در چه زمانی به دنیا آمدی؟ در چه مکانی به دنیا آمدی؟ زبان چه زبانی داری؟ مگه اینا رو تو تصمیم گرفتی؟ به ای چیزا نباید افتخار کرد، نباید ننگ اینا موقعیته، اینا امتیاز نیست، زده امتیاز هم نیست ولی بنی اومیه اینا رو کردن امتیاز، گفتن چون پیغمبر عرب بوده اینا بیشتر به بعد عربیش کار داشتن، عرب بر همه مقدمه خب ایرانی هایی فرهنگ رو شکستن امپراتوری بزرگ خلافت اسلامی در زمان بنی اومیه که از مرزهای خراسان تا شمال آفریقا و جنوب اروبا و تا قلب آفریقا و کل جزیرت العرب رو گرفته بود همه اینا یه مرتبه به دست ایرانی های مسلمان سرنگون شد اصلا بنی عباس که آمدن و پونست سال بلکه بیشتر حکومت کردن اینا با شعار اهل بیتی و شیعی آمدن، کودتا کردن به دست ایرانی های اتفاق افتاد و در اون پونست سال بنی عباس به خصوص آغازش و به ویژه بالخص بعد از هارون کل خلافت اسلامی در واقع ایرانی بود که بعدن نظامیان ترک که در دربار خلافه ها بودن اونا بعدها کودتا کردن و قدرت افتاد دست اونا باز به اسم بنی عباس اولش دست ایرانی ها بود به اسم بنی عباس بعد دست اونا باز به اسم بنی عباس و جالب زمان اونا بیشتر نظامیگری و جنگ بود زمانی که ایرانی ها مسلط بودن بر خلافت بنی عباس همه جا صحبت علم و فرهنگ و تمدن و شهستازی میماری، پزشکی، مهندسی، فقه، اصول، تفسیر، حدیث و اینجور مباهیست این تحقیره که بنی امیه کدن بعد بنی عباس آمدن، چرخیدن و کودتا که کردن گفتن نه ما خودمونیم ما اصلا با اهل بیت هم کار ندیم شروع کردن به برخورد شدید با اهل بیتی زمان معمون که گرایش اصلی در بنی عباس گرایش ایرانی بود مدتها قبل از فردوسیه تمایل به علی ابن مسرزا علیه السلام و فرهنگ شیعی اهل بیتی کاملا تو دستگاه حکومتی قالب شد کشش و آمادگی ایرانی ها بود به حدی که پرچم سیاه که آرم بنی عباس بود به دستور معمون برداشته شد پرچم سبز که علامت اهل بیت و سادات بود شد پرچم رسمی شیعی که تا اون موقع تو زندانهای هارون شکنجه و تکه تکه می شدن در زمان معمون که فرهنگ ایرانی قلبه کرد و مسلط شد به طور کامل بنی عباس گفتن آقا اصلا خلافت مال اهل ابن مسر مال اهل بیت اصلا از اولم حق شما بود منتها کلاه برداری می خواست بکنه و از ترزا علیه السلام از این فرصت استفاده درست کرد مشروعیت به اینا نداد اما از بخشی از قدرت اینا استفاده کرد شیعی که مبارزه زیرزمینی می کرد تحت تعقیب و شکنجه و اعدام و تیرباران بود تبدیل شد به یک جریان رسمی که یه مرتبه هزار هزار را افتادن با پرچم سبز و شعار اهل بیت از مدینه و ایراغ و اینا هرکت کردن به سمت ایران که خیلی از ای امام زده هایی که اینجایی مال همو دورانن که بین راه بسیاری از اینا شهید شدن کاروانشون مورد حمله قرار گرفت مثل کاروان حضرت معصومه مثل جناب شاه چراق در شیراز این عامه داشتن می آمدن به امام رضا ملحقشن بین راه شهید شدن خیلی از ای امام زده هایی بین راه که فرزندان مصبن جعفرن یا نسل با واسطه اینجوری بودن فرسی دری و امروز ما چیز برنامه فرسی و عربی نداریم جدا از هم اگه بخواد کلمات عربی را از فرسی ببری بیرون اصلا دیگه زبان فرسی معنا نداره همیاران من گفتم کلمات گفتم معنا گفتم اینا همه کلمات عربی دیگه فرسی و عربی شما اگه تونستی پنج دقیقه فرسی بدون عربی صحبت کنی به شرطی که یه نفر دیگه هم بفهمه چی گفتی فرسی و عربی قابل تفکیک نیست ایرانی بودن از مسلمان بودن و اهل بیتی بودن حتی سنیش قابل تفکیک نیست فردوسی آمده از ایرانی حرف میزنه ایران زده اسلام نیست ایران زده بنی امیه و بنی عباس علیه عرب اگه یه جایی همه که در جا حرف میزنه علیه پیغمبر و اسلام نیست چون مکرر از رسول خدا و اهل بیت با چه تجلیل و احترامیات میکنه ای آیه که انا خلقناکم منذکرین و انسا وجهلناکم شعوبن و قبائل لتعارفو نلتفاخرو برای فخفروشی نیست نجاد قبیله این اکرمکم اندالله اتقاکم مبناش اینه پس این هم نکته دوم از مدتها قبل از فردوسی ایرانیگری در حکومت بنی عباس و در همه جا از جمعه ایران کاملا دوباره مطرح شده بود و محترم شده بود فردوسی نیامد ایران زده اسلام غیر اسلامی رو احیا کنه اتفاقا آمد ایران اسلامی رو احیا کنه اسلام خلافت رو به اسم عرب دکتاتور عرب میکوبه ایرانگرائی زده اسلامی شبونستی نجات پرستانه و ملیگرائی افراتی رو هم به انوان هر جا مسادیق ظلم و جحل میکوبه به شما بگم در تاریخ ایران وقتی که مسلمان ها آمدن شما تقریبا هیچ جا مقاومت مردمی نمیبینید مردم ایران مقاومت نکنه حتی بخشی ایران درقد کنید نارو که میگن مردم ایران به زور شمشیر مسلمان شدن ای اول توحین به ایرانی هاست یک ملتی که اینقدر زعیف و بیبوته باشه که بخاطر حمله و جنگ و از ترس شمشیر دینش رو عوض کنه ای قبل از ای که ابتحان به اسلام باشه توحین به ایرانی هاست اگر ایرانی ها از ترس شمشیر مسلمان شدن چرا چند تا لشکر چند هزار نفره از نیروهایی که در فتح ایران شرکت داشتن در کنار سپاه مسلمان ها لشکر های ایرانی بودن فقط توی یکی از جنگ ها یک لشکر سپاه چهار هزار نفری تا شش هزار نفری رزمندگان ایرانی هن که خطوط ارتش ساسانی رو اینا شکستن و مسلمان شدن سآل دوم چرا تقریبا در هیچ شهری مقاومت مردمی نشد در برابر سپاه مسلمان ها هیچ جامعه مقاومت مردم مقاومت ارتش و اون بخشی از ارتش که به شاه وفادار بود شد برای که مردم ایران از رژیم ساسانی چیزایی دیده بودن که اصلا هیچ توجیه نداشت بخوان از این رژیم دفاع کنن شاه ایران قبل از اسلام سه هزار تا زن داره قومت ایران ساسانی قبل از اسلام بوده شاهنشاه ساسانی ایران در ایران قبل از اسلام درس خاندن برای مردم معمولی ممنوع بود فقط بچه های اشراف و موبدا آخونده زرتشتی و جنرال ها و درباری ها داشتن درس بخونن اسلام آمد گفت طلب علم فریزتون علا کل مسلم و مسلمه مگه علم طبقاتیه زنم اسلام آمد با فرهنگ حرمسرها مبارزه کرد گفت یعنی چیز هزار تا سیستت تا سیتو اینا چی چه قبله توحینه به زن معامل طبقات مردم باید مالیاتهای خیلی سنگیل میدادن به ارتش ایران ساسانی و اونا در رفاه زندگی میکردن و مدام پول مردم به خرج جنگ میکردن خب مردم ایران اینا رو دیدن دیگه فاصله های طبقاتی رو دیدن تحقیل رو دیدن ظلم رو دیدن از او طرف مسلمان ها که آمدن گفت شما چی میخواییم گفت ما میگیم تمام انسان ها باید فقط بنده خدا باشن و هیچ انسانی برده و بنده هیچ انسانی نباید باشن ما آمدیم همه ملت ها رو آزاد کنیم تا خودشون بر خودشون و به نام خداوند حکومت کنن ما همونطور که با دکتاتور ها و ستمگران عرب جنگیدیم با دکتاتور های ایران و روم و یمن و مصر و همه جا خواهیم جنگیدیم ما یک هدف داریم آزادی بشر آزادی انسان هر کس خواست مسلمان میشه ما ست راه داریم ما با رژیم های استقبالی میجنگیم همونطور که رژیم اشرافی غریش رو عرب رو سنگون کردیم و ملت ها و قبائل عرب رو آزاد کردیم باش امپراتور روم و شاه ایران و شاه مصر و یمن و کجا با همه اول میگیم دست از سر ملتتون بردارید بگذارید خودشون انتخاب کنن ستم نکنید به اینها بعد که با اونا اگر درگیر شدن با اونا میجنگیم حق انتخاب به مردم و ملت ها میدیم میگیم ما با حکومت درگیریم با شما کار نداریم شما اسلام رو به شما معرفی میکنیم اگر دوستش چیت قبول میکنید برادران و خوهران ما هستید همه با همه و خودتون بر خودتون حکومت کنید ولی بر اساس قوانین خداوند اگر میخواید مسلمان نشید دینی که دارید همه دونه داشته باشید اصلا کسی رو مجبور نکردن به مسلمانی حالا من سوال میکنم ملتی که به زور شمشیر مسلمان شده به نظر شما این همه نبوغ و عشق از خودش نشون میده؟ یعنی میشه شمشیر بالا سر کسی گذاشت گفت اختراع کن اختراع کن شعرهای خوب بگیر دانشمن باش اینا که با شمشیر نمیشه اینا با عشقه شما ست تا شمشیر رو گردن فردوسی بگذار میتونه این شعرها رو بگه؟ مواد ایران قبل از اسلام میاره کلشه صورت اسلامی بهش میده اینا یعنی نبوغ و عشق و السلام علیکم و رحمت الله محمد و آل محمد و انتقاد خود در باره برامه های رادیو معارف و یا هر گونه اختلال در دریافت صدای این رسانه دینی را میتوانید با شماره 162 روابط عمومی سازمان صدا و سیما درمیان بگذارید و یا به شماره 3162 پیامک کنید در سال گذشته ما شاملیدیم برای جهش طولید با مشارکت مردم رو مطرح کردیم که این برای کشور لازم بود بلکه به یک مناحیاتی بود ایرانی حیات ایران در گروه حضور تو هست امسال هم مسئله امده ما مسئله اقتصاد مشارکت و سرمایه گذاری با من و تو برنامه ریزی دقیق و دلسوزانه با مسئولان باید هم دولت و هم مردم با عزم و انگیزه فرامان سرمایه گذاری و توضیح رو جدید بگیرند و دنبال کند تا باز شبد گره های کور اقتصاد و جانی دوباره بگیرد ایران عزیز کار مردم هم این است که سرمایه های خورد و سرمایه های بزرگ خود رو بتوانند در راه تولید به کار بگردن و امسال سال 1404 شهار امسال سرمایه گذاری برای تولیده که این انشالله مایه گشایشی برای معیشت مردم خواهد رو سرمایه گذاری برای تولید رمز حیات ایرانی آباد ایرانی آباد ای چکاد سر فراز سر بلند آزاد ایران ایران ایران ایران ایران ایران , ایرانی آباد ایرانی آباد ایرانی آباد ایرانی آباد ایرانی آباد läست ممکنه تعریفی؟ ص провي؟ خشک قومید؟ ش festive حالا da می تواندي که متها بینیم در شروع اكثریزها و قرار اخید مستقیم تا شما ،یتما mycket نمی دانیم قریبا احساسی مちالیویULK نوناONEY told scholarship مانتظر روخ دادن هیچ اتفاق بزرگی نباشین خاموش کردن یه لامپ اضافه بستن شیر آبی که چکه میکنه بوغ نزدن در جایی که اصلا نیاز نیست خاموش کردن تلویزیان وقتی نگاش نمی کنیم نریختن آشغال در طبیعت و کنار جاده ها و مهمتر از همه خوندن چند صفه کتاب یا دخالت نکردن در کار دیگران و حتی اندکی سکوت بیشتر در طول روز و کلی کاره یه دیگه هر کدوم از اینا گامی کوچک اما معصره فقط تصور کنین که هر روز هر ایرانی یه گام کوچک و حوشمندانه برداره اون وقت روزی هشتاد میلیون کار خوب خواهیم داشت هشتاد میلیون قدم برای سرزمینمون ایران ای سرزمینه اش ای کشوره خوبان ای خاک دامنگیر جان من ایران ای نام شورنگیریست در دفتر تاریخ آینه ی فرهنگ در باور تاریخ اگه فکر میکنید انجام همین کارای به ظاهر کوچیک و توصیه به سایر همبتنان میتونه قدمی برای آرامش خانواده بزرگ ایران باشه این کار رو تبلیغ کنید من در تو میبینم خرشید فردا را من با تو میخواهم فردای دنیا را تا در تنم جانیست میخواهمت از جان هر لحظه میخانم پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران پایند با دیران جسمی بود افتح میگفتن حالا یک نوع پهنی در پیشانی در صورتش بود در پاش بود به اخره یک عیب ظاهری داشت و افتحی هم پدید آمد بعضی از شیعان متاسفانه گلایشه به امامت اون پیدا کردن با این که طبق این ملاکی که امام صادف فرمده بود امامت به اون نمیرسید به امام کاظم سلام الله رسید چون عاها به عیبی در عبدالله افتح وجود داشت بخشی از شیعان هم که استاد رفتن سراغ اسمایل و گفتن که اشون نمورده برم تصفان بعضی هم قائل به قائم بودن و محتویت و بقای اسمایل شدن بعضی هم گفتن از اسمایل منتقل به فرزند اسمایل محمد محمد شد و این ها که هموز اضامه دارند جریان اسمایلیه با شعبش و بعد از امام کاظم سلامون لرده بزرگترین فرزند امام کاظم امام رزا علیه السلام بود و برادران متعددی داشت اما بزرگترینش امام رزا بود و وسیعت هم به اون شده بود و بعد از امام رزا علیه السلام امام جواد تنها فرزند پسر میتوان گفت برای امام رزا علیه السلام بود و البته دیر هم متولد شد البته بعضا گفته شده که برای امام رزا فرزند خرسالی که در مرب یا در مثلا قزوین احیانا نسبت داده شده اما خب از جهت تاریخی خیلی ثابت نیست مگر در تفوریت از دنیا رفته باشد در همون مرب یا جناب سید حسین که در قزوین معروفه چه بسه از نواده های فرض کنید که امام اشتراتی رزا علیه السلام بوده باشد و برالحال امام جواد علیه السلام در اباخر عمر امام رزا علیه السلام متولد شد در سال 195 هجری و 8 ساله بود که پدر بزرگوارش به شهادت سید و امامت به امام جواد منتقل شد و در فرزندان امام جواد هم امام حادی که ایشون در سال 1212 متولد شده بود حدودن در 17 سالگی امام جواد علیه السلام امام حادی متولد شد و بزرگترین فرزند پسر امام جواد علیه السلام بود و ماز در میان فرزندان امام حادی علیه السلام هنگام شهادتشون بزرگترین فرزند اون حضرت جناب امام اسکری بود گرچه جناب سید محمد اگر باقی میماند و از دنیا نمیرفت او بزرگتر بود منطقه بلد در نزدیکی سامر را در سفرش به اونجا از دنیا رفت و قبرشم الان مشهوره در اونجا و مدت اندکی قبل از شهادت امام حادی از دنیا رفت و شیعان انقدر این جناب سید محمد بزرگ وار بود که متوقع بودن جانشین امام حادی علیه السلام بشه و ارز کنم که منطقه اشون از دنیا رفت و امامت به امام اسکری منطقه شد و بعدشم به تنها فرزند امام اسکری حضرت حجه سلام الله علیه منطقه شد بنابراین امامت در فرزند بزرگ امام پیشین هست مشروطه به این که اون فرزند بزرگ در قید حیات باشه یک و دوم این که