تا بقیه شنواندگان عزیزمون، بقیه مردم عزیزی که دارن رادیو معارف رو و برنامه پرسیمان خانواده رو میشنوند بتونن از رازهای موفقیت شما استفاده بکنن 3553 سامانه ی پیامکی ما هست که شما میتونید برای ما جواباتون رو ارسال بکنید همچنان داریم صحبت میکنیم با استاد یوسف زاده عزیز و از به سؤالت شما پاسخ میدیم گفتن که همسر من تو گروه های مختلف میره و من راضی نیستم فکر میکنم گروه های فضای مجازی رو میفرمایند، نگفتن که کدوم گروه به من میگه بیخیال من شو، بهش میگم بریم مشاور میگه من خودم مشاورم، من که همه اکسر کار میرم و پول در میارم دیگه چی میخواید؟ آدم بدی نیست ولی نمیدونم در مقابل این اخلاقش چی کار بکنم استاده فرمایی این سؤال هم دوتا بخش داره یه بخششم یه سؤالیه که زیاد پرسیده میشه ما چجور همسرمون رو ببریم پیش مشاور؟ ما میخواییم اون نمیار بله اینم خیلی مبتلابه ببینید تو بخش اول همونطور که خودشون گفتن نوشتن که آدم بدی نیست همسرم من سؤال میپرسم این که میگید همسرم تو گروه های مختلف فضای مجازی میره و من راضی نیستم چرا راضی نیستید؟ از چی راضی نیستید؟ اینو بپرسم بهتره از این که تو فضای مجازی میره راضی نیستید؟ از این که وقت زیادی اونجا میذاره و به شما کمتر توجه میکنه و به گفتگو با شما کمتر میپردازه ناراضید؟ این رو مهم به همسرتون میگید یه مورد ثبوت میهم هست استاد از این که تو اون گروه هایی که همسرتون میره و شما میدونید که ممکنه خانم هایی در اون گروه باشن شاید ناراضی هستید پس مسئله این پرسش کننده محترممون اینه که مسئلم اینه که به من کمتر توجه میشه لذا من به نظرم شفاف صحبت کنید بگید من مشکلی با حضورتو تو فضای مجازی ندارم آدم بدی نیستی بهترم اعتماد دارم اما نیاز دارم به هم توی زندگی بیشتر توجه بشه بریم سراغ بخش دومش که اصلا به عنوان سآل مجزا بهش نگاه کنیم همسر من مشاوره نمیاد من چی کار کنم بشیم نه میگه من خودم مشاورم آره نمیاد میگه من خودم مشاورم برا خودم این مشاور ها میخوان چی بگن رفتن دوته کتاب خوندم میخوان به ما چیزی بگن زیاد هم من این رو شنیدم از خود من بیرون تو کارگاه ها میپرسن هممون میشتن ببینید شما توی خونه همسر من هم به من بگه پاشو بریم مشاوره میگم برو بابا من خودم مشاورم رادیو معارف میدن پرسمان خانواده سوال جواب میدن به من میگی بریم مشاور چرا؟ چون مودلی که داره بیام میکنه داره من رو زیر سوال میبره انگار دارم بهش میگم تو مشکل داری پاشو ببرم ات پیش مشاور آره معلومه حسش بد میشه میره توی جپه وقتی به یه نفر اینطوری میگی ما وقتی میخواییم به همسرمون مشاوره رو پیشنهاد بدیم نباید به گونهی با لحن و مودلی صحبت کنیم که تو مغصری تو مشکل داری تو همش تو فضای مجازی تو همش سر جای دیگه گرمه به ما توجه نداری بیا بریم مشاور تو رو درست کنه خب اگه این باشه نمیاد هیچ کسی نمیاد همه انسان ها در مقابل تغییر مقاومن ما وقتی میریم پیش مشاوره زوج درمانگر من همیشه به مراجعین خودم اینو میگم میگم مسئله من مراجع من ارتباط شماست آقا یا خانوم نیست ارتباط ارتباط زن و شوهره بهتره بگیم که من احساس میکنم تو رابطه ما یه سری چالش هایی وجود داری که هم شما رو این چالش ها عذیب میکنه هم منو معافقی بریم یه نفر از بیرون رابطه ما رو بررسی کنه بگی کجاهای رابطه همون رو باید تغییر بدیم اصنادو به طرف مقابل ندادی اصنادو به رابطه دادی رابطه چالش داره تو این رابطه داریم یه سری ناراحتی ها و دلخوری های رو تجربه میکنیم این عدبیات احتمال این که ایشون به سمت مشاوره بیاد بیشتره یه بخشش هم بستگی به فرهنگ و نگرش همسرم به مشاوره داره که راجبون هم میشه گفتگو کرد که بابا مشاوره آدمهای دیوانه پیش مشاور نمیروند آدمهای سالمه آقله دغدغ من پیش مشاور میروند دقیقا درست میگم بیانه ما اصلا کلن شعارمون همینه که این اتاق مشاوره پرسیمان خانواده داره تبلیغ میکنه که اگر دوست دارید یکی از بیرون شما رو ببینه و راهکار بهتون بده و چراق براتون روشند بکنه مشاوره برید من خودم واقعا میگم هفته ی دو جلس مشاوره میرم برای بهبود زندگیم شما خودتون که مشاور هستید مشاوره میرید؟ بله بله کسی که تو متنه مسئله هست بعضی ها فکر میکنن که مشاوره مشکلات ندارن نه اصلا اینطوری نیست من وقتی تو متنه یک مسئلهی درگیرم خودت از بیرون نمیبینید نمیتونم ببینم یه متخصص قلب وقتی دوچار بیماری قلبی میشه میده پیش یه دکتور دیگه یه دکتوری باید از بیرون اون رو بررسی کنه یه مشاور هم همینه به این معنی نیست اما تو انتخاب مشاوره را رد دقیق کنید بعد یه نکته دیگه مشاوره میرید مشاوره به شما توصیه میکنه برنامه ریزی میکنه راهکار میده ولی محکوم میستید که هرچی اون گفت گوش بدید اتفاقا ما میگیم مشاوره یک اتاق تعاملیه من میگم او چالش میکنه میگه نه به نظرم این مشکل ما نیست او میگه با هم تو اتاق مشاوره میخواییم به نتیجه برسیم من اینم به مراجعین خودم میگم میگم اینجا یه طرفه نیست مثل یه مربی فوتبال که با بازیکناش مشورت میکنه من میخوام اینطوری برم نظر شما چیه با همدیگه کار را جلو میبریم درسته ممنونم استاد عزیز بابت پاسخویی این سؤال پرسمان سی سد و بیست و نو ده پان سد و پنجه و یک سی سد و بیست و نو ده پان سد و پنجه و دو با پیش شماره سفر بیست و پنج گفتن که من بازنشسته فرهنگی هستم بعد از چهل سال هنوز از نظر مالی دارم رنج میبرم و نتونستم در مورد حقوقم تصمیم بگیرم و هر ماه شوهرم کارت حقوقم رو میگیره و تا آخر ماه باید برای گرفتن پول التماسش کنم و از بیپولی دارم رنج میبرم به نظرتون باید چی کار بکنم ببینید در مواردی که هر دو شاقل هستند و بعد بازنشست شدند و حقوق ثابتی دارند درامت دارند اگر خاطرتون باشه در برنامه های گذشته مفصل راجبش صحبت کردیم که گفتیم یک سازمان یک مجموعه یک مرکز مدیریت مالی و حزینه کرد داره پول ها میاد یه جا و از اون جا حزینه میشه اما این به این معنی نیست که همسری که درامتی داره برای خانه میاره خودش هیچ مشارکتی نداشته باشه هیچ اختیاری در مورد این پول نداشته باشه این خلاف انصافه این خلاف اخلاقه حال آدم خیلی بد میشه من چهل سال رفتم زحمت کشیدم الان بازنشست شدم کارت حقوقم دست شماست بعد خودم باید التماس کنم از شما پول بگیرم خیلی حال آدم رو بد میکنه این اتفاق در مدیریت مالی در چنین مواقع اول توصیه کلی به آقایونی دارم که در چنین شرایطی زندگی میکنن حتما وقتی همسر داره درامد مالی رو وارد زندگی میکنه حتما باید در مدیریت مالی مشارکتی عمل کنیم همونطور که در کسب درامد داریم مشارکتی عمل میکنیم پس در تصمیم گیری هم باید مشارکتی عمل کنیم حتما توصیه من به آقایون اینه مبلغی در اختیار خانوم ها قرار بدن ولو همسرشون درامد نداشته باشه درامد داشته باشه که هیچ یه بخشش مال خودش یه بخشش از اینه کرده محیط خانه باشه باید هم این کارو بکنه خانوم نه اگه وظیفه من نیست باید بخش جدی و پررنگیش رو بیاره توی خانه مشترکم با هم تصمیم بگیرن با هم خرچ کنن چون با هم دارن پول در میارن یه بخشی هم در اختیار خود خانوم باید باشه او بگیرن اصلا من با این بخش کار ندارم این پول در اختیار خودش و ماست من دوست ندارم اون بخشش باشه میخوای سرمایز گذاری کن نگه داره هر کاری میخوایی انجام بده بخشی از درامدش رو این کارو کنه و حتی اگر همسر درامد نداشت بخش مالی باید به همسر داده باشه اختیارات مالی داشته باشه پول دستش باشه حالا برای هر چیزی که نباید زره زره پول بگیریم این بخش ها توافقیه؟ بله کاملا توافقیه بستگی به شرایط اقتصادیشون داره بستگی به توافقات خودشون داره حزینه هاشون داره و کاملا مدیریت مالی یک مدیریت باید مشارکتی باشد و توافقی باشد به نفع خانواده باز هم رسیدیم به گفتگوی بین زن شخص خانواده چیزی جز گفتگو ارتباط نیست واقعا همینه اصلا بعضی از زوج درمانگر ها میگن کار ما ارتباط درمانگریست ما ارتباط و گفتگو رو درست میکنیم این درست بشه بقیه چیزها درست میشود واقعا نکته مهم میه در روی کردهای دیگه هم در نگاه های سیستمی در نگاه های شناختی رفتاری در نگاه های مختلف درمانی زوج ها و خانواده ها بحث ارتباط پررنگه و مهمه و یکی از چیزهایی که روش کار میشه اما این خانوم چی کار کنن به نظر من باز با گفتگوی شفاف و جرعتمندانه با همسر خودشون صحبت کنن و بهشون بگن که من به بخشی از این پول و درامدی که داره به خاطر بازنشستگی میاد نیاز دارم میخوام دهد اخیار خودم باشه خودم مدیریتش کنم به شما اعتماد دارم میدونم حزینه ها هست احساس من اینطوری مصبت داره یعنی یک احساس مصبت و اعتماد به همسرشون بدن بعد درخواستشون رو شفاف بیان کنن بعد علاوه بر این اگر دیدن که خب این هم اتفاق نمیفته مدیریت مالی شخصی خودشون رو شفاف ابراز کنن این بار یه مقدار جدی تر و جرعتمندانه تر این مسئله رو مطرح کنن که این باید حل شه من پس از چهل سال عذیتم و این آزار داره میده اگر این اتفاق هم نیفتاد میتونن از واسطه هایی که همسرشون از اونها حرف شنوی داره یا از مشاوری کمک بگیرن روحانی محلشون کمک بگیرن اونم نه به صورت شکایت یعنی شکایت همسر رو نبرن بگن که من دوست دارم دستم تو جیب خودم باشه یه ماهیانه پولی داشته باشم روش حساب کنم میشه شما مثلا پدرش برادرش باش صحبت کنید یه چنین مبلغی رو داشته باشن ولی این به عنوان آخرین راهکارهای ماست تا میتونید با اون گفتگو درخواست گفتگو شفاف این مسئله رو حل کنید اولا با یک عداد کچیک و با یه شیب ملایم شروع کنید یه هون نگید کل حقوق امال خودم بلاخره الان دست اینشون احتمالا رو اون حساب کتاب کرده تا الان شما نمیدونم سریح بهش گفتید یا نه ولی داره رو با هاش زندگی میکنه دیگه به ایشونم باید یه فرصت تغییر بدید بسیار عالی سپاس از جنب استاد یوسف ساده عزیز دوستان خوبم به سوالات شما همچنان داریم پاسخ میدیم به عنوان آخرین سوالی که توی این برنامه میخواییم پاسخ بدیم استاد بفرمایید که یک سوال دیگر هست گفتن من خانومم خیلی شکاکه و همش تخمت خیانتکاری به هم میزنه چی کار باید بکنم ببینید تو مسائلی که شک توی رابطه میاد باید بررسی کنیم ریشش کجاست آیا این خانوم نسبت به مسائل دیگه هم شک داره یا نه یا فقط در موضوع وفاداری همسرش شک داره نسبت به دیگران همشکاکیت داره یا نداره یعنی میخواییم ببینیم پایگاه شخصیتی و مشکلات فردی در ایشون این ها به ما کمک میکنن که ریشه رو پیدا کنیم اما اگر بخوام به صورت کلی چون سآل کلی جواب بدم در جایی که یه مقدار شک وارد رابطه میشه ما به جای جنگیدن و قضاوت کردن و سرکوفت زدن به همسرمون باید پاد زهر این زهر رو که وارد زندگیمون شده وارد زندگیمون کنیم پاد زهر شکاکیت توی زهر زندگی اعتماده ایجاد اعتماده ما باید به بالا رفتن اعتماد کمک کنیم اعتماد همسرمون رو تقویت کنیم چه کاری انجام بدیم حرفای اعتماد آمیز بزنیم میزان محبت به همسرمون رو زیاد کنیم اگر شوخی های اعتماد شکند داریم اگر رو با خطود قرمز همسرمون شوخی میکنیم اینها رو قط کنیم اگر جایی خیانتی شنیدیم پیمان شکنی شنیدیم موزع گیری کنیم مخالفت خودمون رو اعلام کنیم و از طرف دیگر در روابطمون شفاف باشیم تا میتونیم اگر زمینه ابحامی توی زندگیمون وجود داره اون ابحام ها رو برای همسرمون برطرف کنیم زمانی هم که داره شکشو ابراز میکنه باش همدلی کنیم بگیم که عزیزم میدونم نگران زندگی تستیم میدونم منو دوست داری که به این شک گفتادی ولی یک فکری بکن تا حالا از من خطایی سرزده یعنی سیستم شناختیشم در این همدلی فعال کنیم آخرین توصیه من از رفتارهای تحریکامیز اجتناب کنید این مسئله جای لجبازی و کلکل کردن نیست مسئله حوییت این زندگیه وقتی شک اونجا افتاده نمیشه با هاش شوخی کرد با آتیش بازی نکنیم به جای این که بگیم که آره حالا مثلا رمزامو بیشتر میکنم حالا اگه کاری کنم مگه تو میفهمی مگه من بخوام کاری کنم همه این حرفا اعتماد بخش نیست اتفاقا تحریکامیزه بعد این تحریک میشه شکاکیت بیشتر ایجاد میشه میگیم تو چرا شکاکی بهتر پاد زهرشو وارد کنیم نه این که به اون زهر زریب بدیم همون شفافیت دیگه بله شفافیت اعتماد ممنونم با آساد یوسف این چنینیه ما کلن چک کردن رو توصیه نمی کنیم ولی اگر اینجا اگر ایشون میخواد همسرش خیالش راحت بشه این که من چیزی برای پنهان کردن ندارم خود این خیلی وقتو شفافه برای من چیزی برای پنهان کردن ندارم من محکم پای زندگیم و تو استادم با تمام جونمم دوست دارم خود همین ستا جمله الان گفتم حال خود من رو خوب کرد حال آی دارابی رو خوب کرد لبخند زد واقعا همینطوره کسی که مسئولیت زندگیشون میپذیره همیشه لبخند رو لباشه با قدرت بایستاده و هیچ موردی نیست که بخواد سرشو بندازه پایین خجالت زده بشه و از خودش نتونه دفع کنه اعتماد به نفس مهم جمعی تلایی گفتید استاد حسن ختم خوبی برای این برنامه بود ما قراره که با شنوندگان عزیزمون خداحافظی بکنیم در این برنامه از شما عزیز استاد رزایوسف صادقی عزیز خداحافظی میکنم و در برنامه بعدی که هفته بعد هست باز هم در خدمت شما خواهیم بود دوستان خوب همسی هزار پونسد و پنجه و سه رو فراموش نکنید در تلفون همراهیتون زخیره بکنید یا علی مدد و هفته بعد خداحافظ موسیقی این هم از پرسومان خانواده که تقدیمتون شد اینجا رادی موارد هست بهترین ها برای شما باشه انشالله شبیه آرام تو هم با سلامتی داشته باشید همه شما خوبان اما شعری از مولوی با صدای جناب سینا سلنک با این در واقع شروع که کیست این کیست این موسیقی این در واقع در خانه با آمده موسیقی کیست این کیست این شیرین و زیبا آمده سرمستون علی در بهقل در خانه در خانه در خانه و آمده میان نام میان شیرین و زیبا آمده سرمستون میان میان در خانه ی موسیقی موسیقی موسیقی شاد آمدی شاد آمدی جاد و استاد آمدی شون هدهده پیغام بری از پیشم گا آمده شون هدهده پیغام بری از پیشم گا آمده شون هدهده پیغام بری از پیشم گا آمده شون هدهده پیغام بری از پیشم گا آمده شون هدهده پیغام بری از پیشم گا آمده شون هدهده پیغام بری از پیشم گا آمده شون هدهده پیغام بری از پیشم گا آمده شون هدهده پیغام بری از پیشم گا آمده شون هدهده پیغام بری از پیشم گا آمده حالایی که شعری رو از مولوی با صدای جناب سیران سرلک تقدیمتون کردیم بریم سراغ شاعری گرانگرد از شاعران قرن ششون و از ناماوران شعر و عدب فارسی بله دوستان قراره که آین بزرگ داشته خاقانی شعروانی از معروف درین شاعران قرن ششون و از ناماوران شعر و عدب فارسی در تهران برگذار بشه که حضور عرقمندان در این نشست آزاده این آین بزرگ داشت روز دوشنبه اول بحمن ماه ساعت ده صبح در تارار دکتر شعیدی فرنگستان زبان و عدب فارسی برگذار میشه و این استادان که خدمت شما عرض میکنم در این محفظ عدبی سخرانی میکنن قلام علی حداد آدل، علی اشرف صادقی، محمود آبدی، محمد سرور مولایی، امید طبیبزاده و محمد زاد ترکی گفتنیه به پیشنهاد فرنگستان زبان و عدب فارسی اول بحمن هر سال به عنوان روز بزرگ داشت خاغانی شروانی به تصویب شورای فرهنگ عمومی و شورای عالی انگلاب فرهنگی رسیده و در سال آینده هم به تقویم رسمی کشور اضافه میشه بله افزل الدین بدیل ابن علی خاغانی شروانی متخلص به خاغانی از بزرگترین قصید سرایان تاریخ شعر و عدب فارسی به شمار میاد این شاعر بزرگ سال 520 هجری قمری در شروان از بلاد ارران در حوالی باکوی فعلی در جمهوری آزربایجان متولد شد و سال 595 هجری قمری درگزشد ایوان مدائن مشهورترین قصیده این شاعر سایب سبک ایرانی و از پرشورترین قصاید فارسیه که در باره بقایای کاخ با شکوه پادشاهان ساسانی سروده شده متله این قصیده از این قراره هان ای دل ابرد بین از دیده ابر کن هان ایوان مدائن را آینه ابرد دن از رادیو معارف همچنان با افتخار در کنار شما شنواندگان عزیز و عرجومند هستیم 162 نظر پیشنهاد و انتقاد خود در باره برامه های رادیو معارف و یا هر گونه اختلال در دریافت صدای این رسانه دینی را می توانید با شماره 162 روابط عمومی سازمان صدا و سیما درمیان بگذارید و یا به شماره 3162 پیامک کنید بله هران چه که این پیامک ها و نظرات شما بیشتر باشه ما راه نمایی می شیم برای ساختن هرچه برنامه های در واقع هرچه بهتر و بیشتر برنامه هایی که در خوره پسند شما شنواندگان عزیز و بزرگوار باشه در ادامه بخش سه بای برنامه از رادیو معارف همراه می شیم با بیانات حضرت امام خمینی رحمت الله علی در کلام امام ای که از کلام ای که از کلام نیمزد نسیمه اش آمدی و باقی جان پرشد از شمیمه اش ای که از کلام نیمزد نسیمه اش آمدی و باقی جان پرشد از شمیمه اش آمدی و باقی جان نیمزد نسیمه اش پرشد از شمیم عشق کلام امام سایبان عشق بود دست مهربان تو یک هماس بود و هست نام جاودان تو سایبان عشق بود دست مهربان تو یک هماس بود و هست نام جاودان تو با تو احبسته ایم ای امام لاله ها رفته ایم و می رویم راه روشن تو را من گاهی فکر میکنم که ما با چه شباحتی میتوانیم دعوی کنیم که شیعه این قضای گوار هستیم اگر متفکرین نویسنده ها کسانی که اطلاعات زیاد دارند اواد معنیه نوی و مادی و جهاد دیگرش را ملاحظه کنند بررسی کنند عبادی که این بزرگوار داشته هست از عوائل سنین تا وقتی که به شهادت رسید و بررسی کنند که ما چطور میتوانیم ادعا کنیم که ما شیعه این بزرگوار هستیم باید همه ما و همه کسانی که دعوی تشریح می کنند ادعا معلود قدیلی که در صدر اسلام مثل امنه هدا بودند ما اظهار عجز کنیم که نمیتوانیم من نمیتونم که در این مجلس حتی یک بود از عباد این بزرگوار را ذکر کنم راکن برای این که یک راهی باز بشد برای اونها شاسی که اطلاعاتشون زیاد است معارفشون زیاد است و دیهات معنویاتشون زیاد است راهی باز باشد که اونها فکر کنند و روز بررسی بکنند بررسی او را و بررسی حال ما را در بود معارف کسی که عدیه حضرت را ملاحظه کرده باشد و نهج البلاغه را باشد و نهج البلاغه را باشد و نهج البلاغه را بررسی کرده باشد میدوند که پایش چه پایه هست یعنی اون که معارف قرآن را فهمیده است این بزرگوار است و کسانی که مورد تعلیم او بودند مستعمه خدا در بی معارف خیلی آسان است که شعری انسان بگد نسری بگد و ادعا کند که ما دارایی که معارفی هستیم این آسانی که شعری انسان بگد نسری بگد آسان است دوام خیلی کردند اما واقعیت مطلب چطوری است اونی که حسب واقع هست و ما بخواییم روجدانن اون را بیاویم و رفتی درست در حال خودمون دقیق بکنیم نمیتونیم پیدا کنیم یه شباهتی ما بین خودمون و اون اون عشقی که مولا به خدای تبارک و تعالی داشته است که در درهای کومل میفرماید عرض میکند که من فرزن جهنم را بتونم تحمل کنم ولی چطور فراغ تو را تحمل کنم این ها میشد یک کسی شعر بگد یک کسی نصر بگد یکی خطابه بخوند و بگد چه اما واقعیت این طور است چی به هشت دازگی تناوتون در مسیر پرست شکست فرسون گوه بود و پرست غامتون موسیقی