حقیقی داره چه رفتاری داره این همه روایت ما داریم که مثلا فرض کن به کسی که این خصوصی داره زن ندید کسی که این خصوصی داره زن بدید نمیدونه مرنه که خصوصی احراس کنید دیگه گفته که استخاره کنه یه خوامن دیگه لازم نیست که شما ببینید این ویژگی دار یا نداره از این روایات زیاد داریم از این روایات زیاد داریم توی وسائل شیعه کتاب های دیگه ایما جمع شد این روایات همه اینها حقیقت از این داره که انسان باید تحقیق کنه بررسی بکنه مشورت کنه احراس کنه اون شرایطی که در روایات و در قرآن و عقل و علم اونها رو بیان میکنه باید اونها رو احراس بکنه بعد اینکه احراس کرد اگر باز هم دوچار تردید بود برای برون رفت از تردید خوبه که باید بستخاره احراس کنه یاد خدا نکار زبان است و نه راه و رسم اندیشه بلکه نقطه آغاز آن خداوند یاد شده است و در مرتبه دوم شخص یاد کننده جایی دارد با آیه چلویه که احساب که میفرماید از قرال الله ذکرن کسی را در تناقض است چرا که حضرت امیر علیه السلام یاد خدا از جانب انسان رو از طرف خدا میداند و میفرماید تا خدا انسان رو یاد نکند انسان توفیق یاد پروردگانه رو ندارد و این در حالی است که خدا در قرآن ام فرموده مرا بسیار یاد کنید و یاد خیش را از جانب انسان میداند این شبهه چگونه حل میشود جنوب استاد بفرمایید فرماش مولا در واقع همون بحث توحید افعالی است که ما توجه داشته باشیم که هیچ کاری فعلی حولی قوهی نیست و یه از خدا این معناش اینست که من نماز نمیخونم من برند نمیشم من نمینشینم معناش اینست که این حول و قوه از خدا است معناش اینست که علتی پشت این علت وجود داره در افق دیگری علتی وجود دارد که این حول و قوه و نیروی تو از اون علته این که پهانبر می فرمایید منو شیش که پهانبر تیر ننداخته چرا پهانبر تیر ننداخته بود قوي بگی که نه اون اراده تو رو اون قدرت تو رو اون توانه رو خدا بداده پس فرمایش مولا بیان همین توحید افعالیست که لا معصرف الوجود الا الله در نظام آفرینش معصری جز الله وجود نداره اما آیا این که از اون علت بعید سخن میگه نافی علت غریبه ما میگیم که این آقا در رو باز کرد فلانی در خونه رو باز کرد این مردش این که کلید نداشت یا دستش کاره نبود یا سسید احسابش نه این ها بودن این کلید بود دست بود سسید احساب بود اونتا همه این ها در ایک افاق دورتر به اراده اون شخص به خود اون شخص نسبت داده میشه این فرمایش حضرت اینه که در طول اون اراده شما اراده خدا هست پس این که شما ذکر میگید اگر خدا شما رو خرق نمیکرد ذکر نمیگفتید اگر اجازه ذکر نمیداد شما ذکر نمیگفتید اون مراجعت و ذاکرین همه سجاد عرض من خدایی که هدف بهترین نعمتهای تو اینه که به ما اجازه ذکر دادید اگر خداون قدرت ذکر نمیداد اجازه ذکر نمیداد به ما یاد نمیداد چرا ذکر بید ما ذکر نمیکردیم پس ذکر گفتن ما در یک افاق بالاتر از خود خداست اما در اونجایی که اراده ما تأثیر داره اونجا باید ما ذکر بگیم از اون استعداد خدایی استفاده کنید از اون عقل خدا داده استفاده بکنید اینها استفاده کنید ذکر خدا رو بگید این در اون فائل قریبه فائلی که بلا فاصله با فل تماس داره اراده خدا فائل بعیده که آدم رو خلق کرده ذکر رو خلق کرده و اله آخر این دوتا با هم هیچ منافعاتی ندارن جنیست که بگیم دوتاشون در عرض هم هم اگه در عرض هم بودن هبایشون بود یه خلاص این ذکر از خداست یا از ما پاسون یه از هر دو منتها در طول هم بسیار ممنون و مزشکر از ازردالی شنوانده برنامه پرسمن اعتقادی از راژیو معارف هستید با ما همراه باشید پرسمن پرسمن پرسمن پاسخگوی سوالات اعتقادی شما شما گرامی هم میتونید رضایت خودتون از این برنامه رو به سامانه پیامکی سی هزار سد و شست و دو و یا سی هزار پانسد و پنج و سه اعلام بفرمایید پیشا پیش از لطف شما سفاس گذاریم از طریق سامانه پیامکی سی هزار پانسد و پنج و سه شنوانده عزیز و گرامی با شماره سفر نو سد و پانزده دوازده شست و سه این سال رو از برنامه پرسیدند انسان در زندگی دنیا از زمان تولد تا زمان مرگ مراحل مختلفی از عمرو میگذرونه و پشت سر میذاره و همراه با گذاراندن مراحل مختلف زندگی و عم به صورت تدریجی احساسات گناگون و متفاوتی در روح و روان و درون انسان پیدا میشه احساساتی مثل وحشت ترس زیاد و یا خوشحالی و شادی و یا احساس عشق و قیره سال من از محضر استاد این است انسان که در روح و روانش این احساسات رو میپروراند با مرگ انسان و جدا شدن جسم از روح و روان آیا این احساسات هم از بین میروند یا این که این احساسات همراه با روح و روان به آلم برزخ منتقل میشوند و در آلم برزخ همراه با روح و روان انسان است و زندگی جدیدی رو شروع می کنند و به پایان میرسانند چنان مستاد به فرمایی دختران شما هستی اون آثار وجودی انسان به دو بخش شخصی میشه یک بخشش از خود نفس انسان هست مقتصبات نفس انسان هست در اقتصابش هم ابزاری لازم نداره مثلا فرض کنید که خود نفس انسان اندیشه رو داره که هرچند ممکنه که گاهی از عقل استفاده بکنه گاهی هم نه زنان اندیشه رو داره اونایی که مستقیمن خود نفس کسب میکنه اون همراه نفس هست هر جه نفس باشه اونم هست اونایی که با سبب کسب میکنه با اسباب بدن با چشم و گوش و اونها هم تبدیل به مجرد میشه چه انسان میبینه میشه علم علم دیگه ماده نیست چیزی که دید اون گلی که دید ماده بود بلی اون تصویری که از گل تو زهن انسان ایجاد میشه اون دیگه ماده نیست ولی داشت ما میتونیم اصلا کوه دمابند رو تو زهن خودتون تصور کنید اون تصورش ما از کوه دمابند که کوه دمابند که نیست که مکنه تو کلی انسان جا نمیگیره تو زهن انسان جا نمیگیره بنابراین اینها هم تبدیل به مجرد میشن همراه نفس هستن مختصبات قای مکنه کم و زیاد بشه با تنقده که انسان در دنیا هست وقتی یه دنیا میره دیگه این بدن نیست که بخواد این مختصبات رو از این طریق به دست بیاره یعنی اون علوم و معارفی که با ابزار این بدن به دستاورده تو برزخت دیگه اونها رو نمیتونیم به دست بیاره اما بدن دیگری داره اونجا که از طریق اون بدن باز مختصبات رو به دست میاره اینو ازش جدا نمیشه که اون به دستاورده دیگه تو نفس انسان هست پس تقریبا میشه گفت که بله تمام مواردی که جز نفس شده در نفس ایجاد شده و از مختصبات نفس انسان حساب میشه تو برزخت همروش هست ادامهش دیگه نیست چون اون ابزار دیگه ازش گرفته شد ابزار که بدن ناسوتی باشه بدن خاکی باشه این ازش گرفته شد اما باز بدن دیگه داره که با اون بدن هم باز مختصباتی داره اونها رو همراه خودش خواهد داشت منتا اینجا اون قدرت منور انسان خیلی بیشتره اون اختیاری که انسان داره اون توانمندی که این بدن که از طریق این بدن انسان چیزا به دست میاره که دنیا باشه این در برزخت محدودتر میشه با این که برزخت از زمانی و مکانی از حاضر وجودی ازاران بار میلیون ها بار از دنیا بزرگتره ولی با این بدن انسان کارهایی میکنه که این قدرت دیگه تو اون بدن ه برزختی نیست چنان که کارهایی در دنیا هست که در برزخت نیست مثلا شما در برزختی روزه ندارید پس اون آثار نفسانی روزه که بر نفس انسان نقش میبنده دیگه در برزخت نیست در برزخت شما دیگه نماز ندارید انفاق ندارید جهاد ندارید این آثاری که در دنیا انسان با همین بدنی دیگه انسان با این بدن داره جهاد میکونه با این بدن داره روزه می گره نماز می کنه اینا دیگه اونجا نیست این اخیار و این سعیی که انسان در دنیا با این بدن داره این در برزخ نیست اما اون بدن هم برای خودش مختصباتی داره اون بدن هم غذا می کنه و نفس انسان لذتو خوردن برزخی رو می بره اون بدن هم سهنهای زیبایی رو می بینه و نفس انسان همون نفسی که در دنیا هم هست اون نفس از دیدن مناظر زیبا لذت میبره یعنی اثر بر نفس میذاره منطقه اون با این که در دنیا هستم که شارکنم چون در دنیا چیزهایی هست که در عوالم دیگر نیست شما در عوالم دیگر انفاق نمیتونید داشتید انفاق با کی؟ هرکس خودشه در عوالم دیگر جهادی نیست جهاد با کی؟ کسی نیست که بخواد انسان باش به جنگه همش در دنیا هست دیگه این مقتصوادی که انسان از این طریق میتونه به دست بیاره این در هیچ عالمی نیست اولین عالم آلم برزخه بعد قیامت کبرست بعد انسان میره به بهشت این مسئله هیچ کدوم از این جهان نیست استکمال هست رشت هست منطقه راهی که انسان در دنیا در یک شب میتونه تیبه کنه در برزخ در هزاران سال هم نمیتونه تیبه کنه من معمولا تشبیه که میگونم میگم کاری که انسان در دنیا میتونه با یه قرص انجام بده بخواد در برزخ انجام بده باید هشتاد بار عمل جراحی بشه قاشباش بشه تا اون نتیجه برسی یا نرسه پس اون چی که اینجا به سادگی انسان به دست میاره و نفس انسان به سادگی به دست میاره دیگه در عوالم بعدی به سادگی به دست نمیاره بله با توجه به این که سآل این شنونده ی عزیز خصوصا راجع به احساسات انسان بوده برداشت اقیری از فرمایش ازدتالی این بوده که احساساتی که در این دنیا پرورش داده انسان همراه نفسش میمونه و منتقد میشه به آدم برزخ زمن این که اون بدن برزخی اونجا هم قابلیت اکتصاب احساسات جدیدی رو داره و یک احساساتی که اینجا کسب کرده رو پیدا میکنه بله یه سآل خدمت ازدتالی داشتم با توجه به مسادیقی که ایشون اووردزه کرده وحشت ترس زیاد شادی خوشحالی احساس اشق اینا همه اون حسهای مادی رو داره میگه احساساتی که در انسان تغییرات روحیی که ایجاد میشه رو مدنظرشون برداشت من بوده نه این که انسان مثلا ترس داره اینهایی که لزومن مادی نیست بلکه اصلا مادی نیست تغییرات روحیی که در شخص ایجاد میشه بله آملش اصفابش ممکنه مادی باشه بله احساسات ما توصیح دادیم یعنی همه مقتصبات نفس من در بارش صحبت کردم نه فقط دیدن و شنیدن و نمیدون رزدت بردم نه کل مقتصبات نفس رو ارز کردم که در دنیا بیشتر است در برزخ کمتر است و همینطور ادامه داره اینه هم که کسب کرده همراهش هست یه سآل اینه اگر مقتصباتی که داشته و در جهت توحید نبوده آیا اینها اونجا اصلاح میشه و از بین میره یا نه این که مونده مندگار هست بله هست میگه باز اون چقدر قدرت داشته باشه یه وقت مثلا اون مقتصبات شرکه کفره اون بقیه خوبی ها رو حبت میکنه چیزی باقی نمیذاره بله یه وقت نه مثلا فرض کنید که خاطر یه گناهی ایک اثر سوی بر نفس انسان ایجاد شد یک سباب میاد اون اثر سورو پاک میکنه یک کار خوب میاد اون اثر سورو پاک میکنه یا ممکنه به تدریج در برزخ یا آشیواش اون اثر یا در قیامت یا در جهنم اون اثر سوی نفسانی که بر نفس انسان ایجاد شده بخاطر اون گناه ممکنه که به تدریج در عوالم دیگر پاک میشه و یه وقتی نه اون اثر اثر ایست که پاک شدنی نیست مثل این کفرو و شرکو این چیزها که لعن اشرکتر یه حبتن نعملو مشکل همه اعمال از بین میره چه اعمال عقل باشه چه اعمال قلب باشه چه اعمال بدن باشه همه از بین میره بسیار ممنون و متشکر از ازدتالی که با سبر و حسله در این برنامه هم به سآلات شناندگان عزیز پاسخ دادید و وقت عزیزتون رو در اختیار این برنامه برای شناندگان عزیز قرار دادید از شما شناندگان عزیز و گرامی هم ممنون و متشکریم که با این برنامه همراه بودید اگر نظر انتقاد و یا پیشنهادی در مورد برنامه دارید رتفعا با شمال تلفون 162 راوتومومی سازمان تماس بگیرید و یا به سامانه پیامکی 30162 پیامک بفرستید تا ما هم از نظرهای شما بزرگواران برمند بشیم تا برنامه آینده همه شما عزیزان رو به خدا می سپارم التماس دعا خدا نگهدار از این برنامه همه شما بزرگواران برمند بشیم تا برنامه همه شما بزرگواران برمند بشیم تا برنامه همه شما بزرگواران برمند بشیم تا برنامه همه شما بزرگواران برمند بشیم خیابان فرهنگ بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند لوح و قلم حقیقت نگار وجود و عدم خدایی که داننده ی راز هاست نخستین سر آغاز آغاز هاست عرض سلام خدمت شما هموطنان نازنین در هر جای ایران عزیزمون که هستید خیابان فرهنگ رو از رادیو معرف از گروه فرهنگ و جامعه ی این رسانه دینی تقدیم شما می کنیم موضوع این برنامه نقش و تقریبی دیگر تحصیل جمانان در جامعه امروز ماست سدا کن مرا سدای تو خوبه سدای تو سبزیل یه همگیه های عجیبی که در انتهای سمیمیت ها می رویه سدا کن مرا دوستان جوانی هستید از این زرفیت های جوانها به بهترین شکل استفاده کنن تا از این زرفیت های جوانها برای رشد و توصیه پیشرفت همه جانبه ی کشور استفاده بشه دوستان قرآن کریم دوران جوانی رو دوران قوت و قدرت نامیده و در سوره مبارکه روم آیه پنجا و چهارو می فرماید از این مجال من بعد قوت ضعفا و شیبه یخلق ما یشاء و هو العلیم القدیم خدا همان کسی است که شما را آفرید در حالی که زعیف بودید سپس بعد از ناتوانی قوت بخشید و باز بعد از قوت زعف و پیری قرارده بودید او هر چه بخواهد می آفریند و دانا و توانا است با تره الگوهایی از جوانهای شایسته هماننده برخی از پیانبران جوان و یاداوری برخی داستانها و نکات اخلاقی و تربیتی سیمای جوان شایسته رو ترسیم کرده خیابانی به بسط قانون برنگ کرامت خیابانی که دران هیچ ره گذری دست خالی بر نمی گردند اینجا مسیر مستقیم مودت و مهربانی زیر چطر قانون خیابانی به زیبایی زیستن و دلنشینی دانستن و به حلاوت حقوق برابری و برادری است اینجا خیابان فرهنگ با من بیا تا آسمان تا آسمان ها اگه جوانی سال اولش با سال دوم در خودسازی مثل هم باشد این خیلی زرر کرده به قول امیر المومنین مقبون است اگر سال قبلش بهتر سال بعدش باشد این از نظر امیر المومنین ملعون است ما باید همیچه روب کمال باشیم از نظر دنیا من روب کمال باشیم از نظر آخرتمون روب کمال باشیم از نظر دنیا و آخرت که روب کمالیم از نظر قرب الهی و سیر سلوک روب کمال باشیم و بلاخره از نظر خودسازی که عمده است روب کمال باشیم نگویید نمیشه بر میشه بر دیگران رفتن و شد نگویید مشکلها جلوی مرا گرفته است دیگران مشکل داشتن و شد دیگران مشکلهای فراون داشتن و شد ای جوان که پیش روب و شده ای غصه سبزر نشات و در تلاشت ای جوان میدرخشد آفتاب زندگی 18. مینم بلگویای strings analysis 718 b7 parte 2 action Huepa ha lg و همة لarios version Par pros nog shifting Fs tag, não log Tie opções especial de que pessoasам قد کسا بکنیم قد هنا برنامه خیابان فرهنگ رو از ایسکای رادیوی معرف می شنوید امروز پیشرفت و توصیه در عرصه های علمی و پجوهشی کشور ما مدیون نیروی خلاق و مستعد جوان هاست که با پوشگار و علم و دانش و تخصصشون تونستن پیشرفت های زیادی برای ایران عزیزمون به ارمغان بیارن جوان های امروز نشون دادن اگه بهشون توجه و ازشون حمایت بشه می تونن عرصه ها و سکوهای علمی و فناوری رو در سراسر دنیا ازان خودشون کنند بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمت الله عرض عدب و ارادت و احترام دارم خدمت شنوندگان محترم دوستان عزیز و بزرگواری که برنامه خیابان فرهنگ رو دنبال می کنند خب مستحضرید که موضوع بحث ما حقوق شهروندی بود یکی از ارتباط گرفتن های مهم در زندگی ما ارتباط گرفتن با جوانان هست خب مستحضرید که جوان ها یک روحیه خاص و لطیفی رو دارن و اگر کسی می خواد با اونها ارتباط بگیره که به تعبیر خودمون در محدوده سننی اونها نیست باید یک نکاتی رو هم درش دقت بکنه اجازه بدید از سیره پیانبر اکرم برای شما بگم یک وقتی پیانبر اکرم وارد مسجد شده بودن دیدن یک جوانی خیلی زیبا نماز خوند و خیلی زیبا دعا کرد وقتی که نماز و دعای او تمام شد پیانبر خودشون رو به این جوان نزدیک کردن این گونه فرمودن مرحبن بک لحسن ثنائک چقدر خوب و زیبا دعا کردی این باعث می شه که این جوان نماز خوند بشه این جوان دعا خوند بشه پیانبر یک مدال افتخار به او داده این شیوه ارتباط گرفتنه با جوان هاست که پیانبر اکرم این گونه با یک جوان ارتباط می گیره نماز او رو تحسین می کنه دعای او رو تحسین می کنه ارتباط او با خداوند متعال رو مدال افتخار می ده این نکته می تواند نکته بسیار مهم و حائز اهمیتی باشه اصلاح و قرآن گرایش کنیم زمین را برست دین و دانش کنیم به ره بر به اصلاح آینده ایم نگه بار ایران آینده ایم شما برنامه خیابان فرهنگ رو از ایسکای رادیوی معارف می شنوید در این قسمت از برنامه سری می زنیم به همکار گزارشگرمون سرکار خانم نوابی ایسکاه مردم بسم الله رحمن الرحیم سلام به شما شنواندگان عزیز فاتمه نوابی هستم گزارشگر خیابان فرهنگ در ایسکاه مردم امروز در این بخش گزارشی قرار از اعتماد به جوون ها و توانمندی هاشون بگیم حالا شما جوون های عزیز چطوری تونستین خودتونو به اطرافیانتون ثابت کنید و شما پدرمادرهای محترم چطور به جوون ها اعتماد می کنید و نتیجه این اعتماد چی بوده با گزارش من همراه باشید شما با عنوانی جوون چطور خودتونو به دیگران ثابت می کنید من سعی می کنم توانمندی هامو در واقع نشون بدم با عمل کردم من می تونم با انجام دادن کارهای مصبت مصبت اندیشی و برخورد خوب با دیگران صادق بودن صداقت می تونم خودمو اثبات کنم و همینطور در کارم می تونم با استفاده از مواد مصرفی درجه یک و عالی کارمو می تونم اثبات کنم به بقیه و با شناخت و پرورش استعداد هم تونستم خودمو به دیگران ثابت کنم من از کلاس چارم من به درامدی برای خودم داشتم با چرخیتی کار می کردم بعدش تو کلاس راه نمایی تو شهرداری کار می کردم و امانتدار خوبی هم استم انشالله که همینجوری باشد شما با عنوان یه مادر چطور به جوانهای اعتماد می کنید و نتیجه این اعتماد چی شده؟ سعی می کنیم زیاد بهشون سخت نگیریم باشون سمیمی باشیم اونا رو توی تاین ها قرار ندیم که مجبور بشن که به ما حقیقت رو امرو نگن اگه دلسوزی ما رو بدونن که بدونن که ما به خاطر خودشون اینقدر حساسیت بخرش می دیم خب مطمئنن اونا هم سعی می کنن که حقایق از ما پنهان نکنن تا باهم بتونیم بهتر راه نماییشون کنیم جوان رو باید اول امتحانش کنید وقتی که امتحان کرده دیده ای جوان پاک و پاکی زه هست بعد بهش اعتماد میکنید من خودم کارگری در اینجا داشتم همه زندگی من واگذار کرده بودم حتی کارده بانگی من به دستش بود خریدم خودش میکرد فروشم خودش میکرد اعتماد بهش کرده بودم الان که اون رفته یکی از نویه هام که الان جوان هست همه زندگی من واگذارش کردم اعتماد کردم وقتی میبینم این جوان پاکه سالمه انسان بهش اعتماد میکنه جوانی فصل پاکدامنی آزادگی پیشرفت و دوران تجربه های جدید برا آبادانی مادی و معنوی فرد و جامعه و فصل بروز خوبی ها و استداد هاست مهمتر از همه این که قله های پیشرفت و موفقیت مادی و معنوی فرد در این دوره از زندگی فرد میشه به همین علت جوان باید خودش فرصت جوانی رو بشناسه و قدر بدونه تا راه پرفراز و نشیب زندگی رو با موفقیت تی کنه اگه جوانای ما از روی بیتوجه و قفلت فرصت ها رو از دست بدن بیشترین خسران و زیان در زندگیشون اتفاق میفته که گاهی جبران ناپذیر نیاز امده جوان نیاز به خوبیت هست باید خوبیت خودش رو بشناسه باید بدونه کیست باید هدف خودش رو بشناسه بدونه برای چی میخواد کار کنه برای چی میخواد تلاش کنه این بزرگترین نیاز جوان هست دشمن میخواد خوبیت جوان ایرانی رو از رو بگیره اهداف رو پاک کنه افقها رو تیره کنه و او بگه تو یه موجود فقیر و محدودی هستی؟ بیا پیش من تازیر بال بگیرمه خب معلومه کشور سرورتمند ایران منطقه بسیار مهم راه بردی این کشور تثیرات تراوانی که این ملد از همه سی میتوانه بگذاره همه بیا تو مشت دشمن از طریق تحقیب شخصیت جوان ها امروز اینه برنامه دشمن نسبت به شما جوان ها خیلی باید دیدار باشیم خب به این ترتیب پایان خیابان فرهنگ رسیدیم کلام آخرین که جوانی