ردیف 96 مگاهرز موج ای ام ردیف 1071 کیلوهرز رادیو معارف صدای فضیلت و فکر سرگشتگان کویت پروای سر نداند آشفتگان مویت از خود خبر ندارد آشفتگان مویت از خود خبر ندارد پار سایان بر درگه تو بحریست از آب چشم اوشان خلق جهان از آن رو در رب گذر ندارد حجت الاسلام وحیدی در رب گذر ندارد بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمين و صلی اللہ علیه و سلم و سلامت الله و سلامت الله ازیزان همراه در برنامه پارسایان خدا به همون توفیق بده انگونه که شایسته هست زندگی کنیم زندگی هامون رو به رنگ زیبای زندگی هزارات معصومین علیهم سلوات الله در بیاریم یکی از دستورهایی که به ما داده شده اینه که موقع مریضی سبر بکنیم شکایت نکنیم وجود نازنین نبی مکرم سلامت الله علیه و سلم فرمودن که خدای از وجل فرمود وقتی بنده ای رو گرفتار بکنم و او سبر بکنه و تا سه روز به ایادت کنندگان شکایت نکنه گوشتی که او داره رو بهتر بهش میدم پوست بهتری به او میدم خون بهتری رو برای او مقدر میکنم اما اگر در این بیماری بمیره رحمت خودم رو بر او نازل میکنم اگر شفا پیدا کنه از گناهانش هم پاکش میکنم سبر کردن در بیماری و ناله نکردن و شکایت نکردن به دیگران یکی از دستورهاییه که به ما داده شده آخه میدانید مولا امام رضا علیه السلام فرمودن بیماری برای مومن رحمته و وسیله پاک شدن اوست و برای کافر عذاب و نقمته دیگری نقل بکنم از وجود نازلین امام صادق علیه السلام حضرت فرمودن که بیمارها رو ایادت کنید وقتی پیش بیمار رفتید بهشون التماس دعا بگید که دعای بیمار برابره با دعای ملائکه است وقتی بیماری که سبر میکنه و اهل این مسیبت بیماری شده دعا بکنه مثل این نیمونه که ملائکت الله دعا کرده خدا هممون رو اهل سبری بر مسیبت هایی که در این دنیا مبتلا بهش میشیم قرار بده و از این امتحان ها هممون رو سرفراز بیرون بیاره انشاءالله باید فطور مسیبه ها بدا رحمت کنه مرحوم آیت الله سید مرتضی لنگرودی این آله بزرگوار که در قوم سالها زندگی میکردند و در مسجد سلماسی اقامه نماز میکردند بیش از سی سال از درد پاپ شدت رنج میبردند خب سختی های فراوانی رو تحمل کردن بعضی وقتا اونقدر پردرمیشتونیه پاشون درد می گرفت که حتی با دوتا اصا نمی تونستن چند قدم رو راه برن و خودشون رو به مسجد برسونن و نمی تونستن استاده نماز بخونن در این موقعیتی که ایشون درد بسیار شدیدی داشتن هر وقت ازشون سؤال می شد که آقا پای شما چطوره ایشون با لبخند می گفتن الحمدلله خیلی درد می کنه ولی هیچ وقت شکایت نکردن حضرت آیت الله جوادی آمولی حفظه الله در باره این آله بزرگوار منحوم آیت الله لنگرودی اینجور نقل می کنن که بنده آخرین دیداری که با ایشون داشتم یک هفته قبل از رهلتشون بود اون روز کسی نبود کسانی که برای روزه اومده بودن همه رفته بودن بنده تنها بودن و این آله بزرگوار دیدم ایشون داره می فرماید الحمدلله تمام بدنم درد می کنه حتی وقتی که ابراز درد هم داره برابر می خواد حرف بزنه خدا رو شکر می کنه و گله نمی کنه نه از طبیبی گله می کرد نه از تشخیص کسی گله می کرد و خدا رو شکر گذار بود خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله الازما سید احمد خونساری از مراجعه ازام تقلید در قوم یه وقتی فردی به ملاقات ایشون رفت از اطرافیون پرسید که حال آقا چطوره مریض احوالن اطرافیون گفتن که آقا شب تا صبح خوابش نبرده از بیماری وقتی که خدمت خود آیت الله خونساری رحمت الله علیه رسید گفت آقا جان حالتون چطوره ایشون گفتن دیشب تا صبح می خواستن بگن خوابم نبرده قعد کردن کلمشون رو گفتن دیشب تا صبح الحمدلله خدا رو شکر کردن ناسپاسی نسبت به خدای متعال نکردن بیماری اگر آدم مبتدید حلا بهش می شه باید شکر گذار باشیم سبور باشیم و این بیماری رو باعث رشد خودمون ببینیم پیانبر خدا صلی اللہ علیه و آلیه و سلم در روایتی ازشون نقش شد وقتی که بیمار که اهل نماز بوده اهل عبادت بوده اهل کارهای نیک بوده بیمار می شه و دیگه توفیق رفتن به مسجد پیدانه می کنه ملائکه معمور می شند که اون اعمال نیکی که در سلامت انجام می داده برای او بنویسند اجازه بدید این قضیه رو هم نقل بکنم خدا رحمت کنه شهید حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد باهنر اون نخوص وزیر شهید و مظلوم جمهوری اسلامی بسیار اهل مناعت تب بودن و اهل توجه به این مسائل مهمدینی بودن یه وقتی ایکی از دوستان ایشون نقل میکنه روز پنج شمبه و جمعهی بود در خدمت شهید باهنر رحمت الله علیه بودیم من دیدم نزدیکی های زهر صورت ایشون زرد شد به زمین افتاد حالش عوض شد خیلی نگران شدم سریع رفتم یه آبغندی درست کردم و براشون اووردم یواش یواش این آبغند رو که خوردند و به حال اومدن گفتم چطور حالتون چرا یه دفع شما افتادید ایشون گفتن از دیروز یک دلدرد شدیدی دارم که طاقت من رو بریده به خودم میپیچیدم این درد من رو بیتاب کرد تا الان که دیگه طاقت نیوردم و از حال رفتم بر اثر درد گفتم آقا جان چرا نگفتید خب میگفتید شما رو برای درمان به دکتوری جایی میبردیم ایشون گفتن دیدم روز تعتیله شما به زحمت میوفتید حالا مشغول استراحت هستید لازم نیست من بیان بگم این درد خودم رو اون دوست عزیز همراه با شهید با هنر رحمت الله علی میگیم خیلی برای من عجیب بود 24 ساعت درد کشیده بود و از این دردش به احدی سخن نگفته بود و من و نزدیکانش که اونجا بودیم از این درد خبردار نشده بودیم تا این که ایشون از حال رفت آدم باید در مقابل این امتحانهایی که خدای متعال برای اون قرار میده سبور باشه و شاکر که همین سبر و شکر انسان رو بالا میبره و رشد میده خدا به هممون توفیق بده اهل توجه به این زراعف در زندگی باشیم انشاءالله که زنج و سجوعایدت کستی وزیشان تو را گرداید خبر کمش نوز بدبوی و اندو مخب کمش نوز بدبوی و اندو مخب برای ازویه در کانال رسمی رادیو معرف در پیام رسان ایتا میتونین پیام رسان ایتا میتونین پیام رسان ایتا میتونین در سرشماری 3015 در سرشماری 3015 ارسال کنید دست رسیب پشت سحنه برنامه ها دست رسیب آباها نواها و میان برنامه ها در یافت برنامه های جدید و پرمخاطب دست رسیب آخرین اخبار و اطلاعات معرفی همه و همه در ایتای رادیو معرف برای او ازگیر در کانال رادیو معرف در پیام رسان ایتا فقط کافی عدد 96 رو به سرشماری 3015 ارسال کنید تا براحتی ازو خانوادی بزرگ رادیو معرف بشین پس اجل کن همین الان عدد 96 رو بفرست به شماری 3015 پس اجل کن ادساین رادیو معرف روایت کتاب بر اساس کتاب اوغیانوس مشرق نوشتیم نوشته مجید پورولی کلشتری به نام خدای بزرگ دوستان عزیز سلام روایت کتاب رو از رادیو معرف میشنوید در این برنامه گذیده ای از کتاب اوغیانوس مشرق در ساختار روای نماشی اقتباس فر روایت میشه این کتاب داستان سرگشتگی مردی به اسم امارتیه امران و فسالش به ولایت امام رزا علیه سلامه در برنامه های قبل شنیدید که امران به دنبال آب حیات از جنوب به شمال میرفت که در کویر گم شد اون خسته با تشنه روی خاک تفتیده ی کویر پیش میرفت که مردی به اون رسید و خودش رو فرستاده ی امام رزا معرفی کرد و مشک آبی به اون داد بعد مسیری رو به امران نشون داد و گفت که اگه به دنبال آب حیاته باید چهل قدم پیش بره تا به خونه پینه دوزی روشنزمیر برسه و از اون نشونی چشمه آب حیات رو بگیره امران خسته به خونه حاج کریم پینه دوز رسید و از اون نشونی آب حیات رو خواست حاج کریم به اون گفت که چشمه آب حیات حقیقی در خراسان و خونه امام رزا میجوشه اما امران اصرار داشت به دنبال چشمه آب حیات خیالی بره اون با کاروانی به سمت دریای شمال رفت حاج کریم و دخترش راهله همراهی خراسان شدن اونا در مسیر خراسان بودن که امران سوار برعص برگشت و با حاج کریم و دخترش راهله هم سفر شد حاج کریم و همراهانش در مسیر گرفتار دو راهزن شدن اما به شکل معجز آسایی از دست راهزنها نجات پیدا کردن امران حاج کریمو که به دست راهزنها زخمی شده بود به خونه تبیبی برد تبیب بعد از معاینه و مرهم گذاشتن روی زخم حاج کریم به امران گفت که دارو و وسائل زیادی توی خونه نداره و باید تبیب دیگه ای پیرمرد پین دوز رو با داروهای مناسب مداوا کنه در برنامه های قبل تا جایی شنیدید که امران حاج کریم و دخترش راهله رو سوار برعص بکرد و از خونه تبیب بیرون رفت تو راه امران و راهله مشغول صحبت شدن امران که دید راهله در فضل و دانش دست کمی از پدرش نداره از اون پرسید اگه بهشت فقط برای شیعه یا نه تکلیف اون کسی که بیخبر از مذاهب و عدیان بوده چی میشه راهله حکایتی از امام رزا علیه سلام تعریف کرد و حالا ادامه ی روایت کتاب اوگیانوس مشرق در قسمت 21 موسیقی کمی که گذشت استاد و گفت بهشت آنگونه که شما میپنداری دارایی و مال و املاکی نیست که محترس شویم چرا به این گروه میدهند و به آن گروه نمیدهند و چرا فقط به گروه خاص میدهند و به دیگران نمیدهند در عقیده شما بهشت از آن کیست؟ از آن خداوند است پس تنها خداست که تصمیم میگیرد چه کسی را در آن سکونت دهد همونطور که زمین جای گیاهان و جانوران و جاندارانی مانند انسان است بهشت هم جای مغربان درگاه الهی است جای آنان که موحد و مؤمن و احل عمل صالح بودند هر کس به خدای واحد و معاد و حساب و کتاب و ثواب و اقاب ایمان داشته باشد و از اوامر حق و منصوبان حق اطاعت کند احل بهشت است هر کس هم که دعوتیدهند از جن و انس را به پذیرد و از اوامر هوای نفس اطاعت کند جایی در بهشت نخواهد داشت بهشت را رایگان نمیدهند بهشت را باید با اعمال خود خرید بهشت و جهنم نتیجه اعمال ماست خداوند خالق بهشت است و شرایط رسیدن به بهشت را از طریق پیامبران و کتاب های آسمانی و احل بیت اعلام کرده است گاهی وقتها زیادی اده گناهکاران انسان را به تحجب وامی دارد شیاطین نیز الغامی کنند که آیا براستی تمام اینا به جهنم می روند؟ خوب طبق قول معصومان کسانی که به سبب اناد و لجاجت امامت را نپذیرند و تسلیم این حقیقت نشوند مشمول قذب خداوند خواهند بود اما آنان که بیعتقادیشان از روی لجاجت نیست بلکه محسوسیده این مسئله برایشان روشن نشده است و اگر روشن می شد ایمان می آوردند حساب کارشان با خداست و خدا می داند که رحمت حق شامل آنان خواهد بود یا نه حال شما به پرسش من پاسخته کاش بتوانم آنند خودت با دقیقت به آن پاسختم اگر کسی دو مشک را در برابر تان قرار دهد و بگوید در یکی از آن مشکا آبی شیرین و گوارا ریختم و در دیگری زهدی کشند و محلک شما کدام یک از این دو مشک را برای نوشیدن انتخاب می کنید امران خندید بعد از کنار تخت سنگ بزرگیرت شد و از با آروم از اون گذرون مراقب بود تا تیغ علف های کتا تو پاش نرم گفت از سادگی این پرسش بیشتر می ترسم امران برگشت و نیم نگاهی به راهله انداخت و ادامه داد آخر کدام اغل سلیمی زهر کشند و محلک را برای نوشیدن انتخاب می کند امران اینو گفت و برو برو خیره شد تا تپه راه زیادی نمونده بود سر تکنداد و گفت پاسخ این پرسش مشخص و آشکار است از آن مشک آب شیرین و گوارا دارد می نوشم این فقط نظر شماست یا تمام مردم بر همین عقیده اند؟ اغل سلیم این را می گوید تمام مردمان آلم هم وارد در پیه سلامتی و نیلوزی و سعادت هستند این عقیده تمام مردم دنیا است که آب سالم و بی خطر را برای نوشیدن انتخاب کنند حال پرسشی دیگر دارم اگر در برابر شما دو راه باشد که یکی به دوزخ برسد و دیگری به بهشت شما کدام راه را برای رفتن انتخاب می کنید؟ امران نیم نگاهی به اطراف کرد بعد از دامنه تپ بالا رفت نفساش به شما را افتاده بود عصب با تکونهای زیاد بالا می رفت راهله محکم تر دستش و دور کمر پدرش هاش کریم پین دوز گره زد امران نفسدنان گفت نه ترس این تپه که تمام شود راه صاف و عریض می شود مردمک های راهله به جای دور در آسمون خیره مونده بود امران با تلاش زیاد عصب و دنبال خودش کشید راهله گوشتیز کرد و پرسید این صدای رودخانه نیست؟ امران اصداد و به اطراف خیره شد و گفت رودخانه؟ گمان نکنم از اینجا چیزی پیدا نیست امران به راهله نگاه کرد و پرسید این پرسش ها برای چه بود؟ راهله سعی کرد خودش را از نگاه امران مخفی کنه بعد گفت درهای بسیار بزرگ و سنگین را با کلیت های کوچک هم می توان باز کرد بگوید اگر مقابلتان دو راه باشد که ندانید کدام یک راه دوزخ است و کدام یک راه بهشت آن وقت چه خواهید کرد؟ به کدام راه پا خواهید گذاشت؟ امران همینطور که سعی می کرد اصب و دنبال خودش بکشونه گفت دو راه؟ یکی به بهش و دیگری به دوزخ؟ آره از چه کسی می پرسید که کدام یک از این راه ها راه بهشت است و کدام یک راه دوزخ؟ دامن این طبقه تمام شد و امران رو بلندی اونیست داد و نفس عمیقی کشید کمی دورتر خط باریک آبی رنگی که شبیه رودخانه بود دیده می شد امران با لفظن گفت از دیگران می پرسم آنان می دانند چگونه از دیگران می پرسید؟ در حالی که تمام مردم همچون شما با این دو راه بیگان و غریبند چگونه حرف دیگران را در باره این دو راه باور خواهید کرد؟ شاید کسی ندانسته شما را به دوزخ راه نمایی کنند راست می گویی؟ به این مطلب فکر نکرده بودم عصب از سرازیری پایین رفت راهله همینطور که روی عصب دکومی خورد ادامه داد خیال کنید هیچ کس هم تا به حال از این راه نرفته است که بازگشته باشد و بخواهد نشان راه درست رافاش کند تنها شمایی دو، دو راه مقابلتان است کدام را انتخاب می کنید؟ نمی دانم چه بگویم هیچ وقت این فکر به ذهنم خطور نکرده بود که در میان خلایق چه کسی می تواند راه بهشت و دوزخ را به من نشان دهد من که خود دانشی در باره این دورا ندارم با این سخنانی که گفتی چقدر تنهایی بر دلم سنگینی می کند از دور صدای رودخونه شنیده می شد راهله ادامه داد حال پرسشی دیگر؟ پرسشهای تو از پیاد روی در این سرازیری دوشارتر است بگویید خداوند مهربان و رعوف است یا نامهربان و ستمگر؟ این چه پرسشی است؟ معلوم است که خداوند مهربان و رعوف است آیا این خداوندی که مهربان و رعوف است بندگان اشرا برای انتخاب راه درست در بلا تکلیفی و سردرگومی و جهت رها می کند یا آنان را هدایت می کند؟ امران همطور که برودخونه خیلو شده بود پیش می رفت خسه شده بود شوقه رسیدن به رود قدرت پاشو بیشتر کرد کمی دورتر چند چادر به پاشده بود و ادهی توی هاشیهی رود نشسته و مشغول کار بودن از دور چند نفر با اشاره دست امران و راهله و عصبو به هم نشون دادن امران با دیدن اونا رو به راهله کرد و گفت آن خدایی که من از مردمان تمام بلا در باره مهربانی و رحمتش شنیدم بعید می دانم ما را در میان دوراه ناشناستنها رها کند و سبب گمراهی خلایق شود به خدا سرگند همین گونه از که می گوید چرط اغل و عدل چون این از که خداوند کسی را برای راه نمایی و رهبری مردم به سوی خلق خود بفرستد تا راه درست را از نادرست به خلایق نشان دهد برای یهودیان حضرت مرسا برای مسیحیان حضرت مسیح و برای ما مسلمانان برای ما مسلمانان حضرت محمد را فرستده است تا هدایتگر انسانها باشند و راه دوزخ را از راه بهشت به ما نشاندند اما آیا پس از رسول خدا بندگان به حال خود رها خواهد شد؟ امران افسار از براها کرد و با دیدن رود لبخند زد تا رود چند قدم بیشتر فاصله نبود گفت بعید می دانم خداوند این همه پیامبر را برای هدایت خلایق فرو فرستد و در آخر کار آنان را به حال خود رها کند این دور از حکمت خداوند است اگر قرار بود که خلایق را به حال خود رها کند چرا از ابتدا برای هدایتشان رسولانی را فرستد؟ امران با شوق کنار رود نشست و کفشاش را از پاش بیرون آگرد بعد نگاهی به راهله کرد و گفت این هم رودخانه امران اینو گفت و پاهاش را تو آف رو گفت آه ایش وقتا این اندازه آشقه رودخانه نبودم امران خم شد و مشتی آب به صورتش زد و ادامه داد زلال و صاف و خونک امران سرحال پاش رو از رود بیرون آگرد بعد افسار عصبو گرفت و دستی به دست حاج کریمه پینه دوز کشید و رود راهله گفت اگر اعتقاد به امامان شیعه کمان هدایتگران خدا هستند این همه اقلانی و ساده است چرا مذاهب دیگر آن را نمی فذیرند؟ همیشه شیعتین دستاویزی برای گریز از حقیقت برای بندگان فراهم می کند حاج کریمه پینه دوز که تا اون وقت بیرمخ و بیهوش روی عصب نشسته بود تکونی خرد و آروم چشماشو باز کرد امران گفت چشمانش رو باز کرد حاج کریم نگاهی به امران کرد و پرسید ما کجاییم؟ قبل از این که امران حرفی بزنه راهله با شخ گفت خدا روش شکر که بهوش آمدید پدر دخترم ما کجاییم؟ این بار امران به جای راهله جواب داد کنار رودی در حوالی نیشابور ما در راه خراسانیم با شنیدن این حرف حاج کریمه پینه دوز لبخند زد دوستان عزیز تا فردا و ادامه روایت کتاب اوکیانوس مشفق خدا نگهدار موسیقی اینجا ایران است شبکه ی معارف صدای جمهوری اسلامیه ایران ای ایران ای مرز پرگوهد ای خاکت سر چشمه ی هنر دور از تو هم میشه ی بدان پایم دمانی و جامدان روی موجه مهرمان صدای پسیدیدیم اطوریت رفته آیون خانم ها سلام علیکم رفیق من مهندس نرمفضاره و چند سالیه که توی یه شرکت مشغول کار شده دیروز به هم زنگ زد و گفت همین جان راستش من میخوام یه نرمفضار رو به صورت دست دوم از یکی از آشناها بخرم چند ساعت پیش همطور اتفاقی رفتم توی سایت اون مؤسسه دیدم که نوشته هر گونه کپی و تکثیر از این نرمفضار شرعن جاگز نیست هیچی دیگه منم زنگ زدم به این بند خدا و داستان رو بهش گفتم گفتم اخوی این مؤسسه کپی گرفتن از نرمفضار رو اجازه نداده ها ولی این بند خدا گفت که خیالت راحت من ازشون اجازه این کار رو گرفتم حلاله حلاله حالا سؤالم اینه که اگه ایشون دروق گفته باشه چی؟ آیا وظیفهی به احتیه من هست؟ من مقلد رهبری هستم و میخوام اولا دمت گرم که عواصت به همه جوانه به کار هست در ثانی در مورد سوالتو باید بگم که پاسخ حضرت آقا اینه که این معامله اشکالی نداره و تا زمانی که خلاف اون ثابت نشده شما تکلیفی نداری؟ ارادتمند برای کاهش مصرف آب نیاز به انجام کارهای عجیب و غریب نیست رعایت چند تا ترفند ساده و دمدستی توی آشپسخونه میتونه روزانه از هدر رفت چندین لیتر آب در منزل جلو گیری کنه با بسکردن یه سرشیر کم مصرف به شیر آشپسخونه تا پنجاه درصد آب کمتری مصرف میشه به جای شستن میبه و سبزی به صورت مستقیم زیر شیر اونا رو توی یه کاسه یا سینک پر از آب بشورید کتری رو به اندازه که لازم دارید آب کنید آبی که توش برنج جوشندین رو دور نریزین چون میشه با هاش سوپ درست کرد ویتامین های برنج هم حروم نمیشه به جای یخزودایی مواد غذایی با آب جوش اونا رو از شب قبل از فریزر در بیارید و توی یخچال بذارید قابلمه ها و زرفایی که غذا بهشون چسبیده رو قبل از شستن توی آب خیست کنید اگه زرفا رو با ماشین زرفشوی میشورید به جای استفاده از پیش شست و شو اونها رو با یه دستمال یا اسفنج تنویز کنید اگرم زرفا رو با دست میشورید اونا رو توسین که پر از آب با مقدار کمی مایه زرفشوی بشورید و بعد آب کشی کنید مقدار زیاد مایه زرفشوی زرفا رو تمیزتر نمی کنه فقط برای پاک کردنش آب بیشتری هدر میره برای شستن آشپسخونه همه اول با جارو آشخاله رو جمع کنید بعد به جای تی با یه دستمال نمدار لکی های کف آشپسخونه رو پاک کنید خیلی خوب شبتون به خیلی باشه الانی که زنده و سالم و سرخال باشید ساعت 21 و 27 دقیق است و همچنان با رویدیو معارف همراه باشید که در مانشت باشید خوشا در بیمی که در مانشت باشید خوشا در بیمی که در مانشت باشید خوشا در بیمی که در مانشت باشید خوشا چشمی که رو سرخشید خوشا در بیمی که رو سرخشید خوشا در بیمی رو سرخشه آسانpri بعد روز پید آسان فزیری اتى اینطوری سه رسین شاصا و من یه برای حساباتی می coude به ذکر لا تتمه نل قلوب براتون شبیه پر از آرامش آرزو میکنم من حمید سوری و امرو همکارانم آقایان مهدی کازمی عزیز تیه کننده سید عبدالله