دوباره رو در کنار شما جشنیم خاک پای شما ملت ایران هستیم خداوند یارو نگهدارتون باشه و دهه کرامت بر همه تون مبارک و مهننا باشه انشالله ما رو از دای خیر محروم نفرد یا علی مدد خدا نگهدار من هم کبوترم میتون آزاد تو بشم سدایی مندگاه جلوی از جامعه دینی رادیو معارف دریچه این به جمهانه روشنایی و معرفت رادیو معارف سدای فضیلت و فطرت آمده هم که تو تاب خود گوش کشان کشان امد بی دل و بی خودت کنم گنج تو سینده اما باید که پیداش بکنی یا عمل بهش بکنیم گنج سعادت آمده هم که تا ترا جلوه دهم در این سرا همچنان دعای آبیه شقان فوق فلک رسانمت بسم الله الرحمن الرحیم سلام میکنم خدمت همین شما همراهان عزیز همه شما بزرگوارانی که در جای جای میهن عزیز اسلامی منحسید و برنامه گنج سعادت رو از شبکی سراسری رادیو معارف دنبال میکنید در خدمت شما بزرگواران هستیم تا انشاءالله بهرمند بشیم از معارف احلیوید علیه السلام و حجت الاسلام و المسلمین استاد محمد حادی فلا با استعانت از آیات قرآن کریم و روایات احلیوید علیه السلام نکاتی رو در اختیار ما قرار بدن که بتوانیم این معارف رو در صلوک اخلاقی خودمون انشاءالله نهادی نبکنیم استاد فلا چند برنامه هست برای ما در خصوص قذب صحبت میکنن قذب رو از نگاه رزیلهی اون از نگاه عدم مدیریتش برای ما بحث میکنن در خصوص قذب بیان شد که موضوعاتی رو در قرآن کریم با معنای قذب بهش اشاره شده من جمعه این که خدای تورگتالا قذبناک میشه و قذب خداوند موضوعیست که در قرآن به عنوان یک موضوع بسیار مهم بیان شده استاد فلا از این باب این سآل رو مطرح کردن قذب که به عنوان یکی از موضوعات در قرآن کریم نسبت به خدای تورگتالا مطرح شده این قذب چیه باعث میشود سآل این بود که به چه دلیل به چه آملی چرا خدای تورگتالا از دست انسان قذبناک میشه حسب آیات قرآن مثل سوره مبارکه همد آیات ششم و هفتم سوره مبارکه بقر آیه شست و یک استاد فلا سه تا پاسخ رو تا اینجا برای ما مطرح کردن یکی از دلائلی که باعث قذب خداوند میشه و خداوند از انسان قذبناک میشه انحراف از سرات مستقیمه یکی دیگه انکار حقایق توحیدی یا انحراف از توحید نظریه و آمل سبوم ارتداد بود حاجه ها سلام میکنم خدمت شما بسم الله الرحمن الرحیم من هم خدمت شما و همه ی عزیزان شنونده سلام ارز میکنم در خدمتون است حاجه ها سه تا مورد فرمودید در خدمت شماستیم با ادامه بله اون که حرس کردم عنوان انحرافات حقیدتی و توحیدی بود بله الان ارز میکنم انحرافات اخلاقی مورد اول سوئه زن به خدای متعال سوره فتح آیه شش و یو عززه و المنافقین و المنافقات خداوند مردها و زنان منافق رو و المشرکین و المشرکات مردها و زنان مشرک رو از زانین به لاه زن نساو که به خدا گمان بد میبرن عذاب میکنه علیهم دائره تو ساو در واقع نفرین خداست ای حوادث بعد زمانه به جان و زندگی اینا سوئه زن یعنی چی؟ بدگمانی به خدا دی به چی خود آدم بدگمان میشه؟ شما از سوئه زن چی متعجمش؟ خود سوئه زن رو تعریف کنید بریم راجعه برم مثلا احساسم اینه که به عنوان مثال به کسی سوئه زن پیدا میکنن یک خطایی رو یک زعفی رو یک اشکالی رو همین مقدار رو حالا در مورد خدا تطویق بدید یکی میشه آجا بله هستن دیگه در این دارم منافق اینجوری مشرک اینجوری انگار خدای متعال ما رو سر کار گذاشته بدگمانن که خدای متعال بخواد به این پاداش خوب بده این استجیر به الله یعنی اینه که خدا داره میگه به قول امروز یک کشکه بدگمانیه دیگه سوئه زن متعالی داشت گفته این کار رو بکنید به اتون میدم و بحانه هایی که هست دیگه این هم بفهمده و عزیزان شنعمده اگر یه وقتی یک مفهومی رو در باری خدای متعال نمیتونیم تطبیق بدیم همون چیزی که بین ما معهوده و متعارفه همون رو بیاریم راجب خدا پیاده کنیم میبینیم بعضی ها هستن حقیقتن راجب خدای متعال اینجوری فکر میکنن از آقا امام رسال سلامون لاحله گذارش داده که خدای متعال در حدیث و قدسی میفرماد انا اندزن عبدی المومن من پیش جمان بنده مومنم تمام خدایی خودم رو تفریز میکنم خیلی میخوام پایین دست معنا کنم میذارم به اهده نگاهی که به من داره من خدای خوبیم من خدای خوبیم من خدای بدیم من خدای بدیم و خیلی مهمه جنب آیتا بکی عزیز و عزیزان شنوانده خدای خوبیم خدای خوبیم ؟ ایگر ندارید وقتی خوندین خودت به من در اون نگاهت راه نمیدی به خوب بودن من خدا راه نمیدی من چی جوری برات خوب رقم بزن خدای متعال با آدم ها برای آدم ها کار میکنه خیلی مهمه ما ها باید به خدا راه بدیم این میشه قبول توحید دینداری مال آدم های باهوش و خوش استعدادیه که به خدا راه دادن تمام اصرار خدای متعال اینه که با قوانین من و نخشه من به من راه بدید که براتون خوب رقم بزنم بعضی هم میگن نه دیگه خودمون سرچ میکنیم جستجو میکنیم تو یه انترنت پیدا میکنیم تا نمیخواد به ما بگید در قرآن چیه یا از مسیر قرآن بریم از زانی نبلاه زن نساو به خدا گمان بد میبرن کیا؟ منافقین منافقات مردها و زنان منافق و مشرکین و مشرکات مردها و زنان مشرک به خدا گمان بد میبرن اینا مستحق عذابن و خدای متحال اینا را عذاب میکنه و یه نفرین علیهم دائرتو ساو ای حوادث بد زمانه به جان و زندگی اینا اینایی که خصوصیت نفاق دارند و شرک و بدگمانن به خصوص الان حرف همینه بدگمانن و غذب الله علیهم خداوند بر اونا غذب کرده و خشم گرفته و لعنهم اونا را لعنه نترد کرده لعنت را بازمانه کنیم لعنت یعنی دور شدن از رحمت خدای متحال و اعد اللهم جهنم جهنم را براشون آماده کرده و ساعت مسیرها و جهنم جای بدیه بد جاییه و بفرمایید فرجام بدیه اینایی بفرمایید سو ازن چقدر عواقب داره از اول اینجور شروع میشه علیهم دائرتو ساو یه نفرین خدا ادامه و غذب الله علیهم خداوند بر اونا غذب کرده خشم و خشم گرفته و لعنهم اونا را از رحمت خودش دور کرده و اعد اللهم جهنم جهنم را براشون معیه کرده کدوم جهنم همون جهنمی که جای بدیه فرجام بدیه از کردم سوره فتح آیه شش مورد بعدی چی باعث میشه که ما مورد غذب خدای متحال مورد غذب خدای متحال میشیم ما یا هر کس دیگه هر فردی هر گروهی هر جامعهی از جمله انحرافات اخلاقی مورد اول ارز کردم سوره زن به خدای متحال مورد دوم جدل و بگو مگو با پیانبر و احل بیت علیه مسلم در باره خداوند و دستورات خدای متحال سوره شورا آیه شونزر و خدمتون قراحت میکنه و لذی نیه ها جون و فلا افرادی در باره خدا بفرمایی در باره خدا یعنی چیه در باره وجود خدا در باره توحید و یگانگی خدای متحال در باره توحید در ذات توحید در صفات توحید در افعال بفرمایی و در روبوبیت خدای متحال جدل میکنن بگو مگو میکنن ستیزه میکنن با کی؟ با پیانبر خدا با احل بیت علیه مسلم من بعد مستجیب لح اونم بعد از این که دعوت خدا رو پذیرفته هند بفرمایی با فطرت یعنی با عقلش سنجیده با فطرت سلیم عقل سلیم و علمای منصف احل کتاب هم این رو تعیید کرده بوده با این حال اومده شروع کرده به بگو مگو با کی؟ با پیانبر خدا با چی؟ با ادراکات حسی جزئی پایین دست در رج خودش داره با پیغمبری بحث میکنه که حرفاش مربوطه به مرتبه عقل نیست بالاتر از عقله وحیه وزیفه و تکلیفه ادراکات حسی جزئی در مرتبه ادراکات حسی ظاهری و خیالی قبوله یعنی چی میخواد بحث کنه در مرتبه عقلم همینطور اگرم پرسجوه هست برای این که ببذیره نه جدال کنه نه حرف خودش رو بخواد در مقابل وحی و جای وحی به کرسی بنشون اینجاست که خدای متعالی حسابانی میشه صحبت وحیه وحی فراتر از مرتبه عقله در موتن خودش از اونجا تنظر پیدا کرده اومده اینجا این که پایین دسته و مرتبه طبیعت طب نفس اماره تمایلات نفسانی درش غلبه داره میخواد بیاد با شخصیتی که با قابلیت فراسوی خودش وحی رو دریافت کرده باش محاجه کنه باش بحث کنه بگی این کی گفته خدا گفته به نظر من اینجا جلدن نمیگه به نظر من قرآن اینجا نباید میگفت به نظر من پیغمبر نباید میگه آخ که چه هم الان سر قضیه هجاب باید از یه مشکل داریم میگن که در دوره امیر المومنین مگه امیر المومنین هجاب رو الزامی کرد امیر المومنین هجاب رو الزامی نکرد ماله این بود که مسلمان های اون دوره میفهمیدن دستور خداست نباید بحث کنن ملتزم بودن آقا امیر المومنین معازل باشه یا نباشه هزاران هزار معازل برای طبیعی دارم ارز میکنم حکومت اسلامی اون موقع بنوان حکومت باشه یا نباشه اینو الزام کرده باشه یا نکرده باشه مسلمان هستی یا نیستی قرآن رو متوجه میشه یا نه آقا حکومت اسلامی امامت فرعه و نزول قرآنه اول نزول قرآن اتفاق افتاد اون تکلیفش معلومه تو آیه اومده نماز تو آیه اومده هجاب تو آیه اومده ادالت دیگه بحانه هستی برسیم به تناسب یه جایی براتون تصویر میکنم که نفس اماره چه بازی هایی در میاره برای اینکه به شریعت تند در دوره امیر المومنین مردم با قرآن مشکل نداشتن امیر المومنین هم نرفت سراغش و هر وقت این اشکال و مشکل باشه ضرورت داره ادم بره سراغ احکام شریع و حکومت اسلامی بره ورود کنه با همه ملاحظاتش و لذینه یه هاجونه فی الله افرادی که در باره خدا مهاجه میکنن بگو منگو میکنن جدل میکنن من بعد مستجیبله حجت و هم داهزتون اندراب به هم اینا با این حال با این که با فطرت و عقل سلیم خودشون حقانیت شریعت و وحی رو فهمیدن با این حال اومدن دارن بحث میکنن اینجا خدای متحال دلیلشون رو نمیپذیر با این که خدا راه داده بود که اون بگو منگو هم اگر اتفاق بیفته برا قبول اتفاق بیفته نه برا گستاخی نه برا مقابله و علیهم قذب لجبازی کردن مقابل حق مقابل وحی اومدن ادراکات حسی جزی خودشون رو میخوان بچه پونن تو اون فکر و ذهن بعضیا و علیهم قذبون خداوند خشم رو بر اونا روادونسته و عملیاتی میکنه و لهم عذابون شدید مستحق عذاب سختی هن چرا؟ چون تکلیف الهی شفاف معلومه بحث نداره ایند بفرمه ما کانل مؤمنن ولا مؤمنه در بعضی از آیات و قرآن اومده به مؤمن و مؤمن آقاها کافر نبماند مشرک بماند منافق بماند به مؤمن و مؤمنه به مرد مؤمن و زن مؤمن چره سد وقتی خدای متحال فرمود این کار واجبه اونو بیان نظر بدن مؤمن حق ندارد بعد از انتخاب خدای متحال در احکام الهی نظر بده ببینید در مسلحت هایی الهی ورود کنه مسلحت هندیشی کنه ما کانل مؤمنن ولا مؤمنه که بیاد خلاف دستور خدای متحال یه چیز دیگر رو اختیار کن و آیه دیگر هم هست که عزیزم خودشون مراجعه کنن سوره احراف آیه هفتاد و یک اما عنوان بعدی بقی و حسادت چی باعث میشه که خدای متحال نسبت به بعضی از افراد و گروه ها و جوامه غضب کنه به خاطر بقی یعنی توقیان و تو روایت اومده اینجا به خصوص این آیه رو که میخوام غراحت کنم فرمودن حسادت حسادت جنوب اطابع که یه توقیانه یه سرکشیه سوره بقره آیه نوهد میخوام غراحت کنم به سمشتر و به این انفس ها اینا خودشون رو به بد چیزی فروختند این یک فرو به ما انزل الله خودشون رو به انکار حقای قهلایی خودشون رو به انکار قرآن فروختند بقیان بقیان ان یونزل الله من فضلی علا من یشا و من عباده به چه خاطر انکار کردن به چه خاطر خودشون رو به بد چیزی فروختند خدای متعالی فرماید به خاطر حسادت چه حسادتی فرمود حسادت در حق محمد آل محمد سلامت الله و سلامه علیه مجمعین که حرفشون این بود که چرا خدا از فضل خودش به این خانواده براشون کتاب نازل کرد چرا نبوت رو اینجا قرار داد چرا امامت رو اینجا قرار داد چرا امیر المؤمنین رو علی قرار داده چرا علی رو امیر المؤمنین قرار داد از شدت حسادت خدای متعالی میفرماید بسمشتر و بهی انفسهم اینا خودشون رو به بد چیزی فروختند و کفر ورزیدند و انکار حقایق کردند فبا او به غزبن علا غزبن و للکافرین عذابون محین جنوبت و وکی اینا یک بار حسادت نکردند اینا حسادت پشت حسادت در نتیجه فبا او به غزبن علا غزب پشت سرهم خدای متعال در حق اینا غزب میکرد چرا چون پشت سرهم در حق محمد آل محمد آقا امیر المؤمنین اهل بیت علیه مصلام که جان و وجود و دار و ندار منفدای اهل بیت باشه و بشه اینا حسادت میکردند به همین خاطر مغزوب خدا شدند به چه خاطر؟ حسادت حسادت جنوبت به خاطر تکرار حسادت به غزب مکرر گرفتار شده و للکافرین عذابون محین حسادت به محمد آل محمد کفره حسادت ریشه کفره در روایت اومده الحسد و اصل کفر آقایی حتابکی من به شما حسادت کنم کفره در حق هزارات محسوم سلام الله علیه مجمعین به طریق اولا کفره به همین خاطر این کفار این کفار ویجه عذابه خار کننده یه ویجه دارن شما نمیتونید بفهمید چه عذابیه انات بفهمید عذابون محین نکره هست صفتم اومده که روشنش کنه باز دوباره مسئله هنوز معلوم نشده عذابیه که خیلی خار کننده هست شما نمیتونید بفهمید این آدم های حسود در حق هزارات محسوم چه عذابی دارن چقدر این عذاب خار کننده هست چرا؟ چون شوخی نیست حسادت در حق محمد و آله محمد و از آقا امام باغر ارزاخرم نقش شده که به ما انزل الله اینجا در آیه اومده بقیان ان یونزل الله من فضله الامن یشه و من عباده حضرت فرمودن فی علی ین بقیان لبقیهم و حسدهم فی حق امیر المومنین سلام الله علی این کارشون به تعبیر قرآن کریم ارزاخرم خودفروشیه بسمشتر و بهی انفصان اینایی که حسادت کردن در حق هزارات محسوم مخصوص آقا امیر المومنین اینا اهل خودفروشی بودن و خطاب به اینا در کوی ما شکست دلی میخرند و بس بازار خودفروشی زنسوی دیگر خیلی متشکرم امیدوارم که انشالله در سرزمین آقا علی ابن موسر رزا همه ما رزایی زندگی بکنیم و در سایی ساره امام رزا علیه السلام زندگی پر خیل و برکتی داشته باشیم برنامه امون رو با سلامی به ساحت مبارک امام رزا به اطمام میرسونیم السلام علیک یا علی ابن موسر رزا رزا المرتبایی الامام السبیر النبی و حجتک علامه خوض لآد و من تهدد سرایه السدید شهید سلابتا کثیرتا سامتا داکیتا متواصلتا متواصلتا متراد حیات که از غلمات زلیت علی احد من اولیاء دریچهی به جهان روشنایی و معرفت جلوی از جامعه دینی رادیو معارف صدای فضیلت و فطرت ای دوز ای دوز مراهیمی هر حکم الهی یک پنجره باز به آفاق بلند است یک پنجره باز به آفاق بلند است در دیده روشنگ و عران زمزمه بازید زمزمه احکام جنگ زیه برگاز به آفاق بلند است زمزمه احکام زمزمه احکام به نام خداوند بخشنده مهربان سلام هم وطنانه گرامی شنواندگان خوب برنامه گه زمزمه احکام در این وجال هم براتون دو قسمت رو در نظر گرفتیم ابتدا مواهس کاشناسی و سپس پاسخ به سلامه گرامی سالهای شرعی شما بزرگ بارن ما در باره احکام گناهان با شما صحبت میکردیم و به صورت خاص موضوع ربا مبایسی که استاد وحید بور تقدیمتون میکردن این بحث رو انشالله در آینده هم ادامه خواهیم داد اما چون به موسیم هج داریم نزدیک میشیم میخواییم احکام فقهی این موضوع رو در قسمت کارشناسی برای شما عزیزان تبیند و تشریح کنیم مهمان عزیز و گرانقدر ما در قسمت اول برنامه استاد محترم و جتولستان و المسلمین سید اکبر تبا تبایی هستن استاد خدمتون سلام و خوش آمد میگم سلام و رحمت الله خب جنوبای تبا تبایی اولین سآنی هست که برحال چی کسانی باید به هج برن این وظیفه فقهی و شریع بر چه کسانی واجب هست برای هج رفتن کسانی برشون واجب میشه که استطاعت داشته باشن استطاعت سه قسمه استطاعت مالی که همه افراد خیال میکنن استطاعت همینه استطاعت مالی یکی از سه استطاعته استطاعت مالی عبارت از از اینه که انسان مبلغی رو داشته باشه که با اون بره هج و برگرده و بعد از برگشتن هم به من بهل کفایه به اندازه کفایت زندگیش تأمین بشه به این میگن استطاعت مالی علاوه بر این باید استطاعت طریقی هم باشه استطاعت طریقی یعنی راه باز باشه امروز راه باز شدن با فیشه قدرت خرید فیش رو هم داشته باشه یا این که خودش از قبل سبتنام کرده باشه و فیش هج رو داشته باشه این player و سبب این استطاعت استطاعت بدنیه از نظر بدنی قدرت این که برود و برگرده برگردر رو داشته باشه این رفتن و برگشتن رو امروز سازمان حج گذاشته به احده پزشکان متخصص حج کسانی که احتمال میدن از ازره بدنی و جسمی مشکل داشته باشن میدن در کاروانی سبتنام میکنن معرفه میشن به پزشک حج معلوم میشه که استطاعت بدنی دارن یا ندارن من خیلی متشکر از پاسخ کافی حضرت علی به این سال خیلی از عزیزان جنوب سبت تبایی خب سالهای قبل سبتنام کردن تو نوبت هستن اگر نوبتشون فرابرسه برحال حتما آزم میشن اما در کنار گوشه یک ممکنه ظرفیت های ایجاد بشه از دیگر کشورها شما فرمودید فیش ممکنه یه امکان از کشورهای همجوار که سهمیهی دارن شاید استقبال نشه اونا برن استفاده کنن آقایی در این صورت هم اگر برای افراد امکان داره باید این کار رو انجام بدن چون مستطیع اصلا یا نه نصفت به این تکلیفی ندارن استطاعت بدنی برای امده افراد همونه که ارز کردم فیش حدچه اما بعضی از افراد خب زبروزرنگن قدرت این رو دارن برن از کشورهای دیگر اگر امکان داشته باشه و ظرفیتش باشه اعظام بشن اگر اون امکان هم برای افراد باشه اونم باز استطاعت ترقی رو حاصل میکنه خیلی متشکرم از توضیحات حضرت حالی در موضوع استطاعت گاهی ممکنه شخصی تو نوبت باشه این برحال از نظر زمانی چون سالها تو نوبت بوده ممکنه عمرش کفاف نده و این فریزه به احتش مونده باشه این تکلیفش چی میشه یعنی باید بعدن براش به جا بیارن یکی از چیزهایی که خیلی افراد ازش قافل هستن اینه که اگر کسی سبتنامی کرده برای حج خیال میکنه باید سبر کنه تا اسمش در بیاد تا اسمش در نایمده استطاعت ترقی براش محقق نشده در حالی که اگر مبلغی رو داشته باشه بتونه از بازار آزاد فیش بخره اونم استطاعت براش حاصل میشه ولو فیش خودشم داره و هنوز اسمش در نایمده حالا اگر اسمش در نایمده تونست بخره جلوتر میره بعدن فیش خودشم میتونه پرسمایی بفروشه کسانی که قدرت این رو پیدان نکردن تا بروند حالا یا از ازر بدنی یا مالی یا طریقی قدرت پیدان نکردن این ها مستطی نیستن اما اگر در برهی از زمان هر سه استطاعت براشون حاصل شد و نرفتن این ها حج برشون مستقر میشه مستقر که شد اگر از این به بعد از استطاعت هم بیفتن واجب است که حج رو بروند ولو با زحمت و قرض و غوله و حتی فروش ضروریات زندگی باید بروند یعنی کسی مستطی شده به هر دلیلی نرفته حج برش مستقر میشه حالا ممکنه شخصی مستطی شده و نرفته و عمرش هم کفاف نداده این تکلیفی نصفت به بقیه هست که براش انجام بده کسانی که مستطی شدن حج برشون مستقر شد و نرفتن اگر الان دیگه قدرت رفتن تا آخر عمر ندارن یا از دنیا رفته باشن تنها جایی که انسان زندست رو میشه براش نایب گرفت حج به شرط این که دیگه قدرت رفتن تا آخر عمر رو نداشته باشه یا از دنیا بره اینها رو باید براشون نایب بگیرن و نایب براشون انجام بده یعنی ورسه وظیفه دارن که این نایب میتونه فرض کنید روحان کاروانی کسی دیگه ای رو که مورد اعتماده بگن نایب بشه یا یکی از ورسه نایب بشن که البته یکی از ورسه نایب بشن حزینه بالاتر میره خیلی متشکر از توضیحات و راهنمایی حضرت علی جنبای استاد تبا تبایی عزیز ما بحث حکم حج رو در فرصتهای بعدی هم با حضور این بزرگوار دنبال خواهیم کرد شما عزیزان با زمزم حکام باشید و پاسخ بخشی از سوالهاتون رو در این برنامه زبان نمایندگان مراجع معظم تقلید بشنوید شما عزیزان با زمزم حکام باشید شما عزیزان با زمزم حکام باشید شما عزیزان با زمزم حکام باشید شما عزیزان با زمزم حکام باشید