلمان یا مؤمن نه انسان به ماه و انسان که کرامت انسانی رو میخوام زیر پا بگذارد یعنی بیشتر از اون که این توجیحات این تعدیس پردازی هایی که میشه در خدمت یا به زرر الهیات باشه به زرر انسان و کرامت انسانیه خداوند میخواد که شما شخصیت خودتون رو نشون بدید شما نشون بدید که انسان میتونه کل انعام بلهم ازل بشه شر به اعتبار و جهت دیگری نیست قابل تقسیم است مانند تقسیم شر به شر اخلاقی یعنی رزائل و رفتارهای سوء و شرور طبیعی مثل زلزله سیل رعد و برغ و ایمان این امور شرور طبیعی به خودی خود اموری وجودی هستند و خیرند و وجود همه آنها در طبیعت و نظام تکوین برای حفظ تعادل طبیعت لازم است به قول جناب شیخ محمود شبستری جهان چون خط و خال و چشم و عبروست که هر چیزی به جای خیش نیکوست اگر یک ذره را برگیری از جای خلل یابد همه آلم سر و پای حجترستان بحرامی شرهای طبیعی و شرهای اخلاقی با دو زاویه تبدیل به شبهه الهیاتی میشد در مورد شرور طبیعی اراده پروردگار آیا این اتفاق این زلزله این سیل متعلق اراده خداوند بوده یا نبوده اگر بگیم بوده سؤال پیش میاد چرا خدا خواسته تو زلزله مثلا چندین هزار نفر در یک لحظه از دنیا برند بین اینها تفل سقیر هست پیره مرد و پیره زن هست به قول استلاح معروف ترخوش دیگه با هم میسوزد در مورد شرور طبیعی شبه متوجه اراده پروردگاره که چرا خداوند چنین چیزی رو خواسته اگر بگید نخواسته که خب باز دوباره شبه الهیاتیه که یعنی رخدادی در این آلم هست که متعلق اراده خداوند نیست یعنی خداوند اون سلطنت و حکومتش روی بخشهایی از این آلم وجود نداره این از یک طرف در مورد شرور اخلاقی یک زاویه دیگه داره که خب اگر یک کسی هست که انسان شروریه خداوند چرا این انسان شرور رو آفریده یا اگر هم آفریده چرا اجازه میده این انسان شرور این اقدامات شنی و این فجایع رو به بار بیاره اینم باز شبه از زاویه دیگهی به خلقت و آفرینش برمی گرده این دوتا نکته از دو زاویه باعث میشن که شبه شبه الهیاتی بشه نکته و دفاع صحیح اینه که نه خداوند از علم و ارادش این امور خارجه و نه این که خداوند منفعل میشه که بنشین کنار قربانی گریه کنه و از این مسائلی که گاهی در عدبیات معاصر میبینیم بلکه اناثر دیگهی اینجا حاکمه یعنی چه تعدیس پردازان و چه دفاعی پردازان به این نکته توجه نکردن که اینها در فضای ابتلا دارم تعابیر قرآنی رو استفاده میکنم در فضای ابتلا بایستی تفسیر و توجیح شود در فضای اراده و اختیار انسان توجیح شود در فضای تعالی و تکامل انسان توجیح شود نکته و دفاع صحیح اینه که نه خداوند از علم و ارادش این امور خارجه و نه این که خداوند منفعل میشه که بنشین کنار قربانیم های مداخلیه برای این استفاده از این مسائلی که گاهی در عدبیات معاصر میبینیم بلکه اناثر دیگه اینجا حاکمه یعنی چه تعدیسه پردازان و چه دفاعی پردازان به این نکته توجه نکردن که ایناها در فضای ابتلا دارم تعابیر قرآنی رو استفاده میکنم در فضای ابتلا در فضای ابتلاع بایستی تفسیر و توجیح شود در فضای اراده و اختیار انسان توجیح شود در فضای تعالی و تکامل انسان توجیح شود این اولا ثانیا مردم قذه توی این نسخشی اومدن معادله رو تغییر دادن اون زاویه نگاه و نوع تفسیر ماست که شر رو و فضای شر رو ترسیم می کنه که آیا واقعا این شر است یا نه که انسان در اوج همه مسیبت ها اگر تکیه به قوه ایمان کنه می تونه شر رو برای خودش یک مسئله الهیاتی و یک پایگاه تقوییت ایمان بدانه نه به مانند اون چی که در قرب رواج پیدا کرده که پایگاهیه الهاد بشه که این کاری متقدست بر فرض وجود شر گذاف تحدیدی جدی برای خدابابری ایجاد می شود حجت حلسم دکتر علی رزا بحرامی مدیر دفتر همکاری های علمی و امور بینون ملل دارالحدیس مسئله شر گذاف به نوعی برمی گرده به نوع جهانبینی انسان ها دو دیدگاه وجود داره بعضی ها معتقدن که ما اون چی که در آلم از حواده و مجموعه رخداد ها می بینیم بیشترش شره یعنی احساسشون اینه که بیشترین رخدادی که در این آلم وجود داره شره مثل همین بیماری ها مثل مرگ و میر مثل سختی و رنجی که به انسان ها می رسه حالا این سختی و رنج ها گاهی اقتصادیه گاهی سیاسیه و انواع و اقصادیه و اقصادیه زندگی هایی که همه باهاش دست و پنجه نرمی کنن تا بالاخره ادامه حیات بدن گاهی یعنی گاهی تلاش برای حیاته خب بعضی ها برداشتشون از حوادث آلم اینه که بیشترین اتفاقات آلم شره بعضی ها در نقطه مقابل با یک دیدگاه مصبت باورشون اینه که اتفاقا زیبایی های این آلم هم زیاده خوبی های این آلم قلبه داره بر بدی های این آلم دو تا دیدگاه شیخ گرفته که یکی رو بهش میگن خیر اکسری یا شر اکسری تعبیر شر گذاف هم عبارت اون اخرای اون شر اکسریه این برمیگرده به نوع تفسیری که انسان از زندگی و از این و شراعت خودش رود داره خوب قرآن هم میفرماید که انسان در کبده حالا این کبد رو بعضی ها معمولا فلاسفه قربی البته برداشتشون اینه که انسان در شر زیاده حالا کبد رو ما طبقه تفسیر اهل بیت و تفسیری که از علما شیعه داریم به عنوان شر نمیگیریم میگیم این کبد یعنی سختی و رنجشی که انسان رو به تکامل میرسونه این یک سکوی رشد برای انسانها به شمار میره ولی خیلی ها شراعت زندگی رو این گونه تفسیر کردن که شر شر گذافه اون موقع مسادقی رو هم براش گاهی ذکر میکنن مثلا نسل کشی جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم ارز به حضورتون که یک مسائلی که در تاریخ چند قرن گذشته رخ داده مثلا خود افثانه هولوکاست رو به عنوان ایکی از مسادق شر گذاف به حساب او بردن و اعتقادشون اینه که اونچه که قلبه داره در دنیا نیروهای شیطانی اراده نیروهای شیطانی داره و شر در آلمه این مفهوم شر گذافه ملحدان و خدا ناباوران شرور آلم را بدون در نظر گرفتن نتیجه توجیح میکنند و به خاطر این گونه توصیف و توجیح آنها توجیح ناقص میماند و در نتیجه شرور به حالت منفی و غیر قابل تحمل برای انسان باقی میماند آقای بحرامی بل اقره هر روح دادی در این آلم نیاز منده یک تفسیره ما انسان ها تو زندگی روزمره خودمون هم تفسیرهای متعددی داریم مثلا از یک سحنه تصادف که اتفاق میفته میبینید که انسانهای متعدد از اون سحنه تفسیرهای متعدد دارن یا اتفاقات روزمره دیگهی که تو سطح زندگی خانوادگیمون توی اجتماع من روح میده تفسیرها متعدده تعدیس مدعی اینه که من میخوام یک توصیفی از همین شراعت داشته باشم حالا نتیجه این توصیف من منتحی بشود به اعتقاد به خداوت منتحی بشود به انکار خداوند نتیجه برام از قبل تعیین شده و پیشبینی شده نیست تعدیسه معناش اینه میخوام تفسیر واقع نگر و بر اساس شراعت حاکم بر اون موقعیت داشته باشم دفاع نه دفاع میگه من از عدله از براهین محکم دیگه اومدم اسبات کردم وجود خداوند کمال خداوند خیرخواهی خداوند اینها همه رو اسبات کردم از بیرون حالا میخوام ببینم که این شرری که در آلم اتفاق میفته این حادثهی که در آلم میبینم چگونه قابل جمعه چگونه میتوانم این رو یک تفسیری ازش داشته باشم که به بابرهای پیشینم به اون جهانبینی که ترسیم کردم ضربه و خلالی واره نشه تعدیسه و دفاع تفاوتش در اون دیدگاه کلامیه متکلم وظیفش دفاع از پایگاه دینه ولی تعدیسه نه ممکنه به تفسیری برسه تعدیس پرداز که حتی مخالفه با دیدگاه توحیدی باشه و اصلاً بناش رو بر این بگذاره ولی خداوند یک امری که در این عالم اتفاق میفته ممکنه مورد محبت و رضایتش نباشه اما اینگونه نیست که حادثهی در این عالم رخ بده و از علم خداوند مستثنا باشه اراده خداوند هم اراده عامه امزاع الهیه اما آیا خداوند به همه اینها محبت هم داره؟ خب و بغزش رو توی دستوراتش توی قرآن توی کتاب های آسمانی دیگه به ما گفته پس اگر جنایتکاری میره و یه ادهی رو میکشه حالا با هر توجیحی هم که هست این مورد محبت خداوند خداوند نیست قطعا چون خداوند نه کرده خداوند حریم گذاشته برای انسانها رضایت خداوند نیست خداوند گفته نهیش رو گفته امرش رو به ما رسونده اما مورد اراده خداوند هست شنوندگان عزیز از همراهیتان با رادیو معارف و برنامه اندیشه ها سپاس گذاریم برنامه امروز را به موضوع تبیین و توجیح الهیاتی شرری گذاف اختصاص دادیم اگر موفق به شنیدن برنامه های گذاشته ی اندیشه ها نشده اید میتوانید آنها را از ویبگاه رادیو معارف یا نرمفصار ایران صدا دریافت کنید و اگر پیشنهاد یا انتقادی درباری این برنامه دارید از طریق دو خط ارتباطی 321-551 و 52 و بیش شماره شهر مقدس قوم 025 تماس بگیرید یا به سامانه 3553 پیامک ارسال فرمایید تا برنامه فردا شما را به خداونده یک تا می سپاریم خدای مهربان یار و نگهدارتان صدای رمبوری اسلامی که تقریبا به بسیاری از کشورها می رسد این صدا باید یک صدایی باشد که مردم را ارشاد کند و اسلام را معرفی کند نشاط و معنویت ایمان و معرفت دین و حکمت صدای فضیلت و فطرت رادیو معارف اللهم برهای تا قرآن تو به اهل بیر روشن گرمان اشلام همیشه شایدش بر سر ما پیامه بلاگت در خط محمد و حلی روح خدا نور دل او خامنه ای رهبر ما نور دل او خامنه ای رهبر ما نور دل اوخه امتر بزرگ کنه با این مطمئن تشکیل اومد اسلامی است یعنی باید دنبالی هم کی میتوانه در این زمین کمک کنه دولت ها میتوانن تاثیر بگذارند البته انگیزه در دولت ها خیلی قبیلی نیست اونهایی که میتوانند این انگیزه را قبیلی کنند خواست دنیا اسلام یعنی همین شما سیاست مداران علما دانشمندان دانشگاهیان طبقات بانفوز، صاحب فکر، شعراء، نویسندگان، تحلیلگران سیاسی و اجتماعی اینا میتونن اثر بینزن. اگر ده سال فرض و فرمایید مدبوعات دنیای اسلام همه بر روی اتحاد مسلمین تکیه کنن، مقاله بنویسن، شاعر شعر بگه تحلیلگر تحلیل کنه، استاد دانشگاه تبیین کنه، آلم دینی حکم کنه، بلا شک در طول این ده سال وضعیت به کلی عوض خواهد شد. ملت ها که بیدار شدن، ملت ها که علاقمند شدن، دولت ها ناچار میشن در اون جهه درگت بخوند. خواست میتوانن این کار رو هنجام. این وظیفه ماست. البته این حرفی که من درد میکنم، این ایجاد این وحدت، این امت اسلامی، تشکیل امت اسلامی دشمنانی داره. دشمنان اسلام. سعی اونها دشمنان اسلام. دشمنان اسلام. روی دشمنان اسلام فکر کنید، تکیه کنید. دشمن فلان کشوره این مهم نیست. کسانی هستن دشمن اسلامند ولو به یک بخشی از مسلمین به ظاهر خودشون رو نزدیک میکنند برای اینکه یه بخش دیگر رو نابود کنند. اما در واقع دشمن اسلامند. اینا نمیخوانین امت اسلامی تشکیل بشه. اینا نمیخوانین اتحاد موجود بیاد. اینا گسله های مذهبی درون دنیا اسلام. اسلام رو فعال میکنند. یکی از مشکل تراشترین گسله های موجود بین جوامه گسله اعتقادی و دینیست. مثل گسله های زلزله. اگر چنانچه این گسله فعال بشه خیلی آسان نمیشه این گسله رو خاموش کرد. جنگ های سلیبی دویست سال طول کشید. و سلیبی بود واقعا. واقعا جنگ دینی بود. رو تأثبات دینی این کار انجام گره. نمیگذارن. نمیخوند بگذارن. باید بر خاست دشمن فائق آمد. اینی که امام بزرگوار ما از قبل از پیروزی انقلاب بر روی وحدت دنیا اسلام و وحدت شیعه و سانی این همه تکیه کردن ایشون بخاطر همینه. چون قدرت دنیا اسلام ناجی از اتحاده و دشمن عکس این رو میخواد و به عکس این عمل میکنه و تلاش میکنه. این درسته. این درسته امروز ما از حضرتی. البته این رو هم ما خودمون مردم کشور و خودمون توجه داشته باشیم. اگر ما میخواهیم پیام ما پیام وحدت ما در دنیا صادقانه تلقی بشه باید بین خودمون این اتحاد رو ایجاد کنیم. اختلاف سلیقه و اختلاف نظر و اختلافات سیاسی و امثالی اینها نباید در همدستی و همبازوی و همگامی ملد و همدستی و همبازوی ملد دلی ملد نباید تأثیر بگذار. دنبال اهداف حقیقی باید حرکت. اگر این اتفاق افتاد اون وقت دیگه دشمن نمیترد.