24 شمسی 28 شوال 1446 هجری قمری امیدوارم که روز بسیار پر برکتی در انتظار همه تون باشه بنده سید سعید حسینی و همکاران بزرگوارم آقایان سید محمد علی حسینیان تیعیه کننده رزا رزایی صدا بدار و روح الله محسنی همه هنگی پخش به لطف خود تا ساعت 14 در کنار شما خواهیم بود دعوت میکنم که اولین برنامه این نوبت رو بشنوید به مدت سی دقیقه برنامه برکرانی نور تقریمتون خواهد شد و در این برنامه بخشی از نکتهای تفسیری آیات شریفه 87 و 88 سوری مبارکه ماعده رو از زبان مفسر آلی قدر حضرت آیت الله جوادی آمولی حفظه الله خواهیم شنید موسیقی بر چراغی نور موسیقی بر چراغی نور موسیقی موسیقی موسیقی در خانه اصمان ابن مزعون دوره هم جمع شدن تصمیم به رهبانیت گرفتن تصمیم گرفتن که شبها نخوابن روزها روزه بگیرن تصمیم گرفتن از بسیاری از قضاهای لذیذ پرهیس کنن و ماننده هر کدام به یک نهوی تعهد خواست داشت بعضی هم احیانا فکر میکردن که از جامعه منظمی بشه خبر به پیغمبر صلی اللہ و عبیبا علیه وسلم رسید وجود اون باره که حضرت آمدن منزل اصمان ابن مزعون از همسرش سؤال کردن او نخواست اصرار شوهرش رو پاش کنه و از طرفی هم نخواست که با پیغمبر صلی اللہ و عبیبا علیه وسلم حق را در میون نگذارد و حضرت ارز کرد اگر این گریان را اصمان به ارز شمارسون درست بود چون اصمان رو از اون تعهد کرد که مثلا اون چی که سنت پیغمبر است در مسائل خانوادگی به نکاه او را ترک کنه حضرت اونها را خواست و این آیه نازر شد به این آیه را برانها تلاوت کرد اون گاه به صورت انتقاد غیر مستقیم مردم را دعوت کرد در مسجد به سخنرانی کرد حضرت او درست دارد که اونها در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد حضرت او در مسجد که از این آیه نازر شد برای آن است که اولگوی زهد برای مردم مسیحی هست اگه کسی تو بیابان زندگی کند خب در خید و فروش قشنه می کند کم نمی داد احتیگار نمی کند گران فروشی ندارد دروغ نمی گوید بدرفتاری نمی کند همسایی آزاری نمی کند اینای کار منفی است اون که اصفه و اولگو نیست که این کسی که راهبانه تو مردم زندگی می کند این می تواند معلم باشد گران استدلالش این است که سردین که اینا به مؤمنین نزدیکن مهر می برزن زاره که به ان منهم قصی سینه و روح بنن یعنی راهبانی در بین اینا هستن مربی اینا هستن وگرانه کسی تو خونش باشه منظبی باشه ایچی تصحیح تربیتی داره جز این که منفور جامعه باشه و بار منفی داشته باشه بره برگم خب پس دلیلی هم که گران کریم زیر ایکی مکنه فهمات چون اینا دارای قصی سین چون اینا دارای روح بنن و انهم لایستک برون و ازاس همه او معلوم می شود هر کدام از این ایدال چهارگانه برو در طول هم نقش تعین کننده دارن در این که چطور مسیحا به مؤمنین نزدیکن اونگاه پس راه پیش بودن به این معناه که انسان از خلق خدا جدا بشه بعد این را اسلام امزانه کرده اما راه پیش بودن یعنی از دنیا فاصله گرفتن این رو کاملا ترقیب کرده است در چنین فضای آزی ناظر شده است که شما حلال خدا را برخود تحریم نکنید یه زندگی معقول و متوسط داشته باشید یایوهل لذین آمنو لاتو حرمو تیبات ما احلالله لکم این تعلیق حکم بر وصف است بران با دو وصف که سبب حکم شد تنبوت به این که این چیزایی که شما برخودتون حرام کردید اینو هم حلالن هم تیب هم بازند و روان برای شما از طرف خدا هم پاک و تمیز و پاکیزن اگر تیباتند و حلال خب چرا حرام کردید؟ افراس نکنید؟ تفریت چرا؟ لاتو حرمو تیبات ما احلالله لکم و لا تعتد و تعدی نکنید ذات اقدس اله برای شما اینها را حلال کرده شما چرا تحریم میکنید؟ اینها را تیب دانسته چرا شما را خبیص میدانید از در امت؟ شما که بدعت نکذاشید البته که حلال خدا را حرام بکنید بدعت که داشته باشید اینچنین نیست عملا از اینا پرهیز کردید خب چرا فشار آوردید برخودتون؟ این الله لایه بل معتدین خداوند کسانی را که تعدی میکنن از حدود او دوست ندارد تعدی گاهی به این است که انسان از حلال میگذرد به حرام این را در موارد دیگر پرمود به من یه تعد حدود الله حکمش چیست؟ او را معصیت هست و انسان معصیتکار از حدود الهی تعدی میکنند یه وقت از که نه زیر سقف حلال و تریب زندگی میکنند اینم تعدی است گاهی تعدی به این است که انسان از مرز حلال بگذرد یه وقت از که نه زیر سقف حلال باشد هر دوش تعدی است و از طرفی مثل این که گاهی انسان تعدی میکنند یه وقت از تعدی میکنند عدب مناجات را رایت نمیکنند مثلا زاد اقدس اله به بندگانش تصور میدد که شما اهل مناجات و دعا و نیایش باشید خفیتن در خفا یا دون الجهر من الغب میخوای با خدا ما زمزمه کنی یا حرف نزن فقط با دل با او حرف بزن یا اگر میخوای حرف بزنی آرام وزک ربکه فیلنه فی نفس که بدون حرف اگر خواستی حرف بزنی بگی یا الله و دون الجهر من الغب داد بکشین اعتداد در دعا چرا سد با بلنگو بذاری و مزاهم همه باشی این که دعانی دعا یا خاموش بودن و خروشیدن قلبیست یا آهست نال کشیدن است همین وزک ربکه فی نفس که ود ود وزک ربکه فی نفس که وزک ربکه فی نفس که حرف نزد اگر خواستی حرف بزنی ودون الجهر من الغب انترا بخوای فریاد بکشی این میشه اعتداد اخو برای چی فریاد میکشی او که اغرب است به ما من حبل الوری میخوای خود رازی کنی یا او را بشنواری او که اسمه و سامین است میخوای مزاهم دیگران باشی این که اعتداده از دو جهد مشکل دارد یکی عدب محذر ذات اقدس اله رایت نشد یکی حقوق دیگران رایت نشد به هر تقدید فرمود و کلو من ما رزق کم اللهو حلالن گاهی نهی میکند از تحریم گاهی عمر میکند به خوردن این عمر عقیب حضر است مفید وجوب نیست یعنی اون جای که شما با خودتون تحریم کردید اون تبهم حضر برطرف میشود با این عمر منظور از این عقل یا خوردن است یا مطلق تصرف است که لا تأکرو انوالکن بینکن بالباطل الا تکون زیارت انتراز ظاهرن دومی است چون اونها فکر کردن که رو فرش نرم نخوابن شبا استراحت نکنن نکاه نکنن و مانند آن این عقل ظاهر مطلق تصرف است فمود و کلو من ما رزق کم اللهو حلالن تیبا در آی قبل دو وصف بود در آی بعد سو وصف است که اینا مشعب علیت است فمود و کلو من ما رزق کم اللهو این یکی چون الله به شما روزی داد حلالن دو تیبن سه خب اگر رزق الله است اگر حلال است اگر تیب است چرا با قطع تحریم کردی؟ و اتقال الله شمایی که به خدا ایمان دارید خب تقواه بشه کنید پیش خودتون قانون رز نکنید پیغمبر صلی اللہ علیه وسلم فمود ببینید من چی رو زندگی می کنم تو مردم هم همین قصه های عادی رو می خورم منتها حالا گفتن شبان روز دو بار قصه بخورید نه سه بار یک قدر کمتر بخورید سیر نشید یه حد معتدلی دارد اما حالا بیایید کلن متحجران زندگی کنید زن و بچه رو به زحمت بیندازید اینه باشد اگر هنرداری از دنیا پرهیز کن شما ببینید بزرگان و طلاب و فضلایی که در مدتی که توضعهای علمیه بودن اینا گذشته از این درس و بحث سعی کردن وارسته بشن هر جا رفتن و جال ناله و نورن یمشی به ایف ناز بودن چه شهر چه رستا چه نادها و چه ارگانها چه در بین مردم جال ناله و نورن یمشی به ایف ناز منشه خیر و برکت بودن به ده ها یا ست ها نفر از نورانیت اینا استفاده کردن از علم اینا از تقبای اینا اما ایک سینه یه مقدار اینجا درس خوند و خود رو نساخ هر جا رفت یا برگشت یا مشکل و فتنی در اونجا ببارا بود اینه که اون که بخواهد نور بشبد باید از دنیا به پرهیزد نه از خلق خدا اگر کسی در دنیا جایی بود که جال ناله و نورن یمشی بهی فناس به این صورت بود در قیامت هم بگاد ربنا اصفه نرا نورنا از خدا بگاد خدای نور ما را تطمیم بکن که ما هم به دیگران نور بدیم همونطور که در دنیا به دیگران نور میدادن تقوای امر جامعیست با عبادت هست با زود هست با معرفت هست در هر جایی حد خاص خود را دارن والحمدلله ربنام