آقا شیخ می فرماد نه من نگران ایران و ایرانیان هستم من برنمی گردم وظیفه خودم می دونم اینجا بمونم یعنی شخصیتی با اون عظمت استادش میگه آقا برگرد میگه نه چرا؟ چون هم مسائل سیاسی هم مسائل فکری از یه طرف گروه های انحرافی نفوس پیدا کرده بودن مکتب های الهادی نفوس پیدا کرده بود دراویش و صوفیه نفوس پیدا کرده بودن و هم از جهت سیاسیشون نگران بود در حالات ایشون می دم شخصی مرومه محسن صدرال اشراف میگه وقتی من خدمت هاشه خدال کریم های رسیدم مثل عبر بحار گریه می کرد می فرمود انگلیسی ها هلقوم اسلام و مسلمین رو گرفتن تا خفه نکنن دست بردار نیستن یعنی از تمام موقعیت های اجتماعی خودش علمی در بازگشتش به اعتبار صرف نظر می کنه بلین که ایران و ایرانی ها رو نجات بده اتفاقا در حالات ایشون می دم امروز هم می دم مقام معظم رهبری در دیداری که داشتن با کارگران سفارش کردن برها سفارش کردن استفاده از جنس ایرانی مرومه تولوز ماهی رزوانالله هیچگاه از پارچه خارجی استفاده نمی کنه نه خودشون استرارم داشتن حتی فرزندانشون جالبه یه وقتی یکی از آغازده هاشون دوتا آغازده پسر دارن مرومه تولو حاجه آمورتزا و مرومه حاجه آمهدی حاجه آمورتزا بزرگتر بوده یه وقتی میگه برو برادر یه جنسی پارچه بخرد تو بازار وقتی برادرشون میبرد تو بازار میگه من یه پارچه خارجی میخوام میگه برادر نمیخرم مابا رازی نیست دو فرزند عاشق عبدالکریم هاری میرن بازار برادر بزرگتره حاجه آمورتزا رزوانون لالای میگه نمه برادر نمیخرم پدر رازی نیست اونم قهر میکنه پا میشه میاد وقتی میاد خانه هاشیخ باش صحبت میکنه میفرد من چرا اینقدر اصنار دارم که شما جنس خارجی میخوام پول ما به جیب کارگران خودمون بره نه جیب خارجی ها هیچ میدونی لباس خارجی بخری یعنی کارگر خودمون بیکار میشه یعنی صد ساله پیش اون موقع نگران بوده کارگر ایرانی بیکار نشه پول ما تو جیب کارگر خارجی نره همینجا اشاره کنم اضافه کنم تابینندگان مخاطبین عزیز پیام بگی ندادن خب انصافا باید تولیدات داخلی ما هم کم کارش نگذارن کفیتش مرغوبیتش قابل رقابت باشی خدماتش خدماتش جالبه اون زمان چای ایرانی نبوده چای ایرانی نبوده چای خارجی بوده برموهاشیخ به بچهاش بگفته من به شما پول میدم ولی خواهش میکنم چایی نخورید نگذاری جنس خارجی تب این پولو بزرگ تو قلکتون به جشن سکنجمین بخورید بزرگ یه جنس داخلی خودمون رو قرار از علت این که برموهاشیخ به زمانالله میمانه میفرماد من نگران ایران و ایرانی هستم تو مسئله سیاسی تو مسئله منبر میرفته خوده آشق به زمانالله مکرر تذکر میداده فقط یه شعری بخونن یا آوازی بخونن هاشق منبر میرفته عراق منبر میرفته قوم منبر میرفته با رؤسای فرقه ها مناظره میکرده در عراق جلسات مفصلی در رد بعضی از دراویش رشته جلسه عمومی رشته جلسه خصوصی برای بازاری ها داشته نگران اعتقادات مردم بوده به بعضی از شاگردانی استفارش میکنه این کتاب الهجت المنتظر به استفارش استاد بعضی از شاگردان مینویسن کتاب عبقاطل انواره برون میرهامدو که میبینه میگه ای کاش این کتابو خلاصه میکردن که بعدها این کار انجام میشه الان ببین اشاره کنم خدمات اجتماعی شما تو تاریخ ببینید در همین ست ساله اخیر شما یک فقیهی یک مرجع تقنیع عالمی نمیبینید که خدمات اجتماعی نداشته باشید ایمانستان در منگا جای صحبتها شیخه عرض میکنم بیمارستان سهامیه رو ایشون میسازه بیمارستان فاطمی رو ایشون میسازه کتاب خانه فیزیه رو ایشون میسازه مدرسه فیزیه دیگه از بین رفته بود قابل استفاده نبود تبدیل به انبار تاجره شده بود ایشون احیام میکنه دارال اتعام و مساکین تأسیس میکنه بر افرادی که بینما وقتی سیل میاد طلبها و مردم را میاندازه برای سیل بند که سیل خانه های مردم رو از بین نره بره اده از خانه ها از بین میره برایشون خانه میسازه اولان همون خیابان خائری معروفه طرف میدان شهید متحر زمانو لاله خانه میسازه بر این هم خود ایشون میفرموده در حالاتش اصلا من دو نوبت از شدت نراحتی خوابم نمیبره دو نوبت یک نیازمندی به من مراجعه کنه پول نداشته باشه پول داشته باشم نتونم تا به مصرفش نرسونم خوابم نمیبره یه جمله دیگم اضافه کنم به هر حال هیچ موفقیتی ارز کردیم بی حساب و کتاب نیست خواهش میکنم بیرندگان عزیز رو و همه مخاطبین عزیز بیشتر انایت کنن خدا رحمت کنم برای ما اتولا شبزنددار رزوانو لاله اتولا رو اون جلسه ارز کردیم و قسمتی تفسیر محضره ایشون میخوندیم ایشون به نقل از مرمو اتولا گلپایگانی نقل میکنند میفرمه نانشخبدالکریم در اخلاقیات ریاضت کشیده بود واقعا ریاضت میخواد ریاضت میخواد کسی اینجوری حواسش به مردم باشه گرفتاری های مردم باشه مشکلات مردم باشه من رو با اتولا شبزنددار میفرم من این جمله رو با اتولا عراقی گفتم با اتولا عراقی گفتم که اتولا گلپایگانی میگه هاشخ در اخلاقیات ریاضت فرمود درسته چه ریاضتی بالاتر از این یه مثال میزن اتولا عراقی فرمود چه ریاضتی بالاتر از این که هاشخ عبدالکریم هاری مدت ها همسرش نابینا شده بود ناتوان شده بود کاری نمیتونست بکنه ولی در خدمت همسرش بود همسرشو به دوش میگرف پشتبام میبرد در هوای گرم تا بسانی که عذیب نشید جایی میخواست یعنی این ریاضت نیست شخصیتی به این عظمه آقا حال شما چه اصراری داری خودتو اسیر این همسرت کردی یادن باید همچین جایگاه بیدید آزاد باش ما این جایگاهه همسری که نابیناست همسری که ناتوانه برم اتولا عراقی میفرمود چه ریاضتی از این بالاتر بازی داستان دیگری بگم اینا چقدر بلند نظر بودن خدا شاهد ما امروز به این نگاه ها احتیاج داریم دکتور قریب رزوانالله علیه شاید نامشو شنیده باشید دکتور تب به اطفال بود الان شایردان فراوانی داره البته شایردانشون هم دیگه خیلی هاشون از زنیا رفتن کتاب های نمیشه شده جبه عظمت این مرد دکتور قریب رزوانالله علیه این داستانی مرد دکتور قریب نقل میکنه میگه من خیلی علاقه به تب داشتم دانشکام تمام شد دلم میخواست تبیب بشم ولی پدرم اصرار داشت که نه نه تو باید طلبه بشی چون اگه بخوایی تب بخونی ادامهش اینست که پاشی بری فرهنگ به تبیر پدرش پاشی بری خارج از کشور اونجای مختینه تو از دست میدی من موافق نیستم دکتور قریب میگه من اصرار به ادامه تحصیل در علم تب پدرم مخالفت میکن ولی پدرم آدم متدهینی بود و مقلد آیتالوز محاری بود هاشیخ عبدالکریم محاری گفتم پدر موافقی که هاشیخ بین من و شما غذابه هرچی هاشیخ گفت پدر یقین داشته که هاشیخ میگه بله آقا این استعداد با این موقع پاشی میاد تدهه بشه توی گربت آلم اسلام بله میگه پاشدیم رفتیم قم نشستیم پدرم توضیح داد که من میگم این بیاد طلبه بشی این میخواد بره تب بخونه بعدشم معلوم است فرنگستان سردر میاره دیدشو از دست میده در خارج از کشور میگه تا پدرم این جمله رو گفت آیتالوز محاری از جا بلند شد اومد طرف من سر منو بوسید به پدرم گفت نه تنها جایزه ایشون تب بخونه بلکه واجب ایشون تب بخونه امروز ایشون تب میگه نه آقا خداوند الحمدلله به اندازه کافی طلبه رسونده ادهیم طلبه مراجعه کردم ما دیگه نمیتونیم پذیرش بکنیم هاشیخ موفق بود جمع کرده بود نه نه نه تنها جایز بلکه واجبه میگه به قدر دکتر قریب میگه من به قدر از این برخورد هاشیخ خوشحال شدم تا آخر عمر هر خدمتی که می کردم بگفتم ثوابش باشه مال روحات الوازماشی خبدالکریمه خواهید ببین چه نگاه قشن آقا بالاخره حال ایشون تارف میکرد ما نیاز نداریم بازم نیاز داشته ولی میگه این جمعان به تب علاقه داره آقا مگه دانش نیست میدونی که رو قریب خیلی موفق بوده شان حزیزانی که تو این رشد به برگمه تلویزیانی هم برای مستندی ازش یعنی اون لحظه به زنگاه تصمیم و اعلام نظر مرغوم حاشق خبدالکریمه بلافاصه نمیگه سر منو بوسی گرنم جایز نمیدونیم واجب شما بلیتر این داستان دیگه یه عرض بکنم اینم بسیار جالبه که مرغوم حاشق تعلقی به دنیا نداشت من خیلی دارم به عجل عرض میکنم اگر اینا یک ذره تعلق به دنیا داشتن در اخلاس در ایمان در دوری ازش نمیدونم اناوین و شهر حالا اگه برستم نمونه هایش عرض میکنم یه وقت ایشونه تختی داشته تختی تو خونه شنه شهر تخت شکسته بوده نجاری رو خبر میکنه نجار همیشه میامده نجاری میکنه آقا بیا این تخته رجیر درستش کن متابسون گرما مخواییم روی تخته بخون نجاری نگاه میکنه میگه آقای حاشق من چند دفعه این تخت رو درست میکنم نیدین بهترین مصرفش به درد تنور نونوا میخون حاشق میگه نه میگه اگه شما نمیخوایید پول بدید من از جیب قدم من بانی میشم برای شما تخت درست کنم اینو درست نمیکنم برایت نمیکنم بلی من بانی مهمان من باشیم حاشق دستی به محاسنی میگه ببین رنگ محاسن من دیگه عمر من روبه آخره اگه اینو درست میکنی یه راهی بری اگه نکه هیچ میگه باش پایه های این تخت رو میگه من با گل و آجر به زمین یه جوری یعنی هیچ تعلقی نه به دنیا نه اناوین میخواستن رساله ایشونو توضیح بکنن خدا رحمت کنن حاشق عبدالحسین قربی شاید لحاش شیخ بوده میاد کتاب و سرادیه کتاب فقهیه بله اتفاقا در این پیام آقام مرزم رهبری هم به آثار علمی ایشون اشاره شد اینم تا من یادم نرفته هم یاد داشت کردم یه جملهی در این پیام خیلی برام جالب بود پیام ملابود ملاحظه فرمودیت مفصف بیستفه امصافا خیلی مهم بود ایشون یه تعبیری دارن دو بار من دقیق کردم تو پیامشون دو بار از رونق درس تفسیر در حوضه های علمیه امروز تجلیل کردن اینم قابل توجه کسانی که تصور میکنن امروز در حوضه های علمیه به تفسیر به قرآن یه جلسه گفتیم همین الان که من دارم با شما سوخه کنم نویس جلسه درس تفسیر تو حوضه هست این همه کتاب های تفسیر تو این ست سال اخیر عبارت مقام مازم رهبر اینه درس های تفسیر و اخلاق و افضایش مراکز و دروس علوم عقلی نقطه قوت برجسته ایست که حوضه پیش از انقلاب با اون دسترسی نداشت اقبال فضلای جوان به دقیقت در نکات معرفتی متون معتبر اسلامی به ریش کلام الله مجید دو بارشون در پیامشون تأکید داشن که الحمدلله امروز در حوضه به تفسیر کلام الله مبشر مطرح شدن بیشتر قرآن در حوضه هست برون ماشیخ اجازه نمیدادن رساله شونو پخش بکنن میاد میاد من کتاب و سلات شما رو میخوام ببرم برای ایکی از علم ها میگه نمیخوام بدم من نمیخوام رساله پراکنی کنم میاد رساله این کتاب فقهیه میگه باشه بعد از ارتحال مرمی زایی ناینی نمیخوام کسی از من تربیج کنه یعنی کسی که در عوج اخلاس در عوج عظمت تنها چیزی که به ذهنش نبود مطرح شدن خودش اون وقت خدای متعالی هنچین توفیقی بهش میده امروز بعد از ست سال آثار با برکت این مرد که ده ها کتاب نوشته شده بود بازم کم نوشته بشه یه نمونه شرسگلم اگر نبود در زندگی این مرد بزرگ جز تربیت شایدانی مثل امام رزمان الله مثل آیت الله عراقی مثل آیت الله از مغل پایگانی و دیگران همین کفایت میکرد که پروندهی بسیار بسیار معظمی داره این کتاب خیلی نوشته شده با شهر ولی این کتاب به نظر برای عموم مردم مفید باشه آیت الله مؤسس نوشته آیت الله کریمی جهرونی این هم برای عموم به نظر معرفی بله حتما دوستان هم تصویری از کتاب رو نمایش میدن براتون عزیزان بیننده روی جلدش رو البته و برای این کتاب رو تحییب کنید میتونید به برنامه خودتون پیامک بدید یعنی به 20.303 میتونید پیامک بدید و انشاءالله براتون راه نمایی بشه که چطوری میتونید کتاب رو تحییب بفرمایید خب بریم سراغ قرآن کریم صفحه 429 سوره امارکه سبع آیات 8 تا 14 رو امروز تلاوت میکنیم و محضرش هستیم اللهم سلع محمد و آل محمد و عجل فراجه اللهم سل علی محمد و آل محمد اللهم سل علی محمد و آل محمد اعوذ بالله من الشیطان الرجیب افتراع على الله كذباً ان به جنه بل افتراع على الله كذباً ان به جنه بل افتراع على الله كذباً ان به جنه بل افتراع على الله كذباً ان به جنه بل افتراع على الله كذباً ان به جنه بل افتراع على الله كذباً ان به جنه بل افتراع على الله كذباً ان به جنه بل افتراع على الله كذباً ان به جنه بل افتراع على الله كذباً ان به جنه بل افتراع على الله كذباً ان به جنه بل افتراع على الله کذباً ان به جنه ویدیو باید را بیران گمpipe. kel systematicی بيان ie درست میشه اون برد که شخصیتی خیلی ممنون سپاس کنیم محضر امام روزا علیه السلام مشرف بشینیم بگو کی مخالفه آخه بریم محضر آقا تا سلام بعدی که فردا باشه خداحافظ محضر آقا محضر آقا محضر آقا محضر آقا سکوت مهمان زمین برخیز برخیز پا به پای لحظه ها بیا در هوای دلنشین نشین هم نشین ای مرغ شب ای مرغ شب ای مرغ شب پرواز کن پرواز کن پایان نگیر آغاز کن آغاز کن ای مرغ شب پرواز کن پرواز کن پایان نگیر آغاز کن آغاز کن بالی بزن شوری بگیر واکن زبان بستره آواز کن آواز کن بسم الله الرحمن الرحیم نفس نفس زدن من همه به خاطر توست خوشان زمان که ببینم دلم مجاور توست همه شروط قبولی تاعتم هستی اگر که عبد خدا گشته ام به خاطر توست به وصفه هیچ کس جزت و دم نخواهم زد خوشا کسی که اگر شاعره است شاعر توست نفس نبیس مصطفی یا علی نفس نبیس مصطفی یا علی خیده یا علی خیده خدا زمین آزمان رهبری اهده گشای دل پیغمبری تو شهر علم نمیرادری جان نمیدست خدا یا علی یا علی خوشا سری که به راه شما جدا شود و خوشا تنی که فتاده سر معابر توست به هشت هم ببرندم فقط بردنیم خراوان شدن که بودنیم تو بودند بند بند و جوronic این امينی Texark hay حامی ار ضازی زا کر توست صلاحی های پذیرو Chausat softly حامل ی مشانس وتدیر افغان سی CCP موسیقی موسیقی خدا را شکر که یه شب دیگه این افتخار را دارم بنده کمترین محمد مهدی نجفی به همراه یه گروه پرنشات و کار درست عزیز دلمون استاد رزال زایی تحییه کننده برنامه علی آقای میزاییان صد بردار گل و دوست داشتنی برنامه آصد عبدالله موسوی همه هنگی و آقا شاه راق نظری اعتباطات در خدمت شما باشیم اگر شنوانده برنامه هفته گذشته هم نشین بوده باشید خاطرتون هست فرصتی دست داد تا در مورد مناجات منظوم آقا امیر المؤمنین علی علیه السلام بیشتر صحبت کنیم امشب همین افتخار رو دارم که گفتگو کنم با کارشناس ارجمند برنامه حجت الاسلام دکتر حافظ نجفی زنجانی عضو محترم حیات علمی پجوهشگده حج و زیارت که همینجا عرض سلام و شب بخیر دارم خدمت شما سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم من هم حضور همه شده بندگان گرامی عرض سلام و عرض شب بخیر دارم آرزو میکنم که انشاءالله همیشه و راز و نیاز به محضر پرمردگار بنده صالح و خالص خداوند بوده باشه انشاءالله خب حاجه امشب هم میخواییم در محضرتون مناجات منظوم رو بیشتر بررسی کنیم و فکر میکنم آخرین شبی هم باشه که میخواییم خدمتون باشیم و این بحث قراره انشاءالله جمبندی بشه اما امشب هم سامانه پیامکی سی هزار پانسد و پنجه و سه در اختیار همه شما عزیزان هست همینطور شماری تلفونی سی سد و بیست و نوه ده پانسد و پنجه و یک با پیش شماری سف بیست و پنجه اما استاد نجفی برای این که شنونده های عزیزمون رو هم با موضوع بحث بیشتر همراه بکنیم امشب هم میخواییم یک سؤال بپرسیم و سؤالمون این جهت رو داره که آن مناجات ها و دعاهای از حضرت امیر که بیشتر شما شنونده های عزیز باش معنوس هستین رو برای ایمون بفرستین به شماری سی هزار پانسد و پنجه و سه و یا در میون بگذارین صدای خودتون رو دلگویه های خودتون رو با شماری تلفون سی سد و بیست و نوه ده پانسد و پنجه و یک با پیش شماری سف بیست و پنجه پس با چه دعاها و مناجات های از حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام بیشتر معنوس هستین برای ما ارسال بکنین در خدمتون هستین منت شاید و تمنام و منت شاید و تمنام منت شاید و تمنام سدای ما رو از همنشین رادیو معارف میشنوید اما فرازهای ناب و احساسی و عارفانه از مناجات منظوم حضرت علی علیه السلام رو شنیدین با صدای اصلاد حاج عباس سلیمی با همراهی گروه تواشیه احل بیت گروه پر افتخار احل بیت که زینت بخش برنامه همنشین امشب بودن اما امشب هم ما بخشای ویژهی تدارک دیدیم علاوه بر گفتگو برنامه هم نشانیدیم با کارشناس هرجمند برنامه حجت الاسلام اصطاد حافظ نجفی زنجانی بخشای از مناجات منظوم رو حتما در لابلای برنامه خواهیم شنید گزارش تلفونی از مردم عزیز شهرمون خواهیم داشت سرکار خانوم نجاتی علی از زبان علی رو با حضور سرور عزیز و هرجمند هم اصطاد جواد محدثی خواهیم شنید و در انتهای برنامه هم به رسم همیشگی یک گفتگوی ویژه تلفونی خواهیم داشت که خدمتون عرض خواهم کرد اما شما رو بیش از این منتظر نگذاریم مناجات منظوم آقا امیر المؤمنین رو بررسی میکنیم اما برای اینکه تصویر کنم در ذهن شما شنونده های عزیز و محترم اصطاد حافظ نجفی در جلسات گذشته قدم به قدم ما رو با مناجات منظوم همراه کردن فرمودن که اولین قدم برای عبادت کامل شناخت معبوده دومین قدم برای عبادت کامل و نیایش صحیح احساس نیاز شدید به سالک و بینیازی معبوده سومین قدم علاقه محبت و عشق معبوده و چهارمین قدم عبادت و نیایش مولا علی علیه السلام