آده کربوبلاوی حسین گریه کنید می دونیم که از مذهب شیعه به مذهب جعفری تعبیر شده علتش همینه که در فاصله انقراز بنی امیه و قدرت پیدا کردن عباسیان امام صادق علیه السلام فرصت پیدا کردن که به گسترش علم و رونق احکام الهی بپردازن طالبان علم هم به مدینه هجرت می کردند و در حوزه درس ایشون جمع شدن برای همین مذهب شیعه به جعفری منصوب شده شاعری به همین نکته توی یک ترکیب بندی اشاره کرده حدیث فضل تو از کار هر شب شیعه همیشه نام قشنگ تو بر لب شیعه توی رئیس بلا ازل مذهب شیعه علا امیر و علمدار مکتوبه به لطف کرسی درس تو جعفری شده ام من از دعای شما بوده هیدری شده ام منصور دوانیقی می دونید دومین خلیفه عباسی بود که تو سال 136 هجری جانشین برادرش می شه محبوبیت امام صادق علیه السلام روز به روز در میان مردم بیشتر می شد فقه ها و رجال حدیقیه به اون حضرت مراجعه می کردند و در مسائل مختلف از ایشون سآل می کردند محبوبیت امام همیشه بر بیم و نگرانی منصور دوانیقی اضافه می کرد به همین جهت هر از چندی به بحانه امام رو به عراق احزار می کرد و همیشه اندیشه قتل اون حضرت رو در سر داشت مرحوم قروی اسفهانی محروف به کمپانی فقیه و شیعه شنائر مشهور اینجور می گه بعد از این مناقب درباره احزارهای منصور دوانیقی اینطور می گه که سم الافائی و حد البوارق افائی جمع افئیه یعنی مارهای زهناک و بوارق جمع بارق است اما اینجا یعنی شمشیرها یعنی گفت و شنود امام با منصور دوانیقی برای امام از زهر مارهای تترناک و تیزی شمشیر آزارسان تر بود چنان تر شد کامش از جور اعداد که شد سم قاتل برو شهد فائق شاعر دیگه هم در قلب قزل این سختی ها رو به تصفیر کشیده دزدان زروی دیوار حمله به خانه کردند می خواست هرکز از تو خون جگر بگیرد دور سرت بگردم خیلی ترا کشیدند ای کاش یک نفر بود راه گذر بگیرد گفتن پشت مرکب خیلی ترا دبندند شیعه دگر چه خاکیز این قم به سر بگیرد با تصفیت مجدد و خدا نگهدار موسیقی هم روحان عزیز موسیقی موسیقی موسیقی زندگی همیشه یک جور نیست زندگی همیشه مسیرش هموار نیست هممون می دونیم که زندگی پر از فراز و نشیبه گاهی سختی و گرفتاری در کار مؤمنان پیش میاد و در این روزهای سخت همدلی، مهربانی و کمک به همدیگه می تونه نوری باشه که راه رو نشون می ده شاد کردن دل یک مؤمن نه تنها عملی نیه بلکه وظیفه یه هر انسانیه رفع گرفتاری از زندگی یه نفر می تونه زنجیرهای ناامیدی رو پاره کنه و جانی دوباره به او ببخشه یکی از این وظیفه های انسانی که خیلی ازش قافل هستیم و عزیزانی بودن که دل در گروه خدا سپردن و در مسیر همراهی قدم گذاشتن و همدل با اهل بیت علیه مسلم در این مسیر تونستن توفیقات عظیمی رو به دست بیارن رزمندگان رشید ما بودن که با در دست گرفتن جانشون خالصانه و آشقانه در مسیر دفاع از ولایت و دفاع از میهن و وطن قدم گذاشتن قراره که در این بخش با صحبتهای امیر رسول پور راوی رشادتهای رزمندگان اسلام در قالب معرفی یک رزمنده و شهید بزرگوار آشنا بشید یاد دفاع مقدس یاد شهیدان باید همیشه در بین ملت ما و جامعه ما زنده بمانه راه کاربان عشق از میان تاریخ میگذرد و هرکس در هر زمان بدین سلاله بگوید از ملازمان کاربان کربلا است کبونتران محاجر بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عدب و احترام عرض تسلیت این ایام خدمت همین شما عزیزای خوب و مهربون امروز مهمون شهیدی هستیم که شجاعت و عدب و توازع رو از مولاش آقا اول فردی از الاباس علیه السلام درست گرفته بود فرمانده محبوب لشگر سی و یک آشورا آقا مهدی باکری سردار قلاملی رشید این فرمانده قیور و همرزم شهید حسن باقری و همرزم خیلی از فرمانده هان شهید در وصف شهید مهدی باکری میگفت که مهدی باکری یعنی سکوت و عمل بدون حیاهو مهدی باکری یعنی تفکر و اندیشه مهدی باکری یعنی اخلاص و تجسسم صادقانه و خالصانه اعمل مهدی باکری یعنی در برابر دشمن و در مقابله با اونها ایستادگی و مقابمت کردن تا شهادت مهدی باکری یعنی اهل اعتراض و شکایت نبودن از کمبودها و مشکلات گلایه نکردن مهدی باکری یعنی نقطه صبات دل مهدی باکری یعنی آرف مجاهد و مجاهد آرف اشون میگفت من قبل از اینی که مهدی رو ببینم تعریفشو از برادرم قلام کیانی شنیده بودم اشون در ایام نزدیک به پیروزی انقلاب از شخصی به نام مهدی باکری پیش من یاد میکرد میگفت تو دانشگاه تبریز که بودیم هر موقع از تسلط و جاهلیت دوره تاقوت و حکام جبار و جبه پولیسی و امنیتی سواک دلمون میگرفت میرفتیم دیدن آقا مهدی آرامش و صفا و تمنینی آقا مهدی نگاه و سکوتش و حرف زدن آرفانش به ما آرامش میداد برادر رشید در مورد عزمت روحی و معنوی شهید باکری میگفت که تو عملیات بدر نقش آقا مهدی و لشکرش اون موقعی معلوم شد که سخترین و دوشوارترین منور سحنه نبرد عملیات بزرگی بدر به ایشون سپرده شد ایشون باید به انوان اولین لشکر سپاه پاسران انقلاب اسلامی و لشکر حضرت امام بعد از عبور از هورال هاویزه و پیاده شدن از قایق از رودخونه دجلم عبور میکرد تو همکین لحظاتی به سکوت همیقی فرومی رفت و بیشتر گوش میداد چندین بار تلاش گردم تا از حق ذهن آقا مهدی و مکنوات قلبیش در مورد این معمولیت دوشوار با خبر بشم بلی محفظ نشدم حتی یه بار اونو تنها به کنال کشیدم باش حرف زدم ولی جز سکوت کسی دریافت نکردم گرکه سکوت مهدی دنیایی حرف بود شهید باکری تو عملیات بدر به شهادت رسید و کربلایی شد شادی روح امام شهدام و شهید مهدی باکری سلامت محمدین و آلی محمد صلی علی محمدین و آلی محمد خب عزیزان شنونده از این که امروز در کنار ما بودید با برنامه ی عرمقان سمیمانه سپاس گذاریم یک بار دیگه شهادت امام جعفر صادق علیه السلام شیخ الامه رو به همه شما عزیزان تسلیت و تعذیت عرض میکنیم به امید روزی که همه ما با دلهای سرشار از آرامش و صداقت و نورانیت در بقی حاضر بشیم و برای امامانمون ازاداری بکنیم در پناه حضرت حق بهترین لحظه ها رو برای شما آرزو میکنیم التماس دعای خیر و خدا نگهدار که از این مزهر ایلم و تغوی و مصیبت از این درد و ماتم شد آن امامه مسوم از زهر کینه مسموم آن مقتدای مظلوم آن مقتدای مظلوم آن مقتدای مظلوم آن یا امام صادق یا امام صادق گنج سعادت خدا نگهدار همه شما عزیزان شما شیعان و محبین اهل بیتره اون سلام سال وقت شهادت امام جعفر صادق علیه السلام رو و امیدوارم که انشاءالله به معنای واقعی کلام موجز شیعان و رهروان اون امام عزیز باشیم با تبعیت کردن از فرامینشون و فرمایش هاشون در خدمت شما هستیم تا انشاءالله حجت الاسلام و المسلمین استاد محمد حادی فلا با استانت از آیات قرآن کهیم و روایات اهل بیتره اون سلام نکاتی رو در اختیار ما قرار بدن که بتوانیم استفاده بکنیم در جنگ با رزائل از اونها و کمک بکنیم به خودمون که فزائل رو در زندگی خودمون در خانواده و در جامعه امون نهادی نبکنیم استحضار دارید از جلسه گذشته مصطلح برای ما شروع کردن بحث قذب رو قذبی که چیزی در حدود سی و نه بار در قرآن تکرار شده قذب قیز و سخت با مشتقاتشون قریبه به سی و نه بار در قرآن زیگ شده و ما باید توجه داشته باشیم که قذبی رو استاد فالله میخوان برای ما مطرح بکنن که ریشه نفسانی داره موتنش نفس اماره هست و یک رزیلت به حساب میاد حاجه فالله سلام میکنم خدمت شما تصریحت عرض میکنم شهادت امام صادق علیه سلام و خدمت شما من هم خدمت شما و همه ای شنواندگان عزیز سلام عرض میکنم و سال وقت شهادت حضرت آقا امام صادق سلام الله علیه رو خدمت شما و عزیزان شنوانده تصریحت عرض میکنم در خدمتون است خواهش میکنم حاجه روزی شهادت امام صادق علیه سلامه و به نظر میرسه که امام صادق علیه سلام بیشترین احتمام رو داشتن بسیار به تربیت اخلاقی ما شده خب وچشم این بود دیگه در اون گذار سیاست و قدرت یک فترتی بود و یک فرصت تلایی بود از بنی امیه به بن لباس که یک فرصت تلایی بود و حضرت سلام الله علیه استفاده تلایی کرده و امروز ما مدیون مرهون همین صفره تعالیم و معارف و زحمتهای که حضرت صادق سلام الله علیه کشیدند و در این مسیر به شهادت رسیدن خب پرس کردم خیلی زحمت کشیدن و حقیقتن از جمله که مبادا شیعیانشون گرفتار و مبتلا به رزایل اخلاقی بشن و حقیقی مراجعه کردم دیدم چه روایاتی از امام صادق سلام الله علیه خصوصا خصوصا در باره همین قذب وارد شده و میخواستن شیعه جعفری تربیت کنن مبررا و کناره از رزیلت قذب و خشب اگه یادتون باشه پیشتر یاد کردیم تو اون تعریف که ازت خودشون فرمودن هر رحمه و زده ها القذب و و رزا و زده و سخت و الهوب و زده و الباز که زده مهربانی زده محبت و زده خوشنودی رو از قذب دونستن خشب دونستن خوشوند و اگه یادتونم باشه از کردم دیگر نقدن اما اگر مبتلا شده باشم به قذب و بخواهم درست بشم چاره ی جزی نیست که به تعالیم ازت صادق سلام الله علیه از جمعه برگردم و خودم رو جمع کنم در حوضه فردی مربوط به خودم باشه گروهی و کلان گروه های اجتماعی و کل جامعه کرس کردن اگه یادتون باشه متاسفانه مبتلا هستیم درون بیرون و در حوضه کلام و به فهمید لحن مهوری و حوضه رفتار با واسطه بی واسطه به اسمهای مختلف حولویت اول ما نقدن شده عصبانیت و خیلی بدتر و با تحصف بیشتر به اسم عرضش های دینی ملی این رزیلت یقدری گستره پیدا کرده و بیشتر شده آقای ممثال سلام الله علیه ازشون نقل شده که در حقیقت قذب فرمودن الغذب و مفتاح و کل شر یه روایت مفصلیه تقریبا اگه اجازه بفرمایید اون رو خدمت رو قراعت میکنم توصیهی که حضرت صادق سلام الله علیه به جناب مفصل داشتن. عزیزان اگر این روایت رو میخوان به انتهای کتاب تا هفل اغول مراجع کنن این روایت متنش کامل اونجا اومده که مفصل میگه یه بار با آقای ممثال صادق سلام الله علیه بودم که فرمودن یا مفصل کم اصحابوک مفصل یاراد چند تان چون مفصل اهل کوفه بودن و حضرت پرسیدن که کوفه چند تشیعه داره فقل تو غلیل آقا کم. ظاهرن اهل کوفه اونجا نشسته بودن جباب مفصل رو شنیدن اونا زودتر حرکت کردن رفتن مثلا به کوفه از مدینه و مفصل با تخخیر بعدن به کوفه رسید. فلم من سرفتو علل کوفه من از محضر حضرت ارسوات پرگشتم و به کوفه برگشتم اقبلت علیه شیعه. اونو خبردار شده بودن جباب من به حضرت صادق رو. شیعه ایان به طرفم اومدن. به جانم افتادن. به جانم افتادن. اقبلت علیه شیعه فمزقونی. کلم و مزقن. لباسم رو پارپوره کردن. یعکلون لحمی. گوشتم رو خوردن. ایند به فهمی داره میگن پشت سر من خیلی غیبت میکردن. این شروع شده بود دیگه توی کوفه و یشتمون ارزی هابروم رو بردن. به هم فوش میدادن. اصلا دقیقت نمیکردن جانم. اتا امام پرسید و من جباب امام رو دادم این چه شیعه ایه که میگه میتونستی به امام دروغ بگی اچه. اینجوری میشه دیگه. بله بله. میتونستی امام رو دور بزنی بگی. اهل کوفه اینجا اصلا گل و گل بل سابقه دور دادن داشتن بله بله اینه این کاره بوده جانم مفضل میگه و یشتمون ارزی هابروم رو بردن به هم فوش میدادن حتی اینه بعضهم استقبلنی فوثبه فی وجهی. حتی بعضیاشون تو روم در اومدن و با گستاخی به هم حمله کردن. و بعضهم غعدلی فیسه ککل کوفه. و بعضیاشون توی کوچه های کوفه کمین کردن. که خلوت گیرن بیارن. از خجاله هم در بیان. که این چه جوابی بود که به امام صادق دادی. یورید و زربی خلوت کمین کردن تو کوچه که منو بزنن. و رمونی به کل بحتان اینا توی کوفه از هیچ تهمتی در حق من دریغ نکن. شیعه بودن؟ شیعه بودن. مدعی بودن. مدعی بودن که شیعه هستن. حتی حتی بلغ از آلک عبا عبدالله علیه السلام تا این که این مسئله این داستان من در کوفه به گوش آقا امام صادق سلام الله علیه رسید. خب گذشت من سال بعد رفتم حجاز و از جمعه مدینه محضر حضرت صادق سلام الله علیه مشرف شدم. داخل پرانتز از میکنم قبلا جز رسومات بوده اگر میرفتن شیعه مک زیارت برگشتنی میومدن مدینه محضر امام و حجشون رو تعیید میگرفتن برمیگشتن به محل زندگیشون امام سال بعد فلم ما رجعتو علیه فسنت ثانیه سال بعد رفتم حجاز مشرف شدم محضر حضرت رسیدم. همین که محضر حضرت رسیدم کان اول مستقبلنی بهی بعد تسلیمهی علیه تا حضرت منو دیدن بعد جواب سلام به من فرمودن قال علیه السلام یا مفضل ما ها زلزی بلغنی داستان چیه که خبرش و گزارشش به من رسید انه ها علیه یقولون لک و فیک این حرف ها چیه که به تو و درباره تو زدند و پخش کردن قل تو و ما علیه من قوله آقا جان خودتونو ناراحت نکنید با حرفشون نتونستن به من زرری بزنن تا گفتم نتونستن به من زرری بزنن به من زرری بزنن امام علیه السلام فرمود عجل البته که نمیتونن به تو زرر بزنن جنوب حتی وکی من داخل فرانتز اینجور میفهمم من امام صادق نمیگذارم البته که نمیتونن به تو زرری بزنن بلزالک علیهم اگرم میخواستن زرر بزنن این زرر به خودشون باید برگرده اینم من میخوام چون شیعه نیستن حالا یاد میکنم یقزبون بحث ما قذب و خشمه ببینید آیا اینا عصبانی میشن خشمگین میشن علیه تو خشونت به خرچ میدن بوسن لهم بدا به حالشون نفرین امام صادق سلام الله علیه قابل توجه عقیقتن خیلی باید شیعه حواسش رو جمع کنه به درسه به باسطه یه قذب امام اونها رو نفرین نفرین کرد جنوب حتی وکی قبلن هم یادواری کردیم یعنی داشتیم تو اون تذکره و تذکار خودمون که گوش استجابت آسمان مترستد که دهان مبارک انسان کامل به دعایی یا نفرینی باس شد رو حوا اون دعا و نفرین رو بقاپد عملیاتیش کنه از رتفع مودن بدا به حالشون عصبانی میشن خشمگین میشن اینکه قلت اینه اصحابکه غلیر تو مگه چی گفتی ما سحال کردیم به عنوان امام تو به عنوان یک شیعه و ملا و آلم به ما جواب دادی تو فقط جواب به ما جواب دادی و تو فقط گفتی اونجا اصحاب و یاران و شیعه یان واقعی کمن لا والا ببینی جنوب اتا بکی جلوتر اگه یادتون باشی تو برنامه قبل گفتم بخش معزمی از آیات ایلایی مربوط به خشم خداونده که بعضی ها با اقاید و کاراشون و اخلاقشون و رزائلشون اینجا هم ببینی اوقات امام صادق درخ شد فرمودن نبه خدا اینا شیعه ما نیستن اگه اینا شیعه بودن ما غذبو صحاب داشتن روچه حسابی باید اصحابانی بشن باید به من مراجعه می کردن از من می پرسیدن نه خود سهب ولو کانو لنا شیعه اگه شیعه بودن ما غذبو من قولک نباید از حرف دستبانی می شدن و مشمعزو من از حرف بدشون نمی اومد نباید بدشون می اومد نباید نراحت می شدن لقد و سفل لا شیعتنا به غیر ما هم علی خدای متعال شیعهان ما رو با خصوصیت و ویژگی های معرفی کرده و توصیف کرده که اینایی که می خواستن تو رو بزنند و فوش دادند و کمین کردن اینا اونا نیستن این خصوصیت ها رو ندارن این خصوصیت ها رو ندارن و ما شیعت و جعفر ازت می بینید میار می دن شیعه جعفر نیست الا الا کسی که من کف و لسانه اولین میار شیعه جعفر کسیه که زبانش رو نگه دار ولی اینا اینجوری نیستن نبودن هرچی به ذهنشون اومد به زبونشون هم اووردن و عمل لخالقه شیعه جعفر خصوصیت دومش برای آفریدگارش برای خداش کار میکن مفضل اینا برای خدا کار نمیکنن و رجا سیدهو به سید و سرورش اومید داره اینا اینجوری نیستن اینا چشمشون به دست و پول کسیفه و خاف الله حق خیفته شیعه جعفری کسیه که از خدا اونجور که باید میترسه ولی اینا از خدا نمیترسن که اگر میترسیدن نباید در همه این کارها رو میکردن و این حرف ها رو میزدن ویه هم وی بر اینا بعثن لهم نفرین قبلی ویه هم وی بر اینا افیه من قد سارکل هنه یا من کسرت سلات مفضل توی اینا که ادعا دارن شیعه من هستن یکی هست که از نماز زیاد قدش خمیده شده باشه او قد سارکت تائهی من شدت الخوف یا از شدت تهست آدم بوت زده و سرگشته شده باشه او که از زریر من الخشو یا توشون یکی هست که از خشو و افتادگی مثل آدم نابینا شده باشه از شدت گریه او که از زنی من سیام یا از روزه لاغر و زعیف شده باشه او که از افرس من طول سمت و سکوت یا از سکوت طولانی مردم میبیننش بگن این لاله ما ندیدیم تا روی حرفی بزن اینا فرقیه من تا فراون الام ها شاهش شیطان هرچی به ذهن و زبانشون میاد میگن او حلفیه من قد ادعو لیلهو من طول القیام مفضل توی اینا یکی هست که شب زندداری براش ادامدار ملکه شده باشه و ادعو نهارهو من سیام از اینا کسی هست که روزه گرفتن براش ملکه شده باشه او منع نفسهو لذات دنیا و نعیمه ها خوفن من الله و شوقن الینا اهل الوید از میان اینا کسی هست اینا که ادعا دارن شیعه جفری هستن کسی هست که از ترس و خدا و از شوق ما اهل الوید خودش رو از لذتهای دنیا کناره کنه کنار بره و تعلق نداشته باشه خودش رو محروم کنه از نعمتهای دنیا مفضل انا یکونون لناشیه اینا کجا و شیعه ما کجا اناد بفرمایید شیعه ای که بی حساب عصبانی بشه ورود کنه به اسم عرضش ها در حدود یک شیعه امام رو عصبانی میکنه امام برفروخته میشه در دفاع حقیقی از عرضش ها و یک شیعه واقعی ورود میکنه و میفهمد انا یکونون لناشیه مفضل مفضل اینا کجا و شیعه ما کجا کجا اینا شیعه ما به حساب میان و انا هم لی خاسمون عدو و نافینا اینا جوری هستن خیلی مهم جنوبتو بگی بله از آخرم اینا جوری هستن که با دشمنهای ما خسومت میکنن ولی باعث میشن که دشمنی دشمنان ما به ما اضافه بشه اینا فقط بلدن دشمنان ما رو تحریک کنن حزینه برای ما درست کنن حزینه برای ما درست کنن و انا هم لی حسابونه اقات امام رو ببینی چقدر تلخه مفضل اینا با این حرفا و کارا مثل سگ سرما زده دارن زوزه میکشن و مثل کلاق حریس دارن تمه میورزن و اما مفضل حواست جم باشه اینی لولا اننیت خوف و علیهم ان اغریه هم بگ من اگه ترس نیمونم نمیداشتم که باعث تحریک و حمله اونا به تو بشم لعمر تو کن تدخل بیتک و تقل غبابک به دستور میدادم بری خونه در روبروی این جماعت شیعه تون رو میبستی سممه اصلا شیعه چرا شیعه نبودن ازه تحیید نکن سممه لا تنظره علیهم ما بقید و تا زندهی بهشون نگاه نکنی ولی دستور من امام صادق اینه مفضل به اینا رحم کن بذار اینا بیان پیشت و ازت استفاده کنن هرچن لیاقت حقیقتن حقیقتن اگر در این خصوصیت بمانند و پافشاری کنند و اصرار کنند هرچن لیاقت معارف ما رو ندارن ولی تو به اینا راه بده تا بلکه یک روزی سر اغمیان انشال خیلی متشکرم یک بار دیگه تسریت و تعذیت هرچن میکنم سال وقت شهادت امام صادق علیه السلام رو خدمت همین شما و همراهان عزیز از این که همراه ما بودید از همین شما سپاس گذارم و آخر دعوانا انالحمد لله رب