امام میگه حلق و تقصیر رو چرا میخونم فالاحوت العاده لتحصیل ترتیب ولوکان علیه الحلق اینن اگر حلق واجب اینی بود و یه بار حلق کرده بار دوم تیغ رو سرش به چرخونه معلوم میشه میخواد حلق و تقصیر رو عاده بکنی بعد من میگم صحب قدم اصلا این مسئله مفهوم نداره هرچی فشار آوردم به فکرم دیشتر یه توجیهی برش پیدا کنم توجیهی متاسفانه پیدا نکردم آقاییست بعد از تواف آمده حلق و تقصیر کرده خب حلق و تقصیر درسته تواف شما دعا ده بکنه حلق و تقصیرش درسته توافش را عاده کنه مگر یه توجیه خیلی مالای ارزا صاحبو که با من بین از آن رسید این که بگیم رفته حلق و تقصیر بعد از تواف در مکه کرده برگرده مناع عاده کنی آمده وچه و ایدی هست که بگیم تواف رو که به جا بود در مکه حلق و تقصیر رو در مکه کرد فایده نداره برگرد به مناع عاده کن بعدم تواف و اینها رو عاده کن پرحال این مسئله خیلی غچه و جیح نداره مگر همین که بیاییم و تکلفن بگیم در مکه همچین برنامه اینجام شده این مسئله سی و چهار بوده این مسئله سی و چهار بوده که به این سرنوشت گرفتار شد ولی این توجیه هم که من میگم مشکلی که داره این است که این نرواقع برمگرد به مسئله شرطیت مکان نه شرطیت ترتیب به هر حال بگذرم برم سراغ مسئله سی و پنج احواطم وجوبیه اگر هم باشه احواط نباید بگم فتوه باید بدم اگر در مکه نه اگر در مکه به جا آورده این توجیه که ما کردیم اگر در مکه به جا آورده واجبه برم این نرواقع برگرده احواط نداره محل را آیان نکرده هر کارش میکنیم به نخواهی یه گوشش لنگ این مسئله مسئله سی و پنج مسئله سی و پنج هر کاری نویدر به نویدر متولیه یهللو لل محرم با عذاب و رمی و درمی ببینید اسم این مسئله مسئله تحریم هاست سه مرحله تحریم از بین میره وقتی که محرم شد اون امور بیز پنجگانه یا بیز چارگانه برش حرامه وقتی که رمی و ذرا قرار داره باید محرم شده و حلق و اینها رو انجام داد همش بر او حلال میشه مگر دو چیز یکی بوی خوش و دیگری نسا این یه مرحله تحریم ها همه از بین رفت مگر دو چیز بعد از آنی که تواف صحیبه جامیاره تیبم تحریمش از بین میره بعد از نسا نسا هم تحریمش از بین میره اینا رو نوشتن تحریم های مراحل تحریم های برطرف شدن تحریم های سیگانه که در کتب فقیه این طور مطرحه حالا امام این طور میفرماید یهلو للمحرم بعد رمی و زبه و الحلق اوه تقصیر کنید کلو محرمه علیه بالایهرام همه محرمات بیست و پنجگانه یا بیست و چارگانه وش حلال میشه الا نسا و تیب و اما وقت که تواف زیگرت بجار میگرد تیبم حلال میشه تواف نسام بجارد نسام حلال میشه و لا یبقو این زهرش هم دقیق کنید و لا یبقو حلیت و سید ایزن سید محل بحثه مسئله تیب و نسا حلال نمیشه همه چی الا اون اما سیدم حلال میشه یا نه این محل بحثه ایشون میگن لا یبقو حلیت و سید ایزن آخرش هم میگن بله در حرم سید حرامه نه از باب احرام برای همه سید حرام حرامه اما اگر از باب احرام باشه آیا سیدم حلال میشه بعد از اعمال بنا این محل اختلافه از انشاءالله با از خواهیم کرد و انشاءالله اللهم علام سیدنا محمد و آله قائد و صلی علی سیدنا محمد نبی الامی و علی آله و عجل فرجهم در حبوس. overt 1 بمیدونی از اهران قبل quelle سب pages استج 1948 آقایز وڈه به احساس اینترلریات ولین لوید را و هزار پایبای ظاهربرامه عباره 20 فیزران موسیقی ملی و شروعی wireless جاد منتظر 40 قسمت دیگه بودیم به سرشماره سه هزار هشت ارسان فرمائید. نظر نکت رزوی نکت آیان. هشتک ایران امام رزا علیه السلام اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان اویش ملی آین و شمدان ادامه بحثی که داشتیم توه که خاطر حزیزان مستحزل است ادامه بحثی که داشتیم روایتی بود از حضرت عبیزر رضی الله عنه که از خدمت بیغمبر اکرم مواعزی درخواست کرده بود و حضرت این مواعز را برای او بیان فرموده بودن ولی از ظاهر ایشون آماده بوده این مواعز را زهد کرده بوده نوشته بوده و بعد نرده بخش های از این مواعز را تلاوت کردیم و در حدی که خدای متعال توفیق داد توضیحاتی کما بیش در اطرافش دادیم که بحانه باشد برای این که بیشتر دقت در این مزامین روایت شریفه کنیم و از انوار کلمات بیغمبر اکرم را این علیه مسلم بیشتر استفاده کنیم رسیدیم به فرازهای از این روایت که در باره حضن و خوف بود اشاره کردیم که ممکن است پرداختن به این دو بخش مناسبتش این باشه که این حالات روانی میتواند کمک خوبی باشه برای این که انسان عزمش را جزم کند بر عبادت و اطاعت خدا و ترک ناسیت چون اراده چیزی نیست که ابتداعا از هر کسی در هر حال متمشی بشه در هر وقت دلش بخواد هر ارادهی را بخواد بکنیم از راه های تربیت این است که مربی سعی کنه زمینه های فراهم بکنه تا این که شخص بتونه از این زمینه ها برای ساختن خودش و اراده خیر استفاده کنه توجه دادن به اون زمینه هایی که از راه های تربیت از جمعه توجه به این که انسان در حالات غوضن و خوف میتونه برای راه خدا از این حالات رای خدایی بشه و این حالات استفاده کنه چون وقتی که آدم خیالش راحت هست و هیچ نگرانی نداره یا در شادی و لذت دنیا غرق هست بیشتر غفلت برای انسان میاری برعکس وقتی حالات ناراحت کنندهی برای آدم پیش بیاد زمینه پرداختن به خود و توجه بیدا کردن به وظایف بیشتر هست ملاحظه فرمودی در قرآن کریم در دو آیه هست که وقتی خدا انبیار را برای اقوام مبعوث میفرمود اونها را مبتلا به سختی ها و گرفتاری ها میکند میفرمد مزمونش اینه که وقتی هر پیغمبری را مبعوث کردین اخدنا اهلها بالبعثا و الضرراء لالهون یتبرعون این که مردمی مبتلا بشند به سختی و گرفتاری این که از التاب خدا هست برای این که زمینه توجه براشون بیشتر فراهم بشه از غفلت خود در بیان آمادگی برای پذیر شهق بیشتر پیدا کنند اونایی که سرمست لذت و شادی و کامیابی هستن آمادگی برای پذیرش حرف هایی که به نظر اونا حرف نسیعه هست آخرت هست و عالم دیگه این حرف ها آمادگی شنده برحال حالات خوف و حوض دو حالت هست که انسان میتونه از این حالات بهر برداری بکنه برای توجه به تکالیفش و راه سعادتش یه قسمت جوایاتی بود عباراتی بود مروض به حوض که در جلسه قبل خوندین یه قسمت دیگر مروض به خوفی خوف و حوض قریب هستن به هم امده اختلافش و اینه که حوض بیشتر مربوط به گذشته هست منفع دیگه از دست آدم رفته مشکلی که براش پیش اومده کار غلطی که کرده محزون میشه که چرا این کار را انجام داده یا چرا چنین حادثه یه اتفاق افتاده براش اما نسبت به آینده خوف هست نگران این هست که چنین مشکلی پیش بیاد نگران این هست که کاری بکنه که موجب بدبختیه که این هست که پیش بشه یا یک حادثه غیر مترقبی براش پیش بیاد اون میشه خوف حالا دیمقداری از این عبارات شریفه را میخونیم یا عبادت یقول الله تبارک و تعالی لا اجمعو علا عبد خوفین ولا اجمعو له امنین فا اذا امیننی فی الدنیا اخفتو یوم القیامه و اذا خافنی فی الدنیا آمن و اذا خافنی فی الدنیا و اذا خافنی فی الدنیا و اذا خافنی فی الدنیا این دو خوف را خواهد داشت و هر دو هم خوف از خدا هست یعنی خوف از چیزهایی که موجب عذاب الهی میشه ولی خدا که خوف نداد در واقع خوف از اعمال بد خودمون هست که موجب عذاب الهی میشه به این مناسبت میگم خوف از خدا چون اوست که جزا میدهد بر اعمال بد خوف از خدا یا در دنیا هست یا در آخریه هست کسانی که در دنیا خوف از خدا داشته باشند در روز قیامت در امن خواهند بود اونجا نگرانی ندارند و هم من فضعین یوم ایدین آمنونی اون روز در امن استند هیچ نگرانی و استرابی نخواهد داشت اما کسانی که در این دنیا خیالشون راحت خوفی از خدا ندارند امن از خدا دارند امن از خدا دارند امن از مکر الله دارند چنین کسانی روز قیامت مبتلا خواهند شد به خوف خدای مطال می فرماید نهرد خوف را برای هیچ کس جمع می کنم نهرد امن را اگر در دنیا اهل امن استند خیالشون راحت فکر خوفی از خدا نیستند توجهی ندارند در آخرت مبتلا به خوف خواهند بود از این آلم که رفتند خوفشون شروع می شود دیگه تا الال احمد و هر ساعت نگران عذاب بدتر و جدیدتر هستند برعکس کسانی که در این دنیا خوف خدا داشتند از این دنیا گرفتند دیگه لا خوفن آلیهم در اون عالم هیچ نگرانی نخواهند داشتند لا اجمعو علا عبدن خوفه این دو تا خوف را برهیچ بنده جهنم نگی برند همچنین لا اجمعو لهو امنینه فا اذا امیر نیف دنیا اگر در دنیا از من ایمن باشید یعنی خوف من را نداشته باشید اخفتو یوم القیامت روز قیامت مبتلا به خوفش می کند شاید بشه گفت این قیامت از انگام مرک شروع می شید ادامات رجل قامت قیامت اولین مراتب قیامت از اینگام مرک شروع می شید ادامات از اینگام مرک شروع می شید یعنی وروده در آلم دیگه اگر یوم القیامت همون یوم الجمعی باشه که مشهود است خب اون نهایت خوف من روز خواهد بود و هر حال یا در دنیا باید خوف از خدا داشت یا بعد از دنیا هر کدوم می خواد انتخاب کنید و اذا خواهد نیف دنیا آمن تو یوم القیامت این مطلبیست که به امرکنم از خدای متعال برای ابو زهر نمکنه این نشانه این است که انسان می تونه کاری بکنه که خوف از خدا برایش پیدار می شید یعنی بعد از این که دانستین خوف از خدا چیز مطلوبیست و می تونه انسان را کمک کنه در راه سعادتش یاریش کنه برای این که بیشتر و انجام به وظایفش به پردازه طبعا این سوال مطرح بیشه که خب حالا چیکار کنیم که خوف از خدا داشته باشیم مگر خوف واسه این آدم اینکه هر وقت به خواد بترسیم جوابش اینه که بله خوف امکان بره که آدم مقدماتشا فراهم بگیر توجه کردن به این سلسله از مسائل باعث این می شه که خوف در آدم پدید بیاد حالا همینجا بین پرانتیز از بکنم که گاهی آدم خیلی چیزارا می دونه ولی توجه بهش نداریم اگر ازش بپرسن می گه بله می دونم اما اون وقت توجه بهش نداریم این توجه بهش نداریم اثر روانی خاصی به خودش را ایجاد نمی کنه این علم مورده ایست این اعتقاد کمرنگ ایست ایمان زعیف ایست واقعا می دونه ایمانم داره قسمم می خوره که بله هست اما چون توجه نیست بهش غفلت می کنه یا تغافل می کنه اون اثر خودش را نمی بخشه هر وقت این توجه بهش نداریم این توجه بهش نداریم به اون آمل خوف ادم توجه پیدا بکنه و سعی کنه تمرکز پیدا کنه در اون توجهش اون خوف قریتر می شه و زبور پیدا می کنه باز همینجا ارز بکنم که انسان ها می توانند خوف ها و امن هایی شادی ها و حوزن هایی را باهم جمع کنه هرچی انسان قریتر باشه و نفسش نفس ممنونه این در این مردم های فلسفیش روحش کاملتر و قریتر باشه انواع و اقسام شادی ها و غم ها را باهم بیشتر می تونه جمع کنه اونایی که زعیف هستن در یک آن یا خوف دارن یا امن یا شادی دارن یا سرور در یک آن نمی تونن دوتا شبه هم داشته باشن یه خورده که آدم قریتر باشه ممکنه آدم در یک آن از یک جهت سرور داشته باشه از یکی از غم باشه یه چشمش بگریه یه چشمش بخنده این یک مالی مرتبه کاملتری از نفس اونقدر می تونه نفس تکامل بیلا کنه از اولیاء خدا که در یک آن انواع و اقسامی از خوف ها و رجا ها را باهم داشته باشن انواعی از شادی ها و غم ها را اون مرتبه ایست که ورفه ها اسمشون دیدن مقام جمع الجمع ما اسمشون برادرستیم از حقیقتش قهره ای نداریم اون کسانی که به اون مقام رسیده باشن در یک آن می تونند خیلی چیزها را باهم داشته باشن مراتب مختلف نفس را باهم درک بکنن لبازم آثارش را باهم داشته باشن یا عبادت این العبده لیعرض علیه ظنوبه یوم القیامه فيقول اما اینی کنت مشفقن فيغفراله تا اینجا ما دانستیم که در انسان اگر در دنیا خوف از خدا داشته باشه این خیلی خوبه می تونه کمکش بکنه برای سیر الاله حالا چه کنیم که انگیزه پیدا کنیم که همین خوف را در خودمون تقریت کنیم توجه کنیم به اون عاملی که موجود به خوف می شه حالا چه دایی داره آدم یک کاری بکنه که می بترسیم اگر منافعش را برای ما زیرک بکنن متوجه باشین که این خوف از خدا چه قایده هایی داره آدم انگیزه پیدا می کنه که سعی کنه این خوف را در خودش ایجاد کنه یا اگر هست تقریت کنه یکی از فوایدش را باز اینجا بیان می فرمند شاید سیر بخص نکتش همین باشه که بعد از اون مطلب به این می بردازن برای این که بگن که این خوف چیز خیلی خوبیست یکی از فوایدش که اینه که همین خوف موجب مخفرت می شه اگر کسی در دنیا گناهی کرد و این گناه مستحق و اقوبت به واسطه این گناه مستحق و اقوبت می شه در قیامت اما اگر بعد از این که این گناه را مرتکب شد یا همراه این ارتکاب گناه حالت خوف بهش دست داد و بعدشم همیشه خائف بود که چه کنم با طبعاتی که این گناه دارند و زندگی دنیا شو با این خوف از طبعات این گناه گذرند خب در آلم قیامت حساب می رسند و حسابا کردن و دیدن این گناه کرده بود و برحال روی حساب باید داره جهنم چیزی که جبران این گناه را بکنه نذاشتی عملی که بتونه تدارو که این بکنه شون توبه نکرده بود اگر توبه کرده بود که بخشیده می شود ولی این خوف را داشتی بهش میگن بیا برو جهنم بسیار خوب ولی من در دنیا که بودم از همین می ترسیدم اما این نیکن تو مشفقه همین که مسئله اشفاقش و خوفشو مطرح می کنه اینم یاد به حساب باعثه می شود که اون گناهش آموزیده بشه یعنی داشتن این خوف آمیل ایست در رای مغفرت اون گناه فیقول این العبد لیعنض علیه ذنوبه یوم القیامه روز قیامت گناهانشو نشونش میدن میگن این را گناهانتو تو جهنمی هستی میگه فیقول اما این نیکن تو مشفقه من ترس همینو داشتم خیلی می ترسیدم از این فیقول به خواست واسطه همین خوفی که داشت موجبه می شود اونش بخشیده بشه بیان دیگری یا عبادر این رجل لیعمل حسن فیتکلو علیها شاید یه بار دیگه هم راجب این موضوع به مناسبتی صحبت کرده باشیم گاهی آدم کار خوبی می کنه و اهل عبادت هست و ذکر و ورد و نماز و مستحبات و و یک نوع خاطر جمیل ایدامی کنه که ما دیگه بهشته هستیم در مقابلشم اون وقت دیگه اگر یه وقتی گناهی کچکیم ازش سر بزنه خیلی مهم نمی شماره این همه ما عبادت داریم ولی یه گناهی کچکیم چیز مهمی لیعمل حسن فیتکلو علیها یه نوع اعتمادی به این کارهای خوبش پیدا می کنه اتکال پیدا می کنه به اینها و چون اتکال پیدا می کنه که این کارهای خوب مناصبهشتیش بکنه و یه عمل حققرات یه گناهی خیلی کچکی که اینها رو سبک می شماره اینها رو مرتکب می شه می گه اینها دیگه چیزی نیست حتی یعت الله و هو و علیه غضبان همین که موجبه می شه که به کار خوب خودش اتمینان بکنه و گناهانی را از روی تحقیل سبک شمردن انجام بده موجبه غضب خدا می شه برعکس این رجل لیعمل سیعه فیف رقب منها کسانی هستن که مرتکب گناه می شن اما همیشه از این گناهشون تحسناک است مستربن آرام ندارن هممت نداشتن که عبادات زیادی انجام بدن و گناهانی را ازشون سر زده اما همیشه نگرانه فیعت الله عزوجل آمنا نیوم القیامه چنین کسی به خاطر این ترسیدی که در همین دنیا داشت باعثی می شه که در اون دنیا اهل امن باشد