اصلا ناراحت نمیشم چون من از هیچی ناراحت نمیشم از هیچ کس هم ناراحت نمیشم همه رو دوست دارم اصلا ناراحت نمیشم تأخیرم میخوره سر کارم ولی به کارم به اندازه خودش اهمیت میدم منتظر میمونم ماشین بعدی بیاد برم چون من فقط رضایت خدا رو برا مهمه هیچی برا مهمه اگه کارم میکنم به خاطر رضایت خدا اگه خدا راضی از کارم باشه نهایت خوشحالی منه از موقعیت همون میزنیم میگیم تو اون موقعیتی که اتفاقای بد افتاده همه چیز دلخواه ما نیست اوزا خوب نیست واقعا توحین چرا حد اقل این که توحینه رو نداشته باشیم دیگه این توحین به مقدسات و پدر مادر یه نفر واقعا ناراحت کننده است نمیدونم چجوری توصیفش کنم من یه تیک کلام دارم تو زندگیم به همه بچه ها من میگم که اینم میگذره معتقدم به این که مسائل این چنینی نباید ما رو به هم بریزه و باید قوی باشیم کاکو شیرازی آقای جفری هم از شیراز پرداشتیم از شیراز پرداشتیم گفتن که با سلام مهربان باشیم توصیه براننده و مسافر گذشت خسلت مردان است البته مرد منظورشون اون ویژگی مردانه بودن و ایناست دیگه خانم آقا ندارد و یکی از شنوانده هامونم گفته بودن که میخواستم تاکسی سبارشم و پام لیس خورد و افتادم نتونستم سفر رو لغف کردم 51 47 اینم یه اتفاقی کلان یه اتفاقی ممکنه بیفته و ما اون طرفمون رو ندیده نشنیده ممکنه قضاوت کنیم حتی شاید هیچ برخوردی و هیچ توحینی و این اتفاقا نگفته ولی تو زهنمون قضاوت میکنیم ببین مردم چجورییم همه راننده تاکسی انترنتی ها اینجوری هست از اون وره اون راننده ها میگه ببین منو کشون تا اینجا اون وقت داره سفرشو لغف میکنه همه مردم اینجوری هست این بست دادن به بقیه هم میتونه یکی از طبعات قرار گرفتن دریه همچین موقعیتی باشه و یکی از شنوانده ها اونم گفتن که پنج دقیقه توقف و سبت کنیم میبینی راننده هنوز از این موقعیتی که ما اجل داریم و یه مقدار حال و احوالمون ناخوشه سبرمونو از دسته اگه این سبره از دست نره خیلی خوبه ولی میدونید چیه دارم به این فکر میکنم که همه اینایی که میگیم گفتنش راحته ها الان من دارم راحت ازش صحبت میکنم آره ما باید در یک همچین موقعیتی سبت باشیم و اینا ولی عمل بهش خیلی سخت داره میخوام صحبت کنم با حجتالاسلام اول مسلمین دکتر احمد غلامالی به رسم خودشون میگم که سلام خدا بر شما بسم الله الرحمن الرحیم جنان های ناینی عزیز شنواندگان مهربان سلام الله علیکم در خدمت خدمت از ماست موقعیت امروزمون را در جریانش قرار گرفتیم موقعیتی هست که ممکنه در زندگی ما پیش بیاد یا شبیه به این موقعیت در یک همچین موقعیتی چه کار باید بکنیم که بگیم ما مؤمنیم ما اون بچه مسلمین هستیم که کار درست انجام دادیم انشالله آدم بارها میشه توی این موقعیت قرار بگیره که واقعا میبینه که دیگران به تعهد خودشون وفا نکردن یکی یکی مثل من وقتی از دانشجوهای امتحان میگیرم باید مثلا در مدت ده روز نمره رو سبت کنم ولی متحصر کنه این کار رو نمیدونیم و دانشجو این بیتعهدی استاد رو میبینه و هرچه هم استاد بیاد سر کلاس از وفای به اهد بگه و آیه اوفو بالعهد انالعهدکانم مسئولا یعنی به اهد خودتون وفا کنید چرا که بیتردید از این اهد و پیمان بازخواست میشوید هرچی من بیام اینو تفسیر کنم واقعا اثری هم نداره آیه 34 سوره اسراه است اگه اشتباه نکنید بله بله ببخشید من میونه کلمت نو خیلی هم عادی یا مثلا توی دوران نام زدی مثلا پیسر میگه که در ساعت ورفرد نو در خونه شما هست بله تا نو روب طول میکشید نمیدونه که این یک روبه انگار که چند روز تأثیر کرده و پدر این نوهرده نام زدش در میاد دوران نام زدیه بله خیلی مهمه خیلی مهمه یعنی واقعا این موقعی که یا همینی که فرموجید مثلا تاکسی عجله دارید تاکسی انترنتی میگیرید همین که سر پوچه ایز دادید یه دفعه راننده لغم میزنید خب توی روایات اونقدر مسئله وفایه به اهد مهمه که با تعابیر مختلف از اون یاد شده که من به دو تا از اونا سریع اشاره میکنم یکیش انسانیت این خیلی زیباست یعنی انسان در هر موقعیتی باشه سرش بره اما اهدش نره قیمانش نره اگر این کارو بکنه انسان کامله انسان مفیده انسان با قاسیته امام صادق علیه السلام فرمود خمس و خسانه من لم تکن فیه خس لطن منها فلی صفیه کسی رو مستمتع اولها الوفا یعنی پنج تا ویشگی هست که اگر کسی این صفات رو نداشته باشه گویی مجسمه انسانه یعنی خود انسان نیست گویی انسانی هست که مفید نیست مبارک نیست بربرکت نیست اولین صفتی که کمال انسانیت رو نشون میده همون وفایه مبارک نیست به عهد و سر پیمان واسدادن و دوبامیش صداقت یعنی که هایی ما ادعا میکنیم که راسگو هستیم صداقت داریم و کسی که ما رو متهمه به دروغوی کنه ما سریع نراحت میشیم براش افته میشیم که چرا به ما دروغو میگی حالا شاخصه این صداقت چرا به ناینی هست چیه از کجا بفهمیم این کسی که میخواییم با اون دوست بشیم آدم راسگویه در کتاب شریف نحج البلاقه یه جمله زیبایی از امیر مؤمنان اومده که شاخص صداقت رو به ما نشون میده گناه فرمود الوفا او تو ام صدق وفای به اه همزاد راسگوییست یعنی وفا و صداقت دو گناه از زم که صداقه هر که صداقت داره وفای به اهدم داره کسی که به دعهودش بای بنده صداقت هم داره و از دبت امیر مؤمنان ادامه دادند و فرمودن کسی که وعده میده و خلاف میکنه هیچ عضوی نداره انشالله که ما اینطوری نباشیم انشالله ببینید اصلش همون تمرینه انسان اگر واقعا تمرینه که واقعا انسان صادقی باشه راستگو باشه دروغ نگه خود به خود دعهوده به در حال وفای به اهدشم سر جای خودشم خیلی ممنونم انشالله که ما اهل وفا و راستگویی باشیم متشکرم من شما خداحافظی میکنم صبح عالی داشته باشید انشالله خیلی ممنونم متشکرم یکی از شنوانده ها گفتن موضوع بسیار عالی انتخاب کردید من یه بار از پرواز جاموندم الهایی که به همه ای کاراتون برسید امروز سر وقت صبح زومخی ممنونم انشالله جای دردارم در مان ریخته تا گذشت و مهانی کار ماست نام ایران زنده از ایسار ما صبحتون به خیلی باشه دوستان عزیز چه جمله قشنگی بود نام ایران زنده از ایسار ما است که ما اگر از خودگذشتگی نمی کردیم اگر از جانمون از مالمون نمی گذشتیم آیا الان ایرانی وجود داشت یا نه نمونش همین شهده دفاع مقدس همون هست که چقدر تلاش کردن تا ایران زنده بمونه یک سانتیمتر از خاکش دست دشمن نیفته انشالله که صبحتون عالی باشه و هفتهتون هم همینطور در ادامه برنامه های رادیو معارف در حاله که امروز دوشنبه هست و بیستونه همه اردی بهشت میخواییم بریم سراغ گنج سعادت همراه بشیم با استاد فلاح و اخلاق توحیدی این برنامه را به مدت هجده دقیقه شنونده باشید آمده هم کتاب خود گوش کشان کشان امد بی دل و بی خودت کنم گنج تو سینده اما باید که پیداش بکنی یا عمل بشیم گنج سعادت سعادت بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله الرحیم فرار کرد و احتمالا سوزندگی خیلی زیادی رو هم خواهد داشت حاجر فلاح سلام می کنم خدمت شما بسم الله الرحمن الرحیم من هم خدمت شما و همه ی عزیزان شنوانده سلام ارز می کنم در خدمتون است بسانش می کنم حاجر فلاح جلسه گذشته بحث آتش رو که مطرح کردید آتش معمولا نیست سوزونه این آتش بیرونی رو می شود بلایی پماه دیگره میخنمی دندانی و چیزی میشه در التیام بهش بخشید این آتش درون چیزی نمیشه خیلی سخت حالا شاید کسی اشکال کنه که پس چی کار کنیم حالا تو قسمت راهکارها بیشتر خدمتون عرض میکنه این که میگیم نمیشه به شدت اگر کسی راه بده بهش رضا بده سخته اینها دفعه پیتر گفتیم خودی فرضش میکنیم نفس اماره رو با اون انهرافات و افراتش راه میدیم اصلا نسبت بهشی جفهی نمیگیریم واکنش نشون نمیدیم دشمن نمیدونیم خب عملن میمونه دیگه اون وقته که بمونه یعنی قذب رو بعد که نمیدونیم میگیم توجیه هم میکنیم در نتیجه نمیشه بله میشه حتی اون مورد ششم و ویژگی ششم آتش قذب رو اثر سوزنندگیش که فرمودید حساب کنیم بگیم که اثر سوزنندگیش هم میگی چون در ظاهر نیست از جمعه دردهایی که غیر قابل تحمل به شدت خیلی خیلی که خدا نکنه عزیزی مبتلا بشه به سختگی درمانش و اون طول درمانش به شدت سخت خب حالا حساب بفرمایید اگر دردترون باش به کی بگه با چه داروی تحبیر امیر المومنین اینه که سلام الله علی نارالغلو به عنوان یک رزیلت بدخیمی که آتشه و شعله داره و شعله بره و اشتعال داره و همیشه اون مایه اشتعال رو هم با خودش داره و میتونه گسترشتش بده و توصیح بده این در درون اگر بیفته ایمان توحید قلب اخلاق و زاهل همه یه حوضیت آدم رو خاکستر میکنه و آدم رو به روزگار سیاب و به خاکستر مینشونه اینده میفهمه ولی یه چیزی دیگه هم هست جنوبت و وکی خدا اون سختگی رو و اون داستان رو نصیبه هم ایما بکنه و اون که در سلوک الالاد دلش آره در اون سلوک الالاد یه دل سخته در بیاد انشاءالله اون شعبه داره اگر شعبه چه شعبه داره آره اون اتفاق بیفته آدم که دلش اگر بسوزه برای خدا بسوزه و دل سخته یه الله و حال الله باشه و بشه و بمونه انشاءالله خیلی طول می کشه اگر ظاهر سختگی ظاهر طول درمانش طولانیه شما حساب بفرمایید در درون اگر اتفاق بیفته اونم با رزیلت قذب چقدر طول درمانش بیشتره و التیامش چندان تزمینی نیست به این زودی ها نه اما اگر صاحب دلی روزیز رحمت کند در حق یه آدم گرفتار مبتلایه به این آتش غذب یه دعایی بکنه دل اتیه هست کلوتش که اگر دل بسوزنده بشه دلم اونقدر سخته و مثل یک زغال گداخته هست که اگر بشر بیاد دل بسوزنده باز نمیتونه کمک کنه تا این آتش کم بشه یا میسر یا که میسر بشنن اونوی خزر یا بیان آب خزر رو بریزن روی سر من نونه اصلا و خنگ چون آتش آتش بیرونی نیست با دریای و دریاچه خزر و بزرگترین دریاچه روی زمین هم نمیشه این سختگی باطن رو که به باسطه یه غذب اتفاق افتاده آدم خونک کنه دلم انگشته که پیرسته ممنن اشته علر رحص و شعبا حضرت زکریا در قرآن گفتن که خدای متعالیل هالان یه یا من پیر شدم یعنی دلم سخته بچه میخوام در این داستان غلبم سخته ولی اون آتشی که در درون منه سهمم در بیرون این خاکستریه که رو سر و صورتم نشست یعنی پیر شدم خیلی خوشنگ پیر شدم دلم انگشته که پیرسته ممنن از درون دلم گداخته و روی سر و صورتم یعنی موی سر و ریشم اون کلن یعنی اون خاکستر نشسته دلم انگشته که پیرسته ممنن ریش و سر مشته کلن جان من ایتون رو میس نشن جان من تو دیگه نیایی مش نمک نگیر روی زخمی که از آتش پدید اومده مواد روشی بخوایی مش نمک بریزی جان من ایتون رو میس نشن سوز سر تازه نمک اما عنوان بعدی پار آتشی از شیطانی تکرار میکنم در باره حقیقت غزب داریم صحبت میکنیم چند تونوان رو ذکر کردیم گفتیم شره گفتیم کلید همه بدی هست گفتیم دشمنه گفتیم دشمنترین دشمنانه و ارز کردم مطابق با رویت آقا امیر المومنین که آتشه و آتش درون و دل الان آقا امیر المومنین فرمودن الغزب و جمرتون من از شیطان غزب پار آتشی از شیطانی یه پار آتش به فرماید یه جرقه یه شراره یه اخگر گداخته از شیطان به حساب میاد این جمعه حقیقتن نسبت به جمعه قبلی حشتارش بیشتری اونجا داشت الغزب و نار و الغلوب اینجا داره نسبت میده به شیطان حواسته جمع کن کار خدا نیست کار ملائکه نیست کار موجودات روحانی دلسوز نیست کار شیطانه با وساویس شیطانی و کار نفسم ماره است با حواجس نفسانی پس حشتارش بیشتره و جدیتری خوب خشم و غزب از شیطانه دکرار میکنم الهام الغای رحمانی نیست الهام موجودات روحانی نیست یه کار انسانی نیست خود غزب و ریشه در انسانیت نداره بلکه از وساویس شیطانی و از حواجس نفسانیه بفرمای تحبیر شیرین و لحظه آقا امیر المومنین سلام الله علیه جمرتون منش شیطان یه پاراتشه یه شراره یه اخگر یه جرقی هر خشم و غزبی جنوب اطابکی عزیزی یه رزیلت به سامیان بیشتر هم تو تعریف ازش استفاده کردیم و گفتیم خبر از این میده که ما به شیطان در درون خودمون راه دادیم به حرف و وسوسش گوش دادیم بابرش کردیم بدتر از همه ترتیب اثر دادیم و عملیاتیش کردیم و وردیم به داد تبدیلش کردیم به دست به یقش شدن به بد و بیرا گفتن یعنی زعیف شدن انسان خیلی مهم ها ما زعیف شدیم که شیطان با غزب بروز کرده و غلبه پیدا کرد توی تاریخ داره اگر دیدید همسایه های غلم رو به شما و کشور شما برای شما رجز میخونن برای شما عدادر میانن یه قدری در باره خودتون تعمل کنید یه جایی زعیف شدید ولو نباید جرعت میکردین اتفاق بیفته راجب شیطان حساب بفهمه کجا انسانیت رو کم گذاشتم و زعیف شده که او راحت تو نسبیات نفوس پیدا کنه با نفوزی های خودش برای من شاخشونه بکشه این یعنی ظهور و بروز غزب در من یعنی زعیف شدن انسان و زعیف شدن من و مقابل غوی شدن شیطان و اونوان دشمن آدم هایی که گرفتار رزیلت حسابانیت هستن صفر نشین خشم شیطانه اونجا دارن لغمه میگیرن و اونجا با او هم کاسب و هم کیسه شدن خب عزیزان شنوانده جنب شیطان خودش از آتشه پیشتر یه اشارهی داشتیم در برنامه قبلی اول خلقت آدم از دست آدم کفری و حسابانیت با حسابانیتش وقتی بینید خودش خلق تنیم انار دیگه بله زاتن حسابانی شیطان خودش از آتشه اول خلقت آدم اومد با آدم دعوشو شروع کرد از دست آدم کفری بود و حسابانی با حسابانیتش حسابانیتش اون آتشی که بود شدت بیدکه الان ما با یه موجودی مواجه هستیم علاوه بر این که زاتن از آتشه دستمایه خمیره خلقتش آتشه حسابانی هم هست از دست پدرمون مادرمون و از دست بچهاش و بفرمایید این آتش بودنش شدت بیشتری داریم و هم اونو بیشاره کردیم یعنی هم شیطان رو بیشاره کرده و خیلی هم در صدده که این بیشارگی رو تسریب بده و بندازه در دامن آدم و بچه های آدم الان کماکان ادامه و استدامه اون آتش در ابتدای خلقت با اون شدتش همه آدم هایی که گرفتار رزیلت خشم و غذب هستن رو بیشاره کرده داره بیشاره میکنه حقیقتن جمعه جمعه که تو بیان آقا امیرال مومنین بود که جمعه من از شیطان تک زغال شولبریه که مواد اشتعال هم با خودش داره میشه باش آتش رو توصیه دار مگه جناب اتا بکی جنگ چی جوری گسترش پیدا میکنه ایند بفرمی یعنی با آتش دیگه یعنی آتش غذب دیگه باش میشه همه روابط سالم در همه موضوعات و زمینه و زمینه ها و حوضه های فردی و خانوادگی و اجتماعی رو آتش ده با همین غذب میشه همه روابط چارگانه ارتباط با خدای متعال ارتباط با هم نو با انسانهای کامل ارتباط با جهان هستی ارتباط با خودمون رو هم ارسالت به آتش بکشیم با خشم و عصبانیت میشه همه ی عقیده ی توییدی و ایمان و اخلاق و فضائل و زندگی دینی رو با همین جمرتون همه رو دوده هوا که باش میشه همه اعمال ساله رو بفرمایید همه کمالات و سعادات و نجات رو به خاکستر و عروض سیانشون حقیقتن این خشم و غذب برای خودش و برای کسی که عصبانیه نقدن یه جهنم جهنم نقد باش میتونیم زحمتهای پیانبران و حضرات مسوم سلام الله علیه مجمعین و شریعت رو دستاوتهای دینی مذهبی ملی انقلابی رو با همین غذب با همین خشم و عصبانیتی که رزیلته همه رو در خودمون بفرمایید و بیرون از خودمون به تلی از ویرانه تبدیل کنید. از پس این غذب برمیاد. یعنی در چندش اینقدر ویرانی ویرانگی و سوزانندگی داره که بخواد به دیگران و چیزای دیگم تحمیل کنه از جمعه روش های کار بردی و مجرب شیطان برای اخفال و بیشاره کردن آدم ها یکیش همین چی؟ غذب یکیش شهوته یکی دیگرش همین خشم و غذبه خشم ما خشم ما جناب آیت وکی عزیز این خیلی مهمه. پیشتر گفتم تکرار میکنم عزیزان و نشانوانده خشم ما نشانه زعف ما به حساب میاد یکی از راه های تسلط شیطان بر انسان و بر ما همین خشم و غذبه به خشم و غذب راه ندیم تا به شیطان راه ندیم از آخر عمل اون وقتی آتیش بپا میکنه با این که خودش آتیشه و سنخیت داره به آتیش کنار میسته و سختن انسانها رو تماشا میکنه. خدای متعال همه احل ایمان رو از شر شیطان نجات بده نعوذ بالله من شر شیطان رجیم پاره آتشی از شیطان غذب مراقب باشین که گرفتار این پاره آتش نشیم که خشم خبر از این میده که انسان به شیطان راه دده و اجازه دده که شیطان در وجودش مسلط بشه هر جا اگر به خواستها لطف میشود در این حرم نخواستها نیز داده میشود سلالله علیک یا عبل حسن یا علی ابن موسر رضا المرتضا اللهم صل على علی ابن موسر رضا المرتضا اللهم صل على علی ابن موسر رضا المرتضا موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی