یا در برخی از دعاهای دیگم داریم وشقل قلوبنا به ذکرکن کل ذکرن خدایا دل ما رو آنچنان به یاد خودت مشغول کن که اصلا من یاد چیز دیگه نیفتن این آرزوهاییست که ایمه علیه مسلم داشتن و به ما هم یاد دادن که اینگونه باشیم اما باس همین مطلب رو باید خدمت شما شنوندگان عزیز بگم اگر میخواییم این روحی یه زاهدانه رو داشته باشیم باید دائمان خدا در همه وجود ما و به ویجه در قلب ما ساری و جاری باشه که اگر در قلب ما و در مغز ما ساری و جاری بود به طور طبیعی سخنگفتن ما شنیدن ما حرکت کردن ما نگاه کردن ما هم همونطور میشه یه روایت قشنگی هست این رو میخونم براتون که انشاءالله مستجاب و دعوه بشید و انشاءالله دعاها من در حق همدیگه اجابت بشه در تفسیر قمی شخصی میادش به امام صادق علیه السلام میگه اشغل و نفسی به دعایل اخوانی ولی اهل الولایه فما ترافی زالک آقا جان من همه وجود خودم رو مشغول کردم گرفتار کردم به این که دائمان شروع میکنم تا تو چیزی تو زهنم میاد برای برادران مؤمنم دعا میکنم همین که دارید برنامه رو میشنوید از خدا بخواهید که انشاءالله خدای همه گان یه جوری باشه که دقدقه اصلشون خدا بشه خدای خانواده ما یه جوری باشه که با نماز باشن خدای در نسل ما مبقز احل بیت قرار نده خدای در نسل ما همشون محب به احل بیت باشن خدای نسل ما بگونهی باشه که گرفتاری اصلیشون نماز شب خوندن باشه گرفداری اصلیشون عشق به خدا باشه این شخص اومده به امام صادق میگه من اینگونه هستم همش خودم رو به دعا برای برادرانم و پیروان ولایت مشغول میکنم در این بار شما چه نظری دارید؟ امام علیه السلام بهشون میفرماید خداوند تبارک و تعالی دعای قایب برای قایب را مستجاب میفرماید و هر کس برای برادران و زنان مؤمن و برای دوستاران ما دعا کند خداوند از زمان آدم تا قیام قیامت به ازهای هر مؤمنی ثوابی میدهد پس منابر این میبینید این روحیه یک روحیه ایست که شما خیر همگان رو میخواید و عشقتونم به همه مؤمنان و به همه بندگان خداوند است این چرخ فلک ما در روح ایرانید فانوس خیاد از اون مثالی دانید خرشی چرادان آلن فانوس ما چون صبریم کند روح ایرانید مؤمنان و خدا جویان اگرچه مثل دیگر بندگان در این دنیا زندگی می کنند و از نعمتهای آن بهرمند می شوند همواره آخرت را در نظر دارند و میل و رقبت آنها به آخرت بیشتر است زیرا اصل این جهان نیست بلکه سرای باقی است از این روز که امام حسن مجتبا علیه السلام می فرمایند افراد با ایمان از دنیا برای فردای خود زاد و توشه برمانده ولی افراد بی ایمان تنها از آن لذت می برند و کامرانی می جویند دوستان گرامی بخش دوم سخنان استاد احمد غلاملی ازوه حیط علمی دانشگاه قرآن و حدیث را در توضیح رقبت به آخرت به عنوان راهکار فراهم آوردن دنیا و آخرت می شنویم تا اینجا دو راهکار رو برای فراهم آوردن دنیا و آخرت بیان می کنید گفتیم اگر می خواهیم هم دنیا رو داشته باشیم هم آخرت خوبی داشته باشیم اولین راهکارش محبت به خداونده و دومین راهکارش زهده در دنیا است سومین راهکارش رقبت به آخرت در دعای نهوم سیفه سجادیه از امام سجاد علیه السلام چنین می خوانیم اللهم و متا و قفنا بینه نقصین فی دین او دنیا فاوق نقصه به از رعه ما فنان و جعل توبته فی اطوله ما بقان خیلی این دعا دعای زیباییست و می بینید امام علیه السلام با چه زرافتی بیان می فرماید می گه خدایا هنگامی که در وضعیتی قرار گرفتیم که بناچون یک زیانی باید به ما بخوره مستحق یه خسارتی هشدیم که این مستحق خسارت یا خسارت دینیست یا خسارت دنیاییست پس کاهش را بر دنیای ما که زود فانی می شود وارد ساز و اف و بخششت را در دین من که با دوام تره است قرار بده البته من در تجربه هم دنیا رو گفتم هم دین رو اما امام به این صورت نمی فرماید فعوق نقصه به اسراعه ما فناهن خدایا اون کاستی رو در هر کدوم این دوتا دین و دنیا هر کدومشون زودتر از بین میرن کاستی رو در چیزی قرار بده که زودتر از بین میره وجعل توبته فی اطوله ما بقاان و اون توبه و اون بازگش و اون اف و اون بخشش رو در هر کدومشون بین میرن هر کدومشون که با دوامتر هستن قرار بده ببینید خود ما نگاه کنیم دنیا با دوامتره یا آخرت و امام چقدر لطیف این رو از خداوندر خواست میکنه برفرز میگم برای مثال میخوام بگم شما رفتید مجبور هستید که خدای نکرده خدای نکرده به خاطر یک دونه مریضی دیابت باید چی کار بکنید یا باید انگوشت پاتون رو قط بکنید یا این که نه قراره که یه زیانی به شما بخوره و مریضیتونم مریضی دیابته دکتور به شما میگه اگر انگوشت پاتو قط بکنم همچنان میتونی به زندگی ادامه بدی اما میتونی همین کار رو نکنی انگوشتتو قط نکنی نتیجهش چی میشه سریتر از دنیا میری طبیعیست شما همیشه اون زرر اندک رو راحت تر میپذیری چرا که منفعت بیشتری داره امام سجاد همین گونه با خداوند صحبت میکنه میگه خدا یا اگر قراره یه نقصی در دین یا دنیای من وارد بشه بذاره این نقص در دنیای من وارد بشه که این نقص و این کاستی قابل جبرانه چون آخرت که میرم میبینم اونجا با دوام تره اما اگر این نقص و کاستی به آخرت من وارد بشه به ایمان من وارد بشه به دین من وارد بشه طبیعیست که در اون دنیا نمیتونم پاسخگو باشم و این نقطه بسیار لطیفیست پس یک راهکار دیگه دائمان ما معادله حل میکنیم نگاه میکنیم ببینیم که این نقصی که میخواد وارد بشه به دین ماست یا به دنیای ماست و این رقبت به آخرته باز هم در دعای دیگری که دعای بیست و هشتون باشه امام سجاد علیه السلام میفرماید اللهم سل علا محمد و آله ورزقن رقبت فی العمل لکل آخرتی حتی عرف صدق ذالک من قلبی و حتی یکون القالب علیه زهده في دنیای و حتی عمل الحسنات شوقن و آمن من سیعات فرقن و خوفن بسیار زیباست چرا؟ چون حضرت علا و بر این که از خداوند میخواد که خداوند این روحیت رو درش قرار بده افزون بر اون از خداوند نشانه هم میخواد دعا رو دقیقا بفرمایید امام سجاد علیه السلام می در اینجا به خداوند عرضه میداره خدایا بر محمد و آلش درود فرست و رقبت و میلی رو روزی من کن که عمل برای تو را محض آخرتم انجام دهم خب چگونه میتونم بفرستم فهمم که این نمازی که خوندم فقط و فقط برای خدا بوده این کمک به یتیمم فقط و فقط برای خدا بوده این صحبت کردنم فقط و فقط برای خدا بوده بدانگونه که صدق این رقبت رو در قلبم بیا بم انسانی که واقعا رقبت به آخرت داره در وجودش خودشون نگه نمیتونه گول بزنه متوجه میشه که واقعا این برای خداست یا برای شهرتش هست و بیرون رقبتی نسبت به دنیای زود گذر بر دلم چیره شود این نشونه اینه که این رقبت و میل فقط و فقط برای آخرتش بوده انسان که از سر شوق به حسنات برخیزم پس نشونه این که من فقط کارم رو برای آخرت میکنم این که به محض این که یک فرصتی پیدا میشه کار نیکی بکنم این رو با همه شوقم و با همه وجودم و با همه علاقه هم انجام میدم اگر انسان ها چنین شدن طبیعی ایست که خداون اون رقبت و میل به کار آخرت رو در وجودشون قرار داده چون آخرتی شدن کارهای نیکشون رو هم با علاقه و محبت انجام میدن و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته عزیزان به پایان برنامه صحیفه رسیدیم تا سلامیدیم گر شما را به خدای مهربان میسپاریم خدا نگه دار ار رحمن رحیم ار رحمن رحیم الحیر القیوم و اتنبو الیم و اتنبو الیم و دوشش مگاهر گنج تو سینده اما باید که پیداش بکنی یا عمل بشه بکنیم گنج سعادت آمده هم که تا ترا جلوه ده هم در اینکه امیدوارم شهر الله هر درسته دوی اینها بر همه شما مبارک باشه و خدای تاورگتالا به احسن وحج از همه ما تاعت و عبادت هامون رو قبول بکنه و قبولی عبادات ما ایری باشه که خداوند تاورگتالا به همه ما انایت میکنه در خدمت شما بزرگی عواران هستیم با برنامه گنج سعادت برنامه که هر روز حوالی همین ساعت از شبکه سراسری رادیو معارف دنبال میکنید و در حال حاضر هم در حال شنیدن قسمت جدید این برنامه هستید الحمدلله رب العالمین یک بار دیگه این تخفیق برامون حاصل شد که پای صفره معارف احلیبیت علیه و سلام بشینیم و بهرمند بشینیم از صحبت های حجت الاسلام و المسلمین استاد محمد حادی فلا که با استانت از آیات قرآن کریم و روایات احلیبیت علیه و سلام نکاتی رو در اختیار ما قرار بدن که به قول خودشون به عمل بیاییم و انشالله بتونیم در مسیر سلوک اخلاقی یک زندگی سراسر فضیلت مهور رو برای خودمون و اطرافیان و جامعه امون بسازیم انشالله استحضار دارید استاد فلا چند ولسه ای هست خاصتاً از ابتدای ماه مبارک رمزان در خصوص فضیلت سبر برای ما صحبت میکنن برنامه گذشته در خصوص سبر برمعصیت نکاتی رو برای ما مطرح گردن. سبر برمعصیت یا سبر در مقابل حرام اون بود که انسان در مقابل جازبه ها و کشش های حرام سبوری داشته باشه و کف نفس بکنه و وقایه و خودنگهداری داشته باشه در مقابل حرام سبر در حرام این بود که در تمام نواهی که برای معصیت در متن شریعت زیگ شده استاد فلا به ما گفتن که اون سبر برمعصیت و این سبوری باید سلوهی زندگی ما باشه. سبوری که برخی به خاطر اواغب گناه از اون پرهیز میکنن سبوری که برخی به خاطر این ذات پلید و خباست گناه و معصیت از اون دوری رو اجتناب میکنن و سبوری که در مرتبه بالاتر و بالاتر برخی به خاطر حضور در محضر خدا از گناه و حرام اجتناب میکنن حاجه فلا سلام اردو میکنم بسم الله الرحمن الرحیم من هم خدمت شما و همه ازیزان شنونده سلام ارز میکنم عبادت و نماز روزه های شما و ازیزان شنونده قبول باشه انشاءالله در خدمت دونست خواهش میکنم حضور با ادامه سبر برمعصیت انابینی که مدد نظرتون خب اگه یا تون باشه گفتیم همه معاصی رو باید ارسو در مقابلش حفظ نفس داشته باشیم و خیشتندار باشیم از عقاید کفر و شرک و نفاق گرفته تا حرام های دیداری شنیداری لمسی شکمی بفرمایید زبانی شهرت حرام و سروت حرام قدرت حرام و شهوت حرام خب اما مشخصا سب در مقابل شهوت و تمایولات جنسی و نفسانی سوره نسا آیه 25 رو خدمت شما قراحت میکنم و من لم یستته من کم تولن هر کس از شما که طوان مالی نداره تا انیان که هل محسنات المؤمنات تا با زنهای آزاد مؤمن و پاکتامن ازدواج کنه فمن ما ملکت ایمانو کم من فتیات کم المؤمنات از بین برده هایی که مالک دارن دختران جوان با ایمان رو به ازدواج خودتون دربیده و الله اعلم و به ایمان کم خدای متحال به ایمان شما داناتره بعض و کم من بعض شما اعضای یک پیکر به حساب میاد به خاطر ایمان با هم یک نسبت ایمانی کلی دارید و مکتبی به نظرم شاید که و الله اعلم و به ایمان کم جباب یک اون خطور قلبی مقدر باشه که ما که کلاس ایمانمون آزادیم از اونایی که بردن بالاتره خدای متحال هم پیشا پیش در این آیه به اونا میگه و الله اعلم و به ایمان کم خدا با خبر داره که ایمانتون در چه سطحی و چه درجهی بعض و کم من بعض در اصل ایمان با هم مشارکت دارید و حسابت با هم نسبت دارید فنکهوهنه به ازن اهلهنه با ازن صاحباشون باشون ازدواج کنید و آتوهنه مهرو صداقشون رو همون جور که معموله و متعارفه به طور پسندیده بهشون بدید محسناتن غیر مسافهات ولا متخزات اختان البته در صورتی که پاک دامن باشن بعد از ازدواج با شما نه اهل زنا و نه اهل دوستگیری ها و دوستبازی های پنهانی فعزا احسنن فعنعتین بفاهشتن پس هر وقت با این ازدواج کردید شوهردار شدن و با این حال کار زشتی مرتکب شدن و ازشون سرزده فعلایهنن نصف ما علال محسنات من العذاب مجازاتشون نصف مجازاتیه که زنان آزاد دارن زالکل من خشیل انتل من کنم تجویز ازدواج با دختر و زنی که برده و کنیزه اونم از بین شما مخصوصه کسانیه که تهمال عذاب بودن رو ندارن و خوف اینه که به معصیت بیفتن و از ضرر گناه میترسن و انتصفه رو خیلون لکن ولی اگر سبر کنن و سبوری داشته باشن خیشتندار باشن حفظ نفس کنن برشون بهتره که اگه یاتون باشه عزیزم شنونده پیشتر رواهتش خونده بودیم که حلویت فرمودن از روز کمک بگیری در این داستان و الله غفور رحیم و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان خب این آیه که سوره نسا آیه 25 بود مشخصا در مقابل دمایولات جنسی بود و دمایولات نفسانی و شهوت که خدای متعال فرمود سبر برای شما بهتره خودتون رو نگه داریم باز برگردم اون انهاوینی رو که پیشتر گفتم ارز کردم سبر در مقابل معصیت همه یه معصی اقاید و کفر شرک نفاق دیداری شنیداری لمسی شکمی زبانی مربوط به شهرت مرتبت با سروت مرتبت با قدرت و شهوت که این آیه رو خدمتون خراعت کردم ولی خیلی مهمه هر جا هر تمایولی پیدا کردید که نفسانی خودتون رو نگه دارید برد کردید هنه تا فرمودید؟ بله سخته کلن سخته سبر سخته ارز کردم قبلن اگه یاتون باشه سبر خیلی سخته چون حفظ نفسه بله سبر جلوی دیگران رو گرفتن نیست سبر حریف دیگران شدن نیست سبر حریف خودت شدنه سبر اونیه که کسی حریف خودش بشه هنه تا فرمودید؟ بله سبر اینه که تو حریف خودت بشی من حریف خودم بشم همه ما در سلوک دینی وقتی جاشت هست و شرایطش حریف خودمون بشیم نقل یه عده جوان که داشتن زور ازمایی میکردن از آقا رسول الله سلوات الله و سلامه علیه خواستن برشون داوری کن آقا رسول الله بهشون فرمودن قوی ترین مردان بین شما کسیه که حریف خودش بشه حریف نفس خودش از ایشون روایت شده یعنی از آقا رسول الله سلوات الله و سلامه علیه شجا ترین مردم این نیست که تو خیاغون و کوچه به دیگران چشم قرره بره دست به یقه بشه اینا رو سینه دیوار بچسبونه قوی ترین مردم و شجا ترین مردم کسیه که یقه اقاید بعد خودش رو بگیره یقه اخلاق بعد خودش رو بگیره حریف خودش بشه بله و یقه بددینی خودش رو بگیره حریف خودش بشه شاید خیلی وقت پیش این داستان رو خدمت شما گفته باشم جوانی بود حاشق دختری شده بود و اون دختر رو میخواست به مادر پیرش گفته بود که بریم خاصگاری مادرش میگفت ما به اینا نمیخوریم امکانش نیست جواب رد میشنبیم وضیعت تو و وضیعت من و وضیعت زندگی نمیخوره جوان که حاشق شده بود این حرف حالیش نبود و رفتن خاصگاری نشستند و پدر دختره از پسره پرسید که خب شغلت چیه گفت کشتی گیرم و سوالات دیگه ای پرسید و آخرش پدر دختره بهش گفت که کمروند پهلوانی داری؟ گفت نه گفت اگر با پوریا کشتی بگیری و کمروند پهلوانی به دست بیاری بیای خاصگاری دخترم دخترم رو بهت میدن مادره که قدری پخته بود و میدونست دیگه پسرش نمیتونه و حریف پوریا نیست و به این عشقشم نمیرسه گفت پسر جان بلند شو بریم اینجا نمیشه برحال بلند شدن از جلسه و محلس خاصگاری رفتن بیرون مدتی گذشت ولی پسر حریف عشق نشد آره عشق حریف بود و پسر رو خاک کرده بود در آقا خب پوریا رو دیده بود و با پوریا صحبت کرده بود و قرار کشتی رو با پوریا گذاشته بود بدونین که مسئله ازدواج و هروسی و خاصگاری رو مطرح کرده باشه پوریا قبول کرد با اون جوان کشتی بگیره نقله که پوریا یه وقتی کنار یکی از این خونه ها که سکوی بیرونی داشت نشسته بود این پیر زن که مادر این جوان بود توی زرفی که دستش بود و حلوا بود میگذشت اومد کنار پوریا ولی پیر زن هم پوریا رو ندیده بود و نمیشناخت اومد کنار پوریا و تعرف کرد که از این حلوای نظری بخور پوریا اومد حلوا بگیره گفت که انشالله نظرت قبول باشه گفت دعا کن پسرم فردا با پوریا کشتی داره داستان از این قراره رفت خواستگاری و با هم رفتیم و پدر دختره نداد گفت شرطش اینه که با پوریا کشتی بگیری کمربند پهلوانی بیاریم من بهت ارساوت که دختر میدن این حد بفرمایید از نگاه و از زاویه پوریا نگاه کنیم الان پوریا با خودش کلنجار میره سالهای سال مردم پوریا رو به پهلوانی میشنسن که خیلی ها رو پشتشون رو به خاک زده کمربند پهلوانی شهر و دیار به کمر پوریا نشسته پوریا با خودش کلنجار میره که فردا چی کار کنم از یه طرف مادره الان نز کرده آرزو کرده که به آرزوش برسه و بچشم همینطور در یک آن تصمیم گرفت چنو باید وکی یه انگشتی نقل که پوریا به حلوازده و رو کرد به مادر گفت انشاءالله فردا پسرت برنده میشه و فردا شد و مردم جمع شدند و اون دایر اتفاق افتاد و پوریا با اون جوان شروع کرد گلاویز شدند و فوتوفن کشتی رو روی هم پیاده میکردن ولی یه جایی که جوان نمیدونست و پوریا خیلی بلد کار بود اجازه داد اون جوان یه فنی رو به کار ببره و پوریا ناغافل مثلا افتاد و جوان پوریا رو خاک کرد کمربند پهلوانی به جوان رسید جوان کمربند پهلوانی رو برد به آرزوش رسید و به اشخش رسید پوریای ولی اما از پوریای ولی بشنبیم که من سالهای سال پشتها به خاک مالیدم هیچ دری از درهای آسمان برون باز نشد الا این دفعه که خودم پشت خودم رو به خاک مالیدم اشجا و ناس من غلبه هوا حریف خودم شدم درهای آسمان بروی من باز شد جناب عطا بکی عزیز شنواندگان عزیز پوریا نه حوزه رفت نه دانشگاه رفت نه مؤسسات علمی شکت کرد نه جایی رفت شعریات بگیری یکی از چیزهایی که خدایی رفت شعریات بگیری شعرهای متحال به پوریای ولی داد زوغ شعری بود معروف این مصرمال ایشونه یه وقتی هم گشتن داشتن جستجون می کردن شعرهایی که به پوریای ولی منصوبه جمع کنن یه مثلا دیوانی یه دفتری درست بشه این بیت که الان عرض می کنم از جمله منصوبه به ایشونه افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است اگر کسی حریف خودش باشه و حریف خودش باشه و خودش رو به کرنش و توازو وادار کنه جایی که خدا پسنده و مورد پسنده خدای متحاله چیزهایی گیرش میاد که خیلی ها گیرشون نمیاد و چیزهایی گیرش میاد و دریافت می کنه که تو کل عمرش دریافت نکرده گفت درهایی بروی من و قلبم باز شد که در طول عمرم پشتهایی که به خاک مالیدم چنین اتفاقی برام نیفتاد الا الان که مقابل خواهش خودم که کمربندم و نگه دارم مردم به من عزت میگذرند همه صدا میزنند پهلوان جنوب اطابکی معروف بود به پهلوان پوریا کسی ولی ایشون رو نمیشناخت میگن منبت معروف شد به پوریا ولی الله و روی تلخیص و تخفیف در عدا اومدن گفتن پوریا ولی یعنی حقیقتا نتن اگر کسی مقابل نفس اماری خودش و تمایلات نفسانی خودش به ایسته انقهت خدای متحال زیر پر و بالش رو میگیره و میبره بالا نه بالا که اللذین آمنو سمستقامو تتنزلو علیه مل ملائکه نه اینکه این بره آسمان درهای آسمان باز میشه اهل آسمان باید نزول اجلال کنن تتنزلو علیه مل ملائکه خیلی کلاسش میره بالا اینکه اینکه اینکه اکاش هم رو در فضای اجتماعی و روابط و ارتباطاتی که داریم هم رو به اینجور سبرها توصیه میکردیم سبری که ابن سیرین داشت سبری که پوریای ولی داشت سبری که اون مرد خدا داشت و فرشته آسمانی اومد پرهای خودش رو زیر پاهای اون پن کرد اکاش هم رو مقابل همه اقسام سبر توصیه میکردیم به خصوص مقابل محسیت و معاصی و جازبه های نفسانی و ساویس شیطانی و حواجس نفسانی تا بلکه راهی از آسمان بروی ما باز بشه و دل ما تازه هایی رو دریافت کنه که سابقه دریافت اون رو پیشتر در زندگی من نداشتیم انشالله رضاقنالله و ایاکم انشالله انشالله انشالله چقدر قشنگ میشه اگر همه ما این نکتر توجه داشته باشیم که قبی اون کسیه که هوای نفس خودش رو زمین بزنه سبر به معنای درست یعنی حریف خود شدن سبر برای این که انسان به معنای حریف به خود شدن اولین عنوانش سبر در مقابل شهوته شهوت بزرگ شدن شهوت دیده شدن شهوت بلند شدن شهوتی که انسان دنبالی نداشته که فقط اسم و نام خودش باشه سور ممارکن نسا آیه 25 دلالت بر این عنوان داره همراه ما بودید از همین شما سپاس گذارم و خراده امانا ان الحمد لله رب العالمين خدا مردم شهود خوش بCap ㅋㅋㅋ AINES Tout Canon Nicolet Paul saison AINES Of FOUND THE This Kay Underées risen