بله درسته آیا نویسنده کتاب چرند و پرند علی اکبر دی خداست؟ بله درسته آیا زبان وسمی ایران در دوری عشقانی پهلوی بوده؟ اشتباهه بله خب ببینم شما چه کار کردید از ده تا سوالی که پرسیدیم یکی دوتا ستا چهارتا پنجتا غلط گفتم دوستان پنجتا درست پنجتا غلط و چهارصد و پنجا ازارتا من به حمید و گلیاری عزیز تعلق میگیره چون وقت نداریم باید خداحافظی بکنیم ممنونم از همه شما شنوندگان عزیزی هم که با ما همراه بودید توی مسابقه ما میتونی شرکت کنید اصلتون به خیلی ساعت 18 باید خداحافظی میکنم برنامه بعدی روزیه و دیگه محارفه هم بذارید اعلام کنم دیگه گنج سعادت 18 دقیقه هم تقریمتون میشه اصلتون به خیلی خدا نگهدار گنج تو سینده اما باید که پیداش بکنی یا عمل بشه بکنیم گنج سعادت آمده هم که تا ترا جلوه دهم در این سرا همچو دعای عاشقان فوق فلک رسانمت بسم الله الرحمن الرحیم سلام میکنم خدمت همین شما همراهان عزیز و همه شما بزرگوارانی که در جای جای میهن عزیز اسلامی من هستید و برنامه گنج سعادت رو هر روز حوالی همین ساعت از شبکه سراسری رادیو مارف دنبال میکنید الان و امروز هم در حال شنیدن این برنامه هستید در خدمت شما بزرگواران هستیم تو انشاءالله و جدل اسلام و المسلمین استاد محمد حادی فلا با استانت از آیات قرآن کریم و روایات احلیبیت علیه مسلم نکاتی رو در اختیار ما قرار بدن که انشاءالله بتونیم در فضائل اخلاقی از اونها استفاده بکنیم چند جلسه هست استاد فلا برای ما در خصوص قذب این رزیله بسیار خطرناک صحبت میکنن قذبی که با غیز و سخط در خشم مشترک بودن منطقه قذب خشمی گفته میشه که همراه با سختی و سختگیری هست خشمیه که یک فردی میخواد به کسی که از دستو عصبانیست زرری وارد بکنه دشمنی رو ایجاد بکنه اگر در خصوص خدای تورک و تعالی قذب به کار میره و این صفت رو به خدا نسبت میدن به این مناس که به جهت نافرمانی ادهی فردی جامعه گروهی اونها مستحق این شدن که عذاب پیدا بکنن این استحقاق عذاب اونها میشه قذب خدای تورک و تعالی در کنار او سخت رو هم برای ما فرمودن خشمی که همراه با مزمت و عیبگیری و غرزدن و بد و بیرا گفتنه حضور جیفالله سلام میکنم خود بچه ها بسم الله الرحمن الرحیم من هم خدمت شما و همه ی عزیزان شنوانده سلام ورز میکنم در خدمت تونست خادش ماجور قیز مونده بود که میخواستید اینجا رسول خب راجب سخت گفته بودیم که هم خشم به اضافه ی عیبگیری و غرزدن و البته اگر در باره خدای متحال استفاده بشه اون تعمیر و تحریف و معنی غرزدن رو نداره بلکه خدای متحال علاوه بر این که حکم رو از قبل گفته بود و تکلیف رو برای بنده مشخص کرده بود بنده تخطی کرد خدا خشمگی میشه به اضافه که عیبش رو هم بهش میگه بروش میاره بروش میاره نه مثل ما که مثلا بعضا با غرزدن همراه مطابق با اون روایتی که خوندیم از آقای مام صادق سلام الله علیه خب اما خیز جایی استفاده میشه که فرد پر از خشمه حیجان داره عیبم میگیره قصد انتقام داره اینت فرمودید؟ بله حیجان و تب و همچنین فرمودن وفیه معنی زم مزمت هم داره نکویش هم داره خب در اون آیهی که بعدا استفاده میکنیم به عنوان راهکار تو بحث غذب و القازمین الغیز اونایی که خشمشون رو جرعه جرعه فرو میبرن للغیزه انده امتلاع نفوسه من از بسک پر غذبند یعنی میان مبارزه میکنن مجاعده میکنن هرینیه غیف غذب خودشون میشن خشم زیاد میشن بله میشن القازمین الغیز پر غذب میاد که از غیز میکنه نهد بفرمایید و همون امتلاع رو جرعه جرعه مینوشه مثلا و داره دیگه توی سوره توبه آیه پونزده هست که خدای متعال و یوزه غیز غلوبه هم راجب مومنین میگه مال این بود که مومنین از بسک از دست کفار و مشرکی و منافقین ازدیت شده بودن خودشون خانواده هاشون جمعیت مومنین معمولا دل پوری از اینا داشتن تعمیر قرآن اینه که اینا خیلی پوره خشم و غذب بودن و خدای متعال برای این که مومنین رو در بهش جایی بده و ارتقا بده و اون اشتداد وجودی رو و اون نورانیت رو سهم ببرن راچاره این بود که اون غیز رو از قلبشون برداره و وعده خدای اینه در این آنی که از کفار مشرکین منافقین انتقام میگیره باید این غیز از قلب شما پاک بشه و شما شفا پیدا کنید که این یک حسالت به حساب میاد و یوزهب غیز قلوبهم خدای متعال اون غیز و غذبی رو که دلشون پر بود اون رو برطرف میکنه در واقع غلبشون رو شفا میده و فکر کنم تو بحث حقیقت بود گفتیم که یک مانه به حساب میاد یک حجاب به حساب میاد آقایی چهارده پونزه سورتو برد برای اینکه مومن ارتباع پیدا کنه و اشتداد وجودی پیدا کنه قابل لایق برای مراتب بالاتر درجات بالاتر نعمتهای بالاتر بشه باید از این غیز و از این خشب که به عنوان یک رزیلت شاید بنشینه و مانه ایجاد کنه پاک بشه و از قلبش برطرف بشه اینوی که ارز کردم تفاوت بود بله خب میخوام یه برگشتی تشته باشم به بحث ما که عدودن سه سال پیش در باره قوای نفس داشتیم بله اونجا بحث شهوت رو ما مطرح کردیم مقابلشم به تناسب از غذب یاد کرده بودیم که وحده داده بودیم بشه که بعد سه سال شد آره دیگه وقتش تازه باز شد خب حکم ها از جمعه جناب فراوی انسان رو در یک نگاه از دو قسمت کلی تقسیم کرده و فرموده که تشکیل شده از یک منظر که یک قسمتی از انسان و حقیقت انسان که محلومه که میشه جسم که عوضهای محلومی داره چشم گوش مثلا این قسمت ظاهرن جنابت و بکی همه فهمه بله با احساس درک میشه اگه ما حقیقت انسان رو همین بود محلوم و خاکی انسان بدونیم انسان رو درست نشناختیم و قسمت دیگه ای داره که نمحلومه تکرار کنم حکم ها از جمعه جناب فراوی فرمودن به این که انسان در یک نگاه از دو قسمت کلی تشکیل میشه قسمتی که معلومه قسمتی که نمحلومه رو بفرمایید اون خود حقیقی من این قسم قوایی داره مثل غذاب انت بفرمایید جایگاه غذاب بلنداره معلوم میشه این قسم چه غذاب چه شهوت همه فهم نیست بله بلکه با تشریح و توضیحه که اونم برای بعضی ها بیشتر قابل فهمه اگر حقیقت انسان رو جنب حتبکی عزیز فقط همین بوده نمحلوم بدونیم باز ما انسان رو درست نفهمیدیم نشناختیم و درست تشریح نمی کنیم اصلا حرف علمی نیست کسی بگه انسان همین روحه و حقیقت انسان همه انسان به حساب میاد اصلا حرف علمی و منطقی نیست چرا؟ چون چیزی رو که نمحلومه یعنی نشناخته با این که نشناخته تمام حقیقت انسان دونسته داره قضاوت می کنه با چیزی که معلوم نیست داره در مورد انسان قضاوت می کنه انسان نه فقط ظاهره و نه باطن نه فقط باطن بلکه ترکیبی از ظاهر و باطنه و همچنان انسان موجودی نشناخته همون سه سال پیش خدمت شما و عزیزان شنونده ارزگردم از نظر علمهای اخلاق و بای اصلی در انسان چارت است قوه شهوت قوه غزب قوه علمیه که همون علم و ادراکه و قوه تعدیل که احددار عدل و ادالت شهوت رو قبلن یادتون باشه ارزگردم قوه در انسان که برای جلب منافع است ما کلیدواجه شهوت رو می شنبیم شاید این قدری اون حیای ما تحریک بشه که این کلیدواجه رو زیاد استفاده نکنیم اما با نگاه علمی قوه شهوت یک حقیقتیه به جا در ساختار و وجود انسان جلب منافعی که برای جلب منفعته این حال بفرمایید معنای حقیقیش اینه چه منافعی منافع حقیقی یا اینجوری بفرمایید چه منافع حقیقی چه متوهم چه منافع درست چه منافع قلط چه مادی چه معنوی چه دنیایی چه آخرتی چه فردی چه گروهی و چه اجتماعی که اگر نبود قوه شهوت هیچ کس سراغه هیچ منفعتی نمیرفت انقدر مهم و غذاب قوهی در انسان که برای دفع زرره و برای دفع خطره چه زرر و خطر حقیقی چه غیر حقیقی که واقعا در متن بیرون یک منفعت واقعی هست یا اینجا یک خطر واقعی اونجا تو بحث شهوت یک منفعت واقعی نبود وهمش میومد برایش یک منفعتی درست میکرد این میرفت سراغش الان تو داستان محرمات کلن این داستان قابل پیاده کردنه داستان شراب روابط کذایی و همه محرماتی که شریعت کفت وهمیت وسط یک منفعتی رو اونجا لحاظ میکنه و انسان رو تحریک میکنه انسان به خاطر اون حرکت میکنه تا به اون منفعت برسه اینجا غذاب قوهی در انسان برای دفع زرر و خطر چه زرر و خطر حقیقی و واقعی چه متوهم گایگو دیرون خطری نیست و زرری نیست وهمش رو داره تاریکه خیال میکنه یه نفر داره مثلا دنبالش میکنه و عقب سرش داره میاد و چه زرر و خطر درست چه خطر و زرر قلق چه مادی چه مهنمی چه دنیایی چه آخرتی و باز بفرمایید چه خطر فردی چه گروهی و چه اجتماعی و چون دفع خطر لازمه داره لازمه اصلش به شدت لازمه که اگر نبود آدم ها از هیچی نمیترسیدن و کناره نمیگرفتن که سالم بمونن که بساهم اون وحله اول و وحده اول همه آدم ها از بین میرفتن براحتی مورد استثمار قرار میگرفتن میگرفتن بله اصلش لازمه مثل قوه شهوت به فرمایی قوه مقدس در وجوده و اصلا رجی از وجود انسان در اون ساختار انسانی که اگر کسی بیاد نابلدی کنه بی احتیاطی کنه این قوه شهوت و غذب رو از اون بنای انسانی برداره کل انسان آوار میشه خب الان دعوه سر چیه شما که میگید مقدسه که دعوه سر افرات در شهوت دعوه سر انحراف در شهوته و اینجا دعوه سر افرات و انحراف در غذب عدم مدیریت شهوت و غذب رها یله رها ای ساب همون جوری که ظاهر انسان همه جوره یک مدیریت میخواد باطن او هم همینطور باطن او رو متمرکز بخواییم یاد کنیم میشه قوه شهوت قوه غذب این دوتا ساب میخواد اگر یله و رها باشه هیچ حدی نمیشنسه هیچ حریمی نمیشنسه حد و حریم خودش رو نمیشنسه الباقی حساب کار خودشونو بکنن یعنی هم نوعان در همه اون روابط چارگانه ارتباط با خدای متعال ارتباط با جهان هستی ارتباط با هم نوع ارتباط با خودش همه رو به هم میریز یادم این اون سالم گفتید اگر آمد تحت قوه اقلیه قرار گرفت برندست اما اگر خدا اینه که تحت قوه نفس قرار گرفت دیگه بیادرستش کنه اگر زیل قوه یا آقله تربیت بشه ارتباط پیدا میکنه برای خودش یه عقلی میشه و اگر زیل نفس اماره قرار بگیره و شیاطین جن و انس همونجور در میاد که تحت سرپرستی اونا قرار گرفتی و بعدن شاید استفاده کنیم مثل داستان قابیل دیگه آره دیگه برادرش بود عزیزش بود تنش بود اومد این غذابش اومد میدان ببینید منافع اون برادر داشت که میگفت منافع او منافع من رو در خطر میندازه علاوه بر منافعی که خودم دارم منافع او رو هم میخوام یا نه اصلا اون منفعت رو من میخوام خدای متعالیه ترهی ریخ و اون تر هم پیاده شد باز قابیل موفق نشد یعنی برنده نشد و انتخاب نشد خشمش و کینش اون قوه واهمش بفرمایید نفسه امارش شیطان جن اومد وسط و تحریکش کرد با قوه غذاب چه کار کرد؟ حد نشناسی کرد حق نشناسی کرد برادر نشناسی کرد برادرش رو از وسط برداشت جنوبتو اکی عزیز از جمعه داستانهایی که در اول آفرینش آدم اتفاق افتاد و خانوادش که خیلی مهمه تا گویی خدای متعال میخواد ما رو تنبه بده آگاهی بده که حواستون جمع باشه یکی از چیزهایی که به شدت تا پایان زندگیتون در دنیا بابتش صدمه میبینید همین غذابی که اگر کنترول نکنید میشید قابیل و من دلم میخواد مهارش کنید کازمین الغیز بشید و بشید حابیل حابیل تجلیه تربیت الهیست که نفس اماره و قوه شهوت و غذاب رو مهار کرد و قابیل بروز نفس اماره شیطان جن و شهوت و غذاب مفرد و منعره لجام گسیخته بدون صحاب خیلی مهمه دیگه هم ارز کردم در داستان حابیل و غابیل و اصلا پدر ما عزت آدم بر اساس اون منافع خودش نزدیک اون درخش رو دیگه لا تقلبا جفتتون اصلا که تو بهش دور بزنید ولی گناه نکنید با گناه کردن شما مشکل دارید لا تقلبا بهش یعنی چی؟ یعنی همه ای امکانات مسکن میخواید اونجا خوراک میخواید اونجا پوشک میخواید اونجا با امکاناتی که در وهم و خیال شما نمیگوند یعنی جن و تبکی احدی از ما نمیتونیم از منوی بهش یه تصوری داشته باشیم خیلی عجیبی انگلیت خدا متحال دستمون رو بازگذاشت اینهایت بفرمایید آدم به خاطر توهمی که اونجا پیدا کرده رج خودش که نزدیک شدنه به اون درخ براش منافعی داره داستان این شد که الان ما اینجاییم دیگه پدرم روزه رزوان به دو گند به فروخت ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم و آخرین کتاب قرآن کریم به غذا پرداخته پس خیلی مهم خیلی مهم تکرار کنم خیلی مهم که کتاب پایانی هدایت بشر زوم کرده روی و متمرکز روی غذاب در آیات متعدد بحث کرده و انسان تا انسانه باید به این مسئله توجه کنه چه که خدای متار در آخرین کتابش برای همیشه دستور داده که مورد توجه همه باشه و ما هم انشان انشان خیلی متشکرم حواسون باشه غیز به غذاب یا خشمی میگن که حیجان داره ایجوی داره قصد انتقام هم داره یا به تعبیری خشم خیلی زیاد سخت خشم همراه مزمت و عیبگیری و عیبجویی بود خود غذاب خشم همراه با سخت گیری و وارد کردن زره هر بود یا تعبیری حالا میجوی تلافی کردن غذاب خیلی مهمه در وجود انسان کارسازه جایگاه مهم میداره ولی باید مدیریت بشه که انشاءالله تو برنامه آینده مستاد تلاف به ما یاد میدن چجوری او رو مدیریت بکنیم همراه ما بودید از همین شما سپاس خوزارم و آخراده اوانا انرحمد لله رب العالمین و شلال جاولهbor ندیق این جهان بی کران من کیستم من کیستم بشکفتم قایی چرا شفتم قایی چرا غاهی نین هستم نهام من کیستم ای دوستان ای دوستان من کیستم من کیستم ای بلبلان بوستان من کیستم من کیستم دست و دهان و گوشتیستم لو شعور و هشتیست در حیرتم از جسم و جان من کیستم من کیستم این اصدایم پیشم که از خیشتر اندیشم جشت من آفرد زبان من کیستم من کیستم ای آسمان و ای زمین ای آفتاب نازنی ای ما و ای استارگان من کیستم من کیستم دست من و نامان تو گوش من و فرمان تو از بندرن جمباره ها من کیستم من کیستم ای دوستان ای دوستان من کیستم من کیستم ای بلبلان بوستان من کیستم من کیستم با سلام به سیستم پاسخگونی ارتباطات مردمی روابط امومی صدا و سیما خوش آمدید شانواندگان عزیز رادیو معارف میتوانند نظر پیشناختونیده اینایی در این ویدیو با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما با شما ب شما با شما با شما با شما با شما شما با شما با شما شما با شما با شما شما با شما با شما مهمی صدا و سیما 162 مهمی صدا و سیما 162 مهمی صدا و سیما 162 مهمی صدا و سیما 162 مهمی صدا و سیما 162 مهمی صدا و سیما 162 مهمی صدا و سیما 162 مهمی صدا و سیما 162 مهمی صدا و سیما 162 مهمی صدا و سیما 162 خواهد شد جریمه رو بپردازه یا راه دوباره میشه نسکنه خیلی آقا خوشحساب باشه اقصاد رو سر وقت میده هیچ وقتم دوچار پرداخت جریمه نمیشه برد بسیار خوب فرض بفرمایید که مقلد آقاییست که حرامم میدونه بسیار خوب مرتکب نمیشه جریمم نمیده سر وقتم اقصاد شو میده مشکلی نداره ولی در هر صورت این نظریه ایست که مورد تفاوت نظر هست میان فقه ها یه بحث تخصصیست ما که الان نمیخوایم مطرق کنیم از نظر فقهی کدومش درست هست کدوم نادرست هست هر کدوم به نظر صاحب نظرش نظر درستیست در اصلا هر کدوم برای خودشون استدلال دارن شعرهای نگهبان رو مرس کردن بر اساس نظر مقام محضب رحبری قانون رو تایید کرده و بانک هم دارن انجام میدن یه نکته اینجا هست که این رو فکر میکنم که شنواندگان عزیز تابع هال نشنیدن و اون این هست به خاطر همین شبهاتی که بعضی از آقایون مراجع داشتن در مورد جریمه تاخیر جریمه دیر کرد یک شعرهای فقهی در بانک ها هست در بانک مرکزی شعرهای فقهی خب آقایونی هستن که واقعا مسلط برمبانی فقهی هستن بعضی از اونها هم من خدمتشون ارادت دارم کاملا میشناسمشون هم تحصیلات حالی اقتصادی دارن هم با فعالیت بانک ها کاملا فنی آشنا هستن آخه بعضی از مردم خیال میکنن مثلا این گروهی که ما میگیم اینا فقط چهار کلمه حوزوی خوندن اصلا از اقتصاد سردن نمیارن نه اینجوری نیست من در نزدیک میشناسم اسمم نمیخوام ببرم و عرض میشن برم من خدمت بعضی از اونها خودم اقتصاد خوندم و اقتصادونای مرخوم شهید صد خوندم خودم خصوصا با اون آقایون صحبت کردم سال هاست خب میدونید بعضی از اینها هم نماینده مجلس بودن حالا توضیحاتش رو میدن بعدن نماینده مجلس بودن اینا ترح دادن به نهوی عمل بشه در بانک ها که شبهه ربا هم در مورد جریمه دیرکرد برداشته بشه حالا ترحش چیه خواهم گفت ولی متاسفانه این ترح رو که دادن تا به حال در بانک ها اجرایی نشده خیلی متشکر از توضیحات حضرت علی حالا ما فرصت ما خیلی کتایی در این قسمت برنامه موایستن موایستیست که خیلی به هم متزله اما استاد سعی میکنن که هر برنامه یه بخشی رو بگن که انشاله قبل استفاده همگان باشه خیلی ممنون از حضور جنابالی شنواندگان خوب رادیو مارف زمزم احکام همچنان ادامه داره با قسمت بعدی پاسخوی به سآلهای شهری شما انشالله همراه خواهید بود در باریک زایمان های متعددی یکی از مقلدین حضرت آیتولا خامنه ای این سآل رو فرست داده ایچون نوشته اگر با عمل جراحی ما نه از حامل شدن شبیم آیا از نظر شرعی این کار درست است یا نه پاسخه وجهت الاسلام و المسلمین فرلافتاده به این سآل طبق فتحای حضرت آیتولا خامنه ای اگر موجب عقیم شدن نباشد و موقعی باشد اشکال شریع نداره اما به هر حال الان چون توصیه هم میشود برای جوانی جمعیت که افرادگر امکان داره براشون فرزند آوری رو اقدام کنن خوبه که موقع هم اقدام نکنن و نبندن اما ارزگردیم که اگر موجب عقیم شدن نباشد و با اجازه شوهر باشه اشکالی ندارد من از امام تقوید میکردم تو همین حال حالا نمیدونم چون باید مرجم عوض کنم یا همون بمونم حالا هم که همین مرجم تقوید جدیدی انتخاب نکردم پنجا سال من هستم فرستم نه مرجم جدیدی میتونم انتخاب کنم انتخاب کنم تقریبا این مدتی هم که مرجم همین امام بودی چی شده میخم من هم بر پتویی که امام داره به هم تقریب کردم