یتین من کتابه خدا این امت رو اختصاص داده به دعایه یک ان لا یقولو الا ما یعلمون این که نگویند مگر آنچرا که میدانند دو ان لا یردو ما لا یعلمون اون چیزی را که نمیدانند ردش نکنند هر چیزی را که شما میشنوید بی دلیل ردش نکنند سم قرآه الم یوخذ علیهم میساقو الكتاب ان لا یقولو الا الله الا الحق و قرآه بلکذبو به ما لم یوحیتو به علمه این پیام اول این آیه پیام دوم آیه شریفه این است که علم کامل سبب میشود که انسان انکار نکنه بلکذبو به ما لم یوحیتو به علمه علم اجمالی کافی نیست علم ناقص و علم کم طبب نورانیت نمیشه سومین پیام آیه شریفه آن است که مبلغان دین بایستی که تاریخ را بدانند فنظر کیفکان آقبتو مکذبین دستمایه ابلاغ رسالت از ره گذر تاریخ هست این فنظر خطاب به پیامبره اما به در میگن دیوار تو بشنو لذا است که مبلغان باید مشتشون پر باشه از تاریخ تاریخ زندگی پیامبر پیامبران اهمه و در رابطه با کشور یقینا خوندن تاریخ مشروطیت بسیار ضروریه و تاریخ امقلابیتی باید باشه از این فنظر خوب ماها که در متن حوادث بودیم الان که میخوانیم حوادث رو میبینیم چیزهای زیادی گیرمون میاد که ما اون روز نمیدانستیم عزیزانی که سنشون اختضان نمیکنه که در کرده باشن با معرفت و با توجه روزهای اول امقلاب را اون هم یک ضرورت هست و صلی اللہ علی سیدنا محمد و آله تاهرین اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجیب درجه راژیو معارض در این تیهی به جهان روشنایی و محرومیتی با این درخواستی باید باشیم به اون از این سوالی از این تیهی به جهان ای خورم از فروغ رو خد لال زار عمر بازا که ریخت بازا که ریخت موید بهار عمر ای دویست از دیده گر سرشک چو باران روود رواست کندر قمت چو برق بشد روزگار آمر بی آمر زنده منو این بس عجب مدار روز فراغ را که نهد در شماره آمد این یک ددن که مولت دیدار ممکن است در یاد بی آمر زنده منو این بس عجب مدار در یاد کار ما که نپیداست کار آمر اخداده این در یاد کار ما که نپیداست کار آمر تا کلمه سبوها شکرخواب بام داد حشیار گرد حشیار گرد آن که گذشت اختیار آمر آمر زنده منو این بس عجب مدار روزگار آمر بی آمر زنده مدار روزگار آمر آمر زنده مدار روزگار آمر مرد زنده قرار نگذار بود آمر زنده آمر آمر زنده این بس عجب مدار روزگار آمر موسیقی درسته موسیقی درسته موسیقی درسته موسیقی درسته موسیقی درسته موسیقی درسته موسیقی درسته موسیقی درسته موسیقی درسته موسیقی درسته موسیقی درسته موسیقی درسته موسیقی درسته موسیقی درسته موسیقی درسته موسیقی درسته ما براحتی درک می کنیم، ما خودمونو دوست داریم، ما لذات نفسمونو دوست داریم، گرایشات و امیال مادی برای همه انسانها روشن از بچگی، از همون دوران کودکی و تفاولیت درک می کنیم و با اینها همراه هستیم. بنابراین عشق به معنای محبت امیق و شدید و نوعی میل درونیه که به اوج خودش رسیده. عشق به دو بخش مادی و غیر مادی تقسیم می شه که بر همه اصاس عشق رو می گن عشق مجازی و عشق حقیقی. گفته می شه که عشق مجازی عشق به امور ناپایدار و فناپذیره اگر شما به چیزی وابستگی شدیدی دارید که اون از بینرفتنیه اون عشق مجازیه. اگر به چیزی علاقمند باشید که پایدار باشه جاودانه باشه اون می شه عشق حقیقی. عشق مجازی به عشقهای دنیاوی اطلاق می شه و عشق حقیقی عشق به خداوند به اولیاه الهی به حرکت در مسیر خداوند تلقی می شه. در عشق حقیقی درجه عشق شدیدتر هست سوزنده تر هست حرکت رو بیشتر می کنه اما عشق مجازی به تدریج نابود کننده ی فرده. حتی گفته می شه که عشق مجازی. به تدریج ممکنه به نفرت هم تبدیل بشه اما عشق حقیقی هرگز تبدیل به نفرت نخواهد شد. عشق حقیقی به لذات روحانی لذات ارفانی اطلاق می شه و اینها از مسادیقش هستن و عشقهای مجازی لذات حسی لذات وهمی و اعتباری گفته می شه. باز از تفاوتهای دیگرشون اینه که عشق حقیقی سبب نورانیت دل هست اما عشق مجازی به کدورت دل. ظلمت جان و محدودیت فکر می انجامه. آرامش دنیاوی همراه شدن علم و عمل حضور قلب در نماز در پرتوبه عشق الهی عزیزان یکی از نکات مهم در موضوع عشق الهی مسئله رابطه این عشق با محبتها و لذات مادی و دنیاویه. اده از افراد ممکنه با دیدی افراتی همه ی علاقه ها و لذائز دنیای رو مخالف با محبت الهی بدونن و متقد باشن که برای رسیدن به عشق الهی باید کلن از دنیا و مواهب و نعمتهای اون دست کشید و روح و جسم و فکر و وقت رو در خدمت خدا قرار داد. در این باره باید متذکر شد که اسلام با روحبانیت و ترک دنیا و دوری از کار و تلاش مخالفه و به مسلمان ها دستور میده همچنان که در متن اجتماع هستن در مسیر صحیحی که خدا تعین کرده حرکت کنن و در پیه کسب رضای الهی باشن لذا باید گفت اگه لذایز دنیایی از موارد حرام و ممنوع نباشن و از طرف دیگه اشخاص موازه باشن که این علایق دنیایی براشون هدف و محور اصلی زندگی قرار نگیرن مانعی برای رسیدن به عشق الهی نخواهند بود سخنان دکتر ساجدی رو در این باره در این برش تقدیم میتونیم قبل از این که ما در باب اشق الهی پرواز در آسمان معنویت با شما سخن بگیم خوبه که برخی از نکات مقدماتی رو در ذهن داشته باشیم ممکنه شما بپرسید که خب اگر ما از اشق سخن بگیم پذل از ذات مادی را چه کنیم آیا اینها را رها کنیم آیا فقط باید به فکر معنویات باشیم در دنیا زندگی نکنیم این سؤالیه که شاید شما داشته باشید در پاسخ باید عرض بکنیم که منظورمون از اشق الهی که باید دنبالش باشیم ترک لذات مادی نیست بلکه منظور این است که ما خدا را در مرتبه برتر قرار بدیم در واقع ما دو مرحله باید تیب کنیم هم باید خدا را دوست داشته باشیم و هم خدا را بیش از امور دیگه دوست داشته باشیم یعنی محبوب اعلای ما باشه محبوب برتر ما باشه همه ما که ما بیش خدا را دوست داریم اما در این که درجه عالی حب ما به خدا تعلق بگیره با هم اختراف داریم ولی از اون میخواییم به این سمت حرکت بکنیم بنابراین منظور از اشق الهی یعنی عالی ترین درجه تعلق قلبی ما به خدا باشه در این حال موجودات عالم را لذات مادی را در حدی که خدا اجازه داده استفاده بکنیم هیچ اشکال نداره بلکه خداوند در قرآن ما را به این امر هم تشویق کرده که از نعمتها بهره ببرید در سوره اعراف آیه سی وک سی و دو خداوند میفرماد هنگام رفتن به مسجد زینت خود را با خود همراه داشته باشید باز میفرماد که قل من حرم زینت اللهلتی اخر جل عبادهی و طیبات من الرزق ای بنی آدم کی زینت های الهی را زیور و زینت ها و زیبایی هایی را که خداوند در این عالم قرار داده چه کسی این ها را برخودش حرام کرده چه کسی روزی های پاک را برخودش حرام کرده طیبات از رزق را روزی های پاک را حرام نکنید برخودتون به خاطر این ها را ما اصلا برای شما آفریدیم از این ها استفاده بکنن مؤمنین قل هیل لذین آمن و فلحیات دنیا در این دنیا استفاده کنین گرچه میگه در این دنیا شما استفاده میکنید بقیه هم استفاده میکنن اما خالصتا یوم القیامت در روز قیامت دیگه نعمت ها خاص مؤمنان خواهد بود اما در این دنیا نعمت ها مشترکه برای شما و بقیه انسان ها خب بنابراین اون چه که ما باید بهش توجه بکنیم اینه که درجه یه حب به ما باید بالاترین درجه شبه خدا تعلق بگیره پیانبر در روایتی نقش شده که فرمودن من از دنیا شما سه چیز رو دوست دارم بوی خوش دوست دارم زن رو دوست دارم بلی قررت و عینی فسلات اما نور چشم من نمازه این روایت خودش به ما چند تا نکته مهم رو نشون بده اولا این که پیانبر هم میگه خب من هم مثل شما قرائز دارم مثل بقیه انسان ها و مرد ها خواسته هایی دارم همین گرایشات در بنده هم هست من هم دوست دارم و خدا هم بر این رو بر ما حرام نکرده سانی این که باز به ما میگه که نشون میده که نماز هم میتونه مثل بوی خوش دوست داشتنی بشه و نکته بالاترش این که نماز نور چشم پیانبره یعنی بالاترین مرتبه دوست داشتن تعلقه به چی گرفته؟ تعلقه به نماز گرفته اولا نماز دوست داشتنی میتونه و سانی این بالاترین درجه دوستی رو باید داشته باشه ازیزان در مسیر اشق الهی انسان آشقان رو میبینه که سرابهای وجودشون اشق به خداونده و در میان سرگزشت اونها درسیست برای کسانی که در مسیر اشق الهی گام برمیدارند حکایت خوبان و استاد زیایی حکایت خوبان درباره اشق و حب شدید و همچنین اشق حقیقی و مجازی چقدر خوب است که به سینه حضرت امام رزوان الله تعالی علیه نگاهی داشته باشیم به طول طبیعی همه اشقی و مجازیی همه اشق حقیقی و مجازیی والدین فرزندان خودشون رو دوست دارند و مخصوصا پدر اشقش نسبت به فرزندش یک اشق طبیعی است و به طور طبیعی هنگام از دست دادن فرزند انسانها دوچار شکست روحی و فشار آتفی و حب شدیدی که در وجودشون هست قطعا قرار میگیرند حضرت امام رزوان الله تعالی علیه هنگام شهاده فرزند بزرگوارشون مرحوم شهید مصطفى خمینی جمعه ای رو میفرماید که این جمعه حرف نیست نشاندهنده این است که از لحاظ قلبی چقدر حضرت امام روی خودشون کار کردند میفرمایند که مرگ مصطفى و از دست رفتن مصطفى از التاف خفیه الهی است این چه نگاهی است که از دست دادن فرزند از دست دادن پاری تن خود رو لطف خدا دانستن این مقامی است نشاندهنده این است که حب شدید و عشق به خدا عشق حقیقی است عشق به غیر خدا عشقی است که در طول عشق خدا است و تحت دستور خدا است چه اون دستور داده چه اون قرار داده اما هیچ وقت تحت شعا قرار نمی دهد عشق خدا را رحمت و رزوان خدا بر حضرت امام رزوان الله تعالی علیه روز و شب ای هر یادت با من است عشق را در جان من افروزیم غوان مددید من تب انجام نادرم از طور جنب Operating اوه اٹولید یک سطح شب ساری و شب frontline ماпервых وی این اسام را با هر از دستور خدا شامل رسوم است نمهرش و خزائی و جوجل و فرای دانش خدا ده کل من شکرم دردن قرار نمی دهند fall ماثه این هر دستور و خود اد peuvent اession من اتوفر گفر مان خدا ات proced از این برنامه بحره برده باشین تا برنامه بعد همه شما رو به خدای بزرگ و منان می سپاریم بدرود در دیر اون نظر به محبت شرا کنی از جست و جوی خلق و بیگانش و انگر خواهی که دل به حضرت او آشنا کنی خواهی که دل به حضرت او آشنا کنی خواهی که دل به حضرت او آشنا کنی خواهی که دل به حضرت او آشنا کنی خواهی که دل به حضرت او آشنا کنی خواهی که دل به حضرت او آشنا کنی خواهی که دل به حضرت او آشنا کنی خواهی که دل به حضرت او آشنا کنی