موسیقی موسیقی موسیقی گنج تو سینه ده اما باید که پیداش بکنی یا عمل بشه بکنیم گنج سعادت موسیقی موسیقی موسیقی بسم الله الرحمن الرحیم سلام میکنم خدمت همین شما همراهان عزیز همین شما هم بطنانم که در جای جای میهن عزیز اسلامی من هستید و برنامه گنج سعادت رو هر روز حوالی همین ساعت از شبکه سراسری رادی معارف دنبال میکنید و الان و امروز هم در حال شنیدن قسمت تازه این برنامه هستید آیدانم که انشاءالله در هر کجا که هستید در سایستان امن ایمان زندگی پرخیر و برکتی رو پشت سر بگذارید و در مسیر سلوک اخلاقی و در مسیر رسیدن به بندگی خاص خدای تارایتالا قدم های محکمی برداریم و انشاءالله بتونیم رضایت خدا و احلویت رو از خودمون حاصل بکنیم در خدمت شما بزرگواران هستیم تا انشاءالله حجت الاسلام و المسلمین استاد محمد حادی فلاه با استانت از آیات قرآن کریم و روایات احلویت علیه مسلم نکاتی رو در اختیار ما قرار بدن که در سایه اعمال کردن به انها بتونیم در سلوک اخلاقی خودمون موفق تر و بهتر عمل بکنیم استحضار دارید چند جلسه هست استاد فلاه در خصوص رزیله قذب قذبی که موتنش از نفس اماره هست و از جنود شیطان و نفس به حساب میاد برای ما صحبت میکنند و حقیقت قذب در روایات رو برای ما مطرح کردن در روایات قذب به عنوان شر معرفی شده به عنوان دشمن معرفی شده قذب در روایات کلید تمام بدی ها و کلید تمام شرور معرفی شده در جلسه گذشته هم اشاره داشتن استاد فلاه که قذب رو به عنوان دشمن ترین دشمن اداؤ معرفی کردن حاجه فلاه سلام میکنم خدمت شما بسم الله بسم الله من هم خدمت شما و همه از ایزان شنونده سلام ارز میکنم در خدمتون است حاجه میکنم قذب رو به عنوان دشمن ترین دشمن ها مطرح فرمودیت بله خب ناظر به روایت آقا امیر المومنی سلام الله حالایی که براتون قراعت کرده بودم قذبوهو و شهوتو بله دشمن ترین دشمنان آدم ها قذب و شهوتشون به حساب میاد از که آدم چون در ما هستن و از ما خبر دارن و خودشون رو خودی جا زدن در نتیجه ما بهشون اعتماد میکنیم و افرات و انحرافشون رو افرات و انحراف نمیدونیم بله و فکر میکنیم که اینا خودی هستن و هر ثبت که حتی اون انحراف و افرات در شهوت و قذب نفس اماره جزی از ما به حساب میادیم که این طور نیست در نتیجه گول میخوریم فریب میخوریم دیگه فکر میکنیم نفس اماره با اون انحرافش و با اون افراتش در غذب و شهوت داره برای ما کار میکنه در صورتی که داره برای خودش و متابق با ذات و حوییت نفسانی خودش داره به طرف تأمین میل خودش پیش میره و علیه عقل علیه قلب و فضاعل و دین و ایمان ما داره کار میکنه به نفع ما نیست ما رو به اشتباه میندازه خیال میکنیم که به نفع ماست علامه تبا تبایی رضوان الله تعالی علیه زیل همون آیهی که مربوط به نفس اماره است و ما اوبر و نفسی نن نفس الامارتون به سو الا ما رحم ربی عبارتی دارن فمن الجهل انتبر من المیله الاسو فرمودن به این که از نادانی کسی نفس اماره رو از میله به بدی مبرابه دونه گلش رو بخوره و اون رو تبرعه کنه باقی توجیهش بله اصلا تبرعه شدنی نیست چون اون علد دوام چیزی که براش مهمه رسیدن به امیال نفسانی خودش از کجا به دست میاد مثلا از راه حلال با نگاه دینی و فقهی براش اصلا اهمیت نداره ایند بفهمید اون وقت کسی بیاد این نفس اماره رو مبرابه دونه از بدی فرمودن این از نادانی و از جهلی خب پس ضرورت داره آدم نفس رو بشنست نفس اماره رو و انحراف و افرادش رو تا مبتلا نشه و یه وقت نفس اماره رو تبرعه نکنه عرض کردم این نکته خیلی مهمه چون اگه ما نفس اماره با افراد و انحراف در شهوت و غذب رو خودی بدونی و خودی اصاب کنیم دیگه در مقابلش مقابله نمی کنیم مجاهده نمی کنیم در واقع با خودمون کاری نداریم دیگه معمولا حب نفسه حب نفس اینجا باید مهنا بشه از بس که خودمون رو دوست می داریم و اینا رو همجاز خودمون می دانیم عملا علیه خودمون هیچ کاری نمی کنیم هیچ تلاشی برای مهار و کنترول نفس اماره و نفسانیات خودمون نداریم نمی خواهیم جلوی انحراف نفس خودمون و افرادش رو بگیریم ما زمانی می تونیم با انحراف و افرادش رو بگیریم دوفه افرادش همoooo کدوم دوفه? شهرت و غذاب زمانی می تونیم با انحراف و افرادش هم poop بانوان دشمن ترین بانوان دشمن ترین که اینا رو دشمن بدونیم مبارزه و مجاهده کنیم حقیقتن اینا رو دشمن ترین بدونیم هزمی کنم بدونیم با آگاهی users بیداریه vemr اگه اینا رو خودی خیال کنیم گول خیر و مسلحتشون رو میخوریم و با انحراف و افرادشون کنار میاییم مدام شهوت و غذاب خودمون رو توجیه میکنیم مستحضرید چقدر زیادی این داستان دیگه حتما زیاد شنیدید یا به فرمای دیگران از ما زیاد شنیدن که من اینم همینم که هست همینم که هست توجیه رو ببینید تو این جمله من دوست دارم اینجوری باشم و اینجوری بگردم و اینجوری بچرخیم یا بعضا میگه من اینجوری بار اومدم اینجوری بار اومدم حالا به گلیدواجه های مختلف من حق دارم عصبانی بشم ایند بفهمید یعنی حق دارم بد باشم حق دارم رزیلت دشته باشم حق دارم اهل نفس اماره باشم چون نفس اماره رو خودی حساب کردم اکسول من ندارم و اگر در من کرخ شده باشه که دیگه اصلا با حضور رزال در خودم ایج دردی حساس نمی کنم دیگه به فکر علاج هم نیستم خوب این قسمت پایانی مرتبط با اون روایت ها امیر المومنین اهدا اداب و للمرعه غزبو و شهوتو بود که خدمتون عرض کردم عنوان بعدی که باز مرتبط با عنوان اصلی ما که حقیقت غزب چیه از جمعه اینه که غزب یک آتشیم به فرمایید آتش دلها آقا امیر المومنین سلام الله خیلی این جمله به شدت امیره و داره به آتشی اشاره می کنه که بیرونی نیست ناشناخته است و کمتر شناخته می شه و خیلی شناساییش راحت نیست و سخت چند تا ویژگی به تناسب برای همین آتش غزب یاد می کنم پس مستحضری دیگه اویت رو دوباره تکرار کنم الغزب و نارالغلوب خشم و حسابانیت و غزب آتش دلها به حساب میاد ارز کردم این روایت خیلی امیقه داره به آتشی اشاره می کنه که بیرونی نیست پس همه فهم نیست و فهمش سخته زحمت داره و در نتیجه مقابله و مجاهده هم همینطور پس غزب آتش آتش دلها به تناسب یاد می کنه اما ویژگی های آتش غزبیه نرم و درونیه مطابق ما همین روایت دارم ارز می کنم خشم آتش درونه موتنش درونه بفرمایید از درون منتشی می شه یعنی یه اتفاق و احساس سطحی و گزرا و بیرونی نیست بیرون شاید اثر داره یه عامل بیرونیه ولی باید بیاد در ما دور بزنه این غزب از ما بیاد بیرون اسمش باشه غزب و اسمش بشه غزب بسیار ریشه و امیغه اینجا غلب که حضرت فرمودن که از غزب و نار و غلوب که غلوب جمع غلبه اینجا غلب به غالب سنوبر شکل به این عضو فیزیکی که در گوشه یه چپ سینه ما قرار داره اشاره نداره منظور این نیست بلکه اینجا غلب یعنی کانون وجودی و مخصن و مرکز حوییت حوییت انسانی و بفرمایید اصلا همه یه حقیقت انسان غزب همه یه حقیقت انسان رو تحدید میکنه اینده بفرمایید بله اگر بیاد به دامن ما بیفته دامن تا دامنه ما خوشکتر در ایمان ما خوشکتر در حوایدم خوشکتر در اخلاق و سلوک ما رو میسازه چیزی که بتونه باطن و کانون و مخصن و مرکز وجودی و حوییت و همه یه حقیقت انسانی رو بسوزونه به تنهایی این قدرت رو داشته باشه و این شعله و اشتعال رو و بتونه خاکستر کنه همه یه حقیقت ما رو همین خشم خیلی مهم برگردیم حرف قبلی ما در برنامه های قبل رو بگیم که ما روی حساب این که راجع به حقیقت و غزب خبر نداریم پنار بر این گذاشتیم یقدی بیشتر در این روایات اهل بیت از جمعه آقا امیرال مومنین تعمل کنیم که اصرار دارن حقیقت غزب رو بشناسید و ازش پریز کنید کناره بگیریم پس ویژیگی اول آتش غزب نرم و درونی هست دوم قابل مشاهده نیست یعنی نمیشه دید نمیشه لمسش کرد راحت قابل شناخ نیست در نتیجه کنترول و مهارش سخته و راحت نیست خب ما بخواییم مبارزه کنیم مجاهده کنیم این مجاهده و مبارزه ما با آتش غزب فرعه و شناخت ماست ما پیشتر باید یه شناختی داشته باشیم هرچند اجمالی ولی درخور که بتونیم درست عمل کنیم مورد ثوم خبر از نفوز شیطان در درون ما میده که فرمودن نارالغلوب القذبو نارالغلوب خبر از نفوز شیطان در درون ما میده حالا چرا شیطان شیطان از کجا استفاده شده خلختنی من نار ایند بفرمده بله دیگه اششهی ما اششهی دیگه اینان سنخیت دارن دیگه هرچکه آتش هست شیطان هم هست خبر از نفوز شیطان در ما میده القذبو نارالغلوب یعنی اومده کی بهش راه داده من و شما و هر کسی که عصبانیه مورد چاروم و ویژگی چاروم آتش غذب مطابق با این روایت خشم شیطان مجسد و شیطان مجسم پیشتر گفتیم درونی نامریه قابل شناسایی نیست گفتیم که خبر از نفوز شیطان میده الان بروز کرده بروز که کرده تجسد و تجسوم اگر پیدا کنه با همین عصبانیت ماست و با غذب ماست به قبار اتحاد آمل و عمل این فرد غذب خودش میشه شیطان بله خودش میشه دوزه ارز میکنم بله اتحاد آمل و عمل خودش میشه جهنم نخت خدمت دون ارز میکنه و اونی که اینجا الان منظور منه بیشتر این که شیطان بروز میکنه و در واقع شیطان از ما علیه ما داره استفاده میکنه اومده درون ما ما رو ابزار کرده ما رو وسیله کرده ما رو وسیته کرده و مرکب کرده سوار شده به تخت اومده بیرون با خشم بروز کرده و ظهور کرده مورد بعدی و بیجیگی بعدی آتش غذاب اینه که نمیشه ازش فرار کرد چون در درون ماست دیگه نارالغلوبه دیگه ایند بفهمه از آتش بیرون میشه کناره گرفت و میشه فرار کرد اما از دست آتش درون کجا بره ایند بفهمه کجا میشه و کجا بشه فرار کنه امکانش نیست این رو حرس کنم و شعر مرحوم سقیر اسفانی رو بخونم جناب امیران مومنی سلام الله علی داره دیگه میخوام مساعد بگیرم و کمک بگیرم فرمودن لایوم کنال فرار من حکومتی توی دای کومیل که فرازی از دای کومیل خب امکان نداره از حکومت الهی فرار کنم چه در غم باشم چه در تهران چه اسفان چه تبریز چه جای دیگه چه شمال چه جنوب ایند بفهمه خب در این حساب و کتابی که الان نقدن داریم همه جا قلم رو به خداست و حکومت خداست امکان فرار نیست اینم یک نگاه ولی دقیق تر عمیق تر که شیلی جای تعمله این که خودت تو قلم رو به خدایی امکان فرار از قلم رو به خدا نداری امکان فرار از خودت رو نداری لایوم من بزرگترین هر کدوم از ما بزرگترین قلم رو به الهی به حساب میاد هیچ کس نمیتونه از خودش فرار کن خب اگر مبتلا بشه به همین نارالغلو و غذاب کجا میخواد در بری؟ میخواد بیاد قوم که نجات پیدا کنه؟ امکانش نیست میخواد بره تهران؟ اسفان تبریز ارز کردم جنوب شمان؟ امکانش نیست وچش چیه؟ با خودشه دیگه با خودشه دیگه از خودش کجا بتونه فرار کنه؟ خب اون شعر مرحوم محمد حسین صغیر اسفانی رو پیشتر شما تشکر نداشتید با آقای رجبی عزیز بودیم اونجا هم استفاده کردیم اینجا هم همینطور قبلن هم استفاده کرده بودیم خیلی شعر نقضیه و معیزه لطیفی داره گفت در دوزخ هرچه گردیدم درکات جهیم را دیدم آتش و هیزوم و زغال نبود اخگری بهر اشتعال نبود هیچ کس آتشی نمی افروخت ز آتش خیش هر کسی می سخت خیلی متشکرم چه حقیقت دردناکی داره قذب قذب آتشه آتش دلهاست آتشی که نرم و درونیه قابل مشاهده نیست خبر از نفوز شیطان در قلوب انسان می ده خشم مجسد یا به تعبیری شیطان مجسد و مجسم هست نمی شه از اون فرار کرد مایدارم که انشاءالله بتونیم همه ایما با این رزیله بجنگیم ما تور خواستیم مقیم حرم شدیم ما جلوه خواستیم خدا نیز داده شد سلالله علیکه یا عبل حسن یا علی ابن موسر رزا علی ابن موسر رزا المرتبا اللهم صلی علی ابن موسر رزا المرتبا امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم امیدوارم از این مجموعه در خدا نداریم