موسیقی بسیار خوب قبول باشه دعاهای شما شنواندگان گرامی رادیو معارف قراعت دعای کومیل بود در برنامه محراب دل با نوای مدد هرجمند جناب آقای علی برادران اما رفتارها و گفتارها و کردارهای ما به شده تحت تأثیر بزرگانیه که اطرافمون هستن توی فامیلمون تو آشناهامون تو شهرمون به ویشه دسته علما و گروه آلمان دینی که مردم از اونها الگو میگیرن از سیره و اخلاق اونها حالا ده دقیقه حجت الاسلام وحیدی میخوان در برنامه پارسایان از همین اخلاق و رفتار و منش برامون بگن بشنویم سرگشتگان کمویت پروازید پروازید سرگشتگان کمویت پروازید سرگشتگان کمویت آشفتگان کمویت از خود خبر ندارد آشفتگان کمویت از خود خبر ندارد پارسایان بردرگه تو بهریست از آب چشم اوشا خلق جهان از آن رو در رب گذر ندارد حجت الاسلام وحیدی بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی اللہ علیه و سلام محمد و آله تاهرین سلام علیکم و رحمت الله دوستان از اینجاییم عزیز همراه در برنامه پارسایان خدا به هممون توفیق بده جز دوستان واقعی هزارات معصومین علیهم سلوات الله باشیم و دستورات اون هزارات رو به خوبی عمل بکنیم یکی از نکاتی که مورد تأکید هزارات معصومین علیهم سلوات الله قرار گرفته اینه که آدم از پرخوری دوری بکنه این که انسان همش شکم خودش را پر از قضا بکنه این مطلوب نیست بیماری میشه بیانبر خدا فرمودن من قل لطعمهو سحه بطنه و سفا قلبه و من کثر لطعمهو سقمه بطنه و قصا قلبه چقدر این روایت زیباست کسی که مئده خودش رو پر بکنه مئدهش بیمار میشه قلبش هم سخت میشه قصیل قلب میشه دیگه حال عبادت پیدا نمی کنه از این که و کسی که قضا کم بخوره مئدهش سالم میمونه سلامتی جز پیدا می کنه و سفای دل هم پیدا می کنه یه روایت دیگری هم تقدیمتون بکنم حضرت فرمودن ستا چیز هست که خدای متعال اون ستا چیز را دوست می دارد قلت الکلام قلت المنام و قلت التعام آدم کم حرف بزنه لازم نیست تو هر موضوعی ما اظهار نظر بکنیم و کم خابیدن و کم خوردن بعضی ها پرخور و پرخاب هستند این آدم را دور می کنه از اون کمالاتی که شایسته ماست و بعد در ادامه روایت فرمودن ستا چیز هست که خدای متعال اونها را دوست نمی دارد قلت الکلام قلت المنام و قلت التعام زیاد حرف زدن زیاد خابیدن و زیاد خوردن کم بخوریم و کم بخابیم و کم حرف بزنیم که این سه سفت را خدای متعال دوست می داره انشاءالله هممون آمل به این دستور باشیم انشاءالله نزدیک دارد و در ر aspects ni که در از دار بالای فرج از آن نپر casi پردامين که نمی سیست اگر یک او هم trakene که گرم کرای خود sita حداکش survivet شاشه قلود شادر کشير شادر که ما انجام می کنید تمام که ربیروی رابطر که مثل رئیم مثل tricks اینکه ما که ما هم one ba ایمان طbi gir میگه نهار امام یک قضای ایرانی به اسم آبگوشت بود این همان قضایی بود که در آن روز زهر دیگران هم استفاده میکردن یه روز زهر که امام رحمت الله حالا صفره میخوان بخورن قضاشون آبگوشته بقیه هم قضاشون آبگوشته تعبیر ایشونه که آیت الله خمینی بر سر صفرهی نشسته بود که به غیر از ایشان دیگران هم بودن بستگان هم بودن نزدیکان ایشون هم سر اون صفره نشسته بودن بعد از آن که نام خدا رو بر زبان آورد مقدار کمی قضا خورد مدت نهار خوردن ایشان دقیقا هفت دقیقه و چهل ثانیه بود به همین مدت کتا ایشون مقدار کمی قضا خورد و بلا فاصله به اتاق کارشون رفتن بعد او تعبیر دیگری داره میگه من دو سال پیش یک بار موفق شدم نهار خوردن پاپ را هم به چشم خود ببینم مجموع قضاهایی که برای ایشان تدارک دیده بودند و بر روی میزی به طول دوازده متر و به عرض دونیم چیده بودند هیچ نوع قضای ایتالیایی نبود مگر این که بر روی این میز قرار داده بودند اون وقت پاپ که بر سر این میز به تنهایی نشسته بود برای این که نهار خود رو بخوره مدت نهار خوردنش یک ساعت و پنجاه دقیقه بود و بعد بقیه قضاهایی که روی این میز باقی مونده بود اونطور که من فهمیدم به طور کلی اونها رو دور ریختند و معدوم کردند اما قضا خوردن مرحوم امام رحمت الله علیه برگرفته از تعالیم اسلامی تا وقتی گرست نشدی نخور قبل از آن که کامل سیر بشی دست از قضا بکش باز یکی از خبرنگارها این رو میگه در پاریس در قسمت بیرونی منزل مرحوم امام رحمت الله علیه گاهی قضاها بسیار ساده بود مثلا قالبن تخم مرگ و سیبزمینی قضا به افراد داده میشد انقدر این برنامه قضایی ساده و تکراری بود که برخی خبرنگارهای خالجی میومدن از اطرافیان مرحوم امام رحمت الله علیه میپرسیدن تخم مرگ در ایران سمبول چیز خواستیست؟ تخم مرگ در ایران سمبول چیز خواستی برای شما ایرانی ها هست که انقدر شما تخم مرگ مصرف میکنید؟ نه این مصرف زیاده تخم مرگ از سوی مرحوم امام رحمت الله علیه برای همراهی با مردمان فقیر و گرفتاری بود که در ایران زیر کنگال تاقوت گرفتار شده بودن این جمله رو هم عرض بکنم مرحوم آیت الله صدر علیه صدر برادر امام موسى صدر رحمت الله علیه همان نقل میکنن در برخی از مهمانی ها که میرفتن خب روی صفره چند نوع غذا میگذاشتن ایشون مراقب خودش بود هیچ وقت اختیار از کف نمیداد ضروری نمیدونست که برای احترام به اهمان از همه غذاها بخوره یه بار نقل میکنن که مرحوم آقا موسى صدر رحمت الله علیه به همراه برخی از بستگانشون به مهمانی رفته بودن که اون مهمانی غذاهای بسیار متنوعی درش بوده مشهور بود که اونجا غذا چند نوع میذارن غذاهای عجیب و قریب میذارن وقتی که برگشته بودن مادر امام موسى صدر رحمت الله علیه از او پرسیده بودن که خب پسرم از کدوم غذاها خوردی چی خوردی؟ مرحوم امام موسى صدر رحمت الله علیه جواب داده بود که من فقط یک نوع غذا خوردم چون یه نوع غذا هم آدم رو سیر میکنه لازم نیست آدم زیاد بخوره و بعد ادامه داده بود هم آدم رو سیر میکنه هم خوشمزده تره غذاها مزدهاش قاطی نمیشه و گفته بود که غذاهای متنوع باعث سوه هازمه میشه لذتی در آن نیست آدم باید مراقبت بکنه بنده شکم خودش نباشه که هرچی که دید را بخواهد بخورد و بعد حال و هواش عوض بشه خدا به هممون توفیق بده مراقب سلامتی خودمون باشیم کم بخوریم کم بخوابیم و کم حرف بزنیم که این سه باعث نزدیکتر شدن ما به خدای متعال میشود انشاءالله سرکای scarcity حنگا جزئره بهای هم مکه که جیف نکرگ پاسب Whoo مرگ جهان AR مهنم مراقب خواهیم سوهای sausage موسیقی روایت کتاب بر اساس کتاب اوخیانوس مشرق نوشته مجید پورولی کلشتری موسیقی مجید آینه موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی امران خسته به خونه حاج کریم پیندوز رسید و از اون نشونی آب حیات رو خواست حاج کریم به اون گفت که چشمه آب حیات حقیقی در خراسان و خونه مامرزا می جوشه اما امران اصرار داشت به دنبال چشمه آب حیات خیالی بره اون با کاروانی به سمت دریای شمال رفت حاج کریم و دخترش راهله همراهی خراسان شدن اونا در مسیر خراسان بودند که امران سوار برعص برگشت و با حاج کریم و دخترش راهله هم سفر شد حاج کریم و همراهانش در مسیر گرفتار دو راهزن شدن اما به شکل معجزه آسایی از دست راهزن ها نجات پیدا کردن امران حاج کریمو که به دست راهزن ها زخمی شده بود به خونه تبیبی برد تبیب بعد از معاینه و مرهم گذاشتن روی زخم حاج کریم به امران گفت که دارو و وسائل زیادی توی خونه نداره و باید تبیب دیگه ای پیرمرد پین دوز رو با داروهای مناسب مدابع کنه امران حاج کریم و دخترش راهله رو سوار برعصب کرد و از خونه تبیب بیرون رفت توی راه امران و راهله مشغول صحبت شدن امران سوالهای اعتقادی میپرسید و راهله جواب میداد در برنامه قبل تا جایی شنیدید که حاج کریم و امران و راهله در مسیر خراسان و حوالی نیشابور به رودخانهی رسیدن حاج کریم پین دوز که زخمی و بیهوش روی عصب افتاده بود بهوش اومد و حالا ادامه ی روایت کتاب اقیانوس مشرق در قسمت 22 حاج کریم پین دوز حاج کریم پین دوز روی گیلیم رنگ و رو رفتهی نشسته حاج کریم پین دوز روی گیلیم رنگ و رو رفتهی نشسته حاج کریم پین دوز روی گیلیم روی گیلیم روی رفتهی نشسته حاج کریم پین دوز روی گیلیم روی گیلیم روی گیلیم روی گیلیم روی گیلیم روی گیلیم روی گیلیم حاج کریم peas حاج کریم پین دوز standing up حاج کریم whenever he sets his arms wide دست روی شونه گذاشت امران نیمخیز شد و نزاشت حاج کریم تکونه بیشتری به شونش بده گفت فیلن نباید زیاد بخندی و به شانت تکام به دیفین دوز برای زخم شانت زرار دارد باید دنبال طبیب دیگری باشیم طبیب برای چه؟ برای زخم شانت مداوای تو تمام نشده بود که از خانه طبیب قبلی به قصد یافتن طبیبی دیگر بیرون آمدیم درامه مداوای من باشد برای خوراسان حاج کریم دست دراز کرد و دست امران رو گرفت پیش از آن که من داروی درد تو باشم تو برای من عصا بودی اگر میخوای خوبی های مرا جبران کنی بگو آن قلعه که فرستاده علی ابن موسر رزادران براهود از آن سخن گفت کجاست؟ تو انهوز در په قلعه ای؟ آره آخوراسان تنها دو یا سه روز دیگر باقی مانده است چرا از خود علی ابن موسر رزا سراغش را نمیگیری؟ امران سر تکنداد و نیم نگاهی به راهل کرد و بعد گفت در درونم جنگی برپاشده پین دوست علی ابن موسر رزا را هم میشناسم هم نمیشناسم دوست دارم برای یک بارم که شده او را ببینم و با او هم کلام شدم هیچ وقت برای دیدن کسی تا این اندازه مشتاق نبودم اما اگر علی ابن موسر رزا این گونه که گفتی باشد و به راز دلها آگاه باید پیش از آن که من در باره قلعه چیزی بگویم پاسخم را بدهد به خدا سوگند همین گونه از که میگویی این قرار ما به شرافتم سوگند اگر پیش از آن که در باره قلعه از علی ابن موسر رزا سوال کنم جای آن را برای من فاش کند به امامتش ایمان خواهم آورد الحمدلله رب العالمی خاطر من از علی ابن موسر رزا جمع است اما یادت باشد جوان دیدن و شناختن علی ابن موسر رزا با خلاق دیگر تفاوت دارد آید او را آنچنان که شایسته است بشنست تو به ملاقات کسی می روی که خلیفه خدا بر روی زمین است او کسیست که زمین و آسمان تحت اراده اوست آیا برای اثبات امامت علی ابن موسر رزا دلیل تاریخی و سندی نیز وجود دارد یا او را فقط باید با اجاز شناخت برای کسی که شیعه است نقل امامان پیشین و احادیث اهمه حجت است و دلیل خانه کننده و برای آنکه شیعه نیست و برای آنکه مسلمان است و شیعه نیست قرآن دلیل بسیار محکم است آیات بلایت و تدهیر و اکمال و علی الامر و مودتت و آیات روشن دیگر همه در باره امامت است احادیث متواتر بسیاری هم از رسول خدا نقل کردند جمعه حدیث سقلعین حدیث سفینه حدیث نجون و احادیث دیگر در کنار اینها در خود امام هم نشانه ها به قابلیت های نافته است که در هیچ کس دیگری در حالا موجود نیست و تنها یکی از آنها اتازه است با اندکی تحقیق و کشف و یقین در باره آن قابلیت ها میتوانه امام را شناند امران سریع تکندد و گفت آیا علی ابن موسرزا به واقع صاحب این صفات هست که میگویند؟ از کجا ملوم که اینها حقیقت داشته باشد؟ شاید صفاتیست که خلایق برایش ساختند و فقط شنیده هایی استباد ناشدنی؟ ببینم امران آیا مردمانی که در اطراف خود دیده ای از قیب آگاه هست؟ نه گمان نمی کنم کسی باشد که از قیب و ندیده و ندانسته آگاه باشد اما علی ابن موسرزا به قیب آگاه هست و این علمیست که از خداوند گرفتن چگونه؟ خوب گوش انتو ماجرایی برایت بگو میشنبم پین دوست به گروزی علی ابن موسرزا در جمعی مشخول صحبت بودن شخصی که از بلایت احدی ایشان خشمگین بود و به قصد قتل امام خنجری مسموم را در کیسه کوچک گذارده و از زیر ردای خود مخفی کرده بود در شکل شمایل مردی الماموز وارد محفل امام میشود اون گوشه می نشیند و منتظر می شود تا در فرصتی مناسب با حجومی ناگهانی امام را به شهادت برساند وقتی صحبت های امام در آن مجلس تمام می شود آن مرد پیش می رود و در برابر امام می نشیند و لب به سخن می گوشه و می گوید ای علی ابن موسرزا ای کسی که پسر رسول خدایی و می گویند تو نیز ادامه دهنده یه همان راه و روش پیام بری از شما پرسشی دارم و فقط برای یافتن پاسخ همین پرسش به اینجا آمدن حاج کریم با دست به مشک اشاره کرد امران مشکو برداشت و به اون داد حاج کریم مشکو به سمت دهنش برد و چند جور آب خرد و زیر لب گفت سلام بروزه حاج کریم نفس بلندی کشید و شروع کرد به تعریف ادامه ی ماجره امام ابتدا نگاهی به صورت آن مرد می اندازند و لبخندی می زنند و می فرمایند ای مرد قریبه می دانم که تو به چه منظور و مقصودی به اینجا آمده ای پرسش تو را پاسخ هم داد اما به یک شرط مرد با تجرب می پرسد چه شرطی و امام می فرماید به شرط آن که اگر پاسخی دادم که تو را غانه کرد و رازی شدی آن کیزه ی کوچکی را که زیر جامعت پنهان کرده ای در برابر همه بیرون آوری و دور بیاندازی امرون دقیق تر از قبل به حاج کریم پین دوز نگاه کرد حاج کریم لباسشو کنار زد و به زخم روی شونش خیره شد و بعد ادامه داد مرد قریبه با شنیدن سخن علی ابن موسر رزا متحیر می شود امام دامه می دهند می خواهی از من بپرسی در وجود این که مرد قریبه تاقی و ظالم است چرا من که فرزند رسول خدا هستم در امور مملکت داری با او مشارکت کرده و ولی احد او شده مرد قریبه سری تکان می دهد و می گوید به خدا سوگند همین در فکرم بود امام می فرمایید اکنون من است و می پرسم آیا گناه مرد قریبه و امثال او بدتر است یا کفر و گناه پادشاه مصر و درباریانش پادشاه مصر و درباریانش مسلمان نبودند اما معمون و اطرافیانش به ظاهر مسلمانند و معتقد به وحدانیت خداوند یوسف نبی با این که پیغمبر بود و پسر پیغمبر و نوه پیغمبر از پادشاه مصر تغازای کرد تا وزیر دارایی و خزاندار انبال و دیگر امور مصر بشود حتی در جای فرعون می نشست در حالی که می دانست او کافر مهزاست همینطور که حاج کریم مشغول صحبت بود مردی از دور به اونا نزدیک شد صفره یک کچیکی توی دستش بود حاج کریم دامه داد علی ابن مسرزا در برابر حاضرانی که در جمع نشسته بودند فرمودند بدانید که اغازای دخالت در امور حکومت از جانب من نبودست من نه شیفته دنیا هستم نه عرضشی برای تاج و تخت و سلطنت خواهدم بلکه معمون مرا به زور شمشیر به چنین کاری مجبور کردن آگاه شاهد است که من بدون رضایت قلبی در چنین موقعیتی قرار گرفته و با معمون شرط کردم که مقام ولایت احدی را به احده میگیرم به شرط این که امرو نه نکنم حکم و فتوان ندهم کسی را ازل و نسب نکنم و هیچ امر پابرجای را تغییر ندهم و از همه امور دور باشم خب بعدش چی شد؟ امام به مرد غریبه نگاهی می کنند و می فرماین آیا پاسخ من برایت کافی اوغانه کننده بود؟ مرد وقتی سخن امام را می شنود به نشانه ی عدب در مقابل ایشان تحزیم می کند آنگاه کسی را که زیر جامعهش پنهان کرده بود بیرون می آورد و می گوید به خدا سوگن شک ندارم که تو حجت خدا بر روی زمین نجا کمی که گذشت مردی که از دور به سمتهاد کریم و امران می اومد از راه رسید و سلام کرد موسیقی دوستان عزیز تا فردا و ادامه روایت کتاب اوغیانوس مشفق خدا نگهدار موسیقی دوستان عزیز دینی سدا موسیقی دوستان عزیز موسیقی موسیقی موسیقی راژیو معرف صدای فضیلت و فطرت فراخان ارسال آثار و اصناد در راستای سبت اقتدار و هماسگ بیبدیل دفاع مقدس دوازده روزه در برابر تهاجم وحشیانه رژیم خبیس سحیونی و امریکای جنایتکار از عموم ملت قهرمان و قیور ایران اسلامی دعوت میگردند تا آثار و اصناد خود را از طریق سامانه سازمان اصناد و مدارک دفاع مقدس و مقاومت به نشانی دفاع داکس دات آی آر بخش اهداع سند ارسال نمویند بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس و مقاومت آیون خانمه سلام علیکم ای روز که داشتم میرفتم سمت استدیو و خیلی هم اجله داشتم یهو آقای رزایی که از همکارای خوب و کار درسته مونه جلوی منو گرفت و گفت همید آقا یه سؤال داشتم همید آقا راستی مبالغی که به عنوان صندوق پسنداز صندوق تأمین آتیه و قیره یا حالا شبیه این از حقوق و مذایع کسر و در پایان مدت خدمت من موقع بازنشستگی یه جا به من پرداخت میکنن این بهش خمس تعلق میگیره گفتم آقا رزا اجله دارم آه ایشونم کم نیه ورد و جواب داد که خب جواب این سؤالم برای من مهمه آخه گفتم باشه ایمی نداره سریع جواب میدم در باری سؤال شما حضرت آقا رحبر معظم انقلاب فتوه دادن و فرمودن که اگه این مبالغ بدون اختیار از حقوق شما کسر میشه جز درامد سال وصولتون حساب میشه که اگه تا سر سال خمسی در معونه یا حزینه زندگیتون مصرف نشه خمس داره اما اگه با توافق بین شما و اداره این مبالغ کسر میشه و قابل دریافته باید در پایان هر سال خمسی خمس اون رو پرداخت کنید و اگه قابل دریافت نیست بعد از دریافت باید بلا فاصل خمس مقداری که قبلن سال خمسی بر اون گذشته پرداخت بشه و مقداری که مربوط به سال اخیره و هنوز سال خمسی بر اون نگذشته جز درامد سال وصولتون محسوب میشه دیگه ارادتمند پویش مدیگه به عشق پیانبر میشه در موقع پر برکت رویول اول و همزمان با خزار پانسدومین سالگرد میلاد پیانبر رحمت امیدواری سلالله علیه و آلهی و سلال امتی مردمی برای آزادی زندانیان جراگ مقدرند زاران زندانی نیازمند در انتظار دستان مکربان شما هستند فدران مادران فدران مادران فدران مادران فدران مادران و عزیزانی که تنها به دلیل بدهیهاگ مادی از آغوش خانواده هاگشان دور مندند بیاییم با الهام از سیره نبوی با بخشش و همدلی تعم شیرین آزادی را به خانواده هاگ دردمند هدیه و با وحدت و مباسات گره هز زندگی آنها باز کنیم آدرس تا با نماغ ستاد دیگه کشور آی پی آر آو نخت آی آر به عشق پیام بر آزادی را ادیه کنیم شراغ همه هنگی تبریغات اسلامی بسیار خوب شبتون بخیر هموطنان نازنین عزیزان همراه با روی