خونه مون خیلی بهم ریخته بود یه های مهمون سرزده اومد و بعد من به ایک فکر می کردم می دانم تأثیر خودم بوده چون تعارف کردم بهشون و با این که نمی دهستم اصلا شرایط داخل خونه چیه اصرار کردم و بعد مجبور شدم تو همون یروب در حالی که خیلی خوشی مادید خیلی خوشی مادید این قدم تو سرچه شما خوشحالمون کردین از روی موبیل اینو بردار از روی میز اونو بردار از لب اوپن اینو بردار اینجا رو جمع جور کن اونجا رو جمع جور کن کلی سختی کشیدم و خلاصه درست شد می دونین یه وقتی ما با یه کسی رو در بایسی نداریم خیلی عذیت نمی شیم تنفرال خودیه مثلا اما اگه یه پا غریبه باشه خب چرا اصرار تحارف که بعدش خودمون خجالت بکشیم و اهل خونه مثلا جلوه اون طرف یه قرده خجالت بکشن اصرار زیادی وقتی جالب نیست ببینین ما مردم تعارف کردن و بلد نیستیم اگر تعارف کردن و بلد باشیم تعارف کردن عیبه نداره خیلی هم خوبه انسانی که حضور صلی اللہ علیه و سلامه دفت دلبازه خب تعارف کنیم ممکنه باید همین تعارف کردن و بلد باشیم در چه موقع تعارف کنیم باید تعارف کنیم داریم میکنیم حضور صلی اللہ علیه و سلامه که عملی هست یا نه اینه اگر همه در نظر بگیرن فکر میکنم بعد تعارف کنن خیلی خوبه متشکرم سلمانی هستم از مشهد مقدس خدا نگهدارتون باشیم خوشش بادان نسیم صوبگاهی که درد شب نشینان را دوا کرد نقاب گل کشید و زلف سنبول گره بند قوای قنچه واکر نخست گلو شنیدن پس لاینه بلبخند خدا نشینان را دوا کردن از نقاب گلو شنیدن نخست گلو شنیدن پس لاینه بلبخند نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن نخست گلو شنیدن روکس شده کہناست آتیم نخست گلو شنیدن من اینجور رو دفتن بگم یا نگم این موضوع رو که الان اصلا خیلی نمیدونن چرا بگرد گفتم بزرگ بهتون تحرف بگم نه خوب کرد حالا من امروز من دقت میکنم میردم چه اتفاق میرده اگه دوبار بیشتر شد اجاقا خبرتون میکنم خوشتا داریم در خیلیت من خواهش میکنم راجب تحرف اولا به بعضیر ما ها این یه ویزیگی اخلاقی خیلی خوبی نیست که ما ایرانی ها داریم بله خیلی تحرف میکنم جای دیگه دنیا ظاهرن اینجوری نیست شاید یه کشوری باشه که اما بیشتر باشه ولی خیلی تحرف به قول شما اون تحرفی هم که از روی خدای خدای نکرده صدا قد نباشه هم هست پول تو جیبه مونیتم که الان شما فرمودید آره آمادگی خانواده شرحت آمادگی مثلا گفت اما پذیرایی نداره دعوت میکنیم آقا باید با خانوادتون بیایی تو تکلیف میدازی دنبالشتو عذیب میکنی خانوادتو از اون طرف هم اگر ما تعالب نمی کنیم یه کسی اونم باید فرهنگ این رو داشته باشیم که اونم نرهد نشده بهش پر نخونه آره دیگه آقا مثلا گفتم من اومدم در خونه آره آرزای مولای عزیزم پیشون نمیگه آقا بیایید بالا نهار رو خدمتون باشیم شام درمتون باشیم میگم عزیزم آدمه مثلا این دوتا تا در خونهش رفتیم یه تو عروف رکه آره هم اون نباید خیلی تعارف کنه هم ما باید ذرگیت این داشته باشیم که اگه تعارفم نکرده نرهد بشیم چند تا ایراد داره تعارف کرده اعتماد رو کم میکنه وقتی معلوم بشه حرفامون واقعی نیست برگیر و حرفامون کمتر حساب کنه بله میگن این حرفاش خیلی حرفایی بوده حرفایی کتابی نیست حالا میگه تعارف میکنه ولی خیلی حرفایی کتاب نداره آدم ها به زحمت میندازه ممکنه مجبور بشیم خواهی بکنیم که نمیخواستیم یه کسی رو نارد بکنیم خانم همون نارد بکنیم بچه همون بگن با ما داشتیم ممکنه طرف فکر کنه تمیمیت هست و این ماجره عدب بدون صداقت دروب محترمانه اینجوری بذارید بگم عدب بدون صداقت دروب محترمانه آهان بله امیر المومنی فرمود کفی که خودشو به کاری که تو مهارت نداره وادار کنه تلاشش تباه میشه خواب عملهو امیدش برباد میره خوب چرا توی کاری که تباهر نداری فقط اینیست که حرفه که تباهر اون کار ما امروز توانایی پذیر از مهمان نداریم یا من مهمان درست کردم ارز کردم آهان از مولای خودتون تشریف بیارید شما داره این پیامی دید که بچه ها تو نیارید خودمونی من و شما آهان اسمایل و حمید سوری چانسهه میخوای درها بشینیم شام بخوریم حالا خودمون میگم شما منو دعوت کردید من خانواده من میارم خوب تو سختی میدازم طرف مقابل هم پیانبر اکرام فرمودن کسی که خودشو به تکلف بندازه خودشو خسته میکنه بار سنگین به دوش میکشه و لغزشاش هم زیاد میشه چند تا روایت از امیر المومنین و امام صادق علیه السلام یه از امام صادق هم مرد کنن اگه برادر تو دعوت کردی اونو مجبورش نکن و اگر اون تو رو دعوت کرد پاسخ بده و چیزی فراتر از توانش ازش نخواه سر صفر باید ده رقمه دیگه یه کفتیر بگه برنج بخو ما باید نمیتونه بخورم چرا داریم اونو به سختی میدازیم این یه تیکه مثلا این خدمت شریفتون باید سالت بخوریم این خورش رو خیلی خانواده زحمت کشیدن باید چرا عذیبت میکنیم از اون طرف هم شما که مهمونی هیچ طبقه نداشته باشید من تونه تونه اینا رو تعارف کنم نوشت جان بفرموید همه ت خود رو سر صفر برچه از تو جایی ما اگر خودخواهی میکنیم ولی هران چه هست نوشت جان اید و میل بفرمید این فرهنگ تعارف باعث میشه یه سوی مشکلات توی روابط اجتماعی ما به وجود بیاد که باید حلش کنیم انشالله خیلی متشکرم خلاصش نتیجهش این که اولا اگر به کسی تعارفی میکنیم صادقانه باشه نه عادت و همین دیگه حرفی زده باشیم و نکته دوم واجه اگه درست برداشت کرده باشم این که با تعارفمون تکلف برا عزیزانمون درست نکنیم درسته؟ یعنی دردسر برای زن و بچه درست نکنیم آقا تو خونه نشستن یه ساعت دوره هم مندارن حرف میزنن قافلگیر هیچ خبری ندارن یه های زنگ خونه میزنین یالا یالا آج خانم مهمون داریم بعد چهار نفر آدمی بریم تو خونه نه چایی آمده هست نه اصلا برق رفته گاز قطه مثلا از یه جوریه دیگه برای دیگران این حد دقل چیزیه که میتونه دوتا آفت تعارفات زیادی باش حاجه آقا خیلی ممنون ازتون آقای اسمایلی هم میگه من نمیام اون چار نفری که گفتید آقا اسمایلی میگه من کار دارم اون ساعت آقا ارادتمندیم و خدا نگهدار شما و البته شما شنواندگان عزیز و نازنیم تا سلامی دوباره خداحافظتون تاریکی گذشتر و بزار کنار چراه آینده همیشه روشنه دلو بزن بزن جد با یه یا علی افق روشنه که چشمک میزنه خدا با ماست یه لحظه هم نترسی آر اینو بدون تموم میشه روزای سخت توی مسیر رشد اگه خدا نخواد برگی نمیافته زمینم از روده رنگ غصه هیچی رو نکن خدای ما بالا سهه سختی امروز و نبیم فردای ما قشنگ تره خدا خودش قول داده که روشن کنه راه تا رو حالا با قلبی مطمئن به سبت قل همینه که نمیشه خدا با ماست سختنه زقف ما رو چشم کسی ندیده که هدف ما پیروزیه نهایه تو مرد که ایرانی باخ نمیده که این دشت لاله تشنهیه بارونه نخند توه اینجا که توش قد کشیدی خونه ی فرزند توه تلخی میره زندگیمون شیری میشه مثل اصفر دنیا قشنگ میشه اگه یکی باشه هر خود همه قصه یه هیچی رو نخون خدای ما بالا سهه سختی امروز و نبیم جلوی از جامعه دینی سدای فضیلت و فطرت سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر رادیویه و معارف موجه افعین ردیف نوود و شش آمده هم کتاب خود گوش کشان کشان امت بی دل و بی خودت کنم گنج تو سینه ده اما باید که پیداش بکنی یا عمل داشت بکنیم گنج سعادت آمده هم کتا تو را جلوه دهم در این سرا همچو دعای عاشقان فوق فلک رسانم از بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم عرض سلام و عدب و احترام خدمت شما شنوندگان محترم برنامه رادیویه معارف با مجموعه گنج سعادت در خدمت شما هستیم اخلاق اسلامی با مهبریت قرآن و روایات و در کنار اون تفسیری که از بزرگان اسلامی در طول هزار اندی سال به دست مال سیده با زبان شیوه هجت الاسلام محمد حادی فلا در مجموعه گنج سعادت تقدیم شما شنوندگان محترم میشه که در مجال امبوزم با بحث غزه اخلاق و مهبریت بحث غزب با مانی رزیلت اخلاقی در خدمت شما هستیم در آغاز برنامه خدمت کارشناس محترم جنوب استاد فلا عرض سلام و احترام داریم بسم الله الرحمن الرحیم من هم خدمت شما و همه ازیزان شنوندگان سلام عرض میکنم در خدمت دونست خیلی خوش آمدید جنوب استاد در حوضه بحث غزب بودیم و مباحث که در باب غزب در قرآن کریم اشاره کردیم به تفصیل خب بروت داشتید و آیات قرآنی رو مطرح کردید البته عمدتاً موضوعات کلی که در قرآن در حوضه غزب بوده اشاره داشتید بحث غزب اگر به شکل تفصیلی بخواییم مطرح کنیم در بحث آیات قرآن واقعاً فرصت مستقلی میتلبه و ورود پیدا باید بکنیم در حوضه آیات متعدد قرآنی که در فرصت قبل هم جنوب استاد فلا اشاره کردن که واقعاً آیات که در باب عذاب با تعبیرهای متعددی که همچنان عذاب زقوم، مولم، عظیم، شدید، مقیم، غیر مردود، غلیز و فراوان آیات متعدد که حالا اینا واجه های مستقیم است که عذاب رو میرسونه غیر از اون محتوی برخی از آیات هم که به شکل غیر مستقیم عذاب رو مطرح میکنه واقعاً فرصت مستقلی رو میتلبه ناچاریم که فقط فهرستی از این بحث ها رو اشاره کنیم از این بابی که تلنگوری باشه برای ما که غذاب به عنوان یک رزیلت محور جدی در قرآنی که باید این رو به عنوان یک آسیب در نظر بگیریم که خطرات جدی رو برای ما به دنبال میاره بحث ما ورود به بحث روایات در انتهای برنامه قبل شد و اشاره کرد انجام استاد فلالا که در حوضه روایات بر اساس اون تقسیم بندی که از اهمی معصولین به خصوص در جنود اقل و جهد از امام صادق علیه السلام داریم غذاب رو با عنوان یکی از جنود جهد از ذات مطرح می کنن و نکته که در انتهای برنامه قبل اشاره شد بحث این که اگر در جامعه این حوضه رفتارها به سمت کشمکش درگیری و نظا پیش بره و اولین چیزی که در مواجهه افراد باش درگیر می شن بروز خشم و غذاب باشه این جامعه جامعه بیماریست و واقعا باید فکری برای درمان این مسئله هم روانشناسان اجتماعی هم اخلاق وجوهان داشته باشن که در حوضه جامعه اسلامی با انبوه آیات و روایاتی که داریم در اقل این مسئله رو بتونیم درمان کنیم خب جنوب استاد فرد لایدامه مباحث رو دنبال کنیم خب وعده کرده بودیم که از منظر روایات وارد بشیم که جلسی غرب توفیق نشد الان رسمن وارد می شیم عنوان اول که خدمتون ازم کنم جایگاه خشم و غذبه خشم و غذب و حسابانیت مال جاییه که اگر به حق باشه طرف مقابل اختیار عمل داشته باشه خشم گرفتن بر کسی که مالک و صاحب اختیار شما هستید هاو امام حادی سلام الله علیه فرمودن الغذب و علامن تملک خشم گرفتن و حسابانیت نسبت به کسی که شما صاحبش هستید و مالک و صاحب اختیارش پستی به حساب می آد توضیح چیه؟ معلوم می شه که غذب در حق دیگران مال جاییه که طرف یه مقدار اختیار عمل داشته باشه وقتی او عبد ملک تلقه هیچ اختیاری از خودش نداره مالک حق نداره نسبت به او حسابانیت داشته باشه ایند فرمودید؟ بله و خدای متحالم حق داره به جهت این که به ما اختیار داده، اراده داده و دستمون رو باز گذاشته و علا رقم این که راه رو به ما نشون داده و توقعات خودش رو به ما فرموده فرموده ما تقدیم می کنیم جا داره که خدای متحال غذبناک بشه پس خشم و حسابانیتی که به جا باشه مال جاییه که طرف مقابل که ما داریم در حقش حسابانیت به خرج می دیم اختیار عمل داشته باشه، دستش باز باشه اما حقیقت غذب و خشم خب تحبیل رو استفاده می کنم وچش اینه که از روی روایت استفاده کردم برداشت کردم و خواستم تلخیه اون محتوی رو هم برسونم آقا امیر المومنین فرمودن لا نسبه او زعومن الغذب هیچ اصل و نسبی پستر از خشم و حسابانیت نیست لذا من عنوانی رو که انتخاب کردم برای حقیقت غذب اینجا ناظر به این روایت نمیشتم ولد نامش رو لا نسبه او زعومن الغذب پستر از خشم و حسابانیت نیست اینده بفرمایید خشم و حسابانیت نتیجه لغاه نفسانیات و زاد و ولد رزائل غذب حلال زاده نیست پدر مادر نداری برای خودش ابن زیادیه بچه مردای زیادی به حساب دت شره که باز در ادامه از بعضی از روایت استفاده میکنم خدمتون عرض میکنم اگر قرار کسی هم نشین باشه توصیه فرمودن مبادا با غذب هم نشین بشه به سلقرین الغذب اوه امیران مومنی سلام الله علی فرمودن حسابانیت خشم هم نشین بدیه تبهم کسی بتواند از دل حسابانیت برای خودش یک طرفی ببنده بفرمایی طرف فضیلت طرف فضیلت فضیلت سعادت کمال برای تا عبد راحتی آرامش درجات بهش عبد ها بلکه اینا هرچی باشه و شما زحمت کشیده باشید به دستو برده باشید این هم نشین از شما از به میبره بله از به میبره به یغما میبره و حشتار دادن در واقع امیران مومنین شیعان خودشون رو ترسوندن که مبادا غذب رو به رفاقت و هم نشینی بگیریم و از اون طرف اگر بخواییم مستر رو جناب آقای رجبی عزیز درس بس میدیم محضر شما اگر مستر رو که باید ازش پرهیز کرد و اجتناب کرد مشتقاتش که دیگه به طریق اولاد دیگه اون هم اینطور دیگه یعنی الان کسی که حسابانی امیران مومنین دارن میفهمون اون هم همینطور من ریشهی گفتم از خود غذب پریز کن از آدم غذب نک چطور گروه خانواده حسابانی توی اجتماع گروه های حسابانی سازمان های که مسئولین حسابی داره و از جامعه که حقیقتن به تعبیر ابن خلدون انسان هلکله اگر حسابانی آدم باید پریز کنه دیگه از دولت های خشن حسابانی نه این که ازشون بترسه اینطور بفرمایید اینا رو نباید به هم نشینی گرفت و با اینا نباید تره رفاقت آقا امیر المومنین سلام الله برگردیم دوباره عنوان اصلی ما حقیقت غزب بود یه جا گفتیم ولد نامشروع یه جا دیگه گفتیم هم نشین بد و الان شر آقا امیر المومنین فرمودن الغزب و شر در خانه اگر کس هست یک حرف بس هست تمام دیگه اونم امیر سخن امیر المومنین سلام الله اعلان فرمودن اگر بعضی ها شاید هم خیلی باور نمی کنن شیعان مکلفن موظفن حشدار امیر المومنین رو باور کنن جدی بگیرن که غزب شره از شر توقع خیلی نداشته باشید از غزب توقع برکت نداشته باشید فرمودن آقا امام صادق سلام الله علیه الغزب و مفتاح و کل شر خشم و حسابانیت کلید همه بدی هست کسی پیش خودش حساب نکنه که اگر حساب کرده بد حساب کرده بد شرط که انداخته بد محاسبه کرده که خیال کرده با غزب میشه به خیل رسید با حسابانیت میشه به خیرات و برکات رسید که انسان کامل بلفل حضرت صادق سلام الله علیه و پیشتر آقا امیر المومنین الغزب و شرون اینجا آقا امام صادق سلام الله علیه الغزب و مفتاح و کل شر کلید بزنید به باق خیر و برکات وارد نمیشید به باق خیرات و برکات وارد نمیشید بلکه وارد شرور میشید و شر دامن شما رو میگیره به جایت این که شما با غزب وارد شدید ذاتن بده قبه ذاتی داره قبه عقلی داره و دامن شما رو میگیره و خیلی هم مصریه پس اگر غزب رو کلید حساب کنیم کلید خیلی نیست حقیقتن کلید شر عنوان دیگه دشمن به حساب میان آقا امیر المومنی سلام الله علیه فرمودن هل غزب و عدو خب اون روایتی که از آقا مام صدق سلام الله علیه پیشتر خوندیم از جنود جهل به حساب ببرد دیگه جهل عدو عدوه که دیگه بله دشمن ترین دشمنان شما جهله و اینجا هم غزب که از جنود جهل به حساب میاد که باز روی باید میخونیم که خودش برای خودش یه لشکریه انقدر قدره و تلفات میگیره دشمن به حساب میاد باز ارز میکنم حشتار آقا امیر المومنین سلام الله علیه و پیشتر حشتار آقا امام صدق اگر شیعه جعفری هستیم و شیعه آقا امیر المومنین این حرف ها و این حشتار ها رو جدی بگیریم که غزب دشمن ماست نزدیک دشمنیه که میتونه برای ما خطرات و تلفات زیادی داشته باشه باز تحبیر آقا امیر المومنین اونجا دشمن اینجا دارن که دشمن ترین دشمنان آدم خشمش و شهوتش به حساب میاد خب ما پیشتر یاد کردیم اون موقع که بحث ارز ثبت که شهوتش یک هم رو داشتیم خواستیم کلیدواجه شهوت و غزب رو اونجا معناه کردیم اول بحث غزب همه همینطور که شهوت به معنای جلب منافع و منفعته و غزب برای دفع زرره نفس اماره محضر شما این نفس و فیوهتتها کلل غوادیه ولی اگر در مقام تشریف و کالبت شکافی بخواییم تشریف کنیم تشریف که میکنید دو تا قوه اصلی درمیاد یکی غزبه یکی شهوت و تو گویی نفس کلن یا غزب یا شهوت هر دوتاش که قوت بیشتری داره اگر کسی مراقبت نکنه و غزب درش از شبت تنک بشه و در سراسر وجودش سرایان پیدا کنه ممکنه بشه کلل غزب نفس فیوهتتها کلل غوادیه اگر این قوه غزب تنک بشه پخش بشه کل سراسر نفس رو بگیره اصلا میشه کلل غزب آدم به شدت اصابانی یا کلل شهوه پس اناد بفرمایید که دشمن ترین دشمنان ما همین نفس اماره ما نفس اماره ما بخواد بروز کنه در دوتا قوه اصلی بروز میکنه البته بیشتر اینجا دوتا که یاد شده غزب و شهوت و با این میتونی یک آدم رو به خاک سیاه بنشونه دیگه دنیا و آخرت رو کامل ازش بگیره حقیقتن دشمنه غزب آقا امیران مومنی سلام الله علی فرمودن آتشه اگر کالبت شکافی کنید تشریح کنید بخوایید به حقیقت و باطن غزب پی ببرید به آتش میرسید فرمودن آتش دل هاست الغزب و نار الغلوب خشم و عصبانیت آتش دل هاست یادوبری ازم کنم یه آتش موتنش کجاست؟ قلب البته قلب به تعبیر عرفانی نه چون به تعبیر عرفانی موتن حمنه حرم خداست من دخلاهوکانه آمنا ایمنه از جمله از غزب که یک از قوای نفسانیه اینجا به محنه باطن در باطن و نهانخانه وجودی انسان یه آتشه و حرش کردم موتنش باطنه موتنش بیرون نیست عوامل بیرونی اگر تحصیل داشته باشن باید بیان در درون ما آدم ها تحصیل بگذارن دور بزنید در یک دوری در درون ما بعد بیاد بیرون اسمش میشه عصبانیه اینها دفعه بیرون کسی دنبال عصبانیت به عنوان یک شخصیت و تشخص اینی خارجی نگنه بروز خارجیش واقعا در غالب رفتاریست بازم با ما از غلب منتشی میشه ناشی میشه میاد بیرون در رفتار عمل جبانهیست که در غالب جباره خودش رو بروزید آفرین آره و موتن اصلی و حقیقیه حقیقیش نفس اماره است خب اینجا باز به قول اون شاعر مازنی یه دوتا بیت مازنی هم بخونم دل اتیه هست کلوتش که اگر دل بسوزنده بشر یا که میسر بشنن اوی خزر نون اسلاو خنک انقدر از درون خشم و غذبه که اگر آب خزر رو هم رو سرش بریزن خنک نمیشه چرا چون موتنش باتنه نمیشه دلم انگشته که پیرستم من انگشت مستحزدی دیگه کمک کنید منا بشه چوبی که زغال بشه کامل گداخته آتی شده دلم انگشته که پیرستم من ریش و سر مشته کلن خاکستر اومده رو سر نشسته به خاطر اون آتش باتنیه جان من هیتونه رو میست نشن سوز سر تازه نمیشه دل اتی هست کلوتش که اگر دل بسوزنده بشر یا که میسر بشنن اوی خزر نون اسلاب خنک داد از دست فلک دلم انگشته که پیرستم من ریش و سر مشته کلن جان من هیتونه رو میست نشن سوز سر تازه نشن نمیک داد از دست فلک خیلی ممنون جنرم استاد فلا دیگه این به این تا آخر نیاز به ترجمه هم نداشت شدیدی خب مشخص بود در واقع به اون محتوی که جنرم استاد فلا اشاره کردن بحث ما در برنامه امروز در ادامه بحث غذب در روایات به حقیقت غذب رسید و از منظر روایاتی که جنرم استاد فلا از اهمیه هدا مطلع کردن ولد نامشروع بودنه غذب امری که کاملا شر در واقع غذب دشمن اصلی حساب میاد اگر دو قوه نفسانی در درون آمل بدبختی و در واقع ادم استعادت انسان باشن یکی غذب یکی شهوت به نامیدن باب غذب که دشمن ترین دشمن درونی ماست باید دقت زیادی به خرج بدیم و این آسیب و بلیه را از خودمون دور کنیم تشکر میکنم جنرم استاد فلا از مباحث خوبی که در برنامه امروز گنج سعادت ارائه کردید از شما شراندگان محترم هم تشکر میکنم زمن خداحافظی سلام و سلوات خودمون رو نصار روح حضرت سامن الحجج علیه السلام میکنیم سبلالله علیه یامالله یا علی ابن موسر رزا و از این آسیب و بلیه را از خودمون دور کنیم