و همکاران و بزرگارم آقایان سید محمد علی حسینیان تیعی کننده، رزا رزایی صدا بردار و رهولده محسنی همه اینگیه پخش تا ساعت چهارده در کنار شما و خدمت گذارتون هستیم دعوت میکنم به مدت سی دقیقه شنونده برنامه برکرانه نور باشید امروز این برنامه اختصاص داره به بیان بخشی از نکتهای تفسیری آیات شریفه 97 تا 99 سوره مبارکه ماعده توسط مفسرانی قدر حضرت آیت الله جوادی آمودی حفظه الله بر شراغی نور بر شراغی نور بر شراغی نور بر شراغی نور بر شراغی نور بر شراغی نور بر شراغی نور بر شراغی نور بر شراغی نور بر شراغی نور بر شراغی نور بر شراغی نور بر شراغی نور بر شراغی نور بر شراغی نور سنگلاخ بیابه سنگلاخ بیابه سنگلاخ بیابه سنگلاخ بیابه سنگلاخ بیابه سنگلاخ بیابه سنگلاخ بیابه سنگلاخ بیابه سنگلاخ بیابه سنگلاخ بیابه سنگلاخ بیابه سنگلاخ بیابه سنگلاخ بیابه سنگلاخ بیابه ببینید حرف از کجا به کجا میرسد از زمین به عرش میرسد و از عرشم میرسد و از عرشم میرسد میگذرد فموت چون کلماتی که براخره نظام هستی رو اونهاست همین تصفیات عربه هست دیگه اومد اون تصفیات عربه باعث تحقق عرش اله میشود که چهار زل دارد او باعث تحقق البیت المعمور میشود که چهار زل دارد او باعث تحقق وجود طبیعی در آلم طبیعت میشود که مکهبه هست که چهار دیوار دارد یعنی اون چی که تو آلم طبیعت هست الگویست از آلم مثال اون چی در آلم مثال هست الگویست در آلم مجردات اون چی در آلم مجردات هست الگویست از اسما و حسنایی ذات اقدس اله اون نظام ربانی مایه تحقق این حراست حالا اگر کسی مکه رفت و حاجی ها معتمر شد اگر زمینی حاجی زمینی و معتمر زمینی باشد حج و عمر زمینی باشد او دور همین کعبه تواف می کند این فقط این فکر هست که از اون سیزده زیرا و خوردی نگذرد و مانند اگر کسی از این برتهر باشد او فکر می کند که دارد دور کعبه و دور بیت المعمور می گردد و اگر از اینها برتهر بیندیشد فکر می کند دور کعبه و دور بیت المعمور و دور عرش می گردد چنین حاجی و چنین محرمی قلب او می شود عرش الرحمن قلب المؤمنه عرش الرحمن و اگر از اینها بلندتر بیندیشد و جز او حدیه از معتمیرون و حاجیان باشد دور تسبیحات اربع میگردد اونگاه همین حاجی دوباره که برگشت میگوید کعبه را کعبه میگوید برای که برجسته است نه برای این کسی چهار مت یا پوند شونزه زیرا طول اوست بلکه نزیر و رفع نالک زکرک او کعابتی دارد برجستگی زکری دارد همون طوری که وجود امواره که پیغمبر صلی اللہ و علیه وسلم مرفوع و زکر است این کعبه مرفوع و زکر است از این جهد برجسته است این کعابت کعوبت برجستگی اختصاصی و برجستگی روی پاگ و روی دیوار و روی سنگ و گل که ندارد این چیزی برجسته است مثل رفع رفع که اختصاصی به رفع در و دیوار ندارد که تا بگیم و رفع نالک زکرک مجاز است خواه رفع مادی باشد خواه رفع مجرد بلاخره رفع است اونگاه اگر کسی با این دید بررسی کنند و میتواند جمبندی کند میگد اون که در سوره قرش آمده است که اتعمه من جوه آمنه من خوف یا در سوره انکبود و قصص آمده است که نعمتهای امنیتی و نعمتهای اقتصادی تأمین است همه اینها به احترام حرم است حرم به احترام مکب و مسجد الحرام است مسجد الحرام به احترام کهبه است از اون به بعد دیگر سیر آسمانی دارد همونطوری که بجود امارت پیغمبر صلی اللہ علیه و سلم یه سیر زمینی داشت از مسجد الحرام به مسجد اقصا از اون به بعد دیگر سیر آسمانی داشت یه مفسری که در خدمت قرآن کریم است اوائل یه سیر زمینی دارد می آید تا پای دیوار کهبه از اونجا سبحانه لذی اصرا و عبدهی لیلن یومن شهرن آمن اصرن قرنن من المسجد الحرام الى الویت المأمور سمه الى الارش سمه الى چلبات التي بنیه علیه الاسلام و اون حدیث نورانی امام صاحب سلامون لره معنی خاص خود را پیدا میکنه این مجاز نیست برای اینکه همه این براهل جزء رفع الهی است ترفیهات درجات الهی است اونگاه برای اون چینین آدمی روشن میشود که همه این برکات به وسیل اون اعتقاد تأمین میشود هرگز اقتصاد را به چشم اصل نگاه نمی کند یا امنیت را به چشم اصل نگاه نمی کند و هر مشکلی که هست با اعتقاد حل میکند و همینطور میبیند که میبینید وقتی به تفسیر فخر رازین مراجعه میکنید چقدر زمینی میاندیشد میگاد منظور از این ناس خصوص عرب هست برای اینکه هر کسی حرف میزند وقتی میگاد مردم از مردم شهر و دیار خود سخن میگوید این قیامل ناس برای اینکه وضع عرب با مکه و کعبه تأمین شده خب این چقدر زمینی اندیشیدن است اگر ذات عقبس اله گوینده است چرا ما همه مردم را مراد ندانیم او که فرمود قرآن برای هدایت مردم است میگه عرب بود میگه گوینده عرب است گوینده نه عرب است نه جنب فرمود این کتاب هدن لناس است برای همه مردم است شهر و رمزان اللذی اون زر فیهد قرآن هدن لناس حالا مگر کسی عرب هست که این حرف را میزند یا معاذ الله پیغمبره صلی اللہ علیه و سلم به عنوان عرب این حرف ها را آورده مگه حرف مگه حرف او است یا حرف حرف ذات عقبس اله است نباید گفت چون وضع عرب با این مسئله حج تأمین میشود اونا از مشکلات مالی بیرون میان از این جهد خدا فرمود قیاما للناس قیاما للعرب برای اینکه منافع اونا در اینجا تأمین است این طور نیست منافع دنیایی و اخراوی همه مردم تأمین است برای اینکه این اول بیت وزیع للناس للذیب بکته مبارکن در للعالمین چیکار به عرب و عجم دارد اون برای همه مردم برکت است خب بنابراین این جعل الله کعبت البیتر حرام و کعب معنی خود را خواهد داشت اگر برجستگی بدن هوری را میگوین کباقه و کعب برجستگی است این از باب ورفعان آلک زکرا برجست است و اگر نم الانگ شما برید مکه این کعبت طولای این کاخهای بلند دفن شده است فقط منارهاش پیداست این که برجسته نیست و اصولا در گوترین جای مکه قرار دارد و خطر سیل هم اون را تحدید می کند اصلا اون جای نشیب قرار دارد نه رو کوه است نه دامنه کوه اطرافش همه کوه است و تمام این سیلا به اون سمت می ریزد در فرو رفته ترین جاهای مکه همین کعب است وجود مارکه است تعمیر سلام الله رفت خدا امتحان کرد بندگانش به جایی که در اوار زمین است سنگلاق است و فرو رفته ترین جا و اطرافش هم پرخانه اما اینی که خدا نام او را و یاد او را گرامی داشت و زنده نگه داشت آن است که در حقیقت مایه رفعت ملت هاست مردم زنده هم و رفیه هم که به رفیه به ذات تکیه کنن و اون رفیه به ذات خدا است و اسمای حسنای خدا که به خدا متکیه است جعل الله الكعبت البیت الحرامه قیاما لناس و الشهر الحرامه والحدیه والقلائدم ذالک لتعلم و ان الله یعلم ما فی السماوات و ما فی الان و ان الله بکل شئن عدیم حالا تناسب صدر ساغه مشخص می شود خدایی که به اسرار آسمان و زمین آلم و آگاه هست چنین جایگاهی را محور امنیت قرار داد محور اقتصاد قرار داد محور رفعت زه قرار داد که اینها عظیم شدن و اینها رفیه شدن بعد فرمود ای علم و ان الله شدید و اقاب و ان الله قفور و رحیم فرمود اینا را درست بخانی اینا را یاد بگیری یعنی خدا هست اقاب دارد اقاب شدید اقاب شدید هست اینا را باید آلم بشی نه فقط مؤمن بشی ما چی درست بخونیم اینا را درست بخونیم قبل از اینا چی را بخونیم به پیغمبر صلی اللہ علیه و سلم فرمود توحید خدا را بخون اینا را بخون یاد بگیر خود پیغمبر که اون حضرت که با تعلیمات الهی آلم بود اما به ما فرمود اینا را یاد بگیری خب شدید الاغاب خودن خدا را ما فقط مؤمن باشیم یا آلم بشیم این بحث کلامی مبسوطی میخواهد اقاب خدا یعنی چه شدت اقاب خدا یعنی چه یعنی اینا را بدانید صرف دانستن بدون تحقیق حاصل نمیشود حالا مطلب دیگری هست و این هست که هم مغفرت ذات اقدس اله متحست هم در این آیه اقاب قبل از مغفرت یعنی اقاب شده است احرام هم میراج مؤمن است احرام هم میراج مؤمن است کسی این چنین بیندی شد و اگر نه نه سلات میراج مؤمن است نه چیزهای دیگر خب دوتو مسئله اینجا خیلی مهم است یشی این که اولا ذات اقدس اله دستور داد اینا را یاد بگیری اینا را باید یاد بگیری ثانیان این که شدت اقاب قبل از مغفرت و اقاب رحمت خدا زک شده است این برای چی؟ سیدن استاد رزوان لاله دارن به این که چون بحث در بیان محرمات حال احرام محرمات حال حرم و حرمتهای کعبه بود یه تحدیدی دارد یه حشداری دارد که مبادر شما این حرمتها را بشکنید بدانید که ذات اقدس اله شریده به قاب است البته اگر کسی توبه کرد خب را دای توبه بازید اما بیانی را فخر رازی دارد که اون بیان خیلی لطیفه اون این است که کارهای خدا با رحمت شروع شد و کارهای خدا انتظار میرود که به رحمت ختم بشد چون آخرو من یشفه ارحمون راهمین البته این توبه تفسیر فرق نیست بلاخره یه وقتی انسان گناه فرابانی دارد که هیچ شفیعی حاضر نیست او را شفاعت کنه یا اگر شفاعت بکند شفاعتش مسمون نیست زیرا مو گذشت غیر خدا محدود است تنها مبدعی که و هستی که رحمت او بیکرام تا بیکرانست ذات اقبس اله است آخرو من یشفه ارحمون راهمین آخرین شفیع ذات اقبس اله بنابراین همون طوری که آلم از رحمت شروع شده است که رحمت خدا همه الانول است رحمت خدا همه الاخر است این وسطها اقاب هست اما سرانجام به رحمت ختم میشود اگر او تفتونی میداشت و معارف را از اهربه احتیف را میگرد شاید میتوانست این مطلب را بپر براند یه بیان نورانی در عدیه ما هست نظیر اون چی که در صحیفه سجادیه یا کتاب های دیگر است که یا من پسعا رحمته امام غذابه این که یا من سبقت رحمته غذابه در خیلی از جا هست رحمت خدا سابقه رحمت خدا بیش از غذابه رحمت خدا بیش از غذابه او سیه مطلب است رحمت امام غذابه است و غذاب معموم رحمته است و به رحمت اقتدام کند مطلب دیگه است هیچ جا خدا غذاب نمی کند مگر پیشا پیش او رحمت حرکت کند یا من پسعا رحمته امام غذابه از این جا معلوم میشود که غذاب به دستور رحمت است مثل جرایی که اگر پدر باشد و پسرش احتیاج داشته باشد به عمل جرایی خب پدر به پسر خیلی مهربان است محضار جرایی میکند اینکه جرایی میکند قلب او را میشکافد قبل از اینکه این پدر جراح دست و ابزار جراحی بزند مهر او فتوی میدهد که این کار را بکند این بریدن و برش قلب به اون رحمت پدر اقتدا کرده است اینکه مهم اصلا امام یعنی پدر چون مهربان است و حیات پسر را میتلا بعد قلب او را میشکافد که عمل کند هرکس پدر در باره قلب پسر تصمیم بد نمیگرد ذات اقدس اله بر کل عالم که میخواهد رحم بکند جهنم میافرینه در نوبت های قبلا به عرضتون رسید برای بسیاری از ماها جهنم نور است و برکه خیلی از ماها وقتی به قیامت برسیم در و دیگه برسیم دیوار جهنم را میبوسیم میگم اگر تو نبودی ما دست از پا خطاها میچردیم و امروز به تو مبتلا میشدیم از ترس تو بود که ما آدم شدیم اگر نباشد جهنم اکثری گرفتار غارتگری قاهم بود و این جهنم مایه رحمت است برای ادی اگر نباشد خب مظلومین چه بکنن از دست ظالمین و خیلی ها از ترس جهنم هن که دست به خلاف نراز نمیکنه بنابراین نه تنها رحمت خدا بیش از غضب خدا است بلکه رحمت خدا امام غضب است و غضب خدا به رحمت خدا اقتدام میکند یا من تسعا رحمته امام غضبه حالا معنای سبقت رحمته و غضبه مشخص میشود؟ اگر سابق است سائقم هست اگر قائد است سائقم هست بنابراین این غضب در مجال رسط محدود به دو رحمت است از یک طرف رحمتی که پیشا پیش حرکت میکند از طرف دیگر رحمت خدا سائق است و غضب را به سمتی که میخواهد سوغ میدهد نه هر سمتی که خود غضب بخواهد درود بنابراین غضب خدا محفوظ به دو رحمت است اول رحمت خدا و آخر من یشفه ارهم و راهبین اونم رحمت خدا لذا این غضب وسط قرار میگرد وعلم ان الله شدید و عقاب و ان الله قفور و رخیم الحمدلله رب ما امان و رحمت الله موسیقی مرسد به گوش جان یک ندای بی پایان در کتاب بیداری آیه هایی از ایمان موسیقی