این روح بل قوه الهی است نه بل فعل زرفیت خداغون شدن رو داره این زرفیت درش وجود داره اگه این زرفیت به فعلیت نرسه پست میشه از حیوان هم پستر میشه چون همین زرفیت باعث میشه که در جهت منفی هم بیشتر از حیوان هم داره پایین این روح الهی باعث میشه که انسان قدرت منورش هم از حیوان بیشتر باشه هم از فرشته یعنی در جهت سقود به منهای حیوانیت سقود کنه در جهت سعود هم به بعلاب ملکیت سقود کنه در اون اگر شما محور مختصر رسپ کنید اون محور افقی محور طول هار محور حیوانیت محور انسانیت بعد منحنی انسان و حیوان و فرشته و برگ موجوداتی مثلا حیوانات در یک سینوس بسته در یک فضای بستهی از یک خط بالتر نمیرن از یک خط هم پایینتر نمیان محدودن فرشته هم همینطور در یک محدود خاصی از یک خطی بالتر نمیرن از یک خط هم پایینتر نمیرن که فرشتهی به خط حیوانیت سقود نمی کنه امکان نداره از اون طرف به یه جای هم میرسه که دیگه از اون نمیتونه بالتر بره مقامش هم اونجاست شبه مراج جبرایی به جایی رسید که پیانبر ارز کرد که لودنه و تو انمولتن لحترخت من یه بندنگوش بیام نزدیکتر میسوزم دیده همینجا حد منه تو برو پیانبر رفت پس انسانی چین زرفیت وجودی داره از طرف سقود میتونه حیوان بشه میتونه بدتر از حیوان از اون خط مینیموم حیوانت هم سقود کنه بره فاینتر بره هم از در بره هم از در از اون طرف میتونه از فرشتی هم بره بالاتر این زرفیت ریج موجودی نداره این به خاطر اون روح الهیست که انسان داره که انقدر قدرت منو از منهای بی نهایت تا برلا به بی نهایت قدرت منو داره بلقوه الهیست این بزرهای خداگونگی در این نفس نهاده شده اگه این بزرها شکوفا بشه از فرشتی میره بالاتر و ساتن این وجه هایی که بجای خدا نبینه اگه این بزرها شکوفا نشه یا این که برعکس سو استفاده بشه از این استعدادهای الهی عقل مال همین بوده انسان هست اگه عقل اومد در خدمت نفس قرار گرفت وقت میشه نتان یهو کم من عقل اصیر تحت هوا امیر چه بسا عقل هایی که همین بوده انسانی انسان هست اصیر هوای نفس شده چون عقل این قدرت رو به این هوای نفس میده که از هر حیوانی جلوتر بره و دست هر گرگی رو از پشت ببنده دست هر خنزی رو هر خوکی رو از پشت ببنده در کسافت و در شهوت و در بقیرتی این استعداد و این توانایی خاص انسانه پس انسان بالقوه این روح الهی رو داره اگه این استعدادهای به ازرهای خداگونگی رو شکوفا کرد از ملک پرران شود اگر شکوفا نکرد از حیوان پستر شود اینهایی که شما میبینید که میگید روح خبیس این روح در با اون استعدادها رو در خدمت شیطنت بکار گرفته در خدمت هوای نفس بکار گرفته شده اون روح خبیسی که شرکت چرا؟ چون فقط ظرفیت بود فعالیت نبود چرا حالا اقتضای دیگه داره؟ ظرفیت بود ظرفیت هم هر دا اقتضا رو داشت هم اقتضای منفی رو داشت هم اقتضای مصبت رو بسیار ممنون و مدشکر است عزت حالی امیدواریم این شنوانده ازیز و گرامی پسخ سالشون رو شنیده باشن شما عزیزان شنوانده میتونید نظر انتقاد و یا رضایت خودتون از برنامه پرسمن اعتقادی رو به سامانه پیامکی 3162 و یا 3553 اعلام کنید از لطف و همراهی شما عزیزان سپاس گذاریم با ما همراه باشید و سامانه پیامکی از همین طریق عزیز شنوانده این سال رو از برنامه پرسیدن میگن کسی که اجل دنبالش هست گیر و قرار نداره یکی از اقوام جوان ما زور خیلی صورتش سیاه شده بود تحجب کردم قروب تصادف کرد از بین ما رفت آیا اجل دنبالش میکرده آیا این مسئله واقعیت داره راست هست نه اینجوری نیست سیاهی صورتش مسئله فیزیکی باید پیزشکا برسی بکنه این از از فیزیولوژی چه مشکلی داشته که صورت سیاه شده اونم که تصادف کرده خب میتونید تصادف نکنه میتونید یه صدقه بده تصادف نکنه یا دعای پرسترش باشه که تصادف نکنه احتیاط کنه که تصادف نکنه اون تصادف علال و عوامل مادی و معنوی خاص خودشو داره هیچ ربطی هم به این کار از صورتش سیاه شده که باز این هم علال و عوامل خاص خودشو داره برسی میشود مشخص شد یا یه سی علال و عوامل مادی و فیزیولوژی هست که این خیلی قویه این احتمال یا ممکنه اون هم باز علال و عوامل معنوی باشه این کلن جدایی از اون که بیم اجل دنبالش بوده اول صورتش سیاه کرده بعد هم اونو به تصادف کشونده نه اینجوری نیست اجل همراه انسان هست اون زمانی که خدا اراده کنه فرشته که معمول حفاظت انسان از انسان فاصله میگیره تا فاصله گرفت اجل کار خودشو میکنه اما این که قبل از این که زمان اون اجل ها چه اجل معلق باشه چه مسمع قبل از این که اجل فرابرسه بخواد تغییری در وجود انسان بده اینجوری نیست پس این مطلب رو نه قبل نداریم ما که بگیم که اگر مثلا حالا سیاهی صورتش رو باید برسی بشه که افتاب سزنده نمیدونم بلند و عوامل خاصی داشته که اگر هم اون موقع برسی میکردن از نظر فیزیولوژی یا از عباده دیگه میفهمیدن که این سیاهی برای چیه زمین این که مجبور هم نبودیم به این جوان که حتما تصادف کنه میشود اون بیماری سیاهی صورت در طرف بشه و این هم تصادف نکنه اگر صدقه میداد اگر احتیاط میکردن اون کسی که حالا باعث تصادف شده که سنگیشون زده خب اون اگر احتیاط میگرد این اتفاق نمیفتاد نه اینا با هم ارتباطی ندارد احتمالش هست جناب استاد مثلا شخصی چند ساعت قبل از اینکه اجلش فرا برسه به یه آگاهی نسبت به این قضیه برسه حتما ممکنه شن روز بعد چند ماه سالها قبلش مثلا پلان سال بهش الهام میشه پلان سال پلان تاریخ خواهی مرد یا صبح بهش قبر میدن علی محمد سماریر امام زمان بهش فرمود که تو شیش روزی میمیری پس برای افراد خاصی برای افراد خاصی گاهی ممکنه الهام بشه چه میجیگی مثلا این افراد دارن این الهام بهشون میشن میجیگی خاصی نیست گرشه معمولا آدم های فرهیخت هستن اما نه آدم های معمولی هم این اطفاق براشون میفته که عمومیت نداره شواهدی پیش میاد که از اون شواهد خودش احساس میکنه که رفتنیست بله این که تو این سآلم گفته مثلا میگن کسی که اجل دنبالش هست آروم و قرار نداره اینم پس یه نشانه عمومی و ثابتی نیست اتفاقیه ممکنه بعضی از افراد مثلا قبل اجلشون یه همچه حالتی براشون اتفاق بیافته و این هیچ ارتباطی با اون اجل نداره و رابطه هم با هم نداره بسیار ممنون و متشکر از درست آدی امیدواریم این عزیز شنونده پاسخه سآلشون رو شنیده باشن با برنامه پرسامان اعتقادی همراه شما عزیزان شنونده هستیم با ما همراه باشید شنونده عزیزی با شمانه تماس سفر نه سد و هفته پنجاه و سه هشتاد و سه اینطور سآل پرسیدن که این که در روایات اومده که در اون عالم به ما میگن که قرآن بخون و پله پله در اجازت رو بالا برو این فقط شامل حال حافظان قرآن میشه ؟ منظور حفظ قرآن بیمانا که از برکردن قرآن باشه نیست منظوری که انسان قرآنی شده باشه یعنی قرآن در وجودش اشراب شده باشه حامل قرآن باشه و یعنی ممکنه کسی قرآن رو حفظ کنه یک هفته بعدم فراموشش کنه یا حتی تا موقع مرگم فراموشش نشه با سکرات موت کلان قرآن فراموشش بشه نه قرآن رو حامل قرآن باشه اونجا بشه میدن اقره برقه بخون برو بالا دوست عزیزی با شماره تماس سفر نه صد و هفته نوه دو شش چهل و چهار اینطور پرسیدن که در کتاب عشق مرفت صفحه چهل و نو نو نوشتن که عبدالله ابن جفر نامه نزد عمر ابن سعد ابن آز حاکم مکه نوشتن و خواستن که او را امان بده و به احسان و سله امیدوار کنه و تحکید کنه که برگرده مگر همسر حضرت زینب سلام الله علیها شخصیت منش و هدف امام حسین علیه سلام رو نمیشناختن که چون این کاری انجام دادن نقطه اولین که عبدالله ابن جفر از عمر ابن سعد حاکم مکه برای امام حسین امان نامه گرفت نه برای خودش برای امام حسین گرفت و با فرزندانش و برادر حاکم مکه فرستاد خدمت امام حسین که امام حسین برگرده که امام حسین برنگشت و رفت بله او روش من شخصیت امام حسین خبر داشت منتحال دلسوزی میکرد که نکنه که بخواد سلام حسین به شهادت برسه و دلسوزی میکرد که امام حسین رو برگردونه که اراغ نره که اونجا شهید بشه پرسمان مجالی برای پاسخویی به پرسشهای شما بخش پاسخهایی کتار رو به اتفاق شما عزیزان شنونده شنیدیم برنامه پرسمان اعتقادی از گروه فقهاندیشه راژیو معارف تقدیم حضور شما عزیزان میشه شنونده عزیز و گرامی با شماره 0939 این سال رو به صورت پیمکی پرسیدن اگر خودمون بخواهیم میتونیم با جن ارتباط بگیریم بفرمی جنوست به هیچ باش ما توصیه نمی کنیم کسی بخواد وارد این خود بشه چون از کجا شما میدونید که این کسی که حالا شما باش تماس کردید مومنه خودشون مومن معرفی میکنه شیطانه دیگه شیطان براتش کار کنه و همین دلیل اصولا ارتباط با اینها به هیچ وحش لازم نیست بله اگر شخصی مثل امام مثلا پرس کن تشخیص میدهی این فرد جن مومن هست یا مومن نیست یا کسانی که حالا چشم برزرگیشون باز باشه ادراکات برزرگشون کار کنه باطن اون جن رو ببینن اونا میتونن تشخیص بدن که حالا این کسی که حالا ما باش مرتبط شدیم این مومنه یا کافره شیطان یا غیر شیطانه افراد عادی نمیتونن مثله رو بفهمن و همین دلیل هم به هیچ وحش جوستیه نمیشه کسی بخواد بارد این مثله بشه که حالا مثلا با اون دسترانه هایی که هست که اونم خودش خیلی خطرناکه بخواد بارد این حوضه بشه که بخواد خودش و دوچار دردسر و آسیب بکنه در مرز آسیب قرار بده بسیار ممنون و متشکر از ازدادتالی از شما شناندگان عزیز و گرامی که تا انتها با ما همراه بودید تشکر و قدرانی میکنم شما عزیزان نظر انتقاد و پیشنهاده خودتون رو میتونید با شماره تلفون 162 راحتومی سازمان تماس بگیرید و مطرح کنید و یا به سامانه 30162 پیامک بفرستید تا ما هم از نظرات شما عزیزان شناندگان استفاده کنیم تا برنامه آینده همه شما بزرگ باران رو به خدای بزرگ میسپاریم التماس دعا خدا نگهدار آرامش پس از شب توفان من تویی حتی عجیب نیست که در آج شک و شد زیبا ترین بحانه ایمان من تویی زیبا ترین بحانه ایمان من تویی زیبا ترین بحانه ایمان من تویی زیبا ترین بحانه ایمان من تویی احساس های از متفاوت میان من احساس های از متفاوت موسیقی تغییرات ساعت پخش برمه های رادیو معارف در سال 1404 برکرانه نور درس تفسیر حضرت آیت الله جوادی آمولی برکرانه نور شمبه تا چهار شمبه ساقت شش بام داد مهربان باشید مجله صبح مهربان باشید زندگی شیرین هست زندگی تک تک این ساعت ها زندگی باست شمبه تا پنجه شمبه ساعت نه و پنجه دقیقه تا جمعه زهور من شک ندارم میرسدان فرصت مورد تا جمعه زهور هر جمعه ساعت نه و پنجه دقیقه از برکت مورد موساوغه اصرگاهی رادیو معارف سرعت دقت حیجان اصر جوانی شمبه تا پنجه شمبه ساعت هفته اصر جوانی رادیو معارف صدای فضیلت و فطرت موساوغه اصرگاهی رادیو معارف سلام چند روز پیش بود که تلفنم زنگ خورد گوشی رو برداشتم و شنیدم که آقای میان سالی پشت خط بود گفت یه سؤال شرعی در باری حج واجب دارم گفتم بفرمایی گفت من مقلد حضرت آیت الله خامنئی هستم چارده سال پیش حج بر من واجب شد و همه ی شرایط حج واجب رو داشتم ولی متاسفانه به حج نرفتم حالا اگه بخوام راهی حج واجب بشم باید خدروی شخصی خودم رو بفروشم با توجه به این که خدرو برای انجام کارهای ضروری مثل رفت آمد و انجام کارهای روزمره زندگی مورد نیازه و در صورت فروش اون بنده و خانوم هم به زحمت میفتیم آیا واجب برای انجام حج تمتو خدروی شخصی خودم رو بفروشم؟ گفتم در مورد سؤال شما پاسخ رحبر معظم انقلاب اسلامی اینه که اگر استطاعت کامل برای انجام حج برای شما وجود داشته و کتاهی کردین حالا باید از هر طریقی که میتونید این وظیفه شرعی رو انجام بدید گفت یعنی ماشینم رو باید بفروشم؟ گفتم پدر عزیز این دیگه به خودتون مربوط میشه یعنی به مکلف مربوط میشه که حزینه به جاوردن حج واجبی رو که در انجامش کتاهی کردین از طریق فروش خود رو تأمین کنید یا مثلا قرفتال حسنه گرفتن یا فروش زمین و چیزای دیگه در سال گذشته ما شعار جهش تولید با مشارکت مردم رو مطرح کردیم که این برای کشور لازم بود بلکه به یک مناحیاتی بود ایرانی حیات ایران در گروه حضور تو هست امسال هم مسئله امده ما مسئله اقتصاد مشارکت و سرمایه گذاری با من و تو برنامه ریزی دقیق و دلسوزانه با مسئولان باید که حتما هم دولت و هم مردم با عزم و انگیزه فراغان سرمایه گذاریه برای تولید رو کدید بگیرن و دنبال کنن تا باز شبد گره های کور اقتصاد و جانی دوباره بگیرد ایران عزیز ایران عزیز کار مردم هم این است که سرمایه های خورد و سرمایه های بزرگ خود رو بتوانند در راه تولید به کار برن و امسال سال 1404 شهار امسال سرمایه گذاری برای تولید که این انشالله یک گشایشی برای معیشت مردم خواهد شد سرمایه گذاری برای تولید رمز حیات ایرانی آباد ایرانی آباد ای چکاد سرفراز سر بلند آزاد ایران ای حسار استوار با ستار همزاد ایران ای دیار خورم امار آباد ایران ای ستیغ سر کشیده از کمند بیدان ایران خب دوستان عزیز من وقتتون به خیل باشه انشالله برنامه یادگار که ایک مستندیست تقدیم حضور شما عزیزان و همراهان خوبمون خواهد شد مدت زمان پخش حدودم 20 دقیقه ای داره انشالله که مرتبه جای شما هم قرار بگیره ما به دنبال برنامه یادگار تشرف رو خواهیم داشت که تقدیم حضور میشه زمان 9.50 دقیقه که علاقمندان برنامه زندگی زیباسی برنامه زنده سوقاهی که انشالله مرتبه جای همه شما خوبان و شنامنده هم قرار بگیره بریم به اتفاق یادگار رو 20 دقیقه بشنویم برگردیم بیشتر ما ها نبودیم اون سالی که گاردیا ریختن توی مدرسه و حمله کردن طلبه ها رو از بالای ایوان و پشت بام پرد کردن توی حیات و کلی زدن و کشتن مدرسه مراسم بود گاردیا با باطوم و توفنگ ریختن مدرسه و خون بود که کف حیات مدرسه جاری شده بود دکتر اشراقی رئیس بیمارستان آیت الله گلپایگانی تریف میکنه در روز 25 شبوال 1285 غمری به مناسبت شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مرحوم آیت الله از ما گلپایگانی مرجعه آلیغت و زهیم آلی جهان تشریع مجلس سوگواری طبق سنوات قبل در مدرسه فیزی برگزار میکردن و اون سال هم این مجلس رو برگزار کردن در اواخر مجلس مهموران حکومت پهلوی حمله کردن به مجلس و به کسانی که در این مجلس شرکت کرده بودن به ویجه به طلابی که در این مجلس شرکت کردن حمله کردن و اونها رو مورد زرب و شطب قرار دادن بعد از این غذایی ها این مجروحین و این مجلس رو وقتی به بیمارستانهای دولتی منتقل میکردن در بیمارستانهای دولتی باز همون مهموران حکومتی مامه خدمت رسامی دشون میشدن و ایجاد مشکل برای اینها میکردن این خبر رو به مرحوم آیت الله از ما گلپایگانی رساندن که و مجروحین این طور داره رفتار میشه در بیمارستانهای دولتی یادگاه قطعا یه جایی لازم بود که مجروحا و مبارزا و طلبه ها آدم ها که به زای اتمالی نداشتن بتونن معالجه بشن و یه مقداری خیالشون راحت بشه حتی تعدادی از مجروحین رو به ناچار بردن در منازل بعضی مجروحین رو به بیت ایشون هم منتقل کردن که در بیمارستانهای دولتی مورد در واقع عذیت قرار نگیرن به این جهت مرحوم آقا بسیار آرهت شدن از این غذیه بعد از این قضایی ها بود که ایشون به فکر آفتادن که در واقع یک مرکز درمانی تحسیص بشه در قوم یک بیمارستانی تحسیص بشه در واقع این خدمت رسانی به طلاب و اخشار آسیب پذیر و مستزعف رو به احده بگیر آجاقا باقیر پسر آیت الله الازمگل پایگانی از اون روزم میگن آقا فرمودن که من یک کسالتی گرفته بودم در بیمارستان فیروز آبادی تهران بستری بودم همون اوایل سلطنت محمد رزاشا بود با توجه به این که خانوم های غیر محجبه ای هم بودن که به انوان پرستار و به انوان پزشیار و نرس و این چیزا خدمت میکردن خب اینا رعایت نمیکردن مرد و زن ها اینا من به ذهنم رسید چه خوب میشد که اگر من یک بیمارستانی درست بیم که این جهت های شرعی هم توی اون رعایت بشه همینجور این تو زهن من بود که همچین کاری انجام بده تا این که جرایان 25 شبوال جرایان مدرسه فیزیه اتفاق افتاد در جرایان مدرسه فیزیه وقتی که این طلبه ها و مردم و اینها رو زدن و زخمی کردن اینها سواک به کلیه بیمارستان ها مریض ها و مجروح ها رو پذیرش نکنید به همه دکتر ها هم ابلاغ کرده بود که شما از این مریض ها ایادت نکنید این ایدهی که آقا در اونجا داشتن اینجا تسریع شد و یک ایده مزاعفی برش قرار گرفت که اگر یه همچین چیزی اتفاق افتاد دیگه احتیاجی به اینها نداشته باشن و در اختیار خودشون باشه بلاخره نیاز به یه تیکه زمین بود که تحییه بشه تا تره ساخت بیمارستان کامل تر بشه آقای تبا تبایی در همون قسمت رحبر که یک محله فقیر نشین و خیلی محله از نظر اقتصادی پایین بود یک زمینی بود در حدود 13 هزار میت که این متعلقه به آستانه بود اون اجاره کرده بود و یک ساختمان ابتدائی درش درست کرده بود و دیگه بقیهشون مونده بود که از لذا آقا اون خرج اون ساختمانی که داده بودن اونجا رو به اون آقا دادن و بعد این بیمارستان رو از آستانه اجاره کرده اولش که بیمارستان نبود یه اتاق دوتا اتاق سه تا اتاق کم کم اضافه شد تا شد بیمارستانی که الان هممون داریم میبینیم بعد از این قضایی ها به فکر ایجاد یک محسس درمانی افتادن با کمک خیلیرین و مهمرین اون موقع البته اول به صورت درمانگاه درمانگاهی با یک پزش و دو پرستار در همین محل در همین محل بیمارستان این درمانگاه افتتاح شد با توصیه مرهم آقا و درمانگاه شروع به پذیرش بیماران کرد اکثریت طلاب و دانشجویان عروم دینی بودن ولی مردم مستضعف و مردم فقیر و مردمی که نیازمند بودن و در مراکز دولتیه خیلی تمایل نداشتن مراجعه کنن به خاطر جبهی که اون مراکز در اون مواقع داشت به این درمانگاه مراجعه میکردن با یک اتاق و یک دکتر اینجا شروع شد بعد شد دو اتاق و یک تزریقات و یکی هم دکتر که همین داروها هم توی همین اتاق تزریقات داده میشد یعنی هم اتاق تزریقات بود هم داروحانه بود که داده میشد بعد یوش شواش شد سه تا اتاق و بعد به صورت درمانگاه در اومد و به مرور زمان امکانات زیادتر شد تا الان با پیگیری مرحوم آقا و کمک خیلی گرین محترم در واقع افرادی که خیلی هاشون در قید حیات نیستن خدا همشون رو رحمت کنه این درمانگاه گسترش پیدا کرد از سال 1342 تا سال 1346 به صورت یک بیمارستان کاملا مجهز شروع به کار کرد حادثه فیزی منطق شد به قیام پونزدام خورداد چقدر از مردم بیختن توی قیابون ها و شعار دادن و شهر به شهر قیام گسترده تر شد و میدونید که چه اتفاقاتی در کشورم نفتد اما گاردی هم ساکت نبودن یعنی هم حقیقی داشتن هم بنابرای سرکوب مخالفین گذاشته بودن دستشون روی ماشه نگه میداشتن و راحت به رکبار میبستن مجروح ها بازم یه پناهگاه لازم داشتن تا از دست نیرهای حکومتی در امان باشن در جریان سال چهل و دو بود که این قضیه حمله به مجلس روز اتفاق افتاد در واقع وصل شد به قیام خونین پونزده خورداد چهل و دو به رهبری مرحوم امام راهر رحمت الله علی در جریان قیام سال چهل و دو هم مجروحین رو که میدونستن اگر این مجروحین رو به بیمارستان های دورتی منتقل کنن مهموران حکومتی تقریب خواهم کرد و اونها رو دستگیر خواهم کرد اینها رو به بیمارستان مرحوم اتولازم گل پایگانی بیشتر میابردن و یعنی شاید بگیم اکثریت قریب به اتفاق مجروحین جریان قیام خونین پونزده خورداد در این بیمارستان مداوا میشدن تا نیمه های شب و به صورت مخفیانه از بیمارستان منتقل میشدن به یک مناطقی یا به منازلشون که تحت تقریب مهموران حکومت پهلوی قرار نگیرن این بیمارستان سال 46 در واقع تکمیل شد و خدمت رسانی به صورت عام رو ادامه دادن تا در واقع انقلاب سال 157 این بیمارستان ملجه و پناهگاه روحانیون و اقشار آسیب پذیر بودن این که یک عالم دینی بخواد بیمارستان بزنه و پیگیر مسائلش باشه واقعا چندان مرسوم نبود اما این نشون میداد که آیتولا گلپایگانی حواسش به همه جنبای زندگی مردم هست و دوست داره در حد توانش یه گره یا از مشکلات مردم باز بکنه خصوصیتی که مرحوم آقا داشتن که این خدمت رسانی درمانی رو در کنار کارهای حوزوی اون زمان به ذهن ایشون در واقع رسید و خیلی پیگیری کردن تا این بیمارستان راه بیفته این نشون میده که ایشون یک مرجع روشنزمی رو آیندنگری بودن بعد از این که واقعا این غذایی ها این بیمارستان سالها شروع به کار کرد مراجع معظم دیگر هم به این فکر افتادن که مراکز درمانی برای مردم خیلی ضروری هست در نقاط مختلف شهر با زحماتی که واقعا کشیدن مراکز درمانی متعددی هم در قوم راه اندازی کردن در شروع تأسیس این بیمارستان مرحوم حجت ایسلام و المسلمین حاج آقا مهدی گلپایگانی رحمت الله علیه فرزند مرحوم آقا بسیار بسیار فعال وارد غذایی ها شدن و واقعا با پیگیری های ایشون بود که این بیمارستان تونست در زمان کتاهی شروع به خدمت رسانی بکنه