هر کس در دنیا کاری میکنه حالا چه کارهای مادی چه کارهای معنوی هر کاری که ما در دنیا میکنیم برای رفع نیازمونه در بهش کسی نیاز نداره که بخواد کار کنه که بخواد نیازش بر طرف بشه چرا؟ چون هر چی بخواد براش برا همه لحم پیهاما یا شاون یا عبارت از این قبلی که برای ما مکرر آمده پس اونجا نیازی نداره که بخواد کار کنه تا مثلا قضا به دست بیاره کار کنه تا لباس به دست بیاره نه هر چی بخواد براش فراهمه این در واقع نفس مؤمن اونجا خودش انشام میکنه به این معناه کاری وجود نداره اما به این معناه که از جنس بهشت بله کارش مثلا فرض کنید که ذکر خدا گفتن از کنم که در نگاه به اون وچه جمیل مطلق داشتن دوره هم جم شدن و مجلس اونس داشتن که ایکی از نعمتهای معناوی بهشت همین جلسات اونسه الاسارور متقابلین و بازگو کردن خاطرات دنیا و مراهی که تیه کردن دقل سه یکی از اون نزدتها و یکی از نعمتشون همینه اگه دوستان دقیق فرموده باشن ما تو بحث معناد که داشتیم اونجا فهرستی از نزدتهای مادی و نزدتهای معناوی رو گفتیم و اونجا مشخص بشه کارشون تو بهشت چیه دوستان برگردن به اون بحثهایی که ما داشتیم گفتیم که یه لیست کتاهی از نعمتهای مادی بهشت و جسمانی بهشت و یک لیست کتاهی از نعمتهای معنوی بهشت رو اونجا اراعی کردیم دوستان خوب نظر خدا رضای خدا آخر دوانان سبحانکلالله اینها کارهاییست که خیلی هم لذت میبرن خب اینها برایشون لذتی قیل قابل وسبی داره از این کارها هست اما کار به معنی دنیاویش نیست ساد یکی از لذتها بحثهای معرفتی و علمی هست مباحث علمی برای خودش لذتی داره کشف مباحث علمی آیا در بهشت این مورد هم خست این که معرفت افزایی باشه و بحثهای علمی باشه بله در بهشت انسان در حال استشماله برای اینکه انسان به کمال برسه خب یا باید عبادت کنه که همون از کاری که میگن عبادت حساب میشه نه اینکه بخوان تکلیف داشته باشن بعد از دنیا تکلیفی وجود نداره اما عبادت وجود داره ذکر خدا وجود داره شنیدن قرآن لذتی داری که قابل وسبی نیست یا از این راه انسان باید استکمال شده داره یا از طریق کس معرفت و درجات علمی انسان بره بالا یا راه های دیگه اینا در بهش وجود داره درست دارن که اگر کسی از خدا بخواد که بمیره آیا گناه میکنه؟ گناه نکرده اما یک کار مکروحی رو انجام داده که انسان به خدای آرزوی مرک کنه مناشونه که خدای من اون که یکی از نعمتهایتو نمیخوام و همین داری تو رواد داریم که این کار رو نکنید و فتوه هم داریم که این کار کراحت داره دوست عزیزی با شمانه تماس 0 914 38 13 این تو هم اصرح کردن که مشکلات جسمی که باعث مرد و مزاری میشه حق و ناس تلقی میشه متصاید شدن بویه به شدت بد که دست خود فرد نیست ولی خب باعث مزاهمت ساگری میشه پس ستارال ایوبی خدا چی میشه؟ اونی که دست خودش نیست خب تکنیفی هم نداره پقید تکنیفش اینه که حتی المقدور در معرض عذیت و آزار دیگران قرار نگیره مثلا کسی که فرض کن سیر خورده توصیه اینه که مسجد نره که دهنش پادیانو عذیت بکنه تا میتونه در جمعه ها حاضر نشه وقتی مجبوره خب دیگر باید بردی اما این که ستارال ایوبی خدا اون ستارال ایوبی نیست که خداوند اون گناهانی که آلانسان انجام داده و خیلی هم پر روی نکرده رو میبخشه اما این که عیب ظاهری که این عیب نیست عوض خواهد داد دیگه پوشوندنش بچی نداره و یعنی این که بخواد خداوند دست به موجزه بزنه که موجزه استثناست و دلیل محشم میخواد یکی از شنونده های عزیز با شماره تماثل 0912 82237 اینطور سؤال کردن که شما یعنی در واقع کارشانست برنامه فرمودید که اگر لن کنید از حق شما کم میشه اگر هم ببخشید براتون بهتره حالا این سؤال برای من محشمه اگر ببخشیم باز هم اون دنیا حقیمونو به همون میدن از حقیمون کم نمیشه یا میگن نه چون تو دیگه بخشیدی حقی نداری نه خیلی شما به خاطر بخشیدنتون پاداشی دریافت میکنید که از اون حق خودتون که اگر میگرفتید کمتر نیست یعنی به اعضای این بخشش به شما عجری میدن و چیزی میدن که مسابی با حق تون یا بیشتر از حق تون باشه پس نه حق شما از به نمیره بخش پاسخهای کتا رو به اتفاق شما عزیزان شنونده شنیدیم برنامه پرسمان اعتقادی از گروه فقهاندیشه رادیو معارف تقدیم حضور شما عزیزان شنونده میشه شما گرامیان میتونید از طریق پایگاه اینترنتی ایران صدا و یا نرمفصار ایران صدا قسمت های قبلی این برنامه و مواهس جناب استاد محمدی رو بشنوید در ادامه برنامه سآل تلفونی یکی از عزیزان شنونده آماده پشت هست به اتفاق شما عزیزان میشنویم میخواستم بپرسم در حتی با همون فیانبر که امیر المومینی رو جای خودش قرار داد و برفت قاره هرا میخواستم ببینم چه لزومی داشت که حتما یک نفر رو مثلا فرض مثل امیر المومینی یک دیگران سر جای خودش بخوابونه بره آیا نمیتونست در غرف کنه مثلا نلای حالت اینجوری دیگه بسیار ممنون و متشکر از شما شنونده عزیز و گرامی خب جناب استاد سال در رابطه با لیلت المبید هست بفرمایید درخواب از شما هستیم بله قاره هرا که بیانبر نره قاره سور رفت بله قاره سور رفت از شهر مکه رفتن قاره سور که در جنوب شهر مکه هم هست داره که بیانبر باید به سمت شمال میرفت بله شماله شماله هست ولی قوه سور در جنوب شهر مکه هست ارز کنم که ترجیل داشتن دوستان این که خونه بیانبر از سر شهر محاصره بود اگر این ها جای بیانبر خالی میدیدن حتما میفتادن توی کوچه ها و جمعیت زیادی بودن میگشتن بیانبر رو پیداش میکردن باید این ها تا صبح سرشون گرم میشد که بیانبر اونجا هست خیالشون راحت میشد که بیانبر از اون محید دور شده باشه رفته باشه جایی که دیگه نه دستشون بهش نرسه تا دیگه اونم تا پشت در قار هم رفتن یک ردیاب رو پیدای کردن که رد بیانبر رو تا پشت در قار برد بعد بفت که حالا اگر زمین رفته اینجا با زمین رفته اینجا با آسمان رفته اینجا تا اینجا اومده منطقه ها امر خدای متعال اونجا کبوترهای توم گذاشتن و انکبوت هم رفت تار تنید این خواهی پیانبر رفت داخل قار این تارها وقتی خدا میخواد که دشماناشو تحقیل کنه بیتونست مثلا به جای تار یه صد آهنین اونجا درست کنه دیگه ولی با تار انکبوت که این آهنر ایوت منطقه تر انکبوت با اون سسترین خانه ها از پیانبرش دفع میکنه یا همیتر نسبت روز موسیقی به هر حال باید اونها سرشون گرم میشد که پیانبر بتونه از اون محیط مکه دور بشه و این اتفاق افتاد خیال میشدن که پیانبر تو بسر خابیده حالا این که چرا حمله نکردن دو جهت داشت یه جهتش این که ابو لحبم که جز همین ها بود امو پیانبر گفت خب شما اگر بخواید شب حمله کنید ممکنه که افراد بیگناهی از بنی حاشم کشته بشن که چون تا دیگه کسی کسی رو نمیبینه ممکنه افراد کشته بشن که نباید کشته بشن و دوباره این که میخواستن که همه ببینن که پیانبر چهل نفر کشتن که بنی حاشم یقعی یک طایفه رو نگیرن شما پیانبر رو کشتید و خون خواهی بکنن ببینن که چهل تا طایفه با همین کار رو کردن این بود که تا روشنهای صبح صفر کردن در این مدت هم مرتب سنگ میزدن به حضرت و امرونا اصلاحی پلو پلو میشد و چیزی نمیگفت اونا دیگه سرشون گرم بود که پیانبر اینجاست تو این فاصله پیانبر از شهر رفت بیرون و رفت دور شد و دوستان تا وجه شدن که خداوند بنا نداره که این کارها از طریق اعجاز انجام بشه سنت خدایی نکی اینها باید به طریق طبیعی مگر جایی که دیگه استثنا باشه همه جا موجز استثناست ولی ازای اینجا میبینید پیانبر توی طبیعی رفت دار میکنه بله وقتی میخواستن جلوشون بره خب باید کاری میکرد که اینها نبینن اما بعد که دیگه خارج شد سرشون گرم بود به این که پیانبر اونجا تو رخت خواب خوابیده بود مخصوصا همون منافعی که پیانبر رو خودش میکشید و در همون محلی که پیانبر میخوابید که تو حیات بود همون جا آقای نسیم جای پیانبر خوابیده بود اینم بد نیست اصلا دوستان که این اتفاق یک شب نبود در اون دوران شب عبی طالب هر شب این جایگزین کردن فرزندان خودش عبو طالب حضرت عبو طالب علیه السلام کار انجام میده و گاهی دو بار سه بار جای پیانبر رو شب تا صبح عوض میکنن در اون سه سال محاصره اختصادی که بودن که پیانبر رو ترور نکنن اینا عادت داشتن که چین چیزی که جا به جا شدن ها اینها آخرش همون لیرتون عوید بود که مارا خوابید و اون آیه کلیمه و منن ناس من یش نفس و افتقام از ذات الله و الله را اوکن بالعباد در شنه حضرت نازر شد و خداوند به جبرایی به میکایل فرمود که اگر شما که در آسمانها برادر هستید امریکی رو من بیشتر قرار داده باشم کی حاضره که عمر خودشو به اون برادرش ببخشه هیچ کدام حاضر نشدن برد زمین ببینید که چه خبره بنده ایمان علی ابن عبی طالب جانشو فدای بنده دیگه ایمان محمد ابن عبدالله کرده پیغمبری کرده برد ازش پازد کنید و هر حال اون شب باید این فرصت به دست می آمد که پیغمبر خالج بشه از شهر و باید اونها سرگرم اون بستر می شدن که پیغمبر تو بستره تفاوت اون یک شب هم با اون سه سال در این هست که در اون سه سال خلاصه برای خطر احتمالیی که بود جای پیغمبر رو عوض می کنن ولی اون شب خطر خطر یدینی و قطعی بوده و این ارزش کار امیر المومنین علیه السلام بود که جای پیغمبر خوابیدن و جان خودشان رو نموز شکر از حضرت علی از شما عزیزان شنونده تشکر می کنیم که همچنان با ما همراه هستید با برنامه پرسمان اعتقادی از رادیوم عارف در خدمت شما عزیزان هستیم تشکر و قدانی می کنم از اظهار محبت شما گرامیان و پیامک های سمیمانهی که به سامانه 3062 ارسال می کنید شنونده عزیزی با شماره 0919 3416 این سال رو پرسیدند آیا علم تجوید جز علوم عقلی هست یا چیز دیگر و اصولا چه محلی از عراب دارد نظر امامان علیه السلام در این باره چیست علم تجوید نه از علوم عقلیه نه از علوم نقلیه علوم عقلی اونه هستن که با تحلیل های عقلی انسان بهش می دهسته مثل فلسفه مثل کلام مثل اون علومی که از این طریق انسان بهش می دهست نقلی هم نیست نقلی یعنی اونهایی که تو روایات و تو آیات و تو نقل ها منبعشون نقل ها هستن یک علم قرار دادیست مثل عدبیاته مثل مثلا فرض کنید که عدبیات فارسی عدبیات عربی انگلیسی اون علم عدبیات که انسان بفهمه چطور صحبت کنه چطور بیل می سه چطور نیستن چه واجه هایی به کار بگیره اینا علوم جعلی و قرار دادی هستن قرار داده که مثلا فرض کنید که فائل مرفوع باشه مثلا ما قرار دادیم در فارسی که مثلا نهاد داشته باشیم و گذاره داشته باشیم از این جنس علوم هست اما فایدهش چه فایدهش سهی خوندن قرآنه چون تو این علم مشخص می کنه که مثلا فرض کنید که عرب را سنچطور بخونه خروف را چطور تلفز کنه که قلط تلفز نکنه کجا وقف کنه کجا اتقام کنه از این قبیل و این علم شخص می کنه ازخار داشته باشه اتقام داشته باشه نحوه تلفزه این در واقع نحوه سهی خوندن قرآن را یاد می ده منطقه های نداشت بشن دوستان که این علم را می شه به دو بخش تقسیم کرد یک بخشش که اگر مراعات نشه مغیر معناست و اون کلمه غلط می شه خب اون را حتما باید مراعات بشه مثلا فرض کنید که واد را می خواد زه تلفز کنه این یک بخش بخش دوم که بیشتر محسناتش اون محسنات را مراعات هم نکردید اشکال نداره اونجا که مثلا باید اظهار بشه از اظهار نکردید هیچ اتفاق نمی افته چون بخش عظم علم تجویدم از این قبیله از قبیل محسناته اونا لازم نیست اگر هم مراعات نشد اشکال ندارد ولی اون بخش واجبش که از قدم مثلا مغیر معناه هستید این که اعراب مراعات نشه خب کلن کلمه معناهش عوض بشه اونا را حتما باید مراعات بشه بسیار ممنون از حضرت علی و این که وقت شریفتون را در اختیار برنامه قرار دادید و به سآلات شنوندگان عزیز ما با سبر و حسل پاسخ فرمودید به اتفاق حضرت علی و اوامل تیاتولید این برنامه از محضر شنوندگان عزیز خدافزی می کنیم شما شنوندگان عزیز می تونید از طریق شماره تلفون 162 با برنامه تماس بگیرید و نظرات انتقادات و پیشنهادهای خودتون را برای برنامه ارسال کنید و یا به سامانه پیامکی 30162 پیامک بفرستید تا ما هم از نظرهای شما عزیزان شنونده بحرمند بشیم تا برنامه دیگر و سلامی دوباره همه شما عزیزان رو به خدای بزرگ می سپاریم خدا نگهدار التماس دعا از طریق شماره تلفون 162 تا برنامه دوباره همه شما عزیزان تا برنامه دلفون 162 تا برنامه دلفون 162 تا برنامه دلفون 162 تا برنامه دلفون 162 تا برنامه دلفون 162 تا برنامه دلفون 162 تا برنامه دلفون 162 تا برنامه دلفون 162 تا برنامه دلفون 162 موسیقی پنجری موسیقی دکتور صالح قاسمی دبیر مرکز مطالعات راه بردی جمعیت گفت نظرانه در قانون جوانی جمعیت شیبه کاهش موالید در کشور کنتر شده است و تولد فرزند سه بوم و چهاروم افصایش یافته موسیقی خانواده ایرانی خانواده فرزند خواه و فرزند دوسته این رو بر اساس پیمایش هایی که اتفاق افتاده عرض میکنم تولد فرزندان سه بوم چهاروم و پنجوم با افصایش رو برو شده و این نشانه خوبیست برمیشه موفقیت قانون و اصلاح علوی فرزندووری در میان اخبار و آمار مختلف مربوط به فرزندووری و ازدواج که گاهی نشاندهندهی میانگین های نگران کننده است برخی آمارها نشان از تغییرات مصبت جمعیتی دارن مانند افصایش تولد فرزندان سه بوم و چهاروم در خانواده های ایرانی و افرادی که در سن بالا تصمیم به فرزندووری گرفتند شاید این آمارها در میان نگرانی های مربوط به قرار گرفتن رشد جمعیت در شیب نزولی چندان به چشم نگهید اما میتوان با قرار دادن آمارهای مصبت و منفی در کناره هم به نگاه درستری از وضعیت جمعیتی ایران دست پیدا کرد آقای دکتر صالح قاسمی دبیر مرکز متعلیات راه بردی جمعیت چنانچه مستحضرید ما در سیوم اردی به هشت ماه سال 1393 که ابلاغ رسمی سیاست های کلی جمعیت توسط رهبر معظم انقلاب اتفاق افتاد و در حال حاضر در آستانه یازده همین سالگرد این ابلاغ هستیم زمین این که قانون شبانی جمعیت در سال 1400 تصفیب شد و از سال 1401 لازم الاجراست و در واقع در حال حاضر تقریبا سب و منسال اجرای این قانون رو هم پیش رو داریم بر اساس داده های سازمان سبت احوال کل کشور تیه دو سال اخیر یعنی تیه سالهای 1402 و 1403 و البته همینطور تیه جلیانی که در سال 1401 داشتیم مرتبه یکی داشتیم مرتبه یکی داشتیم اینکه ولادت سوام، چهاروم و پنجام با افضایش محسوس و معناداری روبرو شد به عبارتی داشتن فرزند سوام، چهاروم و پنجام برخلاف اون نگاه رایج پیشین امروز یک زده ارزش یا یک قبح اجتماعی نیست و قبح داشتن فرزند سه، چهاروم، چهاروم و پنجام برخلاف این رفته خانواده اصیل و فهم ایرانی میداند که داشتن فرزند یک ارزش است و به فرزندابری رو آورده و میتوانیم ادعا کنیم که اصلاح علوی فرزندابری در جامعه ایرانی در حال شکلی است اما یکی از قشنگترین بخشهای بچه داشتن اینه که اگه والده این بچه های بیشتری داشته باشن خونه حسابی گرم و شلوخ میشه خونه حسابی گرم و شلوخ میشه اول از همه این که همیشه یکی هست که باش بازی کنن یا حتی گاهی سر کچکترین چیزا دعوا کنن و یاد بگیرن چطور با بقیه کنار بیان این شوخی ها و کلکل ها باعث میشه بچه ها قوی تر و منعتف تر بشن و یاد بگیرن توی وضعیت های مختلف چطور از خودشون دفاع کنن یا به خودشون بیان من خودم همیشه اعتقادم چون خانواده پر جمعیتی هستم من خودم هشتا خوهر برادریم ستا برادر پنجتا خوهریم خدمتون ارز کنم همیشه با فرزند زیاد ولی خبیه مشکلاتی داشتیم ستا بیشتر نیووردیم من خودم به نظرم فاصله شون دیگه دو سال باشه نزدیک باشن و هم بهتره ولی خانم هم که کار اصلی هایشون میخواد کنه بیشتر با پنج سی سال مهمه تعدادش هم هرچی بیشتر بهتر دیگه حالا چار تا پنج تا منظرم خوبه که هرچی خدا بده اونی که دست ما نیست من انا خودم میخواستم چند ساله پسرم باسه بره پیشتر بسننی یه بچه دیگه میخواستم الان پسرم هشتون میشم فوند باید خدا بده دست ما نیست هم فاصله شون دیدادشون اون هم باز بستگی به فضای جسمی و فضای اختصادی و فرهنگی شون داره اما قطعا یک فرزندی تک فرزندی مناسب نخواهد بود اصلا فاصله با اینشون نواشه با همدیگه همبازی هم که همتر عذیب میکنم پدر مادر بنده حالتی به فرماشات مقابل مازم رحبری حفظ الله حد دقلش ست هست فاصله هم یه طوری که با هم بزرگ بشن همین دو سال سه سال خوبه حجت الاسلام و المسلمین برزویی روانشناس چندین مذیعت داره خونواده های پرجمیت نسبت به خونواده های کمجمیت و آروم آروم انگار مردم ما و جامعه داره به اون سمتی میرفه که این مذایع رو درک میکنن و بهش اهمیت میدن و در محاسبات خانواده انتیاز بالایی داره میگیره مثلا اینکه از مذایعهایی که خونواده های پرجمیت نسبت به خونواده های کمجمیت دارن اینکه تو خونواده پرجمیت معمولا اقتدار والده!!!! بیشتره مثلا یکی از بچه ها میخواد تلویزیون ببینه یکی میخواد استراحت کنه یکی میخواد درس بخونه یکی میخواد بازی کنه اون کسی که فصلالخطاب میشه تو خانواده و مورد اعتناب و مورد توجه و حرفش مورد قبوله و همه قبولش میکنن پدر و مادر اون خانواده است و پدر و مادر یک جایگاه و یک سیادت و آقای خاصی معمولا تو خانواده های پرجمیت دارن یکی از مذایع پرجمیت بودن خانواده اقتدار بالای پدر و مادره یکی دیگه از مذایع خانواده های پرجمیت اینه که بچه ها تو خانوادهی که نظرات و ایده های مختلف وجود داره انقدر تو خانه با هم دعوی میکنن با هم سرکله میزنن که آروم آروم اجتماعی بار میان و به صورت قهلیه فرزندانی به وجود و تربیت میشن که فرزندانی به استلاح با ایکیوه بالا هستن آدم هایی که حوش اجتماعیشون شکل میگیره روابط اجتماعیشون در بستر خانواده تشکیل میشه و چه بستری بهتر از این بستر نورانی بچه هایی که خانواده های پرجمیتی و تجربه میکنن معمولا بچه های اجتماعی تریهن اینطور بگم معمولا میتونن تو اجتماع سازگاری بیشتری داشته باشن و میتونن در اجتماع معسرتر باشن چند سال پیش تبلیغاتی میشد برای که اولاد کمتر زندگی بهدر اسمش هم میداشتن تنظیم خانواده یا کنترل نست چند بار بعضی از اصاطید دانشگاه اومدن پلومن که شما تو تلویزون بگو اولاد کمتر زندگی بهدر گفتم من نمیگم گفتم ببین من معلم قرآنم برآن یه آیه داریم میگه یادتون نره از کنتون قلیل فکستار کن یادتون باشه که شما آمالتون قلیل کم بود من آمال شما رو زیاد کردم پس جمعیت انبوه افتخاره که خدا میگه ببین من افتخار رو به شما دادم و اما روایات میگه و قلت عددنا و کسرت عدونا میگه خدای از چند تا چیز شکایت کنم یک پیغمبرم از دنیا رفته دو امام زمانم غایبه سه دشمنم زیاده چار آمال مسلمان کمه یعنی آمال کم ناله داره آمال زیاد افتخار داره به دلیل قرآن و حدیث من هیچ وقت نمیگم دو تحفه غلط تو زهن مردم هست یکی میگن که آدم اولاد کم داشته باشه به تربیتش میرسه یه از دروغای شاخ داره ما آدم داریم بچه های زیادی داره یکی اکی دیگه بهتر آدم داریم دوتا بچه داره دوتا گرگ ما هیچ دلیل علمی تجربی نداریم که اونی که اولادش کم تره تربیتش اشتر حرف دوباره اینی که میگه خرجی نداریم خدا اگر رزقت باشه ده تو بچه دشته باشه همه سالم با یه آبگوش تیم میکنن اگر رزقت نباشه یه بچه بت میده همویه بچه اونقدر این بیمارستان و اکس و آزمایش و ندارم ستونگرافی و اینقدر حالتو میگیره همویه بچه رزق دست خداست بران یه نحنان از دقاهم میگن من رزق نامیدم تو فکر میکنی رزق دست توه ما یه شیرینی های داریم که حدیث داریم به خاطر ایگوناه من مزه شیرینی را از تو گرفتم یه سری نعمت ها را خدا از ما میگیره و میگن شوب خدا صدا نداره همینه شوب خدا صدا نداره