قهرمانی کشور تهرانی میخوایی بری برو جاشون شرکت کن مسابقه بر از شیراز به شما زنگ زنن برو مسابقه شرکت من قرار نموده هستم تو مسابقه برشم چون یه نفر نیومد و من گفتم برو مسابقه شرکت من وایستادم آخر هفته وایستادم اومدم برای اولین بار اومدم فدرسیون فدرسیون رو دیدم سالون رو دیدم اولین بار بود دیگه همه چی برام تازگی داشت بعد اونجا رشته سنترفایر رو من اونجا فهمیدم که چیه سی تا تیر دقیقت میزنی سی تا تیر سرعت میزنی دقیقت پنج تیر تو پنج دقیقت سرعت هر یه تیر سه ثانیه زمان داره من اونجا ایکی از دوستان شیرازی به من توضیح داد جلسه آموزش همزام رو برمون سالون بود گفت که این دقیقته این سرعته ده تا فشنگم به من داد ده تا فشنگ خفیف به من داد با یه استحه خفیف گفت با این تمرین کن من پنج تا دقیقت زدم باش پنج تا تیر دقیقت زدم بعد سرعتو به هم گفت که اینجوریه دستاتو میاد پایین زاویه 45 درجه بعد تقهاتو اینجوری درست میکنی دستگاه نشان رویتو درست میکنی بعد سرعتی سه ثانیه زمان داری اینجوری بزنی پنج تا تیر سرعت من تمرین کردم با ده تا تیر کنیم بله بله اولین بار بعد گفت که فردو ساعت نو مسابقه فردو ساعت نو اینجا باشم یادم صبح خدا رفتگاه نتونه بیام رو زنیم من مادر بزرگم تو قید حیات بود من تهران ساکن بود من خونه ایشون بودم صبح با برادرم اومدیم از جلوه هوتل اولمپیک که رد شدیم گفتم که مهدی من دو ماه دیگه اینجا تو تیم ملیم خودتون گفتیم خودم گفتم بهش گفت چیه جوگیر شدی ده تا تیر زدی با ده تا تیر میخوایی بیایی تیم ملیم با ده تا تیر گفتم امروز و بدونش آموزشی بله گفتم باید امروز نشون بیدم اومدم رفتم مسابقه من اون روز برای اولین شرکتم توی کشور شدم دوم کشور باری که هر لحظه نایب قهرمان ایران شدین نایب قهرمان ایران شدم برای اولین بار با ده تا تیر فقط با ده تا تیر شدم دوم کشور از شما این استعداد ذاتی در این رشته دارید البته ناگفته نمونه فرداش رشته پنجاه متر خفیف بود اینم به من یکی از دوستان آموزش داشت رشته پنجاه متر خفیفم اینجوریه شست تا تیر میزنی دقیقه مثل بادیه ولی واسله پنجاه متره فرداش من رفتم رشته خفیفو بزنم نفر چارم شدم چارم ایران شدم اون موقع آقای کلهور سرموربی تیم ملی ایشون استاد عزیز منه الانم در قید حیاته و همیشه هم ارادت دارم بهش از همینجام میبوسمش واقعا چون ایشون منو کشف کرد و ایشون منو به تیر اندازی معرفی کرد ایشون داور میدون بودن منو دیده بودن ایکی از دوستان میگفت که این این یه استعداده اینو من دوتش میکنم من دو هفته بعد دو هفته بعد از این مسابقه ایشون اسم منو نوشته بود ناممو زده بود به حیات اصطان و فارس دوت کرده بود منو به تیم ملی چه احساسی داشتی دارید اون زمانی که این اتفاقی که به برنامه رو اتون گفته بودید بله برخی از اتفاقات تو زندگی آدم میفته که جز خدا هیچ کسی دیگه نمیتونه انجام بده و این جز من من تو زندگیم چند بار این اتفاقات بر من افتاده و این اتفاق اصلا زندگی منو مسیر زندگی منو حوض کرد و جز خدا لطف خدا هیچ چیز دیگه نمیتونست باشه بسیاری همچنان صحبت میکنم با چناب سرهنگ دکتور چنگیز مسیبزاده مدیرامل محترم باشکاه نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و از قهرمانان تیرندازی کشورمون در برنامه محبتی گفته بود شنواندگان عزیز بخش دوم صحبت رو آغاز میکنم با جناب آقای دکتور چنگیز مسیبزاده آقا سخته سرهنگ دکتور باید بگیم دکتور سرهنگ باید بگیم سرهنگ دکتور چنگیز مسیبزاده اونوان نظامی اولادیت داره بر اونوان علمی جناب سرهنگ دکتور چنگیز مسیبزاده اون زمان انتخاب شدیم دعوت شدیم به اردوی تیم ملی اما هنوز ملی پوش نشده بودین درسته؟ آقای که رو شما رو دعوت دارن نامه دارن به استان فارس اتفاقا به محل کارتونی شما نظامی بودین آقای مسیبزاده باید بیاد اینجا برای اردو خب چی شد؟ من استان فارس اون موقع اصلا نمیدونستم که باید تیم ملی فدرسیون نامه بزنه به ارتش نیروی زمینی نیروی زمینی منو از اونجا بخواد بیاید این سرسر مراتب باید انجام میده من اون موقع استان فارس که نامه رو به من داد رفتم پیش فرمانده تیب موقع امیر نبیپور اگر اشتباه نکنم خدایفتشون بکنه بودن رفتم پیش ایشون گفتم که امیر من دعوت شدم اردوی تیم ملی بعد ایشون به من گفت که نامه باید از سمت ارتش بیاد که من بتونم شما رو بفرستم ولی خب چون زمان نبود ده روز به من مرخصی دادن اردوی اولی امون ده روز بود ده روز مرخصی گرفتم اومدم رفتم اردو اومدم رفتم اردو من توی اردو تازه تیرندازی رو یاد گرفتم یعنی شکل حرفه ایش رو یاد گرفتم اصلا نشان روی چی جوری باید باشه فضای هدف کجاست آقای کلو همه رو به شما عموزش دادن من اونجا همه رو وانوموت نمی کردم که بلد نیستم چون من همه این رو به شکل نظامی بلد بودم به شکل این که وردشی وردشی ولی اونجا من دونه به دونه شو از دوستان یاد گرفتم اینم میگه از حوش و زکاوت زرنگی شما بوده دیگه و محبت دوستان یاد گرفتم این رو عرض بکنم که اون موقع من برای رشده های 25 متر دعوت شدم اون زمان رشده های 25 متر یعنی سرعتی و دقیقی نفرات جدایی بودن دقیقی جدا سرعت جدا بله بله برای چه مسابقاتی دعوت شدین به اردوی تیم ملی برای مسابقات تمرینی بود هنوز مشخص هستم شکل جدید اردوی بود که فدراشیون جدید اون موقع آقای هاشمی رئیس فدراشیون بودن مرحله اولی بود که تازه ایشون هم رئیس فدراشیون بودن هنوز سرپرست بودن رئیس هم نشده بودن که میخواستم یه مرحله جدیدی از اردو آغاز بشه و تعدادمون هم موقع زیاد بود نزدیکی 13 نفر رو دعوت کرده بودن اردو و مسابقهی هم نبود من اولین مسابقه تیم ملیم هیچ مسابقه قهرمانی کشور و اینا هم نبود اولین مسابقه هم بعد از اردوی تیم ملی 6 ماه بعد مسادف شد با مسابقهات جام صلح و دوستی بین المللی که اون موقع مسابقهات بین المللی که ایران میزبان شد گذاشتن و همه یه کشورهای حاشیه خلیج خاص شما دیگه عضو تیم ملی شدید بله اون موقع ایران دوتا تیم داد و آقای کالهور عزیز منو به عنوان من تاز و واردترین عضو تیم ملی بودم در سنه تقرار سی سالگی بله منو نفر اول تیم علف اعلام کرد که خیلی هم اعتراض کردن و اون موقع دوست هم خیلی هم قدیمی ها بهشون برخورده بودن بعضی هم تیم برخده بودن این ها توی رشده بیس پای متر من اما ایشون محکم واستاد و یادمه از ایران توی رشده بیس پای متر تنها کسی که منو آورد من بودم نفر دوم انفرادی اون تورنومنت شدم و به واسطه امتیاز من تیمی هم ایران دوم شد و ایشون هم موقع گفت دلیلشو متوجه شدید چرا ایشونو گذاشتم حدیه هم بتون دادن یا جایزه هم بتون دادن بله موقع جوایز خوب بود مثل الان نبود موقع فکر کنم دقیق یادم نیست سه تا یا پنج تا سه که جایزه گرفتیم خود تیم ملین فدرسون به شما جایزه داد بله موقع این اولین اولین مسابقه مهم زندگی من بود و چقدر تونسته اصلا انگیزه به شما بده نگفتن آقا تو این چند سال کجا بودی تا الان این استداد کجا بوده تا الان من خیلی برمی گشتم آقا خیلی سنواتی که قبل تر می تونستم توی من از سال 82-83 ببینید خب یه مدت متفاوت این دوتر اشتباه هم آدم اون موقع نمی دونه که ولی من اگه سال 82-83 می دونستم که باید این مسیرو برم به جای سال 82-86 خب طبیعتا چند سال دوتر ممکن بود این اتفاق برای من بیرونده خب میخواییم یه مدار سرعت صحبتونو برین بالاتر بعد از اینکه اولی مسابقه در مسابقات جامعه سولو دوسی در ایران که شرکت کردین و عنوان هم به دستو بردید دیگه افترین تو دور اینکه مرتب به تیم ملی دوت بشین روی راته که شرکت کردین حالا چه مثلا مسابقاتی که تحت عنوان ارتشای جهان بوده یا رقابتهای بین امرالی بوده حالا مسابقات برون مرزی کجا رفتین چه مسابقات شرکت کردین زیادا واقعیتش دونه بدونه جادم نیست دونه درشتشو بگیریم مثلا من خب دو دور اولمپیک سیز رفتم کجا رفتیم اونجا را یکی هم که چیم بود ووهان رفتم نه مقام نتونستیم جاریم ولی خب ریکوردامون در حد ریکوردهای قابل توجه بود ببینید ما 25 متر سرعتی خیلی مشکل داریم چون همیشه ما تو تحریمیم همیشه تو تحریمیم بحث مهمات مشکل داریم بحث سلاح مشکل داریم حالا ما چون نظامی بودیم و خب ارتش این سلاح ها و این مهمات رو بلاخره خارج از دیسیپلین فدراسیون این ها در اختیار ما قرار میداد داشتیم همیشه یه حرف های برای گفتن داشتیم ولی واقعا بچه های ما تو تیراندازی خیلی مزدوم هستیم مسابقات مثلا کابپا آسیه قهرمانی آسیه جه شرکت کردید بله مسابقات نیادم یه مسابقات خود تهران برگذار شد من کوویت مسابقات آسیهی بودم قطر مسابقات آسیهی بودم باکو مسابقات جهانی بودم بازی آسیه شرکت کردید؟ بازی آسیهی یکی از اون خاطرهای تلخ من هست که چه دوره ای کجا؟ من برای خاطرم هست این چون؟ قبلش بازی گوانجو یا دو هزار شه دوه قطر نه بعد از قطر دو هزار ده گوانجو گوانجو بود که فکر کنم دو شب قبل مسابقه من عوض شدم من هفته سفر مسابقات مهم امورایی حقوقی که مثلا نفر اول تیم ملی بودم هفته مسابقات مهم جهانی آسیهی رو تا پای پله اواهی ما رفتم اسلا هم رفت لباس همم رفت ولی خودم برگشتم نشد از پنج یازده بود که پنج یازده نوه و نوه بود تقریبا چهار سال پیش بله دستور دادم به من که من بیام تربیه بدنی برم خودم رو معرفی کنم دیگه رفتم تا اون زمان تو تربیه بدنی بودم به عنوان ورزشکار بودم به عنوان ورزشکار بودم با فقط خب مهمور بودم اونجا و میرفتم تیم ملی و و توی تیم نیروزمینی هم توی لیگ برای تیم نیروزمینی تیرندازی و اینجا بود که آغاز راه جدید در عرصه ورزشی به عنوان یک مدیر برای شما رقم بسیار عالی بریم بخش سه همه گفته بود رو در قسمت بعدی با جناب سرهنگ دکتور چنگیز مسیبزاده مدیرامل محترم باشگاه نیروزمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و البته عوض واساق تیم ملی تیرندازی کشورمون پی بگیریم ویدیو از این ایران را در این ویدیو کانال بیروز کنید ید و اینجا ببینیم برای درستهده شما و اینجا ببینیم از درستهده شما بمیدید از این ویدیو ا resolutions باید درستهده شما ببینیم و رومتران وقتی تیم ملی تیراندازی آقای مصحیف زده شما همین چند وقته بیشی مصابقاتی هم رفتی قرار شد اول برنامه بودی میگم چی بود اون چه مصابقاتی تایلم بود اگه اشتباه میکنم خدمت شما عرض بکنم که امسال تیم تیراندازی نیروزمینی مستحضر از این یکی از تیم های خوب کشور ما امسال هم چهار تا تیم توی مصابقات لیگ داشتیم یه تیم در لیگ برتر یه توفنگ بانوان یه توفنگ آقایان در لیگ دسته یک پنج تا تیم داشتیم و همیشه نیروزمینی اصلا از بد فکر کنم فدرسینی تیراندازی همیشه تیم داشته تیراندازی پای ثابت و مصابقات بوده همیشه هم جز خوبای کشور بوده و بیشتر تیرانداز آقای انتظارم همینه دیگه بچه ها خلاصت نظامی هستن و دست به سلاح که خب دخترشون خانم اله احمدی که خب از بهترین های کشور ما بودن از همین باشگاه رشت کردن زیر نظرم همین پدر خانم اله احمدی تا سکوی پنجومی اولمپیک هم رفتن دیگه پای مدال اصلا ایشون در مکتب نیروزمینی رشت کردن بله کاملا درسته آقای محمد احمدی پساریشون ایشون همکارم هم کارم خانواده کامل ورزشی به خصوص درچین هم دازید و خیلی از ایدان آقای نسل اسفانی که خب از مردبیان ملی هستن مردبی ملی شدن سال پیشم بازنشست شدن حتی سال گذشتن تو مصاقات یونیورسیالی دانشونشون بودن سماربی تیم دانشونشون درچین آقای حسین واغری آقای جامبخش مصبی آقای کردلو خیلی متعدد حتی همیلان که تو تیم ملی هست امیر محمد نکونامی این بچه خیلی کچی که بود که تو باشگاه نیروزمینی آقای احمدی واقعا خب باشون کار کرد از نیروزمینی این بچه ها به اینجا رسیدن قرار شد بریم مصاقات تایلند چی شد که شما را انتخاب کردن خیلی من شما را دکنم که ما قهرمان لیک شدیم سال گذشته خب امسالم تیم ملی برنامه برای اعضام نداشت و باشگاه نیروزمینی اعلام و آمادگی کرد و عوض به تیم نیروزمینی شدین شما؟ من خب عوض به تیم نیروزمینی بودم بودین؟ بله من همیشه بودم همچنان که مدیر آمل بودین عوض به تیمتونم بودین از سه سال قبل دیگه دست و سلاح نزده بودم یعنی فقط به صورت یعنی بعدی که مدیریت باشگاه رو بستیدار شدید یک سال کار کردید باشگاه تقریبا آخر مسابقی دیدم یه سال بعدی که مدیریت باشگاه شدم اومدم توی مسابقات یه دو سفته تمرین کردم یه مسابقی رو رفتم که اونجام شدم دوم کشور مدیرم بودین؟ بله مدیرم بودم و به وسط کل نیروزمینی هم اجرا کردیم و الان حالا امسال سال سومش میشه که جشوارشو بگیریم هر سال هم یه جشواری بزرگ میگیریم توی سالون همه اشهایی به نمیستده استیم و یگانهای ورزیدمونو معرفی میکنیم اصلا به کشور خیلی کار بزرگ نفسگیریه شما فکر کن ما هفت ماه در سال رو توی معمولیت به سر میبریم به وسط کل ایران و خب کارا سنگینیه یعنی واقعا ورزش حرفی یا مدیریت یا کار نمیشه دوتا با هم نمیشه اصلا واقعا خیلی سخته اما رفتی مستواقع تایلن بله تیم ما اعلام آمادگی کرد فدرسیر محترم تیرندازی هم زحمت کشید و خب زمینه رو فراهم کرد و خب فرمانده محترم عزیزمونم هزینه هاشو متقبل شد ما چند نفر در تیم بودی؟ نه نفر تیم توفنگ آقایان تیم توفنگ بانوروان و تیم تپانچه آقایان نه نفر از بچه همون بله به مدت بگم باور بکنید دو هفته فقط تمرین کردید دو هفته ما زمان آمادگی داشتیم حالا بچه همون تمرین میکردن فقط من زد من تایم نداشتم من کل تایمی که تونستم تمرین کنم دو هفته بود یه هفته شو بدنسازی کار گردم که بدنم برگرده همراه با رژیم و وزن و اینها و یک هفته کلان کارو با سلاح انجام دادم و خب از اونجاییم که ما شکر خدا مشکل مهمات و سلاح نداشتیم تایمای تمرینمون و وعدای تمرینمون زیاد کردیم و خب تونستیم خودمونو الحمدلله برسونیم به اونجایی که بتونیم بریم توی مسابقات آسیایی شرکت بکنیم کاف آسیایی بود اصلا اولین بار بود که یه تیم باشگاهی برای همچین مسابقاتی اضام شد و شکر خدا که آبروداری کردیم آقای ابو فاضلی ما دو روز پیشم فضاستانی محتمم تیراندازی از بچه های قهرمانو تقدیر کرد در حضور وزیر خب امسال ستا مدالاور داشت دوتاش بچه های ما بودن یکشم جوان تراپیمون بود که جامعه قطر رفت بچه های بیرانوند بچه های نیروزمینی بودن که تونستم باز پرشمه کشتر فضاستانی تیراندازی بالا ببرم بسیار رالی و تو مصاوقات تایلنم با دست پر برگشتیم شکر خدا با یک مدال نغروب و دو مدال برونز و اصلا امکان باز مدال داشتیم ما آقای باغیریمون هم خودش سرموربی تیم ملی و سرموربی تیم نیروزمینی توی بخش آقایونمون اشون هم فینال رفتن ولی خب نتونستن دیگه تا فینال حضور داشتن نشد فینال مدال بیارن و تو درشته استاندارت هم روز آقایی که مصابقه داشتیم واقعا ما یکی از بکشوهامون سلاهش ولی فشنگش گل کرد سلاه تیرندازی که سوزم میخوره عمل نمی کنه میگن گل کرد دو مرحله گل کرد یک مرحله میگن تیرندازی مال فانشن یعنی نقص فننی یه مرحله شو اجازه میدن یه مرحله شو دیگه اجازه نمیدن اگه دوبار بشه اجازه نمیدن یعنی پنجاه نمرمون اونجا رفت یعنی اگر ایشون سلاهش گیر نمی کرد ما حد دقل یا دوم یا سوم تیمی استاندارت هم میتونستیم که به دست بیاریم گرچه خودم شخصا رشته رپیت فایر چون تو ایران نیست که مشکل من اینه تو ایران من یه مساحبه هم کرده بودم به دوستان عزیز فدرسونه که هم برخورده بود ولی من اصلا منظورم بیس پایی متر بانوانینا نبود چون بالاخره عزیزان اونجا اعضام داشتن ولی ما رشته بیس پایی متر آقایونمون آی ابو فازدی تعطیله خاطره نبودن مهم دارد آخرین باری که این مسابقه رو فدرسونه اعضام کرد آخرین بار سال نمد و هشت بود مسابقات قطر که خود منده و امرو آقای قیاسی رفتیم شرکت کردیم بله که رفتیم اونجا رشته رپیت فایر رو برای اولین بار ما اونجا سفت ریکورد کردیم تو مسابقات آسیایی و بعد از اون هیچ اعضامی نداشتیم تا این مسابقه که نیروزمینی رفت و خب چون نیروزمینی کمک نمی کنه به فدرسیون شما که دستتون باز بره مهمات ببینید اینجوری نیست که مثلا چون نیروزمینی داره بیاره بگه که فدرسیون بیا این را استفاده کن به این شکلیست هر کدوم یه سازه کار خواست خودشو میخواد به هر حال نیروزمینی هم که اینها رو از زمانهای گذشته گرفته و خریداری کرده خب حزینه بابد این ها داده و این فشنگ ها هم فشنگهای مسابقاتی نیستن فشنگ تمرینن ما توی مسابقات تایلندم که رفتیم اینجوری فشنگ تمرین stage برای مسابقات رفتیم تایلن فشنگ خریدیم اینجوری فشنگ خریدیم فشنگ مرغوب این آقای دکتور موضعیه که سالهای سال تیراندازی ما باهاش دست به گریبان هست حالا نمیخوایم خیلی باید واسه فندی رو عدام بکنیم ما فکر میبونم چهار پنج دقیقه بیشتر زمان نداشته باشیم دقیقه پایینی برنامه هست تو این سالهایی که تیراندازی کردین تیر انداختین مدیریت کردین دنباله یه احتمالا هدف و آرزوی مهم بودین در زنده و شاداب و بشاش هستین که به نظر میرسه انداز خیلی رویاه ها و آرزوی بزرگی در سرتون دارید اما قطعا میتونی یه هدف همیشون هدف نهایی و قایی شما باشه حالا میتونه اون هدف اجرایی باشه مثلا بگیم من میخوایم یه روز بشم رئیس فدرسون یه روز بشم وزیر ورزش یا نه یه روز من تو سنده مثلا حتی شست سالگی برم قهرمان و رنپیک بشم یا هر هدف دیگه ببینید صادقانه بخواهم بگم هر دوش هست من توی زندگی ورزشیم به اون چیزی که میخواهم نرسیدم من آرزوی هر ورزشکاری به عنوان ایت ورزشکار به عنوان قهرمان جهان بشید یا ورزشکار ورزشکار مثلا دوست دارم من ورزشکار تجربه کردم ولی ورزشکار جهانیه تجربه نکردم برنامه برای رسیدن به اون دارید؟ نه نمیدونم بستگی به کارم داره که من چقدر میتونم توی عرصه مدیریت تأثیر گذار باشم من یه عادتی دارم هر جا نتونم تأثیر گذار باشم اونجا نمیمونم یعنی به نظر من واقعا بزرگترین خیانت برای یه مسئولی که بدون کاریت دستش بر نمیاد و اصرار بکنه که اونجا بمونه من هیچ وقت این کار انجام نمیدم من تا وقتی اونجام که اونجا تأثیر گذار باشم و بتونم مفید باشم هر وقت نشد بهتر میدونو بدم به کسی که میتونه این عرصه ورزشی هست عرصه مدیریتی هم داری؟ عرصه مدیریتی ببینید من به همه بچه هم من 1500 جوون ورزشکار دارم تو باشکام خدا میدونه که همه اونا این پسر خودم اینقدر ارتباطم با همه شن خوبه یعنی اصلا کسی احساس نمیکنه که اونجا من مدیر آمل شدم چون نصف هم تیمی میمونیم با همه این بچه ها زندگی میکنیم شبان روزمون توی محفقیات همون همه چیزمون با همین گشنگیمون سیریمون همه چیزمون با همه با همه میشینید غذاب باشید؟ با همه چیزمون با همه با بچه هاست من چون خودم همه زخم ورزش به کنم خورده واقعا وقتی اومدم که مدیر تحویب بدنی و مدیر آمل باشگاه بشم قبل از اینکه برام پشت میزم یه نگاه به سندلی کردم و یه نگاه به خودم کردم گفتم آقای مسایب زاده قبل از اینکه بیایی برسی اینجا خیلی آرش ماتد کردی گفتی این این کاره نیست این با پارتی اومده این اینجوریه نمیتونه انجام نداره الان نوبت خودته برو ببینیم چم مرده حلاجی امیدوارم روزی نرسی که خودت خودتو شماتد کنی و خدا رو شک میکنم که تا الان این اتفاق نیفتاده چون من توی مجموعم میگم اگر امروزم مثل دیروزم باشه ما باختیم امروز نسبت به دیروز باید یه تغییر انجام داریم این بود که پنج تارشتمون شد چهلو دو تارشته این بود که ما امسال بکس قهرمان شدیم تکفانده قهرمان شدیم تیراندازی قهرمان شدیم رفتیم مسابقات آسیایی پاورلیفتین قهرمان شدیم فیتنس چلنج قهرمان شدیم فوتبال قهرمان شدیم اومدیم لیگ دسته یک یعنی جای جا شدن خیلی اند دقیقی یادم نیست اونو دونده ده چون تعداد رشدان بیادن این تفکر باعث شد که این بچه ها انقدر رشد بکنن و بتونن واقعا شکوفا بشن و اینم من خودم الان به شخص لذت میبرم از این که میبینم که این همه جوان رو تونستم اونجا با حمایت نیروزمینی با حمایت فرماندان تحت پوشش قرار بدم که اینا بهتر از گذشته به جامعه ورزش کشور تذریق بشن امیدوارم یه روزی برسه که تو این مملکت انقدر توانایی داشته باشم که خیلی از این موزلاتی که الان میدونم و باشم دست و پنج نرمی کنم بتونم حل کنم اینشالله خب یکی دو دقیقه پایانی برنامه است جنابای دکتر مسایب زاده عزیز سالهای سال دارید در نیروزمینی ارتش فعالیت میکنید به عنوان ورزشکار و حالا هم به عنوان مدیر فکر میکنید بزرگترین خدمتی که میشه اونه ایک مدیر در عرصه ورزش به جوانان این مملکت داشت در موقعیت شما که یک جایگاه نظامیت چه ویژگی میتونه داشته باشه یک مدیر که بتونه خدمت باشه چه خدمتی میشه باش انجام داد که مندگار باشه ببینید من فیلد کاری خودم عرض میکنم توی باشگاه نیروزمینی خب میدونید مستحضرید که الان توی اکثر رشته ها فوتبال هر جوانی میخواد مثلا رشت بکنه نیاز به پارتی داره اعتقاد دارید که باید پارتی بازی بشه نیاز داره ولی اعتقاد ندارم نه باید ورزشکار با استعدادش بیاد من با استعدادم اومدم کسی نیومد اگه با استعدادتون هم که تو سی سالگیر نرفتیم توی ملیچه خدمتشو مرز بکنم اینا رو باید ما حصب کنیم ما توی نیروزمینی اینا حصب کردیم ما توی نیروزمینی برای رشته ها مون وقتی ابتدای فسکه میشه تستگیری میذاریم ما تیم فوتبالمون تیم فوتبال امیدمون جوانایی که میان من همیشه اینو مثال میدنم تیم بودگاتون که دیگه یک دار هزار و دیویستی ست نفر میان برای تست دار یه تیم سربازگیر هم از خلاص باور بکنید که ما یه ریال نمیگیریم همه جامعه اعلام میکنیم که باشگاه نیروزمینی رایگانه در صورت که باشگاه های موازی ما ورودی میگیرن برای تستشون هم باید پارتی معرفی کنه هم پولم میگیرن ازشون ولی باشگاه نیروزمینی این کار انجام نمیده چون دستوره به ما که ما نخش حمایتی از جوانها داریم و باید در این مملکت یه جایی باشه که فارق از همه اینها همه خانواده ها چه اونایی که وضع مالی خوب دارن ندارن چه اونایی که پارتی دارن ندارن همه بتونن یه جایی رو ته قلبشون زهنشون یه جایی رو بدونن اونجا هست که من میتونم برم اونجا خودمونشون بدم اونجا نیروزمینیه باشگاه نیروزمینیه تشریف بیارن قدمشون رو چشم اونجا ما محدوده من من نهایتا سی تا چهل نفر میتونم برای تیم بردارم اینی که دارم میگم از این هزار دیویس نفر یه بهترین ها خودشون نشون بدن دیگه من تا اونجا آوردنش من همیشه همه دوستانم که حتی زنگم میزنم دوستان عزیزی که آقا اینو ببرون باشگاه فرام میگم آقا تا زمین آوردنش با من تو زمین با خودش حقشو خودش باید از زمین بگیر امیدوارم این جاوی افتاد تو این مملکه انشالله خیلی خوشحال شدم از همصحبتی بای شما شاید خیلی ها فکر کنن مثلا صحبت کردن با یک سرهنگ ارتشی که حالا مدارج عالی تحصیلی هم داره به بیجه در حوضه مثلا وکالت حقوق هم خونده باشه خیلی سخت باشه اما من همینجا میگم خیلی به نظر من شیرین بود این گفتگو و جذاب بود قطعا برای شنمندگان ما هم جذابیت داره امیدوارم هر کجا که هستید سلامت باشید بهترین ها براتون رقم بخورد به اون آرزوهای قشنگتون برسید آقای دکتر مصیب زده عزیز کلمه پایانی در خدمتون هستید زنده باشید اولین که واقعا از شما تشکر میکنم که بحرال یه باشگاه نظامی رو دیدید برای صحبت کردن چون جاش خالی بود واقعا توی رادیو و خب خدا رو شکر که باشگاه نیروزمینی امسال تونست عنوان باشگاه نمونه خدمات ده سال رو از صنعت ورزش کشور بگیره و همین چند روز پیش دوت کردن از ما تقدیر شد امیدوارم که واقعا همین جوری با همین صحبت بمونه ما خب با حمایت محصولین عزیزمون زیر ساختمون رو داریم درست میکنیم و طبیعتا سالهای خیلی درخشان و خوبی در انتظار نیروزمینی و ورزش نیروزمینی و جوانهای عزیزمون و اما من اینجا این رو هم عرض میکنم که باشگاه نیروزمینی عرض آقایم بلکه در عرض بانوان هم همداریم