دیگر داره و حقه اما در جهان جمعیت اهل سنت بیشتر هست علت چیه؟ چند مطلبو ارز می کنم مطلب اولین که آیا اکثریت حقانیت میاره؟ اگه اینجوری باشه خب در مقابل اسلام اگه فرض کنیم مثلا دو ملیارد انسان مسلمان داشته باشیم از هشت ملیارد شش ملیارد شن چی هن؟ مسلمان نیستن مسلمان نیستن پیر حق با اونهاست؟ ملاک حقانیت و اکثریت نیست اینجوری میشه دارم باید ببینیم که حق گفارن چون ما دو ملیاردیم اونا مثلا شش ملیارد ششونیم ملیارد پس این که حالا اکثریت باشه باید برسی کنیم اکثریت چطور پیدا شده مطلب دوم که چرا اش محل سنت رو یه مکتب حساب میکنیم هم به لحاظ اعتقادی هم به لحاظ فقیه خودشون شاخهای متعدد میشن دیگه یک شاخهای که نیستن که شما همه رو جمع کردید یک جا در حال که یک جا نمیشه جمع کرد اشایره منتظره انبای فرق کلامیشون فرق فقیه دارم فرق فقیه هم که اون چار فقیه اصلا چار فقیه فقیه اصلاسی یعنی فرقهای دیگه هم دارم پس نمیشه همه شون یه فقیه هستن مطلب بعد این که در طول تاریخ اگر شما متعلق کنید خواهید دید که همواره حکام که طرفتار اون مذهب بودن اونو تبلیغ شدن ولو با اکازیب و راهی مختلف و این مکتب رو کوبیدن و قتل آم کردن یه بار و دو بار و به طور رسیم بخشنامی کردن که هر کس پیرو و اهل پید بود حقوشو قدرت کنید خونوشو خراب کنید اعدامش کنید از این چیزا فرابان داریم یه برسی مختصر کنید خواهید دید که در طول تاریخ 1400 ساله خب طبیعیست خب اینا همین که هستن خودش موجزه حتی با سادات ایمان خورد میشد بله پرزندن پیغامر همین که اینا هستن خودشش موجزه حساب میشه یه هم یک مطلب مطلب این که برای برسی حقانیت نمیشه به اکثریت مراجع کرد نمیشه به افراد مراجع کرد چون فلانی هست پس حقه یا چون مثلا زیادن چون پس حقه اون پاسخواهی که دادن پاسخواهی نقضی بود برای تشخیص حقانیت باید برسی یه هر فرشون چیه شما بیرد اقاعد شیعه رو برسی کنید باید مقایس کنید با سهر اقاعد اینو قبول میکنه یا سهره مثلا توحیدی که شیعه میگه و اون قدمات سمانیه که اونا میگن ما میگیم یک قدیم وجود داره اون هم اللهه آقای میگن هشتا قدیمه یه الله شیشتا هفته هم صفت مثلا توحیدی که شیعه میگه با توحیدی که اونها میگن اون جانشین پیانوری که ما میگیم که کی باید باشه خلاص اصول اقاعد رو با داوری اقل ببریم زیر زربین هرچی قبول شد حق همونه آنچه که صد درصد مورد قبول اقل ما همونو قبول داریم اون حقه نه این که چی اتفاق افتاده اون واقعیت رو شما بذاری کنار بیر سراغ حقیقت خیلی از حقائق در واقع اتفاق نمی افته حق این بود که بعد از پیغمبر امیر المومن این جانشه بیان بر باشه اما واقعیت چیز دیگه شد اگر میخواد شما به حقیقت برسید باید اقل و داور قرار بدید باید ببینید کدام رو قبول داره این راجب اصول تک تک حالا من امامت رو گفتن حتی عل خود توحید خداشناسی نبوهد معاد یعنی معادی که شیعه میگه بعد بریم سراغ فرو خب پیانبر یک روشی رو یه سنتی رو آورده که هر کس میخواد بین پیانبر ایمان داشته باشه و در راه پیانبر باشه باید در مسیر سنت پیانبر باشه اگر سنت پیانبر رو اجرا کرد این راست میگه پیانبر رو قبول داره و امت اون پیانبر حساب میشه بلی ما نمیدونیم که این سنت از کی بگیریم بخواییم ببینیم پیانبر چطور نماز میخوندیه که ما مثل پیانبر نماز بخونیم چطور غزو میگیره که ما مثل پیانبر غزو بگیریم حد چطور انجام میدن این رو از کی بگیریم از اهل بیتش که شبانوز با پیانبر بودن معصومند همه قبولشون دارن و با پیانبر فاصله ندارن یا از کسی که از دور دستی براتش داشته حتی در زمان حیات پیانبر حضور نداشتن بله دو قرن بعدش مثلا اومده مطالبی گفت خب ما میگیم باید از اهل بیت پیانبر گرفت عرب ها میگن اهلال بیت ادراب مافل بیت اهل خونه بهتر خبردن از این خونه چه خبره کسی که برادر پیانبر بوده نفس پیانبر بوده بله کسی که شبانوز با پیانبر بوده ادراب کودکی تو دامن پیانبر بزرگ شده آخرین لحظه هم سر پیانبر تو دامنش بوده و پیانبر از دنیا رفته حالا کسی همیشه با پیانبر بوده ما ببینیم اشون چی میگه یا کسی که شما برید سحا برادران هر سنت ما رو برسی کنید از امیر المومن حدود پونسد تا حدیث نام کردن از جناب ابو هرهره که یک سال نیمه آخر آمد پیانبر ایمان آورده خود آقایی میانشون گاهی تدلیس میکرده از اشون بیش از 3600 تا حدیث نام کردن خب ما این سنت پیانبر رو از امیر المومن یا از نبی طالب بگیریم یا از ابو هرهره بگیریم از فاطمه زهره بگیریم که شما خودتون به اسمتش اعتقاد دارید سلامونالله یا مثلا همسر پیانبر رو از آیشه بگیریم بس اینجاست ما معتقدیم که باید همه سننی باشن همه باید سننی باشن منطقه سننی که به سنت پیانبر عمل بکنیم نه سنت کسانی که دو قرن بعد اومدن وقت چرا چه فرقی مثلا فرسون بین جناب شافعی و سقرن بعد جناب شافعی رو به معنی که یه از محبان اهل بیت میشتاسیم و اشعار خیلی زیبایی داره و اهل بیت داره یا بقیه شون مثلا چطور ما اینها رو امام قرار بدیم بگیم تا قیامت ما باید به فقه این عمل بکنیم دو قرن بعد از رهلت پیانبر بوده بعد هم شما الان مسئله جدید پیش اومده اینجا میبینید که آقایون بینان فتح بای میدن که فتح بای عجیب به هر حال اگر وناس ما به حق عمل کنیم و در حقیقت به سنت پیانبر عمل کنیم امت پیانبر اسلام باشیم باید این سنت رو از کسانی بگیریم که همه قبولشون دارن هیچ کدام غالب اسمتشون نیستیم در نتیجه ممکن اشتباه کرده باشن و ممکنه سنت پیانبر خوب به ما نرسونده باشن پس برای اینکه ببینیم حقیقت چیه راشد اینه که اصول و فرور رو بررسی بکنیم در اصول ببینیم عقل چی میگه در فرور هم ببینیم که عقل حکمش چیه از کی بگیریم این فرور رو بعد هم بیاییم مقایسه بکنیم این فقه رو با سایر فقه ها مقایسه بکنیم این که همیشه یک امام اصوم باشه که اگر امت بخوان به اشتباه برن اونها رو برگردونه این کجا با این که نه بعد از پیانبر دیگه ما محسومی نداشته بشیم و اشتهاد اشتهاد هم که ممکنه خطاب کنن اگه خطاب کنن عیب نداره اونها معذورند و معجور این کجا با این که بگیم نه معصومی نزارت داره بخوان امت به خطاب برن اونها جلوشونو میگیر و برشون میگردونه خلاص این که بررسیبو کنیم خواهیم دید که اونچه که پروانه البن میگن حق گرچه در طول تاریخ این حق رو اجازه بروز و ظهور ندادن بسیار ممنون و متشکر از ازتالی امیدواریم این شنونده ازیز و بزرگوار پاسخه سآلشون رو شنیده باشند فرصتی میگیریم برمیگردیم در خدمت شما عزیزان هستیم و شماره سامانه پیامکی سی هزار پانسد و پنجه و سه که از همین تاریخ شنونده ازیز و گرامی با شماره سرف نوستد و چارده سی و هشت سفریه این سال رو از برنامه پرسیده وقتی که قیامت میشود انسان ها از غرب بیرون می آیند و به سوی محشر می روند یعنی چی؟ یعنی جسمشون بیرون میاد یا روحشون که اگر بگیم روحشون که روح نیاز به بیرون آوادن نداره چرا مستاد دخلتون هستیم بفرماییم بله اونچه که از غرب ها بیرون می آیند جسم ها هستن که روح بهشون تعلق می گیره و زنده می شند دیگه چطور اولش وقتی روح با بدن اشتباه پیدایی کرد اون بدن زنده می شه اون موقع بدن ها با اون اشراق روح حیات پیدا می کنن و به سوی محشر پیش می روند بنابراین دوتا با همه روح همیشه هست تو قبرم دفتش نگردیم ولی به اون قبر اشراق داره به اون قبر اشراق داره وقتی هم که بدن محشور شد روح بهش تعلق می گیره مثل قبلش که جنین چطور روح بهش تعلق گرفت و زنده شد اون همینطوره ما حالا این که اون بدنی که محشور می شه کدوم بدنه خب این جایی بحثه که دیگه چون جز سآل نیست من واردش نمی شم این که همین بدنی که آخر کار دفت کردن این بدن محشور می شه یا نه مثل این بدن محشور می شه این بحث دیگه ایست که نیاز به توضیح داره که جز سآل نبود من دیگه واردش نمی شم پس از قبره و اصرت از قبرها بیرون میان درسته مقصود همون جسمشون هست و خود همین هم دلیلی هست برای این که معاد جسمانی ما داریم جسم محشور می شه جسمی که حالا دیگه روح بهش تعلق گرفته و زنده شده شنونده دیگه جناب آیه مهدی فسیحی این سآل رو از برنامه پرسیدن به صورت پیامه که سلام در آخر حدیث کسا اشاره به جمع شیعتونا شده آیا اگر کسی به تنهایی این حدیث رو بخونه سواب کمتری نصیبش می شه شما استاد بفرمید اون خواستی که در جمع خوندن داره اون خواست برای فرق نداره اما بی سواب نیست بی خاصیت نیست اون تا این کار دو نفر سه نفر که جمع می شن می خونم این خواستی داره که اون خواست خاص همون جمعه که در واقع گفتگوی اهل بهتر وقتی گفتگوی که می شه خب باید دقل دو نفر باشن که یکی بگی یک نفر هم بوش کنه بله در این اساس بله اون سواب بیشتری داره اما این خود انسان تنها بخونه سوابش کمتره سواب کمتری پس شامل می شه ولی بی سواب نیست بسیار ممنون و متشکر از عزتها علی جناب استاد شنونده عزیز و گرامی با شماره 0916 72426 این سآل رو از برنامه پرسیدن لطفا از آقای محمدی بپرسید تکلیف من چیه من حتی نمی توانم نماز بخونم آیا اون دنیا خدا منو مجازات خواهد کرد منظورش آخرت هست دیگه تربیرشون این بوده که اون دنیا در آلم آخرت خدا منو مجازات کرد سآل البته ابحام داره این شنونده بزرگوار مشخص نکردن که چرا نمی توانن نماز بخونن مشکل اسمی هست روحی هست چطورهای مشخص نیست در خبرت ما هستیم بفرمایید بله ام تو که برمو دید علت این که میتونن نماز بخونن مشخص نیست ولی من تصابرم اینه که یه بسفسه فکری یک تسلط شیطان بر ایشون نمیذار نماز بخونه وقتی نماز بخونی بشه تو نمیتونی نماز بخونی تو نباید نماز بخونی و اونو از نماز خوندن مرن بکن دو کارو بعدشون انجام بده یکی این که مرتب تکرار کنه انقدر بگه که این حالت مرترف بشه دوم این که بیسته به نماز ولو سردست شکسته ولو این که ممکنه نمازش نماز کاملی نباشه ولو ممکنه که علا رقم اون حالی که داره اون نحیه که میشه اون فشاری که بهش وارد میشه که خیلی فشار بهش وارد میشه که بخواد نماز بخون تحمل کنه مقاومت کنه و نماز رو بلو سردست شکسته نیمبند و ناقص بخونه و شروع کنه یواش یواش این حال تذبیر خواهد رفیه یعنی در واقع اشون باید باید شیطان مبارزه کنه باید شیطان گلاویز میشه و باید با اون شیطان مبارزه بکنه تا با اون شیطان پیروز بشه از دیگران هم کمک بگیره به این موقع نماز که شد شما ببنید بنارش نماز بخون و من به نماز میستم شما هم کمک کنید یعنی که بره تو مسجد بره تو مسجد همونجا هرچی که میتونه به هر مقدار وقتی تو مسجد دیگر شیطان نمیاد اونجا دیگر فشار خیلی کم میشه تو خونه خودش خب فشار زیاده اونجایی که میره فشار کم میشه تو حرمها فشار از بین میره برو اونجا نماز بخونه تا شیطان از خودش گر کنه ولو ناقص این حال روز بروز بدتر خواهد شد یه موقع به این روزم تونه میبینی بگیری همه خوبی ها رو ازش میگیره اگر بخواهد تسلیم شیطان بشه پس به طب مجازات هم درباره داره این نخوندن نماز که از خواهد کردن مجازات میشن یعنی میتونه نماز بخونه و باید کمک بگیر از دیگران و میگرد کنن بره تو مسجد بعد این توصیه هم که فرمودید اگر این نتوانستنشون ناشیه از وسوسه فکری اگر باشه اگر حالا باز مشکل دیگهی هست اگر قاعده اینجوری نباید باشه یعنی مثلا نماز رو دیگه خواهدی که میتونه نماز بخونه با اشاره که میتونه باشه مشکل جسمی به هیچ وقت مانه خاندن نماز نیست بسیار ممنون و مزشکیر از ازداده ها دیگه سپاس کنم جناب استاد محمدی که مثل همیشه با سبر و خوصله به سآلات شنوندگان عزیز پاسخ دادید از شما شنوندگان عزیز و گرامی هم تشکر میکنم که با ما همراه بودید اگر از نظر انتهاد ایا پیشنهادی در مورد این برنامه دارید لطفا با شماره تلفون 162 راوتومومیه سازمان تماس بگیرید ایا به سامانه 30162 پیامک بفرستید تا ما هم از نظرهای شما عزیزان استفاده کنیم تا برنامه آینده همه شما عزیزان رو به خدای بزرگ میسپرم خدا نگهدار التماس دارم حتی عجیب نیست که در آج شک و شد زیبا ترین بحانه ایمان من تویی زیبا ترین بحانه ایمان من تویی زیبا ترین بحانه ایمان من تویی زیبا ترین بحانه ایمان من تویی احساسهایی از متفاوت میان ما احساسهایی از متفاوت میان ما آباد از تو هم من آباد آباد از تو هم من آباد از تو هم من ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی ویران من تویی هم نشین باشیم ابتداعا این رو خدمت شما سروران معظم عرض بکنم که در آموزه های دینی ما پیرامون علم آلم و عرضش دانش مطالب بسیار بزرگ سترگ و گستردهی بیان شده که شما عزیزان فرهیخته و آلم از اونها اطلاع دارید در روایت این گونه بیان شده که پیانبر اکرم نسبت به عبازر این گونه فرمودند که ای عبازر ساعتی در جلسات گفتگوی علمی نشستن نزد خداوند متعال محبوبتر از عبادت هزار شب که هر شب هزار رکعت نماز گذارده بشه بیشتر خواهد بود و این رو ما در سیره پیانبر اکرم بارها شنیدیم که پیانبر اکرم وارد مسجد شدن گوشه گوشه مسجد افراد متعددی نشسته بودند پیانبر اکرم همه اونها رو رها کردند و در اون گوشه ای نشستند که اده از اصحاب مباحث علمی رو مطرح می کردند این نشوندهنده این مطلب هست که پیانبر اکرم حتی در مسجد که مکان عبادت و برای پرسش خداوند متعال هست کاری رو ارزش می نهند که کار علمی باشه و پیانبر اکرم این ترجیح رو نسبت به سایر موضوعات دادن این نکته نکته بسیار مهم و حائز اهمیتیست ما در روایت این گونه می خانیم که اگر انسانی وقت بگذاره و نگاه بکنه به صورت عالم خداوند متعال بابت این کار برای او سواب می نویسه وقتی که در محضر کتاب مفاتیح الحیات از سر استاد علامه آیت الله جوادی آمولی قرار می گیریم این روایت بسیار زیبا به چشم می خوره که این گونه فرمود پیانبر اکرم نگاه به چهره عالم عبادته و باز حضرت فرمود نگاه به چهره عالم برتر از آزاد کردن هزار بردست ما وقتی که در سیره پیانبر اکرم در سخن پیشوایان و بزرگان نگاه می کنیم این مطلب بیش از پیش برای ما مشهود خواهد بود با شداد کربلایی نرمو کرد می گوه یکیسی از گلمه رفت منظل آسان تقییب به طور اعتراف است که چرا قبول کردی نماز بارون اگه بارون نیاد آبروی خودتون میره آبروی روحانیت هم میره چرا قبول کردی ببینید چی فرمودن اینی که میگم یه کتابه فرمودن بله مدتیست این نفس من سرکش کده است میخواهم باران نیاید نفسم کوبیده شده میخواهم باران نیاید نفسم کوبیده شده یعنی اگه بارونم نمیمد ایشون نتیجه میگره نه اینکه آره که بارون اومده خلا مثلا اجبی بادو بودی که ما دعا کردیم و برکت ما ابدا ابدا توی حرفا نمونیش به برکت دعای آسان تقیب بارون اولیاء خدا در بندگان مختی هست نگویی آشقالی به سفور در خونت نگویی آشقالی به آقا بیده احمدی با شما داریم یه هزار تومنی هم کف دستی شده بگویی امشب ما مهمون داشتیم خاک اضافهی داریم هر شب خاک داشتیم امشب اضافه داریم هزار تومنی بشه بده با اتماس دعا داریم ما رو دعا کنیم شاید خطان امام زمان برسه همین سفور چه میدونیم حدیث سر چهار سیده کشید نشمارین شاید شاید ولی یه خدا باشه یک دم زدن از وجود خود شاد میم شاگردی روزگار کردم بسیار در کار جهان هنوز بستاد میست یک روز بند عالم و آزاد میم یک دم زدن از وجود خود شاد میم شاگردی روزگار کردم بسیار در کار جهان هنوز بستاد میست یک روز بند عالم و آزاد میم ورود ممنون تکریم و احترام نسبت به بزرگان و آلمان یکی از سفارش های دین مبین اسلامه که بر همگان واجبه احترام در بردن نام اونها عدب در برابر حضور گوش سپردن به نسایه و سفارش ها و بسیاری از موارد دیگه که میتونه ما رو به سرمنظر مقصود که رستگاری در دنیا و آخرته برسونه پس مواد نسبت به جایگاه و علم اونها بیتوجایی بشه و موجب تفرقه و جدایی بشه چه زیبا فهمودند مولا علی علیه السلام که بنده را که خدا علم و دانش داده حقیر و کوچک مشمار زیرا خدا هنگامی که به او علم داده او را حقیر و کوچک نشده ببینید علوم تقسیمندیش حالا تقسیمندی قدیم یا جدیدی که داشته باشه افضلیت علوم علوم الهیست آن چیزی که زندگی آدم ها نتیجهش چیه به خدا رسیدن نتیجهش چیه قربتن الالا نتیجهش چیه اون چیزی که آدمی که تو این دنیا میاد طبق اون هدایتی که خدا براش قرار داده به بهترین نهو از دنیا بره داره عملش منطبق برخواست الهی باشه پس علمی که ما رو به هدف اصلیمون ننیم و ما خلقتل جن نوال انس الا لیعبدون ما رو به اون بندگی خدا نزدیک میکنه اون علم شریفترین علم میشه اما این به معنی نفی فضیلت از بقیه ی علوم نمیشه یعنی گاهی شما نگاه میکنید کسی یک علم حالا به معنی فضل میگن یا فن میگن یا اسمای دیگهی داره بماند میگن آقا یه سنتی رو بلده باعث افتخار کشور میشه آه سنت موشکی ما هست این سنت کار مختلف کار پزشکی ما هست این آدم هم باعث افتخار میشه این آدم هم حل مشکلات دیگران رو میکنه اینها هم جای خودش رو فضیلتش رو داره اما ما اینها رو به نسبت همدیگه مقایسه میکنیم اون چیزی که از همه با فضیلت تره پیش خدا علمیست که ما رو به هدف خلقتمون نزدیک میکنه انشالله خدا توفیق کس به این علم و استفاده رسوندن علاوه برکه هست یک افاده داریم یه استفاده داریم استفاده رسوندن رو هم به همه ما عطا کنه انشالله به پایان این قسمت از خیابون فرهنگ رسیدیم تا خیابون فرهنگ دیگه از خیابون فرهنگ دیگه یا علی مدد خدا نگهندار