در مسجد کوفه جایی برای قضاوت ازرد وجود داشته این طبیعی است ارز میکنم که با طبیعت گزارش هم سازگار زمینه این که برای وحصه دکت و غذا گزارش های خاص داریم که ازرد در مسجد نشستند و در مکان قضاوت از گزارش ها برمید که مکان خاصی برای قضاوت ازرد وجود داشته بنابراین به دینده ها تردیدی نیست اون بیت و تشت این هم که الان جایی برای او در مسجد کوفه مشخص شده باز از گزارش ها استفاده میشه و اون هم باز معید هست برای این که ازرد منیشست برای قضاوت و اون قصه معروف جریان اون دختر و اون تشت و این ها هم اونجا اتفاق افتاد و اما این که در مسجد آیا قضاوت درسته یا خیلی البته به لحاظ فقهی چند قول در باره جواز قضاوت در مسجد وجود داره برخی قائل به کراحت شده اند در میان فقه های شیعه بعضی قائل به جواز شده اند و ارشود که چند قول در فقه دیده میشه اما بعضی قائل به تفصیل شده اند در این که مستمرن و دائمن نباشه اگر مختقه باشه طور نیست و این ها اما برخی از فقه های ما با استناد به همین که امیر المؤمن سلامالله در مسجد کوفه قضاوت میکرده اند با توجه به سیره امیر المؤمنین فهمدن که پس کراحتی نداره و جائز از مباح از قضاوت در مسجد و چه واسه به طورم گفت که این که در درون مسجد باشد یا این که در سحن مسجد مثلا شباسه باز متفاوت داشت امیر المؤمنین گرچه کل مثلا مسجد کوفه چه سحنش چه اون قسمت جلوی سمت محراب که سایبان دارد از قدیم هم همطور بوده این ها سحن بوده و داخل ختم مسجد رو داره اما شباسه به طورم گفت که اون قسمت که بیشتر محل عبادت بوده و محل تجمع مردم بوده برای نماز و این ها بخش مجزایی بوده این قسمت که در سحن قرار داره بخش اینجور کار معمولا شباسه بوده به طورم یک تفکیل که این چنین قائل شد برای این که به طورم جمع بین فتاوه فقه های روایات و این ها هم کرد بس با تجربه همین سیره یزه تمرونی علیه السلام اصلش جایزه شاید الان اون کراهتش ناظره به این باشه که محل قضاوت رو به شکل دائمی در مسجد بله که نحوی گاه منافعی با عبادت و این ها ممکنه باشد یا مثلا تجمع مردم برای عبادت و این ها که کار اجرایی رو مثلا در بخش خاصی از مسجد ممکنه انجام داده بشه مثل امروزی که مساجد بعد از انقلاب چند کار درش انجام میشه کارهای فرهنگی امثال این ها انجام میشه مطمئن کارهای فرهنگی یه جاهای خاصی در مسجد لحاظ کردن میتوان به این چنین تشبیح کرد اتا اگه بخواد به شکل دائمی هم حل قضاوت مسجد باشه این مشکل بیش میاد که ممکنه کسی عضو از ورود به مسجد داشته باشه و نتونه تزلوم بکنه مقصود تو اون فضا ممکنه و دلیلی هم نداریم برای این که همه قضاوت های حضرت در مسجد بوده این هم هست نکته ایست که خوب اشاره فرمودید بله گاهی خارج از مسجد کسی داری میده از شواهد هم بر میاد کچه فلانزن میاد خدمت همیرون مؤمنین و تزلوم میکنه نسبت شوهرش و حضرت میره برای دادخواهی این هم هست این چنین نیبوده که حضرت بفرماد فقط باید بیاد مسجد مثل الان که میگم باید حتما برد دادسره امسال این های این طور نبوده خوب خود امرون مؤمنین حاکم و قاضی بوده در میان مردم هم حضور داشته گاهی در بازار ممکنه کسی تزلوم بکنه دادخواهی بکنه در جاهای دیگه آیا دکتر جبایی کسانی که میرن زیارت اعتباط این سوال رو زیاد میپرسن میگن مثلا این جایی که به عنوان محل قضاوت مشخص شده آیا دقیقا همین جا بوده اصله که هزر در مسجد قضاوت هایی داشتند این خب از اصلا تاریخی برمیاد و روشنه اما محلش به این شکلی که امروز دقیق مشخص میکنند آیا میشه به این شکل صد در صد گفت این سوال هم راجع به هم دکت القضا متره هم راجع به بیت و تشت متره راجع به مقام های مختلفی در مسجد کوفه هست متره معروف این هست که مرحوم علامه بحرالعلوم این جاها رو مشخص کرده حالا با انات به جایگاه علامه بحرالعلوم و برحال ارتباطی که با از حجه سلامون لعلای نقل شده و تشرفاتی که داشته چه بسا به طورم گفت که اون بزرگوار هم از هزده راه نمایی گرفته در این ارتباط از شما تشکر میکنم همچنان در خدمت شنانگان گرامی رادی محرف هستیم با پرسامان تاریخی سی سد و بیست و نو ده پان سد و پنج و دو با پیشماری سفر بیست و پنج پرسامان تاریخی خواستم از گستار بپرسم که بعد از حجرت مسلمان به حدشه جعفر عبید طالب جعفر تیار که دفتن حدشه خواستم ببینم اسلام اونجا چجوری گستارش پیدا کرد و آیا تشعیه هم به حدشه راه پیدا کرد یعنی من و تا امروز تشعیه تو حدشه هستن چجور گستارش پیدا کرد هم هستن خب بفهمیده جعفر عبید طالب و همراهانش که حدوده برحال سد سد و شن نفر بودن حدوده سد و پنی نفر همراه جعفر که در سال پنجمه به اصد به راه نمائی رسول خدا صلی اللہ علیه و آله به حبشه مهاجرت کردند و اون تعبیری که رسول خدا صلی اللہ علیه و آله دارند که مهاجرت به حبشه کنه اینها اردو صدقن و این نبه ها ملک و عدلن یا ملک و آدلن به حبشه حجرت کنه در اونجا سرزمین راستیست و پادشاه آدلی هم در اونجا حکومت میکنه که همون نجاشی بود نجاشی لقب بود برای پادشاه همون پادشاهی که در اون زمان حاکم بود خودش که راهش مسیحیت داشت از اینها استقبال کرد و البته بعد توضیحاتی که جعفر داد و اصافی که از اسلام بیان کرد آیات که از قرآن خاند و به خصوص آیات که در بار از ازت مریم و از از ایسا سلام الله علیه ما خاند موجب رغبت نجاشی به اسلام شد و او به اسلام گرائید نجاشی مسلمان شد و گفته شده حالا ظاهرن همین نجاشیست که استبعادی البته بعضی میکنه اما رسول خدا بعد از حجرت به مدینه خبر از وفات نجاشی دادن و از همون مدینه همراه اصحاب بر بدن نجاشی در حبش نماز خوندن پیانبر اکرم نقل شده در گزارش های تاریخی و خب جعفر از سال پنجمه به سد تا سال هفتمه پس از حجرت حدود پونزده سال حدود پونزده سال جعفر به همراه برخی دیگر از مسلمان ها از جمعه همسرش اسما بن توماییست اینها در حبش بودند نکتهی که مربوط هست به سآل شنونده عزیز این که بحث از گسترش اسلام مطرح کردن بعد از حجرت رسول خدا به مدینه هیچ منع وجود نداشت برای بازگشت جعفر اما که جعفر همچنان هفت سال بعد از حجرت پیانبر در حبش مانده این سآل مطرحه که برای چی مانده قاعدتا اولین گذینهی که ذهن میرسه این که ماند برای این که اسلام رو در اونجا تربیج بکند و در حقیقت نقطه ورود اسلام به افریقا از منطقه شمال افریقا و برحال حبشه که ایتیوپیه امروز هست میتونم گفت از اونجا آغاز شد و الحق و انصاف هم کار کرد جعفر از جمعه این که خود ملک رو پادشاه رو وقتی که به اسلام متماعیل کرد و مصر مونش کرد طبیعتا این اثر رو در دیگر افراد جامعه ایه اون زمان حبشه هم داشته و اما این که وضعیت امروز حبشه حبشه برمنطقه اطلاع شد که امروز به چند کشور تقسیم شده امروز یکی شما ایتیوپی هست سومالی هست اریترا و جیبوتی این چهار کشور که بعضش خیلی کچک هستن مثل جیبوتی اینها که حالا اخیران هم به طبعه عربستان یه عرض اندامی کرد مقابل ما و اینها ما خب بزرگترینش همون ایتیوپی هست با جمعیتی قریب به جمعیت ما چیزی حدود شاید مثلا کم تر از ست منیو همه مقدار جمعیت داشته باشه از این مقدار حدود یک سبامشون سی و چند درصدشون مسلمان هستن از این مقدار مسلمان کم تر از یک درصدشون شیعه هستن بر اساس برخی از پجوهش هایی که انجام گرفته از ارشدت که سی و سه درصد حدودن جمعیت مسلمان که تقریبا حدود بیست و هشت نه میلیون میشن از این مقدار گفتن که کم تر از یک درصدشون شیعه هستن بنابراین تعداد شیعه هانه بله بله همه حدود که فرمودید بنابراین تعداد خیلی محدودیست متاسفانه خب این مقدار شیعهی که هستن رو میشه نسبت داد به جناب جعفر یا بعدها پدیدیمتر نه خب اینه زمان که از جعفر اونجا حضور داشتن که بحث تشییمتر اسلام متره بود و این تفرقی که متاسفانه در مسلمان ها پدید آمد بعد از رهلت رسول خدا بود که مسلمان ها متاسفانه به دو شاخه پیروان احل بیت و بلحال جامعه غیر شیعی تقسیم شدند این بعد از رهلت پیانبر بود و اصل ورود اسلام و بعد میگرده به دوره جعفر ابن عبی طالب اما به طبعه ارشاد که دیگر اواملی که در شمال افریقا پدید آمد به تبدیل در طریق قرون و متمادی شاد بتوان قصه ورود تشایی در قالب دولت فاطمی در مصر و اینها رو بی تأثیر ندانست در این که تشایی رفته رفته در مناطق دیگر هم رشت کرد و نکته دیگر کارهای تبلیغی که برخود علما شیعی در این مناطق کردند حتی براز تاریخی قبل از فاطمی اون ادارست هم ممکنه تأثیر داشته باشند ادریسیان در مغرب اینها همطوره ارش کردن دولت های شیعی مثل فاطمی یا ادریسیان امثال اینها تشایی رو به صورت عام در اینجا تبلیغ کردن قاعدتن نفوز در اتیوپین هم داشته اما از فاعت علما از فاعت علما رو که ارز میکنم شواهدی برش هست که برخی از علما شیعی رفتن در مناطق افریقایی و در اونجا به قصد ترویج تشایی اصناع شری مدت ها ماندن و الان هم باز جریان ادامه داره منتها متاسفانه در حد انتظار خیلی پایین تر از حد انتظار کاری که امروز به لحاظ تبلیغی ما در کشورهای دیگر بخصوص افریقا که منطقه ایست آماده که پذیرش برای شواهد که معارف حقه در اونها خیلی بیشتر هست در اینجا متاسفانه کارهای بایسته خیلی انجام نگرفتن اما در همین مقدار برخی از علما شیعی پاکستان و جای دیگه شنیدم و گزارش هایی دارم که اینها رفتن مثلا در یک مورد یک کسی نقل میکرد برای بنده که یکی از همین بزرگان در برخی از کشورهای افریقایی از طریق همین جزواتی که یه زمان معسیسه در راه حق چاب میکرد از زمان تاقوت همتونی فساد در کارهای فرهنگی مذهبی که انجام میدادن بر اساس همین ها همون یک نفر معفق شد و بیشت پانست نفر رو شیعه کنه اینجور فعالیت ها برحال قطعا معسر بوده در همین وضعیت فعیلی که برای آمار تشاید در افریقا وجود دارم هم دو که ارز کردم رسالت بسیار سنگین هست بر کسانی که توانشو دارن زمینشو دارن برخی از بزرگان از فقه های معسر اینها ورود به حوضه و تعلم و فراگیری آموزه های شیعی و اسلامی رو درست دینی رو نه تنها واجب کفایی بلکه واجب اینی دانستن برای کسانی که چنین امکانی براشون وجود داره ما سطح نیازی که امروز به خصوص بعد از انقلاب اسلامی و زمین هایی که پدید آمده اگر در نظر بگیریم به خصوص با این تبلیغاتی که برزد اسلام تشیع داره صورت میگیره در این رسانه ها و این ها طبیعتا به عظمت این کار و عظمت این نیاز بیشتر پی میبریم و خب طبیعتا هر کسی که امکان براش هست این پدران و مادران نباید مانع ورود فرزندان به حوضه بشن با توجه به برخی تصوراتی که ممکن داشتون باشن همونطور که فرمودید واقعا زمینه اونجا فراهمه ولی جای تأصفه که پیشتر از اونی که ما استفاده بکنیم وحاویه دارم به مدد پولهای نفت خب از شما سپاس گذارم آیه دکتور جباری از همراهی شنوندگان گرامی هم تشکر میکنم تا فرصت آینده که بازم با پرسومان تاریخی رادیو معرفت در خدمت شما خواهیم بود شما رو به خدابند مهربان میزبارم حق یارتان سفه عشقی شنن باعث که آان شد ما بعضیناس انحصاری و synt architecture میزائین رو بگیریم سپس چون حضرت محمود فFinally آگير شدن و حضرت تکيلطوره یک میز روی اضافه شده با زمینی ها، آسمان هودین به تشکر دادون نظرون راتوémie تا بیشتره با سپس شدن با قبيل گولوها ر dates سلاسون digit وC ves وız preparing منظوم و این ر Weird که در تحست رسانی خوشبو شده گل با تا اندیشه گل با تا ای ختم رسول با تا عشق آمد و شیده شد عشق آمد و شیده شد عشق آمد و شیده شد خب بعد از درش شما به خیلی هموطنان عزیز و عرجمند شنواندگان خوب شبکه رادیوی معارف معارف امیدوارم که از شنیدن برنامه پرسومان تاریخی لذت برده باشید برنامه های رادیوی معارف رو که میشنوید طبیعتا میتونی درباره اونها نظر بدید 162 تلفون رابطه اومیه سازمان سلو سیماست اگر فرصتش هست و امکانش رو دارید حتما تماس بگیرید نظر بدید کمک میکنه برنامه بهتری تقدیمتون بکنیم چون شنواندگان رادیوهای دیگه برنامه های دیگه این کار رو انجام میدن و خب طبیعتا تأثیر داره دیگه در تولید برنامه و ارائه محتوی هایی که تقدیم شما مردم عزیز میشه یا اگر احل پریامک فرست دادنید 30162 پریام کتاه رابطه اومیه سازمان سلو سیما هست پریامک بدید و توضیح بدید که دارم در باره برنامه مثلا پرسمان تاریخی از شبکه رادیوی معارف نظر میدم و صحبت میکنم داریم به ساعت 16 و 45 دقیقه میرسیم و زمان پخش برنامه جرعه حجتالستان والمسلمین حسینی قومی حدیثی رو از کتاب شریف کافی برامون شرح میدم از زلال تو کافیست تاشه بد لبریز از تراوت گل آشیانها لبریز از تراوت گل آشیانها لبریز از تراوت گل آشیانها فطرت انوان سخن ما روایات کافی شریف هست کتاب الامان و کفر باب سی و دو انوان این باب هست باب تفویز الالله و توقل علی جمعن مرحوم کلینی رضوان الله علی هفت روایت رو زیل این انوان با پیام توقل به پروردگار و با گذاری امور به پروردگار آورده حدیث دوم این باب رو میخانیم رابی حدیث ابو حمزه سمالی هست همین بزرگواری که دعای ابو حمزهش معروفه در ماه رمزان سهرهای ماه رمزان خونده میشود ابو حمزه از امام سجاد سلام الله علی داستانی رو نقل میفرمید داستان این هست که حضرت فرمودن که خرج تو من روزی از خانه بیرون آمدم خدتن تهیتو اله هازلهاید کنار این دیوار قرار گرفتم و به این دیوار تکیه کردم فعزن رجلون یه مرتبه شخصی در برابر من ظاهر شد که دو جامعه سپید بر تنش بود به من نگاه میکرد ینظروفی تو جاه وجهی به من گفت که یا علی ابن الحسین مالی عراق کئیبن حزینن حضرت محزون بودن قصدار بودن ناراحت بودن اون شخص به امام سجاد علیه السلام گفت آقا چرا ناراحتید؟ اعلد دنیا آیا به خاطر دنیا ناراحتید؟ فرزق الله هازرون للبارده والفاجه روزی خدا میرسه به خوب و بد امام سجاد علیه السلام میفرمان من به این شخص گفتم نه ما اله هازا احزن من ناراحتیم برای روزی نیست و انهو لکما تغول همونطور که شما میگی خدا به بار و فاجر خوب و بد روزی میده سآل دومش رو پرسید گفت علال آخره آیا نیران آخرتت هستی؟ فوعدن صادقن یهکم و فیهه ملکن قاهر یا قادر خدا وعده داده وعده الهیم همراه با صدق و راستی هست خدایی که مالک و قادره در روز قیامت حکمی کنه چرا ناراحتی؟ امام سجاد علیه السلام میفرماید گفتم نه اینم دلیل ناراحتی من نیست ما اله هازا احزن و انهو لکما تغول همونطور که تو میگی فردای قیامت خدا وعده داده و وعده پروردگار همراه با راستی و صداقته سآل سبومه از منون شخصمونه از پرسید که ممه هزنوک پس از چی ناراحتی؟ اگه برای دنیا ناراحت نیستی برای آخرت ناراحت نیستی برای چی ناراحتی؟ قلت و جواب دادم ممه نتخوف و من فتنت ابن زبیر من نگران فتنه عبدالله ابن زبیر هستم و ما فیه ناس اون گرفتاری هایی که مردم در این فتنه پیدا کردم خب عزیزان میدانند داستانه فتنه عبدالله ابن زبیر رو فرزند زبیر هست که زبیر خودش امیر معاملان سلام علیه فرمودن که لازال از زبیر من نا زبیر از ما بود اما فرزندش عبدالله که آمد او رو از ما جدا کرد آدم دنیا پرستی هست که در مکه قیام کرد و در برابر یزید اعلام حکومت کرد و بعد همون داستانی که عزیزان میدانند کشته شد البته بازم در تاریخش حتما چنیده ای در جنگ جمل پدرش رو تحریک کرد یعنی زبیر رو در برابر امیر معاملان سلام علیه استاد و جنگید حضرفا من نگران فتنه ابن زبیر هستم به اون گرفتاری هایی که مردم شیعیان دارن این شخص به امام سجاد علیه السلام در پاسخ این نگرانی این چنین جواب داد اولا یه تبسامی کرد ذهه که سمم قاله گو بیا علی ابن الحسین هل رأیت اخدن ده الله فلم یجبهو دیدی کسی از خدا چیزی تغاظا کنه دعایی کنه و خدای متعال دعای او رو اجابت نکنه حضرت فرمود نه هل رأیت اخدن تبکل علی الله فلم یکفهی آیا دیدی کسی بر خدا توقل کنه و خدا کفایت امورش رو نکنه و من یه تبکل علی الله فهوه هست بوه با این آیا عاشنا هستیم حضرت فرمودن نه سؤال سوامو پرسین هل رأیت اخدن سعل الله فلم یعتهی آیا دیدی کسی از خدا درخواستی داشته باشه سؤالی کرده باشه و خدا بهش نداده باشه حضرت فرمودن نه امام سدجاد علیه السلام وقتی این داستان رو نقف فرمودن که کسی در مقابل من بود با این شکل شما و این ستو سؤال اول رو از من پرسید و بعدم این سه جمله رو گفت سم مقابل نی یه مرتبه از مقابل دیدگان من پنهان شد خب در این که این شخص چی کسی بوده احتمالاتی گفته شده مهم این کلامه کلام کلامه بسیار حکیمانه ایست مرحوم علامه مجلسی رزوانالله علیه در شرح کافی شریف مرآت الاغول فرمودن که شاید این شخص فرشته ای بوده که به صورت انسانی در برابر امام سجاد علیه السلام ظاهر شده یا نه بشری بوده حضرت خزر بوده حضرت علیاس بوده کسی دیگری بوده خب حالا این سؤال پیش میاد مگر امام علیه السلام این چیزها رو نمیدانه که خزر نبی این مطالبو به حضرت بگه باز علامه مجلسی جمع دادن نه امام افضل اعلمه ولی منافعاتی نداره که خدای متعال حضرت خزر رو بفرسه حضرت علیاس رو بفرسه یا بشری ملکی به صورت انسانی این گفتگو صورت بگیره پیام داره برای ما برای همه حرم علامه فرمودن همونطوری که در داستان حضرت موسی علیه نبی نوه علیه و علیه السلام حضرت موسی با خزر مراقبت کرد اون داستانی که در قرآن فراوان شنیده اید با این که حضرت موسی از خزر مقامش بالاتره بنابراین این که این شخص چه کسی بوده خیلی مهم نیست به حال این گفتگو مهمه یا فرشته ای بوده یا خزر بوده پیامبر ای بوده مهم این گفتگو است و نه به این معناک امام سجاد علیه السلام اینا رو نمیدانه نه حتما میدانه ولی این گفتگو صورت گرفت و امروز به انوان یک پیام دینی در اختیار ما قرار گرفته پس بنابراین یقین داشته باشیم همونطوری که در این جمله آمده در این سه جمله آمده هر رأی تا حدن ممکنه کسی دعا کنه خدا جوابشو ندهد در خاصی داشته باشه خدا عطایی نکنه توقل کنه بر خدا و خدا او رو کفایت نکنه مرغم علامه در پایان اشاره کنم توضیح دادن فرق این دو جمله چیه ده الله دعا کنه و خدا جواب نداده باشه مگه امکان داره یا از خدا سؤالی کرده باشه و خدا عطا نکرده باشه فرق دعا و سؤال چیه فرمودن میتونه فرق به این صورت باشه که دعا برای دفع زرره آسیبی از ما دور بشه و سؤال برای جلب منفعته تو این دو جمله برای که این دو جمله تکرار نباشه به این صورت میتوان تفسیر کرد و السلام علیکم و رحمت الله و برکاتون نگارا بی تو برگ جان نداره سر کفر و قمعه ایمان نداره سر کفر و قمعه ایمان نداره سر کفر و قمعه ایمان نداره با سلام به سیستم پاسخگویی ارتباطات مردمی روابط امومی صدا و سیما خوش آمدید شانبندگان عزیز راژیو معارف میتوانند نظر پیشنهاد انتقاد یا هر گونه اختلال در دریافت برنامه های این رسانه دینی را با شماره 162 بدون پیش شماره در میان بگذارن زمین تشکر از تنباس شما با شماره 162 واحد ارتباط با مخاطبان روابط امومی سازمان صدا و سیما مکالمات شما زفت و در پایان از شما نظر خواهی قد شده داشتم راژیو معارف پوش میکردم کیفیت صدایی که دریافت میشه خیلی برگردی از فرستنده راژیو هم همون خواهی خونیه انتقاد کنم تیام شما زفت شد با تشکر از تماس شما نابینایان عزیزمون با وجود این که از بینایی برخوردار میستند توجه بکنن که راه ترقی بروی اونها باز است ایسوی چشمانه روشنه نشات امید مهربانی صداقست ایسا افق بی انتها و خالق بهترینها را ببین در انسوی چشمها سیده از دیدانت میسر میشود مهربانی ترا با بی غراری های من در ترازوگر که بگذاری برابر میشود بسم الله الرحمن الرحیم خداونده هفتاسمان خداونده بخشندگی مهربان به نام خداونده هفتاسمان خدای زمین و خدای زمان به خاکی خاک دن ایران سلام به ایران به ایران شنواندگان خوب و یکی یه دونه برنامه یه انسوی چشمها همراهان همیشه یه رادیو معارف نابینایان و کمبینایان عزیز ایران زمین سلام عصر جمعی شما بخیر ما دوباره اومدیم با یه آلمه حرفهای تازه در خصوص نابینایی و نابینایان ما دوباره اومدیم کلی با هم دیگه حرف بزنیم بله از این هفته به بعد فعلا در شش ماهی اول سال 1404 جمعه ها پنج بعد از زهر می آییم به خونه های شما درست وسط برنامه های عصرگاهی شما مثلا الان شما تو خونه نشستین به اتفاق خانواده محترم داریم چایی میج میکنین مشغول صرف میوه هستین ما هم همراه شما هستیم و صدای رادیو معارف رو به گوش شما میرسونیم در برنامه یه انسوی چشمها شما هم که ما رو میشنوید میتونید از حال و هوای عصرگاهی خودتون بگید اگه تو خونه تون یه فرد نابینا دارید به ما بگید ببینم این فرد نابینا چقدر تمام منده اگه خانوم یا آقای نابینایی که خداسی یه هنری داره یه توانایی داره اینو به ما بگید که ما تو این محافل عصرگاهی شما اینا رو پخش کنیم و شما هم لذت ببرید ما هم لذت میبریم آقا قرار همراهی دو طرفه باشه دیگه آره یه فاصله میگیرم میام راه ارتباطی رو میگم برای شما بله راه ارتباطی راه ارتباطی اگه از طریق تلفون بخوایید با ما صحبت بکنید 025 329 10551 025 329 10552 اگرم نه خواستید پیامت بدید کماکان سامانه همیشهی رادیو معارف 3553 تا اینجا که هیچی عوض نشده بود سال عوض شده سماره پیام کتا و تلفون رادیو معارف که عوض نشده که آره 3553 و البته البته تو فضای مجازی اد ساین آنسوی چشم ها ما رو تنها نزدید ها بریم و ببینیم امروز در برنامه آنسوی چشم ها چی دورید دوریم