زایی صدا بردار و سید مشتبه هاشمی همه هنگی پخش تا نوبت دیگر که افتخار داشته باشیم در محصولتون حاضر بشیم نیمه شب شریع امشب هم ساعت 23 و 12 دقیقه هست در این ایام که ایام فاطمی هست خصوصاً التماس دعا داریم از شما بزرگواران با شما خدافزی میکنیم دعوت میکنم برکرانه نور رو سی دقیقه بشنوید خدا یارو نگهدارتون قبل که الا رجالا نوحی الید فاسألو اهل ذکر این کنتم لا تعلمون بردار بشید برکرانه نور ولعلهم یتفکرون و امکانو اخوه رجالا و نسا انفل ذکره مثل حلد الانفیه یویینو لاهو لکم انتظلو وللهو بکل شیعن علی بعضی از احکام ارس در اوائل یا اواسط این سوره انبارکه نسا گذشت بعضی از اونها که مورد نیاز مسلمین بود در آخر این سوره بیان شد گفتن جابر ابن عبدالله انساری جابر ابن عبدالله انساری جابر ابن عبدالله انساری جابر ابن عبدالله انساری جابر ابن عبدالله انساری جابر ابن عبدالله انساری جابر ابن عبدالله انساری جابر ابن عبدالله انساری جابر ابن عبدالله انساری جابر ابن عبدالله انساری جابر ابن عبدالله انساری جابر ابن عبدالله انساری جابر ابن عبدالله انسarıی جابر ابن عبدالله انساری جابر ابن عبدالله انساری جابر ابن عبدالله انساری کردن این فرزند شامل پسر و دختر خواهد شد اونا خواستن با روایت ای رو تخصیص بزنن و این تام نیست فرمود اینه مراؤن حلکه اگر کسی بمیرد و فرزند نداشته باشد لیسه لهو ولد خواه پسر خواه دختر نشانه این که فرزند هم بر پسر اطلاع می شود و هم بر دختر آیه یازده همین سوره امباره که نساز که قبلن گذشت یوسی کمول لهو فی اولاد کم لزکره مثل هزده اونسین خب این اولاد شامل پسرها و دخترها خواهد بود چه این که در سوره امباره که مؤمنون آیه نودویک که فرمود متخز الله من ولدن و ما کانم معه من اله اونجا که فرمود متخز الله من ولدن نوزیر پرزند خداست نه ایسا پرزند خداست و نه ملائکه پرزند خداست و نه ملائه کنن که توير قرفه کنند؛ از این نوزیر ابننز را نفی می کند! دان خدا هستن فراز آن از که ولد در قرآن کریم هم بر دختر هم بر پسر اطلاع می شود و این که در آیه محل بحث فرمود اینم رون حلک لیسلهو ولد یعنی پرزند نداشته باشد خواه پسر و خواه دختر پس این که بعضی از علمای اهل سنت یا بسیاری از اونها گفتن اگر کسی بمیرد و دختر داشته باشد خواهر او با اون دختر یک جا عرص می برند و دختر حاجب نیست ولی اگر پسر داشته باشد پسر حاجب است و خواهر عرص نیبرد این برخلاف ظاهر آیه است ظاهر آیه این است که اگر کسی بمیرد و فرزندی نداشته باشد خواه پسر و خواه دختر در این حالت خواهر او یا برادر او عرص می برند این هم یک مکمل اینم رون حلک لیسلهو ولد اما آیا زوجه داشته باشد یا نه در مسئله زوجه که یک ارتباط سببیست ننسبی زن و شهر با همه طبقات عرص جمع می شود چون این ها رو مسئله سبب عرص می برند ننسب اون آیه مبارکی سوره احزاک فمود اولو الارحامه و از زهم اولا و از این که طبقات سگانه برای عرص تلزیم شده است اونها کسانی هست که از راه رحامت و نسب عرص می برند نه اونها که از راه سبب و اگر نه اونها که از راه سبب عرص می برند رو مساهره مثل زوجیت اینها با همه طبقات عرص جمع می شود و آیه در صدد بیان این است که از در عرحام کسی نباشد غیر از خاهر اما روایت مشخص کرده است که اگر پدر یا مادرم داشته باشد دیگه به خاهر چیزی نمی رسد پس دو شرط دارد یکی این که پرزن نداشته باشد یکی این که پدر یا مادر نداشته باشد اگر پدر یا مادر داشت خاهر یا برادر عرص نیبرند و این شرط را روایات احلویت مشخص کرده است اجماعی هم که در این مسئله ادعا کردن این نشانه آن است که این روایات متلقا بالقبول است و گنه اجماع تعبدی نیست چون با بودن این همه روایات در مسئله نمی شود که اجماع تعبدی منعقد شد این نشانه عمل به این روایات است پس اگر کسی بمیرد فرزن دی نداشته باشد طبق این آیه و پدر یا مادر یا نداشته باشد طبق اون نصوص که ادل قرآن کریم محصول می شود در این حال چند فرز است یک وقت است یک خاهر دارد حالا این میت خواه مرد باشد خواه زن عمده اون وارث است نموورست این میت خواه مرد باشد خواه زن یا یک خاهر از اون مونده است یا یک برادر یا چند خاهر یا چند برادر یا چند برادر و خاهر از این پنج فرز بیرون نیست بعضی ها به صورت سریح در این آیه آمده است بعضی به صورت زمنی روشن شد اونجا که کسی بمیرد و یک خاهر از اون بماند پدر و مادر نداشته باشد فرزندم نداشته باشد یک خاهر از اون مونده باشد و لهو اختون فلهان نصف ما ترد نصف را میبرد این نصف را بلفرز میبرد نصف را هم برهامه میبرد که میگن برد بر اساس اولو الارهامه و از اولا به بعض میبرد اون آیونی که از اهل سنت گفتن که نصف مالد خاهر هست مال عمو که غالب تأثیبن اون سخن تام نیست پس اگر کسی بمیرد و یک خاهر داشته باشد نصف مال بر اساس فرز به اون میرسد و نصف دیگر بر اساس اولو الارهامه و از اولا به بعض که میگن برد به اون میرسد این فرعه اول فرعه دوم اینست که و هوی یرسوها لم یکن لها ولد اگر کسی بمیرد و یک برادر داشته باشد و یک برادر داشته باشد گره چه ظاهر آی اینست که اون میت زن باشد ولی نقشی ندارد در این جهت امده وارس است نموبرس اگر کسی بمیرد و یک برادر داشته باشد همه مال را عرص میبرد در صورتی که پدر و مادر نداشته باشد و در صورتی که فرزند ام از پسر و دختر هم نداشته باشد و هوی یعنی اون برادر یرس و اون خاهر را در صورتی که اون خاهر فرزند نداشته باشد از اینجا معلوم میشود که چرا این آیه پایانی سوری نسا مانند آیه دوازده سوری نسا نیست در آیه دوازده سوری نسا این چنین فرموند و اینکان رجلون یورس و کلالتن اوه مرعتون و لهو اخون او اخ یعنی برای اون میت برادر باشد یا خاهر فلکل واحد منهومد سدست اما در آیه محل بحث نفرمود و لها اخون او اختون مسئله اخ را از اخت جدا کرده است برخلاف مسئله آیه دوازده در آیه دوازده ورد که و لهو اخون او اختون یعنی وینکان رجلون یورس و کلالتن و لهو اخون او اختون اگر کسی باشده بمیرد برادر یا خاهر داشته باشد اما در اینجا نفرمود اگر کسی بمیرد برادر یا خاهر داشته باشد اگر کسی بمیرد خاهر داشته باشد حکمش آن است که نیس میبرد بقیه را مثلا برد و اگر برادر داشته باشد همه را اسم برد چون حکم برادر و خاهر از نظر حریزه فرق میکند لذا نفرمود و لهو اخون او اختون مسئله اخت را جدا ذه کرد مسئله اخت را جدا ذه کرد خاهر را جدا برادر را جدا و اما آیه دوازجه چون سهم برادر و خاهر یکیست در اونجا اونا چون کلاله مادری هستن نه کلاله پدری و مادری یا کلاله پدری اونا برادر و خاهر مادری هستن و سهم اوناها مساویه همست کم و زیاد ندارد اون آیه دوازده سوری نسا مربوط به برادر و خاهر مادری است و اون آیه هم در زمستان نازر شد گفتن اون آیه تو سیف است اون آیه که در باره کلاله نازر شد و آیه دوازده سور نسا در زمستان نازر شد و اون آیه تو شتاست و این آیه که در پایان سوری نسا است گفتن این آیه تو سیف هست در تابستان نازل شد چی این که بعضی هم گفتن این آیه آخرین آیه است که بر پیغمبر صلی اللہ علیه و سلیم نازل شد در حالی که ادی نقبه کردن آخرین آیه که بر پیغمبر صلی اللہ علیه و سلیم نازل شد آیه وطق و یومن ترجعون فیه الالله هست نه این آیه پایانی اینها دو سه نکتب بود که مربوط به اصل آیه هست یعنی شعع نزول که در باره جابر نازل شد یکی این آیه آیه تو سیف هست یکی این که ادی گفتن این آخرین آیه است که بر پیغمبر صلی اللہ علیه و سلیم نازل شد اینها مصاری بسیار مربوط به اصل آیه مربوط به فروع زمنی نیست خب بعد فرمود اگر اون خاهرها دو نفر بودن یعنی دو نفر و بیشتر مشابه این در همون آیه دوازده گذشت در آیه دوازده داد اینجا فرمود اگر دو نفر بودن یعنی دو نفر و بیشتر که طبق روایات این چیزی مشخص فرمود پس اگر کسی بمیرد یک خاهر داشته باشد خاهر پدری و مادری یا خاهر پدری حکمش آن است اگر یک برادر داشته باشد اونم فرع دوم حکمش مشخص فرع سومان است که اگر دو خاهر داشته باشد فرع چارمان است که اگر سومان است که سه یا بیشتر سه هم داشته باشد اون رو با روایات میشه تشخیص داد که حکمشون همین است پس این فرع سوم شامل فرع چارم هم خواهد بود یعنی اگر کسی بمیرد دو خاهر به بیشتر داشته باشد اونها دو سوم مال را بالفرز میبرن بقیه را هم بر اساس اولو الارهام میبرن تأثیر باطل است فرع بعدیان است که و این کانو اخوطن اگر اون ورسه اخوه بودن اخوه مجموع برادر و خواهر هست چه این که مجموع برادرها را هم میگیرد اگر همه برادر بودن که به سویه تقسیم میشود چه این که اگر همه خواهر بودن حکمشون همون سلسان است که گذشت ولی اگر برادر و خواهر بودن و این کانو اخوطن رجالن و نسا اند در اینجا فلزکره مثل هزیر انسین برادر دو برابر خواهر سهم میبرد گذشته از شاهد خارجی یعنی روایات که تعییم میکند این مال کلاله یعنی برادر و خواهر پدری و مادری است یا برادر و خواهر پدری است و مادری را شعبه نمیشود و آیه دوازده همین سور نسا که قبلن گذشت مخصوص برادر و خواهر مادری است شاهد داخلی هم تعییم میکند شاهد داخلی این از که در اونجا فرمود اینها یک ششون میبرن در اینجا سهم بیشتری است چون برادر و خواهر از راه پدر و مادر به میت ارتباط برقرار میکنن و این ارتباط سه جور است یه وقت از کسی فقط از راه مادر با میت ارتباط دارد یعنی برادر یا خواهر مادری میت است یه وقت از فقط از راه پدر با میت ارتباط دارد یعنی برادر یا خواهر پدری میت است یه وقت از عباوینیست یعنی برادر و خواهر پدری و مادری میت است هر کس از راه اون منیت غرب و بالمیت از اون راه ارس میبرن در آیه دوازده یه سهام کمتری ذکر شده است معروض میشود که اون از راه مادر ارس میبرن آیه پایانی سور نسا سهام بیشتری است معلوم شد که اینو از راه پدر و مادر یا از راه پدر به میت نزدیکن مطلب دیگران است که در خلال بحث ارس در همین سور مبارکه نسا مشخص شد که این چه نیست که سهم زن در اسلام همیشه کمتر از سهم مرد باشد یا نقش زن در ارس بری در اسلام همیشه کمتر از نقش مرد باشد بلکه ثابت شد که گاهی مرد بیش از زن میبرد همین دریان معروف که برادر دو برابر خوهر بیبرد یکی گاهی زن بیش از مرد میبرد که فروع فقهیش در اون قسمت ها مشخص شد اونجایی که زن سهمش بیش از مرد است اونجا مشخص شد تر اسه وم جایی است که زن و مرد دل هم میبرد مثل پدر و مادر که لکل واحده منهم از سدست سفهر اونجا با شواهد مبسوطش بیان شد یعنی در بعضی از جاها مرد بیش از زن ارس میبرد در بعضی از جاها زن بیش از مرد ارس میبرد در بعضی از جاها زن و مرد در معادل هم ارس میبرد این سفهر با شواهدش در آیه یازده و دوازده سور نسان مبسوطن گذشت نشته مهمی که مربوطی به این آیه پایانی سور نسان آنست که گاهی نقش زن در ارس بری مثل نقش مرد است این یک گاهی نقش زن در ارس بری قوی تر از نقش مرد است این دو در اون آیه یازده و دوازده ستا فر مطرح شده بود که یک فر روشن بود دو تا فر نیازه به توضیح داشت اون فر ای که روشن بود این است که گاهی مرد دو برابر زن ارس میبرد و این چیز روشنیست به همه میداند ولی خیال میکنن همه جا در همه شراعت اسلام برای مرد دو برابر زن ارس قرار داد اون دو تا فر ای که محتاج به توضیح بود یه بحث مبسوطی در بار اونها به عمل آمد این است این بود که گاهی زن معادل مرد ارس میبرد گاهی زن بیش از مرد ارس میبرد حالا یا بیش از او ارس میبرد یا نقشی دارد کسانی که بل ام متقربن بیش از کسانی که بل اب متقربن ارس ببرد اونجا روشن شد گاهی زنها در بعضی از شراعت دو برابر مرد ها ارس میبرد مثلا اگر پسرانی از راه مادر به کسی ارتباط داشته باشند و دخترانی از راه پدر به کسی ارتباط داشته باشند این دخترها دو برابر اون پسرها ارس میبرد ولو اون واسطه یکی مرد است یکی زن اما میراست چی که بلفل تقسیم میشود به دخترها دو برابر ارس میبرد پس این چنین نیست که همیشه مال در خارج نحوه توضیحش این باشد که مرد دو برابر زن ببرد این فرقی بود که اونجا گذشت اما اون چی که مربوطه به این آیه پایانی است اگر این آیه پایانی سوره نسا با آیه دوازده سوره نسا جمع شد چه کنیم یعنی آیه دوازده سوره نسا مال برادر و خوهرهای مادری است آیه پایانی سوره نسا مال برادر و خوهرهای هدری یا پدری و مادری حالا اگر مجموع این دوتو آیه مستق پیدا کرد یعنی یکی سی مرد و برادران و خوهران او سه گروه بودن بعضیها برادر و خوهرهای مادری بودن بعضیها برادر و خوهرهای عباوینی بودن بعضیها برادر و خوهرهای عبی بودن اینجا چی رو تقسیم میکنن در اینجا اون برادر و خوهرهای مادری و همچنین برادر و خوهرهای که پدری و مادری هن عرص میبرن اونها که برادر و خوهر پدری هن اصلا عرص نمیبرن اینجا باز نقش زن در حاجه بودن از سراست گرچه این برادر و خوهرها از راه مادر به مدیت ارتباط دارن اینا عرص میبرن اون گروه سوم که فقط از راه پدر به مدیت ارتباط دارن عرص نمیبرن و اون گروه هم که از راه پدر به مدیت مرتبطن چون باز مادر اونجا حضور دارد عرص میبرن پس اگر کسی این پنج مسئله را بررسی کند فروی هم مشابه این دارد اونگاه خواهد روشن شد که این تهمت به اسلام نمیچست ود که اسلام حق زن را همیشه کمتر از مرد دانه خب فرعه بعدیان است که اگر این اخوه همشون نسا بودن که حکمشون در فرعه قبل روشن شد به مدفع این کانت اسنتینه یعنی اسنتین به مازا و اگر همشون مرد بودن اونم جا برای تفاوت نیست که برادری بر برادر دیگر ترجیح داشته باشد این حکمشون روشن است لذا اینها رو به صورت سریع ذکر نفرمود ولی اونجای که برادر و خوهر باشن البته ابوینی یا ابی تنها و این کان اخوهتن رجالن و نسان فلزکره مثل حضر انسین و تمود یوبیینو اللاه لکم انتظلو این انتظلو یعنی لالله تظلو کراهت انتظلو نزیر انجاکن فاسقن بنبعنف تبیگنو انتصیبو غومن بجارتن یعنی مبادا این که کراهت انتصیبو مبادا گمراه بشوید یه وقت است در مسئله ایرس انسان به خیال خام خود بر خیراب بر بعضی میخواد ترجیح بده در قرآن کریم فهمود لا تدرون ایوم اقربو لکم نفعه تریفه فرمدالله گرچه صدر آیات ایرس سخن از ایسا به سفارش است توسیعه است ولی در پایان آیه ایرس دارد فریضتن منالله این حکم ارزامی خداست بعد هم معلل کرد فهمود لا تدرون ایوم اقربو لکم نفعه شما نمیدانید فایده کدامی که از شما بیشتر میرسند بگذارید علاکه دا کدابلا تقسیم بشه ود شما چه میدانید این مالی را که میخواد به این بیشتر بدید او در آینده از این مال چه بهری سو میبرد یا اون یکی را که میخوادی مال کم تر بدید چه میدانید که از او چه آثار خیلی در جامعه ظهور نمی کند لا تدرون ایوم اقربو لکم نفعه بنابراین بگذارید علاکه دا کدابلا مال بین ورسته تقسیم بشه ود اینجا هم بیان کرد تمود به این که یویینالله لکم انتظلو مبادا گمراه بشوید به دلخواه عمل بکنید بعد در پایان این آیه که در این قدر پایان سورم هست راوند بلهو بکلو شعین علیم هم به مساله به مفاسد علیم هست هم به سودوزیان علیم هست شما لا تدرون ایوم اقربو لکم نفعه اون میداند که کدام یک به حال شما نافی ترند و مسئله را همین تشکیل است بنابراین بسیاری از شعب فرعی عرص روایات تعین کرده است چه این که در زیر همین آیه روایاتیست که گرچه ظاهر آیه این است که فرزن نباشد ولی روایاتی که منروم کلینی رزوان لاله و دیگران نقل کردن که در تفسیر شریف نورستقرن جلد اول سفه 579 این روایات نقل کردن نشانه آن است که اگر کسی بمیرد و پدر یا مادر و همچنین پسر یا دختر نلاشده باشد جمیر ابن دراج از زراره نقل بکند که حضرت طبقی نقل فرمود مثل اینکه روایات دوبون محمد مسلم از امام باغر علیه السلام نقل بکند ازا ترک رجلو امهو او اباهو او ابنهو او ابنتهو فه ازا ترک واحدن من الاربعه فلیس بلدی انالله تعالی فی کتابهی قل الله یفتی کن فلکلاله یعنی گرچه در این آیه دارد که و لیس لهو ولد این ولد اختصاصی به پتر ندارد دخترم شامل شادید یک و باید اضافه کرد که پدر و مادر هم نداشته باشد برای اینکه حکم پدر و مادر قبلن بیان شده است پدر و مادر جز ای طبقه اولم و بر اساس اولو ارهام بعضهم اولاب و از اینکه اولویه تعییه نیست نمی گذارن ارس به طبقه دوبوم یعنی کلاله برسد بنابراین این روایات دشون می دهد که لیس لهو ولد یعنی لیس لهو ولدون ولا والد ولا والد را از جای دیگر از آیات دیگر و عدل دیگری باید استفاده کرد مطلب دیگران است که این سوره امبارکهیه نسا اوائلش با مسائل مالی شروع شد آخرش هم با مسائل مالی خد شد که این رد دل اجوزه الستدرست به یک تناسوب بین سدر و زیر آیست چون اوائلش این است که واتریتام و انوال همراه تطبط و الخبیف به تریب بعد یر یان محروض در یان رعایت انوال یتاما بود بعد بخش استغلال اقتصادی زنها و مردها بود مسائل مالی و مسائل ارسی آخر سوره هم به همین خد شد اینی مطلب مطلب دیگران است که اول این سوره با قدرت خدا شروع شد و آخر این سوره هم با علم خدا شروع شد یعنی در اول این سوره فهمود یا ایهان ناسوت تقو ربکم ولزی خلق کم من نفسم واحده و خلق من هاز و جهاب و بست من هما رجالن کسی و نسان و اتحول لها لذی تساؤلون بهی و الارحام این اللا کانا علیکم رقیبا هم از قدرت خالقی خدا سخن گفت هم از قدرت مراقب بودن خدا که رقیب بودم البته یک نهوه شهود و حضور علمی است در پایان این سوره فهمود بلهو بکلش این علیم خدایی که بکلش قدیره است و بکلش علیمه است اول و آخر این سوره را با این مسائل تنظیم کرد هم خالقیت مطلقه را و هم عالمیت مطلقه را حالا اون چه که در بحث فردا بخواست خدا مطرحه جنبندی خود این سوره مبارک است که این سوره مهورهای اصلی او چیست و اون قرار آیاتی که در این سوره از چیست