ببین خدا چه گشایشی بنادرست کنه یکی یعنی چون قبلا گفتم سریع دوبون ایمان باور و خدا رو امتحان کنی امروز با این عدبیات دارم میگم ول مؤمنین ول مؤمنا یعنی باور و اعتماد و خدا رو امتحان کن ایمان رو امتحان کنی آجای پناهیان دیروز داشتم گوش میکردم جمله قشنگی پندر همونه توقل از بچه یاد بگیری بله میدونه بازی بکنه خراب بشه هرچی درست بگیره خراب بشه ماما باباش خودم گفته تو وظیفت رو انجام بده تو تکلیف رو انجام بده من تکمیلش میکنم اعتماد کن بچه هایی که هیچ وقت نگرانش آمونه هارشون نیستن بچه هایی بابا منیزه هوا بچه اصلا نگرانش چون میدونه بخلی بابا بازه بابا خدا از این بابا مهربون تره باورش کنم باورش کنم مهربون تره باورش کنم داناتره باورش کنم ایچ قید با قولمه القی نداره جز ازم به خدایت ماها باور کنم این خدا رو دروخ نگفته گفته رزقتونو میدم دروخ نگفته گفته من حفاظت من بارا گفتم خدا گفته مدیر برنامه تون میشم مسئول تدارکات تون میشم محافظتون میشم باورش کنم امتحان کنم اعتماده به خدا رو و من یه توقع لنالا فهوه هست حسبوکالله و من اتبع کمن من المومنی امتحان بکنم اعتماد به خدا بارها به جوانه عزیز میگم چل ازدواج نمی کنیم میگم یه وزارتخونه یه خیریهی بگه هر جوانه ازدواج کنیم یه میلیارد میدیم خدای خیریه میگم این یکون و فقرهای اغنه هم الله من فضله خدا گفته به شرطی میدم که با تره من بری جلوها حفاظت الله فهمودم خدای خدا خدا خرج ازدواجو میده خرج و برجشو که نمیده خیلی از کاری که ما کنیم برجه امتحان بکنیم اعتماد به خدا را بارهای قصه گفته شده آجای آبدینی عزیز فهمودن مادر موسا امتحان کرد اعتماد به خدا را تو امتحان نکرد تو بابر داشت هیچ مادری بچه رو نمیذاره صندوقش بره تو آولش کنه اعتماد کرد که او از اون مادره به بچه مهربونتر و جالبه که ایشون نکته هم میفهمدن که وقتی این سبد رو سپرد به نیل این هی بر میگشت میگوه این امتحان خیلی سختر بود و احساس میکرد که القایده باید بگیره این بچه رو که شاید خدا میخواد که این دوباره برگرده مثل قصه مثلا حضرت ابراهیم که چاقون نبارید و این امتحان خیلی سختر بود ولی او بازرها کرد مشابه این تو قصه حجه سایران فیلمونم اگه اشتباه نکردم سال آیه 94 سوره انعامه یا ماهده شک دارم که خدا میگه من شکار رو براتون ازم به خدمتتون که حرام کردم بره حاجه حرامه دیگه سید حرامه بله ولی پرنده ها اینقدر اومدن پایین پایین که آیه داره که اگه دستشون رو درست میگردن دستا پرنده میتونستن بیگردن این چقدر امتحان سختر یعنی خدای داری قلقلک هم میکنی؟ جوونه میگوه از اون روز که نیت کردم آدم پاکه باشه اون بدتر داره زمین های گناه جنوب سب خدا میخواد امتحانت کنه خب تو هم خدا رو امتحان کنه امیدواره تو هم خدا رو امتحان کن بسه یه جمله برای بلادت ماموزا بگم ایبا تو حرام ماموزا گفتم تو جشن تولد ما کادو میبریم شیرنی میخوریم گفتم چه کادوی داری داری اماموزا میاری مردم؟ اماموزا نبه پول منو شما احتیاج داره ولی پول تو زری بریزید برای خدمات فرنگی خوبه اماموزا به فرشمان نیاز نداره به معظم به خدمت تو اینکه حالا من با چه وسیلی میرم مشد ایناد اماموزا میدونی چی نیاز داره؟ برو به اماموزا بگو به خاطر آمدن پیش شما از یه گناه چشم بشیدن اینونی به برعین و افتتن و اجتهادن و صداد کمیرمونی فرمونید هرکی میخواد ما رو کمک کنه گناه نکنه با گناه نکردن بر ما هدیه بیارید چون لایم از سهوه لد متحروم چون ازا و صلاة و تبا و شهبات امتحان بکنیم باور نسبت به خدا را سه امتحان بکنیم اطاعت نسبت به خدا را غالطی نقادان متی بشیم بینیم خودش غالب میکنه قصه هممال تبریزی رو بارها گفته شده و مردم شنیدن هممال بود باربر بود پیره مردی بود یه بار میخواد کمرش را راست کنه نفس بگیشه سرشو بالا کردیده بچهی برمی آفدن میاخد گفت بیست بچه بین زمین آسنی استاد دستشو درازگرد بچه را بقرد کرد پدر مادر آمدن گفت اما دورش شمکتن پیغمبر زاده ای امام زاده گفت نه من محتی خدا بودم امری خدا میاری برم برم ما برف رو گوش کردیم امام زاده بودم برم برم که امری گفت این کار را بکن گفتم چشم یه بار من گفتم قلام امام سجاد رفتن بر دعای باران هرچی دعای کردن نیمه قلام سیاه چره امام سجاد سرش رو خرق بذاشت گفت خدایی منده روسیه های تو سورت چو بر نمیذاره تا بارون بیاد آمد بارون زوهری رفتن ولی قلام دستنش خیلی قشنگی رفتی در خونه امام سجاد گفت معلومه دیگه کسی اینجا تربیت شده به اینجا میرسه امام سجاد گفت میخوام قلام تونه بخرم ازتون در چون بخری به تو میبخشم ما که حال خرید و فروش نیستیم قلام ها سفر شدن که بگیرنش بدن بیرین دید نیست محبوبش تو اینا یعنی کجا رفته ای آدم از کجا به کجا رسیده امام سجاد فهمدن کسی دیگه هست نیمده باشه بخون ما تو سفر افتران رو مهمور استبل نیمده مهمور استبله نه حجت الاسلامه نه دکتره نه استاد دانشگاهه نه وزیره نه وکیله نه رئیسه نه امام جمعهه نه نماینده ولی فقیه همه رو بگم ناراحت کسی نشه نه رئیس جمعهه نه رئیس مگلسه نه رئیس خوفه قضاییه مهمور استبله ولی چون متی خدای خدا به حرفش میکنه آقا چرا دقیقا بارون نمیاد خب چقدر به حرف خدا کردم که بارون بیاد حاجه آقا چرا تو اروپا و امریکا بارون میاد بارها گفتیم آقا چرا چار سوریان آم ولی اما نفسو مازاکرو به فتحنا علیهم عبواب کل شکل خدا میگی یک وقتی پشت من میکنید باب مادیاتو براتون بام میکنم حتی از افره و ببه ما اوتو خوش بگذارونید ولی برخصنا هم وقتتن هم در یه جاهای اصلا طبق سنت آلم درست عمل میکنن تو روابط خودشو شادم اونجا بقوله شما دارن درست ولی اینجا خدا میگه اگه بلو انه اهل القرآن منو و تقعو لفتحنا علیهم بلکاته منو تو منو باور کن اعتماد کن قانون خدا رو را آید بکن من از آسمان و زمین برات برکت میبارونم میجوشونم معمور استبل ولی عبده خدا میگه من بارهایی حجیس خوندم کن لی اکن لک تو برا من بطی باش من با تمام خداییم براتو کار میکنم بگیم مسابقه بودیم امتحان کنیم اطاعت خدا را سه امتحان کنیم صداقت را آی شریطی بجوری صداقت نبوده اشتراک جامعه ما همه را عذیب میده همه الحمدلله خوب حرف میزنیم اولش من یکی آمد گفت فلانی حرفاش خشنگتر از عملشو بودم تازه شده مسلم من و تو خدا نه تازه شده مسلم مگه من چقدر به حرف هم عمل کردم نظر به مسئولی نزد خدا رحمت کن آجای رئیسی من رفیق آی رئیسی بودم بودم آی رئیسی میشه کم ترسو خرنی کنی گفت برای چی گربون شکل ماهد سید جا قول به مردم میدیم نمیتونی عمل کنی خراب میشه آخرشم قرار بود بگید یه عجل مارد بیا قشنگ به مردم بگو مردم ده تا قول به شما دادم چار تا شما انجام دادم دو تا شما دارم انجام میدم چار تا شما نمیتونم انجام بدم اشتباه کردم قول دادم مردم منو ببخشید مشاوره غلط دادن به من من از همه این مسئولی میخوام بیان یک دو بار به مردم صادقانه بگن ببخشید به خدا مردم قبول میکنن به خدا محبوبیت شنن بیشتر میشه چه قوه مجریه چه مغننه چه قضاییه الان ماشالله تو مقیل سما خوب قانون داره تصویم میشه ولی میریم تو مقازه میدیم یه قانون اجرا نمیشه میگیم آقا صدا سمایی جوری گفت میگه آجا باید از صدا سما بخر قانون رو درست انجام بدی قوه قضاییه قوه مجریه درست اجرا بکنه قوه قضایی هم محکم پاشو بگیری باسته بله صادقانه بگیم مردم نتونستیم بید کمک ما بکنید مسابقه بیم امتحان بدیم صداقت رو امتحان کنیم صداقت با خدا رو دختر خانم یه دوست دو دانشگاهی اومد وضع هجابش خوب نبود اومد از من سآل کنه که آجا دوستان به من گفتن داریم میریم پیش آجا هجاب تو درست کن گفت من برای آجا فیلم بازی نمی کنم آجا اگه میخواد جواب منو بده همینچوری هوا بده یه لحظه باستادم گفتم من به صداقت تو قبطه میخورم بابا جان میشه سر نمازت برای صداقت من دعا کنی همچنان که تو تو برخورده با من صادق اومدی فیلم بازی نکردی دعا کنی منم تو برخورده با خدا و دینم و مردم صادق باشم عشق توی چشمات شمشم خیلی دل پاکی دارن بچه ها سآنشو پرسی جواب شده دادم من بود به هجابم نبود ولی وقتی داشت بینم خشن شادشو درست کنم آجا فرقزا میفهمن بچه ها تشنه محبت هستن تشنه تعیید هستن تشنه تکریم هستن صادق باشیم با هم دیگه حالا ببخشید تو فیلم ها دیدید من زرند میکنم اسم نمیخوام ببرم تا میخواد برد پیش آجا ها یقه اینجاشو ببنده مهای پشتشم بکنه تو پیرنش منظورم آقا رحمد نبودم حالا من اصخایی میکنم شخصیت آقا همان خیلی بر ما عزیزم هست نقش ما آخوندارم بازی کرده خدا حفظش کنه ببینید الان موت شده که وقتی یه جایی میرم یه تسبیح دستم بگیرم یه غم هم ببندم یه محاسن هم بگذارم و ازم تیب الله و سبح کم الله و مساکم الله هم بگم تا کارم رو بیفته خیلی بده که خدا لعنت کرده نفاغ رو و منافقین رو ببینید صادق باشین صادق صادق باشین آقای پولیس راهنمه راندگی به من تو جرده گفت جلی یه ماشین گرفتم گفتم چقدر میرفتی؟ گفت صادقانه صده 80 تا گفت چون صادقانه گفتی کم جاییمت بکنم چقدر انجامت و فصد امتحان بکنیم هم مسئولین هم مردم هم پدر مادر ها هم معلم ها هم مربی ها همه همه با هم دیگه صادق باشین تو مغازه ها میگم اینو چند خریدی؟ چند قصب حضرت عباس میخوره؟ اینقدر خریدم 10 درصد درم توش میخورم بعد که تشدن میرم اینو 50 درصد درم میخوره آبای چی برکتی از زندگیت بیبره؟ صداقت باشه واقعا دنیای ما بحار باشه اصلا آمدن امام زهان مشهوده به صداقته قدم صدق من المؤمنین رجالون صدق ما هدولا هلک امتحان کنیم صداقت با خدا را بعدیش نفت پارونی باز بقیهش بگذاریم برای هفته آینده انشالله به شرط حیات و توفیر امتحان کنیم سبر گفت سبر و زفر هر دو دوستان قدیمن که بعد سب نوبته زفر آوین باور کنید با آجای عالی عزیز آجای چند تا از اساتید بزرگوار گفته گویم ما باحثه داشتیم گفتیم بیایم برای مردم بگیم این که از دتا آقا فهمودن برای تاریخش رو بگیم که حزینه سبر و مقاومت از حزینه تسلیم به مراتب کم تره اونای که تسلیم غیر خدا شدن تسلیم غیر خدا شدن نه تسلیم خدا و اونای که مقاومت کردن در برابر دشمن خدا بیرون چه تفاوتی دارن در سندگی هاشون امتحان کنیم سبر رو به خدا انشالله به هممون این آیه رو من اصلا خیلی برام عجرهم اینما یوبفت سابرون عجرهم غیر حساب آیه ده سوریز اومد من این روز فقط آمدم بگم حرفای خدا رو بیایم احتمال بدیم امتحان کنیم بعد فریاد میزنیم صدق الله علیه الازی علیه الازی امتحان کنیم امتحان کنیم امتحان کنیم امتحان کنیم وقعی دین باشیم انشالله خیلی ممنونم حاجه اماندگاری از شما آیات رو بشنبین بعد از سلاوات آیات انشالله همراه شما هستیم و در کنار شما امتحان کنیم امتحان کنیم و من ابتغیت ممن عزلت فلا جناح عليت ومن ابتغیت ممن عزلت فلا جناح عليت ذالك ادنی انت قر اعینهن ولا يحزن ويرطین بما آتیتهن كلهن و الله یعنی امتحان کنیم و اعلم ما في قلوبكم و كان الله علیما حلیما لا يحل لك النساء من بعد ولا ان تبدل بهن من ازواج ولو اعجبك حسنهن الا امتحان کنیم و امتحان کنیم ولو اعلم ما في قلوبكم ولو اعلم ما في قلوبكم ولو امتحان کنیم ولو امتحان کنیم ولو امتحان کنیم ولو امتحان کنیم ولو امتحان کنیم ولو امتحان کنیم ولو امتحان کنیم ولو امتحان کنیم ولو امتحان کنیم ولو امتحان کنیم ولو امتحان کنیم ولو امتحان کنیم albo من همه امتحان کنیم ولو امتحان کنیم ولو امتحان کنیم ولو امتحان ديگره های بود мира های تولید our ولو امتحان کنیم که این انشالله مایه گشایشی برای معیشت مردم خواهد شد سرمایه گذاری برای تولید رمز حیات ایرانی آبا ایرانی آبا ای چکاد سرفراز سر بلند آزاد ایران ای حسار استوار با ستار همزاد ایران ای دیار خورمه هماره آباد ایران ای ستیغ سرکشیده از کمند بیداد ایران بر کرانه نور درس تفسیر حضرت آیت الله جوادی آمولی برکرانه نور شمبه تا چهار شمبه ساعت شش بام داد مهربان باشید مجلی صبحگاهی راڈیو معارف مدربان باشین شموه تا پنج شموه ساعت شش و سی دقیقه گنج سعادت گنج سعادت هر روز ساعت هفت و چهر دقیقه گنج تو سینه ده اما باید که پیداشو کنی یا عمل بشه زندگی زیباست زندگی شیرین است زندگی تک تک این ساعت ها زندگی زیباست شموه تا پنج شموه ساعت نه و پنجا دقیقه تا جمعه زهور من شک ندارم میرسدان فرصت ما تا جمعه زهور هر جمعه ساعت نه و پنجا دقیقه از برکت ما اصر جوانی مساوغه اصرگاهی رادیو معارف سرعت دقت حیجان اصر جوانی شمبه تا پنج شمبه ساعت هفتده اصر جوانی رادیو معارف صدای فضیلت و فطرت ای که از کلام تو ای که از کلام تو می set suits می set suits می set suits می set suits از کلام تو می set suits Turkey tonnes ازева أی~! از آخروں ازآخرالم از واحد از اون جوانی گوش قرار اید حب حب و توس عادت اجازه افراد افراد confirm Res bisher افريقی ، افقایب ะ کلام امام راه روشن تو را کفار بوده است بطا بوده است اگر یک کسی تنهایی بدون این که وحشت بکند خدای نخواسته بیاد اینجا و به خدا جسارت بکند این به جنگ مسلمین بر نخواسته اگر به خدا سب کند به رسول خدا سب کند این به جنگ مسلمین بر نخواسته این تنهایی قیام کرده بر ضد مسلمین اگر ابراهیم خریدولله مفرد کنه این هیچ کاری نکرده جز این که از هاش را کشیده و بودها را شکسته مقدسترین چیزی که فیش بود پرستار بوده اون بوده این قیام بر ضد اونها نیست این قیام مسلحانه نیست این بالاتر از قیام مسلحانه نیست شما اگر شنانچه لشکرهای مسلحانه به شما قیام کنه برای شما علیه شما قیام کنن ما بین او و ما بین اون که مسلحانه قیام نکرده اما آمده علنان لعن میکند به مقدسات شما شما او را بدتر میدانید یا این هیچ شک ندارد که مسلم این را بدتر میدوند اونها همین طور بودن بنابراین این حرف قلط که حضرت ایسا سلام الله علیه همون موعظه کرده و نصیحت کرده یا حضرت موسی همون مقدار کارهای مفتصر را کرده حالا بعضشون که خب لیان کردن ولی این مسئله مسئله ای بودست که در همه میان در تمام دنیا از صدر اصلاح از صدر عالم تا حالا بوده و تا آخر هم خواهد بود که هر کس قیام کرد برای این که ادالت ایجاد کند حکومت عدل ایجاد کند سیلی خورده پس ما گله نداریم که شون قیام کردیم برای اقامه عدل برای حکومت عدل برای حکومت اسلامی سیلی بخوریم ما باید سیادتر سیلی بخوریم اون وقت یک نه بوده حالا نه دیگری بوده اما در این که تاوان را باید پس بدیم مثل همه ابراهیم خبیر الله تاوان پس داد موسیقی کلیم الله داد و رسول خدا داد و امیر المومنین اون همه شدت کشید و این نیمه اونقدر سختی کشیدن برای اینکه اونها همه در نظر باشن که حکومت عدل ایجاد کنن اگر فقط حضرت ابراهیم میامد و دعا میکرد و ذکر میشد این دیگر تو آتشش نمیدفتن اگر حضرت رسول صلی اللہ علیه فقط اون وقت در مکه بود فقط دعا میخوند بیش از این نبود اما اون با اون چیزهای که پیش اونها شریف بود پیش اونها عظمت داشت موارده میکرد از این جهت باش مخالفت میکردن ناشدازگی تناوتون در مسیر پرست چکست فسون کوه بود و پرست غامتون PYM JBZ