کشور از زمون به روز بشه پدیده پیری جمعیت و کوهنسالی جمعیت زنگ خطریه که مدتی کارشناسان به صدا دارو بردن حواسمون باشه انشالله اونهایی که میتونن و اونهایی که فرصت دارند برای جوانی جمعیت برای نسل آینده برنامه ریزی کنن امروز دومین روز از هفته ملی جمعیت هست و حتما کارشناسان توی برنامه مختلف در این مورد صحبت کردن و جای صحبت دیگه باقی نمیمونه ایران سرفراز به جوانان نیاز داره که برای سرفرازی بیشترش تلاش کنن اینجا رادیو معارف صدای فضیلت و فطرت ساعت 18 شش اصر آمده ام کتاب خود گوش کشان کشان امد بی دل و بی خودت کنن گنج تو سینه ده اما باید که پیداش بکنی یا عمل بهش بکنیم گنج سعادت آمده ام که تا ترا جلوه دهم در این سرا همچو دعا یه آشقان فوق فلک رسانمت بسم الله الرحمن الرحیم سلام میکنم خدمت همین شما همراهان عزیز همه شما بزرگوارانی که در جای جایی میهن عزیز اسلامی من هستید و برنامه گنج سعادت رو حوالی همین ساعت هر روز از شبکه سراسری رادیو معارف دنبال میکنید و الان و امروز هم در حال شنیدن قسمت تازه برنامه گنج سعادت هستید خوشحالم از اینکه خدا به ما این توفیر رو داده تا همراه شما بزرگواران بحرمند بشیم از این معارف و به گونه ای عمل بکنیم که به قول استاد فلا به عمل بیاییم و شایسته عبودیت خدای تبارک و تعالی همراه شما بزرگواران هستیم تا انشاءالله حجت الاسلام و المسلمین استاد محمد حادی فلا با استانت از آیات قرآن کریم و روایات احلی بیت علیه مستلام نکاتی رو در اختیار ما قرار بدن که بتوانیم در مسیر رفع رضایل اخلاقی و نهادینه کردن فضایل اخلاقی موفق عمل بکنیم چند برنامه هست استاد فلا در خصوص یک همنشین بسیار بسیار خطرناک و بد در خصوص یک رزیله بی اصل و نسب در خصوص یک رزیله بی ریشه برای ما صحبت میکنن در خصوص قذبی برای ما صحبت میکنن که متاسفانه امروزه برای خیلی از ما اولویت اولمون شده و دنبال این هستیم که از قذب استفاده بکنیم برای اثبات خودمون قافل از این که ما قرار نیست برای اثبات خودمون قدم برداریم قرار تلاش بکنیم تا انشالله بنده خدای تبارک و تالا باشیم حضور فلسفه سلام میکنم خدمت شما بسم الله الرحمن الرحیم من هم خدمت شما و همه از ایزان شنونده سلام ارز میکنم در خدمت دونست خواهش میکنم حضور فلسفه جلسه گذشته روایتی رو قرارت کنید از حضرت امیر علیه السلام به این معنی که به اصل غرین و الغذر بدترین همنشین انسان قذب و خشمه فرمودید که سه نکات یه نکات بیان بکنه که خدمت شما است خوب ارز کردم دیگه عصبانیت خشم همنشینه بعدیه مطابق با فرموده آقا امیر المومنی سلام الله علیه و هم ترکیب به اصلاب و به اضافه غرین رو خدمتون ارز کردم و از به اصل غرین در بیان شریف آقا امیر المومنین یاد کردم که آقا امیر المومنین سلام الله علیه از غذب متنفرن و بابتش به ما حشدار میدن در واقع از شیعان خودشون توقع دارن که ارزهاد احل غذب نباشن خوب دوباره همین روایت رو نکاتی دارم خدمتون ارز می کنم به اصل غرین و الغذب خوب دلم میخواد این حدیث رو با نظریه یا قاعده اتحاد آمل و عمل که یکی از نظریات و قواعد امیق و مهم در فلسفه اسلامیه به خصوص حکمت متعالیه یه قدری توضیح بدم. قبلنم راجع به اتحاد آمل و عمل صحبت کردیم اینجا به تناسا میخوام زیل این روایت ارز کنم خوب زمینه های این نظریه قبلن ها توسط عرف ها و برخی از حکم ها بوده ولی جناب صدرا این مسئله رو در نظام فلسفی و حکمت متعالیه خودشون پرورش دادن و به صورت سریح و منظم به عنوان یک اصل و قاعده فلسفی مطرح کردن این نظریه در قرآن کریم و روایات اهل و تنیم و سلام ریشه داریم و در قرآن کریم از جمعه سوره کف آیه چلونو اومده و وجدو ما عملو حاضرا هرچی که عمل کردن رو میابند یعنی پس از مرگ با اونا اتحاد داره و عملن براشون حاضره و در روایات هم از جمعه همی روایت آقا امیران مومنی سلام الله علیک به سلغرین الغذب و یا کلام آقا رسول الله سلام و طول و سلام و علی به قیص ابن آسم که خطاب بهشون خیلی روایت مهمه عزیزان حتما مراجعه کنن عمالی این حال کلید واجه هایی که عرض میکنم راحتتر میتونن جستجو کنن پیدا کنن ولی عمالی مرحوم شیخ صدوق رزوان الله تعالی سفه سه اومده که اینهو لابد لکه یا غیصو منقرین تو ناچاری که یک هم نشین داشته باش یوتفن و معک با تو دفن میشه و هو و حیان اما زنده است و توتفن و معهو و انت مئید تو باش دفن میشی در حالی که تو مرده ای فه انکانه کریمه اکرمه اگر اهل کرامت باشه یعنی عمل خوب صالح باشه تو رو گرامی میداره و انکانه لعی من عمل بد باشه عمل پست باشه رهات میکنه و تو رو تسلیم جهنم میکنه اسلمک سمه لا یخشرو الا معک این قرین جز با تو محشور نمیشه ولا تو بسو الا معهو تو مبعوث نمیشی برنگیخته نمیشی از غبرت بیرون نمی آیی مگر با همین قرین و هم نشین ولا تو سالو الا ان تو سال نمیشی باساس نمیشی مگر با وطه همین قرین فلا تجالهو الا سالها پس بیا این رفیقت رو این قرین رو این هم نشین رو حتما ساله خرار بده و انهو انهس لها آنستبه اگر ساله باشه تو باش معنوسی و انفصده لا تستوهشو الا من و اگر فاسد باشه و خراب باشه تو جز از همین قرین و هم نشین فاسد نباید بترسی میدونی این قرین کیه؟ و هو و فعلوک عملتوست استفاده میشه از همین بیان شریف اوه رسول الله صلوات الله و سلام علی اتحاد عامل و عمل مطابق با نظریه و قاعده اتحاد عامل و عمل که عرض کردم در کتاب و سنت ریشه داره عمل انسان چیزی خارج از وجود انسانه نیست بلکه این تحیون وجودی فاعل به حساب میاد یعنی عامل و عمل در وجود با هم متحدن عمل چیزی نیست که از فاعل جدا بشه و به بیرون بره عمل بروز و ظهور فعل فاعله و ظهور حقیقت خود فاعل عمل در شکل گیری باطن فاعل هم اثر داره یا اینجور بگم ما در مقام فعل و کار و انجام کار خوبیه یا بعد با کارمون شکل میگیریم و ساخته میشیم کلون یعمل و علا شاکلت عمل آدم هم شکل اوناست آدم هم شکل عمل خودشون به حساب میاد اما تطویق این قایده با روایت آقا امیر المومنی سلام الله علیه روایت آقا امیر المومنی چی بود به سل غرین و الغزم اگه خشم رو غرین و همراه انسان بدونیم که آقا امیر المومنی سلام الله علیه در روایت دارن همین رو میفرمان و از طرفی قبول کنیم که آمل و عمل با هم متحدن پس باید بتونیم بگیم که آدم خشمگین نه تنها با خشم همراه است که خود خشم خود خشم یعنی وجودش به اندازهی با خشم عجینه که عمل خشم تحیان وجودیش شده پس این که حضرت فرمود غزب چه بد همراهیه انگار در واقع فرموده باشن وجود انسان با خشم چه بد شکل میگیر اناد به فرمود خشم از اون دست لباسی نیست که از ما جدا بشه بلکه از اون دست پوشش و لباسیه که وقتی میپوشیم اینه ما میشه ما میشیم اینه اون چون عمل و عامل یکی هستن دو با هم اتحاد دارن ما به محض خشمگین شدن و تکرار در عصبانیت به خشم تبدیل میشیم از عمل من دیگه جدا نیستیم خیلی خطرناک خیلی خطرناک و چقدر ببینید مهمه و امیر المومنین چی جور بشه یا یا خودشون در کتا ترین جمله ستا کلمه رو چفته هم گذاشتن به سلغرین القزم آدمی که اهل خشمدی خودش هم میشه بدترین هم نشین برای دیگه حالا انشاءالله روایت وعدی رو که میخونیم خدمتون عرض میکنم نزدیکترین شر به خودش میشه خودش طورست برای دیگران هم میشه شده بله بله حرف سر اینه که کسی که خودش رو دوست میداره و باید برای خودش خوب پاشه برای خودش خوب و خیلی نیست و برکت نداره آدمی که حرمت خودشو نگه نداره حرمت کسی رو نگه نداره همه ی آلم از او فرار کنن که در حد که حرمت دیگران خوش استعداده و روایت دیگه از آقا امیر المامنی سلام الله علیه کتا چقدر امیغ و حکیمانه هل غذاب و شر فردا کسی بحانه نکنه سخت بود نتونستم حفظ کنم خیلی با ما حضرت را اومد روایت قبلی سه تا کلمه اینجا دو تا کلمه هل غذاب و شر خب برای روشن شدن این بیان شریف منصبت داره غب هزاتی رو خدمت شما و عزیزان شنونده مطرح کنم اگه شنیدیم خوندیم ارسود که جایی دیدیم که فلان حالت یا عمل غب هزاتی داره یعنی ذاتن بد یعنی صرف نظر از تفاوتهای فرهنگی اجتماعی نجاتی جغرافیایی مکانی زمانی و زبانی و غیره به طور طبیعی و هزاتی اون حالت یا اون عمل شر و بد بفرمایید همه جا همه وقت از هر کسی باشه در هر حالت و شرایطی اصلا حالتها و ویژگی های فرهنگی و زمانی نمیتونن ذات چیزی رو که بده تغییر بدن یا ذات چیزی رو که خوبه همچنین هیچ چیز نمیتونه غب هزاتی رو به حسن هزاتی تبدیل کنه اگه به خود اتفاق بیفته سلب و شیعه نفسه اتفاق میفته که محاله ما نمیتونیم ذاتیات یک شیعه رو ازش بگیریم که اگه بگیریم همون چیزی که هست رو ازش گرفتیم دیگه منبعد اون چیز نیست این یه قاعده عقلیه همه ی رزاهل غب هزاتی دارن همه ی رزاهل از جمعه همین خشم و غذب اینجوری هن یعنی چی یعنی غب هزاتی دارن و ذاتن بدن خشم و غذب ذاتن بده این یعنی غب این بدی به ذات خود غذب و ویژگیاش تعلق داره نه شرایط بیرونی نه اهدافی که فاعل و کننده اون کار و آدم خشمگیم داره خشم و حسابانیت به طور طبیعی بدون نیاز به هیچ گونه افسودنی بدون ایجاد شرایط خاص کلن بده خودش خاصه و شرایط خاص داره دیگه نیازی به شرایط خاص نداره الغذب و شر جانم فدای آقا امیر المومنین خشم و غذب ذاتن منفی از نظر اخلاقی به فرمایید وجودی اخلی ماهیتن یک ویژگی منفی تلقی میشه ذاتن شر یعنی ذاتن مفید و سازنده نیست کسی با غذب درست نمیشه ببینید این الغذب و شرون چقدر معنا داره کسی با غذب درست نمیشه سی با شر به عمل نمیاد درست به عمل نمیاد تکرار میکنم ذاتن این غذب و خشم و عصبانیت شر یعنی ذاتن مفید نیست ذاتن سازنده نیست اصلا در ذات خودش جنبه مصبت و مطلوب نداره نه چرخید نیست گشتم نبود نه چرخید حقیقتن نیست الغذب و شرون فرمودن یک حالت درونیه چی؟ غذب یعنی یک تجسد و تجسسم اینی تشخص اینی بیرونی باشه که قابل اشاره باشه نیست از جمعه حالات بد درونی انسان به حساب میاد یک حالت درونیه که حقیقتش حقیقتن خیلی نیست شره ذاتن شره فاسد خرابه مفسد مخربه یعنی به فساد و خرابی خودش هم اکتفا نمی کنه نمی کنه تسریب پیدا می کنه به دیگران هم این خرابی و این فساد ولیزا می بینید اگر در جامعه خدا که نخواسته به خصوص جامعه توحیدی یک وقتی غذب و خشم عصبانیت اولویت اول بشه و تنک بشه چقدر مصریه و چقدر عوارز و عواغب تلخو بدی تاره جنوبتا وکی عزیزه عزیزان شنونده در سلوک و سلوک دینی و توحیدی بزرگترین مانه نفس اماره صحبتی غذب هم که از جنود و از سربازهای نفس اماره به حساب میاد ذاتن مانه رسیدن به کمالات یعنی در شر بودن چیزی کم نداره با همه فضایل که از جنود عقل به حساب میان این غذب به تنهایی در تزاده و باشون دشمن در نتیجه اصلا راه نداره که جزو نخشه زندگی ما حساب باشه چون به شدت بیزابطه است درسته بفرمایید عربدکش انحراف و افراد همین غذب غذب از فکر و تفکر فاصله داره منطق نداره در واقع با عقل و منطق دعوا داره و در تعاروزه بفرمایید اصلا اول از همه اول از همه با عقل و منطق دست بیاره است احساسات و تصمیمات آنی و بیپایه داره و به همین با همین ها عمل می کنه و بروز می کنه با همین ها باز عرایزی دارم ولی ارزاخرم در این قسمت و در این برنامه با همه رزائل رفیقه که غذب عصبانی هست فامیله بفرمایید مثلا با تن روی با بددهنی با فحاشی با غذاوتهای بد با ظل با دروخ تخریب قیبت تحمد نمامی و سردهنی و خنچینی حساب بفرمایید بهوش باشم از اول که دل به غذب نسباره و از راه امیر المومنین سلام الله علیه جدا نشم و جدا نشیم انشان خیلی متشکرم توجه داشته باشین وای بروز اون آدمی که غذب این وجودش شده باشه که اون می شود بدترین هم نشین چرا که بدترین هم نشین رو برای خودش انتخاب کرد حواسون باشه غذب با قوله قبح ذاتیه با هیچ چیزی نمی توان این قبح ذاتی رو از بین برد از این که همراه ما بودید از همه شما سپاس گذارم در چشم آرفان سهرخیز آسمان آبیتر از دعاست در این قطعه از بهشت صدق و صفا خلوس و یقین عشق و آرزو باران واجه هاست در این قطعه از بهشت السلام علیکم یا علی ابن مسرزا صلی علی علی ابن مسر رضا المرتبا یا علی ابن مسر الامام التقی و حدتك علامه فوق الارض و من تحت سرابه و من تحت سرابه الصدق الشهید الصدق الشهید صدق الشهید صلاة كثيرة تامة زاكية متواصلة متواصلة متوافرة متراففتا متواصلة متوافرة متراففتا که افضل ما صلید علی احد اولیاء از جامعه دینی رادیو معارف صدای فضیلت و فطرت جرعه بیان احادیث کتاب کافی یک جرعه از زلالتو کافیست تاشبد لبریز از تراوت گل آشیانه ها لبریز از تراوت دینه ها گل آشیانه ها لبریز از تراوت گل آشیانه ها بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض میکنم خدمت شما شنبندگان امیدوارم که برنامه جرعه رو تا بکنون گوش داده باشید در برنامه جرعه رسیدیم به احادیث باب رفق کافی جلد دو صفحه 119 از این کافی های هشت جلدی حدیث هفتوم رو میخونیم که از پیانبر اکرم صلی اللہ علیه و علیه و سلم نقل شده است این نفر رفق از زیاده و البرکه و من یهرم رفق یهرم الخیر در همراهی و سمیمیت و نرمی با مردم برکت هست مالت زیاد میشه اصلا کاری به آخرت هم نداشته باشیم تو همین دنیا تو همین روابط اجتماعی کسی که نرمه کسی که رفیقه کسی که با بقیه سمیمی میشه به قول امروزی ها روابطه عمومش خوبه این مالش زیاد میشه برکت پیدا میکنه حالا فقط مالم نیست وقت ببینید اگر من با یه کسی رفیق باشم با یه تلفن مالم نیست اگر من ممکنه اطلاعاتی رو ازش بگیرم راحت تموم میشه ولی اگر رفیق نباشم باید کلی حالا انترنت و کتابا با اینا رو متعلق کنم ببینم چی هست اینا کارهای جوزی در آلم تجارت که امروز اصلا میگن نیمی از تجارت رو رفاقت ها بنا شده تا مثلا فلان تاجر بزرگ فلانی رو نشناسه و دوستش نداشته باشه اصلا جنس رو نمیده و بفروشه یا جنس از اون نمیخره یا چکش رو قبول نمی کنه از کچیک کچیک تا بزرگ بزرگ میبینیم رفاقت مجب زیادت و برکت میشه خب طرف اکسش چیه؟ اگر کسی نتونه رفاقت داشته باشه نتونه با مردم دور و سرف بزنه نتونه نرم باشه اگر کسی از خیر محروم میشه خیر گاهی و قاد معناش به معنی همین پول و مادیاته بعضی وقتان چی؟ کل نیکی ها حالا شاید اینجا به قرین اون قسمت اول بهتره بگیم خیر در اینجا یعنی مال خوب مال فرابان البته اگه بگید که از هر خیری محروم میشه بعید نیست حدیث هشتم از امام صادق علیه السلام هست ما زوبیه رفقان اهل بیتن الا زوبیه انهم الخیر تقریبا شبیه همین حدیث هفتمه که خوندیم میگه رفق از یه خانوادهی کناره نگرفت زوبیه یعنی رفق گوشهی جدا شد کناره گرفت رفق رو خانوادهی از دست ندادن مگر این که خیرم از آنها کناره گرفت یعنی دیگه سربتمن نمیشن دیگه پولداره خیلی زیاد نمیشن خب اینا به طور قالبی هست و ما هم تو اجتماع میتونیم اینا رو مشاهده بکنیم این معنا دوباره در حدیث نو هم تحکید شده باز اون حدیث هم از امام صادق علیه السلام هست ایما اهل بیتن اوتو هزه هم من رفق فقد وصال الله علیهم فر رزق هر خاندانی اگر یه بهره و نصیبی از رفق و مدارا و دوستی و سمیمیت و همراهی و به مردم داشته باشن یعنی خدا اینا رو نرم آفریده باشه خدا یه چند نفر از اینا رو زبون معدبانه داده زبون سمیمی داده اگر یه خاندانی اینجور بشن خداوند رزقشون رو هم فراوان میکنه این حدیث شبیهشم دیگه دوتا برنامه قبل خوندیم یعنی حوابته بین رفق و رسیدن به خیر و رزق و سروت بعد حالا میگن دقت بکنید ها لازم نیست پولش از پارو بالا بره نه ببینید رفق چجور فرایندش چی هست و رفق و فید تقدیر المعیشه خیرون من از ساعت فلمال اگر انسان در زبون زندگی خودش در اندازگیری خرج خودش هم رفق داشته باشه این بهتر از اینه که مال فراوان داشته باشه اینجا یه ذره معنای رفق بالا رفت توسعه پیدا کرد گسترده شد رفق فقط در ارتباطات اجتماعی معنا نمیده رفق در خرج کردن حزینه کردن تو زندگی هم معنا پیدا می کنه رفق در حزینه کردن یعنی چی؟ یعنی شما نه سخت سخت می گیری نه یه دفعه هم ول کنی با زندگی را بیایی ببینید بعضی ها با زندگی راه نمیان الان گوشی می خواد باید همین الان گوشی رو بخره خب این به کجا کشیده؟ یا به التماس پیش پدر مادر و دوست یا به گدایی از رئیس اداره از فلان سروتمند از فلانی و فلانی یا خدای نا کرده به اختلاع و سررشبه و دوزدی اما بعضی ها کنار میان میگن این گوشی درست نیاز منم هست الان نمیتونم ولی کم کم پستنداز کنم شیش ماه دیگه میتونم شیش ماه دیگه حالا منم این گوشی درستم من ده سال گوشی ما عوض نکردم چی شده؟ حالا اون خانمی که لباسی رو ده بار پوشیده چه مشکلی پیده کرده؟ نه من حتما این مهمونی میخوام برم باید دیگه این دفعه لباس نو بپوشم این بایدها تو زندگی در واقع دشمنی کردن با خوده سختیریه تو زندگیه ارف قفی تقدیر المنشه خیرون من از ساته فلمان شما اگه بتونید اینجوری با زندگی همراهی کنید این خیلی بهتر از اینه که ملیونها تومن پول داشته باشید و رفقو لای عجزو انحوشی اون رفق همه چیزو در مقابل خودش به زانو در میاره و در مقابل هیچ چیزی به زانو در نمیاد تو هر موردی شما میتونی رفق داشته باشی تو خرج زندگی تو رابطه با دوستت تو رابطه با یه آدم تون خوب تو رابطه با یه آدم جاهل فقط باید آدم بیندیشی که چه کار بکنه و اگر کسی در مورد مال بتونه رفق به خرج بده در مورد زندگیش رفق به خرج بده هیچ موقع فقیر نخواهد جد در صورتی که و تبزیر و لایب قامه و شعی در صورتی که اگر ریخت و پاش داشته باشه اسراف و این ورموبر ولنگاری در خرج داشته باشه رفق و تقدیر معیشت نکنه این همه انبالش نابود میشه چیزی براش نمیذاره دوباره این جمله مشهور رو هم حضرت در پایان حدیث تکرار میفرمایند اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ رَفِقُونَ يُحِبُّ الرَّفْقُ خدا رفیقه دوستر رفاقتها رو پس ما هم با خودمون با خواستهامون با رفتاره با دوستامون با همسویگامون با زندگیمون رفیق باشیم و السلام علیکم و رحمت الله نگارا نگارا نگارا نگارا بی تو برگ جان نداره نگارا بی تو برگ جان نداره سر کفر و قمعه ایمان نگارا بی تو برگ جان نداره سر کفر و قمعه ایمان نداره سر کفر و قمعه ایمان نداره سر کفر و قمعه ایمان نداره به امید خیالت می دن جان وگر نه طاقته هیچ را نداره وگر نه طاقته هیچ را نداره اصرتون به خیل باشه عزیزان شنونده اصر پنج شمبست روزی که در آین ما ایرانی ها روز سرکشی به مزار در گذشتگان و اموات هست و یادی کنیم از خوشگیره لیمون کنیم و یادی کنیم از خوشگیره لیمون کنیم همه اونهایی که از جمع ما جدا شدند و در سرای باقی مهمان پروردگار هستند با ذکر فاتحهی سلامی و سلواتی اونها رو مهمون کنیم و از خدا بخواییم که انشاءالله امشب در شب جمعه مهمان صفره کرامت حضرت سید و شهدا