بچه یه هدیه ایشیزی و اون رایت ادالته مقفومه مقفومه مقفومه مقفومه یه باری دیگه این جمله اتونو میگید صدا تون قرد شد اجاهای برزوی این جمله داریم بله بله این جمله آخر رو یه بار دیگه بگید بله خیلی ناراحت میشه از این که خدای نکرده بخواد حق بیزایه بشه مطکامنا تبقیه اون زابطه ای که وجوداش کاری مند خدا راه افتاد و شب استاد ما به من زنگ زن من بابت دو تا موضوع میخوام از که من سرکش باشم خیلی برای من عرضش من بود که اولا شخصیتی نیست ایشون که حقیقتاً مثل پدر ما هستند زنگ زدن و حواسشون بود هم این که گفتن برخورد شما خوب بود اون عزیزی که آمده بودی کسالتی داشت از نظر روگی و این حرف ها که زود اصابانی میشد و یه مشکلی داشت هم این که هر چقدر اسم منو آورد و اسم ما رو آورد شما ترتیب اثر ندادی یعنی این بزرگواری و این اخلاق بزرگوارانه ایشون نشون میده من اسمشون رو شاید نخواهم بگم شاید خودشون قطعا راضی نباشن تو راژیوزشون بگیرن از اساسی و از مصدرین حوضه هستن بوده حفظشون این که شما بیاین یه کسی رو ترجیه بلا مرجح بدی یعنی چی یعنی شما یه شایستگی توی نفر نیست ولی صرفم به خاطر اینکه آشنای آین آینی زاده هست من اینو میذارمش مصدول فلانجایی من مثلا این خدمات ویژهی پشت میدم در روایات ما خیلی خیلی خیلی تقبید شده من امیر المومنین میدیدم امیر المومنین روایات عجیب غریبی از آقا رسول الله اینا ما احلک لذین من قبلخم انه هم کانو ازا سرغفیه مش شریف ترکوه آقا رسول الله فهمودن اون چی که اقبام پیشی نابود کردیم بود که اگه شخصی که مثلا دارای جایگاه بلندی بود دوزدی میکرد دلش میکردن و اگه زدن دوزدی میکردن مجازاتش میکردن امیر المومنین فرمودن از لکه بلادو برپا میکردن شاید الان بعضی از چنون ونده های ما تو زهنشون بگذره یا شاید تو ماشین جهود و گوزدیش نیستن و میگن خب بابا الان هم حضیت خیلی هست که خیلی مثلا دوزدی های بزرگ میخوانن اینا کاری باشون ندارن اونی که دوزدی کچیک میکنه نه واقعا شما نگاه کنید از بعد از حالا داریم متاسفان مشکلات اینجوری بلی از بعد از انقلابستانی ما چقدر از وزیر گرفته از مسئولین بالا گرفته اینا میان و تلاش قوهی قضایی و تلاش نظام ما اینه که با ادالت بخورد کنه حالا اگه خیلی جاهاد لطفه امام از آن محفظ بودین اگه جایی هم نیاز داره که بیشتر تلاش کنیم باید تلاش کنیم اون مدینه فازله مدینه فازله ایست که در اون ادالت همه جوره رایت میشه و از همینجا هم به این نزدیک باید داریم که دعا کنیم انشالله امام زمان روی الله و صدا بیان که که طور کامل اون ادالت انشالله جایی بشه و این پارتی بازی ها انشالله جنب نشه خیلی ممنونم انشالله که همین طور باشه و ما همیشه تو دعاها همون میگیم الان که سرباز اقای امام زمان باشیم در رکابشون شهید بشیم یکی از ویژگی هایی که باید داشته باشیم همینه دیگه سفارش پذیر نباشیم دیگه سفارش خون هم نباشیم سفارش آره هر دو طرفش خیلی ممنونم مچکرم دعاون کنید آقای برزی آقا خیلی مخلصیم اگر آرزای ما رو دیدید سلام آمیدید از طرف ما سراتشو ببودید تبریک بشید حتما اشاله که خودتونم بیاین اون هدیه رو حتما بیانید زیر گنداغا بچه پر گنداغش میدارن قرون شما یا علی خدا نگهتون سلامت باشین ارادت خدا نگهتون خرشید دوباره طلوع کرده تا یادمون بیاره فرصتها هنوز زنده یه روز دیگه برای صافتن برای دوست داشتن برای زندگی برای زندگی آهای رود پریشون رها کن سخگیری های کوهان اگه آرامش دریا رو میخوان آهای تنهای بیتا بیاب و سادگی رو زینتت کن اگه زیبا ترین رویا رو میخوان به دریا میرسن بود آیا آمشه جیرش تو بیزنن سنگای راهو نگه میشه روادت بهتر از این چرا من دارم از دریا میگم صبحتون به خیلی خوشی روزه بسیار خوبی رو برای تون آرزون کنم لحظه های پایانی برنامه چند تا اسم بخونم مجید معاونی از کازرون پیامک زده بوده آجواد ملازاده ببخشی نشد پیامکاتونو بخونیم صادق نوروزیان برام پیامک زده و صفت 912-6369 اونایی که اسم دارن انشالله باس کنم یکی خانم پرگولی از شهر ری خیلی ممنونم از شما سید مرتزا شریفی از شیراز و همه شما عزیزانی که لطف داشتیم به برنامه خودتون میخوام اینوکتر رو بگم واقعا سآلی که امروز پرسیدیم و ممکنه برای همه ما پیش بیا تو هر موقعیتی که توی جامعه داریم گفتم شاید مسئول یه بخشی باشیم که فقط کاغذ پیرینس میگیره و مسئولیت آنچنان بزرگی نداشته باشیم لبه یه تیغه دیگه مایم که میخواییم تو هر موقعیتی مهربون باشیم حالا آیا این سفارش رو قبول کنیم این اسمش مهربونیه روش و زمین نزنم بنده خدا من روزده یا حق کسی دیگه ی زایبشه اون خودش نامهربونیه خلاصه مهربون بودن تو این شرایط سخته که هنرمندان هست هنرمندان عزیز روزتون بخیر یا علی مدد تاریکی گذشتر رو بذار کنار چراه آیند همیشه رو شنه دلو بزن به جاده با یا علی افق روشنه که چشمک میزنه خدا با ماست یه لحظه هم نترسی آن اینو بدون تموم میشه روزای سخت توی مسیر روشت اگه خدا نخواد برگی نمیافت زمین از روده را بسه یه چیزی رو نخون خدای ما بالا سهه سختی امروز و نبین فدای ما قشنگ تره خدا خودش قول داده که روشن کنه راه تو حالا با قلبی مطمئن به سبت قله ها برو قدرت انگیزه رو دست کم نگید آینده رو ببینم دنیا رو بساز پرچم سر بودن دیروش شونه یه ماز ای هموطن ایران فردا رو بساز اقب نکش حالا زمان ساختنه زقف ما رو کشم کسی ندیده که هدف ما پیروزی نهاییه تو مرد که ایرانی باخ نمیده که این دشت لاله تشنه بارون لخند توه اینجا که توش قد کشیدی خونه ی فرزند توه تلخی میره زندگیمون شیری میشه مثل اصفر دنیا قشنگ میشه اگه یکی باشه هفت و همه مهربان باشیم امروز بمون یاداوری کرد که باید حواسمون جمع باشه که اگر چنان چه قرار هست توصیه و سفارشی داشته باشیم باید مبنای شایست سالاری داشته باشه و اتفاقهای خوب رو رقم بزنه و هر گونه توصیه ای رو الزامن نباید انجام بدیم خب صبحتون به خیلی باشه خسته نباشید گنج سعادت آماده پفش هست حدودا 19 دقیقه هست با صحبتهای استادهادی فلا تقدیم حضورتون میشه در ادامه باسم در خدمت شما خواهیم بود آمده ام کتاب خود گوش کشان کشانم برد بی دل و بی خودت کنم گنج تو سینه ده اما باید که پیداش بکنی یا عمل بشه بکنیم گنج سعادت آمده ام که تا ترا جلوه دهم در این سرا همچو دعای عاشقان فوق فلک رو برده ام که تا ترا بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و سلام الله و علام محمد و آله تاهرین عرض سلام دارم خدمت شما شنوندگان خوب برنموهای رادیو معارف از این که گنج سعادت رو در این فرصت برای شنیدن انتخاب کردید تشکر دارم از سمع شما و در مجال امروز در ادامه مباحثی که با کارشناسی بسیار خوب حجت الاسلام محمد حادی فلاه مهمان همه شما شنوندگان بودیم در برنامه امروزم از مباحث خوب جنوب استاد فلاه استفاده خواهیم کرد که در آغاز برنامه خدمت کارشناس محترم عرض سلام دارم بسم الله الرحمن الرحیم من هم خدمت شما و همه ازیزان شنونده سلام عرض میکنم در خدمت دونست خیلی خوش آمده جنوب استاد فلاه در باب رزائلی که در حوضه اخلاق متره است چندین برنامه است که از اطعالی با مباحثی که از منظر قرآن کریم روایات و مباحثی که در تفسیر آیات الهی و روایات معصومین از بزرگان متره شده مباحث خوبی را اشاره میکنید به مسئله قذب با مانه یکی از رزائل بسیار خطرناک نفسانی که باید هم فرد هم خانواده هم جامعه هم سازمان ها و هم دولت ها که به مدل های مختلف به تعبیر جناب استاد فلا قذب را ما میتونیم شاهد باشیم قذب فردی خانوادگی قذب در میان گروه خاص قذب جامعه قذب سازمان ها که این آسیب و بلیگی را باید از خود مندور کنیم دستیدیم به بحث قذب در روایات از حقیقت قذب در روایات در برنامه گذشته جناب استاد فلا یاد کردن روایات را زهنمه معصومین در این باب اشاره کردن مهور مواهسی که در برنامه غرب در حوضی روایات مطرح شد من فقط به فهرستون ها اشاره میکنم که مقدمه باشه برای ورود بحث جناب استاد فلا از مجموعه روایاتی که از معصومین به خصوص روایاتی که از آقا امیر المؤمنین علیه السلام در باب قذب داریم این امر امر مورد پسند شر و شاره و دین نیست امریست که در واقع پدر و مادر نداره در روایات ما از قذب به عنوان یک امر شر یاد شده به شدت امر شر نیست در مقابل خیل قرار داره تعبیری که از برخی از روایات در باب قذب داریم رفیق نشدن با قذبه هم نشین نشدن با قذبه که بحث این مسئله هم در روایات به شکل جدی مطرح شده تعبیری که در برنامه قبل از روایات جناب استاد فلا اشاره کردن در واقع قذب دشمن ترین دشمن درونی ما انسان هاست با تعبیر عده عدوون تعبیر شده در روایات قذب از اصاس دشمن زاتن بد قبح ذاتی داره و در درون انسان آتش و شعله رو بر می افروزه که برونداد اون می شه یک فرد عصبانی گروه عصبانی جامعه عصبانی که باید از این اهم به شدت دوری کنیم ادامه بحث حقیقت قذب رو با کارشنسی جناب استاد فلا در این مخش از برنامه می شنمیم خب ارز شد که از اون جهت که در این متمرکز راجب حقیقت قذب ارز می کنیم دیگه راجب آثارش فعیلن برود نمی کنیم همین که الان می گیم که به عنوان یک آتشه چه آثار تلخید و همون ظاهر و روان فرد داره و گروه خانواده گروه های اجتماعی بفرمایید سازمانی و فضای جمعی و کلان جامعه انسانون کن انشاءالله تو قسمت اواقب بیشتر مسئله محور ورود می کنیم انشاءالله خب پار آتشه آقا رسول الله صلوات الله و سلامه علیه در باره حقیقت قذب فرمودن که پار آتش هل غذب و جمرتون منه شیطان عصبانیت و خشم یه پار آتش به فرمدیه جرقه یه شراره یه اخکر گداخته از شیطان به حساب می آمد ببینید جنوبه ما حتما راه دادیم که او این جمره و این جرقه رو در درون ما ایجاد کرده که اگر راه نمی دادیم این اتفاق نمی افتاد مثل همه آدم ها که وقتی آتشی رو راه مندازن ازش فاصله می گیرن دقیقا شیطان آتش رو در درون ما از جمله با غذب ایجاد می کنه و کنار می استه و تماشا می کنه شوله هایی که ما در درون می کشیم در نگاه من در درون و بیرون و زبان من رفتار من و چه حواقبی تماشا گری می کنه آقا رسول الله فرمودن غذب پار آتش خشم حسابانیت یه پار آتشه اونم جمرتون من از شیطان از شیطان به حساب میاد یه اخگره گداخته و باز از حضرت گزارش شده که الى و انالغذبه جمرتون فی غلب ابن آدم الى مستحضرین دیگه یعنی حواستون رو جمع کنید منابع کنن آقا باشید که اگر بخواییم بیشتر حشتاری منابع کنید و اینقدری برای ما حسد داشته باشه اینه که حواستون رو جمع کنید مسئله مسئله مهم می واسطه انسان کامل بلفل که رحمتون لل آلمینه درون نگاه نافذ خودش ببینی چه خطراتی رو دیده چه آثار تلخی رو دیده که به سخن در اومده و با حشتار داره بیان میکنه الى حواستون رو جمع کنید و انل غزه و جمرتون فی غلب ابن آدم حسابانیت خشب یه پار آتش یه اخگره گداخته پیشتر گفتیم یه جرقه و یه شراره از اونم در باطنه پسر آدم اما را ایتون میخوان بیان شریف خودشون رو ثابت کنن اما را ایتون فی حمرت اینه ای؟ مگه نمیبینید وقتی حسابانی میشه چشاش قرمز میشه مولا همون آتش و انتفاخ اوداجه مگه نمیبینید حسابانی که میشه رگای گردنش باد میکنه این باد حرارت باطنه اوست از آقای منباغر سلام الله علیه همین روایت با یک جمعه پایانی اضافه گذاره شده که و دخل از شیطان نفی شیطان به درونه او راه پیدا میکن این دمش شیطانه بفرمایید اگر بخواییم یه عنوان دیگه هم بگذاریم میشه غذاب دمش شیطان به حساب میاد در کی؟ در اونایی که راه دادن ایند بفرمایید و اگر به شیطان راه نده هیچ اتفاقی نمیبینید من باز اون تعمیر اله که ابتدای روایت آقا رسول الله اومد رو باز برجسته یاد کنم اله حواستون رو جمع کنید یعنی حشدار یعنی به شیطان راه ندید دیر کنید گیر میکنید حقیقتا نمیشه که اگر کسی خدا که نخواسته نخدای نخواسته خدا که نخواسته دیر کنه غذاب در او بنشینه به این راهتی ها حریف غذاب نمیشه تبیر امیران مومنین شره هم نشینه بده ول بکن نیست اومده که بنشینه حرارت آتش پال آتش اومده که بسوزونه دنیا به آخرت رو ارسوت که دود هوا کنه باز از آقا امیران مومنین سلام الله علی گزارش شده که آتش افروخته است هل غذاب و نارون موقده خشم و عصبانیت یه آتش بر افروخته است و دور نیست و دیر نیست که این تحبیل رو داشته باشم که یه جهنم نقده با توست در توست با منه در منه اختیارش دست منه این جهنم کلیدش با منه باز کنم میرم تو و مهمان آتش خودم و رفتار خودم و میتونم هم قف کنم و خودم رو در این دوزخ را ندم خشم و عصبانیت یه جهنم نقده که اختیار شعله ور کردنش و همچنین اختیار خاموش کردنش به دست خودم همه حساب بفرمندیگه به نظرم خب اون تحبیل باطنی و عرفانی که باز تو شعر جناب سقیر عصفانی اومده خیلی مناسبت داره اینجا که اهل دوزخ که میسوزن مال آتش بیرونی نیست مال آتشیه که در اون خودش و اون تجسد اعماله و تجسسم اعماله در اوس و از اون جهت که اتعاد آقل و محقول داریم اتعاد آمل و عمل هم داریم امکان انفکار کنجان نیست اگر بهشتی شد در اوس با اوس با خودشه به اراده اوس و از ظهورات خودش در اجاد خوده اینجا هم با اوس در اوس نشسته و به تناسب با اراده او درکاتی رو متناسب براش فراهم میکنه به نظر مناصبه داره که شهر مرحوم محمد حسین صغیر اسفانی رو بخونم گفت که در دوزخ هرچگرد دیدم درکات جهیم را دیدم آتش و هیزون و زغال نبود اخکری بهر اشتغال نبود هیچ کس آتشی نمیفروخت زاتش نمیفروخت خیش هر کسی میسخت آتش افروخت است اینجوری آدم جهنم نقده بره اونجا یوم توبلسترائل جهنمی که در درون خودش با رزائل از جمعه با غذاب گروز پیدم میکنه همین روز قیامت پرده برداری از آنچه که شدمه چیز جدیدی اتفاق نمیفته حقیقتن هرچی که آدم اینجا در اومد در واقع باطن امروز من که مخفیه وقتی از دنیا میرم این حجاب ظاهر من که بدن من و دنیا من میره کنار چیزی که باطن من بود میشه ظاهر من و قیامت کاری نمی کنه فقط قیامت می کنه طبیعه به ما تعملون که در قرآن ها نظر میکنه ازامات اوه رسول الله صلی اللہ علیه و سلامه علیه و سلامه ازامات احد و کم قامت قیامتو هر وقت یکی از شما از دنیا میره قیامتو قیامت او قیامت می کنه و برپا میشه و میسته هرچی که شده هرچی که در اومده هرچی که زحمت کشیده آقا امیر المومنین سلام الله علیه فرمودن تعبیر دیگه و از حقیقت غذاب پرد برداری میکنن فرمودن یه نوجونونه ببینی چقدر دلسوز ولی و سرپرست و بلد راه ما سرور ما دار و ندار ما دنیا و آخرت ما آقا امیر المومنین سلام الله علیه دلش میخواد شیعانش دست به جنون نزنن دست به غذاب نزنن ورود نکنن متهمه به جنون نشن که غذاب انقدر تاریکه انقدر هجابه که اگر در کسی ورود کنه کلن عقلش رو میپوشونه و وقتی عقل پوشیده میشه جنون اتفاق میفته دیگه عصبانیت فرمودن عصبانیت خشم و تندی یه نوجنون به حساب میاد یادواری ارز میکنم کلیدواجه هایی که هم مهنی هستند و مترادف هستند و جن رو جن گفتن چون از نگاه ایسی ما آدم ها پیدا نیست و پوشیده است جنت رو جنت گفتن به جهت این که با درخت پوشیده شده و جنه گفته شده سپر گفته شده چون بدن رو میپوشونه مقابل تیرو ترکش و جنون رو جنون گفتن چون اگر بیاد در درون آدم روی عقلش بختکوار چون باطمه میزنه خیمه میزنه نمیذاره عقل بروز کنه ببینید چقدر جفه مقابل که جنود جهل باشه اگر بیاد با همه قوتی که این غذب داره که خیلی خطرناکه چقدر قدرت داره بیاد کامل عقل رو تحتیل میکنه و میشه جنون و باز از آب امیران مامونی سلام الله هلی گذاره شده که اولهو جنونون و آخرهو ندم حسابانیت و خشم شروعش دیوانگی آخرش هم که پشیمانی و فرمودن سبک مغزی و سبک سریه فرمودن آب امیران مامونی سلام الله هلی از حقیقت دیگه غذب فرمودن فرمودن سبک مغزی و سبک سریه الغذبو مرکب و تش خشم مرکب سبک سریه کسی که حسابانی شده و تن شده و خشم گرفته خیال نکنه که خیلی چابک و تن داره پیش میره نخیلی بلکه چه بسا با همین مرکب خودش به زمین زمین گیر بشه آب امیران مامونی سلام الله هلی در توصیه خودشون به ابن عباس که در بسر بهش مسئولیت داده بودن بهش سفارش کردن توصیه کردن الغذبو تیره تن منشیدن غذب و خشم و حسابانیت یک سبک مغزیه و از طرف شیطانه در واقع دارن میفرماین من به عنوان حاکم شهر ولی امور مسلمین دارم به تو به عنوان مسئولی که تو رو مسئولیت دادم تو حق نداری حسابانی بشی بی جهت برای غیر خدا که سبک سریه و از طرف شیطان به حساب میاد جنب آقای رجبی از این ما چهار تا خواتر داریم دیگه خواتر رو عزیزان اهل معرفت چهار قسمش کردن القاعتی که از طرف خدای متحاله که میشه القاعت رحمانی از طرف ملائکه هست میشه خواتر و الهامات ملکی و از طرف نفس هست میشه حواجس نفسانی و از طرف شیاطین باشه میشه وساوس شیطانی الان حساب بفرمایید دیگه خودمون چون که بندازیم میشه دیگه غزب نمیتونه کار خدای متحال و الغای خدای متحال باشه و ملائکه و ارواه مومنین و اجن نیشیه بلکه واسطه نفس اماره و شیاطین جن و انسه و آقا امیر المومنین فرمودن از جنود جهله و پیشتر روایت آقا امان صادق رو هم قراحت کردیم که اونجا حضرت فرمودن که ار رحمتو و زدهو الغزب آقا امیر المومنین در نامه که به حارس همدانی نوشتن اونجا مرغوم فرمودن الغزب و جندن عظیم حضرت کردم یه سرباز نیست یه لشکره به جهت تلفات سنگینی که دار الغزب و جندن عظیم من جنود ابلیس خشم و عصبانیت نه یه سرباز که لشکری بزرگ از سپاه شیطان به حساب میاد حضرت کردم به جهت تلفات سنگینی که از انسان میگیره عرائز دیگه یه هم دارم که بمونه برای برنامه انشاءالله خیلی ممنونم جنان مستاد فلاح بحث حقیقت غزب در روایات رو که در دو برنامه اخیر محور بحث گنج سوادته در حوضه روایات جنان مستاد فلاح امروز بحث هایی رو اشاره کردن که بر اساس روایاتی که از پیانبر بزرگوار و همچنین اهمی معصومی رسیده غزب پاره از آتش در واقع شراره و جرقه از شیطانه تبیر خوبی رو که جنان مستاد فلاح اشاره کردن در واقع غزب دمش شیطانه در درون انسان میدمه و شعله ورد میکنه آتش غزب رو در درون انسان غزب نوعی جنونه مرکب سرکشه سبک سری سبک مغزیست و نهایتا این که غزب سپاه عظیمی از جنود شیطان محصوب میشن چیزیست که در روایات ما در باب غزب رسیده که انشاءالله در برنامه آینده ادامه بحث رو با محوریت حقیقت غزب در روایات دنبال خواهیم کردن تشکر میکنم جنان مستاد فلاح از مباحث بسیار خوبی که در باب غزب در برنامه امروز اشاره کردید از شما شنوندگان محترم هم که تا این لحظه برنامه ما رو دنبال کردید سپاس گذارم و در انتهای برنامه با سلام و سراباد به حضرت سامن و روژک همه شما رو به خدای بزرگ بسیاریم السلام علیکم ای حسدی قد شهید سلالله علیکم و علا روحک و بدنک سلام علیکم و روحک