کسی رو کوچک نشماری شاید کوچک بشماری کسی رو او از اولیاء الله باشه مطلب اولی که این بزرگوار میگه میگه کارای کوچک رو کوچک نشماری میبرماید به این که ظاهران از از باقیر سلام و علیه فرزندش از از صادق سلام و علیه میفرمند ازا عنام الله علیه که ه فقل الحمدلله هر تی بهت دادن بگو الحمدلله سخته؟ نه خیلی سخت و ازا هزنک امرون اگه یه چیزی قصد ایجاد کرد برای تو بگو لا حول ولا قوت الا به و ازا ابتعنک رزقون فقل استغفرالله اگه رزق تن شد بگو استغفرالله ربی خب اینا که کارای آسانه لیلتو القدر خیرون من الف شهر یه شب از نیمه از هزار ماه بهتره و بالاتره تو یه شبو کچیک نشماری هرچی میخوای اون شب بخوا از هزار ماه بهتره از عبادت هزار ماه بهتره بنابراین کچیک نشماری بگی خب ولی بخوابین تا بینیم چطور میشه هیچ طور نمیشه ولی میگه اینو کچیک نشماری از عبادت هزار ماه بالاتره کارای آسان رو داره برمون میشماری این بزرگوار میبرن من قضا هایی حاجت مؤمن کسی کار مختصری به من مرازیه کرده حاجتی داشته اون حاجتشو انجام بدن ثواب دور بایاد داره ثواب تسعت آلاف سنه سائمن نهاره قائمن لیله کسی که یه حاجت برادر مؤمنش رو از میشه برابره و عمل کنه ثواب هزار سال که روزها روزه بگیره و شبها به عبادت باقی باشه کچیک نشماری رو عرض میشود به این که یه روایتی هم شاید به همه مناسبت شاید گفته باشه ولی من حالا اینو نوشتم از پیش خودم اوهلالا داود خدای تعالی به داود وحف رسلاد فرمود ان العبده یعتینی بالحسنه فادخله الجنه یه بنده یه بنده یه دونه یه بنده یه دونه یه دونه حسنه میاره من به واسطه اون یه دونه حسنه او رو داخله بهشت میکنم داود عرض میکند پیشباه خدای تعالی فما تلک الحسنه اون حسنه ای که او رو داخله بهشت میکنی چیه فرمود فما تلک الحسنه یوفر جوان المؤمن کربتهو ولو بشق منت تمر یه گرفتادی از یک سید اصلاح کنی ولو به نصف خورما دادنه به او یه کسی بچهش گریه میکنه از نصف بچهش تو کوچه حالا حسبانی شده چیکار کنه نمیدونه چیکار کنه این بچه رو نصف خورما بده دست این بچه بچه آروم میشه قصه با با هم برطرف میشه فرمود اون حسنه ای که من بنده امروز به اون حسنه داخله بهشت میکنم چیه ولو یه نصف خورمایی که گرفتادیه یه کسی رو برطرف کنه دابود ارز کرد حق کن لمن عرفک ان لا ین قطع ارزای اوهو منج به خدا ارز کرد سدابار از یه کسی که تو رو میشناسه امیدش قطع نشود از تو تو که بهشتو در مقابل نصف خورما میدی به آدم امیدش از تو قطع نشه میبرمه از جمله کارهای خیلی آسان که به تو یاد میدم و خیلی هم مهمه نیت خیره نیت المؤمنه خیرم من عمله نیت خیر مثلا برز بفرمایی بعضی ها هستن که یه کار خیری میکنن و شاید مستمر هم هستن مثلا برز کنین بعضی ها دیدن بر بعضی جاها یه صندوق کچیلوگو داشتن روز یه پرون دوزار پنجزار مندزن این توب بعدم سر ماه که شد میبرم به یه فقیدهی که میشناسم فقیده کمک میکنم این بزرگبار میگه راه آسانشو دارم یادت میدم اما ای را به تعبیر خودش میگه مسامهه نکنی که شلشلی باشه واقعا به استیپاش ولی اون کار جزئی ولی صفت مکم هر کار خیری بکنی نوری دارد که تو رو میکشه یواش یواش به کارهای بزرگتر میدونیم میکشه خود همین کلمه رو فکر کن که من الان یه ماه دو ماه سه ماه یه تومن در تومن جمع میکنم میدم به یه فقیده راست حسابی که میدونم لنگه ولی نیت هم اینه که اگر صد سالم بمونم بازم این کار را ادامه خواهد خدا ثباب صد سالش آله به تو میده ولو فردا بمیری خب کم چیزیه میگه این کار را بکن تا من یواش یواش به تو ریاد بدم که چجوری برو به جانب کمال این را آساناش ایناست اینا را شروع بکن و من به تو یاد خواهم داد که چی کار بکنی که آدم خوب و درست حسابی بشی خیلی خوب این آلم بزرگبارا اینا را به عنوان راه رسیدن به کمال میدونه بعد از نه وقت اینا را میگه فبلاه علک به خدا تو را قسم میرم این آلم میگه چی تو شد که ویل کردی معامله با این کریم را با این خدای کریم را چرا رها کردی اینجوری داره به تو ثواب میده اینجوری داره به تو لطف میکنه کیفا یسوغ ترکل معامله معهازل کریم و تغافل و ام معاملتهی ترفت این آیا سزاباره که یک چشم به هم زدن با معامله با این خدا آدم به قدر یک چشم به هم بزدن غافل باشه و ایشه یعنی استدل و عبدون میان و من فاتد و لحظتون لم یقبل اله به چی چیز دلشو به تعبیر بنده خوش کرده و به چی چیز استدلاله میکنه که کسی که یه آن و یه لحظه چشمش رو از خدای تعالی دور کرده از کچیکا شروع کن مگه میگه مسامهه نکن چون کچیکه مهم نیست این مقصودش همه شیینه استمرار بده و وای سپای این کچیک همه این نوری داره که یواش یواش میکشه توره به جانب بزرگ ترها بنابراین اول کار فرمود راییه بوده که این کچیکه راه این درد بی درمون و این گرفتاری هایی که به اون رو آورده گفتیم اخبارت از شناخت خدای تعالی و اون رو مالک بدانم و خودم رو بیکاره حساب کنم ولی این حالت برای من به این زودیا پیدا نمیشه حالا این داره راه به من نشون میده حالا این راه هایی که این بزرگوار نشون داده مطلب دوبومی که بنده از میکنم یه وقت یه دقیق برنشو شباق حرفاتو بخدا بزنم بگو خدا یا درد بی درمون من اینا نیست که با این حرفات درست بشه خیلی گرفتار اینا رو بگو بشی همین گفتن تو یه حالی یه صفایی برای تو ایجاد میکنه همین خواستن تو و گریه تو یه صفایی در دلت ایجاد میکنه و خیال نکن که اون نمیده میده اگر بیابت که به حقیقت میگی قد اونی از تجبه لکن قرآن میفرمایه اگر بیابت که به حقیقت داره این حرف رو میزنه نه به عنوان یه کار عادی واقعا اینه گرفتاریاتو با اون درمیان بزن اللهم از امیر در یکی از خطبهاش نرمدن تا آن سل آنه سین ل اولیاه بهترین عنص برای هر بنده و هر ولی از اولیاهت این از که تو معنوسه با او و او معنوسه با تو باشن این بهترین عنصه اینه معرفت الله عنصن می کل وحشه و صاحبن في کل وحده و نورن في کل ظلمه آن سل آنه سین ل اولیاه میشنن با تو حرف میزنن و در یه خطبه دیگر یا همین نزدیک های این خطبه میفرماید به اینکه به اون وقت بعد خوب حرف هاشونو که زدن این دفتر اعمالشونو پیش خودشون وامی کنن شروع میکنن به ورق زدن که من چه کردم با این پرودگار مهربان و در حضور اون بزرگابان چه کردم ورق میزنن اعمالو خودشون در درست رسیدگی میکنن حساب میکنن و نالب و گریه شون بلند میشه از عمل خودش مناجات کردن با خدا دل انسان رو باز میکنه روح انسان رو شاد میکنه اعترافه در پیشگاه خدای تعالیم و عذر خواهی از او خدای تعالیم که بافور و رحیم و کریم و دود زود میاموزه من دست میکنم تمام شب و روز در تمام 24 ساعت ملکی ندا میکند حلم طائف و حلم مصطفر بگو خدای ملک من رو صدا کرده اومدم خودتو استادی نمیشه حالی بر آدم پیدا میشه خیال نکن این حال کم عرضشه استغفار بکن طلب مغفرت بکن حرفاتو با او بزن گرفتاریاتو با او بگو گرفتاریاتی دینی رو بگو دنیا رویم بگو ولی اونی که اساس کار و درد بی درمونه منه گرفتاری های دینی بیشترین رو با خدا حرف بزن این راه آن سل آنستین میگه اینا میان دفترهای اعمالشون رو پیش خودشون ورق میزنن حساب میکنن من چه کردم چه کردم ورق میزنن دو هی متعلقه میکنن اینا رو میفرماید امیر المومنین آخرش میفرماید حاسب نفسک لنفسک فا انل غیر کمنل انفس محاسبون غیرک یا غیروت حساب کارت رو بر خودت حساب کار خودت رو بکن نمیخواد حساب کار مردم رو بکنی به تو مربوط نیست آدم خوبیه آدم بدیه این کار رو بده کرده چی کار داری تو به او حاسب نفسک لنفسک برای خودت و به نفع خودت کارهای خودت رو بشین حساب بکن فا انل غیر کمنل انفس سایر دیگران و نفسها و اشخاص دیگر محاسب دیگری دارن به تو مربوط نیست تو حساب کار خودت رو بکن رو بگیردن په به خودت طبره با گله با حساب با غیر نپردازم باران بحارانی شاد و چمن آرایی بیروی تو دلخونم گل راز چه بنوازم با غیر نپردازم گل راز چه بنوازم رشک مهامهری تو ای آیت زیبایی تا روی کنی پنهان با یاد تو دم سازم هر لحظه زبان من شد نغمگر نامت بس شونه که برخی زد از آتش آوازم از آتش آوازم آه آه آه آه آه آه آه آه تا داد سخنهایت جانا پر پروازم با یاد گل رویت با غیر نپردازم با غیر نپردازم با غیر نپردازم باران بحارانی شاد و چمن آرایی باران بحارانی شاد و چمن آرایی بیرونی توی دلخونم، گل رازه چه بنوازم سنطورت نپردازم بول رازه چه بنوازم ارسال سهمارای رفع esc ارسال است **** و المسلمین فلسفی رحمت الله علیه شنیدیم خدمت شما عرض میکنم که ساعت 13 امروز تکرار این سخنرانی تقریم شما عزیزان شد در جاهای مختلف افتخار میکنیم که شنوندگانی داریم که در این چونین ساعتی مشغول تراش و خدمت رسانی هستن و همراه برنامه ما هم هستن مجور باشید خداوند سلامتی بهتون بده توی کاراتون موفق باشید انشاءالله و دعای خیر همه منجمبه حقیر همراه شما هست که این چونین در این چونین ساعتی مشغول خدمت رسانی هستید ممنون از شما بخش ثومه برنامه های رادیو معارف رو تقدیم شما عزیزان میکنیم و پی میگیریم این بخش از برنامه ها رو با پرسمان انقلاب ها صحبه شبعات پیرامون انقلاب اسلامی توسط وجهت الاسلام و مسلمین دکتر لک زارید دعوی دود میکنه بشنوید بسم الله الرحمن الرحیم و بهین استعین ارز سلام و عدب و احترام دارم خدمت شما شنواندگان عزیز و همراهان خوب رادیو معارف امیدوارم در هر کجایی که هستید و از صدای ما رو میشنوید سالم و سرفراز و تندرست بشید بند محسن و مومنی هستم بابا افتخار در خدمت شما هستیم انشالله با برنامه پرسمان انقلاب انشالله که بتونید تا پایان برنامه ما رو همراهی بفرمایید و از این برنامه بهره ببرید برنامه این برز رو آغاز میکنیم و در همین ابتدا دستگولی تقدیم میکنیم و از این سه سلبات بر محمد و آل محمد اللهم صلی على محمد و آل محمد و عجل فراجهون اللهم صلی على محمد و آل محمد و عجل فراجهون در ابتدای برنامه راهی ارتباطی رو خدمت شما اعلام میکنم شماره تلفونای 329-551 و 552 با پیشماره 025 در اختیار شماست و همچنین سامانه پیمک کتاه ما در استدیو و زبط برنامه پرسمان انقلاب در خدمت استاد گرانقدر بجترسن و المسلمین جامعه دکتر نجفه لکسایی هستیم از بیتلم دانشگاه و کارشنس مسائل سیاسی جنوب استاد سلام خیلی خوش آمدید بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله و صلاة على رسوله و آله من هم سلام عرض میکنم جنوبای مومنی محضر جنوبالی و همطور همه عزیزان شنونده از خدای متعال میخواهیم اون چه رو خیر هست و نافع هست بر زبان ما جاری بگردانه انشاءالله خیلی ممنونم از وزور شما جنوب استاد لکسایی انشاءالله بتونیم بحث خوبی رو با هم دیگر داشته باشیم و هم ما این چه در این برنامه تقدم شما خواهد شد خلاصی از اون رو با هم میشنبیم برمیگردیم با شما هستیم دلیل شجاحت یمنی ها چیه؟ چرا در بین این همه کشور اسلامی فقط یمنی ها پای کار هستن؟ در مورد این جریان نفوز که انگار این سابقه دیری نداره از همون زمان ترکمنچای و از زمان حکومت قاجان از موقعی که امریکایی در ایران حوض رو دیده گردن نفوز خیلی در ایران جدید شده و در ارکان و مراکز تصمیمگیری خصوصا مراکز دانشگاهی امریکایی همیشه نفوز داشتن اگر ممکنه کارشان سیجه مادر جریان نفوز را از کجا نشت میگه چه کشوری پشت این نفوز ظاهران امریکایی خیلی در این مورد سرمگذاری کردن اگر ممکنه کارشان سریع مورد این مورد را توجیبه بسم الله الرحمن الرحیم شنوندگان محترم رادیو معارف برنامه پرسمن انقلاب سلام وقت به خیلی نوبت رسیده بر رسیه منصبت های سیاسی افتید آیا علماء با حوضهای علمی با امام خومیدی و انقلاب اسلامی مخالف بودن؟ در این برنامه قصد تاریم کتاب جایگاه احکام حکومتی و اختیارات و دیگه فقی خدمت شما عزیزان معرفی کنیم چرا رهبری برخی از مسئولان ناکار آمد را عزل نمی کنند؟ پرسمن مجالی برای پاسخویی به پرسشهای شما صدای ما را از رادیو معارف می شنوید صدای فضیلت و فطرت با برنامه پرسمن انقلاب همراه شما هستیم و اما شنونده محترم به شما را آخرشون 22-74 این سال را فرستدن که دلیل شجاعت یمنی ها چیه؟ چرا در بین این همه کشور اسلامی فقط یمنی ها پای کار هستن؟ سال اخشاد خیلی باشه دیگه چون که خیلی از کشور اسلامی گویه هنوز دارن به رژیم سهیونیستی مثلا آزوغه میدن، غذا میدن کشتی میفرستن فقط یمنی ها پای کار هستن به طبیلالا سال این شنونده محترم ولی یمنی ها هستن خب روح مختلف مقاومت هستن اما من هم قبول دارم که در یمنی ها ویژگی شجاعت شاید با ثوابقی که دارن برجسته تر هست البته در مورد یمنی ها در صدر اسلام هم ما این مسئله رو داریم که یمنی ها خیلی از مخصوصا امیر رومنین حلیه علیه السلام دفاع میکردن این شخصیت خیلی معروف و مشهوری که در میان ما هست به نام جناب مالک اشتر نخعی خب ایشون از شخصیت های بزرگ یمنی هست و زمانی که امیر رومنین حلیه علیه السلام در کوفه بودن و دوره زمانداری ایشون بود بخش امدهی از یمنی ها در واقع مدافع حضرت بودن و در رکاب حضرت بودن و جانفشانی میکردن تا امروز که خب این ویژگی رو دارن چند تا نکته هست در این ملاقات هایی که با بعضی از برادران یمنی که به ایران آمده بودن به قوم آمده بودن و جلساتی بود من دیدم خودم و شنیدم ایک ویژگی که اینها دارن ویژگی اونس با قرآن هست خیلی با قرآن معنوسن کسی که با قرآن معنوس میشه جناب آی مومنی بله توجهی به خدا پیدا میکنه که ما میگیم از غفلت در میاد یعنی انسان معنوس با قرآن از انسان غافل تبدیل میشه به انسان زاکر نکته دومی که وجود داره اینه که چون در قرآن با وعده های خداوند ما مواجه میشیم وقتی که به خدا هم ایمان داشته باشیم این وعده ها رو هم در قرآن کریم ببینیم عمل مون متفاوت میشه با کسی که با این وعده ها آشنا نیست یا به این وعده ها ایمان نداره در قرآن کریم آیات بسیار فراوانی هست که خدای متعال میفرماید که اگر شما در مسیر من گام برداشتید من از شما حمایت میکنم من هوای شما رو دارم مثلا همین آی مشهور که همه ما هم بلدیم نکته سبومی که وجود داره خب یمنی ها به لحاظ ویژگی های مذهبی خودشون این ها امدتن از شیعان زیدی محسوب میشن و در تفکر زیدی ها قیام جهاد و مبارزه ارکان مذهب به شمار میره خیلی در واقع متفاوت هست با دیدگاه دیگر مذهب اسلامی حتی با دیدگاه شیع دوازده مامی از این جهت تفاوت پیدا میکنند بخشی هم طبیعتا به مسائل و متغیرهای دیگری برمیگرده که فکر میکنم الان همین مقدار کافی باشه توی این قسمت بله بسیار خوب خیلی ممنونم جناب استفاده از پاس رو خوبیه شما سپاس خودرم از شانوانده های محترم همچنان ما رو همراهی بفرمایید محروفانی که رسیدن به نور رهنگردان بسیرت بودن مرد میدان عمل مرد خطر پیروه راه بلا بلایت بودن پیروه راه بلایت بودن پیروه راه بلایت بودن پیروه راه بله خیلی ممنونم که همچنان رادیو معرف رو گوش میکنید با برنامه پرسامان انقلاب در خدمت شما هستیم تشکر میکنم از شنوانده های محترمی که تماس میگیرن پایمک میزنن سوالات خودشون رو برنامه ارسال میکنن شنوانده محترمی هم سوال خودشون رو به صورت در واقع صوتی و شفایی پرسیدن که میشنبین برمیگردیم و پاسخ رو از زبان جنوبستالکسایی خواهیم شنید یه سوالی از کاشناس محترم برنامه داشتن یه ندارد خواستن در مورد این گریان نفوز کاشناس توضیح بدن که انگار این سابقه دیری ندارد از همون زمان ترکمنچایی و از زمان حکومت خواجان از موقعی که آمیبایی در این حوض رو پیدا کردن نفوز خیلی درگان جدید شده و در ارکان و مراکز تصمیم گیری خصوصا مراکز دانشگاهی آمیبایی همیشه نفوز داشتن اگر ممکنه کاشناس یه مدار جریان نفوز رو از کجا نشت میگه در کشوری پشت این نفوز و ظاهران آمیبایی خیلی در این مورد سرموگذاری کردن اگر ممکنه کاشناس در این مورد یه مدار توضیح بدن بله خیلی ممنونم از شنوانده محترمی که سال خودشون رو به صورت سوتی پرسیدن جنو مستاد ایکی از قصدهای پرغسته یه تاریخ و خصوصا تاریخ مواسمه بس نفوزه اینکه این نفوز از کجا نشت میگیره این رو اگر حضرتار توضیح فهمه ممنون میشه خیلی ممنون از این عزیز شنوانده وقتی سال به شکل سوتی مطرح میشه خب یک ارتباط آتفی هم برقرار میشه با خود سوت یعنی مثلا در فضای اون سوت هم و گوینده هم قرار میگیره که با اون لحنی که سال میکنه لحن چجور لحنی هست یعنی لحن از سر حضن و اندوهه یا از سر مثلا تعصفه اینها خب اینها بود در این لحن این سال کننده عزیز چنان با آقای ممنونی شنواندگان عزیز اینها توجه داشته باشیم که انسان چون موجود مختار هست پیوسته در معرض نفوز هست اصلا خدای متعال در باره پدر ما حضرت آدم و حوا سلام الله علیه ما میفرمد که ما وقتی اونها را فریدیم بهشونم گفتیم که شیطان دشمن شماست مراقب باشید اینو مراقبش باشید تبیر عدو اونجا داره بعد جناب آقای ممنونی میفرمد که ما بهش گفتیم که خب این همه درخت میوه ازش استفاده کن آدم حوا بی این یه دونه درخت نزدیک نشید یعنی اصلا بحث عبودیت پروردگار همینه دیگه یه دستوراتی میده یه عواملی داره یه نواهی داره حالا بعضی آمدن که این درخته چی بوده آقا اصلا بحث درخته چی بوده مهم نیست بحث اینه که دستوره میگه که از این قسمت از این بخش باغ میتونید استفاده کنید از این یه دونه میگه استفاده نکنید از این خط قرمز رو برونه کنید خب اینا رفتن دقیقا از همون استفاده کردن چرا چون نفوز اتفاق افتاد یعنی ابلیس آمد سراغ این دو نفر گفتش که این میدونید چیه داستان بس بسه کرد بس بسهشم این بود که به مقام خلد میخواید برسید یا نه جاودانه میخواید بشید یا نه انسان یه لحظه غافل میشه که یعنی ابلیس از خدا به من دلسوستره اونا بر اساس فتحتش میخواست کمال جو بله دیگه یعنی اون از یه چیه استفاده کرد که در وجود این زمین خدا ما رو کمال طلب آفریده حالا آیا خدا نمیخواد من به کمال برسم من رو که خدا آفریده نمیخواد من به کمال برسم ولی ابلیس میخواد مثلا اینقدر بعدم قسم هم میخوره و قسم همه همین ماجره در طول تاریخ هر جا هم که نفوز سیاسی اتفاق افتاده نفوز اقتصادی اتفاق افتاده نفوز فرهنگی اتفاق افتاده پیش زمینشون نفوز اعتقادیه بوده اونجا یه سستی اتفاق افتاد حالا آیهی که در همین جلسه ما امروز خوندیم چی بود؟ این بود گفت شما با دشمنان خدا و پیغمبر همسو نشید در شبکه حکمرانی اونها قرار نگیرید اونها یه شبکه هست اگه یه شبکه هست یعنی یه فرایندهایی برا خودشون تعریف کردن یه هدفی دارن اهدافی دارن مقصودی دارن میخوان اون هدف برسن اون هدف شکست دادن اسلامه تضعیف جبهه اسلامیه عزبین بردن اسلامه پس شما با اونها همراه نشید میخوان بر شما مسلط بشن تو یکی از این قضایه جاسوسی اخیر که اون جاسوسش رو هم محاکمه کرد جمهور اسلامی و اعدام هم شد اون آمده بود تو تلویزیون من شنیدم میگفتش که برای دولت انگلیس جاسوسی میکرد تو قضایه هستهی و موارده اینجوری بعد میگفتش که اینا چون میدونستن که من به نماز خودم حساسیت دارم وقتی برای من هوتلی جای اتاقی کرایه میکردن آماده میکردن حتما باسه من سجاده هم میگذاشتن ببینید؟ بله یعنی یک مطلبی که شما یکی از میگفت من نمازم میخونم ولی تو چه نمازی میخونی؟ در نمازت میخونی اهدن از سرات المستقیم میخونی دیگه ولی بعد در عمل دنبال سرات مستقیم نیستی میگی غیر المغضوب علیهم ولی ظالین حالا به شما میگه مغضوب علیهم کیا هستن؟ تاقوت ها مغضوب علیهم هستن که تو نباید باشون همسو بشی اینو دیگه کاری نداره خب یعنی یک دینی یک آینی که هیچ خاصیتی نداشته باشه توی فضای زندگی و شبکه ارتباطی پس این نفوز اینجور نیست