و برعکس علیه الاسران و شیعه از اول اون قانون را از نادیده گرفتن از اون با اون عمل نکردن از این خلفای راشدین همجور که نوشتن دو نفر اول این کار کردن ابو بحر و امر این کار کرد مخصوصا امر پشت قضیه را گره بسیار شدید برخورد کرد حالا ایشون از انگیزه این کار پرسیدن چرا این کار کردن چرا اش یه چیزای اونها عنوان میکردن اون یه چیزی دیگه است انگیزه واقعیش یه چیزی دیگه است اونها گاهی میگفتن که نقل شده در کتاب ها بندم در سیره پیشوایان و همچنین در جلد دوبم تاریخ اسلام را مطرح کردم مثلا میگفتن که این اگر احادیث رسول خدا را نقل کند یا بنویسید چون هم از نقلش جلو گیری کردن هم از کتابتش هم از نوشتنش و هم از نقلش گفتن که شما اینا را نقل کنید مردم سرگرم میشن به حدیث نبویی از قرآن قافل میشن قرآن محجور بافی میشه گاهی این را میگفتن گاهی میگفتن که مبادا این حدیث با قرآن اشتباه بشه مردم ندونن کدوم جمله آیه قرآنه کدوم حدیثه گفتن این ظاهر قضیه بوده محبول نیست عدبیات قرآن با حدیث متوافید بوده خود مسلمان ها دقیق داشتن بعد قرآن جایگاه خودش داشت حدیث جایگاه خودش داشت حدیث مفسر قرآن بود یکی از زیانهای این کار این بود که خب از تراس بزرگ نبوی محروم شدن و اما انگیز واقعشون تحلیل دانشمندان ما امثال علامه مرهم سید مردم مرتزا اسکری تحلیلشون اینه که انگیز اینها این بود که اگر احادیث نبوی به همون صورت به همون بساط که از وجود مقدس رسول هدا صلی اللہ علیه و سلم نقل شده بود اگر اینا نقل می شد بازگو می شد و گفته می شد و نوشته می شد درمیان این احادیث احادیثی بود که به نفع علی علیه السلام توام می شد بله به نفع احلیبهی تمام می شد احادیث جانشین علی علی اسلام درمیان اونها بود احادیث خلافت علی علی اسلام درمیان اونها بود احادیث اولویت علی به جانشین رسول خدا درمیان اونها بود اینا نمی تونستن بگن مثلا اینا را نقل نکنید آمدن کل حدیث را گفتن نقل نکنید در واقع اون احادیثی که از جهت سیاسی ممکنه برای اونها خطر داشته باشه منظورشون بود اما همه احادیث را سورتی قضیه را پاک کردن و به سورتی دیگه اونبان کردن یه معیدشم اینه که در همون دوران فترت نقل حدیث و ممنوعیت نقل و کتابت حدیث حدیث نقل میکردن در زمان امر امن خطاب کابل احبار مگر کم حدیث نقل کرد مگر ابو هره کم حدیث نقل کرد که نوعا هم حدیث فقهیست مگر سمورت ابن جندوب کم حدیث نقل کرد در زمان معاویه چون این ممنوعیت نقل و کتابت حدیث از زمان این دو خلیفه از این امر شروع شد تا امر دوم امر امن عبدالعزیز که از سال 99 تا 101 خلافت کرد عدود 900 سال با این حساب کردن بیشتر چی کرد از این امر تا اون امر ادامه پیدا کرد خب در این فاصله حدیث نقل میکردن قصه ها نقل میکردن حدیث نقل میکردن چون اونا برای اونا زرر نداشت بله با این بخش کاری نداشتن معاویه دستور داد اون چی رو باید در فضایل عثمان هست نقل کنید ولی اون چی مربوط به فضایل ابو ترابه نقل نکنید ابو هریره کلی نقل میکرد چبوله عوار کلی نقل میکرد چلو اینا نمیگرفتن اینا مجاویز اختصاصی داشتن بله بعد امر ابن عبدالعزیز دستور داد گفت که محدثین از دنیا رفتن صحابه از دنیا رفتن و این همه احادیز میترسن دیگه کلن از وین بره و دستور داد محدثین بنویسن علماء ایما تصریح میکنن که این در حد بخشنامه موند و عملیاتی نشد بله سیوتی از علماء بزرگ اهل سنت در تاریخ و خلف در فصل مربوط به زندگی ابو جعفر منصور دوانیقی که از سال 136 به خلافت رسید اونجا مینویسه که در زمان منصور این عملیاتی شد بله فس مرحل عملیش اصلا به تخیل افتاد تا زمان خلافت ابو جعفر منصور دوانیقی سی چل سال بعد از اون بخشنامه خب در این مدر احادیست این درخواهی نقل میکردن و در احادیست مورد نظر اونا که خط قرمزشون بود تو اینا نبود انجیزهی که علماء ما تحلیل میکنن این بود پس آنچه که خودشون میگفتند این بود که حدیث پیامبر با قرآن مخلوط نشه و اشتباه نشه و این که توجه مردم به قرآن کم نشه اما اونی که به تبیر شما انجیزهی واقعی بود از این ماجره این بوده که اون احادیست خاص که از جهت سیاسی برای اونا خطرنایی بوده نقل نشه از شما تشکر میکنم جلو استاد پیشوایی امیدوارم آقای مولایی هم پاسخ سوالشون رو شنینده باشند سی صد و چهار این کود شناسایی پرسمان تاریخی است زمانه پیامکی رادیو مورف زمانه پیامکی رادیو مورف سی هزار پانصد و پنجا و سی سلامون علیکم با تشکر از برنامه خوبتون یک سوال اون این که میخواستم ببخواستم چند نفر از شهده ای احد در کنار جناب حمزه سید و شهده مدفونند و چرا همشون در یک جا دفنشدند خیلی ممنون برای سوال رو شنیدیم جلو استاد پیشوایی بفرمایید که چند نفر از شهده ای احد در منطقه ای احد هستند کسانی که مشرف شدند به مدینه منوره حتما زیارت کردن این قسمت رو ولی این که چه افرادی اونجا هستند رو بفرمایید از مجموع شهده جنگ احد چارده نفر عملا در مدینه دفن شدن یا بستگانشون جنازه اینا را پیکرن را حمل کردن در مدینه دفت کردن یا مجروح بودن رفتن در مدینه به شادر رسیدن در بقیه دفت شدن الان هم در بقیه در یه محبت مشخص شهده جنگ احد ولی بقیه یعنی اکثریت شهده جنگ احد را در همون میدان جنگ احد بخواست بردن امروز بانبان قبور شهده البته محدود شده ولی بقیه شهده را در همون میدان جنگ بخواست بردن آقای حسین طالبیان در باری نقش حضرت سلمان در فتح ایران و پیروزی سپاه اسلام بر حکومت ساسانی پرسیدن بفرمید بله در تاریخ فتح ایران شواهدی در دسته که سلمان حضور داشته در سپاهی که با دولت ساسانی سپاه اسلام که آمدن با دولت ساسانی جنگیدن سلمان حضور داشته مخصوصا در جنگ قادسیه و در فتح مدائین میدونیم که ایران که فتح شد سلسله جنگ هایی روختاد یه جنگ نبود فتح ایران حدود ده سال طول کشید و سلسله جنگ هایی روختاد جنگ قادسیه جنگ نهاون جنگ جلولا فتح مدائین و امثال اینا سلسله جنگ هایی بوده و سلمان در بعضی از سلسله جنگ ها حضور داشته مخصوصا در جنگ قادسیه که فرمانده سد و قاس بوده تاریخ میگه سلمان کنارهیه کنارهیه سد و قاس بوده و همراه او حرکت میکرده و او را راه نمایی میکرده و همچنین در فتح مدائین که پایتخت دولت ساسانی بود که تیسفون میگفتن عرب ها گفتن که مدائین چون هفته شهر بوده بسم اون زمانش تیسفون بوده در فتح مدائین که به اسطلاح کاخ سلطنتی یه از گیر پادشاه ایران اونجا بوده به اسطلاح مرشده از حکومت بوده و یکی از جنگ های دوشواری که مسلمان ها کردن و انجام دادن هم فتح مدائین بود و یه جهدشم این بود که میبایست از دجله عبور کنن و عرب و مسلمان ها از آب وحشت داشتن اینا در بیابان زندگی کرده بودن تجربه نداشتن حتی داریم در تاریخ که در زمان خلافت عمر ابن خطاب عمر را تشریق میکردن برن به جنگ رومی آب و اینا که مستلزم عبور از آب بود میگو مرا به آب گرفتن نکنید تجربه عبور از آب و اینا نداشتن خشکی و بیابان زندگی کرده بودن و عبور از دجله برایشون خیلی مشکل بود وحشت میکردن از طرفی دیگه از دولت عجم از دولت ایران میترسیدن عبورت داشت برای این که دولت ایران یکی از دو عبر قدرت اون روز دنیا بودی اون روز دنیا دوتا عبر قدرت داشت یکی روم شرقی بود و یکی ایران بود و اینا تجربه جنگی طولانی داشتن با هم لشهر مزه هست داشتن تجربه نظامی داشتن قول بودن از نظرها و عرب ها و مسلمان ها که تازه کار بودن لشهری به اون صورت نداشتن عدوات جنگی به اون صورت نداشتن به اصره جنگایینا از عدوات و امثالینا در مرحله افتدائی بود وحشت داشتن از روی روی با ایرانی ها سلمان تشویق می کرد این اوبهت اینا را می شکست و مسلمان را تشویق می کرد می گفت که اینا شکست می کنند و در عبور از دجله هم تشویق کرد گفت که همون جور که خداوند متعال خوشکیه ها را بر شما هموار کرد و متی کرد مطمئن باشید خداوند دریا و آب را هم بر شما متی می کنه نه ترسید بلوزا اسبار را زدن به دجله و عبور کردن بنابراین سلمان در بعضی سحنها حضور داشته و حتی در بعضی از جاها سمت فرماندهی جوز داشته فرمانده کل با سعده و قاسم فرمانده بخشی بوده فرمانده ستونی یا بستره گردانی بوده و این داریخ های عمومی آمده مثل الاخبار و طوال مثلا جریان فتح مدائن اونجا آمده حضور سلمان و در تاریخ دبره آمده پیشنهاد می کنم سؤال کننده گرامه یا امثالشون یکی از کتاب های خوبی که می تونن در این زمینه متعلق کنن کتاب سلمان نخست مسلمان ایرانی به قلم دوست فقید و مرحوم ما مرحوم مجدت و اسلام بل مسلمان داود الهامی بسیار خوب یکی از فصل ها را اختصاص داده به حضور سلمان در فتح ایران بسیار خوب می تونن مراجعه کنن به کتاب سلمان نخستین مسلمان ایرانی از مرحوم مجدت و اسلام داود الهامی بسیار خوب امیدوارم آقای طالبیان پاسخ سوالشون رو شنیده باشند از ایمیل زیبایشون هم تشکر میکنند شنوندگان گرامی فرصت برنامه پرسوان تاریخی به پایان رسید از همراهی شما سپاس گذارم تا فرصت دیگر خداوندیارو همراه تن مجتبه موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی موسیقی سدای فضیلت و فطرت موج افعین ردیف نوود و شش مگاه رادیو معارف شنوز اطرس قیام قرآن که این دو هرگرم نگرد دست هم جدا جرعه بیان احادیث کتاب کافی یک جرعه از زلال تو کافیست تا شبد لبریز از تراوت گل آشیانه ها لبریز از تراوت گل لبریز از تراوت گل آشیانه ها لبریز از تراوت گل آشیانه ها بسم الله الرحمن الرحیم سلام ارزم کنم خدمت شما شنواندگان عزیز رادیو معارف اگر خاطر شریفتون باشه ما در ادامه کافی خانی به باب مدارا رسیدیم بخشی از حدیث پنج رو خوندیم بخشی دیدیم دیگری از حدیث پنجم باقی ماند این حدیث پنجم در جلد دو سفه سد و هیویده کافی های هشت جلدی هست علت اینم که دو پاره کردیم اون رو اینه که اول امام صادق علیه السلام جمعه بسیار کتاه و نغز و پرمغز پیانبر اکرب رو نغم کنن که فرمود مدارات و ناس نصف الامان ار رفق و به هم نصف الاش اینه که دیگری از حدیث پنجم باقی ماندیم بعد خود حضرت امام صادق علیه السلام یه جمله نسبتاً طولانی رو می افضایند امروز اون قسمت رو می خونیم خالت الابراره سررن و خالت الفجاره جهارن این مال همین روزگار ماست مال روزگاری که خوبا و بدا تو جامعه قاطی هست امام صادق علیه السلام می فرمد وقتی تو جامعه اینطور هست با آدم های خوب در نهان و خفا رفت آمد مخالطت دوستی رفاقت کنید ولی با آدم های بد یعنی فاجران فقط همین رو تو کوچه میبینی سلام حال شما خدافز تو مدرسه تو اداره تو راه توی تاکسی توی داروخانه صف انتظار توی صف نموایی آدمیه که میدونی خوب نیست آدم نابکاریه این لازم نیست روتو برگردونی نه همین یه رویه ظاهری خوشوبش ظاهری ولی دیگه وارد زندگیشون نشو با نیکان و خوبان که آدم رفت آمد و خونه بره خونه بیاد داشته باشه اخلاق خوبه و رفتار خوبه و بندگی و معرفته رو روی انسان تأثیر میذاره خب تو نابکارم همینطوره پس باید با نابکارا دیگه به قول امروزی ها خیلی قاطی نشیم ولی نبایدم ادامه حدیث رو ببینید ولی نبایدم یه جوری اونها رو برزد خودتون بشورونید نباید یه کاری بکنید اونا بسیاری دیگه سمت مبارزه و مغالبه و دشمنیه با شما بیان نباید یه کاری بکنید که رو در روی این آدم های نابکار قرار بگیرید چون در این صورت شما مورد ظلم واقع میشید این مال بختی که انسان قدرت نداره امره معروف بکنه قدرت نداره یک محل رو تغییر بده البته اگه که انسان قدرت نداره کسی تونست رو همون آدم فاجر رو همون آدم نابکارم اثر بگذاره اون وظیفه دیگهی داره این مال این حالت هست بعد حضرت دردمندانه یه پیشبینی میکنن که خدا نکنه در عصر ما این صادق باشه و اگر بر عصر ما صادق باشه اعازنالله من خدا ما رو پناه بده از اون حضرت در عصر ما این صادق باشه پیشبینیشون اینه زمانی میاد که آدم های دینداری نجات پیدا میکنن که در کمال زیرکی میفهمن باید خودشون رو زیرکی کنن که در کمال زیرکی کنن که در کمال زیرکی کنن افراد ناوکار رو بالا و بر فراز تخت میمشونه بالا میاره بالا میاره چنان قدرت میده که اینها به افراد نیک ظلم میکنن این افراد نیک تو این وضعیت باید خودشون رو آدم های تیز و تیزهوشینشون ندن و سب بر نفسهو علا ان یقاللهو انهو عبلهو لا اغلالهو و بر این خیلی خیلی سبر کنه با همه تلخیش دندان روی جگر بگذاره که با کمال اغلش بهش میگن بی اغل ببینید خیلی راحت آدم پول بگذاره پیشه ی آدمی سودشو ببره هیچ کار نکنه خیلی راحت از دخل مغازه ساحب کاره یه دویست سی ست تومن هر شب بذاره تو جیبش بدون این که اون متوجه بشه خیلی راحت آدم اختلاس بکنه خیلی کارای پیچیده اینا نیست خیلی راحت کسی که مقام و نفوز داره قومخیششو بیاره یه معاهده کاری رو بده به خیشابندش اینا خیلی مشکل نیست ولی وقتی آدمی دین داره این کارا رو نمی کنه نمی کنه نمی کنه هی زررهای مالی می بینه مردم می گن این دیگه عجب آدم کم خردیه حالیش نیست که چه کار بکنه اگه کسی خودشو تونست تو این وضعیت بازم نگه داره و بر این توصیف نابجای مردم از خودش سبر بکنه این نجات پیدا می کنه ولی اگه بخواد بگه من هم زرنگم من هم سری تو سرها هستم و بیفته به همین مالندوزی پارتی بازی دوستش رو مقدم کردنه بر غیر دوست و از این قبیل مسلم شیطان اون رو هم وسوسه خواهد کرد و فریب خواهد داد اعظم الله من خدا ما رو در پناه خودش نگه داره از این وضعیت السلام علیکم و رحمت الله نگارا بی تو برگ جان ندارم نگارا بی تو برگ جان ندارم سر کفر و قمعه ایمان ندارم سر کفر و قمعه ایمان ندارم سر کفر و قمعه ایمان ندارم به امید خیالت میدم جان به امید خیالت میدم جان وگرنه طاقت جان مدارم وگرنه تاقه جان ندارم وگرنه طاقت جان مدارم وگرنه تاقه جان مدارم وگرنه تاقه جان مدارم وگرنه تاقه جان مدارم وگرنه تاقه جان مدارم وگرنه تاقه جان مدارم وگرنه تاقه جان مدارم دلم در بند زنف توسفر من دلم در بند زنف توسفر من سر سودای بی پایان ندارم سر سودای بی پایان ندارم سر سودای بی پایان ندارم اونش ملی آینه و شمتن دار زایان ازایان ازایان برای مشارکت در پوگش ملی آینه و شمتن با مهبریت تأمین 8888 جهزیه برای زوجهای احسان پذیر همزمان با ایام دهی کرامت و میلاند امام رزا علیه السلام عدد هشت را به سرشماره 3,008 ارسان فرمائید نظر نقط رزوی نقط آیان موسیقی هشتک ایران امام رزا علیه السلام موسیقی موسیقی اونش ملی آینه و شمتن برای زوجهای احسان پذیر夢یده موسیقی موسیقی شمدان اصر جوانی اصر جوانی باید با سلیغتون آشنا باشیم تا بتونیم طبق میل شما برنامه بسازیم هر جای این دیار که هستید کافیه با شماره 162 تماس بگیرید راه نمای ما باشید تا براتون برنامه های بهتری بسازید ما به شوق شما اینجاییم 1 6 2 162 شماره تلفون روابط عمومی سازید از مان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در رادیو مورفی برنامه داریم مخصوص این عزیزان آن سوی چشم ها به مدت یک ساعت آقای چراقی عزیز اجرام میکنه برنامه رو بفرمایید نابینایان عزیزمون با وجود این که از پیناگی برخوردار میستند توجه بکنن که راه ترقی به روی اونها باز است ایسوی چشمانه روشنی نشات امید مهربانی صداقه ایسا افق بی انتها و خالق بهترین هارا ببین ببین در آن سوی چشم ها آقبت این روزهای سخت هم سر میشود خاطرم جمع از دیدانت مایسر میشود مهربانی ترا با بیقراری های من در ترازه گخ marché عقب مرد بسیاری واقعی برابر من براقای irty تارتان ریدان الان تارتان فورا ontいく لفت است شیاف ترک sitzen جรقي اهمی اون دفت ده الان این اکتونی قیمت بالا بذریع پرسن بلنه من مدد ارتویک فرت اوکان زمان اشتما ؟