زندگی کنیم میتونید چر ایمان زندگی چردن چیه؟ نهایت مهربانی اول نسبت به خود دوم نسبت به خانواده ثوم نسبت به خلق خدا گاهی یه لبخند بر لب نشاندن کل زندگی رو نورانی میکنه پر آرامش میکنه افرادی که چر ایمان زندگی میکنند از تراب نسبت به آینده ندارن آیندم چی بشه؟ نه اصلا و عبدا افرادی که چر ایمان زندگی میکنند در گذشته زندگی نمیکنند معیوس باشند نه یعص نه ترس نه یعص از گذشته نه ترس نسبت به آینده پس چی دارن؟ آرامش شادی شادی تمام و تمام شادی یه داستان زیبا بگم شما یک سلوات زیبا زیبا تر خط کنید چلید چر ایمان زندگی چردن چلید آرامش در زندگی تقاظان میکنم عزیزان موبالشون رو روشن کنن این داستان رو زبط کنن مخصوصا برای عزیزان جوانشون اونایی که خیلی موضوع تره برن در زندگی از گذشته معیوس نسبت به آینده ترسان هر آسان ندارن نه نه نه نه نه نه آرامش پیانبر اسلام صبح در مسجد النبی نماز صبح رو خوندن یکی دو جمله موئزه چردن موئزه چیه سنباده روح انسانه سی قلیدهنده قلب انسانه اصحاب بلند شدن یکی یکی خداحافظی چردن رفتن پیانبر برگردندن فرمدن اون آقا رو ببینید رفت همه صورت برگرددن چیه پیانبر فرمدن این شخص بهشتیه بهشتی یعنی گذشته تزمین آینده تأمین ما شالا شما تصور بکنید این سحنه برای من رو شما پیش بیاد آقا رو ببینید بهشتیه عبدالله ابن عمر بلند شد میگه رفتم دبان دبان دورا دور مراقبش بدم خونش کجاست راز و رمز بهشتی بودنش رو بفهمم چقدر داستان زیبایی چقدر داستان زیبایی وارد خانه شد شخص من در خانه رو زدم اومد در رو با چده فرمایید برادر گفتم مهمان میخوایید گفت بله سه روز من مهمان این شخص بودم روزها روزدار و شبها شب زنددار لحظات آخر گفتم من سه روز مهمان شما هستم از علت بهشتی بودن شما سردر بیارم نفهمیدم چیه قضیه پیان بر فرمدن شما بهشتی هستی گفت من دو ویژگی دارم عزیزان خوب دقیق کنم دو ویژگی یک شب چه سر بر بالش میگذارم و میخوابم چینه کدورت بددیدی بدبینی بدگمانی نسبت به احدی ندارم چرا چون باورم این است شبرم من الجنه خیرم من دنیا و مافیها یه وجب از بهشت بهتر است از دنیا و آن چه چه در دنیا است من چرا بهشت رو از دست بدم برای مسار دنیا کسی ظلم بمچرده حقم رو خورده ستم بمکرده و گذار میکنم خدای خودت همه رو درست کن جبران کن راحت میخوابم شب به خودم بقلتم سه ساعت چهار ساعت بعد خورق باشم اصلا نه نه نه نه من وصله به آسمان هستم وصله به خدای کریم هستم خدا جبران میکنه دو اگر خدا تمام دنیا رو به من بده عبدالله یه ذره خوشحال نمیشه اگر تمام دنیا رو از من بگیره یه ذره قمجین نمیشم میدونی چرا گفتم نه گفت چون من خودم رو در دنیا مهمان میدانم خدا صاحب خونه هست ما دو جا مهمان هستیم یکی ماه مبارک رمضان مهمان هستیم یکی وقتی حضر مشرف میشیم مرحبا به زیوف رحمان آفرین به مهمانان خداوند خدا هم یه جا مهمان ما هست وقتی دلمون میشکنه از تمام وسائل مادی دل میچنیم انا اندل منکسرت قلوبه من نزد دلهای شکسته مهمان این دلها هستم ایه بله بله ماه مبارک رمضان ما مهمان خداییم در حج ما مهمان خداییم خدا هم یه جا مهمان ما هست عبدالله من در دنیا خودم رو مهمان میدانم خدا صاحب خونه از رزق من رو میده یه ذر دل وافسی ندارم عبدالله میگه ولی من این طور نیستم اگر یه گسپند خدا بم بده اینقدر خوشحال میشم اگر همین گسپند گرفته بشه اینقدر قمجین میشم میدونید یعنی شه این گفته گو یعنی من و شما باید مهندسی آتفه مهندسی قلبه هندسه یه فکریمون رو اصلاح کنیم و الى پنجاه سفرم چه سفر زیارتی بریم لایروبی نکنیم خودمون رو استراب داریم استرس داریم آرامش نداریم ببینید چقدر تفاوت هست وقتی که انسان نگاهش رو عوض شد منشش عوض میشه روشش عوض میشه در زندگی آرامش دارد ارزم تمام یه جمله کتا عربی بدوی آمد محضر پیانبر اسلام بدوی یعنی ابتدایی آداب اجتماعی رو نمیدونه پیانبر در حلقه اصحاب بودن نه اصلاح پیانبر تمام بشه نگفت حالا به تعبیر ماها ببخشید مستدعه و اوقات شدم اجازه میفهد اصلا و عبدا پیانبر مشغوله با اصحاب بودن یا رسول الله پیانبر فرمدن ولی برادر عرب روز قیامت حساب و چتاب ما با چیست پیانبر فرمدن با خدا گفت یا رسول الله با خود خدا ولی برادر عرب با خود خدا خندید رفت پیانبر فرمدن صداش بزنید برادر عرب شرا خندیدید سؤال چردی حساب و چتاب ما در قیامت با چیست من گفتم با خدا خندیدید یه جمعه این عرب گفت یا رسول الله شخص چرین وقتی قدرت پیدا کنه میبخشه شما چه فرمدن دید حساب و چتاب ما با خداست من خیالم راحت شد خدا و این چریمانه برخورد میکنه به جای این که دست ما رو بگیره مچ ما رو نمیگیره آبرم رو حفظ میکنه روز قیامت رفت پیانبر فرمدن رجع فقیه ها این عرب بدون مدرک بیسواد بدوی فهیم رفته نگاه رو بگویدید حالا اگر زن و شوهر چریمانه با هم زندگی کنن پدر و مادر با فرزن چریمانه زندگی کنن تو خیابان من و شما با هم چریمانه برخورد کنیم چه زندگی میشود من که امروزم به هشته نقد حاصل میشود وعده فردای زاهد را چرا باور کنم چریمانه وقت التاف چریمانه خداوند هم مخصوصا در دهی چرامت نصیب ماندیم دسته نازنینتون را بیارید خدایی به حق امام هشتون به حق پاتمه محسومه الان تمام گناهان ما را ببخش و بیامورد ما را چریم بگردان چرامت ناب نصیب ما بگردان دقدقه ها دلشوره ها استراب ها را از ما و جامعه ما دور بگردان به حق محمد آل محمد دسته را بیارید هرچه عمل ریایی داشتیم با اخلاص از ما بپذیر دل همه را شاد شاد شاد بگردان به برکت سلبات بر محمد و آل محمد اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجیل فرج آل محمد اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجیل فرج خوب از دن شنوانده ما همچنان از رادی مارف در خدمت شما هستیم و بخش سه ومه برنامه ها را تقدیم میتون میکنیم خداقوتی عرض میکنیم خدمت همه شما بزرگوارانی که مشغول تلاش و فعالیت هستید و در کنار همه اینها شنوانده رادی مارف هم هستید به اتفاق شنیدیم سخنرانی حجت رسنا و مسلمین لغمانی رو در برنامه بر بال سخن با موضوع کریم و کرامت که جا داره دهه کرامت رو باسم خدمت شما تبریک و تحنیت ارس کنیم این سخنرانی ساعت سیزده امروز برای شما تکرار خواهد شد اینجا رادی مارف هست همچنان در کنار ما باشید احساس هست یک هر اوگفت همه سبيdu 나�وی گورد آی به گیب براتو است سازم ابروز کنار معذر مردم مایرین دوست ه Melissa Technical Services Leadership, innovation of a City working new مرحبا ای پی که مشتاقان بده پیغام دوست تا کنم جان از سر رقبت فدای نام دوست تا کنم جان از سر رقبت فدای نام دوست واله باش ای داستان همچو بلبل در غفست توتیه تر عمز شوق شکر و بادام دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست ذای XOXO داستان و ورائی برای من نر میبینید زنخ او دام است و خالش دانه آن دام من بر امید دانه ای افتاده هم در دام دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست من نگفتم شمه ای از شرح شوق خود ازان من نگفتم شمه ای از شرح شوق خود ازان درد سر با شد نمودن بیش از این ابرام دوست درد سر با شد نمودن بیش از این ابرام دوست میل من سویه به سال و قسد او سویه فراق پردشت ترک کام خود گرفتم تا برایت کام دوست دوست دوست دوست دوست دوست دوست سوال من اینه که در باره دانشا pall سوالم نیست که من یه دختر تاده دیدم پرسمان اصلا نمیدونم با هیچ کودشون نبازی کنم پاسخ به سالات تربیتی کودک و نوجوان تربیت اعتقادی میشن تربیت اخلاقی میشن یه بخشش هم تربیت احکامیه تربیت ایمان تربیت ایمان تربیت ایمان تربیت ایمان تربیت ایمان تربیت ایمان تربیت ایمان تربیت ایمان تربیت ایمان تربیت ایمان تربیت ایمان تربیت ایمان تربیت ایمان تربیت ایمان تربیت ایمان رو درگیر میکنن اینها رو میشه پیشگیری کرد به لحظه با تدبیری که مادران خوب جامعه ما میتونن اون رو داشته باشن اما نکته سب هم رو که امروز میخواییم مرض بکنیم برای سلامت جسمانی اینه که مادران حتما وقتی رو بذارن برای ورزش فعالیتهای بدنی شما ورزش و فعالیتهای بدنی اینها به تندرستی مادران بسیار کمک میکنه الان من نمیخوایم بگم لزومرم حتما باید برن باشگاهی نمیدونم ورزشگاهی جایی مادر با یک تدبیری حرکات نرمشی سادهی رو روزانه در هم محیط خونه انجام میده یا پیاد روی حتما من یه موقعی به مادران میگم یه موقعی بینه اصلا محیط پیاد روی هم مساعد نیم قبارالو ده هوا نمیدونم خیلی گرمه خیلی سرده یه فرش ششمتی دارید این رو در مسیر حشد انگلیسی حرکت بکنید این تقریبا همه به لقاء مایچه ها و همه بخشای بدنشون رو درگیر میکنید این نوع حرکت کردن و یعنی میشه گاهی موقع با یک تدبیر ساده حتی در یک خانه ما به اون تندرستی خودمون کمک بکنیم یعنی ما در اون بیتفاوت نباشن در روایات هم داریم که یکی از چیزهایی که انسان به شدن در آینده حسرتش رو میخوره سلامت جسمه در حالی که شما میتونین سلامت و تندرستی رو با یه سری تدابیر و برنامه هایی انشالله داشته باشیم و بدونید این کمک به تربیت فرزند میکنه یعنی همه حرف ما اینه که مادر علاوه بر این که این خدمت رو داره در حق خودش میکنه داره این خدمت رو در حق خانواده میکنه یعنی خانواده بلاخره یک مهوریتی دارن مهوریت اون تقسیم نخشایی که در شگ میگیره مادر مهوره بلاخره تربیت مدیر خانه است پدر مدیر خانواده است ولی مادر مدیر خانه این مدیر خانه باید حتما اون سلامت جسمانی خودش رو بهش به طور جد توجه بکنه که این سفه نکته میتونست بلاخره یه بخشی از اون نیازهای دانشی و مهارتی مادرها رو اقناب کنه ما در چند برنامه بهش پرداختیم انشاءالله خیلی ممنونم خیلی ممنونم استاد عزیز استفاده کردیم میدونم که شنندگان عزیزمون بی سبرانه منتظرن بریم سراغ سوالاتشون و پاسخهای شما یه رفت و برگشت داشته باشیم قبل از این که بریم اتاق فرمانو برگردیم عرض بکنم خدمت شما که شما میتونست سوالاتتون رو به سامانه 3553 ارسال بفرمایید 340553 سرکار خانم موسوی تقییق کننده برنامه در زمان پخش برنامه سامانه پیامکی رادیو معارف رو بازبینی میکنند و سوالات شما رو انتخاب میکنند و در برنامه های بعدی انشاءالله استفاده خواهیم کرد اما در این لحظه که برنامه داره پخش میشه شما میتونید تلفون امروزتون رو بردارید و سوالتون رو بپرسید میخوایید تلفون بزنید شماره تلفون ها رو هم خدمت شما اعلام میکنم 329-10551 و 329-10552 با پیش شماره 025 با یک جستجوی ساده در انترنت با عنوان رادیو معارف هم میتونید تمام مشخصات رادیو معارف و برنامه پرسمان تربیتی و پرسمان خانواده رو براحتی ببینید و استفاده بکنید ممنون و سپاس کدارم از شما بریم و برگردیم این صدا همیشه هر جا که باشی میتونه هم دل و همراهت باشه بین دلهای قریب آدم ها میتونه اطره رفاقه بپاشه میتونه اطره رفاقه بپاشه این صدا این صدا این صدا همیشه هر جا که باشی میتونه هم دل و همراهت باشه بین دلهای قریب آدم ها میتونه اطره رفاقه بپاشه میتونه اطره رفاقه بپاشه سؤالی برامون فرستادن که کمی متاثر کننده است از دست دادن عزیزیه گفتن برادرزاده 19 ساله من این رو امه در واقع شخص فرستاده که دانشوی سال دومه و پنج ماهی که پدرش رو از دست داده و هنوز نتونسته با این موضوع کنار بیاد به حدی شده که توی این چند ماه حتی دانشگاه هم نمیره با هیچی که از اعضای فامیل هم ارتباط خوبی نداره از همه کناره گیری میکنه و خوبی و سرزدن دیگران رو هم به عنوان دلسوزی داره میبینه رابطه بدی با مادرش نداره ولی مادرش بعد از درگذشت پدر مسئولیت و مدیدیت مالی و اقصات خونه رو که با حقوق پدر پرداخت میشده بهش سپرده و گفته بهش که مرد خونواده توی از این به بعد ابتدا واقعا تسلیت میکن خیلی درد بزرگیه بریم سراخ استاد تراشیان عزیز که پاسخ نگرانی این امه بزرگار رو هم بدن بله چشم ببینید در سوک و فقدان نزدیکان اولین مرحله که شاید مهمترین مرحله است پذیرش اون فقدانه بلکه ما ها تو مراهل اول این پذیرش رو نداریم حالا به تعبیری باور رو نداریم و از این ادم پذیرش و ادم باور روی فرد خیلی فشار روحی و روانی میاره درخواه ما توی مسائل اولین مرحله اینه که باید پذیرش در اون فرد ایجاد بشه که من پدرم از دنیا رفته و این رو باور بکنم حالا با شرایط جدید باید چگونه من زندگی بکنم چطور رفتار بکنم با اطرافیان چطور باشم مدیریت زندگی رو باید چطور انجام بدم بگم در مرحله اول باید اطرافیان این باور رو در اون ایجاد بکنم حالا چند نکتر رو میگم شد این کمک بکنم یکی این که حتما سر مزار پدر مرتب برن اتفاقا توی بخش دیگری از پیامش من خلاصه کردم اصلا سر مزار پدر نمیرن میگن پدر تو خونه است همین دیگه اینی عدم پذیرش هست بردنش اونجا خیلی میتونین کمک بکنیم همین که به پذیره چجوری اینو بهش بقبولونیم چون هیچ راهی نمیده به قولی چون اگر پیش مشاور میرفت قطعا سوالو نمیفرستادن به برنامه اینو قطعا مشاورم حالا عرض می کنم که ارزون باید چی کار بکنن حتی اگر نمیره ببینیم قبل تر اگر دیدن نمیره و بلاخره برای فاتحه خاندن و اینا برنامه ریزی خاصی رو نداره یکی از چیزهایی که خیلی میتونه بهشون کمک بکنه اینه که در خود محیط خانه قصد هم بستگان در جگه مثلا مادر ایشون حالا امه ایشون حالا کسانی که تو حلقه اولیه ارتباط با ایشون هستن بله