پناه تا که نباشه بقای آمد چه سود پناه تا که نباشه پناه تا که نباشه سپر چه سود کنه سپر چه سود کنه خدا من خدا من خدا من خدا من خدا من خدا من خدا من خدا من خدا من خدا من خدا من خدا من خدا من اوقات ما حواسمون نیست و با او کمک میکنیم به رضایل قذبی که واقعیتش و حقیقتش در وجود ما بسیار مهمه باید باشه نیاز ما هست اما یادمون میره اون رو باید مدیریت بکنیم که در سایه مدیریت نکردن اون این قذب تبدیل به یک رزیلهی میشه که دنیا با آخرت ما رو تخریب بکنه اختصاصا استادفالله چند برنامهی در خصوص قذب از این باب که به خدای تورک و تعالی اشاره شده پرداختن و این اکتر اشاره داشتن که ما نشانه های بروز قذب خدا در دنیا رو چجوری میتونیم بفهمیم از نشانه های بروز قذب الهی من جمعه عذابهای دنیاوی به عذابهای بلایای طبیعی و زمینی اشاره کردن که از جمعه عذاب سیل، از جمعه عذاب زلزله، از جمعه عذاب غرق شدن فران در نیل و همچنین عذاب قهدی و کم شدن محصولات کشاورزی بود حاجه فلسفه سلام میکنم خدمت شما بسم الله الرحمن الرحیم من هم خدمت شما و عزیزم نشانه هاونده سلام عرض میکنم در خدمتون است حاجه فلسفه در خصوص این عذابهای دنیاوی که بلایای طبیعی و زمینی بود چهار مورد فرمودی ادامه داره یا؟ بله، ادامه داره و در قرآن بیشتر ما اندازه مجال گذیده مواردی رو یاد کردیم مورد پنجام بیماری فرسل نا علیه متوفان و جراد و غمل و زفاده و دم آیات مفصلات فستک برو و کانو قومن مجرمین سوره عراف 133 اون بخشیش که اینجا در این آیه که قبلن هم استفاده کردیم مورد نظر این حقیره فرسل نا علیه متوفان دم ما براشون خون فرستادیم ایند بفرمه ارسال کردیم در بعضی از تفاصیل اومده که این جزب بلایای بهداشتیه یا بیماری دونسته شد یه ابتلای عمومی به خوندماغ گزارش شده بود که یا رود نیل به صورت خون در می اومد و قابل استفاده نبود و قابل شرب نبود نه برای کشاوزی نه برای استفاده شخصی با اون براشون خون دم اون براشون بیماری زک شده نه بفرمایی و باز همین آیه را استفاده میکنم اونوان دیگه میگذارم حمله حیوانات مثل ملخ شپش و قرباقه فرسل نا علیه متوفان که قبلن یاد کردیم والجراد والغمل و زفاده ملخ به باقات و زراعات کشاوزی حمله میکرد و غمل شپش که یک نوع آفت نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که به قلات نباتی بود که قوم لوت بودن رو دمرو کرده بود کل اون منطقه رو اینده بفرمید جعلنا آلی اها سافله جا به جا کردیم بالا رفت پایین و پایین اومد بالا و امترنا علیها هجارتن من ست جیل منزود سنگهای از گلبه و به فرمای سنگهای آتشین مسوهم شناسنامدار که می اومدن صحابه خودشون رو می شناختن و نخت زن بودن و به هدف اصابت می کردن سوره حود آیه 82 پس هر کسی ابتلاحاتی از این دست داره بداند که عذابی مشخص شناسنامدار همیشه بالای سروهو در حرکت انگار یک پهباد عذابیه که تا به وقتش به عمر الهی دستور بگیره و به هدف بخورد الان آیاتی که شما اشاره فرمودید دلالت بر این داشت مثلا یکی بر قوم شعب بود یکی بر قوم آد بود یکی بر قوم لود آیا این به این برنامه نیستش عذاب اختصاصی که شما فرمودید صرفا فقط برا همین قوم بوده این تأمیمش به حالا مثلا این که بگیم احتمال داره یک کسی مبتلایی به این گناه باشه این عذاب رو شاملش میشه چون امتحان وکی عزیز قرآن روشه حساب اینا رو نقل میکنه میخواد داستان بگه خاطره بگه یعنی جزو خاطرات خداست که در قرآن زک شده یا میخواد به ما تذکر بده به ما یک آگاهی بده به ما یک یقزه و بیداری بده که حواسمون جمع باشه که اگر مشابه اونا گناهی داشته باشیم مشابه اونا مستحق عذاب میشیم با این تفاوت که ما در آخر زمان هستیم ما زیر چطر رحمت آقا رسول الله عذابی از لیاغت خودمون و تناسب آخر زمان داریم اینده بفهمید اگر سآلتون باشه عرض میکنم شاید سآلتون باشه و اون این که الان اون عذابهای دوران گذشتر ما نقدان نداریم اصلا ندیدیم خیلی ندیدیم که بعضا هست استثنائی وجود داره و خبر دارم که هست ولی نکته اینجاست که به خاطر این که ما امت آخر زمان همه امت آقا رسول الله هستیم اینایی هم الان که دم از عدیان دیگه میزنن چه عدیان آسمانی که منسوخ شدن و چه عدیان اختراعی و بشری اینا چه بدانن چه ندانن چه بخان چه نخان جز اقوام آقا رسول الله به حساب میاد آخرین صاحبی که الان نقدن پیغمبر خدا بود و صاحب شریعت است و نماینده او زنده است و با زنده بودن نماینده او شناسنامه او که شریعت زنده به حساب میاد آقا رسول الله و حضرت صاحب سلام الله علیه و شریعت نبوی اینده بفرمه پیامبران پیشنگیه این رفتن شریعت و اونا شناسنامه اونا بود مهر باطل خورد منسوخ شد رفتن این که الان ادعا میشه که چنین حدیانی هست اینا همه حرفه اینا همه جز امت آقا رسول الله به حساب میان تکرار میکنن چه بدانن چه ندانن چه بخان چه نخان ممکنه بعضی ها در این اقوام آخر و زمان اینده بفرمیم نقدن بدقیده باشن بد اخلاق باشن و بد دین باشن تعبیر توی گزارهای روایینه ماها در آخر و زمان امت مرحومه به حساب میان به حرمت آقا رسول الله به حرمت رحمتون للعالمین مثل اقوام گذشته عذاب نمیشیم ولی معناش این نیست که عذاب نشیم اونا عذاب ملکی داشتن و عذاب ملکوتی عذاب ملکی مثلا شبیه بوزینه میشدن ولی الان نقدن عموما به طور عموم مهود بیرونی شفاف ما تبدیل به بوزینه شدن رو به عنوان عذاب و کیفر نداریم یعنی تناسخ ملکی نداریم ولی تناسخ ملکوتی فراوان فراوان جنوب اتا وکی هست بله در درون خود شبیه حیوان میشه و دقیقا اگر بمیره و بخواد ظهور پیدا کنه و حشرونش پیدا کنه و از الوحوش و حاشرت محقق میشه و دقیق تر گفته باشم چه بسا کسی صبح موحد باشه و در درون باطن نورانی فرشتهی بالاتر از فرشته و غروب به خاطر محسیتی کفری شرکی میبینید یک تناسخ ملکوتی داری و در درون خود شبیه ممکنه بوزینه بشه در درون خودش ممکنه به خاطر و از یز اعمال اون تناسخ ملکوتی درش اتفاق بیافته و به شکل مثلا خوک در بیام ولی به حرمت آقا رسول الله ما مرهومیم خدای متعال به ما رحم کرده و اون تناسخ ملکوتی ما بروز نمی کنه زهور پیدا نمی کنه معناش این نیست که الان عذاب نیست اینت فرمودید؟ از سنخ خودش در باطن عذاب هست اما عذاب های اخراوی که یه فهرستیه باشه برای برنامه بعد انشاءالله خدمتون هستم خیلی منچکرم به انتهای برنامه رسیدیم برنامه من رو با سلام به ساحت مبارک آقا علی ابن موسیقی سرزا به پایامی رسونیم سلالله علیک یا اول حسن سلالله علی روحیک و علی بدنیک و حجتک على من خوض لآد و من تهدد برای آمد السدیق شهید سلافا کثیرتون سالتان تامتان زاکیتان متواصلتان متواطرتان متراد حیات که از غلمه سلیت علی احد من اولیائیم سلام به ساحت مبارک آقا برنامه برنامه رسیدیم در یاک زلال چشمه ایمان را این مایه سر فرازی انسان را در خلوت خود قد بدان ای دل من شبهای پرستاره پران را در خلوت خود قد بدان ای دل من شبهای پرستاره پران را اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم آیه بیست از سوریه آل امران جزء ثوام تفسیر پنجش دقیقه ای با هم بشنویم فَاِنْحَاجُوكَ فَقُولْ اَسْلَمْتُ وَجِهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اِتَّبَعَهِمَا وَقُلْ لِلَّذِينَ اُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّنَ اَأَسْلَمْتُمْ فَاِنْ اَسْلَمُوا فَقَدِ اِهْتَدَوْا اِنْ تَوَلَّوْا فَاِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ فَاِنْحَاجُوكَ اگر باتو بگفت و گستتیز و مردیده مهاجه برخواستن با انها مجادله نکن بگو چی؟ اگر دیدیم احوان جر رو بحث کنن بشو بگو که فقول بشو بگو اَسْلَمْتُمْ وَجِیَ لِلَّهِ وَمَنِ اِتَّبَعَنِه من و پیروانم روی اَسْلَمْتُمْ وَجِیِ رو به خدا تسلیم کردیم وَقُلْ لِلَّذِينَ اُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّنَ هم به اهل کتاب یهود و نصارا هم به اممیگین مشرکین بی سواد مکه به اهل کتاب و مشرکین بگو اَسْلَمْتُمْ آیا شما هم در برابر خدا تسلیم شدید؟ تسلیم بشید فاین اصلمو اگر هدایت به زیرفتن و تسلیم شدن اسلام آوردن خب چه بهتر؟ فقط احتداف هدایت یفتن و این تولو اگر سرپیچی کردن تو به وزیفت عمل کردی فاینمو علیکل بلاغ فقط وزیفتو اینه که ابلاغ کنی والله بسیرون بالعباد خدوان به حال بندگان بیناست تو وزیفت نداری یا اگر میخواد بگی پیغمبر خودکشی نکن حرفتو بزن استلال دن بگو دیگه وارد جر رو بحث نشو اگر ایمان آوردن الحمدلله اگر ایمان نایه آوردن به حال خودشون راهاشون کن چون گایی بخته پیغمبر میسوخ حریصان علیکم لعلک باخوان نفستک این آیه میخواد بگه وزیفه پیغمبر جدال و جر رو بحث نیست حرفتو بزن دلیلتن بیار معجزتن نشون دادی دیگه کافیه برشون بیانه یعنی دلیل روشند که گفتی معجزه که گفتی دیگه بسشونه دیگه بعد از اون دیگه جر رو بحث نکن برحال جدال و محاجه از خسرت های منافقینه فنحاج اونا میگن بیا محاجه کنی اما تو دلوار نرو ابلاغ حقه استدلال حقه اما ستیز و افراد لجوج ممنوعه یه وقت واقعا کسی خواب آدم صداش میزنه اونم بدار میشه یه وقت خودشو به خواب میزنه اونا که به خواب میزنن خودشو لگت تو شکه باشونم بزنه خرخور میکنه نمیخواد بدارشه افراد اصلا لجوج برشون خب در گفتگوها موضع خود و یارانتو خود اعلام کن اصلا به مردم بگو من اصلا تواجیه لیلله و من اتبعنه من و یارانم راهمون اینه موقعیت و موضع خود روشن کن اما دیگه چونه نزن باشون خب توجه ره برهم باید به افراد بافرهنگ باشه هم به عوام میگه قول لیلوی نعوت الکتاب ول اون میگه هم به خباس بگو هم به عوام بعضی ها توجهشون به عوام خباس رو فراموش کنن بعضی ها توجهشون به خباس توده مردم فراموش کنن قرآن میگه تو که رهبر هستی قول لیلوی نعوت الکتاب ول اون میگی هم به خباس بگو هم به عوام این یه نکته مهمی بود مسئله دیگه این که انسان در انتخاب راه آزاده میگه ان اسلم و ان تولاو تسلیم شدن اسلام آوردن این تولاو این اعراض کردن یعنی انسان آزاده میتونه اسلام بیاره میتونه اسلام نهیره این هم دلیل برده اینکه انسان آزاده باز علم و کتاب به تنهایی کافی نیست چه بسا علم باشد ولی تسلیم نیست چون میگه به این اوتول کتاب ها بگو بگو چی فا این اصلمو یعنی اگر اسلام بودن همین اوتول کتاب ها فقط و این تولاو یعنی ممکنه اوتول کتاب باشه اما تولاو اعراض کنه باسواده اما گردن کلوفتی میکنه لجبازه میکنه حق میفهمه میپوشونه کتمان میکنه میشه آدم زبون داشته بشه اما حرف حق نزنه علم داشته بشه حق ننویسه پول داشته بشه درده خدا نده زور داشته بشه کمک نکنه ای تو نیست که هر که باسواده تو را باشه ممکنه آدم های باسواد داشتن ولی مغرور و لجوج پس علم به تنهایی کافی نیست ما معمور انجام وزیفه هستیم زامن نتیجه نیستیم اگر دیدی تولاو اعراض کردن فانما علیک البلاق تو به وزیفه دمر کردی دیگه اتمام و حجت شده خودخوشی نمه خود بکنه و خدا برن از طریق پیغمبران اتمام و حجت کرده خلاصه ای آیه به پیغمبر میگه پیغمبر حرس زیادی نخور جدال و ستیز نکن با افراد لجوج اما اگر سوالشون طبیعی یه جواب بده Pegiri یه حرسی سوال میکنن یاسألون کرن روح بشو بگو یاسلون کرن محیز بگو یاسلون کرن انفال بشو بگو یاسلون کرن خمر برمهسیر بشو بگو یاسلون کرن اهله بشو بگو اگر سوالشون طبیعی هست جواب بده اما فنحا جو کرد این ها هایی میخوان سرگرم کنن بحثا رو کش بدن قردشون فهمیدن نیست قرارشون سرگم کردن و لجاجت و میخوان افکار عبام و بگن ما یکی پیغمبرم یکی و برای تظاهر و خودنمایی و اظهار علم و برحال گاهی وقتا افرادی مریضن افراد سالم سال میکنن جوابش بده مثلا افرادی میمدن و گفتن ما نمیدونیم تو پیغمبر هست یا نه خب پیغمبر اینجا موجزه نشون میداد که بگم پیغمبرم اما افرادی میگفتن خب فهمیدیم حالا یک کار دیگر برم بکن پدر بزار یه مرده زندش کن میگه من نوکره تو هم من میمارم این خونه رو ساختم نه تو اگر میماری یه خونه برم ما بساز قلطه که آدم بگه اگر سخنرانی بیو خونه ما بخون اگر نویسنده برم ما بنویسیم نه من نویشتم این کتاب منه نویشتم پیداش که من ثبات دارم یا نه اما یک کتاب هم بر تو برم نویسنم لازم نکرده میگفتن فتو به آبانو اگر تو پیغمبری پدران ما که مردن زندش کن وقت پیغمبر باید دائمان بشین اونم گفت حال یکی دیگه ما در بزاری کنم زندش کن خب ایباد پیغمبر هی مردار رو زنده کنه برای که پیغمبر ثابت کنم و پیغمبرم یکی دوتا موجز کافیست شما تبلیغتو بکن به پیغمبر میگه حرس نخور اینا که سؤالشون طبیعیت جواب بده اونا که سؤالشون مغرزانه جرد و بحث بشون نکن وزیفتو تبلیغه ممکنه باسبادم باشن اما لجباز بشن تو وزیفت نداری با افراد لجبازه مغرور پرچونهی مشغول چونه زدن بشی ولی شکن خواستن قبول کنن نخواستن قبول نکن اتمام حجت شده خدایتو رو به حق محمد آل محمد به ما روحیهی بده که ما همی که حق و پسند دیدیم و فهمیدیم عمل کنیم ما رو از قرور و لجاجت و ستیز ها و جدال های لغب همه ما رو دور بدار و السلام علیکم و رحمت الله