خدا میگه بازدبون بگو من اومدم داخل مدرسه سبت نام کردم هیچ سوه سابقه هم از این کاری ندارم همون که گفتی بلاتر از ابو سفیان که ما نداریم تو کفر دیگه همین که گفت اشهد و ان لا اله الا الله و اشهد و ان محمد رسول الله صلو اللہ علیه و علیه وسلم توی مدرسه واردش و توی مسابقه واردش کرد خدا هر ابن یزید ریایی تا ظهر تا صبح آشورا اون طرفه همین که صبح آشورا اومد ازم به خدمت تون محضر مومسان توی مدرسه وارد شد تا صبح آشورا توی میدون مسابقات شیطانی داشت بازی میکرد آمد توی میدون مسابقات الهی این مسابقه هم لازم نیست که چند مرحله بری صبح اومد صبح وارد و تحصیل شد همه این مراحل رو به نصف روز رفت شهده های عزیز ما هم خیلی بودن خدا میگه اول تسلیم قوانین من باش یکی حتی فقط تسلیم زبانی این للمسلمین و المسلمات یعنی فقط زبونن بگو قبول دارم همین که گفتی قبول دارم پنج ششت امتیاز براد میزرم مالت محترم جانت محترم آبرود محترم ناموستتم محترم که اصلا حق نداره تو ورودی مدرسه قبول شدی تو اینقدر خشنگ سبت نام شدی ول مؤمنین ول مؤمنان حالا باید بره تو قلبت تو قلبت هم هیچی خبر نذاره جز من آمننا من در گوش پیغمبر میگم بگو شما اسلمنا ولما یدخل الامان فی قلوب کم اگر آمدی به پیغمبرم گفتی ازا جاک المنافقون قالو نشهد و این نکل رسول الله ما شهادت میدیم من در گوش پیغمبر میگم والله یعلم و این نکل رسول والله یشهد و این المنافقین الکازبون در دروغ میگم اگر آمدی دور پیغمبر رو هم پرکدی تو سوره توبه به پیغمبرم میگم من درستم که دورورت منافقینم من میشنستم تو نمیشنستی با خدا که کسی نمیتونه زیرو رو بازی بکنه که این آیت تا میگه برای پیغمبرم بعضی رو زیرو رو بازی کردم چون ممور به ظاهر بودن برای خدا که دیگه نمیتونی زیرو رو بازی کنی اینو فرعون فهمید شریعتی از بالا گفتم شبام گفت خدای من که میدونم من خدا نیستم تو خدایی پس مرحله اول این مسابقه تسلیم که نه هیچ داریم تکرار میکنیم چون خیلی مهمه تسلیم ورود کن بی مدرسه اعلام کن من قوانین این مدرسه رو قبول دارم قوانین این مدرسه چی انجام واجبات ترک محرمات زبونی هم بگی قبول دارم دو میره تو قلبت هر چقدر تو قلبت امیغ تر رفت من میبینم بهت امتیاز میتن هیچ کدیگه نمیبینه و همینجا میفرماید اگر تو قلبت خطا کردی توبه نسوح بکنی نمیگذارم هیچ که خطاها تو بفهمه ای آیه هلدین آمنو توبه الالله توبه تن نسوحا ای تلاج آمشتبای تهرانی علاله امقامه و شریف میفرماید این آیه خیلی عجیبه آیه هفته سوره تحریم خدا به اون زمین که توش گناه کردی میگه پاک کن فوحالا الابقا اله احس به اون دوتا ملکی سرشونه ها اونها دیدن و سرکردن میگن پاک کن تو قلبش با من آشتی کرد به زبون نه ها تو قلبش با من آشتی کرد از اونایی که به زبون آشتی میکنن تو قلبشون آشتی نکردن همونان که تون تونی توبه شونی میشکنن گفت توبه بر لب صبح بر کف دل پرست شوق گناه معصیت را خنده می آیند مرحله دوم قلبی تیش اشکنین فا من باید بهت نمره بدم مرحله سبم جوارهیته این جوارهت باید سرباز اون فرماندهی باشه که تو قلبتو گذاشتی منو تو قلبت بیار ایمان یعنی خدا بیاد فرمانده قلبت بشه ببینید پس مرحله اولی این مسابقه تظاهر کن تظاهر کن من اومدم مدرسه مرحله دوم خدا را بیاد تو قلبت نیووردی اصلا مرحله بدی راحت نمیدم دیدید بعضی تیما جامعه جهانی سی و دوتر تیم من بعضی بزنن شمزه تا بعد هشتا بعد چار تا بعد میان تو بیاد خدا میگه اصلا اگه ایمان نیووردی تو مرحله بدی راحت نمیدم فیلم دادی بازی میکنی مرحله سبم جوارههته هر چقدر جوارهه ما تو انجام واجبات و ترک محرمات پاکارن معلومشه فرمانده درست درست کار میکنه ولی آیه عجیبی ها میفهمد بعضی دوتا فرمانده تو قلبشون دارن خلط و عملن سالهن و آخل سیه ها همین یعنی بعضی وقتم میخواستم بگم اعضاب و جواره فرمان نمیبرن خدا از نفس امارش فرمان میبره که نمانده شیطانه اینجا مشتل ساز میشه دیگه یه فرمانده میگه برو یه فرمانده میگه نرو یه فرمانده میگه نخور یه فرمانده میگه بخور این که خیلی الان تو زندگی هاشون مزبزبینه بین از آلک لا اله اولا و لا اله اولاین سرگردونن یعنی با کسی تحرف نداری خودت داری انتخاب میکنی با من دارم از این خرشنگتر نقشه به تو بدم تو فقط تظاهر به اسلام بکن یک من و فرمانده قرار بده برو رزومم هم نگاه کن من برای را گفتم ای را بریم سابقه خدا را ببینیم دیگه امتحان کنیم اونه ای که خدا فرمدیر برنامه شون بوده مسئول تدارکات شون بوده مسئول حتی ازم به خدمتتون محافظه شون بوده اونه به کجا رسیدن خدا میگه انا نه نه نه نزدن نزدی و انا لهو لحافظون یعنی من میتونم حافظت باشم خدا میفرمایید من مسئول تدارکاتت میشم میتونم وکیلت باشم خدا میگه من وکیلیم نشم ل مولا و ل وکیل ل مولا و ل نصیر من میتونم ناصرت باشم وکیلت باشم مربیت باشم مدیر برنامه باشم چراق راهت باشم الله نور سماواتن هست خودم انتخابش نمیکنم تقصیلی کیه امیز با قسم خدا و انزت ابوز خدا را گرفته دستش حالا میخواد من طلبه باشم میخواد همه حرفم را بقبولونم یا کاسب باشه یا اداری باشه یا مسئول باشه یا پدرم هر کسی میخواد باشه خدا را گرفته دستش خدا میگه اگر میخوای توی مسابقه من بهد پاداشان گفتم و آخرش دوتا پاداشه ویجه میده اول تهارته عدالله مغفرتن و عجرن عدیما بعد مداله یعنی چی؟ یعنی تو پاک نشی از مداله خبری نیست این مسیرم مسیر پاک شدنه معنی دیگرش لایم از سویل المتحرونه معنی دیگرش از اصطلاح و طبع شهواته این همه های قرآن ریه یعنی اگر میخوایی جو مدال بگیری بله اگر آمدی فقط بازی کنی و میگفت یه بنده خوده گفتم که از این گزارشکره ورزشه بگفت عجب گل نزنیه ای فلانی دروازه خالی هم نمیزنه گو اگر آمدی فقط بوازی خب بس دیگریه آمدی فقط توعت بزنی بس دیگریه دروازه خالی خب گل بزن دیگه خدا میگه این مسیر مسیر رشد و پرواز برای همه دخترها همه پسرها بازه بازه شخی نیست دیگه گفتم هم برای اوج سعود دوتا زن مثال زده از ازت مریم و ازت آسیه هم برای اوج سقوت دوتا مثال خانم آورده امره اتنو و امره تلوت همسر دوتا پیغمبر خودشون نخواستن همه چی محیا بود برای آسیه همه چی محیا بود بی خدا باشد با خدا شد برای همسر نوح و همسر لوت همه چی محیا بود با خدا باشد بی خدا شد تخصیل کشیه خدا میگه چون مسابقه تربیتیه گوشتونو میتابونم برای همین میفرمایین هر حادثهی براتون فردی خانوادگی اجتماعی اتفاق میفته افراد استغفار کنید بگید انا لله و انا الهی را چون استفار کنید چون به ما کسا ودعیدی کم هستا نمیگم هر حادثه مال همون مردم ها نه مال جمع خدا و کل رو مهارو میخواد تربیت کنه خب پس اولین قدم تسلیم این مدرسه بشم دوم خدا رو بیارم تو اتاق فرماندهی من اون دارم به خودم میگم به همه شما بینندگان عزیز میگم تا خدا نره تو اتاق فرماندهی نشینه من آدم نمیشم چون دائمان درگیری وجود ما درگیری عقل و نفسه دیگه خدا بیاد اینجا خدا بیاد تو وجود من هم قذب من کنترول میشه میشه شجاعت میشه شاهمت افرات نمیشه سبعیت نمیشه افرات قذب سبعیته در رند خویی مثل اسرائیل کودکش مثل داعش کودکش تفریتش میشه ترس ایور سرده زدن ایورم بگیر مظلوم ظالم پردن ولی اگر اومد تحت فرماندهی خدا میشه شجاعت شجاعت یعنی چی؟ آقام امیر المومنی سلام امر ابن عبدوز رو رو زمین میزنه ولی بلند میشه چرا؟ چون نمیخواد شجاعتش به فرمان نفسش باشه چون وابده ها ننداخته حرف بد به مادر حضرت زده میخواد به فرمان خدا باشه قوه قذبش بعد میشه زربتو علی یوم ملکندق افزن من عبادت استقلیم خیلی حرف ها شده یعنی همه جن و انس عبادت کنن ای زربت امیر المومنی وزدش بیشتره چرا؟ چون تمام وجود علی خداییست شهوت فرماندهش خدا باشه میشه تولید نسله میشه تولید نسل ولی افراد بشه افراد بشه زندگی بعضی از انسانها تو شهوت از هیمونا کسیفتر شده و بخیر خدا اومد تو دل ما نشست و فرمانده شد زندگیمو رنگشش رنگشش شهوتتم استفاده میکنی خدایی قذبتم استفاده میکنی خدایی وهمتم استفاده میکنی خدایی فرمانده وهم من خدا باشه میشه برنامه ریزی 10 ساله 5 ساله 7 ساله 20 ساله 100 ساله ولی اگه وهم من غیر خدایی شد رفت توی ازم پهت فرمان نفس میشه توهم میشه توهم ها خیال پردازی هایی که خیلی ها دارن دیگه بخوام توضیح برم نمیدونم باز اگر اجازه بدید آیا تو بشتم برگردید خیلی مسابقه خیلی خوشتر خیلی خیلی خیلی خیلی انشالله میمونیم و ادامه میدیم خیلی از شما ممنونم و چکرم خیلی ممنونم از دوت و انایتتون تا این لحظه آقا ما یه قراری گذاشتیم تو فضای مجازی اتفاقات خوبی داره رقم میخوره همونطور که افتدای برنامه آجای مندگاری عزیز اشاره کردند سه تا اتفاق رسانه بزرگ در فضای مجازی همه خاصه در کانال ایتادر رقم میخوره اگر میخواید عز بشید کافی عدد هشت رو به سه هزار پونزده پونزده پیامک بکنید آدرس کانال برای شما خواهد اومد و نکته بعد این که سه تا اتفاق یکیش قهرمانان توحید بود حاجه های بهشتی که هر هفته سه شنبه ها مخصوصا قصه هایی از قهرمانان توحید برامون میگن که اتفاقا این هفته راجب شخصیت جناب ابوزر رفتاری صحبت میکنین حاجه های فرحزاد شبهای جمعه ساعت ده به صورت زنده با شما گفتگو میکنن و مباحث یاد مرگ حاجه های آنی که خیلی هم اون زمان پر مخاطب بود و همچنان هم مخاطب خودش رو داره در کانال ایتای ما بارگذاری میشه عدد هشت رو به سه هزار پونزه پونزه اگر عوض میستید پیامک بکنید آدرس کانال بر شما ارسال خواهد شده انشاله بهرمند بشید هم از حاجه های بهشتی هم از حاجه های فرحزاد و هم از حاجه های آلی سمیمان ممنون و مدشک کرم و مهمتر از هم از لطف و همراهی و همدلی شما آیات نورانی سور مبارکه سبع رو خواهیم شدید صفحه 432 قرانی کریم اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرج محمد و آل محمد و قال الذین استضعفوا للذین استكبروا بل مكر الليل والنهار اذ تأمروننا ان نكفر بالله و نجعل له اندادا واسروا الندامت لما رأوا العذاب و جعلنا الاولال فرهنم و از اعناق الذین كفروا هل يجزون الا ما كانوا يعملون وما ارسلنا في قرية من نذير الا قال مترفوها انا بما ارسلتم به كافرون و قالوا نحن اكثر اموالا واولادا و ما نحن بمعذبین قل ان ربی يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر ولكن اكثر الناس لا يعلمون و ما اموالكم ولا اولادكم بالتي تقربكم عندنا زلفا الا من آمن وعمل صالحا فاولئك لهم جزاء الضعف بما عملون و هم في الغرفات آمنون از مادرات ماهرمند در اعوامنا نفر حالا زمل می کنید در عذاب ارهام شده هم اینها drei عته می دارن قولا ربی یبسط اللیس نجوت يبسط اللیز caramel سلم قبره ویه روادایه ماها امده نوج swing استفاده اصلا خلیفه و خیر رازقین هیچ موضوعی تو زندگی ما نیست این که بهترین راه رسیدن بهش و خدا فهمده باشه فقط ما احتمال بدیم امتحان کنیم تا اعتقاد پیدا کنیم موضوعی که تو این آیات خیلی بهش اشاره میشه و همه منم مبتلاییم نمیدونم چرا راه حل خدا رو امتحان نمی کنم توسعی رزق روزی که بارها گفتیم یون آیه رو دوباره نمیخونم بارها گفتیم برادر و خوهره فرزندان عزیز آقایون خانمه کارمنده کشا و عرضه خدمت کاره قبول دارم گرونی همه رو داره عزیز میکنه باید حل بشیم ناترازی همه رو داره عزیز میکنه باید حل بشیم انشالله مشکلاتی که دولت عزیزمون داره بتونن حلش کنن اما خدا خدا فهمده هر مشکلی تو آلم هست جای خودش شما با من بیر قرار داده رزق روزی توی من دید پنج تا عمل رو نهایت کنیم یکیش اینجا خیلی تحقیق شده یک خدا گفته تنبالی نکنید تلاش کنید باز ناظر خداست دو خمس و زکات تونه بدید مالیات خدا رو بدید تقوا پیشه کنید من ید تقلیل ها سه خدا گفته ناشکلی نکنید لعین شکرتو ناشکلی کنید گوشتونی میتابونم چهار انفاخ کنید اینجا قشنگ میفهمد و ما انفخت و منشه این فوای اخلفو یقین بدونید من جایگوزین بکنم به بقل لستیتون کمک کنید از پدر مادرتونم شروع کنید خوهر برادر خمه خالد دایی امو همسایه باید برسه به هموطن هم نو پنجان استقفارم زیاد بکنید خدایی به محمد و آل محمد ایمان به خودت و ایمان به راحلهایت و ایمان به قراردادهایت به همه ایما بیش از بیش انایت بفرمایید اله امی میگفت انفاق برداشتن آجور از یه دیوار نیست که جاش خالی بمونه برداشتن یه کاس آب است تو دریا که بلا فاصله جاش پر میشه پدریزی تو خونتون در برابر بشه اینم مکته درستیه بسیار عالی آه خیلی ممنونم متشکرم از شما بهترین ها رو بره هم شما عرضو میکنم فردا انشالله پرنامه امون رو با رنگ و بوی حضرت رزا و با حضور حاجه نظافت به پیامبر عظیم و شعنمو خوشباه همه اونهای که الان مدینه هستن اگر ما رو میبینن حتما بر ما دعا بکنند و انشالله حجشون مقبول باشه و سعیشون مشکور و گفت تو نوه نوهی اماق ست شوردگر دارد که در توفان نامت کشتی پیغمبران گم شد السلام علیک یا رسول الله متشکرم و جای ماندگاری از شما سلام علیک یا نبی الله السلام علیک یا محمد ابن عبد الله السلام علیک یا خاتم النبی اشهد انکه سلام علیک یا رسول الله مخلصا حتی اتاک الیقین فصلوات الله علیک و رحمته و علا اهل بیت که الطاهرین اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم حدود 45 دقیقه همراه بودیم با برامه سمت خدا و مزو آشنایی با قبانین قراردادهای الهی که امیدوارم مورد توجهتون قرار گرفته باشه صدای ما رو از پخش رادیو معارف میشنوید روی موجف امرادیف 96 مگه هرس و از طریق برامه کاربوردی ایران صدا اما در ادامه بخش سوام برامه ها سرمشق رو تقدم حضورتون خواهیم کرد بررسی موضوعی نهج البلاقه توسط استاد محدسی 23 و 5 دقیقه پرسمان اعتقادی پخش میشنید پسخ به پرسش های اعتقادی شما عزیزان توسط استاد محمدی شاه رودی 23 و 55 کلام امام رو میشنویم و ساعت 24 هم از آخرین رودادهای ایران و ساره نقاط جهان با خبر خواهیم شد برامه سرمشق رو خواهیش میکنم حدود 15 دقیقه بشنوید سرمشق نگاهی محسوس موضوعی به نهج البلاقه بسم الله الرحمن الرحیم بنام خداوند مهمان نواز خداوند بخشنده بینیاز که هر امر و نهیش برای بشر بود مایه رحمت و دفع شهر سلام و درود به شما شنوندگان نورانی رادیو معارف با برنامه سرمشق در خدمت شما هستیم و امروز میخواییم از دریچه نگاه مولای متقیان علی علیه السلام به یکی از مهمترین مسائل زندگی نگاه کنیم امتحان و آزمایش الهی ای کردگار گفت سنای تو یا علی و ای روزگار خانه اطای تو یا علی گردید تیره بخت عبد آنکه ره نیا در زل آفتاب ولای تو یا علی عزیزان خدا ما رو امتحان میکنه نه برای این که چیزی رو بفهمه بلکه برای این که ما خودمون رو نشون بدیم و بهتر بشنسیم امتحان الهی فرصتیه برای این که استعدادهای پنهانمون رو شکوفا کنیم و ظرفیتهای معنویمون رو افضایش بدیم و برسین به اون کمالی که خدا برامون مقدر کرده در این بخش از برنامه سخنان کاشناس محترم استاد جواد محدسی رو در همین راستا به اتفاق میشنویم بسم الله الرحمن الرحیم و بهی نستعین سلام و درود محضر شما شنواندگان گرامی برنامه سرمشق موضوع ما در باره امتحان هست از نگاه نهج البلاغه تکالیف الهی برای آزمون اطاعت بندگان از عوامره این که نام آن رو هم تکلیف و تکالیف گفتند چون به نوعی مشقت و تکلف و سختی در اونها هست انسان آزاد از هر برنامه و وظیفه خب راحته ولی انسان مکلف خود رو موظف میدونه به انجام اعمالی که گای هم دوشواری هایی با خودش داره دوشواری هایی یا جسمی یا روحی یا مالی یا اجتماعی تقد کنید نماز روزه جهانه حج عمر مروف پرداخت زکات همه ی این تکالیف جوهره امتحان درشون هست چرا بعضی روزه نمیگیرند؟ چرا بعضی خمس و زکات نمیپردازند؟ چرا بعضی اهل جبه و جهاد نیستند؟ چون اینها سختی هایی داره و بعضی حاضر نیستند که این سختی ها رو به جان بخرند حضرت امیر علیه السلام در حکمت دویست و پنجه و دو میفرماید و سیامه ابتلاعن لاخلاس الخلق در این حکمت که مجموعه از احکام الهی و فلسفه اونها بیان شده روزه رو هم میفرماید خدا واجب کرده برای ابتلا و آزمون اخلاس مردم خوردن و آشامیدن مطلوب انسانه پرهیز از اینها و مبتلات دیگر روزه در طول روز شاق پرزحمته ولی با این تکلیف میزان اطاعت انسان مسلمان سنجیره میشه این امتحان مخصوص انسان نیست فرشتگان هم با همین گونه عوامر الهی امتحان شدن دستور سجده بر آدم و قلنال الملائکتس شدول آدم برای اختبار و امتحان بود حضرت امیر در خطبه 192 میفرماید فم مختبر بزارید خداوند به همین شکل ملائکه مقرب خودش رو امتحان کرد توازوشون به اطاعت امر و سجود بر آدم بود تکبرشان سرپیچی از امر خدا بود همه متوازانه سجده کردن مگر ابلیس که عبا وستک برد از روی استقبار و خود بر تربینید دستور رو اطاعت نکرد به تعبیر حضرت امیر فهوه امام المتعصبین و سلف المستکبرین خدا هم او را به خاطر همین تکبرش تحقیر کرد و به خاطر طرفوهش خار و پست نمود سقره الله به تکبره و وزعه به طرفوه امتحان بودن تکالیف رو در بخش بعد هم خدمت شما توضیح میده علی علی یا علی مولای ما نمونه دیگر نداشته است اجاز خلقت است و برابر نداشته است وقت تواف دور حرم فکر می کنم این خانه بی دلیل ترک بر نداشته است دیدیم در قدیر که دنیا به جز علی آینه بی دلیل ترک بر نداشته است سوگند می خورم که نبی شهر علم بود شهری که جز علی در دیگر نداشته است توریز چارچوب در قلعه کنده است انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است یا قیر لافتا صفتی در خورش نبود یا جبرئیل واقعی در خورش نبود یا جبرئیل ویدیو در خورش نبود شیطان بر امیر المومنین تسلط نداره اما بر خوارش که تسلط داره یاران علی که تو لشکرش بودن تو جنگ سفین که وقتی مالیک اشتر به یه قدمی خیمه معابی رسید و در شر رو میکن تموم می شد اونا قرآن رو سرنهی کردن به عنوانی که ما در پناه قرآنیم ما در پناه قرآنیم یعنی تمسک به مقدسات این آدم های احمق به ظاهر مقدس مقدس ولی احمق و بیشعور اومدن دور امیر المومنین رو گرفتن که یا علی اینا که میگن ما در پناه قرآنیم حضرت امیر فرمود که اگه اینا واقعا قرآن رو قبول داشتن که ما باشون مشکلی نداشتیم اینا قرآن رو قبول ندارن بزنید برید یعنی همون قرآنی که تا نیم ساعت بیش دست بی بزون نمی شد بهش زد امیر المومنین میگی بزنید بیفته زیر پا برید گفتن علی دیگه این حرفا کفر ما دیگه بهاد نیستیم خوارج از اینجا شکل گرفت و همونجا گفتن دور امیر المومنین رو گرفتن که مالک باید برگرده اگه برنگرده تو رو میکشید دبینید نگذاشتن امیر المومنین علیه السلام اگه مالک اشتر اون موقع معاویه رو ازمه میبود شر رو میکن اصلا مسیر تاریخ یه چیز دیگری میشد نگذاشتن شیطان به امیر المومنین تسلط نداره ولی به یارانش که داره میتونه اخلال تو کار امیر المومنین وارد بکنه معصوم که تنهایی کار نمیکنه اده و عده میخواد شیطان تو اون اده و عده نفوز میکنه و کار معصوم رو توش اخلال وارد بکنه نمیذاره اون کارش رو انجام بده امام مشتبه دوازه هزار لشگردش میخواست به جنگ با معاویه معاویه موسیقی