در ادامه پخش برامه ها مکارم خوبان رو خواهیش میکنم شنونده باشید در این برامه استفاده میکنیم از مواهز اخلاقی محروم های تولا مصباح یزدی در بارگاه حسرت دل میمان شمید از جزمه مکارم خوبان روزگاه مکارم خوبان مکارم خوبان آین زاری از نفس آسمان شبید آین زاری از نفس آسمان شبید بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمين السلام عليكم سید الانبیاء و المرسلين حبیب اله العالمين ابن قاسم محمد اللهم از سلامتك وعلى آله طیبین الطاهرین المعصومین اللهم کل بلیك لخجت ابن الحسن صلی اللہ علیه و سلامتك وعلى آله از آله برازه م الله برازه م الله برازه م الله برازه م الله برازه م الله برازه م الله برازه م الله برازه م الله برازه م الله برازه م الله برازه م الله برازه م الله برکات ت، زخائر و مباعظ و مباریس علمی است که از این بزرگان به دست ما رسیده البته با زحماتی که علمای ما در طول چارده قرن کشیدن کمترین شکری که ما باید در مقابل این ت عظیم انجامی بدیم اینه که گهگاهی از این مباعظ استفاده کنیم چنان نباشه که گویی اصلا این مباعظ به دست ما نرسیده و ما اطلاع از اونا پیدا نکنیم بسیار ناشکری و کفران ت است که کتاب های اخبار اهل بیت و مباعظ معصومین در دست هسته همه ما باشه و ما از اونها استفاده نکنیم و از مزامینش اطلاع پیدا نکنیم و مشغول باشیم به مطالبی که دیگران گفتند و خوندند و نوشتند و الان آخری یا ابابر من اوتی من العلم ما لا یبتیه لحقیقن ان یکون قد اوتی علم ما لا ینفعه لان الله نعت العلماء فقال جل بعض اِنَّ الَّذِينَ اُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ اِدَا يُطْلَاعَ عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْاَتْقَانِ سُجَّدًا وَيَقُولُونَ سُبْخَانَ رَبِّنَا اِنْ كَانَ مَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا وَيَخِرُّونَ لِلْاَتْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعًا همه ما بحمد الله از ارزش های اسلام را از آنجایی کرده ایم ولی از اونجا که اسلام یک دین جامعه هست و تمام عباد وجود انسان را تربیت می کنه گاهی پرداختن به یک بعد و یک بخش ما را از مسائل دیگه غافل میکنه ما طلبه ها سر و کارمون بیشتر با فقه و علومه علومیست که مأسوره از اهل بیت هست البته با مقدمات و مؤخراتش گاهی پرداختن به این جهات علمی ما را از بعضی مسائل دیگه بعضی از ارزش های که شاید ارزششن کمتر نباشه باز میداریم غافل میداریم کما این که گاهی پرداختن به مسائل اجتماعی گاهی ما را از مسائل معنوی و اخلاقی غافل میکنیم گاهی اونچنان غرق در کارهای اجتماعی و اجرایی میشیم که دیگه فراوتی نداریم برای این که خودمون بپردازیم و ببینیم خودمون در کجاییم و چه میکنیم اینه که لازمه که گهگاهی توجه بکنیم به سایر عباد تا غافل نشین و شیطان ما را فریب ندهیم مغرور نشین به اون بهره های گزدین گرفتیم و فکر کنیم که همینست و غیر از این چیزی نیست در قرآن کردینگه ارزش های مطرح شده که متاسفانه در زمان ما و در جامعه ما این ارزش ها که انهو به کلی فراموش شده و لاعدن نمونه هایش به چشمه میخوریم حالا اگر کسانی بوشه و کنال در خفا اینا را داشته باشند در سحنه های ظاهر جامعه اینا دیده نمیشه در صورتی که در قرآن کریم این ارزش ها برای بندگان شما شایسته خدا مکرر ذکر شده و روش تأکیداتی شده تعبیراتی شده که ما برای ما نامعنوزه منجمل این آیات شریفه است که در این بخش از همین حدیث ابو ذر آمده اِنَّ الَّذِينَ اُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ اون کسانی که قبل از قرآن علم به اونها داده شده اِدَا يُطْلَعَ عَلَيْهِمْ وقتی قرآن براشون تلاوت میشه يَخِرُّونَ لِلْعَذْقَانِ سُجَّدَا وقتی آیات قرآن را میشنوند که انهو بی اختیار به خاک میفتند و صورتشون را به خاک میگذارند تعبیر قرآن اینه که زقنه هاشون را به خاک میگذارند يَخِرُّونَ لِلْعَذْقَانِمْ حالا این تعبیر کنائی است یعنی صورتشون را به خاک میذارند یا طوری بوده که در اثر کسرت خشوع این زنخهاشون را روی زمین میبالیدند يَخِرُّونَ لِلْعَذْقَانِ سُجَّدَا وَيَقُولُونَ سُبْخَانَ رَبِّنَا اِنْکَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولَا وَيَخِرُّونَ لِلْعَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدَهُمْ خُشُوعا این سحنه ای که کسی آیه قرآن که میشنوه که انهو بی اختیار به خواب که بیفته و شروع کنه به گریه کهدن ما شاید در عمرمون یه نمونهش هم ندیده باشیم که چنین حالتی برای کسی پیش بیاد که از شنیدن آیات قرآن این اندازه حالت خشوع در قلبش بدید بیاد و این حالت عجیب تزلل در مقابل الهی خدای متعال براش دست بده که اینجوری به خاک بیفته و گریه بکنه گریه ای که از یک طرف نشانی از شوق هست از این که وعده خدا تعقب و فیدو کرده اون وعده ای که خدا داده بود که کتاب آسمانی نازل کنه برای ادایته بشه گریه از این که شکر این که خدا هدایتهش کرده و گریه خوف از عظمت الهی خشیت الهی اینا آثار ایست که از شنیدن آیات قرآن برای یک مؤمن باید پیدا بشید حالا انشالله مؤمنین در خفا نسای شب وقتی آیات قرآن میخونن تلاوت میکنن یکی حالتی برایشون دست میده ما خبر نداریم در جامعه ایمان نمونهشون ندیدیم برام یا کم دیده شده اینا اینا یه عرضش های فراموش شده است حالا پیانبر اکرم به عبوذر میفرمایند اگر یک علمی به تو داده شد که این علم موجب بکا اتو نشد علمی آموختی که این علم بر خضوع و خشوع اتو نیفذانده باشه موجب این نشد که گهگاهی این حالت بکا و خشوع در تو قدید بیاد بدان که علمی آموختی که سودی به حالتو نداره اون علمی برای انسان میتونه نافی باشه که چنین آثاری داشته باشه اگر مستقیمن مضمونش مضمون مبیدیه باشه اگر مستقیمن مضمونش مضمون مبیدیه باشه که چنین آثاری داشته باشه اینکی نیست اما اون چنان انسان به خاطر خدا اون علم را بیاموزه و برای انجام وزیفه باشه که این حالت ملکه خضوع و خشوع درش طبیعت باشه اما اگر علمی باشه که ما را غافل کنه غرور بیاره برای ما این علم نفعی به حال ما نمی بخشه یا عبادر منعور باشه که این علم نفعی به حال ما نمی بخشه منعوتی من العلم ما لایبکیه اگر علمی به کسی داده باشه که موجب بکا اونشه لحقیقن انیکونه قدعوتی علم ما لاینفعه سزاوار است که بداند که این علم علمی است که برای اون نفعی ندهد چرا؟ لعنی که این علم علمی است که برای اون نفعی ندهد این علم علمی است که برای اون نفعی ندهد این علم علمی است که برای اون نفعی ندهد خدای متعال صاحبان علم را اینجوری معرفی کرده میفرماد انهالذین اوت العلم اونایی که علم بهشون داده اینجور هستند صاحبان علم کسانی هستند که وقتی آیات قرآن را میشنوند به گریه در میان و حالت خشو براشون پیدا میشه بی اختیار که امنهو روی خاک میفتند این اثر علمشون است اگر علم این اثر را نداشت که انهو لا علم است علم نافعی نیست یا عبادر من استطاع ان یبکیه فلیبکیه اگر کسی حالت بکا براش بیرا میشه بکا معلومه بکایی بر چیزهای مطلوبه بکایی بر اینکه یه ت دنیا برای شما براش بیرا میشه ت دنیا از دستش رفته نیست بکایی بر این است که سعادت اخروی از دستش رفته یا مبتلا به گناهی شده اگر کسی این حالت براش میسر هست چنین حالتی داره که بر گناهانش بر محرومیت های معنویش و کسانی که دارای محبت خدا و مراتبی از معرفت و ولایت الهی هستن به واسطه محرومیت از لقای الهی حالا ما این حرفش رو میزنیم حقیقتش رو که نمیچشیم اون کسانی که در مثل دعای کمیل عرض میکنند هبنی صبرتو علا عذابک و کلیف اسبرو علا فراقک اونا گریهشون به خاطر چیز دیگریست الهی ها این گریه هایی که مطلوبه هست اونی که به ما مربوطه گریه بر گناهانه هست در مرتبه دوم محرومیت از سعادتهای معنوی و عبدی هست دوری از دیدار هزارات معصومین و امام از صلوات الله علیه و برای کسانی که مراتبی بیشتری از این محرومیت هستن از این محرفت داشته باشند گریه هایی که از دوری از خدای متعال داره اگه کسی برایش میسر هست فریادش از این حالت استفاده کنه و گریه کنه اگه کسی برایش میسر نیست اون گریه تو آسین آدم نیست که هر راه بخواد گریه کنه اقلا گهگاهی کاری کند که قلبش محزون بشه تلقیم کند به خودش چیزهایی که حزناور هستن فکر کنه درباره محرومیت هاش چه سعادت های معنوی میتونست قصیر بشه و محروم شد چه گناهانی مرتکب شده که معلوم نیست اینها آمرزیده شده باشه و اگر آمرزیده نشده باشه چه عذابهایی را به دنبال خواهد داشت درباره اینها فکر کنه تا دلش محزون بشه و اقلا تباکی کنید و من لم يستطيع فلیشعر قلبه لحضم فلیشعر قلبه لحضم حضر را به قلب خودش وارد کنید تا احساس قضر بهش دست دهد ولی یک تباک اقلا یک حالت تباکی بگیر کنند به خاطر اینکه کسی که حالت حضر براش دست ندهد و همیشه سرمست باشه مغرور باشه شکستگی دل نداشته باشه چنین کسی از خدا دور خواهد بود چنین کسی از خدا دور خواهد بود این القلب القاسی بعید من الله تعالی ولیکن لا تشعرون نمیفهمید اگر میدانستید اگر میفهمیدید درک می کردید کسی که چنین حالت بکایی و هزنی نداشته باشه خیلی از خدا دورید خیلی از خدا دورید البته هر کسی هم که حالت بکایی داشته باشه خیلی از خدا دورید البته هر کسی هم که حالت بکایی داشته باشه خیلی از خدا دورید الانتیكيم Of fools قایین منافقینی هم هستند که بر اثر تقرار حالاتی ملکهی براشون دست دارند همیشه دلیل این نیست کسی که گریه میکند خیلی آدم خوبی است همیشه دلیل این نیست که گریه میکند خیلی آدم خوبی است ولی اونطرفش هست کسی که حالت بکا و هزنervیش دست نمیده این آدم بخی است اون طرفش هست این دل قاسی داره دلش قصامت گرفته این از خدا دوره امیدواریم خدای متعال به بلکت اولیاء خودش به ما هم توفیق بیداری توبه و توجه مرحمت بفرماید و از حالت رفلت و غرور نجات بده و السلام علیکم و رحمت الله ایده القبول محفل امد بلا شبیه ایده القبول محفل امد بلا شبیه بلا شبیه بل من نکارم خوبا بلی نسید گر بر برز خلق خوش مصطفى شبیه مصطفى شبیه مصطفى شبیه مصطفى شبیه مصطفى شبیه مصطفى شبیه مصطفى شبیه مصطفى شبیه و این keys و بعض oxidatives えی و ی falou رده فقه اولی محمد بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمين و السلام و السلام على خیر خلقه محمد و على آله الطیرین الطاهرین المعصومین لا سیما وقیت الله المنطقه منتظر ارواه نافده بس ما در مسئله سی و پنجام از مسائل اعمال منا در حج تمتع بود بس در مراهل سگانه حلیت محرمات احرام بود بس در مراهل سگانه بس در مرحله اول بود بعد از آنی که اعمال منار به جا آورد و و سر خودشو تراشید یا کتاه کرد همه چیز از محرمات بیست و پنج گانه احرام برش حلال می شود مگر دو چیز یکی تیبه اصول بوی خوش و دیگری نسا در این بار گفتیم شهرت بین اصحاب بدون شک هست که این دو چیز حلال نمی شید بعضی گفته بودن یه اقلیت خیلی زعیف به که تیبه هم حلال نمی شید فقط نسا حلال نمی شید اقوال آمر هم نعل کردیم که اکثریت علمای اربعه شون می گنه همه چیز حتی تیبم حلال می شید نسا نمی شید تنها یک نفر از اونها مالک بود که گفته بود مثل ما تیبم حلال نمی شید بعد رفتیم سراغ روایات گفتیم ما دو گروه روایات داریم گروه ای که در آن صحیح و غیر صحیح هست گروه ای که در آن صحیح و غیر صحیح هست و متظافر هست می گه همه چیز مگر تیب و نسا بقیه حلال این دو تحلال نمی شید گروه دوم از روایات داشتیم که می گفت تیبم حلال می شید حالا مقداری از گروه دوم خوندیم بقیه شن بخانیم ببینیم آیا جمعی بین این دو طایفه از اخبار متعارض می توان کرد جمع دلالی اگر نمی شود سراغ مرجحات بریم بله یک اقلیت زعیفی مخالفاتی کردن برام علامه در مختلف این مخالفها رو ذکر کرده من دیگه به سراغش نرفتم تا حدیث چند رو مخوندم خدمتون؟ یازدهیم حدیث پنجمه که در این باب داریم حدیث دوازده باب سیزده است حدیث یونس ابن یعقوب ان ابل حسن موسا علیه السلام حدیث از کدم دوازده باب سیزده بعد ان یونس ابن یعقوب حدیث دوازده باب سیزده یعقوب غال قلت الابل حسن موسا علیه السلام جایل تو فداک رجلون اکلا فالوزج فالودهی درست می کردن فیه زعفران در زعفرانی بعد ما رمل جمره و لم یحلق رمی جمره عقبه کرده هنوز حلق رسم نکرده قاللاب هست این همون چیزیست که از صدوق نر کردن مدرک او هست که حتی بعد از رمی جمره و قبل از حلق هم تیب حلاله چرا از موضوع برس خارجه می دونم وقتی با رمی حلال بشه تیب با حلق به طریق اولاست دیگه مقصود ما رو ثابت می کنید لابس یعنی عیبی نداره خوردنش جایزه لابس یعنی خوردنش جایزه و اما حدیث ششم ما رواهات معاویت هم نماره دوی چار درس سعیه معاویت ابن عماره امن عبی عبدالله علیه السلام قال سعد ابن عباس امام صادق از ابن عباس ابن عباس از پیغمبر امام صادق فرمود قال سعد ابن عباس حلقان رسول الله صلی اللہ علیه و آله یتطیب قبل ان یزور البیت از ابن عباس سؤال کردن که پیغمبر اکرم قبل از آنی که زیارت بیت کنه یعنی بعد از اعمال منا آیا از بوی خوش استفاده می کرد قال رأیت رسول الله یرمد رأسهو یرمد رأسهو بلمسک قبل ان یزور خودم دیدم که پیغمبر سر خودشو بامشک چیز میکرد محتر میکرد قبل از زیارت خانه خدا خب این معنیش این است که جایز است تیب هم جایز است بعد از این معلوم میشه روی این تیب تکیر شده معلوم میشه چقدر اهمیت میدادن به بوی خوش و خلاف اون چه امروز اهمیتی کمتر بهش دادی میشه موقع حتی تا تو از احرام در میامدن میخواستم خودشونو معتر بکنن حالا جمهارو میرسیم