قضیه شاهدان قضیه به اختلاف نقل میکنن بله که کدومی که اول پیچید که تورمز کرد که نکرد چه ادش همینه که یه شاهد اینه در هین حادثه بوده ماشین اوبوری بوده حادثه را دیده و رد شده دیگه رفته ازش میپرسم میگه من اینجوری دیدم ولی دیگه ما رد شدیم را اون سحنه که دیده یکی مثلا مهمور آمبولانس پیزشک مهمورین انتظامیه مهمورین راهداریه اینا رسیدن جا به جا کنن مستومی را نجات بدن راه را باز کنن اونا میان اون سحنه را تعریف میکنن که ما رسیده مثلا اینجوری بوده خود کسانی که در حادثه بودن یکی میگه من خواب بودم اون زمان یکی میگه من بیدار بودم فقط لحظه حادثه یادم بقیه رده و اینها را کنارم میزنیم میدونید که در جزیاتش یه مقدار با هم متفاوته حالا این حادثه اتصادو از این اتفاق نیفتاده کسی این حرف را نمیزنه به صورت طبیعی مخصوصا خوب حوادث گذشته که مبرخان یکی از دیگری نقل کردن و سبت تاریخ شده یه وقت ناسخین اینای که نسخه برداره میکردن قدیم که چاب نبود اشتباه میکردن سب با تیس در رسوم خط قدیم عربی شبیه هم نوشته یا مثلا مثال مرموس عرض میکنم محل اختراف در بین مقاتل قاتل امام حسین سلام لیه چی کسی بوده البته وقتی اینجا میگیم قاتل یعنی کسی که نهایتا سر متحره امام حسین سلام لیه را از بدن مبارک جدا کرد وگرنه قاتلش یکی دوتا نبوده تمام اونایی که به حضرت ضربه زدن نهایتا در قتل حضرت شریف بودن وگرنم سرمتره سرمتره حضرت رم از بدن جدا نمیکردن با اون جراحت هایی که به حضرت دستیده بود حضرت زنده نیمون درسته وقتی میگیم که قاتل یعنی نهایتا کسی که اون جنایت بزرگ را کرد سرمتره را از بدن جدا کرد مشهور بین ما اینه که شمریب نزدیل جوشنه ولی سنانم نانست را گفتن خولیبن عزید اسبهی را گفتن چند نفر را گفتن خب حالا چون مورد اختلافه که سرمتره امام حسن سلاملیر را کی بریده پس سر امام حسن را نبریده کسی همشرفی نمیتونه بزن بود نمیتونه در جوزیات قضیه وقتی اختلاف نظر پیش آمد در اعتبار و صحت اصل قضیه خدشه وارد نمیکنه گرچه همون جوزیات را موردخ اگر موردخ باشه میتونه تتبع کنه جوزیاتش را کش کنه که کدومش سه حد داره این را داره قدیرم از این قبیله حالا مشهور اینه که گرم بوده ولی بنده از یکی از دوستانمون که در حیعت و نجوم تخصص داره از تحصیل کردگان و از فضالای حوض علمیه هست در نجوم و ریاضیات کار کرده یه وقت از اشون تغاظای کرده میشون محاسبه کنه که قدیر با ماهای شمسی با چی روزای مساده بوده از اشون پرسیدم میگم با نوروز مساده بوده اشون محاسبه کرد گفت بیست و هفته اسفند بوده یعنی اواخر زمستان اواخر زمستان بوده خب حالا فرض کنه گرم نبوده خونهش بوده این تحصیلی این وحاویت که از شدن گرد خاک میکنن به خیالشون مثلا چون اصفاد کردن دیگه گرم نبوده ماجرا حل دیگه ماجرا دیگه حل دیگه غدیر اطباع نیفته تعداد حاضرنم از این قبیله و هم تعداد را اهل سندت نوشتن هم شیعان نوشتن مختلف نوشتن بعضی ها تا صد هزار نفر تا صد و بیشتر زهار نفر هم نوشتن تا ده هزار نفر هم نوشتن ولی اجمالا به هر حال یه نفر دو نفر صد نفر هزار نفر که از مدینه که نرفتن که حالا حجاج دیگه را بزنیم کنار خود مردم مدینه که با اعلام قبلی همراه حضرت مشرف شدن رسول خدا قبلن اعلام کرده بود که مسلمان های اطراف مدینه بعدی نشینان بیان پیدا بود که اینا جمعیت قبل توجهی بودن درسته خیلی جاها شهادت بسیار باتی قضیه با شهادت دو نفر ثابت میشه با شهادت سه نفر ثابت میشه خب این همه شهود بودن جمعیت زیادی بودن اینا حالا بگو سد هزار نفر نبوده حالا بگو ده هزار نفر بوده خب بالاخره جمعیت قبل توجهی بودن و یه نمونش هم اینه که حالا خیلی ها به هر دلیل نقل نکردن یا نقل کردن ما نرسیده اون جورج که مرحوم علام امینی در کتاب القدیر احسا کرده صد و ده نفر از صحابه رسول خدا این را نقل کردن که ما اونجا بودیم این قضیه اتفاق افتاد از صحابه شناخته شده یعنی کسانی که در تاریخ نامویادشون هست از بزرگان اون زمان بودن میگن ما اونجا بودیم و روای صد و ده نفر توجه کردیم و سی صد و شست نفر از محدسون و علمای اهل سنه در کتاباشون نقل کردن خب این خیلی قابل توجهه و این که تعداد حاضر مورد اختلافه پیچ تأثیری در اعتبار اصل قضیه نداره بسیار خوب بخش دیگری هم داشت سوال شنانده من پرسیده بودن که با این جمعیت که بودن صدا چگونه میرسیده به اینها بر نکته مهمیه اینا حتی اگر ده زا نفرم باشن برارا صدای پیغمبر به حالت عادی به ده زا نفر چگونه میتونید اونم در فضای باز بله بلندگو که نبوده در فضای باز صدا خیلی منکس نمیشه بله چوابش اینه که از لابلای تاریخ بر میاد که نه در خصوص قدیر حالا من مثال میزنم از جاهای دیگه وقتی جمعیت زیاد بوده از وجود کسانی که صدای بلند داشتن استفاده میشد اون شخصی که صدای بلندی داشت جملات خطیب را تکرار میشه برای اقبیه بله یعنی میشنید و بازگو میکرد مثلا مشخصا ابن شام در سیره خودش از سیرات و نبویه در خطبه روز عرفه رسول خدا نقل میکنه ببینید اصلا این مربوط به قدیر هم نیست نقل میکنه که در همه حجات و بده همه سالی که در بازگشت از حج قدیر اتفاق افتاد همه نقل کردن که رسول خدا در عرفه یا در منا یه خطبه مفصل ایراز کرده خیلی مفصل و خطوط اصلی اسلام رو اونجا بیان کرده حالا ابن شام میگه این در عرفه بوده میگه رسول خدا که در عرفه خطبه خون و جمعیت زیاد بود میگه اون کسی که ساریخ بود یعنی فریاد میکرد فرمایشات رسول خدا را بازگو میکرد برای اقبیه میگه ساریخ یعنی اون کسی که فریاد میکرد با صدای بلند جملات رسول را تکرار میکرد شخصی بود به نام ربیعت ابن امیت ابن خلف حتی با اسم یاد کردن با صدای بلندی داشته و حضرت جمله به جمله میفرموده و این شخص وسط جمعیت یا نزدیک به انتهای جمعیت جایی که خودش میشنیده قرار گرفته بود و جملات حضرت را برای پشت سریع تکرار میکرد دقیقا شبیه این ترجمه های همزمانه امروزی که گوینده جمله ای رو میگه و ترجمه میکنه اون اصل جمله رو بازگو میکرده نظیر این در جنگ اوهود داشتیم در جنگ اوهود که مسلمان ها شکست خوردن ابو صوفیان شعار داد به نفع بوت و بوت پرسته گفت اعلو هبل اعلو هبل بلند مرتبه باد هبل بوت بزرگ شد بله بله بله بله بله بله بله بله بله بله بله بله بله بله بله ابو صوفیان از رو نرفت گفت گفت نحنو لنل اوزا وله اوزا لکم ما بوت اوزا داریم شما بوت اوزا نداریم مالا مالا مالا حضرت فرمود که بگو اللهمولانا ولهمولالکم ما مولای من سرپرستمون خداست و شما چه مولای ندارید و نزیر این را در جنگ هونین نقل کردن در جنگ هونین ابتدا مسلمان ها شکست خوردن قافل گیر شدن و غرب میشینی کردن فراش کردن رسول خدا فریاد کرد با صدای بلند یا به کسی فرمود که بگید ای اصحاب اقوه ای اصحاب سوره بغره من محمد هستم من اینجا هستم من زندم کجا میرید برگرده و برگشتن همچنین بعدها در تاریخ تمدن اسلامی در اینجا کتاب ها می نویسن که بعدها که مسلمان ها صاحب علم و دانش شدن در شهرهای مثل بغدار جلسات علمی تشکیل می شد اساطید بزرگ می آمدن در حلقه درس می نشستن و صداها نفر شاگر پای درسشون در سو سال می نشستن گاهی صدا به همه جمعیت نمی رسید یکی از شاگردان سخنان استاد را بازگو میکرد برای اقبی ها و با اون شاگر می گفتن معید یعنی تکرار کننده اون تکرار میکرد یعنی این جمعه را تکرار میکرد چیزی از خودش اضافه و کم نمیکرد بنابراین یه چیزی جا افتاده بود یه چیز مقبولی بود و یه چیز مرسومی بود و به نظر می رسه که در قدیر هم از این وسیله استفاده کردن و مشکلی از نظر رسیدن صدا وجود نداره این مثل اون تعداد می مونه کار بگیم چطور صدا می رسه پس یک روشی بوده که در مجالس استفاده می شده برای خصوص قدیر نقل نشده باشه در اجتماعات بزرگ بسیار خوب خیلی متشکرم جنوب استاد پیشفایی چون بحث واقعی قدیر بود همینجا این سال رو هم خدمتون بخونم از شماره 918-1933 پرسیدن که آیا درست است که بعضی ها بعد از واقعی قدیر به پیانبر خدا صلی اللہ علیه و علیه اعتراض کردن که چرا پسر امویت را بر ما مسلط می کنی لطفا درباره این ماجره و سرانجام این افراد توضیح دهید بفرمید این را در تفسیر آیه سوم سوره معارج مفسران نغل می کنند خدافاند متعال در این آیه شریفه می فرماید که سعل سائلون به عذاب واقع کسی درخواست کرد به عذابی که عذاب در مورد او روخ داد در تفسیر این آیه از آیات اول سوره معارجه نغل می کنند که شخصی بوده و به نام شخصی بوده به نام جابر ابن نظر بعد از این که حادثه قدر تمام شد همه جا شایع شد که رسول خدا علی ابن عبی طالب را معرفی کرد جانشین خودش معرفی کرد مردم هم مثلا بیعت کردن اینا چون قضیه مهمی بود دیگه جمعیت زیاد بود زبان به زبان و سینه به سینه قضیه منتقل شد و این شخصی که به اختلاف اسمش را نهر کردن آمد محضر رسول خدا گفت که به ما گفتی که بگید اشخد و انلا اله الا اللا که دست از بوت و بوت پرستی برداری ما گفتیم پذیرفتیم گفتی که بگید من پیغمبر خدا هستم خب پیغمبریتونم قبول کردیم گفتی نماز بخونی روزه بگیرید عج برید زکا همه را انجام دارید حالا آمده پسر اموت را جانشی خودت کردید این از طرف خوده تیه این از طرف خدا رسول زا فرمود این از طرف خدا بود این جون حضرت گفت از طرف خدا بود دهنش بسته شد نتونه جواب بده از محضر حضرت که برگشت بره سوار مرکبش بشه سوار چارپایش بشه از روی بوز گفت که خدایی اگر محمد راست میگه از طرف توی پس یک سنگی یک عذابی از آسمان بسر ما نازل بشه ما از زندگی سیر شدیم و سنگی از هوا آمد به اصابت گرد و در جا کشته شد این یه نفر همونجا البته نه در حادثه پلامه امینی و دیگران که نوشتن میگم بعد این یک نفر بیشتر نبوده و معمولا در تفسیر آیه سهل سایلون به عذاب واقع این را نخلیم پس اگر کسی خواست این ماجر رو پیگیری بکنه باید در زیر آیات سوره معارج سوره معارج و مرحوم علامه امینی در جلد اولی القدیر در ادامه بحث القدیر آورده پس این گفتن سرانجامش چشم سرانجامش همونجا کشته شد به خاطر این بسیار خوب از شما سپاس کذارم جنب استاد پیشفایی سی سد و بیست و نو ده پانسد و پنجا و یک سی سد و بیست و نو ده پانسد و پنجا و دو با پیشماری سفر بیست و پنج پرسمان تاریخی با سلام میخواستم از استاد بیشتایی بپرسم که آیا همه کسایی که در واقعی قدیر و خانم حضور داشتن با اون حضرت بیعت کردن یا نه با تشکر از بنامه خوبتون ممنون خدا را گرد بازم سوال در باره قدیر هست آیا همه کسانی که در ماجره قدیر خدمت پیغمبر خدا صلی اللہ علیه وآله بودن بیعت کردن با امیر المومنین علیه السلام یا نه بله بیعت کردن همه حاضران در اونجا با امیر المومنین علیه السلام بیعت کردن و تحنیت و تبریک گفتن به مناسبت این که حضرت به منصب امیر المومنینی منصوب شده بله و تفصیل قضیه را مرام علامه امینی در جلی اوله القدیر آورده بله خیمه برای علیه السلام نصف گردن بعد از بیانات رسول خدا صلی اللہ علیه وآله و به ترتیب آمدن با علیه السلام بیعت کردن و تبریک گفتن بسیار اجباری درکار نبود هیچ اجباری درکار نبود با میل خودشون بیعت کردن البته بعضی ها این را اضافه کنیم بعضی ها همونهایی که بعدا مخالفت کردن و علیه را کنار زدن امدتاً از قرش قرش شهری عزت رسول بودن همشهری علیه السلام بودن اینا حسادت داشتن از قدیم از زمان جهالیت حسادت و رقابت قبیلگی داشتن و نهایتاً ته دلشون این بود که ما از علیه چی کم داریم بله علیه مثلاً چی مذیعته بر ما داره حالا رسول خدا و پیغم مثل اون شخصی که اعتراض کرد تا اینا به زبان نمی آوردن حالا محمد صلی اللہ علیه وآله خب پیغمبر بود حرفی نیست آمد ما در از بوتبرستی کشیدیم هر چی گفت ما عمل کردیم حالا مثلاً کی گفته که حالا پسر اموز جانشونو باشه حالا هر حال علیه رو معرفی کرد دامادش پسر اموز رو معرفی کرد حالا ما چی از او کم داریم ته دلشون احساس رقابت و احساس حسادت میکردن این که واقعیت تاریخیه ولی اونجا بروز ندادن و کسی مخالفت نکرد و بیعت کرد نشانی سایت رادیو معرف www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia www.radio-maoref.ia ای که از کلام تو میوزد نسیمه اش آمدی و باق جان پر شد از شمیمه اش کلام امام سایبان اش بود دست مهربان تو یک هماس بود و هست نام جامدان تو سایبان اش بود دست مهربان تو یک هماس بود و هست نام جامدان تو با تو اهبسته ایم ای امام لاله ها رفته ایم و میرمیم راه روشن تو را راه روشن تو را و شما بدانید که از مرکز ایران اسلام پرتوش در تمام دنیا رفته است همه جا هست شما میدونم شنیده بیبون طور که من شنیدم که در امریکا بانگ اسلامی میخوان درست کنن البته اون اسلامی که اونو میگن با اون اسلامی که ما میگیم دوتا هست اما شنیدم من که میخوان بانگ اسلامی درست کنن این دولت هایی که بعضی از این دولت ها مثل مصر و منگرم سودان و همسال از آنه که دارن احکام اسلام را صداعزش میکنن این رو خیال میکنید که یه مسئله است که همینطوری واقع شده است یه مسئله است که موج اسلام هر طورش انداخته رفته است به همه جا و همه جا این صدا در آمده است الان در امریکا این مسائل هست در جاهایی بیان این مسائل هست خواهی نخواهی منفعیر شدند از این حرکت این حرکت اسلامی اسباب این شده است که سایر کشورها منفعیر بشند ازش خود مسلمین کشورها که همه همراه هستند این که گاهی وقتا میگن که ای ایران منذبی شده است مقصودشون چی است مقصود این است که امریکا به ما چیز ندارد امریکا هر آنی که ما دست ازش درست کنیم ست مقابل او به ما بیشتر جواب میده ولی ما اعتنابش نداریم و همینطور سایری اگر مقصود این است که پیش ملت ها ما منذبی هستیم خب همه میدونند که ملت ها همه توجه دارند الان هر جا که اجتماع اسلامی هست برادرانه علی سنت ما برادرانه علی تشریع ما نشتمه هستن راجع به اسلام و راجع به این که باید همه چیز اسلامی بشد و کشور خودشون اسلامی بشد همه این مسائل هست و این پرتویست که خدای تبارک و تعالی مرحمت فرمیده است و همه جا نورفکن کرده است و شما دنبال این باشید که انشاءالله این مسئله به طور شایسته عمل بشد و امده اجتماع شماست باز هم عرض میکنم اجتماع شما وحدت شما اونهایی که حتی با ماها بد هستن خود نباد اسلام که بد نیست اگر دیدن که رعی دادن به رئیس جمهور هر که میخواد باشد اجتماع در جمعیت مسلمین که هستش این اسباب تقوییت اسلام هست اونهایی که به اسلام عقیده دارن باید خودشون هم بیان در میدان و بیان رعی بدن این طور نباشد که حالایی که مطابقی میل من ندارد نشده من کنار برم خیلی اسلام باید مطابقی میدیشن که نباشد مزالک در میدان باشد مرحوم مدرس رحمه الله گفته بود که من با جمهوری مخالفم اون وقت مخالفت با جمهوری چیزی بود که واضح بود باید بشد برای که اونها میخواستن بسات درست کنن گفته بود من با جمهوری مخالفم لیکن اگر جمهوری شد کنار نمیرم من در میدان هستم من میرم سراغش هر رنگی که درات باید برات خدمت بکنه موافق میل من هست خوب خدمت بکنم موافق میل من هم نیست خدمت به اسلام هست خدمت به جمهوری اسلامی هست خدمت به اسلامی هست خدمت به اسلامی هست